پاورپوینت کامل ده سالیکه گذشت ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ده سالیکه گذشت ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ده سالیکه گذشت ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ده سالیکه گذشت ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
۴
حیات یک مجلّه، بستگی به پویایی، تکامل و بالندگی آن دارد. موجود زنده ای را مانَد که هرچندگاه، باید تجدید قوا کند، تا بتواند از عقبه های سخت و هراس انگیز، با موفقیت بگذرد.
گذر از معبرهای پردغدغه و توان سوز، توانمندی و گستاخی درونی را می طلبد. باید در درون، پویش باشد و رویش و حیات.
امید به آینده روشن، بسط و گسترش تفکر ناب، عشق به مردم و برآوردن نیازهای فکری آنان، آرمانگرایی پایبندی به اصول و ارزشه، از نشانه های حیات هستند که باید در همه آنات و در هنگامه های ضلالت آفرین و گمراهی ز، جهت یاب حرکت باشند.
اگر در یک حرکت مطبوعاتی، آینده تاریک باشد و ناپیدا افق، همه جا را شب فرا گرفته باشد و اثری از سپیده دمان و صبح صادق، دیده نشود، چطور می توان ملتی را از ظلمت شب، شبهای دیرپای و نکبت ز، رهاند و به روشنایی رهنمون شد؟
اگر گردانندگان و هدایت کنندگان نشریه ای، بر آن نباشند که فکری ر، آن هم فکر سازنده و نشأت گرفته از سرچشمه ناب، رواج بدهند و به اعماق جامعه ببرند، یا اصلاً فکری نداشته باشند و صاحب اندیشه ای نباشند که بخواهند رواج بدهند، جزء حزب همج رعاع باشند، واضح است که چه منجلابی خواهند آفرید و چه باتلاقی بر سر راه مردم ایجاد خواهند کرد. یا اگر عشق به مردم و نگرانی عمیق نسبت به سرنوشت آنان، دغدغه برای سلامتی فکری و عقیدتی آنان، جان مایه فعالیت در سنگر مطبوعات نباشد، به یقین حرکتی است ضد مردمی و در جهت خلاف مصالح جمع.
مردم و نیازهای فکری آنان را خاستگاه قرار دادن، آن به آن بر این آرمان پای فشردن و به آن سمت و سوی حرکت کردن، باید جوهر حرکت مطبوعاتی قرار بگیرد، تا بشود آن را حرکت مردمی نامید.
آنان که کمر همت بسته اند و تَن بر زیر بار سنگین اداره نشریه ای داده اند، شرط اول آن است که نگاهشان بر قلّه باشد و عزم را جزم کنند بر قله دست بیابند. آرمان بلند. فتح سنگرهای فکری دشمن گسترش و استقرار فکر ناب، بیداری همه توده ها و بسیج آنان علیه دشمن دون، کژیها و ناهنجاریه، ایجاد زمینه استقرار دولت عدل، رهایی مظلومان از قید و بند بردگی و ذلت و…
هر جامعه ای، بر اصولی استوار است و براساس ارزشهایی به حرکت خود ادامه می دهد. جامعه م، بر اصول پایدار، مستحکم و خلل ناپذیر اسلامی استوار است و ارزشهای والای اسلامی را مشعل حرکت خویش قرار داده است. از این روی، آنان که مشعلهای هدایت را بر دست گرفته اند و عَلَم و کتلهای راه یاب را بر دوش،بایستی نگذارند مردمان، از جاده و راه منتهی به اصول و ارزشه، به دَر روند و بی راه روند و سر از بیغوله ها در آورند.
کار در سنگر مطبوعات، کار به معنای مصطلح نیست، رسالت است. کاری است پیامبرانه: بیدارگرانه، عصیان گرانه هدفمند، عاشقانه و… از این روی، در این سنگر که مسجد و محراب و معبد اهل قلم است، بایستی همچون آن قدّیسان، پاک بود و بی غش و سر در آستان دوست داشت و بی چشم داشتی از این و آن و بی منتی بر این و آن، راه پر سنگلاخ هدایت پذیری و هدایت گری را پیمود، تا به وادی مقدس رسید و به قرب یار دست یافت.
در این سنگر پر خطر، باید خطر کرد و تیرهای شماتت و زخم زبانها را به جان خرید. این ج، بستر امن و راحت و آسایش نیست. هر کس به این امید پا به این وادی گذارده، ره گم کرده است، باید راهش نمود.
ج، جای غیور مردان است. آنان که در برابر ناراستیه، نامردمیه، حساسند و کژیها را بر نمی تابند.
آری در این ج، مجله ای مدال موفقیت می گیرد که درد را خوب بشناسد و طبیبانه به درمان خیزد. به جست وجوی پرسشها برخیزد. از این جا و آن ج، محفلهای فرهنگی و سیاسی، پرسشها را بکاود و کاوشمندانه به پاسخ بپردازد. پاسخهای در خور و دقیق و راه گشا.
واقعیتها را عریان ببیند و صریح بگوید. سر در آخور هیچ باند و جناحی نداشته باشد و بلند گوی هیچ فردِ و گروهی نباشد. بلند گوی حق باشد و درد و نیاز مردمان را فریاد کند.
مصلحت جویی، نان به نرخ روز خوردن، همه را از خود راضی نگهداشتن، هیچ جناحی و صاحب هیچ اندیشه و فکری را از خود نرنجاندن، تسلیم در برابر اربابان قدرت و جاه، نه کاری است پیامبرانه، که کاری است شیطانی! سمی است مهلک که اگر بر بدنه نشریه ای راه بیابد، نابودش می کند، یا زمین گیر و بی خاصیت.
از مردم بگوید. نه این که طبق میل و خواست عوام! مردم را باید با کار مدام فکری، هشدارها و پنده، از خویها و خصلتهای ناروا و باز دارنده و خرافه های خانمانسوز و بنیان بر افکن و عقاید واپسگرا و متحجرانه، برکَند و بالا برد و فکر ناب و زندگی ساز را در اعماق جان آنان، جای داد، تا ملتی با فرهنگ، با خرد و متمدن، جلوه کندو شناخته شود.
به فرموده مقام معظم رهبری:
(مطبوعات، باید برای مردم، پیشرو باشند، نه دنباله رو.
مطبوعات، اگر طبق سلایق مردم و آن هم سلایق عوام عمل بکنند، هیچ پیشرفتی، حاصل نخواهد شد. این عیب است.)
مطبوعاتیان، باید بر برج و باروی شهر قرار گیرند، تیز بنگرند. کوچک ترین حرکت را ردگیری کنند که اگر خطری بود و بیم آن می رفت ضرری از آن ناحیت متوجه کیان عقاید و باورهای مردم رود، هشیارانه هشدار دهند و زوایای خطر را برای همگان بنمایانند و حساسیتها را بر انگیزند.
مجلّه حوزه، در این ده سالی که پشت سرگذارده و کارنامه او گواهی می دهد، سعی کرده روی به خورشید داشته باشد و بر جاده مهتاب گام نهد و از تاریکی بپرهیزد و بپرهیزاند. البته شب پرستان، سخت تلاش کردند که جلوی تابش خورشید را بگیرند و این مسافر جاده مهتاب را در تاریکی فرو غلتانند که نه خود راه یابد و نه بتواند برای دیگران راه نمایاند.
اما هزاران هزار سپاس خدای ر، آن روشنایی آفرین تاریکی زدایی را و آن آفریننده زیباییها و میراننده زشتیها را باد که نخواست این شمع محفل افروز، خاموش شود و زبان حق گوی و قلم برّا و جهل زدایی اصحاب حوزه، فرو بسته شود و درهم شکند.
ده سال، از بلندترین جای و حساس ترین مکان، علیه نارسائیها و کژیها و خرافات، بایدها و ضرورته، در حوزه و اجتماع فریاد کردن، کاری است سترگ و پرخطر!
بی شک اگر نبود مددهای غیبی خدا و هیبتهای پرصلابت مرد بزرگ دوران م، امام خمینی، رحمه الله علیه، متحجران، بیغوله بانان، نگهبانان تاریکی و جهل، می سوزانددمان و خاکسترمان را برباد می دادند.
آری او، فرشته ای را می ماند از جانب حق مأمور، که با صفیر خود، خفاشان را می تاراند و با قدرت کلام خود، سر متحجران را بر سنگ می کوفت و زمینه را برای حرکت مهیّا می کرد. روانش شاد بادا.
مجلّه حوزه، در پرتو کلام او، حمایتهای عام او، بر بسیاری از مشکلات فائق آمد و توانست برخی از مسائلی را که طرحشان مشکل می نمود و حساسیت برانگیز و بلواآفرین، طرح کند و از زوایای گونه گون به بحث بگذارد.
امروز نیز چنین است. در پناه دژ آهنین ولایت و چنگ بر عروه الوثقای ولی، امید آن داریم، بیش از پیش بر راههای ناهموار و ناسُفته برانیم و پنجه در پنجه تحجر اندازیم و به خواری در خاکش افکنیم.
از آغازین روزهای انتشار مجلّه، تا به امروز، قافله سالار قافله بیداری، سیّد قبیله اهل قلم، رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی، اصحاب (حوزه) را مشوق بود و راه می نمود.
در هنگامه های حساس و خطرانگیز، به حمایت برمی خاست و به روزگاری که فتنه ه، به هر سو عَلَم زده بود، دلسوزانه هشدار می داد: (کابن اللبون) باشید، نه شیر دهید و نه سواری!
در شبهای دَیجور خط بازیها و جناح بندیه، حکیمانه پند می داد: دامن نیالایید و تیز بنگرید و کژیها و ناراستیها ر، از هرکس و گروه می بینید، فریاد کنید و بر هیچ کس و گروه، ناراستی و ناهنجاری و عدول از اصول را نبخشایید، تازیانه انتقاد را فرود آرید.
خفض جَناح می کرد و محصول کار را به دقت می خواند، نقطه قوتها را می ستود و بر ادامه آن تأکید می ورزید و از کنار نقطه ضعفها کریمانه می گذشت و سرپوش می نهاد که مبادا غباری برچهره ستاک انقلاب اسلامی نشیند و بپژمرد:
(یک چیز خوبی که در این مجلّه هست و آن، حس اعتماد به نفس و نوآوری است که از اول، در مجلّه، مشهود بود. آلان هم الحمدلله، هست.این بایستی حفظ بشود. یعنی هرچیز نوی، که امروز، نو باشد، چند ساله دیگر، این، نو نیست. بایستی اقتضا نو بودن را در هر زمانی پیدا کرد.)
مجلّه، این سخن بلند را آویزه گوش کرد و بر رواق چشم نهاد و بر آن شد، بیش از پیش بر این محورهای بلند تکیه کند و پای فشارد.
در برداشت از متون اسلامی، در ابراز نظر و اعلام مواضع فکری، در برخورد با مسائل سیاسی اجتماعی، در ارائه طرحها برای تحول بنیادین حوزه های علمیه، در کاستیها و بایسته های تبلیغی، در نارساییهای (مرجعیت) و بایسته ها و نبایسته های این نهاد مقدس، در نقد و بررسی شخصیتها و… تقلید را روا نداشته ایم و با اعتماد به نفس به پیش رفته ایم.
در نوآوری نیز، سعی کردیم سخنی نو عرضه کنیم و از تکرار مکررات بپرهیزم. در اعتقادات، در مسائل سیاسی اجتماعی، در اخلاقیات، در ارائه انظار صاحب نظران و…
آنچه را گفتیم، بدین معنی نیست که قله ای را که در نظر داشتیم، بر آن صعود کنیم، صعود کردیم. خیر. راه ناهموار بود و پرپیچ و خم و ما کم تجربت و راه ناپیموده و نو خاسته. امید آن داریم، با ترمیم خطاها و لغزشهای گذشته، با کوله باری از تجربت و پا افزاری مقاوم، پیچ و خمها را بپیمایم و بر قله صعود کنیم. ان شاء الله.
مجلّه، در سال ۱۳۶۱، تأسیس و در سال ۱۳۶۲، منتشر شد و در دسترس اهل نظر قرار گرفت، با اهدافی از این قرار:
۱ . ایجاد زمینه در حوزه ها برای پاسخ به نیازهای زمان.
۲ . تبیین مکانت و رسالت حوزویان.
۳ . نمایاندن نقطه قوتها و تواناییهای بالفعل و بالقوه حوزه.
۴ . ترسیم کمبودها و نواقص و نیازهای اخلاقی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی حوزها.
۵ . ارائه طرح تحول در برنامه ها و تشکیلات و سازمان حوزه.
۶ . فراخواندن اهل نظر به تعمیق و کارامد سازی و تحول در متون درسی و علوم حوزوی.
۷ . آگاهاندن حوزه ها به میراث مکتوب خود و ضرورت استخراج و بهروری از آنها.
۸ . ثبت تاریخ معاصر حوزه ها.
۹ . معرفی و شناساندن الگوهای حوزوی.
۱۰ . تلاش در راه احیای نواندیشی دینی و مبارزه با تحجّر و تنگ نظری.
۱۱ . هشدار به آفتهای درون حوزوی و خطرهای برون حوزوی.
۱۲ . تبیین نکته نکته نظرات و رهنمودهای امام راحل، رحمه الله علیه، ومقام معظم رهبری در بهسازی حوزه ها و….
خط مشی و خطوط کلی مجلّه همان است که گفته آمد. بی گمان، هر کدام از این سر فصلهای عام، زیر فصلهایی دارد که این مقال را گنجایش آن نیست.
نیز باید توجه داشت که تشریح و تبیین این اصول، در زمانهای مختلف، درشیوه ه، قالبها و نمودهای گوناگونی تجلی می کند. هنر یک مجلّه موفق، آن است که قالبها و شیوه های مأنوس زمان را بشناسد و این اصول کلی را عینیت بخشد. در این نوشتار، به قدر مجال، گذری داریم بر برخی از عناوین، با ذکر نمونه:
حوزه در خدمت نظام
نظام جمهوری اسلامی، تجلی و نمود عینی شریعت، در روزگار ماست. حوزه، که فلسفه وجودی اش، حراست از شریعت و دیانت است، امروز، باید در خدمت حراست از نظام اسلامی قرار گیرد.
مجلّه حوزه، در طول حیات، در هر فرصتی، بر این رسالت پای فشرد، با هر وسوسه ای خلاف آن، درگیر شد. افزون بر سلسله مقاله های: (دین و سیاست در حوزه های علمیه)، گفته های امام راحل در این باب، در شرح زندگانی و برخورد عینی علمای گذشته، این را نشان داد. این مهم، روح حاکم برهمه نوشته های مجله حوزه است.
مکانت و رسالت حوزه ها
از رسالت حوزه و چگونگی ایفا و انجام آن، مکانت حوزه در روزگار م، جایگاه اجتماعی، شیوه های عملی رسالت اجتماعی حوزه و انتظارهایی که از این نهاد مقدّس، می رود، در جای جای مجلّه سخن گفتیم. سرمقاله ه، پس از سرمقاله ه، تراکته، تیترها و مقدّمه مقاله ه، مؤیّد این مدّعاست:
(پاسداری فکری انقلاب بر عهده ماست و استمرار نهضت در گرو آن. نظام الملک و زیر مقتدر سلجوقی، بعد از رنجش از (ملکشاه) گفته بود: (دولت این تاج، به این دوات بسته است، هرگاه این دوات را برداری، آن تاج را بردارند.)
اینک، به راستی، رابطه انقلاب با پاسداران فکری آن چنین است. اگر مرکب این دوات خشک گردد و از کار بماند، نهضت، رو به افول خواهد گذارد.
یا
(امروز جهان اسلام و عالم مستضعفان در انتظارند که اندیشه های نوینی از ایران اسلامی خیزش گیرد و طرحی جدید در پیشاپیش راه قرار دهد، لیکن متأسفانه مدّتهاست که بیشتر از سرمایه پیشین تغذیه می کنیم. پاسداری از میراث فرهنگی ضروری است، اما تکرار مکرّرات ما را از پویایی لازم باز می دارد.) ۹/۱۱
(حوزه، امروز پیام: (اقرأ باسم ربک الذی خلق) را بر (حَرا)ی ایران سروده است و امّت محمد(ص) را با سروش (یاایها المدّثر قم فانذر) به سوی قبله گاه موحّدان بسیج کرده است، تا مرکز توحید را از بتهای شرک شرق گرایان و معلّقات فرهنگ پوچ و زشت غرب گویان پاک کند و حاکمیت و حکومت فرهنگ جاهلی غرب را مغلوب سازد و پرچم (إنّ الارض یرثها عبادی الصالحون) را بر بام گسترشگاه زمین برافرازد و کنگره های کاخ سیاه و سرخ جبّاران و مفسدان را فرو ریزد و آتش هزار ساله آتشکده استثمار و استعمار و نژادپرستی را برای یک مرتبه و همیشه بمیراند…. ۱۴/۳۵
به راستی این همه، جایگاه بلندی است که برای دیدنش کلاه اندیشه از سر می افتد و برای نوشتنش، از درازی راه، قلم از پای می افتد).
بارهای بار، از کاستیه، نیازها و کوتاهی کردنها در همه ابعاد و مسائل حوزه، سخن گفتیم و این را از زبان بزرگان در مصاحبه ها، در مقاله های گوناگون به حکایت از میراث داران فقه و فقاهت، از زبان امام راحل، قدس سره، و مقام معظم رهبری، زیدعزه، آوردیم و در برخی موارد، به چگونگی رفع و حلّ آنها اشارت کردیم.
(امام امت بر این باور بود که حوزهای علمیّه به تمام وظیفه خود عمل نمی کنند و کار خود را به محدوده کوچکی منحصر کرده اند…. بنابر این، سفارش می کرد که: شمایی که باید ارشاد کنید این ملت را باید مجهز شوید. باید مجهز شوید به جمیع انحاء ارشادات. مردم از شما توقّع جمیع انحاء ارشادات را دارند. اسلام، همان طور که ابعاد مختلفه دارد، بر حسب ابعادی که انسان دارد، برای انسان آمده است. قرآن کتاب انسان سازی است.
همان طور که قرآن ابعاد مختلفه دارد، حَسبْ ابعادی که دارد، علماء همه باید ابعاد مختلفه داشته باشند.) ۳۲/۳۲
فصولی را به اخلاق، عقاید، سیاست و برخی مسائل اجتماعی و فرهنگی و لزوم آگاهی حوزویان به علوم و فنون دیگر، ویژه کردیم. در این مقوله، دهها عنوان و مقاله آوردیم. از این ناحیه، هم به تصفیه و پالایش و ناب سازی اندیشه دینی و تفکر حاکم پرداختیم، هم رسالت طالب علمان را در این باب بنمودیم.
سلسله نوشته های اعتقادات در قلمرو فقه، مرز اسلام و کفر، حربه تکفیر، اسلام و آزادی تفکر، اسلام و آزادی عقیده، اسلام و آزادی بیان، تفاهم ادیان، دین و تکنولوژی، سلسله مباحث اخلاقی، سیاست و حوزه های علمیّه، مکتب و مصلحت و برخی عناوین سیاسی و اقتصادی دیگر در همین راستاست.
سازماندهی حوزه
بهسازی تشکیلات و سازمان حوزه خط مشی اصلی مجله را تشکیل می دا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 