پاورپوینت کامل نقدی بر مقاله (اهل حق) در دائره المعارف تشیع ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقدی بر مقاله (اهل حق) در دائره المعارف تشیع ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقدی بر مقاله (اهل حق) در دائره المعارف تشیع ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقدی بر مقاله (اهل حق) در دائره المعارف تشیع ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۸۹

خوشبختانه در سالهای سازندگی و بالندگی پس از انقلاب اسلامی, شاهد انتشار دایرهالمعارفهای گوناگونی همچون دایرهالمعارف بزرگ اسلامی, دایرهالمعارف تشیع و… هستیم که با چاپ هر یک برق شادی از چشمان فرهنگ دوستان می جهد و نهال امید شکوفا می گردد.

شروع و به انجام رساندن چنین کارهای بزرگ, مردان سترگ و اراده های آهنین می طلبد که بحمدالله والمنه پیدا شده است, ولی انجام کارهایی با این گستردگی خالی از ایراد و اشتباه نخواهد بود. از آن جا که چنین کتابهایی کتاب مرجع هستند, بر آگاهان لازم است موارد خطا را گوشزد کنند, تا این گونه کتابها اصلاح شوند و باعث انحراف عقاید و حقایق نگردند. به همین دلیل حقیر که مدتهاست در مورد اهل حق تحقیق می کنم و تقریباً همه کتابهای آنان را مطالعه کرده ام و از نزدیک با این فرقه آشنا هستم, با مطالعه مقاله اهل حق در دایرهالمعارف تشیع,ج۶۱۰/۲ ـ ۶۱۴ برخود فرض دانستم دست به قلم برده و خطایی کاملاً روشن را یادآور شوم.

در این کتاب نویسنده مقاله حدود سه صفحه ونیم راجع به اهل حق قلمفرسایی کرده و در پایان مقاله, صفحه۶۱۳, این فرقه را به سه گروه تقسیم می کند و گروه سوم را به عنوانِ اهل حقهای مسلمان که دارای مذهب امامی اثنی عشری هستند معرفی می کند و می افزاید:

(این گروه, در اواسط قرن نوزدهم, به کلی در اقلیت قرار گرفته بودند, ولی با پیدایش حاج نعمت الله که یکی از پیشوایان و مقتدایان اهل حق زمان خود بود, از انزوا بیرون آمدند (حاج نعمت الله جیحون آبادی مُکری متوفای ۱۲۹۸ش.) از وی کتاب حق الحقایق, یا شاهنامه حقیقت۱, تاکنون چند بار به چاپ رسیده است…. اهتمام وی به نوشتن اصول و مبانی عقیدتی اهل حق, باعث شد گروه اهل حقهای مسلمان از اقلیت خارج شوند. بعدها فرزندش حاج نور علی الهی (۱۲۷۴ ـ ۱۳۵۳ش) که احاطه کامل به علوم دینی و مرام اهل حق داشت, به علت سالها تحقیق و ضمناً دسترسی به تمام کلامهای اهل حق و منابع دست اول توانست این مرام را به طریق محققانه معرفی نماید و در نتیجه انتشار کتابهای تحقیقی او: (برهان الحق ومعرفت الروح وغیره) وضع گروه اهل حقهای مسلمان رونق گرفت به طوری که امروزه در همه نقاط جهان پیرو دارد.)

در همین صفحه نوشته است:

(اهل حقهایی که خود را مسلمان و تابع قرآن می دانند معتقد به سیر کمال و معاد هستند و تناسخ و حلول را مردود می دانند, در حالی که گروههای دیگر اهل حق, خود را تناسخی معرفی می نمایند.)

گروه دوم را علی اللهی نامیده و نوشته است:

(این گروه شامل تعداد بسیاری از طایفه های اهل حق می شود. اینان, تصور می کنند حضرت علی(ع) جسماً و ذاتاً خداست. دین خود را جدا از اسلام می دانند و واجبات شرعی را قبول ندارند. اکثر علی اللهیها, مرام خود را به نام دین یاری می خوانند و خود را طایفه سان یا یارستان نیز معرفی می نمایند.)

این جانب معتقدم, یا نویسنده مقاله علی اللهی است که خواسته با تغییر نام همچنان عقاید خود را حفظ کند, همچنانکه سران این گروه, در طول قرنها با تغییر نام و مخفی نگهداشتن عقاید خود, با ترفند سرّ مگو! عده ای را کورکورانه به دنبال خود کشیده اند.

و اگر علی اللهی نباشد, شخصی بسیار بی اطلاع بوده است; زیرا اگر کتاب نعمت الله جیحون آبادی (شاهنامه حقیقت) را که به فارسی نوشته شده است یک بار مطالعه می کرد (کتابهای دیگر این گروه, به زبان کردی و… است.) این گونه سخن نمی گفت. در جای جای همین کتاب, که نویسنده ادعا دارد: (اهل حقهای مسلمان را از انزوا و اقلیت رهانیده) تناسخ, حلول و خداخواندن حضرت امیر(ع) از ارکان اصلی این فرقه به شمار آمده است. ما در این جا, جهت اختصار تنها به نمونه هایی اشاره می کنیم:

تناسخ

پس از این که خدا هفت نفر, معروف به هفت تن را خلق می کند پس از مدتی آنان از خدا تقاضای همدم می کنند, خداوند در جواب می گوید: من هم با شما موافقم, ولی به شرط آن که شما هم به شکل و شمایل مختلف در زمانها و مکانهای متفاوت وجود پیدا کنید:

زمانی چو بگذشت زان روزگار

همان هفت تن بود طالب بیمار

پس آنگه خداوند با هفت تن

بفرمود ای عندلیبان من

شنیدم به خوبی همه رازتان

شوم نیز من هم به دمسازتان

اگر میل دارید بگلزار حق

بچینید گلها ورق در ورق

بباید کنید عهد با من کنون

به قامت بپوشید چند جام و دون۲

بنوشید بر کام زهر زمان

بگردید در دهر در هر مکان

گهی با گدایان گهی با شهان

بباشید در دون گردش کنان۳

در جای دیگر می نویسد: حتی باید به شکل جن و خزنده و پرنده… درآیید:

گهی با نکویید گه با بدان

به هر جا کنم مر شما امتحان

زجن و زانس و دد و مور و مار

ز وحش و زطیر و زحیوان کار

به آنچه خدا خلق کرده به دون

درآیید در حالت گوشت و خون۴

ه بر این که در جای جای کتاب صحبت از تناسخ است در یک بخش تناسخ را مستقلا مطرح و استدلال به لازم و حتمی بودن آن می کند و می گوید هر کس باید به هزار شکل به جهان بیاید و برود تا در هزار و یکمین مرتبه به جاودانی برسد.

کس تا هزاره نسازد تمام

نبیند وصال بقا را بکام۵

نه آن است احکام شرع مبین

که واژونه گویند ارکان دین

بگویند هر کس بمیرد به دهر

گناه کار باشد رود در سقر

هر آن کس که نیک از جهان بگذرد

خداوند او را به جنت برد

دگر نیز گویند در هر زمان

کسی گشته تولیدهی بود آن۶

نبوده زپیش و زپس در جهان

نیاید به دنیا دگر آن روان

دگر هر که یک مشت کوبد بکَس

بباید خورد آن یکی مشت پس

اول آدمی در زمین کاشته

ز نیک و زبد هر چه برداشته

بیابد دگر بر زمین حاصلش

برد کشته خود بر آن منزلش

سزاوار نبود کسی در زمین

به دنیا نموده گناه این چنین

خداوند به عقبی و از آسمان

محاسب شود بر همه عاصیان

کجا عادل است و کجا دادگر

که یک مشب صدمشت کوبد به سر۷

در این ابیات, فقط یک بار به جهان آمدن و رفتن به بهشت یاجهنم را خلاف ارکان دین می داند و می گوید در همین دنیا باید نتیجه عمل خود را ببیند. نمی شود در این جهان گناه کند و در جهان دیگر به حساب او رسیدگی شود, یا در زمین کشت کند و در آسمان درو نماید! استدلال دیگرش بر وجود تناسخ, مریض شدن افراد نابالغ است.

دگر دون به دون گر نباشد به کار

چه کرده پس آن طفل بی کار و بار

به صد گونه امراضها در بدن

شود مبتلا سخت در این وطن

نکرده گناه ار کسی در جهان

ببیند خطر نیست عدلی در آن۸

دلیل دیگرش این است: افراد خوبی را می بینیم همیشه تهی دست و غمگین هستند و این نیست مگر به خاطر این که در دوره قبل گناه کار بوده اند. پس اگر تناسخ نباشد خداوند عادل نخواهد بود:

اگر دون به دون در زمان نیست راس

خداوند کجا عدل او در کجاست

دگر آن کسی هست نیکو عمل

گرفتار باشد به دست اجل

همیشه تهی دست و محزون نبود

یقین از مکافات آن دون بود

که در دون پیشین گناه کرده است

هر آن کاشته حال او برده است۹

حلول

می گویند خداوند به صورت بسیاری از رهبران این فرقه بر روی ز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.