پاورپوینت کامل پرتوی از مدیریت امام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرتوی از مدیریت امام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرتوی از مدیریت امام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرتوی از مدیریت امام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۵

سرمقاله

مردانی که با
تدبیر و دانش واراده خویش موجهای عظیمی را در گستره تاریخ
جوامع بشر آفریده اند بی تردید کم نظیر و تامل برانگیزند.

آنان که بااندیشه ها و آرمانهای خود پایه های بنیادین تحولات و
دگرگونیهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی را پی نهاده و تااوج موفقیت و
پیروزی آن را دنبال کرده اند بی شک دستاوردهای شگفت خویش را مداوا
ماهیت اندیشه ه ویژگیها و خصلتهای ممتاز خویش بوده اند. هر چند
شرایط و مقتضیات زمان را نیز می توان از نظر دو داشت اما آنچه نقش
عمده را دراین میان ایفا می کند تا فردی از میان هزارانن هزار گام
در پیش نهد وامتی را به راه خویش فرا خواند و به توفیق دست یابد
منشها و یژگیهای نهفته در ضخصیت واندیشه خوداوست .

آفتاب فروع و گرمی خویش را مرهون فعل وانفعالات عظیم و مداومی
است که در درون خود آن صورت می گیرد.

پس در کار تفسیر آفتاب باید بخش عمده ای از نگاه را معطوف جلوه ها
و تشعشتعات درونی آن داشت .

تاریخ بشر نام نامداران بسیاری را به یاد سپرده است . مردانی که هر
یک به نوبه خویش تاثیرات عمیقی را در جامعه انسانی بر جای
گذارده اند.

در روزگار معاصر دراوج نامداران و تحول آفرینان چهره ای می درخشد
که دوست و دشمن به ارزشهای اواعتراف کرده اند و به موفقیتهای او
اذعان نموده اند.

روح الله خمینی نامی است که معادلات سیاسی جهان را دستخوش تحولاتی
ژرف و تالاب اندیشه دینی عصر را به اقیانوسی مواج و پائیز غم گرفته
سرنوشت امت اسلامی را به فصلی شکوفنده و بالنده مبدل ساخته است .

و ما دراین نوشته به دنبال یافتن راز و رمز موفقیتها و
پیروزیهای این موج آفرین قرن به مطالعه ابعاد خصلتها و منشها و
موضعگیریهای وی در راستای مدیریت و رهبری خواهیم پرداخت .

نخست بایداعتراف کنیم کخ دراین مجال نمی توان سخنی جامع و مانع
ارائه داد بلکه این خط نگاهی است که باید آن را آغاز کرد تا
اندیشه ها و نگاهها بدان بینش از پیش معطوف شود واین راه تا به سر
منزلی مقبول ادامه دهند.

اهمیت این نگاه و نگرش

شناخت خصلتها و ویژگیهای امام در کار رهبری و مدیریت هر
چند به عنوان شناخت یک واقعیت ارزشمند و مهم است اما ما دراین
نگرش تنها به این جنبه نظر نداریم بلکه معتقدیم که شناخت شیوه ها و
شگردهای مثبت و کارساز و چه بسا حیاتی امام راحل قدس سره می تواند
برای مسوولان نظام اسلامی در حال و آینده راهگشا و خط دهنده و
روشنفکر باشد.

آنچه امروز به عنوان دانش مدیریت یا فن اداره سازمانهای بزرگ
مطرح اسیت و کتابهای فراوانی درباره آن تدوین یافته و در دانشگاهها
به عنوان رشته ای مهم مورد نظر می باشد چیزی جز نتیجه گیریها و
برآوردها و داوری هایی درباره تجربیات گذشته مدیران و رهبران
نیست .

بنابراین مطالعه دقیق رفتار شیوه ها واصول مدیریتی امام
رحمه الله علیه درراستای رهبری موفقیت آمیز وی می تواند بیانگراصول
بایسته رهبری باشد.

استعدادهای ذاتی دستمایه های مدیریت و رهبری

انسانه همان گونه که در بسیاری از قوا واستعدادهای جسمی و روحی
با یکدیگر تمایز دارند و در توانهایی چون : حافظه اندیشه وادراک
خلاقیت وابتکار ذوق ادبی و هنری و… شدت و ضعف دارند در موضوع
مدیریت و توانهای بالقوه آن نیز متمایزند.

در برخی آنچنان استعداد مدیریت رهبری نیرومند و جوشان است که در
هر مسیر و شرایط و محیطی که قرار گیرند سررشته دارامور می شوند و
برتری خود را دراداره مجموعه ها و رهبری حرکتها و نیروها به اثبات
می رسانند.

و در
گروهی از مردم این نیرو به طور متوسط قرار دارد که با فراهم آمدن
شرایط مناسب و آموزشهای لازم می توان آن را به فعلیت و کارآیی رساند.

در حالی که بعضی از مردم آنچنان فاقد قدرت واستعداد رهبری و
مدیریتند که همواره ترجیح می دهند تابع و دنباله رو باشند تا رهبر و
خط دهنده و جریان آفرین .اینان اگر آموزشهای علمی و تخصصی مدیریت را
نیز فرا گیرند باز هم قدرت لازم را کسب نمی کنند و جز در مسایل
دیکته شده و معین قادر به تشخیص و تصمیم گیری نخواهند بود.

مطالعه در زندگی سیاسی و دینی امام نوعی نبوغ و خودجوشی مدیریت
را در وجوداو برای انسان مبرهن می سازد.

تا آن جا که ما در منابع درسی و رشته های علمی – تخصصی امام نظر
افکنده ایم و به گزارشهای موجود در حدامکان مراجعه داشته ایم دلیلی
در دست نداریم که ایشان مبحث مدیریت ر به صورت بحثی کلاسیک آموزش
دیده باشد.

بنابراین آنچه را ما در صفحات آینده به عنوان نمادهای مدیریت
یادآور می شویم و رفتارها و هنجارهایی است که ریشه دراستعدادهای
ذاتی و روحی امام داشته است .

همانگونه که قبلا نیزاشاره داشتیم مطالعه و شناسایی این روشها
می تواند برای گروه دوم آنان که به شکل متوسطی از مایه های ذاتی و
استعدادهای طبیعی مدیریت برخوردارند مفید و سازنده باشد.

به هر حال آنچه را که به عنوان پیش زمینه های استعدادهای ذاتی
امام در فرایند رهبری و مدیریت وی می توان مطرح ساخت نخست
خصلتهایی است که آنها را وامدار تبار و نیاکان خویش است .

شهادت پدر خود گواهی بر ظلم ستیزی مقاومت و نقش موثراو در
محیط زندگی است زیرا تا زمانی که فرد درگیر با مسایل جاری زمان
خویش نباشد و تا وقتی که درگیری او مخالفان وی را به زانو در نیاورد
و خصم در برابراواحساس عجز و ناتوانی ننماید به از میان بردن او
اهتمام نخواهد ورزید.

از سوی دیگر پی گیریهای مجدانه مادر درانتقام گرفتن از قاتل و
به دار آویختن وی گوشه ای دیگراز زمینه های ژنیتکی همت مقاومت و
تسلیم ناپذیری در برابر مشکلات و خطرات را در وجودامام باز
می نمایاند.

چنین است که علی ( ع ) در سفارشها و دستورالعملهای مدیریتی خود به
مالک اشتر می فرماید:

ثم الصق بذوی الاحساب واهله البیوتات الصالحه والسوابق الحسنه ثم اهل النجده والشجاعه والسخاء والسماحه فانهم

جماع من الکرم ۱ .

تا می توانی افسران سپاه رااز خانواده های نجیب و دودمانهای با
شرافت واصیل انتخاب کند مخصوصا تاریخ تبار را به دقت ملاحظه کن تا
مبادا آلوده نژادان و پست فطرتان مقام رسند. ناموس توارث و نژاد در
روحیات اشخاص تاثیری به سزا دارد و تربیت خانوادگی شالوده
پرورشهایی است که در جامعه صورت می گیرد. آن حضرت درادامه همان
سفارشات و رهنموده در زمینه گزینش کارگزاران و تبیین صلاحیت آنان
فرموده است

وتوخ منهم اهل التحربه والحیاء من اهل

از میان نیروهای خود آن را برگزین که اهل تجربه و حیاء بوده و
ریشه در خاندانهای صالح و پیشقدم در راه اسلام داشته باشد زیرااین
گونه افرادازاخلاق کریمانه تری برخوردارند و زیر بار ننگ نمی روند و
کمتر به طمع روی می آورند و در تدبیر و عاقبت اندیشی اموراندیشه ای
رساتر و نیرومندتر دارند.

امام از دودمانی با شرافت واصیل برخاسته بود واز نظر روحی و
جسمی در حداعلا و در میان همگنان دوران جوانی قهرمان .

این قهرمانی درادوار دیگر زندگی پراوج او به صورت خصلتهایی بر
شگفت جلوه نمود. آن روز که همه از بردن نام شاه بدون آوردن پیشوند
اعلیحضرت همایونی وحشت داشتنداو چون سروی تنها ایستاده بر پهنه
کویر قیام کرد و با شدیدترین لحن ممکن نیرومندترین عنصر مستکبر
جامعه خویش را مخاطب ساخت و گفت :

تو مگر بهائی هستی که من بگویم کافراست بیرونت کنند …

و آن روز که برخی مدعیان در خانه هایشان بر خود می لرزیدند و در
آرزوی تفاهم و عدم ستیز با دشمن بودنداو فریاد بر آورد:

[خمینی رااگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد] ۳ .

و آن روز که وحشیانه ترین هجومها به مرکز روحانیت صورت گرفت
قوی ترین فریاداز حلقوم او بلند شد:

[شاه دوستی یعنی غارتگری هتک اسلام تجاوز به حقوق مسلمین تجاوز
به مراکز علم و دانش] ۴ ….

و قهرمانانه اعلام داشت :

[ من اکنون قلب خود را برای سرنیزه های مامورین شما حاضر
کرده ام ولی برای قبول زورگوییها و خضوع در مقابل جبارییهای شما
حاضر نخواه کرد] ۵ .

شاید بسیاری ازاذهان شرایط آن روزگار واهمیت
فوق العاده این صراحتها رااز یاد برده باشند و نسلهای جدیداصولااز
لمس آن ناتوان باشند ولی آنان که شرائط آن روزگار را در خاطر
دارند و به یاد می آورند که یک پاسبان حکمران مطلق بر مردم بود و
همگان ازاو بیم و هراس داشتند. می دانند که چنین حرکتهایی در چنان شرایطی جز قهرمانی نمی توانست
باشد.

براستی که چنین روحیه ها واراده ها و توانهایی می تواند ملتی را
متحول سازد واز مردمی که یک روز سربازان جنگیش با شنیدن هجوم روس و
انگلیس لباسها را کندند و نشانها را به دورانداختند و چادر زنان
به سر کردند توانست امتی بسازد که کودکان و نوجوانانش در برابر سر
نیزه هاایستادند و در زیر شکنجه ها مقاومت کردند و در برابر دشمن بر
پشت و پهلو نارنجک بستند و به زیر تانکها رفتند تا سلاح دشمن رااز
کار بیندازند.

فراست و تیزهوشی در شناخت چهره ها و شگردها

از دیگر توانهایی که بیشتراز آن که اکتسابی باشد ریشه در
ویژگیهای ذاتی دارد تیزهوشی و فراست امام در شناخت موقعیته تشخیص
و عکس العملهای لازم شناخت دشمنان و ترفندهای مختلف آنان و….
می باشد.

او براستی در خشت خام آن می دید که دیگرانن در آینه نمی دیدند.

نمونه های هوشیاری و کباست امام در زمینه مسایل فردی واجتماعی
آنقدر فراوان است که اشاره به همه آنها دراین فرصت میسر نیست و
تنها می توان به گوشه ای از آن اشاره داشت :

شناخت جریانهای سیاسی و ماهیت آنها

موضوع شناخت جریانهای سیاسی واهداف مخفی آنهاز موضوعات
استراتژیک و بسیار سرنوشت ساز دوران انقلاب اسلامی است .

¸امام در برخورد با گروهها و طیفهای سیاسی چه بسا مواضع را
برمی گزید که سران بر حتی نزدیکترین یاران و همراهان وی مخفی بود.

او با عدم پذیرش حرکتهای الحادی و گروههای ظاهراانقلابی
ملحد و عدم تایید آنان و نیز به شمار نیاوردن آنها در زمره
متحدان مبارزان اسلامی هر چنداز دید ظاهر نگران بخشی از نیروهای
به اصطلاح چریکی مخالف نظام رااز دست می داداما با شناخت و باور
عمیق خود نسبت به ماهیت پوچ خائنانه و بی ریشه این گروهه عطایشان
را به لقای نکبت بارشان بخشید تا خود در آینده به کج راهه هایی که
رفته انداعتراف کنند و در سکوت مرگبار فراموشی از خاطره محو گردند.

او عمیقا دریافته بود که وجود رگه های الحادی در خط مبارزاتی
جامعه اسلامی نه تنها کمکی به رشد جریان آزادی خواه استقلال طلب
کشور نخواهد کرد بلکه وجوداینان خوداز موانع پیوستن توده های
مسلمان و موحد به انقلاب می باشد. دشمن با علم کردن همین چهره های پوچ
و وابسته است که چهره مبارزان اسلامی را در نظر توده ها مخدوش
می سازد.

نسل دانشجو که بیش از سایر
نسلهااز سوی این خطوط انحرافی تهدید می شد دراین هشدارها بیشتراز
همه مخاطب قرار می گرفت امام در پاسخ به نامه آنان می نویسد:

عوامل وایادی استعمار که می دانند با آشنایی ملته بخصوص نسل
جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلام سقوط و نابودی استعمارگران و
قطع دست آنان از منافع ملتها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود
به کارشکنی پرداخته …. و با عناوین فریبنده و مکتبهای رنگارنگ
جوانان ما را منحرف می سازند… ۶

در پاسخی دیگر با صراحت بیشتری می نویسد:

[ بعید به نظ نمی آید که دستجاتی که درایران
اشتغال به فعالیتهای ضداسلامی و ضدمذهبی دارند بااختلاف اسم و روش
گروههای سیاسی ای باشند که با دست اجانب برای تضعیف اسلام و مذهب
مقدس تشیع و مقام عظیم روحانیت به وجود آمده باشند برای انصراف
ملت از مصالح روز] ۷ ….

امام درادامه این نامه با تصریح به بیزاری کامل خوداز
حرکتهای کمونیستی و مارکیستی و منحرفان از مذهب شیعه و مکتب اسلام
راه هر گونه سوءاستفاده را بر مخالفان خود سد کرد و درادامه حرکت
انقلاب و رشد نهضت اسلامی در متن توده هاو نیز به بیانهایی صریحتر
پرداخت واعلام کرد که:

[کمونیستی یک مخدری است برای مردم . نه این است که یک چیزی یک حل
عقده ای می کند. مگر می شود کسی که خودش آدم نیست برای آدمها کار
بکند. مگر می شود که یک مصلح غیرصالح برای مردم ضعیف کار بکند] ۸ .

هشیاری در برابر جریان نفاق

موضع گیریهای صریح و کوبنده امام در برابر جریانهای الحادی صرفا
بارمبارزه با آنها را نداشت بلکه به نحوی ماهرانه زمینه رشد را
بر جریانهای نفاق نیز سد می کرد و به آنان نیز هشدار بود. مواجهه
امام با جریان نفاق بسی حساستر و دقیقتر بود.

به همان اندازه که جریان نفاق پیجیده عمل می کردامام نیز
با آنان به نحوی پیچیده و ظریف عمل نمود.

جریان نفاق یعنی حرکت میلحانه به اسم اسلام و تحت شعارهای قرآنی و
تمسک به نهج البلاغه ولی بااهداف مادی و قدرت طلبانه و مارکسیستی
در آغازامر چنان خود را وجیه و صادق جلوه داده بود که به جز حضرت
امام همه مبارزان مسلمان را توانست از شناخت چهره واقعی خود غافل
سازد.

این نکته هم در سخنان امام مورداشاره قرار گرفته و هم
دراظهارت مکرر یاران ایشان

[ در
ذهنیت نوع روحانیت روشن بین و مبارز….این بود که اگراین شیوه
تکامل یافته فعلی مبارزه پشتیبانی نشود و مشخصااز آن حرکت سازمان
یافته و متشکل مبارزه حمایت نشود چه بسا به انزوای کسانی کشیده شود
که موضع گرفته اند یا هماهنگ نشده اند…این جریان در سالهای پیدایش
جنبش مسلحانه واوج شکوفایی فعالیتهای مجاهدین اولیه بود که به
نحوی حمایت می شدنداز طرف شخصیتهای بزرگی در مجامع روحانی سیاسی
مذهبی ایران که در راس این شخصیته حضرت آیه الله طالقانی بودند
که با تعابیر عجیبی به امام پیغام می دادند و خواهش می کردند. حضرت
آیه الله منتظری و شخصیتهای دیگری هم بودند. حتی مرحوم آیه الله
مطهری موقعی که ایشان مشرف شدند نجف فرمودند که : همه لغزیدیم جز
امام] ۹ .

موضع امام در قبال خط نفاق با موضع علنی ایشان در قبال خط الحاد
متمایز بود. بااین که ایشان پس از بررسیهای لازم به ماهیتت غیر
اسلامی و ضداسلامی خط نفاق پی برده بود ولی از آن جا که امام رهبری
نکته سنج و زمان شناس بود و به پیامدهای امور توجه داشت در قبال خط
نفاق صرفا به[ عدم تایید]اکتفا کرد زیرا خط نفاق چنان وجاهت و
مقبولیت عمومی یافته بود که کمتر کسی در آن روزگار می توانست خیانت
و دورویی آنان را باور کند. ذکاوت و کاردانی امام او را به اتخاذ
شیوه ای واداشت که کمترین لطمه را به اتحاد یاران ایشان وارد آورد و
در عین حال سند روش بینی و شناخت عمیق وی از جریانها باشد.

کیاست امام در برابراحزاب و ملی گرایان

یکی ازابعاد درخشان رهبری امام این است که در طول نهضت و رهبری
خود هرگز نگذاشت که گرایشات ناب مذهبی جامعه و قدرت معنوی روحانیت
و مرجعیت پلی برای دستیابی جریانهای ناخالص حزبی به اهدافشان باشد.

ما ناگزیریم که ازاین منظر نیز به سرعت بگذریم اما تبیین همه
جانبه این معنی نیازمند تاملی در خوراست .

بنی صدر به عنوان چهره ای ملی گرا که غرور و نخوت وی
را به افشای اسرار جریان ملی گرایی دراین زمینه واداشته بود و آنچه
را که دیگران سعی در مخفی کردن آن داشتنداظهار داشت این بود که :

از رهبری سنتی که پاسدار بنیادهای فرهنگی
است کاری ساخته نیست چرا که طی دو قرن تمام عرصه های اندیشه رااز
او گرفته اند و هنوز نیز می گیرند. واین رهبری گاهی مقاومتکی
کارپذیرانه می کند و تسلیم می شود. در میان این رهبری البته سید
جمال مدرس و…. خمینی طالقانی و… به وجود آمدندامااینها را
نیز پیش از آن که دشمن از پا درآورد همین رهبری سنتی عاجز کرده و
می کند.اینها دوستانند و باید بدانها یاری رساند واز آنها یاری
گرفت ۱۰ .

این چهره های ناآشنای مردم گزیر که سلولهای مغزشان با مشربهای تفکر
غربی تغذیه شده و نه زبان قوم دارند و نه پذیر عام اجتماعی همواره
در صدد بوده اند که از سکوی قدرت بینی به جایگاه اجتماعی مورد نظر
خویش پرش نمایند. (کاری که دقیقا بنی صدر و همگنانش پس از پیروزی
باانقلاب واسلام و روحانیت انجام دادند ولی در نتیجه گیری نهایی
عقیم و ناکام ماند).

این جریان همواره از آغاز نهضت و در طول آن وجود داشت
امام در همه مراحل در عین طی نکردن آنان و تبدیل نساختن این
جریانها ب صورت پایگاهی علیه نهضت دینی راه هر گونه سوءاستفاده را
بر آنان بست .

در پاریس از سوی احزاب و شخصیتها و گروههافرادی جهت ملاقات و
مذاکره باامام می آمدند…از جمله کسانی که باامام در پاریس ملاقات
کردند آقای مهندس بازرگان و آقای سبحانی بودند که هر کدام با
هیاتی آمده بودند.

امام فرمود: من کسی را به عنوان حزب ملاقات نمی کنم .اگر آقایان به
عنوان یک فردایرانی مثل تمام کسانی که با من ملاقات می کنند
می خواهند بیاینداشکالی ندارد.

اینها قبول کردند و به دیدن امام رفتند.

جالب این که : در هر باری که هر کدام از آقایان می خواستند باامام
ملاقات کنندامام دستور می دادند که ما چند نفر در جلسه باشیم تا
۱۱.این موضوع در ذهنها نباید که فلان گروه خصوصی باامام مذاکره کردند.

از جمله تلاشهای این عناصر در دست گرفتن جریان برخی امورامام و
خط دادن به ایشان بود که امام با زیرکی هر چه تمام این روند را
نیز ناکام می نمود.

در پاریس با
گردآمدن عناصر مختلف در محل اقامت امام این تلاشها عمیق تر صورت
می گرفت وافرادی در مقام تعیین برنامه برای امام بودند که ایشان در
جمع داشنجویان اظهار داشتند:

من ازاول که داخل دراین باغ شدم اجازه دخالت به کسی ندادم . به
نزدیکان خودم هم اجازه دخالت هیچ وقت نمی دادم . خودم مستقل بودم در
کارهایم . خودم هر کاری را می خواستم می کردم …. خیال نکنید که من حالا
این جا آمدم مثلاارتباط خاصی با کسی داشته باشم یا کسی در
کارهایم دخالت بکند و من هم ازاو تقلید بکنم!

در همین سخنان امام اعلام داشت :

[من سخنگو ندارم ! کمیته تصمیم گیری واطرافی هم ندارم … هر کسی
می خواهد با من تماس بگیرد بدون واسطه می تواند. منتهی قبلا به وسیله
یکی ازاین آقایان اشاره به دو نفراز طلاب وقت بگیرد] ۱۲ .

اگر دیده می شود که امام دراین سخنان بر نفی وسائط تاکید دارد و
استقلال خویش را در کارها و تصمیم گیریهای خوداعلام می دارد بااین
که ورح امام مبرااز منیت و خود محوری بوده دلیلی جز سد کردن راه
سوءاستفاده بر عناصر دیگر نداشته است .

سد کردن راه بر کسانی که با خضوع به ملاقات امام می آمدند و در
بازگشت چنان می نمودند که به امام خط داده اند و تدبیر خویس را بر
امام غالب تفکر ساخته و تفکر برتر خود را به اثبات رسانده اند و به
اصطلاح باامام تفاهم کرده اند.

آنان آن روز قدر و حد خود را در برابراقیانوس کیاست
نشناختندچنانکه هنوز هم !

خبرنگاری ازامام می پرسد:

[نتیجه مذاکرات شما با آقای دکتر کریم سنجابی و جبهه ملی چه
بوده است ؟امام در پاسخ می گوید: مذاکرات به کن معنایی که گفته می شود
توافق حاصل شده است نبوده . من مسایلی را که مورد نظرم بوده مطرح
کردم و آنها قبول کردند] ۱۳ ….

خبرنگار دیگراز روزنامه هلندی دی ولت گرانت می پرسد:

جبهه ملی با رد کردن سلطنت مشروطه
قدم مهمی در جهت شما برداشته . آیا شما نیز
به نوبه خود حاضرید یک قدم در جهت مخالفین غیر ورحانی دولت
بردارید؟

امام در پاسخ می گوید:[ رژیم سلطنتی را بیش از یک سال است که عموم
مردم در سراسرایران به شدت محکوم کرده اند بنابراین هر کسی و یا
هر گروه هم سلطنت را رد کند با ملت هماهنگی کرده است و در صورتی که
دراین قدم استقامت کند ملت او را فراموش نمی کند و من خود را در
کنار مردم احساس می کنم] ۱۴ .

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.