پاورپوینت کامل مصاحبه با آیه الله فهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصاحبه با آیه الله فهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با آیه الله فهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با آیه الله فهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۵
حوزه لطفاً شمّه ای از زندگی تحصیلی و علمی خود را بیان کنید.
معمول شرح زندگی وقتی جالب و پسندیده است که فردی دارای شخصیتی ممتاز و برجسته باشد که در این صورت
حتی حرکات عادّی او مورد توجّه قرار می گیرد. بر این مبنی خصوصیّات زندگی پیشوایان دین و بزرگان تا آنجا که امکان
داشته ضبط و زینت بخش صفحات تاریخ شده است . مثلاً از رهبر کبیر انقلاب حضرت امام قدس الله سره عکسهایی
چاپ شده که فرزند کوچکی روی ایشان را می بوسد و یا ایشان در کنار میزی ایستاده و از قوری به استکان چایی می ریزد.
پیداست که این عکسه از اشخاص عادّی هیچ گونه جذّابیتی ندارد; امّا از همچون امامی چطور؟
اگر آدمی دارای شخصیّتی نباشد که به اعمال و افعالش جلوه دهد باید نقاط برجسته و ارزنده ای در زندگی داشته باشد که
بیان آنها جهت بخش مردم به سوی کمال باشد و اگر نه آن دارد و نه این همچون من عمر تباه که :
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم متحیرم که دهقان به چه کار کشت ما را
بهتر همان که خاموشی گزیند و زحمت دیگران نپسندد!
حوزه : آشنایی حضرت عالی با حضرت امام از چه زمانی و چگونه بوده است .
به سال ۱۳۱۸شمسی به قصد ادامه تحصیل به قم مشرّف شدم مرحوم پدرم که از دوستان قدیمی و صمیمی مرحوم
آیهالله آقای حاج سید احمد زنجانی شبیری بود مرا به ایشان سپرد. آن بزرگوار در میان جمعی بود که شمع آن جمع
حضرت امام رحمه الله علیه بود. از این طریق افتخار آشنائی با حضرت امام نصیب من شد: و للارض من کأس الکرام
نصیب .
حوزه : ویژگیهای بارز حضرت امام که باعث شیفتگی و جذب حضرت عالی به ایشان شده است چیست ؟
من چه گویم یک رگم هشیار نیست وصف آن یاری که او را یار نیست
یک دهان خواهم به پهنای فلک تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم چنین و صد چنین تنگ آید در بیان آن امین
حوزه : در رابطه با احیای آثار به جا مانده از امام رحمه الله علیه چه پیشنهادی دارید.
با بودن فرزند خلف و روشن بین و دلسوزی مانند حجه الاسلام و مسلمین آقای حاج سید احمد خمینی دامت برکاته و
عنایتی که بخصوص نسبت به آثار پدر بزرگوارشان دارند همچون منی را نرسد که در این مورد اظهار نظر کند. (رحم الله امرءً
عرف قدره و لم یتعّد طوره) .
حوزه : در این صورت امکان پاره ای از ابعاد شخصیّت حضرت امام را بیان کنید.
این قدر هم گر نگویم ای سند شیشهء دل از ضعیفی بشکند
ابعاد شخصیت حضرت امام گوناگون است و می توان مجموع آنها را در آثار باقیماندهء از او مشاهده نمود: (انّا آثارنا تدل
علینا) نظری کوتاه و گذرا به آثار علمی امام ابعاد مختلفی را از ایشان ترسیم می کند; زیرا همان گونه که اثر از وجود مؤثّر
حکایت می کند همچنین از خصوصیّات و ویژگیهای مؤثّر نیز کشف می کند.
کتاب گلستان حاکی از گرد آوردنده آن است و در عین حال جملات زیبا و دلفریب آن نمایانگر ذوق ادبی مؤلف و اشعار
لطیف و پر محتوی و آموزنده آن بیانگر قدرت شاعری و حکمت گوینده آن است ; بنابراین در بررسی هر اثر نه تنها باید به
وجود آن اندیشید بلکه باید در ویژگیها و خصوصیات آن نیز تأمّل کرد.
از آثار فراوان حضرت امام به آنچه این ناچیز با ترجمهء آن ارتباط داشته ام اشاره می شود:
۱- شرح دعای سحر: نخستین اثری که به خامهء حضرت امام تحریر یافته شرح دعای سحر است . ایشان این کتاب را در سال
۱۳۴۷ در حالی که بیش از ۲۷بهار از عمر شریفشان نگذشته بود مرقوم داشته اند. چنانچه خودشان در پایان کتاب
می فرمایند:
و قد وقع الفراغ بید شارحه الفقیر المذنب … فی التاریخ السبع و الاربعین و ثلاثمأه بعد الالف من الهجره.
۲- مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه: در این کتاب اسماء و صفات الهی و حقیقت خلافت الهیّهء محمّدیه و علویّه و
بسیاری از معارف متعالیه عرفان به گونه ای بدیع شرح یافته که نظیر آن افکار بلند موجود در این کتاب در کمتر کتابی
مشاهده می شود. متن این دو کتاب با مقدّمه ای از این ناچیز با طبع زیبایی در بیروت و ترجمه آن دو به فارسی به وسیله این
بنده در ایران مکرّر به طبع رسیده است .
در یکی از تشرّفاتم به دست بوسی فرمودند: شرح دعای سحر غلط چاپی بسیار دارد و اضافه فرمودند: غلط نامه ای برای آن
بنویسد:
در امتثال آن متوجّه شدم که برای تأمین نظر مبارکشان باید کتاب مجددا طبع شود; لذا طبع دوّم با شرحی اضافی طبع و
نسخه ای تقدیم حضورشان گردید.
۳- اسرار الصلوه یا صلوه العارفین و آداب الصلوه:
این دو کتاب مربوط به بزرگترین عبادت اسلامی است که تجسّم بخش عبودیّت انسان است . و به عقیده ایشان عالی ترین
تحفه و ره آوردی است که در سفر معراج احمدی با کشف تام محمّدی از مقام قاب قوسین أو أدنی تهیه شده و برای امّت
مرحومه به ارمغان آورده شده است .
و می فرموده است : تا کنون خامه ای به حریم اسرار این تحفهء آسمانی راه نیافته است .
حضرت امام این دو کتاب را به دو گونه که یکی کاملاً خصوصی است و دیگری جنبهء عمومی دارد نگاشته اند. در مقدمهء آداب
الصلوه می فرمایند:
ایّامی چند از این رساله ای فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار صلوه در آن گنانیدم و چون آن را با حال عامّه تناسبی
نیست در نظر گرفتم که شطری از آداب قلبیهء این معراج روحانی را در سلک تحریر درآورم شاید برادران ایمانی را از آن
تذکری و قلب قاسی خود را تأثیری حاصل آید .
ولی با این حال در بسیاری از موارد به تعبیر خودشان عنان قلم از دست رفته و مطلب آن چنان اوج می گیرد که از اسرار
الصوه نیز پیشی می گیرد. این دو کتاب بی نظیر به وسیلهء این ناچیز به عربی ترجمه شده و به نامهای : (سرّ الصّلوه او صلوه
العارفین ) و (الآداب المعنویه للصلوه) در کشورهای عربی منطقه در سطح وسیعی بحمد الله انتشار یافته است .
۵- کتاب اربعین : شرح چهل حدیث یادگار دورانی است که حضرتشان مبتکرانه درس اخلاق را در مدرسهء فیضیه شروع کرده
و در پرورش اخلاق طلاّب وفضلا اثر شایانی داشت . نگارش این کتاب در عصر روز جمعه چهارم شهر محرم الحرام سنهء
یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری پایان یافته و در عین همگانی بودن بحثهای اختصاصی نیز دارد خصوصاً چند
حدیث آخر که بحث دربارهء مشیت الهی و جبر و تفویض بحثهای اسماء و صفات الهی و بحث ولایت است که فهم کامل
مطالب آنها مخصوص دانشمندان و اهل اصطلاح می باشد.
چهار حدیث اوّل این کتاب شریف را در زمان حیات امام این نا چیز با پاورقی نسبتاً مبسوطی طبع کردم و بسیار مورد
استقبال تشنگان زلال معارف امام قرار گرفت . در نظر داشتم که به همان نحو ادامه بدهم ولی طبع اصل کتاب اصل کتاب
خللی در تصمیم ایجاد کرد. گر چه هنوز نیز به خاطر پیشنهادات بسیاری که شده انصراف کامل ندارم . تا که مشیّت الهی چه
اقتضا کند.
۶-طلب و اراده و امر بین الامرین : این رساله از یک نظر فلسفی و از نظر دیگر رساله ای است اصولی . متن این رساله عربی و
به قلم خود حضرت امام است . ترجمهء کامل و شرح مختصر رسالهء مزبور نیز به قلم این جانب و نشر شده است .
حوزه : لطف از نوآوریها و ابتکارات حضرت امام در عرفان اگر ممکن است بفرمایید.
در این چشم انداز حضرت امام را در مسائل مربوط به عرفان عارف کامل می بینیم که برای خود اندیشه های عرفانی
خاصّی داشته است .
حضرت امام اگر چه از مکتب بزرگان عرف همچون : محیی الدین بهره برده و عرفان پیراسته از گرایش تسنّن او را به نحو
احسن ذوق کرده بود ولی در عین حال افکار عرفانی ظریفی داشت که از محیی الدین گوی سبقت را ربوده است .
مثلاً از محیی الدین نقل می فرمایند که می گوید:
مردم دربارهء خدا و عالم در اشتباهند بدین معنی که عالم را ظاهر و خدا را غایب می دانند در صورتی که مطلب به عکس این
است بلکه خدای تعالی ظاهر و عالم غایب است .
سپس از عارف کامل قاضی سعید قمی نقل می فرماید که به گفته محیی الدین اعتراض کرده و فرموده است :
این سخن از نظر توحیدگران درست نیست بلکه خدای تعالی ظاهر در همهء عوامل غیب و شهود است .
سپس خود ایشان اظهار نظر می فرمایند:
در دید توحیدی خاص الخاص اساس غیب و شهودی نیست بلکه ، هو الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و اینما تولوا فثّم
وجه الله و می توان گفت : شکوفایی نظرات حضرت امام مرهون استادش آیه الله شاه آبادی بوده که هر گاه به نام ایشان در
نوشته هاشان می رسند می فرمایند: شیخ عارف کامل م شاه آبادی روحی فداه می فرمودند.
به بیانی دیگر: همگی می دانیم که عرفان عرف برای خود آنان تجلّی گاه دارد: تجلّی علمی و تجلّی عملی . از نظر تجلّی
علمی حضرت امام را باید استاد مؤسسی دانست که در برابر اساتید خود نیز دارای مبانی بود.
و امّا از نظر عملی برای کسانی روشن است که از نزدیک با ایشان مراوده داشته تهجّده شب زنده داریه مناجات های
درونی و کاشفه های روحانی او را از نزدیک لمس کرده باشند.
همین قدر یادآور می شویم که : حضرت امام از شنیدن یک جملهء عرفانه یک بیت عرفانی و یک قطعه از صحیفهء سجّادیه
سخت تکان می خورد. به شهادت نزدیکان اشک بر چشمان او حلقه می زد گویی پیوسته خود را بریده از این جهان می دید
و در فکر لقاء و وصل بود.
در حوزهء اخلاقی از اخلاق یونانی بسان اخلاق غربی سخت منزجر بودند و در درس اخلاق به روایات اهل بیت علیهم
السّلام دل می بستند.
و دیگر مکاتب اخلاقی را یک نوع مکاتب انزوا آفرین و یا یک نوع مبادلهء سود و سرمایه می دانستند بالاخص اخلاق یونانی
که بر اساس جلب منافع پی ریزی شده است . از نظر فلسفه مکتب صدر المتالهین را می ستودند زیرا در آن برهان و عرفان
را به هم آمیخته دیده و شریعت را پشتوانه هر دو می دانستند و در حقیقت می دیدند که عرفان و فلسفهء شریعت در آن به یک
نقطه منتهی می شوند.
ولی در عین حال کرار می فرموده : در آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام بالاخص صحیفه سجّادیه
درجمله های کوتاه به بلند ترین اندیشه فلسفی اشاره شده و این گواه بر آن است که گویندگان این کلمات در مکتب دیگری
پرورش یافته و چنین ارمغانی را به همراه آورده اند.
ما در عین تشریح یک بعد از ابعاد روحی حضرت امام از درون خجلت زده و شرمساریم که هرگز نتوانستیم حتّی نیم رخی
روشن از این بعد ترسیم کنیم .
فسلام الله علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیاً.
امام در انظار یاران
آنچه فراروی دارید پاسخ کتبی یاران و شاگردان حضرت امام رحمه الله علیه است به سه پرسش مجلّه از محضر آنان :
۱- رمز موفقیت امام در چه بود؟
۲- حساسیت امام روی چه مسائلی بود؟
۳- چه خاطرهء آموزنده از امام دارید؟
مجلّه به مناسبت سالگرد رحلت حضرت امام پرسشهای فوق را برای بیشتر یاران و شاگردان آن مرحوم ارسال داشت که
در این شماره پاسخ بزرگوارانی که تا کنون به دست ما رسیده است تقدیم می گردد.
آیه الله زنجانی
حوزه : به نظر حضرت عالی رمز موفقیت حضرت امام رحمه الله علیه چه بود؟
تشکر صمیمانه خود را از احیای ذکر امام راحل رضوان الله تعالی علیه که موجب احیاء و نشر فضائل انسانیّت و تقوی و
مکارم اخلاق می باشد ابراز می دارم به راستی :
الرجل العظیم بعد موته ینبوع نور یندفّق منه النور
مرد بزرگ پس از مرگ بسان چشمهء نوری است که پیوسته از آن نور در تابش و ریزش است .
فوائد و برکات احیاء مآثر و آثار این نخبه های تاریخ را مکرر کتباً و شفاهاً متذکر شده ام .
هست قرآن حالهای انبیاءماهیان بحریا که کبریا
و خواندن قرآن و تأکید در تلاوت آن جز از این نیست .
چون تو در قرآن حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی
پس ذکر سر گذشت اعاظم و تدبّر در ماجرای زندگی آنان یک نحو اختلاط و آمیزش با ارواح عالیه آنان است وه ! چه اختلاط
و آمیزش مبارکی !
و لا حول و لا قوه اءلاّ بالله العلی العظیم .
مسلم مراد از موفقیّت موفقیت در رسالت خاص خودشان یعنی در برانداختن طاغوت و طاغوتیان و الاّ موفقیت در
فقاهت و رشته تخصصی دیگر در اشخاص دیگر هم موجود است و اختصاصی به این بزرگوار ندارد. هر چند به دست
رمز موفقیت در آن موارد هم مهم و قابل استفاده شایان است ولی آن را در غیر شخص ایشان می توان پیدا نمود و هم آنرا
الگو قرار داد. پس مورد سؤال از خاصه آن راحل عظیم است که متفرّد به آن بودند; یعنی قیام لله و نهراسیدن از کوههای موانع
که هر یک از آنه انصافاً مرد افکن بودند و هم ، لا یخافون فی الله لومه لا ئم . و اینکه به تنهائی امّت بودن : ان ابراهیم کان امه
قانتاً لله .
داده بودش صنع حق جمعیتی که همی زد یک تنه بر امتی
بر سر آن چنان محکم پی است گوئیا شرغی و غربی با وی است
آری زیتونه لا شرقیه و لا غربیه و از حدود اقطار خارج بودن خاصه آن بزرگوار بود.
به عقیده این جانب آن بزرگوار نموداری از اعاظم انبیاء و مرسلین بود نمونه از اولوالعزم من الرسل . مرادم نه معنای
اصطلاحی کلمه است بلکه مصداق کامل از معنای لغوی آن ; زیرا:
قوم بر وی سرکه ها می ریختندلیک دریا هم فزون می ریخت قند
غم که از دریا بر آن راهی بودپیش او جیحونها زانو زند!
این را به رأی العین دیدم آنچه که در طی قرون هم صنفها مهال می شمردند باذن الله و والا تکال علیه ممکن ساخت . هیچ
یادم نمی رود (و شاید در مذاکرات و مصاحبه ها گفته باشم .) در اوایل انقلاب یکی از آشنایان که با رژیم منحوس کارد و پنیر
بود و خدمات شایانی را در معرّفی کار گزاران و افشاگری آنان انجام داده بود روزی که به مشهد مشرف بود و سخن از انقلاب
رفت می گفت : برانداختن رژیم مهال است ; چون امریکا پشت سرش ایستاده است .
این مقاله شخصی بود که به مناسبت خصومت و عداوت شدیدش با دستگاه منفور هرگز احتمال نمی رفت که سخن از راه
عاطفه بزند و در مقام طرفداری از آن ممکن را محال بداند; بلکه در آن مورد و موقع دید عقل متعارف جز از این نبود. مولای
متقیان صلوت الله و سلامه علیه هم اخبار را با این خاصه ذکر فرمود:
و لکن الله سبحان جعل رسله اولی قوه فی عزائمهم وضعفهً فی ماتری الا عین من حالاتهم
. لیکن خداوند سبحان
فرستادگان خود را در اراده شان نیرومند گرداند و در آنچه دیده ها از ظاهر آنان می بیند خوار نمایاند. آنگاه مدح می فرماید:
و لقد دخل موسی بن عمران و معه اخوه هارون علیهمالاسلام علی فرعون و علیهما مدارع الصوف و بایدیهما العصی
فشر طاله انه اسلم بقاء ملکه و دوام عزّه > موسی بن عمران و برادرش هارون علیهاالسلام بر فرعون در آمدند جامه های
پشمی بر تن و چوب دستی ها در دست و با او پیمان نهادند به جاودانگی سلطنت و دام و ارجمندی و عزّت اگر مسلمانی
پذیرد و راه طغیان پیش نگیرد. ملاحظه می شود که خاصه موسی بن عمران علیه السلام را در عین عظمت معنوی اتکاء
اتکال به قدرت لا یزالی می فرماید که دو برادر پشمینه پوش با یک عص به ظاهر فاقد همه گونه قدرت امّا با اتکاء به نیروی
لا یزالی بدون هراس از تشکیلات فرعون به او قول می دهند که در صورت تبعیت از فرمان آنان که فرمان الهی است
سلطنتش پایدار خواهد ماند.
تشویق: [فشر طاله
اگر یک عبدی بود براساس مبنائی می گفت :این هم مظهری از وجوداست
یک حقیقت است به دو صورت موسی و فرعون کردند آشتی .
راحل بزرگوار قدس سره العزیز فرمود:
بگویم که از گوشت گرفته بیرونت کنند!
خلاصه آن خاصه موجب امتیاز وایمنی از مشارکت در آن ( علی حد تعبیر
الرضی ره ) همانا نمونه و نمودار بودن از خاصه انبیاء بود و گرنه
تقدم در فقاهت واجتهاد به ماهو موجب امتیاز نمی توانست باشد.
هستنداز مستعدین در فقه و فقاهت واجتهاد که برای جلوس رضاخان به
اریکه سلطنت در محجلس موسسان تبریک مفصل گفته اند.
فیا غفلتا عما یرادیهم و من نام لم ینم عنه و کان هو قدس
سره اخاالحرب یقظانا.
لازم دیدم که خاصه مهم دیگر را که مسلماامام راحل رضوان الله
تعالی علیه از مشارکت ایمن بوده و فضیلت منحصر به فرد آن را حل عظیم
الشان است گوشزد نمایم و باز به بوقل رضی رضزان اللفه علیه
(کثیرا مااذا کرالا خوان) است . همانا در تحت نفوذ و تاثیر بودن
در برابراطرافیان و خواص بود زیرا در طول زندگی آنچه که مشهود
بوده و یکی از نقاط ضعف و بلکه سقوط ازاوج عظمت بوده متاثر بودن
اکثر هم طرازهای امام راحل قدس سره بوده که دراین باره قضایای
تاسف بار دارم کخه داعی بر گفتن آنها نیست واز طرفی برای
نمایاندن فضیلت وامتیاز آن بزرگوار راهی جز آن موجود نیست چون :
(به ضد نور دانستی تو نور). داستانهائی از شهید صدیق آیه الله مطهری
رضوان الله تعالی علیه و بی تفاوتی مراجع گذشته نسبت به ماجراهای آن
شهید قدس سره و همچنین نسبت به خودم دارم که ظاهرا سرش اولی
است .
تاسیسا لقوله سبحانه:[لا یستوی منکو من الفق من قبل الفتح و
قاتل اولئک اعظم درجه من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا وکلا
وعدالله الحسنی ! واللفه بما تعملون خبیر].
فریفتن دراصل حیازت درجات مساوی هستند وانما یمتازون بعضها ثم
انه سبحانه وعد کلا منهم الحسنی سبحانه لایخلف المیعاد.
حوزه : حضرت امام رحمه الله علیه چه مسائلی حساسیت بیشتری نشان می دادند؟
آن بزرگوار فقط علاقه مند به دین واقامه شعائر و
دفاع از حریم اسلامش بود که غمخوار بود. بد نیست این جریان را متذکر
شوم :
هنوز چند روزی از ورود حضرت امام به ایران نگذشته بود که یکی از
رفقای اهل علم زنجانی ساکن تهران که مکرر در آن چند روز با هیات
علمیه تهران شرفیاب شده وامام به مناسبت همشهری بودن مشارالیه از
حالات این جانب سئوال واستفسار فرموده بودند به این جانب تلفن کرد
و ضمنا گفت چرا نمی آیید و چرا در مشهد معطل هستید. چند بارامام از
شما پرسیده است .
پس از سئوال و جوابهایی من پرسیدم خبر تازه چیست ؟ گفت : همه هیات
علمیه تهران به مصاحبت یکی از خطبا مشرف بودیم .اماامر فرمودند
که : سکوت را ممتد شکسته به منبر رود. وی هم به منبر رفت واظهار
داشت : ما حاصله :
این انقلاب ثمره مجاهدات شخصی نیست همه علماء در آن ذی سهم
هستند .
من در همان مذاکره تلفنی گفتم : جناب رفیق شفیق ! به قول تبریزیها
نماز قضاء دارد اما جواب را قضایی نیست ! بنابراین در همین موقف اندک
تامل نموده و پانتز باز کنید تا جواب را در ضمن بیتی از حافظ به
سمع شریف برسانم و سپس ادامه بدهید.
گفت : پرانتز بازاست .
این بیت را خواندم :
هزار نقد به بازار کائنات آرند
یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
انصافا بی انصافی شده است . غیرازایشان اول به حسابها رسیدگی
می کردند چنانچه ادنی لطمه ای به آن وارد نمی شداعلامیه می دادند آن هم
شایداز کثرت اعتراض من حولهم پس اصاله الجهد محفوظ نبود اما صاحب
عیار ما خود را به آب و آتش می زند و آماده هرگونه پیش آمد بود.
آری صحابه هم می جنگیدند
مولی هم می جنگید.اما مولی از زبان سیده نساء:
کلمااو قدوانارا للحرب اطفاهاالله …. فلا ینکفی حتی یطا
صماخها باخصمه و یخمدلهبها بسیفه مکدودا فی ذات الله مجتهدا فی
امرالله قریبا من رسول الله (ص ) سیدا فی اولیاءالله مشمرا
ناطحا مجدا کادحا وانتم فی بلهنیه من الشعین وادعون فاکهون
آمنون ( اعیان الشیعه ج ۲.۳۰۰ چاپ قدیم) .
آیه الله امینی
حوزه : به نظر حضرت عالی رمزموفقیت حضرت امام چه بود؟
امام خمینی قدس سره الشریف یک شخصیت استثنایی و ممتاز بود و
ویژگیهایی داشت که در کمتر کسی جمع می شود. رمز موفقیت او را باید در
مجموعه آن صفات جستجو کرد. مانند: آرامش نفس قاطعیت شجاعت اخلاص
استقامت بی اعتنائی به جاه و مقام بی توجهی به امور مادی و دینوی
تقوی تسلط بر نفس بینش سیاسی بینش اجتماعی تدبیر آینده نگری به
تیزهوشی ذکاوت ساده زیستی آگاهی به زمان هیبت و وقار خوب سخن
گفتن خوب نوشتن فقاهت و مرجعیت قیافه زیبا و جالب ولی به نظر
من مهمترین رمز موفقیت حضرت امام در دو چیز بود که منشا و ریشه
همه فضائل و کمالات اومحسوب می شد.
۱- ایمان قوی .
۲- عقل و هوش عالی .
اماایمان :ایمان حضرت امام از مرحله مفاهیم و تصورات دینی فراتر
رفته بود و به مرتبه حضور و شهود و یقین رسیده بود و چنین ایمانی
بود که موجب توکل و آراکش اخلاص عمل به وظیفه قاطعیت شجاعت تسلط
بر نفس بی اعتنائی به جاه و مقام وامور دنیوی استقامت و پایداری
هدفداری و بی باکی حضرت امام می شد.
به نظر من وقار و هیبت ویژه حضرت امام نیز
دراثر همین ایمان کامل بود. حتی تشخیص وظیفه را نیز معلول همین
ایمان و تقول می دانم .
چون به مرحله یقین رسیده بود وظیفه اش را به خوبی نشان می داد و با
قاطعیت هدف را تعقیب می کرد واز هیچ نیرویی نمی هراسید و به
وعده های الهی اطمنیان و آرامش نداشت . سخنانش ازایمان و یقین بر
می خاست لذا در دلها می نشست و دراعماق نفوس نفوذ می کرد و به آنها
آرامش وامید می داد.
اما عقل و هوش عالی :از مهمترین عوامل پیروزی امام عقل و
فراست و تیزهوشی فوق العاده او بود. دراثر همین تیزهوشی بود که هدف
را به خوبی تشخیص می داد و راههای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 