پاورپوینت کامل سرمقاله حماسه تکلیف بانی ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرمقاله حماسه تکلیف بانی ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمقاله حماسه تکلیف بانی ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمقاله حماسه تکلیف بانی ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۳

تکلیف مدار بود و وظیفه بان. آگاه بود و دانای به زمان. معنویت, فقاهت و سیاست را به هم درآمیخته بود و تندیسی از عالم ربانی و فقیهی مرزبان و مسؤولیت شناس را نمایاند.

سیاست او, از زلال معنویت و گوارای رازها و نیازها و نیایشهای او, شادابی می گرفت.

عبودیت او, از بینش روشن و شناخت ژرف و گسترده او مایه ور می شد.

بر قلّه فقاهت, نه برای رساله نویسی برآمد که بهروزی بشر را در آن می جُست.

سیرت سیاسی, معنی و مفهوم موضع گیریهای اجتماعی ـ سیاسی وی را با کالبدشکافی و بررسی دقیق نهضتها و حرکتهای بزرگ سده های اخیر, تنباکو, مشروطیت و انقلاب عراق, می شود فهمید.

شخصیت نائینی را نمی شود با نگاهی تک ساحتی شناخت و به راز و رمز حرکتهای او پی برد و از چهره و زوایای نیم قرن تکاپو و تلاش سیاسی و فکری وی پرده برداشت.

کلید شناخت مصلحان دینی را باید در منابع دینی, سیرت معصومان, اندیشه ها و فرهنگ دینی حوزوی و معنوی جویید, نه در اندیشه های بیرونی.

اندیشه ای که جان مایه اش قرآن و گفتار و سیرت کامل ترین انسانهاست, نه در انظار منتسکیو و افکار آزادی خواهانه غرب, جست وجو کردن و در پی ریشه آن در غرب گشتن, راه گم کردن است و اقیانوسی را در برکه ای جای دادن.

خون جاری در اندام زندگی پرشور و جهاد روزان و شبان او, تکلیف بانی است و رشته ای که همه حرکتهای او را تفسیر می کند و مضمونی درست, از زندگی او نشان می دهد عمل به وظیفه است.

او, به معنای واقعی کلمه, شریعت مدار بود. شریعت مداری زمان شناس, بینا, وارسته, خویشتن بان و به دور از هواه و جاه.

زندگی او, تفسیر حماسه فتوا داری است و شرح تاریخ مشروطیت و پایداری عالمان در نهضت عراق و فلسفه راست قامتی حوزه ها در سده اخیر.

از این زاویه و با این نگاه, نگاهی می افکنیم به حضور سیاسی, جهاد علمی و سیرت اخلاقی او.

در عرصه سیاست

در دامن سیاست بزاد و در خانه ای مذهبی و سیاسی ببالید. پدرش شیخ الاسلام نائین بود. در خانه بزرگ نائین, سخن از هر دری می رود: از اوضاع نابسامان, زورگویی به رعیت, تجاوز به حقوق دیگران, بگیر و ببندها, حق کشیها, نامردمیها, مظلوم کشیها, خاندان قجر و دیکتاتوری بی حد حصر آنان, ویرانی کشور و ناامنی راهها و…

نائینی, در چنین فضایی تنفس می کند و تیز به پیرامون می نگرد, رخدادهای وحشت انگیز بی قانونیها… قلب کوچک او را می آزارد و در روح او غوغا می آفریند.

پس از فراگیری دانشهای لازم و مقدماتی در زادگاهش, به اصفهان رخت می کشد و در آن شهر زخم دیده از ستم قاجاریان, باز در محافل و مجالس عالمان بزرگ شهر, که او به خاطر هوش و استعداد سرشار و جلب توجه ها و وابستگی به خاندانی بزرگ, به آنها راه می یابد, سخن از بیدادهاست و نامردمیها و تاخت و تاز بیگانگان. او در محافل و مجالس, افزون بر افزون بر دامنه آگاهیهای خود, با کنکاشها و تدبیرها و فرجام اندیشیهای عالمان, برای چگونگی رو دررویی با ستمکاران لجام گسیخته و یافتن راه رهایی از دست دولت بیداد, آشنا می شود و در صفحه دل خویش, این همه را می نگارد.

دریچه های اندیشه سیاسی, یکی پس از دیگری بر طلبه جوان و پرتکاپوی نائینی, گشوده می شود:

استاد او جهانگیر خان قشقایی, از گذشته ها می گوید و ظلمی که بر این آب و خاک رفته و از دشنه هایی که بر پشت و پهلوی عشایر غیور و آزاد مردان خطه عشایر این مرز و بوم, به ناجوانمردی فرو رفته.

ابوالمعالی, از مقاومت عالمان می گوید:

سید جمال الدین اسدآبادی, دوست او, آتشفشان ناآرام, در درون این جست وجوگر روشنایی, شعله بر می افروزد.

رفت و آمدها و گفت وگوها و نشست و برخاستها با سیدجمال, روز به روز بیش تر می شود۱ و دامنه آن, حتی تا سامراء گسترده می شود۲.

اینها, دنیاهای ناشناخته ای برای این جست وجوگر دنیاهای نو, می گشاید و او را از حجره تنگ مدرسه به در می آورد و به دنیایی بس فراخ, پرواز می دهد.

او, از پرواز باز نمی ایستد و در سطح نیز نمی پرد, اوج می گیرد, از دیار خود هجرت می کند, در نجف نیز نمی ماند, به سوی حوزه ٌنوپای سامرا رخت می کشد که آن را استادی پخته و همه سونگر و درد آشنا و سیاست مداری ژرف اندیش, رهبری می کند.

به دریا می پیوندد, دریایی بس بی کران و ژرف و پر از غوغا. در این جاست که آگاهیهای او, بیش از پیش عمق می یابد و با ریزه کاریها و ظرافتها و تدبیرهای سیاسی آشنا می شود و به گونه ای ژرف در می یابد رهبری مسلمانان در این دنیای پرهیاهو, تدبیری خاص و راه و روشی دیگر می خواهد. سیاست لایه های گوناگون دارد, هزاران پیچ وخم و گردنه و راههای ناهموار و افقهای ناپیدا.

سیاست اسلامی, بس دشوارتر و هراس انگیزتر و پرگردنه تر و باریک تر و حساس تر, از دیگر سیاستها و روشهاست. در این جا باید مهار سیاست را سفت گرفت تا انحراف و کژی پیش نیاید. آلوده نگردد و در غوغای هوسها و آزها و قدرت طلبیها گم نشود. خواسته های شخصی رنگ دین نگیرد و به نام دین مردم رنگ نشوند. همه چیز رنگ دین بگیرد و همه حرکتها, براساس آن تنظیم شود و برای هواها و هوسها و دوستیها و سستیها و تنبلیها, در این حصار سترگ جایی و راهی نباشد.

در این سیاست, مردم نقش مهم دارند و آگاهی آنان شرط راه است. باید آنان در همه صحنه ها آگاهانه و از روی باور دینی حضور داشته باشند. هیچ چیز نباید از آنان پنهان بماند و دور از چشم آنان تصمیم گرفته شود.

در این سیاست, همراهی دولت مندان و دولتها و رئیسان قبیله ها و طایفه ها و رهبران حکومتها نیستند که نقش می آفرینند, همراهی و همگامی مردم است که نقش می آفریند.

همه نیرو و توان, باید در راه آگاهاندن مردم به کار بسته شود, تا ثمر دهد.

در سامرا, به کانون رهبری نهضت تنباکو راه می یابد, از آن کانون گرما می گیرد و نور و در پرتو آن, به آرزوهای خود دست می یابد.

چشم میرزای بزرگ می شود, چشم تیزنگر, پردرخشش و امین.

هر چیزی را که می بیند و می فهمد و درک می کند, بی دریغ در اختیار رهبری می گذارد و آگاهیهای گسترده و شمّ قوی سیاسی خود را در راه شکوفایی نهضت, به کار می بندد.

میرزای بزرگ, این چشم را عزیز می دارد و بر جایگاه بلندی قرارش می دهد, دیده بانی کانون رهبری.

میرازی بزرگ, از قوّت نگارش نائینی, در برانگیختن مردم, سود می گیرد و از اندیشه و شعور سیاسی اش بجا و بموقع بهره می گیرد. و از این روزنها و دیگر روزنهای امین, افقها را می نگرد, تاریکیها را می کاود, تا توفیق می یابد, سنگ زیرین حرکتهای بزرگ اصلاحی و انقلابهای مردمی را بر پایه اسلام, پی بریزد و سامرا را برای همیشه, سرلوحه نهضتها قرار می دهد.

دیری نمی پاید, شعله ای دیگر سر می کشد و نهضت مشروطه, با الهام گیری از نهضت تنباکو, پا می گیرد. آخوند خراسانی, شاگرد بزرگ و برجسته میرزای بزرگ, جلودار می شود. شاگردان مکتب سامراء, با همان هم دلیها و هم رأییها, دور هم جمع می شوند و خیمه و خرگاهی به همان روش سامراء, در دلِ نجف بر پا می دارند. آخوند خراسانی محور و دیگر شاگردان میرزای بزرگ برگرد این محور به هدایت و رهبری مردمان به پا خاسته ایران می پردازند.

میرزای نائینی در کانون رهبری نجف, سمت مشاوری می یابد و به نگارش بیانیه های بیدارگرانه از سوی مراجع بزرگ نجف می پردازد۳.

پس از چندی, وقتی می بیند دشمن به زانو در آمده و عقب رانده شده, درباره اصل مشروطیت و اصول آن: آزادی, مساوات و… به شبهه افکنی پرداخته و این اصول را ناسازگار با اسلام وامی نماید, چاره در این می بیند برای دفاع از مشروطیت و روشن گری موضع علمای مشروطه خواه, مطالبی را بنگارد و نشر دهد. با همت و پشت کار داری موفق می شود این کار سترگ را به سامان برساند و کتابی به نام: (تنبیه الامه وتنزیه المله) بنگارد که در آن, اصول مشروطه را عالمانه و باروش و اسلوب فقهی, با کتاب و سنت تطبیق می دهد و به شبهه ها, دقیق پاسخ می دهد و برای همیشه جلوی سخنان ناشایست و خرده گیریهای نابجا را می گیرد.

او, در این اثر فهماند که آنچه غرب زدگان می گویند و در پی آن هستند, هدف علما نیست.

آزادی, نه بی بند و باری و رهایی از هر قید وبندی.

مساوات, نه همسانی همه آیینها و قانونهای الهی و بشری.

قانون گذاری, نه نوآوری در دین و آوردن قوانین ناسازگار با دین.

او در این اثر, حکومت دینی را براساس آیات و روایات به زیبایی ترسیم کرد و فهماند علمای دین, حرکتی را که آغاز کرده اند, براساس تفکر نشأت گرفته از کتاب و سنت بوده, نه به پیروی از این و آن و اثر پذیرفتن از اندیشه ها و مکتبهای آن سوی مرزها.

اگر از آزادی می گویند, هدف آنان آزادی که در مغرب زمین مطرح و اجرا شده نیست و یا اگر از مساوات می گویند فاصله بسیار است با آن مساواتی که غربیان در پی آنند و…

این دفاع دقیق و عالمانه از مشروطه, بسیاری از شبهه ها را زدود و جهادی بود عظیم در آن روزگار که تفسیرهای گوناگونی از مشروطه ارائه می شد و هر گروه و دسته تازه از گرد راه رسیده ای تلاش می ورزید برابر ایده و دیدگاه خود, آن را تفسیر کند و نهضت را به سویی ببرد که دلخواه اوست.

تنبیه الامه, ثابت کرد که دین در اداره جامعه ناتوان نیست و به درستی و با اصول متین و خردمندانه, می تواند سعادت دنیا و آخرت را برای مردمان تأمین کند و به دور از استبداد و با تکیه بر آرا و مجلس قانون گذاری چرخهای جامعه را بچرخاند و امور مردم را سامان دهد.

نائینی در تنبیه الامه, با شناخت ژرفی که از دین داشت و آشنایی همه سویه ای از مسائل سیاسی, توانست به خوبی و زیبایی فلسفه اجتماعی و سیاسی اسلام را پی بریزد.

به نوشته شهید مطهری:

( انصاف این است که تفسیر دقیق از توحید عملی, اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچ کس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ مرحوم میرزا محمد حسین نائینی, قدس سره, توأم با استدلالها و استشهادهای متقن از قرآن و نهج البلاغه, در کتاب ذی قیمت (تنبیه الامه و تنزیه المله) بیان نکرده است.)۴

در عمل و اندیشه و در این اثر جاودانه, به سختی باهر گونه استبداد درافتاد. استبداد را به هر شکل آن بر نمی تابید. احترام به آرای مردم, جامعه گرایی, اهمیت نظام شورایی و… با جان او سرشته بود.

دشمنی او با استبداد از مشاهدات عینی اش مایه می گرفت و دل خونی او, از استعمار و استبداد دینی, تنگ اندیشان و روحانیان ساده دل, از دهها گواه گویایی که با آنان در حوزه اصفهان و نجف زیسته بود بر می خاست.)

او, مرد سیاست بود. سیاست دینی, با جان او عجین شده بود. سیاست را جدای از دیانت نمی دانست. دینی که او شناخته بود, بدون حکومت, معنی نداشت و نمی توانست گرهی از کار بسته مردم بگشاید و آنان را به سعادت دنیوی و اخروی برساند.

او, هیچ گاه از سیاست دوری نگزید. کناره گیری او از مشروطه به انحراف کشیده شده, به معنای کناره گیری او از سیاست نیست که برخی بر این پندار بودند و بر این پندار جاهلانه پای می فشردند.

اینان, در پی این بودند که نگذارند نائینی برای حوزه ها و مسلمانان الگو شود و چنین نمایاندند که نائینی, با آن همه شور و هیجان و با آن پختگی بی نظیر, عاقبت از کار خود پشیمان شد و درس و بحث و مدرسه و مسجد را بهترین کار روحانی تشخیص داد و به آنها مشغول شد و اینک مسلمانان و روحانیان, باید از این تجربه تلخ, درس بگیرند و به مسائل سیاسی نپردازند که پشیمانی به بار می آورد.

این همه, برای آن بود که حوزه ها و مردم را از اندیشه های ناب سیاسی نائینی و مکتب او, دور کنند و وی را در انزوای کامل سیاسی قرار دهند, تا این اندیشه برای همیشه از گردونه خارج شود و سدّ راه استعمار نباشد. احمد کسروی, گویا خوشحال از این شایعه, آن را درست و عین واقع جلوه می دهد و به ثبت آن می پردازد:

(شنیدنی است که میرزا حسین نائینی, از شاگردان آخوند خراسانی بوده و در زمان زندگی او کتابچه ای درباره مشروطه وسودمندی آن نوشته و چاپ کرده بود, سپس پشیمان گردیده و نسخه های آن را یکایک جسته و از دستها, بازگرفته و چنانکه گفته می شود, به جای آن, کتابی درباره روضه خوانی و سینه زنی و آن نمایشها نوشته و بیرون داده است.)۵

پس از انحراف مشروطه از مسیر اصلی خود, به دار آویخته شدن شیخ فضل اللّه نوری, ترور بهبهانی و به انزوا کشیده شدن طباطبایی و مرگ مشکوک آخوند خراسانی, نشر نشریه ها و کتابهای گمراه کننده و مخالف اسلام و روحانیت و… میرزای نائینی,

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.