پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۵۰

ییا دآور شدیم که تهاجم گسترده غرب در قرن سیزدهم هجری, عکس العملهای متفاوتی را از سوی روشنفکران ومتفکران اسلامی در پی داشت

سیّد, علی رغم پندار منفی گرایان متعصب, به تمایز از استعمار قائل بود. از یک سوی, اقتباس از علوم و فنون غرب را لازم وواجب می شمرد پی در پی بیاید واز سوی دیگر, سخت ترین وتند ترین حملات راعلیه انحرافات فکری, اعتقادی وسیاسی غرب داشت. بر همین اساس,به نفی وطرد جهان بینی غرب حکم می کرد و همواره خطر مادّه گرایی و سلطه غربیان راگوشزد وستیز ومقاومت همه جانبه با غرب وغربگرایان رابه مسلمانان توصیه می کرد.

شمّ قوی سیاسی, سفرهای مکرّر به شرق وغرب جهان, نشست وبر خاست بارجال دینی وسیاسی سیّد رابه مرتبه ای بالابرده بودکه اعلی مصداق این روایت شریف شده بود:

(الا وانّ اعقل الناس عبد عرف ربّه فاطاعه وعرف عدوّه فعصاه)۱

دشمن وترفندهای او را به خوبی می شناخت واستعمار انگلیس را, که در آن عصر, دشمن شماره یک اسلامیان بود, افعی می دانست که مسلمانان برای حفظ وبقای حیات خود باید با آن مبارزه کنند.۲

خود, در راٌس مبارزان بود. طوفانی بود که علیه ظلم وستم شرق وغرب می توفید:(پادشاهان راروی تخت خودشان به لرزه در آورد)۳

آرام نداشت. همیشه وهمیشه دغد غه نجات مسلمانان را از چنگ اهریمنان روزگار داشت:

(او می کوشید تا کشورهای اسلامی را از زیر بار سلطه اروپاییان و استعمار بیگانگان نجات دهد.)۴

این کار سترگ وگذر از سنگلاخهای پرحادثه راسیّد بزرگوار در همبستگی بزرگ جهان اسلام می داشت:

( خلاصه تعلیمات سید جمال الدین این است که: غرب رقیب وحریف مبارز سرسخت شرق است. وبا همه وسایل, می کوشد تا هر جنبشی راکه مسلمانان برای اصلاح ایجاد می کنند, نابود سازد. از این روی, وظیفه جهان اسلام حکم می کند که برای دفاع از هجوم غرب وحفظ موجودیت خود, همه جوامع اسلامی متحّد شوند.)۵

ویلغرید بلنت ونویسندگان فوق, همگی بر این باور ند که سیّد نهضتهای کشورهای اسلامی نقشی اساسی داشته است.۶

دکتر حمید عنایت,۷ استاد محیط طباطبائی,۸ استاد محمّد طاهر جبلاوی ۹ وبسیاری از نویسندگان دیگر سیّد را مربّی وراهنمای مبارزان راه آزادی وضّد استعمار دانسته اند.

افشای چهره استعمار

سیّد به خوبی می دانست که ورود در مسائل ومبارزات سیاسی ـ اجتماعی, بویژه پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint,بدون شناخت دشمن, مانند ورود به صحنه پیکار, بدون سازوبرگ جنگی است. از این روی, وی در مرحله نخست, همه تلاش وتوان خود رادر راه شناساندن چهره واقعی استعمارگران و ترفندهای آنان به مسلمانان, به کار گرفت. او, حتی واژه استعمار رااستعمار زده می دانست:

(این استعمار, که از نظرلغت به معنی آباد کردن است, ازلحاظ معنی حقیقی واصطلاح, به عقیده من مانند اسماء اضداد است. زیرا این استعمار یعنی استعباد وبنده وبرده ساختن آزادان وآزادگان. وخلاصه استعمار به معنی تخریب نزدکتر است تابه تعمیر و عمران.)۱۰

بله, استعمار در لباس فرشته وباداعیه عمران وآبادانی به سرزمینهای اسلامی وارد شد ولطمات سنگینی رابر پیکر حیات اجتماعی ومعنوی مسلمانان وارد آورد.به طوری که بسیاری از ریشه های دینی, سیاسی واقتصادی مسلمانان راقطع کرد. آفت تا اعماق دار الاسلام, رسوخ کرده بود. روز به روز بر نفوذ استعمار, در کشورهای اسلامی افزوده می شد.سیّد در چنین موقعیتی فریاد بر آورد:

(یا للمصیبه!یا للرزیه! این چه حالت است؟ این چه فلاکت است. مصر وسودان وشبه جزیره برزگ هندوستان را که قسمت بزرگی را ممالک اسلامی است, انگلستان تصرف کرده. مراکش, تونس والجزائر را فرانسه تصاحب نموده.جاوه وجزائر بحر محیط راهلند مالک الرقاب گشته. ترکستان غربی وبلاد وسیعه ماوراء النهّر وقفقاز وداغستان راروس به حیطه تخیر آورده. ترکستان شرقی راچین متصرف شده واز ممالک اسلامی جز معدودی بر حالت استقلال نمانده اینها نیز در خوف وخطر عظیم اند.)۱۱

آن بیدار گر بزرگ هشدار می دهد که اگر در مقابل دست اندازیهای استعمار نایستند, آنان همه قلمرو وسرزمینهای اسلامی رامتصرف خواهند شد۱۲ چه درست شناخته بود دشمن را. انگلیس ترفند باز را, که در هر جنایت واجحافی رد پای او را به آسانی

می شد دید, به گفتاری گرسنه تشبیه می کند ومی گوید:

(فرو بردن دویست میلیون مسلمان وآشامیدن آب تایمز او را سیراب نکرده است وامروز این جانور دهان آزمند خود رابیشتر باز کرده است تا سراسر قلمرو مسلمانان از نیل تاجیحون راببلعد.)۱۳

روزگار شومی بود. حضور استعمار موجب نا امنی, تبعید عالمان دینی, متفکران اسلامی ومبارزان راه آزادی, غارت منابع اقتصادی,ضعف وعقب ماندگی مسلمانان وتفرقه وجدائی آنان از یکدیگر وبالاخره تجزیه کشورهای اسلامی شده بود.سیّد در نامه ای که از پاریس به جوانان مصری می نویسد, پرده از خیانت استعمار برمی دارد وعامل اصلی استعمار را در آن وادی معرفی کند.۱۴

او, تنها به حرف واعلام درد, بسنده نمی کند, راه حل ارائه می دهد وتنها راه حلّی راکه در آن بر هر کار ساز می داند, توسل به زور و نبرد مسلحانه است.۱۵ نبرد مسلحانه با گفتار پیروبی شرم انگلیس. آن که بی شرمانه به تبعید عالمان دینی هندوستان به جزایر فیلیپین واندونزی واسترالیاو… دست یازیده بود.

به مردم مصر بانگ می زند: بپا خیزید واستعمار گر شوم آفرین رااز مصر عزیز, بتا رانید:

(اعراب وفلاّحین مصری بدانند که انگلیس, هدفی جزبنده ساختن وبه استخدام در آوردن ایشان همان گونه که بردگان را استخدام می کنند, ندارد. استعمار گران در مرحله نخست, حکمرانان رابه بردگی می کشند وپس از آن, دیگران را.اگر در اخراج دشمنان خویش, ازکشور خود کوشش نکنند( هر چند از ایشان انتظارمی رود که در آن کوشش کنند.) حداقّل از یاری وهمکاری دشمن بر تصاحب سر زمین وکشور خود دست بردارند. آیا مصریان نمی دانند که جنبش اندکی از آنان در مقابله با انگلیسها, مداخله دیگر دولتها رادر پی دارد وآن خود وسیله ای است برای نجات ورهایی…)۱۶

آن بزرگوار, با انتشار این مقالات بنیان بر افکن, ضربات مهلکی رابر پیکر متعفن استعمار وارد آورد. این مقالات, تاثیر زیادی در روحیات وافکار ملتهای مسلمان, بویژه مسلمانان هند ومصر گذارد.

سیّد, در تاثیر استعمار در سقوط وتلاش دولتهای مستقل ومقتدردر تاریخ, می نویسد:

(دولتهای مقتدر سقوط نکردند واز بین نرفتند, مگر با دخول بیگانگان به آن کشورها وگماردن آنهابر کارهای مهّم مملکتی, زیرا در تاریخ همه دولتهای منقرض شده آثاری از دخالت بیگانگان به چشم می خورد.)۱۷

تجزیه ومتلاشی کردن دو قدرت عمده ومقتدر مسلمان: ایران وعثمانی وکنار گذاشتن توفیق پاشا از قدرت ۶۸گواه درستی اندیشه سیّد است.

پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint از اهّم تکالیف

سید جمال, مبارزه گسترده با استعمار گران را ازاصلی ترین ومهمترین تکالیف مسلمانان جهان می دانست. وبر این باور بود: همه مسلمانان باید در حدّ امکان واستطاعت با استعمار گران مبارزه کنند. مانع بر سر راه آنان ایجاد کنند. تنها در این صورت است که به وظیفه دینی وملّی خود عمل کرده اند.

او معتقد بود: پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به حکم حاکم نیازی ندارد. قانون طبیعت وشریعت الهی به دفاع از خود ووطن حکم می کند. مرگ در راه طرد ونفی آن مجاز وحتّی واجب است هر صاحب اندیشه ای رابه اتخاذ تدابیر لازم در برابر مکر حیله گران وپرهیز از ارواح شریر وناپاکی که به اشکال گوناگون در می آیند, وامی دارد.

سیّد, چهره خائنان به کشور را که هر آن امکان دارد مرام, به خاطر نشناختن آنان به چاه ویلی که حفر کرده اند, فروا فتند واستعمار گران به اهداف شوم خود برسند, این گونه می نمایاند:

(مقصود از خائن تنها کسی نیست که کشورش رابه نقد ویا به بهای کم ویا زیاد به دشمن تسلیم کند. ونیز خائن تنها کسی نیست که پای دشمنان رادر سرزمینهای اسلامی باز کند. بلکه کسی که تواناباشد از نفوذ بیگانگان در کشور جلو گیری کند ویا به هر وسیله که شده ضربتی بر پیکر اجنبی وارد آورد, ولی از این کار امتناع می ورزد در هر لباسی که باشد وبه هر صورتی که جلوه کند او نیز خائن است. کسی که به اظهار یک راٌی ویا اجرای یک تدبیر به منظور سست کردن حرکات دشمن قادر باشدودر آن کوتاهی کند, خائن است. آدمی که توان مبارزه ندارد, ولی می تواند مبارزان راراهنمایی کند اگر دراین زمینه سهل انگاری کند او نیز خائن است.)۱۹

سیّد دائره شمول(خائن) را وسیع می گیرد و کسانی را که به صحنه مبارزه وارد نمی شوند وکار امروزرابه فردا می سپرند واز مکر دشمنان وخنثی کردن توطئه های آنان تغافل می کنند نیز, خائن می داند. او, با تحلیلی واقع گرایانه وبراساس قانون طبیعی, وقتی ظلم استعمار گران انگلیس را از حدّ فزون می بیند وکاسه صبر مردم رالبریز, موقع رابرای حرکت واعتراض, حتی اعلان نارضایتی از این وضع, مناسب می داند:

(اینک دیگر اعمال دولت انگلیس وتجاوز او به حقوق عثمانیها ومسلمانان, اسباب دل تنگی مسلمانان رافراهم آورده است. ستم انگلیس, دیگر غیر قابل تحمل است. از این رو بعید نیست که دلها به خشم آمده وصبرها لبریز گشته ومرز بندیها فرو پاشد.)۲۰

وقتی دشمن خارجی برملتی مسلط بشود, درمرحله اول به تحقیر آن می پردازد وخود رابزرگ و قدرتمند وخلل ناپذیر جلوه می دهد ومردم, رفته رفته باور می کنند که کاری از آنان ساخته نیست و عده ای مفلوک, در دستان قدرتمند دشمن گرفتارند. سیّد, برای جرأت بخشیدن به مردم مسلمان که این چنین سرنوشتی پیدا کرده اند و از توانایی خود وضعف دشمن غافلند می گوید: (انگلیس, سرابی بیش نیست. ابر آن خشکیده وشمشیر آن زنگ زده است و مسلمانان توان پیروزی دارند.)

سیّد می گوید: (اگر دشمن مال وجان خود را برای پیروزی به چیزی که در دست او نیست, به خطری اندازد, چرا شما در حفظ ونگهداری آنچه که مال شماست, جرأت وشهامت به خرج نمی دهید.)

سیّد جمال, توانست با سخنان فوق وامثال آن روح تازه ای در کالبد نیمه مرده مسلمانان جهان بدمد. به گونه ای که در اندک زمان, نهضتهایی علیه استعمار, در گوشه وکنار کشورهای اسلامی ,از جمله :مصر,سودان, ایران, هند و… به وجود آمد.

پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

سیّد جمال الدّین, برای پاورپوینت کامل مبارزه با استعمار ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint تلاش وسیع وهمه جانبه ای را آغاز کرد. تبلیغ, تعلیم, دیدار وملاقات با رجال سیاسی ومذهبی جهان اسلام و…

در این تلاش سترگ, ترسیم عزّت واقتدار مسلمانان در گذشته وانحطاط وعقب ماندگی آنان درآن عصر, طرح اتحاد جهان اسلام, دعوت به جهاد, تقویت بنیه علمی وفنی مسلمانان, تبیین چهره حقیقی اسلام,تشدید رقابتهای دول استعمارگر, استمداد از عالمان دینی, مبارزه با غربزدگان و… در رأس برنامه های وی بود. در این بخش, به برخی از اصولی که در راه احیای آنها تلاش بسیار کرد, اشاره می کنیم:

۱.جهاد وپیکار: اسلام, دین جهاد ومبارزه است. مبارزه با ستم وستمگران, فساد وتباهی,چپاول وغارتگری از ویژگیهای این مکتب است. سیّد, بر این اصل بسیار تاکید می کرد. به کسانی که به تعالیم اسلامی رنگ مسالمت جویی وساز شکاری می دادند سخت می تاخت.

او, عزّت وذلّت, اوج وسقوط مسلمانان را درگرو جهاد می دانست و ذلّت ونکبت وادبار را در فراموشی آن.

او, با مقایسه اسلام ومسیحیت ویادآوری این نکته که بنیان مسیحیت بر مسالمت است وبنیان اسلام بر جهاد ومبارزه, اظهار شگفتی می کند که چرا مسلمانان نسبت به این فریضه وتهیه ساز وبرگ جنگی از مسیحیان عقب افتاده اند:

(اساس دیانت اسلامیه بر قاعده غلبه وقهاریت است واظهار شوکت وتعمیم سطوت وفتح ممالک وتوسعه مسالک وجهاد فی سبیل اللّه واعلاء کلمه اللّه واستیصال مذاهب سایرین ونسخ شرایع آخرین و امر به معروف ونهی از منکر وسیاست مخالفین واضداد وقلع وقمع مواد کفرو ارتداد … [با جهاد ومبارزه بدست می آید])۲۱

به نظر او, با توجه به فراوانی آیات جهاد در قرآن کریم, مسلمانان باید نخستین ملت عالم در پیکار باشندواز لحاظ عِدّه وعُدّه بر تر, نه این که عقب مانده ترین ملتها!

سخنان سیّد واستشهاد او به قرآن, مسلمانان را علیه استعمارگران برانگیخت. مسلمانان, سکوت را شکستندولب به اعتراض گشودند. استعمار گران, وحشت زده, به فکر چاره افتادند. چاره کاررادر این دانستند که بر آن اصلی که این بیداری راموجب گشته مهر بطلان زنند. قلم بمزدان وعلمای دست نشانده رابه کار گرفتند وآنان نیز, چنین نظر دادند:

(جهاد, در صورت عدم توازن میان نیروی مسلمانها ونیروی استعمارگر, کاری بیهوده ومایه اتلاف جان ومال است وتا وقتی که دشمنان از اقامه نماز وادای فرایض جلوگیری نکرده اند, مملکت نباید محیط جنگ وآشوب گردد.)۲۲

مولوی کرامت, به نمایندگی از سوی انجمن ادبی مسلمانان کلکته, اعلام کرد: هند دار الاسلام است واز این روی, جهاد برضّد انگلستان جایز نیست.۲۳ این انجمن, قطعنا مه ای رانیز در حرمت جهاد مسلمانان با انگلستان صادر کرد.۲۴

سرسید احمد خان چندین مقاله در حرمت جهاد با انگلستان نوشت۲۵ واعلان کرد:

(جهاد در صورتی مجاز است که ظلم باشد ویا مسلمانان از اجرای فرایض دینی منع شوند وچون انگلیسیها این آزادی را تضمین کرده اند جایی برای جهاد باقی نمی ماند.)۲۶

مستر هنتر انگلیسی در کتاب (مسلمانان هند) برخی از این فتاوا رانقل کرده است. ذیل یکی از این فتاوا, امضای سه تن از مفتیان مذاهب :حنفی, شافعی ومالکی دیده می شود.۲۷

برخی سر سپردگی رابه جایی رساندند که جهاد علیه انگلیس را آشوب وبغی در دین اسلام نام نهادند وفتوا دادند که مسلمانان باید در بر ابر این مسلمانان از حاکمان خود دفاع کنند وآنان رایاری دهند وبافرمان حاکمان خویش, با یاغیان وطاغیان بجنگند.۲۸

این فتواهای بر خاسته از بغص وکینه, نمایانگر ضربه مهلکی است که انگلستان, از احیای جهاد خورده بود.که مسلمانان در همین راستاست ادّعای بنوّت, میرزا غلام احمد قادیانی می گفت:

(به من وحی رسیده که باید اندیشه جهاد رااز سر بیرون کنیم و نسبت به حکومت انگلیسی با نهایت اخلاص و صمیمیت رفتار نمائیم.)۲۹

آری, فتواهای عالمان وابسته ومسلک قادیانی وهمچنین بهائیت,۳۰ عکس العملی بود از جانب استعمار انگلیس در برابر اندیشه جهاداسلامی, همان اندیشه ای که سیّد, با تمام توان در صدد احیای آنان در میان مسلمانان بود.

۲.غیرت دینی: در آن روزگار استعمار گران تبلیغات شدیدی راعلیه تعصّب دینی مسلمانان به راه انداخته بودند.از آن به عنوان عامل عقب افتادگی, توحش ودوری از فرهنگ وتمدن یاد می کردند وبا این تبلیغات, در صدد بودند که از حساسیت دینی مردم بکاهند تا راه رابرای نفوذ وسلطه استعماری خود هموار نمایند. سید جمال, پرده از این توطئه برداشت وگفت:

(اروپائیان, پیش خود اعتقاد دارند به این که نیرومند ترین رابطه میان مسلمانان, همان تعصب دینی است ودریافته اند که قدرت ونیروی معنوی مسلمانان تنها به تعصب در عقاید دینی متکی است.)۳۱

تعصب شیرازه پیوند وهمبستگی مسلمانان است. اگر غیرت وحمیت ازمیان برداشته شود, یکی از زیانهای مهم آن, تفرقه مسلمانان است که سیّد نیز بدان اشاره می کند.۳۲

سیدجمال, آن دسته از روشنفکران غرب زده راکه در راستای تبلیغات غرب قرا گرفته و با آنان در این ندای شوم همراه شده اند, نکوهش می کند ومی گوید: آنان, با تکیه به کدامین اصل از اصول وموازین عقلی, تعصّب ملّی رابر تعصّب دینی ترجیح می دهند وتعصب دینی رامحکوم می کنند.

انگلستان,در هند از همین شیوه استفاده کرد. هنگامی که با غیرت دینی مسلمانان مواجه شدند به عدهّ ای از غربزدگان از جمله سرسید احمد خان روی آورد واز آنان کمک گرفتند تا (با تقلید وتلقین آتش غیرت مسلمانان راخاموش کنند, شعله تعصّب آنان رافرونشانند وجمع آنها رامتفرق سازند ووحدت آنان راپاره پاره کنند.)۳۳

آنچه که سید رابر می آشفت وبه تعجب وامی داشت بر خورد مادّیون با تعصب نبود, بلکه مخالفت وهمصدایی کسانی بودکه اعتقاد داشتند ودین باور بودند واروپاییانی که علی رغم همه اختلافات قومی ونژادی وسیاسی در مقابله با اسلام تعصب می ورزیدند.۳۴

سیّد,در چنین موقعیتی بانفی تعصبهای غیر دینی که آنها رااز عوامل تفرقه می شمرد, روی عامل تعصب دینی ونقش اساسی آن در تشکّل امت تاکید می کند ودر مقاله ای در عروه الوثقی به نام تعصّب, خطاب به مسلمانان می نویسد:

(مسلمانان آگاه باشید که تعصب دینی وهمبستگی در عقاید, سبب بقای حیات شماست, آن را به شدت پاس دارید. تعصّب دینی خون زندگی شماست,آن را بیهوده نریزید. پیوستگی ووحدت در دین وسیله سعادت شماست آن راپیش از مرگ به پول نفروشید. این علاقه دینی را محترم شمرده وبه وسوسه های خنّاسان وسرزنشهای دیگران گوش ندهید… بدانید که تنها عامل به هم پیوستگی ملتهای:عرب, ترک, فارس, هندی, مصری ومغربی علاقه ورابطه دینی آنان می باشد.)۳۵

وی در ادامه, عزتّ وقدرت ومنافع مسلمانان را در گرو حفظ این همبستگی می داند واز مسلمانان می خواهد که آن راخواروبه مقدار نشمرند ودر عین حال در تعادل آن تلاش نمایند تادر برابر عدالت خاضع باشند.۳۶

۳.مبارزه با غرب زدگان: غربزدگی یعنی پیروی کورکورانه از تمدّن خیالی غرب, مرعوب آنان شدن وبه تمسخر گرفتن ذخائر واندوخته های خودی, سرنوشت خود وکشور خود رابه دست آنان سپردن وچشم وگوش بسته مطیع فرمان آنان بودن, رسوم وآداب آنان راهر چند مفتضح ومبتذل ترویج کردن وخلاصه غرب راقبله گاه جهان پنداشتن.

سیّد, همان گونه که با استعمار سیاسی غرب,مبارزه می کرد با استعمار فرهنگی غرب نیز, در ستیز بود. بر این باور بود که بسیاری از انحرافات وارزشهای منحط, بویژه آنهایی که در بی هویتی امّت اسلامی نقش دارند وروزنه های نفوذ وهجوم سیاسی, نظامی بیگانگان را می گشایند, از راه استعمار فرهنگی واز طریق خود باختگی در برابر غرب وارد می شوند.

آراء وارزشهایی چون : ناسیونالیسم, تعصبات قومی ونژادی ,تزجدایی دین از سیاست ونگرش لیبرالیستی به دین وبسیاری از عادات وارزشها ومعیارهای غلط ونامناسب تمدن غربی که باعث توسعه فساد اخلاقی, اجتماعی, عقیدتی امّت وجوامع اسلامی است, از این راه وارد می شود.

با حساسیت فراوان, مسلمانان رااز تقلید کورکورانه غرب بر حذر می داشت وپیروی از آداب ورسوم وسنتهای آنان رابه دلیل عموم انطباق با خصوصیات ملل شرق, باعث ضعف وناتوانی ونفوذ بیگانگان می خواند ومعتقد بود:

( هر ملتی که اخلاق ورفتار وتمدن ملتهای دیگر رابدون توجه به خصوصیات قوی خود تقلید کند, طبعاً در میان وحدت آن ملّت روزنه کوچکی وراهی برای دخول دشمنان به میان آنان باز می شود.)۳۷

درباره آن دسته از روشنفکران که علوم ومعارف جدید را, از روی تقلید محض وبا خود باختگی وارد کشورشان می کنند می گوید:

(بقّیه آن اجتماع را از هم می پاشند وآخرین رابطه آنان رابه هم ازبین میبرند… با توسعه این فرهنگ وتمدّن در میان ملّت خویش, مانند دری می شوند که بتوان از آن داخل شد وصفوف فشرده ملّت رابا آن تعالیم از هم جدا می کنند, تامیدان وسیعی برای دخول بیگانگان میان آنان ایجاد شود.)۳۸

سیّد, مبارزه با غربزدگان را برای حفظ موجودیت فرهنگی,سیاسی وهویت مستقّل جوامع اسلامی ضروری می دانست.مخالفت سیّد با سرسید احمدخان واندیشه های التقاطی او در این راستا صورت می گرفت.

او, به این نتیجه رسیده اند که تنها انگیزه ای که مسلمانان راوامی دارد تا از دین وسرزمین ومنابع وشرف انسانی خود دفاع کنند, اعتقادات دینی آنان است. از این روی, طریق استعمار فرهنگی وغربزدگان, درصدد سستی آن بر آمدند:

(جستجو در خصایل ملتها, انگلیسیها رابه این امر رهنمون کرد که زندگی مسلمانان, وابسته به پیوند دینی است وتا آن هنگام که اعتقاد به اسلام وغیرت دینی در میان مسلمانان حکمفرما باشد, انگلیسیها هیچ گاه از دست آنان راحت وآسایش نخواهند داشت. گروهی از مسلمانان رابه خدمت گرفتند که در هند, از آنان به نیچریها ودهریها یاد می شد. انگلیسیها آنان رابه جهت فساد عقاید مسلمانان وتوهین به پیوندهای تعصب دینی به همکاری انتخاب کردند, تا آتش غیرت دینی مسلمانان را شاید بدان وسیله فرو نشانند وجوامع اسلامی رامتلاشی ووحدت آنها پراکنده سازند واین گروه رابه تاسیس یک مدرسه بزرگ در(علیگر) ویک جریده جهت پخش این اباطیل همراهی کردند, تاسستی در عقیده در میان مردم رواج یابد و رشته ها مودّت میان مسلمانان گسیخته گردد, تا در نتیجه انگلیسیها به اهداف شوم خود, بدون مانع, دسترسی پیدا کنند.)۳۹

۴. مبارزه با ترس ویأس: ترس ویأس ذلت وزبونی رادر پی دارد. آن روز مسلمانان قدرت قاهرجهان بودند که ترس ویأس رابا تیغ شجاعت وامیّد, به مذبح برده و بر ترس غلبه کرده ونومیدی را از خود دور کرده بودند. امروز نیز چاره درد در همین جاست .سید جمال الدین, آن را شرط فلاح وقید حیات می داند وهمواره از مسلمانان می خواهد که با غلبه بر آن دو,همانند مسلمانان نخستین در مقابل استعمار بایستند.۴۰

سیّد, مقاله اسطوره رادر عروه الوثقی در این راستا می نویسد که خلاصه آن بدین قرار است:

بیرون شهر استخر,پرستشگاهی بودکه مسافران شب از ترس تاریکی به درون آن پناه می بردند.ولی هر کس که درون آن می روفت به طرزی مرموزی درمی گذشت. کم کم همه مسافران از یان پرستشگاه ترسیدند وهیچ کس پروای آن نداشت که شب رادر آن جا بگذراند. تاسرانجام, مردی که از زندگی بیزار وخسته شده بود, ولی اراده ای نیرومند داشت, به درون پرستشگاه رفت, صداهای سهمگین وهراس انگیز از هر گوشه وکنار برخاست که او را به مرگ تهدید می کرد. ولی مرد نترسید وفریاد زد: پیش آیید که از زندگی خسته شده ام. با همین فریاد, یک باره صدای انفجاری برخاست وطلسم پرستشگاه شکسته شد واز شکاف دیوارهایش گنجینه های معبد پیش پای مرد فرو ریخت. بدنیسان, آشکار شد آنچه مسافران رامی کشته ترس ازخطری موهوم بوده است… بریتانای کبیر, چنین پرستشگاهی بزرگ است که گمراهان چون از تاریکی سیاهی بترسند, بدرون آن پناه می برند وآن گاه, اوهام هراس انگیز ایشان رااز پای در می آورد. می ترسم روزی مردی که ازندگی نومید شده, ولی همتی استوار دارد, به درون این پرستشگاه برود ویک باره در آن فریاد نومیدی بر آورد, پس دیوارها بشکافد واین طلسم اعظم بشکند.۴۱

ونیز مقاله ای مستقّل درباره ترس وپیامدهای زیانبار آن می نویسد واز مسلمانان, بویژه عالمان دینی می خواهد که ترس از دشمن راکنار گذاشته وبه وظیفه ومسوّولیت خود عمل نمایند.۴۲

۵.تقویت بینه علمی وفنی مسلمانان:سیّد جمال, علوم وفنون وپیشرفت آن رامایه برتری وسیادت دارندگان آن می دانست ومعتقد بود که ملّت به علم زنده می شود.از این روی, به تجهیز مسلمانان به علوم وفنون جدید, در ابعاد گوناگون, عنایت ویژه ای داشت. وآن راسدّی در مقابل رخنه دشمنان, از نظر فرهنگی, سیاسی, نظامی واقتصادی به شمار می آورد.

علی رغم پندار برخی از مسلمانان متعصب, که علم رابه شرقی وغربی یا اسلامی وغیر اسلامی تقسیم می کردند, آن را میراثی می دید که از شرق به غرب واز غرب به شرق واز این تمدن به آن تمدن واز این کشور به آن کشور در حال حرکت است. این بذر,در هر سرزمین مساعدی به برگ وبار می نشیند. بنابر این, هیچ مذهب ونژادی نمی تواند ادّعای انحصاری علوم راداشته باشد.۴۳

خلاصه تعالیم او در این باب بدین شرح است:

* تعصب دینی نباید موجب دشمنی با علوم وسبب تنفّر از صنایع وبدایع گردد. بر آنان واجب است که هر جا فضیلتی وکمالی ومعرفتی ببینند, خود را احقّ واولی دانسته ودر به دست آوردن آن تلاش وکوشش نمایند ونگذارند که مخالفان دین اسلام در فضایل وکمالات بر آنان سبقت گیرند.۴۴

وی, خطاب به متعصبانی که اخذ علوم وتمدن راخلاف دیانت اسلام می دانند, می نویسد:

(آنها که از علوم ومعارف منع می کنند, به زعم خود صیانت دیانت اسلامیه رامی نمایند, امّا آنها در حقیقت دشمن دیانت اسلامیه هستند. نزدیکترین دینها به علوم ومعارف دیانت اسلامیه است وهیچ منافاتی درمیانه علوم ومعارف واساس دیانت اسلامیه نیست. امام غزالی, در کتاب:(المنقذ من الضّلال ) می نویسد: آن که می گوید: دیانت اسلامیه منافی هندسه وبر اهین فلسفه وقواعد طبیعه است, آن شخص دوست جاهل اسلام است ضرر این دوست جاهل زیاده است از ضررزند یقها و دشمنان اسلام…)۴۵

* او, تمدن موجود راادامه تمدن سده های دوّم تاششم اسلامی دانسته واز این روی, تقسیم علم را به اسلامی وغیر اسلامی ناروامی شمرد:

(علمای مادر این زمان, علم رابر دوقسم کرده اند: یکی را می گویند علم مسلمانان ویکی رامی گویند علم فرنگ. واز این جهت منع می کنند دیگران را از تعلیم علوم نافعه واین رانفهمیده اند که علم آن چیز شریفی است که به هیچ طائفه ای نسبت داده نمی شودوبه چیز دیگری شناخته نمی شود, بلکه هر چه شناخته می شودبه علم شناخته می شود هر طایفه ای که معروف می گردد وبه علم معروف می گردد وانسانها رابه علم باید نسبت داد,نه علم رابه انسانها. چه بسیار تعجب است که مسلمانان, آن علومی که به ارسطو منسوب است آن رابه غایت می خوانند که گویا ارسطو یکی از اراکین مسلمانان بوده است وامّا اگر سخنی به گالیه ونیوتون وکپلر نسبت داده شود, آن را کفر می انگارند. پدر ومادر علم, برهان است ودلیل, نه ارسطو وگالیله, حقّ در آن جاست که برهان بوده باشد.)۴۶

*سیّد در پاسخ به مخالفان که می گفتند: روشنفکران وغربگرایان, علوم جدید را در کشورهای اسلامی ترویج کردند, ولی از آن نتیجه ای در خور نگرفتند, می گوید: آنان بدون آمادگی فکری وذهنی وبدون پرهیز از فرهنگ وجهان بینی غربی وارد عمل شدند واین علوم وفنون راروی پایه صحیحی بنا نکردند وبرای فلسفه که جامع علوم وقرار دهند علوم جزئی در جایگاه مناسبشان است اهمیتی قائل نشدند.۴۷

سیّد, برای تحقق این آرمان, یعنی تقویت بنیه علمی وفنی مسلمانان, بر اموری پای فشرد از جمله:

۱.اهمیّت به فلسفه: وی, فلسفه واندیشه فلسفی را می ستاید و آن رامایه تقویت عقل گرایی وتفکّر برهانی واستدلالی, وهمچنین زاینده علوم مفیده ودر نهایت پدید آورنده صنعت وتکنولوژی می داند. از شیوه تدریس علوم جدید, در مدارس مسلمانان انتقاد می کند وعدم بهره دهی آن رادر عثمانی ومصر, پس از شصت سال, به این سبب می داند که تعلیم فلسفه در آن مدارس وجود ندارد. واگر بود در این مدّت از فرستادن فرزندان خود به بلادفرنگ واستادی فرنگیان بی نیاز می شدند. مسلمانان صدر اوّل هیچ علمی نداشتند, ولی به واسطه دیانت اسلامیه در آنها یک روح فلسفی پیدا شده بود که به واسطه آن, از اموری که از عالم ولوازم انسانی بحث وگفتگو می کردند وهمه دانشهایی که موضوع آنها خاصّ بود, از سریانی وپارسی, به زبان عربی ترجمه واز آن استفاده کردند.۴۸

۲. ترجمه آثار ودر دسترس قرار دادن آنها سیّد,ازجمله راههای انتقال علوم جدید راترجمه آثار علمی به زبانهای بومی مسلمانان هر منطقه می دانست. او, با تکیه بر تجربه مسلمانان نخستین وغربیان, پس از جنگهای صلیبی, به متفکران مسلمان توصیه می کرد که: آثار علمی گوناگون راترجمه کنند ودر دسترس مسلمانان قرار دهند. سیّد در دین راستا, از مسلمانان هند می خواست که جمعیتی تشکیل دهند تا آثار علمی جدید را ترجمه ودر اختیار مشتاقان بگذارند تادر سطح دوُل پیشرفته قرار گیرند.۴۹

وی, به مسلمانان هندی, که در دوران سلطه استعمار انگلستان بر آن سرزمین, علوم ومعارف رابه بهانه غربی بودن, تحریم کرده بودند می گوید:

(آیا تعجب نمی شود از این که علوم جدیده عالم رافراگرفته وفنون بدیعه کره زمین رااحاطه نموده است وحال آن که چیزی از آنها که قابل باشد به زبان هندی ترجمه نشده است).۵۰

سپس در ادامه گفتار فوق, برای بهره مندی از علوم وعمومی شدن آن ترجمه آثار گوناگون علمی رابه زبانهای بومی ومنطقه ای توصیه می نماید.۵۱

۳.علم در خدمت اسلام:سیّد, بر این نظر بود که علوم وفنون را باید مسلمانان درخدمت اسلام وانسانیت قرار دهند و در راه به دست آوردن آن, استقلال داشته باشند واز تقلید ووابستگی بپرهیزند.۵۲چرا که اگر بناست این صنایع در جهت مقابله با استعمار ودشمنان اسلام به کار گرفته شود,نمی تواند با حمایت ونظارت آنها ساخته شود ویا به کار گرفته شود. مسلمانان در برابر تمدن غرب, باید همانند مسلمانان صدر اسلام, در برابر فلسفه یونان رفتار کنند. سپس از تکمیل ایمان خود, به فراگیری علوم برای رشد وتعالی خود وجامعه بپردازند.مسلمانان در گذشته, هنگامی به فراگرفتن طب بقراط وجالینوس وهندسه اقلیدس ونجوم بطلمیوس وفلسفه افلاطون وارسطو همت گماشتند, که پایه های ایمان خود را استوار کرده بودند.مسلمانان امروزی نیز, تنها زمانی باید به فرهنگ وتمدن اروپایی روی آورند که دین خود رادرست بشناسند توان نقاّدی آن تمدّن راداشته باشند,۵۳ تا سعادت وامنیت همه مردم رادر پی داشته باشد.۵۳.نه این که وسیله ای شود برای دستیابی به قدرت وارضای شهوات و…۵۵

۶.استفاده از رقابتهای استعمارگران: سید جمال, که از رقابتهای: انگلیس, روسیه, فرانسه و… در دست اندازی به کشورهای اسلامی وغارت منابع مادی ومعنوی آنان آگاه بود واز اتحاد وهماهنگی آنان برای هجوم به مسلمانان نگردن, کوشش تازه ای را آغاز کرد, تا شاید آنان رابدان وسیله به خود مشغول دارد ویا حداقّل از دشمنی بیشتر آنها با دولتهای مسلمان باز دارد.

در راستای تحقق طرح فوق وبه دنبال دعوت (بلنت) به لندن برای مذاکره درباره مساٌله مهدی سودانی وبررسی اوضاع کشورهای مصر وافغانستان, سیّد در پاسخ می گوید:

(من, به لندن نمی آیم مگر این که برای مسلمانان سودی داشته باشد )۵۶ پس از آن که احتمال می دهد بتواند طرح فوق راعملی کند, رهسپار لندن می شود وبا همکاری (بلنت) بارها با مقامات سیاسی انگلیس از جمله: سالیسبوری, چرچیل ودر اموند ولف مذاکره می کند وطرحی راجهت همکاری انگلیسها, علیه روسها ارائه می دهد.

در آن دوران, انگلستان پس از سرکوبی جنبش عُرابی پاشا واشغال مصر, شدیداً در گیر مساٌله سودان وقیام مهدی سودانی بود. افزون بر آن, در افغانستان نیز تحریکاتی علیه انگلیس به وجود آمده بود. انگلیسیها که از نفوذ سید, در مصر, سودان, هند وافغانستان آگاه بودند. در صدد چاره بر آمدند.

سیاستمداران انگلیس, از عصیان سودانیان, نگران بودند. از این روی, بر آن شدندصلحی بین انگلیس ومهدی سودانی, رهبر جنبش بر قرار کنند. آنان براین نظر رسیدند که در این بر هه حساس سیّد جمال الدین اسد آبادی,می تواند مهمترین نقش راایفا کند. از سیّد خواستند: واسطه صلح شود وشاگرد خود, مهدی سودانی رابه این امر, راضی کند.

سیّددر صدد در آمد که از این فرصت, به گونه ای شایسته به نفع جهان اسلام, بهره برد. شرایط, بر قراری صلح رااعلان می کند: خروج انگلیس از مصر, حّل مساٌله مصروسودان, با بر آمدن آن دوکشور از سلطه انگلیس وآزادی هندوستان. البته در رابطه با افغانستان به انگلستان اطمینانهایی می دهد.

چر چیل,در مذاگرات ۲۳ جولان ۱۸۸۵, در لندن ودر منزل( بلنت) دیدگاه سید را برای رفع خطر روس, جویا می شود. سید در پاسخ می گوید:

(شما باید به سوی کشورهای اسلامی, مخصوصاً افغانستان, ایران, ترکیه, مصر ودیگر عربها دست اتحاد دراز کنید. شما باید جلوی پیشروی روسها رادر سر حدّات افغانستان بگیرید. برای دوستی مسلمانها, مصر را ترک نمایید…

شما باید با مسلمانان متحد شوید, تابه دوستی شما اطمینان پیدا کنند.)۵۷

سیّد جمال الدین اسد آبادی, همچنین با اشاره به وجود رابطه محکم دینی میان مسلمانان هندوستان وافغانستان,ومیان آنها با خلیفه عثمانی, در صدد آن بود که به انگلیسی ها بفهماند که اگر می خواهد در مقابل خطر روسیه, که از طریق افغانستان, هندوستان راخواهد گرفت, بایستد, باید به امپراطوری عثمانی که رابطه دینی محکمی با مسلمانان هندوافغان دارد, نزدیک شود وجهت آگاهی مسلمانان هند وافغان, اعلام کنند که با عثمان است واز آن حمایت می کند. افزون بر این:

(هند, در دست مسلمانان بود وشما انگلیسیها آن را از آنها گرفتید وشدّت ظلم وغارت شما به حدّی است که مسلمانان حاضرند هر قدرت دیگری به جای شما, هند رابه دست بگیرد.)۵۸

در باره مساٌله سودان, حاضر شده بود که قضیه راحل کند, ولی شرطی رانیز در میان گذارده بود:

(شما از مصر خارج شوید. اشغال مصر به دست شما, موجب انقلاب سودان شده واین آتش,ممکن است به سایر بلادسرایت کند وتو پها وسلاحهای شما, در برابر آن موٌثر نخواهد بود.)۵۹

با موافقت چرچیل وبه کمک بلنت وولف, طرحی تهیّه شد که طّی آن بنا بود در مرحله اوّل, اتحادی بین افغانستان, ایران وترکیه شکل گیرد و همکاری آنها جهت مقابله با روسیه جلب شود. در مقابل, برای خروج انگلیس از مصر نیز تاریخی معیّن شود.

قرار شد:(ولف) که به سمت نمایندگی انگلیس در مصر ماٌمور شده بود, پیش از رفتن به مصر, با سید جمال, به عثمانی بروند ودرباره مسائل مصر به مذاکره بپردازند.ولی(ولف) به این قرار عمل نکرد وبه تنهایی رهسپار عثمانی شد. این عمل, باعث توقف مذاکرات شد.۶۰

بلنت, در این باره, در یاداشتهای خود می نویسد:

(یک بار قرا بر آن شد که او به همراهی ولف برای ماموریت مخصوصی … که به تخلیه مصر وبستن پیمانی با ترکیه, ایران, افغانستان بر ضّد روسیه می انجامید, به استانبول بروند. اما بدبختانه در آخرین لحظه, ولف, از بردن سید با خود صرف نظر کرد ومن در در دست آخر مشکلاتی راکه ولف در آخرین ماٌموریت برخورد نموده وبه شکست او انجامید, زاده همین صرف نظر کردن می دانم.)۶۱

سیّد, وقتی در انگلیس به اهداف خود نرسید, به مسکورفت وبه کمک کاتکوف, بر آن شد که بین روس وتُرک اتحاد برقرار کند.۶۲

سیّد در پاریس, در دوران نشر(عروه الوثقی)با کاتکوف, روزنامه نگار مشهور ضّد انگلیسی, آشنا شده بود.

سیّد, تصور می کرد در روسیه, زمینه مناسب برای بر انگیختن روسها علیه انگلیس وجود دارد.

از این روی,به روسیه رفت ودست به کار تبلیغ شد۶۳ وازهر پیش آمد تازه ای در ایران وافغانستان وسر حدات شمال غربی هند در جهت اهداف خود استفاده تبلیغاتی می کرد.

هدفهای خاصّ سید در این طرح, فشار آوردن بر انگلستان از سمت شرق وتهدید حمله نظامی به هند از طریق افغانستان وایران بود, تا انگلیس مجبور به تغییر سیاست خود در باره امیران وافغانستان شود واحیاناً امتیازاتی در جهت تخلیه مصر وسودان بدهد وبا متوجه کردن روسیه به شرق, از فشار انگلیس بر عثمانی بکاهد.

روزنامه مسکو گزت در شماره۱۳جولای۱۸۷۸م, ضمن درج شرحی در معرفی سیّد با اقتباس از روز نامه فرانسوی انترنسیژان, ارگان حزب سوسالیست فرانسه, هدف سیّد رااز سفر به مسکو این چنین نوشت:

(مقصد باز دید او از روسیه این است که: با کشوری آشنایی حاصل نماید که شصت ملیون هندی, تمام اعتمادشان رابه آن بسته اند وامید وارند که آنها را از زیر یوغ منفور انگلیس رهائی بخشد.)۶۴

پس ازمرگ ناگهانی کاتکوف, سیّد در یازدهم ذی قعده ۱۳۰۴هـ.ق به پترز یورک رفت وقریب به دوسال در آن جا ماندو بار جال سیاسی ومقامات بلند پایه روسیه از جمله: تزار وز نیوولف ملاقات کرد۶۵ وطرح خود رابا آنان در میان گذاشت.آن طرح عبارت بود از: اتحاد روسیه وافغانستان علیه انگلیس در هند, اتحاد افغانستان وایران, با تمرکز قواو ایجاد فشارهای دو جانبه در سرحدات هند, با پشتیبانی روسیه, اغتشاش در داخل هند, توسّط مبلغین مذهبی, هند یها ودیگر اشخاص با نفوذ وبر انگیختن احساسات ضد انگلیس در هند. حتی پیشنهاد می کند: برای بر انگیختن مردم به افغانستان برود و از آن جا اقداماتی در هند توسط دوستان وپیروان خود به عمل آورد. در مقابل, تزار روسیه به او پیشنهاد می کند:شیخ السلامی مسلمانان روسیه را بپذیرد. سید نمی پذیرد ومی گوید:

(من بدون حکم سلطان هم, با مسلمانان نزدیک هستم.)

سیّد, در مدتی که روسیه بود, تلاشهای فراوانی علیه انگلیس انجام داد. در روز نامه ٌ(مسکو گزت) ودیگر جراید روسی,با مقالات قوی, نقش استعماری انگلیس ولزوم اتحاد کشورهای اسلامی را نمایاند. بسیاری از این مقالات, در کشورهای اروپایی, بویژه فرانسه وآلمان ترجمه ونشر گردیدونیز, مقالاتی که در روزنامه ها وجراید اروپایی نشر می داد, در جراید روست ازجمله:وریمیه, منتشر می شد.

او, از این طریق وتماس بارجال فرهنگی سیاسی روسیه, تلاش می کرد سیاست روسیه رانسبت به مسلمانان, تغییر دهد ویا تعدیل کند.

مذاکرات سیّد با مقامات دولت روسیه نیز به نتیجه مطلوب نرسید.۶۷ این گونه طرحها, ماهیتّاً, نمی توانست عملی شود; زیرا که یا سیّد جمال باید از جوهره انقلابی واعتقادی خود دست بردارد وتابع انگلیسیها یاروسها شود که نمی شد ویا روسها وانگلیسیها از مواضع خصمانه و استعماری خود دست دارند که غیر ممکن بود.

پیش از این دومورد, سید جمال, از رقابتهای استعماری بهره جسته بود. از جمله: در رابطه با فرانسه که گاهی تمایلاتی به آن نشان می داد وگاهی علیه آن موضع می گرفت. انتشار نشریه ضّد انگلیسی(عروه الوثقی) در پاریس با استفاده از همین تاکتیک نشر می شد که پس از مدتی با همدستی انگلیس وفرانسه تعطیل شد.

۷.تلاش در راه اتحاد: روح صلیبی حاکم بر جهان غرب, اشغال برخی از کشورهای اسلامی توسط غربیان, ناتوانی وضعف جهان اسلام و… سیّد جمال, رابر آن داشت که بیشترین نیرو وتوان خودرا در راه زدودن غبارهای تفرقه وروئیت وایجاد الفت بین مسلمانان به کار نبرد. او, از این راه می خواست عزت وکرامت وسروری رابه جهان اسلام باز گرداند:

(آگاه باشید اگر ما نیرومند ومتحد باشیم, قدمهای ما در برابر آنان سدّ محکمی می بندد ودستهای ما همیشه بالای سر آنان است.)۶۸

او, اتحاد و همبستگی ورها بودن از یوغ دیگران راشرط دین دارای وایمان می دانست:

(آنان که با نورایمان دلشان روشن است, می دانند که یاری خداوندو عزیز داشتن دین او, جز بایگانگی واتحاد, همگامی صمیمانه مؤمنان بایکدیگر, امکان ندارد.

آیا سزاوار است که ببینیم که مقام وشأن ما پائین آمده املاک ما در دست دیگران قرار گرفته وبیگانگان برای تعیین سرنوشت ما قرعه می کشند؟ ولی ما حرکتی و واکنشی از خودنشان نمی دهیم ووحدت کلمه نداریم. امّا با همه این سستیها وسرافگندگی, باز هم ادّعا می کنیم که به خداوند وآنچه پیامبرش محمد (ص) آورده ایمان داریم؟) ۶۹

سیّد جمال الدین اسد آبادی,فکر می کرد: محدود کردن دامنه استعمار ورهایی کشورهای اسلامی از سلطه بیگانگان, با مذاکره تحقق می پذیرد. از این روی, به دولتمردان نزدیک می شد وباب مذاکره رابا آنان می گشود. ولی پس از عمری تلاش دراین راه, پی برد, آب به غربال بیختن است. تکیه بر استبداد برای رهایی از استعمار, امکان ندارد.

که این دو جریان با هم دارند ما هیّت حکومتهای استبدادی مانع از آن است وی, پس ازاین تجربه عمر سوز, که برای او وجهان اسلام سخت گران تمام شد, به تماسهای مردمی خود, افزود که نتایج مطلوبی هم به بار آورد. امّا متاٌسفانه دیر شده بود و عمر آن عزیز کفاف نداد.

۸.استمداد از عالمان دینی: سید جمال الدّین اسد آبادی, عالمان وبزرگان دینی راکه در میان مردم از جایگاه والایی بر خوردار بودند ودر عمق دلها نفوذ داشتند, بهترین ومناسب ترین عالم تحرک وپویایی مردم می شناخت. از این روی, به هر شهری که وارد می شد, سراغ عالمان دین رامی گرفت وپیام دینی خود را از این طریق به مردمان می رساند. ملاقاتهای گوناگون وی با عالمان عراق, ایران, مصر و نامه تحول آفرین او به میرزای بزرگ ۷۱ وعالمان ایران۷۲,نمونه هایی است از تلاشهای عظیم آن مرد گرانقدر.

نامه بیداری آفرین سید جمال الدین اسد آبادی به میرزای بزرگ, سند افتخار روحانیت بیدار تشیّع است. وی در این نامه, پرده از ارتباطهای ذلت آفرین ناصرالدین شاه با دولت انگلیس برمی دارد. امتیازات نکبت باری که استعمار داده برمی شمارد.امتیازائی چون: معادن, راههای ارتباطی, کار وانسراها, رود کارون راه اهواز تاتهران, تنباکوو… را خیانت به ملت ایران می داند واز عالمان بزرگ, بویژه میرزای شیرازی به خاطر نفوذ سترگی که دارد, می خواهد به فریاد ملت برسند و از غارت منابع ملی جلوگیری کنند:

(خدانیابت امام زمان(ع) رابه تواختصاص داده واز میان شیعه تو را برگزیده وزمام ملّت را از طریق ریاست دینی به دستت داده وحفظ حقوق ملّت رابه تو واگذارده وبر طرف ساختن شبهه را از دلهای مردم جزء وظایف تو قرار داده چون تو وارث پیامبرانی… ملّت مسلمان از تو پیروی می کنند همه در برابر تو تسلیم اند. حکم تو از میان جامعه مسلمانان نافذ است. هیچ کس در مقابل حکم تو گردن فرازی نمی کند. اگر بخواهی می توان با یککلمه افراد پراکنده را جمع کنی وبا متفق ساختن آنها دشمن خدا را بترسان وشّر کفّار را از سرشان کوتاه کنی.)۷۳

عکس العمل استعمار در برابر سیّد جمال الدین

استعمار, هنگامی که به اهداف سیّد وپیامد تلاشهای فرهنگی وسیاسی وی پی برد, در برابر او به سختی از ایستاد ستیز همه جانبه ای را علیه آن آزاد مرد, آغاز کرد.

روزنامه نگاران قلم بمزد, سیاستمداران وابسته, روشنفکران کژاندیش وسردر آخور بیگانه و… لشکر عظیمی راتشکیل دادند وعلیه سیّد, کنیه توزانه, دست به کار شدند: سرسخت ترین دشمن بابیت وبهائیت رابابی بهایی خواندند وتنها منادی اسلام را, نامسلمان ونامختون و مظهر مقاومت وپایداری علیه سلطه انگلیس را, انگلیسی!

عرصه رابر آن مرد بزرگ, تنگ کردند. درزمستانی سخت واستخوان سوز, بدون لباس ومرکبی مناسب, به خانقین تبعیدش کردند, یاران وفادارش رایکی پس از دیگری ناجوانمردانه به قتل رساندندو…۷۴

البته با این همه نیرنگ ودغل,آدمکشی وخونخواری و… نتوانستند نور حق راخاموش کنند. به گفته سیّد:

(انعدام صاحب نیّت, انعدام نیت نمی شود. صفحه روزگار, حرف حق راضبط می کند.)۷۵

آن مرد بزرگ, خود رابرای تمام آزارها واذیتها وحتی شهادت در این راه مقدس, آماده کرده بود:

(مرا در این جهان, چه درغرب باشم وچه در شرق, مقصدی نیست, جز دراصلاح دنیا وآخرت مسلمانان, بکوشم وآخر آرزویم آن است که چون شهدای صالحین, خونم در این راه ریخته شود.)۷۶

از آن هنگام که سیّد جمال الدین اسد آبادی, جنبش اصلاحی خود را آغاز کرد, استعمار انگلیس, همانند سایه به دنبالش بود وبه هر دیاری که پا می گذارد, سعی می کرد مانع ایجاد کند ونقش بیدار گرانه او را خنثی سازد. اینک, چندنمونه:۱.درمصر: سید جمال,از تاریخ ۱۲۸۸تا ۱۲۹۶ هجری قمری به مدّت هشت سال در مصر اقامت گزید.۷۷ در این کشور, عدّه زیادی از محضر او بهره بردند.۷۸بسیار تلاش کرد تا به اوضاع نابهنجار مصر سرو سامان دهد وآن را از سلطه بیگانه نجات بخشد.در همین راستا,به ماسونیه پیوست۷۹ وپس از آن که از نقشه های پشت پرده آنان مطلع شد, آن راترک کرد برای تحقق اصول اصلاحی خود,حزب وطنی راتاٌسیس کرد.۸۰

این حزب باپشتکار داری وی وشاگردان وپیروان وفادارش, خیلی سریع درخشید لردکرومر, مستشار مالیه انگلیس, یک وقت متوجه شد:۴۵% از نفوذ انگلیس در مصر کاسته شده است. ۳۵% تجارت ودادوستد انگلیس کاهش یافته است. فعالیت ۳۵ ساله مبلغان مسیحی در اثر تلاشهای این حزب از بین رفته است. ۸۰ نفر از کارمندان خبره ادارات انگلیس دست از کار کشیده اند. کمپانیهای انگلیسی بر اثر نداشتن مشتری در حال تعطیل می باشند. مدیران موسسه های تجارتی, شاگردان خود را از دست داده اند. مراکز فساد, یکی پس از دیگری تعطیل می شوند.۸۱

لرد کرومر در گزارشی به لندن می نویسد:

(در خصوص پیشامد این اوضاع ناگوار, هیچ خلاف سیاست و ضّد پولتیک اعمال نشده,ویه هیچ وجه هیچ کس رامقصّر ومسوٌول نمی توان دانست. ولی خاطر اولیاء دولت متبوعه رامتذکرمی سازم که اگر این انجمن حزب الوطنی یک سال دیگر برقرار باشد وسلسله جنبان امروزه آسیای غربی ومرکزی وآفریقای شرقی وشمالی, سیّد جمال الدین همدانی, مرفّه البال وآسوده خاطر در مصر زیست کند, گذشته ازاین که تجارت وسیاست بر تیانیا در قاره آفریقا بالمرّه معدوم گردد که سهل است ترس آن است که سیادت قاطبه اروپا از هیمه این انجمن عجیب وجود تاریخی کسب نماید واثری از او در صفحه عالم باقی نماند.)۸۲

او, پی درپی گزارش می دهد وخطر سید جمال الدین راگوشزد می کند وخواستار نابودی حزب الوطنی می شود.۸۳در گزارشی می نویسد:

(انجمن حزب الوطنی مصر, بهترین برهان است براستیلاء محیّر العقول اعراب در سیزده قرن پیش که در کمتر از ربع قرن بر ثلث معموره دنیا استیلاء وسلطنت یافتند.)۸۴

ییکی از مبلغّان نصارای قاهره, در گزارش خود به یکی از اعضاء مجمع کنیسه (سان پول) که بزرگترین کلیساهای دنیاست در لندن می نویسد:

(در دار خیال هیچ امری از این واقعه عجیب تررخ نداده که هفتصدمیلیون اولاد انجیل باکمال علمیت واقتدار وغیرت که در خور طبیعت بشر است,در مقابل چهل نفر که در حقیقت روح یک سیّد درویش ایرانی بیش نیست مقهور گردند.)۸۵

رئیس بانک انگلیس می نویسد:

(از غرائب روزگار این که اروپای امروزه در مصر وفردا در تمام دنیا مقهور معدودی گردد که سلاحشان فقط دیانت وبساطت عیش وجدیت درعمل ونوع خواهی است.)۸۶

ییکی از صاحب منصبان انگلیس به همسر خود می نویسد:

(نگارعزیز,این قریحه سعادت که به سرعتی تندتر از سیربرق در جامعه مسلمانان می دمد, گذشته ازاین که ملّت برتیانیا خصوصاً وکلّیه اروپا عمواً, باید از مستملکات خود دست طمع بشویند که سهل است, باید در نقطه مرکز دائره منطقه جنوب در شمال کره زمین حصن حصین از برای خود تهّیه کنند.)۸۷

از اخبار وگزارشات فوق به دست می آید که انگلیس وعوامل آن, از فعالیت وپیشرفت این انجمن سخت به وحشت افتاد بودند. از این روی, به فکر چاره افتادند.

سیّد جمال وعبده راتبعید کردند. برخی را محبوس وبرخی را به استخدام خود در آوردند.۸۸

تقی زاده در این باره می نویسد:

(یویان, نماینده سیاسی انگلیس در مصر هم,از فعالیت سیاسی سید جمال در غیظ شد, بالاخره توفیق پاشا راکه تازه خدیو شده بود بر آن داشت که حکم به اخراج سیّد از مصر بدهد.)۸۹

۲.درهند: سیّد جمال الدین اسد آبادی, رااز مصر به هند, که استوار ترین پایگاه استعمار در خاورزمین بود, تبعید کردند.سیّد در حیدر آباد ساکن شد و باروز نامه هایی ازقبیل :سید الاخبار, مفرح القلوب و…همکاری راآغاز کرد۹۰ جمعیتّی سری به نام(العروه )تاسیس کرد.۹۱ در این هنگام, در مصر شورشی به رهبری وعرابی پادشا علیه انگلیس به پاشد. اعتراض اصلاح طلبان به اخراج سیّد شدت گرفت. حزب وطنی, برای اداره انقلاب از سید دعوت کرد که به مصر بیاید, ولی حکومت بریتانیا خطر رادریافت وسیّد را از حیدر آباد به کلکته تبعید کرد.۹۲سیّد, در آن جانیز با منافع و ایادی انگلستان در افتاد. با مقالاتی شور انگیز جوانان هندی رابه استقلال ورهایی از سلطه انگلیس فرا خواند. از آنان دعوت کرد که از فرهنگ خودی استفاده کنند وزبان بیگانه را درحّد فهم وترجمه فراگیرند. سیّد, انگلیس رااز حرص وطمع شدید, برحذر داشت آن را به رفع تفاوتها وتبعیضات ظالمانه ومخالف انسانیت… دعوت کرد.

کلام سیّد, در جوانان هندی, بسیار تاٌثیر می گذارد. از او برای سخنرانی در محافل دانشگاهی دعوت می شد. یک وقتی رئیس (البرت کالج) کلکته او را برای ایراد خطابه درکالج دعوت کرد. امّا ایادی استعمار که تاٌثیر کلام وی وحشت داشتند, مانع شدند. وی خطابه ای را که تهیه کرده بود, درتالار (البرت هال) برای جوانان مشتاق, ایراد کرد. استقبال چنان عالی وهیجان انگیز بود که سیّد به وجد آمد واز شرکت کنندگان, بسیار قدردانی کرد.۹۳

انگلستان, عرصه رابر سیّد تنگ کرده بود به گونه ای که فضای هندوستان برای انجام وظیفه وجدانی که درراه ازادی هند بر عهده داشت, تنگ ونامساعد بود, از این روی رهسپار اروپا شد تا در محیط آزادتر مبارزه وسیعتری آغاز کند.۹۴

۳.در پاریس: سیّد,در پاریس با همکاری دوست وشاکردش, شیخ محمد عبده, به نشر مجلّه عروه الوثقی دست زد. این مجلّه به کشورهای اسلامی ارسال می شد. استعمارگران از انتشار این روز نامه سخت به وحشت افتادند. هنوز بیش از یکی دوشماره از این روزنامه به هند نرسیده بود که ترجمه مقالات آن به زبان اردو در روزنامه های: اخبار دار السلطنه, کلکته, مشیر قیصر, لکهنو وجراید دیگر هندوستان انتشار یافت. درهند, شور وهیجان وصف ناپذیری به پاشد. از این روی, دولت انگلیس راناچار کرد که ورود عروه الوثقی رابه هند ممنوع سازد.۹۵

براون درمنع ورود این نشریه به هند از سوی دولت انگلیس, می نویسد:

(حکومت انگلستان از حملات آتشین وتوسعه نفوذ ش در هند به وحشت اندر شده ورودش رابه هند قدغن کرد ومحتمل است که با به کار بردن وسائل دیگر به بقای دیگر به بقای آن خاتمه داده شود.)۹۶

ورود این نشریه به مصر نیز ممنوع شد. در ج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.