پاورپوینت کامل تنباکو و پیامدهای آن فتوای تحریم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تنباکو و پیامدهای آن فتوای تحریم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تنباکو و پیامدهای آن فتوای تحریم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تنباکو و پیامدهای آن فتوای تحریم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۸۱
در یکی از مراحل بحرانی تاریخ اسلام که استعمارانگلیس با کسب
امتیاز تنباکو می رفت تا کشوراسلامی ایران را در ردیف مستعمرات خود
در آورد عالمی متعهد مرزبانی آگاه و بیدار مرجع عالیقدر جهان
تشیع میرزای شیرازی بزرگ عمق توطئه را دریافت و با صدور فتوای
تحریم تنباکو بزرگترین ضربه را بر پیکر دولت استعمارگرانگلیس
نواخت واو را دراهداف شوم و شیطانی خود ناکام کرد.
این فتوای قاطع و کوبنده استبداد را رسوا ساخت . قوت و قدرت اسلام
و رهبران مذهبی را به نمایش گذاشت . برای نخستین بار توانایی مبارزه
منفی را در رویارویی با قوی ترین قدرت زمان به اثبات رساند.
الهام بخش همه حرکتهای ضداستعماری و
ضداستبدای کشورهای اسلامی گردید و…
ازاین رو شایسته است که محققان درباره این فتوا و نقش تاریخ ساز
آن به بحث و بررسی بنشینند واین مقطع از تاریخ ایران ر که در
حقیقت سرفصل مبارزات ضداستعماری امت اسلامی ایران است به دوراز جعل
و تحریف به همه انسانهای به تنگ آمده از قدرتهای استعماری و
استبدادی بشناسانند.
گر چه درباره نهضت تنباکو کتابه رساله ها و مقالات بسیاری نگاشته
شده که برخی نیز شایان تقدیر و تشکراست ولی ازاین حقیقت
نمی توان چشم پوشید که حرکتهای ضداستعماری و ضداستبدادی همواره
در طول تاریخ از دست تحریف قلم به مردان و تاریخ نگاران درباری و
استعماری مصون نمانده اند. هر چه حرکت کوبنده تر عظیم تر و شکننده تر
بوده تلاش دشمنان نیز در جعل و تحریف قوی تر و پیچیده تر. تاریخ
مبارزات صد ساله ملت مسلمان ایران گواه این مدعاست و نهضت تنباکو
بهترین شاهد .
برای تبیین اهمیت فتو قیام امت اسلامی دراین بخش از تاریخ
معاصر و برای روکردن دست تاریخ نگاران استعماری و درباری در تحریف و
وارونه جلوه دادن نهضت تنباکو به مسائل ذیل می پردازیم :
۱. بستر صدور فتوا.
۲. عکس العمل مردم و علم در برابر قرارداد رژی .
۳. برخورد عالمان دین وامت مسلمان با فتوای تحریم تنباکو.
۴. عکس العمل حکومت و کمپانی رژی در برابر مردم و فتوای تحریم .
۵. پیامدهای فتوا.
۶. تحریف تاریخ .
بستر صدور فتوا
برای درک و شناخت اهمیت فتو پیش از هر چیز لازم است بستر صدور
فتوا را بشناسیم . برای این منظور نگاهی داریم به عناوین زیر:
استعمارگران درایران عصر ناصری .
واگذاری امتیازات و ماهیت آنها.
اهداف استعمارگران ازاخذامتیازات .
امتیاز تنباکو واهدافی که استعمارگران از گرفتن این امتیاز
داشتند.
بالاخره پیامدهای زیانبار آن .
حکومت ناصری واستعمارگران
رقابت شدید روس وانگلیس بر سر دستیابی به امتیازات بیشتر و
چپاول سرمایه های مردم محروم این مملکت دراواخر دوره ناصری به اوج
خود رسید. هرگاه یکی از دو کشور رقیب موفق به تحصیل امتیازی در
ایران می شد طرف مقابل یا درالغای آن می کوشید و یا حداقل امتیازی
در حد آن درخواست می کرد.
لرد کور وزن ایران آن روز را چنین تصویر می کند:
[صحنه ایران مانند صفحه شطرنجی شده بود که حرکت یک طرف با حرکت و
اقدام طرف دیگر مواجه می گشت] ۱ .
در سال ۱۲۸۰ هجری قمری امتیاز تلگرافخانه به انگلیس واگذار شد.
روسها در مقابل از سال ۱۲۹۸ به بعد طی چند پیمان امتیازاستفاده
از تفتیش خطوط تلگراف را در شمال و شمال شرقی کشور تحصیل نمودند.
امتیاز راه آهن در سال ۱۲۸۹ به[ رویتر] و در
حقیقت به انگلیس واگذار شد که بااعتراض علماء دینی و دلخوری روس
این امتیاز پا نگرفت . ولی پس از چند سال سال ۱۳۰۶امتیاز تاسیس
بانک شاهنشاهی ایران و حق نشراسکناس و… به رویتر داده شد.
چند ماه بعد یعنی در سال ۱۳۰۷ هجری قمری امتیاز تاسیس بانک
استقراضی روس به یک تبعه روس داده شد و پس از چند ماه دولت روسیه
این امتیاز را به خود منتقل ساخت . در همان سال امتیازانحصاری
ساختن راه تهران به اهواز به انضمام راه بروجرد واصفهان با
واسطه ای به انگلیس واگذار شد. در مقابل همان سال امتیاز
بهره برداری از درختهای زیتون ایالت گیلان که متعلق به مردم بود به
یک کمپانی روسی بخشیده شد و در سال ۱۳۰۸امتیازانحصاری بریدن چوب
شمشاداز جنگلهای آستارا تااسترآباد و حمل آنها به خارج به همان
کمپانی واگذار شد.
امتیاز کشتیرانی در رود کارون وامتیاز رژی به انگلیس داده شد و
پیش از آن به عنوان جواز عبوراز خاک روسیه برای سومین سفر شاه و
درباریان به اروپامتیاز کشتیرانی در شمال و چندامتیاز دیگر به
روسها داده شد. ۲
از طرف دیگر در آن زمان ناصرالدین شاه و دربار به خاطر نداشتن
پایگاه مردمی به دو دولت روس وانگلیس متکی بودند. آنان نقش تعیین
کننده ای را در دربار شاه داشتند. محور عمده حل و فصل مشکلات سیاهی
اجتماعی اقتصادی رژیم حاکم را سیاست موازنه مثبت و جلب رضایت دو
ابرقدرت از طریق واگذاری امتیازات و منافع مختلف به آنها تشکیل
می داد. تا جائی که این عمل به عنوان شیوه ای سهل الوصول در برابر
تکاثر طلبی استعمارگران به کار گرفته می شد.
ماهیت امتیازات
این امتیازات هر چند در پوشش خدمات و گاه
خرید و فروش و معاملات بازرگانی بین یک فرد یا شرکت خارجی با دولت
ایران انجام می گرفت ۳ ولی ماهیتی کاملااستعماری و خائنانه داشت و
اهداف شوم و شیطانی خاصی را دنبال می کرد. به عنوان نمونه :
امتیاز تلگرافخانه که درسال ۱۲۸۰ هجری قمری به انگلیسیها داده
شد به ظاهر کار خدماتی بود ولی انگلیسیها پس ازاخذاین امتیاز
در تمام مسیر سیم ماموران نظامی و سیاسی خود را پخش نموده و بنای
تحریکات را گذاشتند. علاوه بر آن محل تلگرافخانه ها را به صورت
پناهگاه و بست در آوردند و با حمایت از بست نشینان و بسط نفوذ خوداز
این طریق دولتی مافوق دولت به وجود آوردند. ژنرال گلداسمیت ۴ که
به تجزیه دو قسمت از خاک ایران حکم داد به عنوان سرپرست همین
سیم کشیه مامور بلوچستان بود و وظیفه شوراندن بلوچها را علیه دولت
ایران به عهده داشت .
کنت دوگوبینو در گزارش خود به وزیرامور
خارجه فرانسه می نویسد:
[ انگلیسیهااصرار دارند که امتیاز کشیدن سیم تلگراف از بغداد به
تهران و بوشهر هندوستان رااز شاه بگیرند…این واقعه مساوی با
اشغال و تملک تدریجی امپراتوری ایران خواهد بود] ۵ .
همچنین امتیاز راه آهن و قرارداد رویتر چنانکه ازاسمش پیداست
به ظاهر یک کار خدماتی است اما در حقیقت و با توجه به متن آن با
واگذاری این امتیاز جمیع منابع مملکت و کلیه حقوق ملت و دولت دربست
دراختیار یک تبعه انگلیسی قرار گرفت و در حقیقت به دولت بریتانیای
کبیر بخشیده شد. با توجه به مفاداین عهدنامه اگراین امتیاز پا
می گرفت دولت ایران به درجه عامل نظم و مامور حفظاموال کمپانی
تنزل کرده و حکومت واقعی را به عمال کمپانی تفویض کرده بود.
لرد کوروزن می نویسد:
[یک چنین امتیاز عظیم و بی سابقه ای در حقیقت یک بخشش نامه از طرف
دولت ایران است . و بایداعتراف نمود که اگر بریتانیا می توانست این
بازی را به آخر برساند هم شاه ایران مات می شد و هم تزار روس در جای
خود میخ کوب می گردید] ۶ .
و قس علیها فعلل و تفعلل . بقیه امتیازات از جمله امتیاز رژی هر
چند در پوشش خرید و فروش توتون و تنباکوانجام گرفت ولی ماهیتی
کاملااستعماری شبیه امتیاز تلگرافخانه با وسعت بیشتر داشت .
از واگذاری امتیازات انگیزه دربار
شاه و درباریان که پایگاهی در میان مردم نداشتند در جلب رضایت و
نزدیکی به خارجیان چه انگلیسی و چه روسی از یکدیگر پیش می گرفتند.
بدین سبب دراین کشور هرج و مرج استعماری خاصی به وجود آمده بود
که به مراتب شوم تراز رژیم استعماری انگلیس در هند یا سیستم
استعماری روسیه در شهرهای گشوده آذربایجان ایران بود. مردانی که به
نام رجال سیاسی کشور عهده دارامور مملکتداری بودند غیرت ملیت و
اسلامخواهی رااز دست داده بودند و جز راه خانه سفرای خارجی راه
دیگری را نمی شناختند و جزارباب خویش گاه انگلیس و گاه روسیه کس
دیگر را به اربابی قبول نداشتند. تنهااین سیاست را مایه حفظ تاج و
تخت عیش و نوش و منافع شخصی دربار و قدر قدرتی شاه می دانستند لذا
درباریان نه تنها مردمان بیگانه در حقیقت دول بیگانه را تشویق به
اخذامتیازات می کردند که دراواخر سلطنت ناصرالدین شاه محض اطمینان
دولت علیه از حسن جریان امور! مقرراتی تحت عنوان : دستورالعمل مجلس
ترفیقات امتیازات تهیه شد واداره ای با ریاست هوتم شیندلر تبعه
انگلیس وازاعضای تلگرافخانه تشکیل گردید تا هر کس از دولت ایران
درخواست امتیازی دارد به این اداره مراجعه کند. ۷
لرد کوروزن می نویسد:
[ سرمایه داران خارجی برای اخذامتیاز مانند مور و
ملخ به ایران هجوم آوردند… و شاه نیز حاضراست موافقت کند چون که
کلی به حساب شخص شاه داده می شود] ۸ .
نه تنها مبلغی به عنوان رشوه به تناسب امتیاز به شاه داده می شد
که درباریان را نیزازاین حراج و فروش مملکت سهمی در خور بود. کمتر
امتیازی است که بدون رشوه پا گرفته باشد. درآمدی که ازاین طریق
به جیب شاه و درباریان ریخته می شد صرف عیش و نوش و مسافرتهای بیهوده
می شد. طور کلی هر وقت شاه هوس فرنگ می کرد به فروش کرو و منابع آن
دست می زد ۹ .
از دیگرانگیزه های واگذاری این امتیازات غربزدگی است . برخی براین
باور بودند که برای تنویرافکار ملت ایران وایجاد تحرک اقتصادی
باید متصدیان و سرمایه گذاران خارجی را به ایران بکشند.
میرزا حسین خان سپهسالار واستادش ملکم به ظاهراز طرفداران این
طرز تفکر بودند. قرارداد رویتر نیز براین اساس پا گرفت .
البته ما براین باوریم که آنان دراین ادعا نیز صداقت نداشتند.
هدف آنان ازواگذاری این امتیازات منافع شخصی خدمت به اربابان خویش
و هر چه بیشتر وابسته کردن ایران اسلامی بود و بس .
برای تبیین انگیزه های شاه و درباراز واگذاری امتیازات لازم است
نگاهی داشته باشیم به برخی ازامتیازاتی که در عصر میرزا حسین خان
سپهسالار و میرزاعلی اصغرخان امین السطان قهرمانان نامی این سیاست
( امتیازدهی ) به بیگانگان داده شد:
میرزا حسین خان سپهسالار که در ۲۹ شعبان ۱۲۸۸ به زور
انگلیسیها بر سرکار آمدازایدئولوژی انحراف آمیز واستعمار مابانه
استاد خود میرزا ملکم خان ناظم الدوله که شعار:[ تمدن غرب بدون
دخالت ایرانی] را علم کرده بود پیروی می کرد.
[ از خلال مواد عهدنامه رویتر نیز چنین مفهوم
می شود که : هنگام تهیه این مواد آن شعار کاملا ملحوظ ذهن صدراعظم
بوده و چنین در نظر داشته اند که تنها راه آباد کردن ایران مداخله
تام و تمام خارجی در جمیع اموراین مملکت است . برمبنای این اندیشه
سراپا غلط بود که سپهسالار در ضمن قرارداد رویترامور راه آهنها و
ترامواها و راههای شوسه وارتباطات تلگرافی و جمیع منابع مولد ثروت
راعم از معدنی و صنعتی و فلاحتی و آبیاری و سنگ فرش
کوچه ها و گاز واحتیاجات عمومی شهرها و روستاها و بهره برداری از
جنگل ها ر در ید قدرت انگلیس قرار داد… شاید سپهسالار همانند
استادایدئولوژیک خود میرزا ملکم خان دیده و دانسته به مملکت
خیانت می کرده و در زیراین شعارهای ظاهرفریب واستعمارانگلیس خدمت
می نموده است . در واقع اگر قضیه رشوه خواری سپهسالار ر در ضمن
انعقاد قرارداد رویتر که دکتر فووریه از قول محمد حسن خان اعتماد
السلطنه در کتاب خود نوشته باور کنیم باید بگوئیم که سپهسالار هم
مثل جمیع وزرای عهد قاجاریه به جزامیرکبیر در خدمت استعمار قرار
داشت است] ۱۰ .
به هر حال آنچه واقع شداین بود که : سپهسالار در دوران اولیه نخست
وزیری اش به خاطر روحیه غربزدگی و منافع شخصی خویش خیانت را به
اوج رساند و تمام مقاصدارضی و سیاسی انگلیسها را به مرحله عمل در
آورد. علاوه بر آن به انتزاع نیمی از بلوچستان رضایت داد و سند بخشش
مملکت را به صورت قرارداد رویتر به امضاء رسانید و به انگلیسیها
تقدیم نمود. ۱۱
هنگامی که متن قرارداد تنظیم شد شاه دستور داد که هیاتی از رجال
دولت آن را بررسی و نظر خود رااعلام کنند.این هیات که مبلغ
دویست هزار لیره ۱۲از رویتر رشوه دریافت داشته بود در گزارشی به
شاه نوشت :
[ به جهت
ساختن راه آهن درایران اقل پنجاه کرور پول نقد لازم داریم …الان
یک کمپانی پیدا شده که می خواهداین پنجاه کرور را برای ما خرج بکند.
آیا در برابراین پنجاه کرور چه باید بدهیم … آنچه به عقل فدویان
می رسید… همه را مشخص کرده ایم … آنچه داده ایم منحصرا عبارت از
مواد عاطله است که تاکنون هیچ نفعی برای دولت نداشته اند] ۱۳ …
پرواضح است هیاتی که از زالوهای دربار
تشکیل شده باشداز دریچه منافع شخصی و آنی خود به ملت و مملکت نگاه
می کند. علاوه برای اقناع شده نیز منابع ثروت کشور را به عنوان
[مواد عاطله ای که تاکنون هیچ نفعی برای دولت نداشته اند] جلوه گر
سازد. شاه هم با چرخاندن قلم خویش تمام منابع ایران را دراختیار
رویتر گذاشت و ۲۰۰ لیره رشوه رویتر را برایشان حلال نمود!
در زمان صدارت میرزا علی اصغرخان امین السطان نیزامتیازاتی
واگذار شد که دقت در آنها به خوبی ماهیت وانگیزه واگذاری را
می نمایاند. در سومین سفر شاه که امین السلطان وی را همراهی می کرد
میرزا ملکم خان وزیر مختارایران در لندن یکی از مفتضح ترین
امتیازها را به نام:[ لاتاری] به نام منشی خود با رشوه ای به مبلغ یک
هزار لیره انگلیسی به عنوان پیش کش گرفت . پس از آن به دو شرکت
انگلیسی به چهل هزار لیره فروخت ! ولی چون سهم امین السلطان طبق
قراری که در پشت پرده این قضیه با هم گذاشته بودند پرداخت نشد شاه
به تحریک امین السلطان امتیاز را لغو کرد و خسارت دو کمپانی
انگلیسی را پرداخت . ۱۴
شاه در همین سفر قرار و مدار تفویض امتیازانحصاری دخانیات را
با تالبوت گذاشت .
امتیاز رژی
از آنچه تاکنون آوردیم روشن شد که : دوره ناصری دوره امتیازات و
این امتیازات دارای ماهیتی کاملااستعماری بوده است . حفظ تاج و تخت
منافع شخصی و غربزدگی ازانگیزه های واگذاری این امتیازات بوده است .
از جمله این امتیازات با همان ماهیت و همان انگیزه امتیاز رژی
است که دراین مقاله به ابعاد گوناگون آن خواهیم پرداخت . در سومین
سر ناصرالدین شاه به فرنگ و توقف او درانگلستان (شعبان ۱۳۰۶ ه.ق )
پیشنهاداعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح
می شود و قرار آن نیز گذاشته می شود. دولت انگلیس به شیوه مرسوم خود
فردی به نام تالبوت به عنوان طرف قرارداد معرفی می کند. پس از
بازگشت شاه تالبوت نیز در راس یک سندیکای ساختگی و خلق الساعه
وارد تهران می شود ودر سفارت انگلیس اقامت می گزیند واز آن ج
مذاکرات مربوط به امتیاز را پی می گیرد. سرانجام در تاریخ ۲۸ رجب
۱۳۰۸امتیازانحصاری توتون و تنباکوی ایران در ۱۵ ماده تنظیم و به
امضای ناصرالدین شاه می رسد ۱۵ .
ماهیت امتیاز رژی
قرارداد ماهیتاستعماری و به زیان ملت و دولت ایران بود.
گواه براین مطلب متن قرارداد رژی است :
براساس این قرارداد:
۱. هر زارع ایرانی ملزم بود که محصول خود را با قیمتی
بسیارارزان به کمپانی رژی بفروشد و با قیمتی گزاف توتون و تنباکوی
مورد نیاز خویش را بخرد؟
۲.انگلیسی ها تسهیلات وامکانات فراوانی کسب کردنداز جمله : در
اختیار داشتن زارعین و حتی حکام ولایات برای کسب هر نوع خبر. در
حقیقت جاسوسی به شیوه انگلیس برای آگاهی از چند و چون کشاورزی ایران
و در نهایت رسیدن به مقاصداستثمارگرانه و گسترش هر چه بیشتر سلطه
خویش .
۳. سلب هر نوع حقوق از تاجر کاسب و زارع و مصرف کننده ایرانی در
زمینه حمل و نقل و خرید و فروش توتون و تنباکو… مگر بااجازه
کتبی صاحبان امتیازنامه .
۴. معافیت کمپانی از هرگونه رسوم گمرکی و
پرداخت مالیات در مورد ورود جمیع اسباب و آلات لازمه .
بااین شرائط مرزهای ایران بدون قید و شرط به روی انگلیسیان باز
می شد و به آنان اجازه می داد که هر چه می خواهند به ایران وارد کنند
حتی اسلحه و مهمات جنگی چنانکه بعدا معلوم شد بسته هایی به عنوان
اسباب و آلات شرکت رژی ازانگلستان حمل می شده اما حاوی اسلحه و
مهمات جنگی بوده است .
کربلایی دراین زمینه می نویسد:
چندین صندوق به نام و نشان رئیس دخانیه وارد گمرکخانه شد. وکیل
صاحب امتیاز به وضع سابق خواست بگذارند (یعنی بدون بازرسی ) گمرکیان
سخت گرفتند که اکنون وضع سابق به هم خورده باید مراسم گمرک رااجراء
داریم …از مرکز دستور رسید که صندوقها گشوده و تحقیق و بررسی
شود. گمرکیان خواهی نخواهی صندوقها را گشوده کلاسلحه و آلات جنگ
مانند: نارنجک و تفنگ و باورتهای بی رنگ بود ۱۶ .
دولت ایران با واگذاری این امتیاز متعهد شد که :
۱. در طول مدت قرارداد (۵۰ سال ) بر رسوم گمرک و سایر عوارض آن به
هیچ وجه نیفزاید.
۲. کسانی را که بدون اجازه کمپانی به خرید و فروش دخانیات اقدام
کنند به کیفر سخت برساند.
۳. در صورت اختلاف بین کمپانی انگلیسی و دولت ایران یک نفراز
سفرای اتازونی (آمریکا) آلمان اتریش به عنوان حکم داوری نمایند.
و چندین شرط دیگر که همگی حاکی ازاستعماری واستثماری بودن
امتیازاست .
امتیاز رژی انگیزه واگذاری
اگر در واگذاری امتیازات دیگر هدفی غیراز منافع شخصی از قبیل :
پیشرفت کشور واحیاءاقتصادی آن را بپذیریم چنانچه برخی گفته اند
دراین امتیاز به هیچ وجه نمی توان آن توجیه ها را پذیرفت . تنها
انگیزه ای که می توان برای این امتیاز ذکر کرد تامین مخارج گزاف
سفرهای اروپا و منافع شخصی شاه و درباریان است .
ناظم الاسلام کرمانی می نوسد:
[در سنه ۱۳۰۹ کمپانی رژی امتیاز دخانیات رااز ناصرالدین شاه
گرفت] ۱۷ … و در عوض چند کرور به شاه و درباریان داد… بزرگان
ایران از علماء و غیرهم بر معایب و وخامت این عمل واقف شدن که
امروز دخانیات محدود شد فردا نمک و روز دیگر هیزم و ذغال و آب و
غیره و به ازای آن مبالغی گرفته خواهد شد و صرف آبادی مملکت نخواهد
شد. یا تفاوت مواجب فلان شاهزاده است یا مدد معاش فلان آقازاده یا
خرج مسافرت فرنگ یا نیاز خانم قشنگ ملت متضرر شده و نفع را خارجه
برده و بر مملکت هم تسلط و نفوذ تامی حاصل خواهند کرد ۱۸ .
برخی از مورخین از جمله : شیخ حسن کربلائی محمدرضا
زنجانی و…از سومین سفر شاه به فرنگ وانگیزه واگذاری امتیاز
تنباکو سخن گفته اند. ما برای روشن تر شدن انگیزه واگذاری این امتیاز
شمه ای از نوشته های این مورخین را ذکر می کنیم :
انگلیسی ها دراین سفر بیش از پیش در پذیرایی شاه و
همراهان کوشیدند. ملکه انگلستان به هر یک از همراهان شاه نشانهایی
اعطاء کرد که هیچ کدام از آنان انتظارش را نداشتند. دراین سفر به
شاه پیشنهادی از جمله امتیاز توتون و تنباکویایران را دادند. وزیر
مختارانگلیس درایران که در آن زمان درانگلستان بود و تالبوت با
امین السلطان واعتمادالسلطنه دراخذاین امتیاز گفتگو کردند.
امین السلطان هم این موضوع را با شاه در میان گذاشت و منافع آن را
برشمرد.اضافه کرد: پولی که ازاین امتیاز به دست می آید گنج
بادآورده است !
ناصرالدین شاه که می پنداشت با پولی که ازاین راه به دست خواهد
آمد نه تنها هزینه این سفر جبران خواهد شد بلکه خرج سفر دیگری نیز
تامین خواهد گردیدازاین روی مصمم شداین امتیاز را به
انگلیسی ها واگذار کند. ۱۹ علاوه براین ماژور تالبوت که نقاط ضعف
شاه و درباریان را می دانست برای مفتون ساختن وی و همراهان دخترکی
پانزده ساله ر که به قول خود وی بسیار خوشگل بود به شنا وادار
کرده بود! ۲۰
آیا می شود پیشنهاد به این خوبی آن هم از طرف شخصی که دخترش مقبول
شاه است رد شود؟
رشوه هایی که شاه و درباریان در
واگذاری این امتیاز گرفتند بسیار کلان بود. تالبوت وقتی که عازم
ایران شداز پاریس نامه ذیل را فرستاد:
[ این جانب ماژور تالبوت تعهد می کنم که برای حضرت اشرف
امین السلطان واعلیحضرت شاه ایران به حضرت اشرف مبلغ چهل هزار
لیره استرلینگ بپردازیم : ده هزار لیره ازاین مبلغ را روز نفویض
امتیازنامه رژی ده هزار لیره دیگرازاین مبلغ را دواولین روزی
که امتیاز رژی به موقع اجرا گذاشته شود. بیست هزار لیره بقیه را دو
ماه پس ازامتیاز رژی] ۲۱ .
پاریس ۱۸۸۹
فووریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه دراین باره می نویسد:
[شرکت انگلیسی این امتیاز را با دادن رشوه های گزاف که به دو
میلیون فرانک بالغ می شود گرفته و حق این است که تحصیل آن به این
خرج می ارزیده است] ۲۲ .
رئیس کمپانی در ضیافت سفیر روس می گوید:
[زیاده از چهار کرور به رشوه و تعارف و مواجب و تعمیرات … خسارت
کشیده ام] ۲۳ .
عباس میرزا ملک آراء پس از آن که از واگذاری انحصار تنباکو با
قیمتی نازل و بدون شرائط صحیح یاد می کند علت آن رااین چنین بیان
می کند:
[چون مبلغی گزاف به اطراف شاه داد و هر کسی که احتمال می رفت منشاء
اثری شود باقی نماندالا آن که پولی گرفت لهذا همه تصدیق و تحسین
نمودند. و کمپانی در ضمن شرایط متقبل شد که سالی پانزده هزار لیره
انگلیسی به شاه بدهد] ۲۴ .
وی درادامه گفتارش از شرایط پنهانی کمپانی باامین السلطان و
دیگران برای دریافت رشوه سخن می گوید.
اهداف انگلستان
هرچنداندک توجهی به متن قرارداد و آنچه در
ماهیت این امتیاز آوردیم تاحدودی می توان به اهداف انگلستان از
تحصیل این امتیاز پی برد ولی حوادث و وقایع پس از واگذاری این
امتیاز به خوبی نشان می دهد که این امتیازامتیاز معمولی نبود. هدف
انگلستان تنها قرار گرفتن امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکوی
ایران نبود تاازاین رهگذار سود مادی نصیب خویش سازد بلکه هدف او
ازامتیاز که مدخلی است برای نفوذ در جامعه اسلامی ایران و رواج
غربزدگی و در نهایت استعمار واستثمار یک ملت .البته بااین تفاوت
که نیروهای مهاج استعماری در مثل کشورهایی مانند: هندوستان به طور
مرئی و مستقیم توسط نیروهای نظامی وارد شده و آن کشور رااشغال کرده
است و درایران به گونه ای غیرمستقیم آمده است . در عین حال هدف یکی
است . برای تبیین این مطلب لازم است نگاهی داشته باشیم هر چند گذر
به اقداماتی که کمپانی رژی در شروع کارانجام داد:
قلعه نظامی یااحداث محل کمپانی
پس از رسمیت واعلان امتیاز فوق در آغاز سال ۱۳۰۸ ه.ق تالبوت که
به همراه عده ای از فرنگیان به ایران آمده بود در شهرها پراکنده
شدند و در هر شهری عمارتی مستحکم در بهترین نقاط و مشرف بر تمام
شهر دراختیار گرفتند. مثلا در تهران باغی در بهترین نقطه شهر و مشرف
بر تمام شهر وارک سلطنتی به مبلغی هنگفت به عنوان مرکز کمپانی
خریداری کردند.اطراف آن را همچون قلعه نظامی دیواری بلند و قطور
به عرض چهار متر کشیدند و ساختمانی مستحکم و بزرگی همچون مرکز یک
قشون محهز در وسط آن برپا کردند که مایه حیرت و وحشت هرایرانی شد.
شیخ حسن
کربلایی دراین زمینه می نویسد:
نخست نقطه ای خیلی عمده و خیلی مرغوبی را در حوالی ۲۵ارک دولت
معروف به باغ ایلخانی است به معادل چهل و پنج هزار تومان عین اشرفی
خریده و به معادل یکصد و پنجاه هزار و چیزی تومان عمارت عالی خیلی
ممتازی بنا کردند. دورادور عمارت را به سور خیلی مستحکم بسیار
بلندی که مشرف و مسلط برارگ دولت و سایر نقاط شهراست با گچ و
آجر در قطر قریب چهار ذرع ساخته به طوری که این عمارت مانند کشتی
ذره پوش توپ بر دورادور و آن تواند گردش نمود ۲۶ .
هجوم فرنگیان به ایران
در مدتی بسیاراندک پس از ورود تالبوت و همراهان بیش از دویست
هزار ۲۷ فرنگی به عنوان کارگزاران این شکرت به ایران اسلامی هجوم
آوردند. گروه گروه در شهرها و ولایات ایران مستقر شدند. شکل ظاهری
شهر و بازار مسلمین را تغییر دادند.این افراد نه تنها زارعین و
سایر سکنه نقاط را تحت سلطه خوددرآورند که حکام ولایات را به امر شاه
و تصمیم و فرمان دولت زیر فرمان خود گرفتند.موجی از خارجیان در
خیابانهای هر شهر ولایتی به راه افتاد.
مرحوم شیخ حسن کربلائی که
خوداز معاصرین واقعه رژی است می نویسد:
[ ایران فرنگی بازار درست و حسابی گردید. بخصوص تهران که دراین
تازگیهااز فرنگی قیامت و محشر شده بود. هرجا می رفتی فرنگی خانه
فرنگی دکان فرنگی بازار فرنگی کوچه فرنگی بالجمله این جماعت
خارجی …. در هر بلدی پس ازاستقراراز هر سو مسلمانان بیچاره در
دامهاافکنده و دانه هاافشاندند. شرح این اوضاع فرنگی بازار جدید
ایران در حیز تقریر و توصیف نگنجد] ۲۸ .
با مردم ایران رفتار فرنگیان
فرنگیان مهاجم به ایران به بهانه کارمندان رژی از همان آغاز با
ایرانیان رفتاری استعمارگرانه داشتند.این رفتار به خوبی سوءنیت و
افکار پلید آنان را نشان می داد.این فرنگیان چنان به وابستگی خود به
کمپانی و پشتیبانی حکومت دلگرم بودند که با توده مردم مسلمان ایران
رفتاری زشت و ناهنجار داشتند به طوری که احساسات ملی و مذهبی مردم
را جریحه دار کردند. و چنان گستاخ و مغرور بودند که در برخی از
مواقع مسلمانان را به مختصر بهانه ای کتک می زدند.
مرحوم شیخ رضا زنجانی و کربلائی دراین زمینه می نویسند:
[دراین پایتخت بزرگ اسلام در موضع ایستگاه ماشین حضرت عبدالعظیم
در محضر جمعی از مسلمانان یک نفر فرنگی … چنان سیلی سختی زد که
کلاه از سر مسلمان به چندین قدم آن سوافتاد… به این قناعت نکرد
زبان به هرزه گوئی باز کرد: حالا برو نزد هر زن فلانی که می خواهی
شکایت کن ! مسلمان بیچاره هم که می دانست با کدام حریف درافتاده اصلا
هیچ نگفت] ۲۹ .
استخدام مسلمانان
استضعاف مالی و فرهنگی بسیاری از مردم آنان را به اجبری و
خدمتگزاری فرنگیان کشانده بود به گونه ای که مایه ذلت و تحقیر
مسلمانان به شمار می آمد.افزون براین چون این جماعت مستخدمین پایه
و مایه دینی نداشتند خیلی زود به رنگ فرنگیان در آمده و همانند
آنان به شراب خواری روزه خواری و… تظاهر می کردند. چون وابسته به
کمپانی بودند کسی جرات امر و نهی آنان را نداشت واگراحیانا کسی
پیدا می شد و با نرمش آنان را نصیحت می کرد پاسخ یک جمله کوتاه بود:
[عیسی به دین خود موسی به دین خود ]
کربلائی و زنجانی می نویسند:
[علاوه براین همه خلق خارجی که درایران گرد آمده بودند روی هم
رفته هر یکی برای خدمت و کار چندین نفر زن و مردم مسلمان رااجیر
کرده خاصه زنان مسلمان را که برای خدمتکاری و دایگی اطفال با شهریه
و مواجب گزافی به خانه های خود برده بودند چنانکه دراین تهران از
هر کوچه که می گذشتی یک زن مسلمان را که بچه خارجی ها در بغل گرفته
می دیدی . بسان هم می شد که یک و دو به دنبالش به زبان فارسی نه نه
گویان می دویدند] ۳۰ .
ترویج فحشاء
گسترش فساد و فحشاءاز دختران فرنگی جوان برای خرید و فروش ایجاد
کافه ها و قمارخانه ه تاسیس مشروب فروشی ایجاد فاحشه خانه های رسمی
دعوت زنان مسلمان به هرزگی واستخدام آنان ایجاد شبکه نوکران از
افراد سست عنصر تاسیس کلیساها و مدارس تدریس انجیل و ترویج مسیحیت
به صورت جدی و آشار…اینها همه از نمونه کارهای کمپانی رژی بود.
شیخ حسن کربلائی و شیخ محمدرضا زنجانی شرح جامعی ازاوضاع
آن زمان و موارد فوق داده اند که اجمالی از آن را می آوریم :
[ دختران فرنگی برای تاراج عقل و دین جوانان مسلمان وارد شدند.
زنان بدکاره خارجی نیز همراه آنها به کسب درآمد پرداختند. در هر
شهری مخصوصا تهران چندین تاثر و فاحشه خانه تشکیل گشت . کافه های
قمار و رقص و مشروب رایج شد. مبلغین مسیحی همراه با خواهران مقدس و
عمله طرب به تبلیغ مسیحیت پرداختند تا مسلمانان را به راه راست
دعوت کنند!این گونه اعمال شدیدا باعث ناراحتی روحانیت و مردم
گردید.
بالجمله آن درجه ازانحطاط و ضعفی که اسلام واسلامیان
را دراین قرن روی داده و آن طرحی که خارجیان برای استثمارایران
پیش خود ریخته و بدین وضع پیش آمده بود هرگاه لطف خداوندی تدارک
نفرموده بود و چندی بدین وضع تیره برایران گذشته بود هر آینه
تنقریب اسمی ازایران واسلام به جا نمانده و بالمره محو می شد] ۳۱ .
اقدامات ابتدائی کمپانی هجوم فرنگیان به ایران در آن سطح وسیع و
گسترده رفتار ناهنجار واستعمارگرانه انگلیسی ها به ظاهر عضو
کمپانی ترویج فساد و فحش تاسیس کلیساها و مدارس استخدام بسیاری
از مردان و زنان مسلمان و… بیانگراین است که کمپانی رژی و
انگلستان با تحصیل این امتیاز خوابی همچون هند برای ایران دیده
بودند و بااین کاره به گونه غیرمستقیم می خواهندایران را به
سرنوشت هند دچار سازند و آن را به صورت یکی از مستعمرات خویش در
آورند.این مساله آن قدر واضح بود که عباس میرزا ملک آراء (برادر
شاه ) نیز با بدبینی به این قرارداد می گرد و توطئه های پشت پرده آن را
درک می کند:
انگلیسیان هم به ایران آمده مانند
دولتی که ایران را فتح کرده باشند به تمام بلاد مامورین فرستادند و
در هر بلدی سوار گرفتند که اجرای احکام آنان را نمایند و سوارها را
با مواجب کافی واسبان اعلی واسلحه جدید مسلح نمودند… به طور
مطلق کمپانی مختار و به قول حکماء :[وجود لاشرط] بود. چون میدان را
به این شدت خالی و بی مانع دیدند با رعایا در کمال سختی معامله
کردند و در هیچ محل اعتنائی به حکومت نکردند واز طرف امنای دولت
که همه از کمپانی رشوه خورده بودند هر روز حکام ولایات اوامر صادر
می شد که البته در پیشرفت کارامور مامورین کمپانی منتهای سعی را به
جا آورند وازاهتمام و همراهی دقیقه ای فروگذار نکنند ۳۲ .
این گزارش نشان می دهد که رویای پیوستن ایران به مستعمرات
انگلستان دراین دوره به سرعت به دست کمپانی رژی در حال تعبیر بوده
است . کمپانی رژی درایران نزاز همان شیوه ای که انگلیسی ها در
تصرف هند وایجاد کمپانی شرقی و سپس حضور نظامی به بهانه حفظامنیت
این کمپانی داشتنداستفاده می کردند. در آن زمان مقاله به قلم یکی
از علماء نوشته شده و در میان مردم پخش شده است . نویسنده دراین
مقاله اهداف حقیقی کمپانی رژی را به گونه ای مشروح تبیین می کند. و
ما به سبب طولانی شدن بحث از آوردن آن معذوریم ولی محققان را به
مطالعه آن توصیه می کنیم ۳۳ .
آغازجنبش
امتیاز رژی به
خاطر ماهیت استعماری باعث برخورد شدید و ریشه دار محافل مذهبی با
استعمارگران وایادی خائن آنان شد و عکس العملهایی به دنبال داشت . و
در نهایت با فتوای مرحوم شیرازی نهضت همگانی و پیروز شد.
دراین که نهضت تنباکواز چه زمانی واز کجا و به وسیله چه گروهی
شروع شد چگونه استمرار پیدا کرد سخن بسیاراست . هر مولفی براساس
افکار واندیشه ها و گرایشهای سیاسی اجتماعی خویش به این واقعه
نگریسته است . برخی آغاز حرکت رااز تبریز و برخی از شیراز و برخی
دیگراز تهران دانسته اند. عده ای هم بدون آن که از نقطه آغاز سخنی
به میان آورده باشند به تشریح نهضت پرداخته اند.
پزشک مخصوص ناصرالدین شاه دکتر فووریه می گوید:
[نخستین آشوبها در مه ۱۸۹۱ در پایتخت در گرفت واندکی بعد دامنه
هیجان به شهرهای بزرگ ایالات گسترش یافت] ۳۴ .
ناظم الاسلام کرمانی پس از آن که از شروع کار کمپانی رژی در
بلادایران و رفتار ناهنجار آنان سخن می گوید می نویسد:
بزرگان ایران از علماء و غیرهم بر معایب و وخامت این عمل واقف
شدند… جمعی از عقلاء خدمت مرحوم حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی
رسیده معایب متضمنه و منتشره دراین کار را عرضه داشتند و هم به
۳۵.علماءاصفهان ضرر و عاقبت امتیاز و نتایج مترقبه بر آن را نوشتند…
ناظم الاسلام سپس می افزاید: آشتیانی دست به کار شد و حرمت استعمال
دخانیات رااعلام کرد و میرزای شیرازی آن را تائید کرد.
احمد کسروی می نویسد:
[…از گام نخست مردم ناخشنودی نمودند و بازرگانان به میانجی گری
امین الدوله به شاه نامه نوشتند و دادخواهی کردند ولی چون شاه و
امین السلطان خودشان امتیاز را داده و هوادار آن بودند نتیجه ای از
دادخواهی دیده نشد واز آن سوی چون کارکنان کمپانی به همه شهرها
رفته و به کار پرداخته بودند ناخشنودی فزونتر گردیده و کم کم رو به
تکان و جنبش به خود گرفت . پیش از همه تبریز به کار برخاست … پس از
تبریزاسپهان به تکان آمد و پس از آن در تهران شور و جنبش پیدا
گردید. در همه جا علماء پیشگام بودند. در تبریز حاجی میرزا جواد
دراسپهان آقا نجفی و در تهران میرزای آشتیانی و دیگران پا در
میان داشتند] ۳۶ …
مرحوم کربلائی آغاز شورش و نهضت رااز شیراز می داند و پس از آن که
قضایای شیراز و درگیری مردم به رهبری علماا و تبعید فال اسیری را
نقل می کند:
[…ازاین پس کمپانی امتیاز وکلاء خود را به سایر ممالک محروسه
نیز روانه داشته …اکثر بلد عمده … خالی از آشوب نبوده] ۳۷ ….
ما براین باوریم که تحقیق و بررسی دراین زمینه که نهضت دقیقا
از چه زمانی واز کجا آغاز شد در عین حالی که مشکل است چندان مفید
فائده نیست . مهم آن است که بدانیم این حرکت چگونه و به وسیله چه
گروهی آغاز شد و چگونه استمرار پیدا کرد و به پیروزی نهایی رسید
و… لذا ما به جای تحقیق و بررسی مبداء زمانی و مکانی نهضت به ذکر
برخی از حوادثی که بیان کننده سوالات فوق است می پردازیم .
آنچه مسلم است این که : مردم به رهبری علماء در تمامی
شهرها در مقابل این امتیاز عکس العملهای خشم آگینی نشان دادند.
شیراز و تبریز
در شیراز و تبریز مردم به رهبری علماء دروازه های شهر را به روی
نمایندگان کمپانی بستند واعلامیه های رژی رااز دیوارها کندند و به
جای آن نوشته های شورانگیزی نصب کردند.
علمای تبریز ضمن تلگرافی به شاه نوشتند:
[با کمال حیرت مشاهده می کنیم که پادشاه ما کافه مسلمین را مثل
اسراء به کفار می فروشد… مسلمانان مرگ را بر زیردست شدن کفار ترجیح
می دهند] ۳۸ .
در تلگرافی دیگر نوشتند:
[ ۴۲سال است سلطنت می کنی محض طمع مملکت خودت را قطعه قطعه به
فرنگی فروخته ای . خود دانی .اما مااهالی آذربایجان خودمان را به
فرنگی نمی فروشیم] ۳۹ .
در تبریز کمپانی رژی دولت وایادی آنان حری مردم و علماء نشدند و
با خشم و خروش مردم و رهبری روحانیت و پیشوایی میرزا جوادآقا مجتهد
تبریزی رو به رو و تسلیم شدند. و شاه مایوسانه ضمن تلگرافی به
امیرنظام گروسی (پیش کار آذربایجان )اظهار می دارد:
[کمپانی می گوید:…اما در کار آذربایجان هر نوع تسهیلات مردم
بخواهند می دهم .اگر حرف آنها در فرنگی است مامورین فرنگی را بر
می دارم سهل است خارج از مذهب هیچ نمی گذارم . کارهای آذربایجان را
به خود آذربایجانیها رجوع می کنم . تاجر مل سید هر کس را مجتهد
تعیین کند… در وضع خریدن یا فروختن هر عیبی به نظر علماء آمده
است بگویند رفع می کنم به طوری اصلاحات می دهم که خود مجتهدین راضی
شوند.این است حرفهای کمپانی] ۴۰ .
مردم و علماء باز هم مقاومت می کنند و در نتیجه کمپانی رژی تصمیم
می گیرد که موقتااز آذربایجان صرف نظر کند.
در شیراز همزمان با ورود ماموران انگلیسی رژی بازار تعطیل شد و
مردم در مساجداجتماع کردند. رهبری مردم را دراین حرکت عالم
مجاهد سیدعلی اکبر فال اسیری برعهده داشت . فال اسیری بر فراز منبر
شمشیری از زیر عبایش بیرون کشید و فریاد برآورد که :
[موقع جهاد عمومی است .ای مردم بکوشید تا جامه زنان نپوشید. من یک
شمشیر و دو قطره خون دارم هر بیگانه ای را که برای انحصار دخانیات
به شیراز بیاید شکمش را بااین شمشیر پاره خواهم کرد] ۴۱ .
رژیم برای مقابله با نهضت با کسب تکلیف از مرکز به دستگیری و
تبعید آن روحانی بزرگ مبادرت کرد و مردمی ر که دراعتراض به این
عمل جمع شده بودند به گلوله بست . روحانیون از رفتن به مساجد
خودداری می کنند و مقاومت مردم همچنان ادامه می یابد.
اصفهان
دراصفهان مردم به رهبری سه عالم مجاهد: حاج شیخ محمدتقی معروف
به آقا نجفی شیخ محمدعلی و ملا باقر فشارکی در برابر کمپانی رژی
ایستادند.
شاه ضمن دستورات اکید به کارگزاران خود دراصفهان برای مقابله با
علماء و مردم ضمن تلگرافی به آقا نجفی می نویسد:
[بی جهت عالم آسوده را آشفته نکنید و مردم با خون خود بازی نکنند و
آسوده مشغول دعاگوئی و رعیتی باشند] ۴۲ .
اما علمای اصفهان با بی اعتنائی به تهدیدات شاه به مقاومت خود
ادامه داده واستعمال دخانیات را تحریم می کنند. در گزارشی از
تلگرافخانه اصفهان می خوانیم :
دیروز… آقانجفی و شیخ محمدعلی اعلانات چندی درب مساجد
چسبانیده استعمال تنباکو را حرام و حمایت کنندگان فرهنگی را مرتد و
عمله جات دخانیات را نجس خوانده و نوشته اند: کسی ازاین جماعت را که
دخالت در کار فرنگی دارند به حمام و مسجد و سقاخانه راه ندهند. در
حمامها و قهوه خانه ها و مجالس علماء و تجار و غیره قلیان موقوف است .
طلبه ها در هر نقطه که قلیان دیده اند شکسته اند… هر جا فرنگی دیده
می شود مردم دنبالش کرده داد و فریاد راه می اندازند ۴۳ .
حاکم اصفهان با هماهنگی حکومت مرکزی آزار واذیت علماء را آغاز
کرد و آنان را سخت تحت فشار گذاشت تا جائی که منیرالدین از علمای
سرشناس بر جان خود ترسید و ناگزیر شبانه به نزد میرزای شیرازی در
سامرا مهاجرت کرد.
مردم و تجاراصفهان همچنان به مقاومت خودادامه می دهند تا جائی
که عده ای تنباکوی خود ر به جای فروش بین فقراء تقسیم می کنند و
گروهی هم محصول خود را به آتش می کشند. ۴۴
مشهد
در مشهد نیز مردم علی رغم تنگناهای مختلف از سوی کارگزاران حکومت
به رهبری حاج شیخ محمدتقی بجنوردی و حاج شیخ حبیب مجتهد شهیدی در
برابر کمپانی رژی و هوسهای عمال شاه ایستادند و تظاهرات مردم را
جلودار بودند. ۴۵
[به قدر هشتاد نفر طلبه در مسجد گوهرشاد جمع شده قدری زن داخل
خودشان کرده بودند. یکی از آنها روی منبر رفته بعضی از نامربوطها
گفته سرکشیکان آستانه هر چه به آنها نصیحت کرده نشنیدند… تا
دیشب ساعت پنج آنچه کرده اند که اینها را بیرون کنند فایده نکرده
است] ۴۶ .
تهران
اما در تهران خانه میرزاحسن آشتیانی محل تجمع مردم معترض به این
قرارداد ننگین و ذلت آور بوده است . میرزای آشتیانی بارها با شاه و
امین السلطان تماس می گیرد و درباره مضار و معایب امتیاز گفتگو می کند
و لغو آن رااز شاه می خواهد ولی شاه و دربار به این درخواستها
توجهی نمی کنند.ازاین روی علمای تهران و دیگر شهرستانهاز
میرزای شیرازی مرجع بزرگ شیعیان استمداد می طلبند.
رهبری میرزای شیرازی در نهضت تنباکو
میرزای شیرازی رحمه الله علیه که به وسیله نمایندگان خویش در
ایران و نامه های ارسالی از شهرهای مختلف و علمای تبعیدی : سیدعلی اکبر
فال اسیری و منیرالدین و نامه سیدجمال الدین اسدآبادی در جریان
حوادث ایران قرارداد ذلت بار رژی سرسختی رژیم شاه در طرفداری از
قرارداد و ضرب و شتم مردم قرار گرفت واز طرفی می دانست که اگر در
برابرامتیاز رژی ایستادگی نکنداستعمارگران برایران اسلامی تسلط
کامل خواهند یافت واسلام و مسلمانان در خطری عظیم می افتندازاین
روی احساس تکلیف کرد ورود در موضوع و پیکار بااستعمار و صاحبان
قدرت را وظیفه الهی خویش دانست و رهبری مبارزه را به دست گرفت .
موضع گیری گام به گام میرزا
از آن جا که میرزای شیرازی به جهاتی رویاروئی با حکومت مرکزی
ایران و فروپاشی آن را به مصلحت نمی دانست سعی کرد به گونه ای عمل
کند که ضمن جلوگیری ازاین نوع کارهاقتدار حکومت مرکزی ر که
تنها حکومت شیعی است حفظ نماید. بر همین اساس دراین ماجر مرحله
به مرحله عمل کرد. در گام نخست تلاش کرد شاه و دست اندرکاران حکومت
راازادامه این راه بازدارد. لذا با لحنی نرم ولی هشدار دهنده
تلگرافی برای شاه فرستاد که در مقدماتش مراعات احترامات معمول آن
زمان شده بود. در بخشی از تلگراف چنین آمده :
[…نظر به تواصل اخبار به وقوع وقایعی که سکوت از آن بر خلاف
رعایت حقوق ملت و دین و دولت است معروض می دارد که اجازه مداخله
اتباع خارجه درامور داخله مملکت و مخالطه و تردد آنها با مسلمین و
اجرای عمل ( انحصار) بانک و راه آهن و غیره هاز جهاتی چند منافی
ضریح قرآن مجید و نوامیس الهیه و موهن استقلال دولت و مخل نظام مملکت
و موجب پریشانی عموم رعیت است . چنانچه واقعه شیراز و قتل جماعتی از
مسلمانان در حمای حضرت احمد بن موسی علیه السلام و هتک آن بقعه
مبارکه و تبعید جناب شریعتمدار حاج سیدعلی اکبر سلمه الله به وضعی
ناشایسته نمونه ای ازاین نتایج است] ۴۷ …
تلگراف فوق توسط نایب السلطنه به شاه
داده شد. ۴۸ وعده پاسخ متقابل از جانب ناصرالدین شاه نیز به وسیله
ایشان به مرحوم شیرازی مخابره گردید. ۴۹ .البته هیچ وقت به آن
وعده وفا نشد.
از
طرف دیگر پس ازاین تلگراف شاه از کار پردازایران در بغداد
(مشیرالوزاره ) می خواهد تا میرزا را نسبت به امتیاز تنباکو توجیه
کند. وی برای انجام این کار به نزد میرزای شیرازی رفته و به تفصیل
ازاجبار دولت در واگذاری این امتیاز سخن می گوید و مزایای بسیاری
برای آن ذکر می کند.از جمله :
ضرورت قرابت به دول اروپا برای استخلاص از روسیه تزاری لزوم تقویت
قشون و رفع نقائص کشوری و لشگری و کمبود بودجه و کافی نبودن
مالیاته موهن بودن الغاءاین امتیاز به سبب بی اعتبار شدن امضای
شاه وارد آمدن خسارات بیش از حد و عدم توان دولت در پرداخت آن و
اساس عدم امکان این عمل به جهت نقل و تحویل این امتیاز به چندین
دست به طوری که هم اکنون طرف معامله چند دولت بزرگ است ۵۰ .
هر چه مشیرالوزاره بیشتراز فوائد و منافع امتیاز سخن می گفت
زیادتراصرار در لغو آن می کرد. تااین که میرزا در پایان با روشن
بینی تمام و مطرح کردن توانایی مردم در رویارویی باانگلیس و با
اشاره به جدایی بین خواست مردم و تصمیم دولت فرمود:
[… نگذارید کارتان به آن جا بکشد که وقتی ملجا شوید و بخواهید
دست توسل به دامن ملت بزنید ملت را دیگر دامنی به جا نمانده باشد.
هنوز تا وقت است دولت رااگر در حقیقت دفع این فتنه و رفع این
غائله ممکن نیست به ملت واگذار کند تا ملت خود درصدد رفع این غائله
برآید. دولت اگراز عهده جواب بیرون نتواند آمد ملت از جواب حسابی
عاجز نیست . خصم رااز عهده جواب بیرون خواهد آمد].
و بالاخره در مقابل تاکید مجدد مشیرالوزاره بر ضعف دولت چنین
تهدید می کند:
اگر دولت از عهده بر نمی آید من به خواست خدا آن را بر هم می زنم . ۵۱
مجددا مرحوم میرزا تلگراف
دومی می فرستد که لحنش تندترازاولی است . که بخشی از آن را در ذیل
می آوریم :
[سابقا دعاگو عریضه ای تلگراف در باب مفاسد مداخله خارجیه در
داخله مملکت ایران به حضور مبارک عرضه نموده بود جوابی از جانب
اولیاء قوی شکوت نقل نمودند که کاشف بودازاین که به مفاسداجرای
این امور حق التفات نفرمودند. چون اغماض از آن منافی رعایت حقوق
اسلام بود لهذا ثانیا به عرض حضور مبارک می رساند که مفاسدانفاذاین
امور به مراتب اعظم از مفاسد صرف نظراز آنهاست . کدام مفسده است که
بااختلال قوانین ملت و عدم استقلال سلطنت و تفرقه کلمه رعیت و یاس
آنهااز مراحم ملکانه برابری می کند. چگونه می شود که در قرون متطاوله
اولیاء دین مبین و سلاطین مسلمین شکرالله تعالی مساعیهم با آن که
اتلاف نفوس و بذل اموال خطیره دراعلاء کلمه اسلام فرمودند به اندک
فایده یا ترقب و ترتب مفسده از تمام اغماض نموده و کافرین را بر
وجوه معایش و تجارات آنها مسلط کرد تا بالاضطرار به آنها مخالطه و
مراوده کنند و به خوف یا رغبت نوکری آنها را دراختیار نمایند و
کم کم بیشتر منکرات شایع و متظاهر شود و رفته رفته عقایدشان فاسد و
شریعت اسلام مختل النظام گشته و خلق ایران به کفر قدیم خود برگردند.
البته شدت اضطراب و وحشت رعیت واستنکاف علماءاعلام را درانفاذاین
امور به عرض مبارک نرسانیده و بر دولت اغفال نموده اند زیرا که این
امور قابل انفاذ نیست و نخواهد شد هر چند منجر به اتلاف نفوش شود
والااز حزم خسروانه متوقع و مامول نبود رضا دهند رعیت که فی الحقیقه
خزانه عامره دولتند بالمره از وجوهات تجارت و مکاسب خود مسلوب
الاختیار و مقهور کفار باشند] ۵۲ ….
ناصرالدین
شاه تلگراف دوم میرز با لحن بی ادبانه ای که ناشی از عصبانیت وی
بوده چنین پاسخ داده است :
[جناب ! تلگراف شما به حضور ما رسید. تلگرافی هم سابق کرده بودید.
جواب آن را مفصلا به توسط میرزا محمودخان مشیرالوزاره کارپرداز
سابق بغداد به آن جانب فرستادیم .البته تماما را حالی و خاطرنشان
آن جناب کرده است واگر تکلیف باشد چون جوابهای این اظهارات شما
خیلی حطول است که مطالب حالی آن جناب شودالبته بهتراست که با
تلگراف (شاید پست باشد) داده شود. به جناب امین السلطان فرمودیم که :
فرمان ما را مفصلا با پست به ودی به آن جناب بنویسد خواهد فرستاد.
البته بعداز ملاحظه آنها خواهید فهمید که دولت هرگز شان واستقلال و
حفظ ناموس و منافع و آزادی رعیت خود را به دیگران نداده است . و در
کمال سختی نگاه داشته است و خواهد داشت ان شاءالله تعالی] ۵۳ .
روشن است که نصایح میرزای شیرازی به گوش شاه و دربار نرفته .
ناصرالدین شاه به هیچ وجه در صدد لغواین امتیاز نیست . پاسخهای
منفی شاه واولیای امور به علماء و مردم به اعتراضات و حرکتهای
انقلابی مرد شتاب بیشتری داد. فکر مقاومت منفی در حل شکل گرفتن بود.
این جا و آن جا سخن از تحریم بود. حرکتهای آغازین دراصفهان از
جاهای دیگر مشتکل تر و عملا موثرتر بود. شیخ حسن کربلائی می نویسد:
[ …. علماءاعلام اصفهان کثرالله امثالهم خودشان ر بالمره
ممتنع کرده و مسلمانان را نیز نهی فرمودند. مردمان معقول و متدین
ر منع ایشان پذیرفته افتاد. روی هم رفته کلمه ایشان دراصفهان و
توابع اصفهان پیشرفت و نفوذی یافت] ۵۴ .
تلگراف های متقابل شاه و میرزای شیرازی اعتراض علماء شهرستانه
شورش مردم وقت گذارنی شاه و دربار و همچنین زمینه های مبرم برای
تحریم تنباکو نشانه های آن را در درخواستهای مکرر علماء و مردم به
چشم می خورد و در بخشی از کشور به کار گرفته شد و به عنوان سیاست
منطقه ای موفقی تلقی گردید سرانجام میرزا را بر آن داشت حکم به
تحریم تنباکو را در عبارتی کوتاه و به شیوه ای موثر و محرک صادر کند:
بسم الله الرحمن الرحیم
[ الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحوکان در حکم محاربه با
امام زمان صلوات الله و سلامه علیه است].
حرره الاقل محمدحسن الحسینی
این فتوا که از چنان مرجعی بزرگ صادر شده بوداهمیت بسیار یافت
زیرا مردم بااین حکم به تکلیف شرعی و به وظیفه دینی خود پی بردند
و درصددانجام عمل به تکلیف برآمدند.
سرعت گسترش
این حکم ظرف مدت کوتاهی در سراسرایران منتشر شد چرا که مردم
حتی بی سوادهاانتشار آن را وظیفه شرعی خود می دانستند.
کربلائی می نویسد:
[بالجمله سواداین حکم مبارک در همان نیمروز همه ج حتی در
اقصی بلدایران منتشر شد… صبح روز بعد در تمامی ایران هیچ کس از
مرد و زن کوچک و بزرگ برزگر و تاجر نمانده بود که اطلاع و آگاهی از
تفصیل این حکم نیافته باشد] ۵۶ …
حوزه نفوذ فتوا
پس از
انتشار حکم تحریم همه طبقات مردم مسلمان حتی افراد غیرمسلمان و
حتی حرمسرای ناصرالدین شاه ازاین حکم پیروی کردند:
[ این حکم جهان مطاع چنان نفوذی در دلها یافته بود که همه اصناف
دارالخلافه با همه آن طبایع مختلف و آراء چنان در کمال تمکین و
انقاید همگی بر سراین نقطه متفق و مجتمع شدند که تا عصر جمعه در
تمامی ایران از هیچ نقطه و محلیدود چپق و قلیان بلند نمی شد حتی در
حرمهای پادشاهی ادارات دولتی سرای دیوانیان قهوه خانه ها و
سربازخانه ها نیز بالمره دود دخانیه برداشته شد] ۵۷ .
حکم تحریم دربار شاه واندرون و حرمسرای وی را
نیز در بر گرفت به نحوی که :
[در آبدارخانه و حرمسرای ناصرالدین شاه تمام خواجه ها و غلامان
قلیانها و سرقلیانها را شکسته برای اطلاع شاه در جلو خوابگاه همه
را جمع کردند… شاه به اندرون انیس الدوله که در واقع ملکه و
بی اندازه مورد علاقه و توجه ناصرالدین شاه بود وارد شد در حالی که
کلفتهای انیس الدوله مشغول پیاده کردن سرقلیانهای نقره و طلای مرصع
بودند و خودانیس الدوله ناظر به عمل خدمتکاران بود. شاه از
انیس الدوله پرسید:
خانم چرا قلیانها رااز هم جدا و جمع می کنند؟
جواب داد: برای آن که قلیان حرام شده .
ناصرالدین شاه روی در هم کشیده با تغیر گفت : که حرام کرده ؟
انیس الدوله هم با همان حال گفت : همان کس که مرا به تو حلال کرده
است .
شاه هیچ نگفت و برگشت و برای آن که مبادا به احترامش لطمه ای وارد
آید بعداز آن به هیچ یک نوکران خود دستور نمی داد کهقلیان
بیاورند. در تمام دربار قلیانها را جمع کردند] ۵۸ .
[…از قهوه خانه سلطنتی هم دخانیه برداشته شد. به جایی رسید که
یهود و نصاری نیز به متابعت ازاسلام دخانیه را در ظاهر متارکه
نمودند] ۵۹ .
نفوذ حکم به حدی بود که حتی افراد بی قید نسبت به دین هم پیروی از
آن حکم را بر خود لازم دانستند. معروف است که عده ای از شراب خوارها
گفته بودند:
[ما شراب را علانیه و بر ملا می خوریم واز هیچ باکی نداریم ولی چپق
را تا آقای میرزا حلال نکند رو نخواهیم آورد] ۶۰ .
نفوذ حکم از دیدگاه خارجیان
دکتر فووریه پزشک
ویژه ناصرالدین شاه دراین باره می نویسد:
[فتوایی که از عتبات رسیده و به مردم امر شده که برای برچیدن بساط
کمپانی ازاستعمال دخانیات خودداری کننداین فتوا باانضباط تمام
رعایت شده . تمام توتون فروشان دکانهای خود را بسته و تمام قلیانها
را بر چیده اند واحدی نه در شهر نه در میان نوکران شاه نه در
اندرون او لب به استعمال دخانیات نمی زند] ۶۱ .
یک ناظر فرانسوی در آن زمان چنین گزارش می دهد:
[ناگهان همه تجار تنباکو دکان خود را بستند. همه قلیانها کنار
گذاشته شد و دیگر کسی سیگار نکشید] ۶۲ .
سفیر شوروی که ازاقدامات بعدی میرزای شیرازی در هراس بوده
می گوید:
[رئیس اسلامیان … دو کلمه در خصوص منع مسلمانان نوشت و فرستاد.
این نوشته به محض وصول در ظرف نیمروز دراین شهر بدین عظمت همه جا
منتشر گردید و به محض انتشاراین یک – دو کلمه نوشته تمام
مسلمانان بااین که صحت و صدق این نوشته براکثر واغلب ایشان محقق
نشده بود منتهی به احتمال این که شاید صحیح باشداین چنین عادت
پانصدساله را به یک دقیقه چنان که می بیند متارکه نمودند] ۶۳ …
عکس العمل حکومت و کمپانی رژی
استعمارانگلیس شاه و درباریان که به پیامد فتوا توجه داشتند به
هرگونه نیرنگ و فریبی به منظور جلوگیری ازانتشار و آگاهی مردم از
این حکم دست زدند. بلافاصله پس از صدور حکم ماموران حکومت ! وظیفه
یافتند به هر نحوی که شده ازانتشار حکم جلوگیری کنند. وقتی که در
همان نصف روزاول در تمام ایران منتشر شد وظیفه یافتند که با
مساعدت معدود روحانی نمایان و وعاظ السلاطین درباری شایع کنند فتوا
جعلی است واز طرف دیگر سیستم حفاظت واختناق را به شدت گسترش
دادند تا هرگونه ارتباط مردم و علماء را با میرزای شیرازی قطع
کنند.
امااین اقدامات نیز تاثیری در جوش و خروش مردم نگذاشت . لذا شاه
و درباریان با توسل به نیرنگی دیگر (تفرقه میان علماء) دست به دامن
برخی از علماء نجف و علمای داخلی ایران شدند.امین السلطان برای
این منظور چند نفراز جمله : علاءالدوله را به عراق می فرستد ولی
اقدامات آنان کوچکترین تاثیری در علمای نجف نمی گذارد و همگی در پاسخ
می گویند:
[آنچه را میرزای شیرازی فرموده اند حکم است نه فتوا واطاعت آن بر
همه لازم است] ۶۴ .
از سوی دیگر نایب السلطنه نیز در تهران با میرزای آشتیانی ملاقات
می کند و می گوید:
این حکم از طرف میرزای شیرازی صادر شده او مجتهداست و شما
۶۵.مجتهد. دولت از شما خواهش می کند به اباحه و تجویز دخانیات حکم کنید.
میرزای آشتیانی همچون علمای نجف شاه و درباریان را به کلی
مایوس می کند که حکم میرزای شیرازی را جز خوداو نمی تواند تغییر دهد
واضافه می کند:
[ این حکم اصلاح بر نمی دارد باید متوقف شود…این امتیازات باید
برگردد و تا برنگردد میرزا آرام نمی گیرد] ۶۶ .
استمداداز علماء درارائه راه حل
بالاخره رژیم مجبور می شود که از علماء برای حل این مشکل استمداد
کند. به دستور شاه رجال دولت با برخی از علمای مشهور ۶۷ جلسه ای
تشکیل می دهند تا راه حلی برای این غائله پیدا کنند. درابتد
امین السلطان درباره منافع انحصار دخانیات و عدم مخالفت آن با
قوانین شرح و لزوم همراهی علماء با دولت سخنانی ایراد می کند و سپس
باارائه عین امتیازنامه می گوید:
[بر حسب امر همایونی شما که علمای شریعت واولیای ملتید مواد
امتیازنامه را ملاحظه بفرمایید و هرگونه تعهد و شرطی را که دولت به
موجب این امتیازنامه بر خلاف مقاصد ملت واحکام شریعت ملتزم گردیده
تغییر دهید].
و با خواندن اولین جمله ازامتیازنامه علماء می گویند:
[ التزامی که ازاین امتیازنامه برای مردم ایجاد می گردد بر خلاف
احکام اسلام و مخالف[ الناس مسلطون علی اموالهم] می باشد].
دولتیان هر چه کوشش کردند که برای تخلص ازاین اشکال راهی پیدا
کنند ممکن نشد.امین السلطان که دیداز راه مذاکره و مسالمت نمی توان
به جایی رسید شروع به تهدید می کند:
[آقایان ! بی پرده می گویم :اعلیحضرت همایون شاهنشاهی صریحا
فرموده اند: تغییر و تبدیل این عهدنامه از هیچ روی را ممکن نیست .
این معنی محال و ممتنع است . شماازاین معنی صرف نظر کنید و فکری
دیگر بکنید].
علماء نیز در جواب می گویند:
ما هم بی پرده می گوئیم : حرام شریعت رااز هیچ رو نتوانیت حلال نمود.
مساعدت با دولت درخصوص این عهدنامه از ما نیز محال و ممتنع است .
اگر غرض دولت در عقداین مجلس تدبیری برای برداشتن منع و متارکه
دخانیات است شما خود می دانید که دراین منع ما راز هیچ رو
مدخلیتی نبوده و نیست .این حکم از جانب رفیع الجوانب حضرت
حجه الاسلام نائب امام میرزای شیرازی است . و حکم جنابشان درباره مجتهد
و مقلد نافذ و واجب الاتباع است … ما نیز دراین خصوص مثل آحاد
مردم اطاعت نمودیم .
پس از آن مشیرالدوله به تهدید عالمان در مجلس پرداخته و می گوید:
[آقایان این امر برای شما خوبی ندارد].
لغوامتیاز سخن آخر
پس از آن که جوابی متناسب با تهدیدات به مشیرالدوله داده می شود
طباطبائی یکی از عالمان حاضر در مجلس می گوید:
[بایدانحصار دخانیات لغو شود و خسارت دولت را باید کسانی
بپردازند که ازانگلیسیها رشوه گرفته اند] ۶۸ .
امین السلطان بنا به مصلحت موضوع صحبت را به صحت و سقم فتوا
کشانده و علماء که درانتساب این فتوا به میرزای شیرازی بزرگ شک
نداشتند برای تایید سخن خویش به نخستین تلگراف میرزااشاره کرده و
فرمودند:
[حکمی را که این تلگراف متضمن است به مراتب شدیدتراز حکم جدید
است زیرا در آن عمل انحصار را مخالف با صریح قرآن و محاربه با
خدای تعالی دانسته و حال این که دراین حکم تازه مخالف و محاربت با
امام زمان ( ع ) می داند] ۶۹ .
وقتی شاه و درباریان تمام نیرنگها را به کار بستند و حتی از سیاست
تهدید وارعاب و توسل به خشونت طرفی
نبستند و هر چه کردند علماء و مردم را مصمم تر و مقاومتراز پیش
دیدند به فکر لغوامتیاز و تسلیم در مقابل خواسته های علماء و مردم
افتادند.
سرانجام در حالی که فقط دو هفته از صدور
حکم تحریم می گذشت شاه به الغای انحصار داخلی توتون و تنباکو
پرداخت . با تشکیل جلسه ای (به فاصله یک هفته از جلسه اول ) ضمن ابلاغ
حکم دولت خطاب به علماء گفتند:
[ با دولت انگلیس گفتگوها کردیم و بالاخره قرار بر
این شد که امتیاز داخله مملکت ایران بالمره برداشته شود…. جای دیگر
بروید به مساجد و در منابر صریحااعلام به حیلت دخانیت بدهید و
از مراحم دولت که اطاعت ملت نموده وامتیاز را برداشت تشکر و
قدردانی نمایید] ۷۰ ….
علماء با زهم مقاومت می کنند و می گویند: هنوز پای مداخله فرنگی در
میان است و خواتسار لغو کام لا متیاز می گردند. ۷۱ ولی بااصرار
وزراء و تجار حاضر در مجلس قرار براین می شود که شرح ماوقع به
میرزای شیرازی تلگراف شود. ۷۲ ولی به جای آن تلگرافی با محتوایی
دیگر با پیک مخصوص از بغداد برای میرزای شیرازی ارسال می گردد] ۷۳ .
اطلاع می دهند. ۷۴ جناب میرزا پس از تشکراز لغوامتیاز داخلی
خواستار قطع ید خارجی بالمره نه تنها در مساله تنباکو می شود ۷۵
پس از گذشت یک هفته از نشست امین الدوله با علماء زمزمه های جهاد
علیه دستگاه بالا می گیردد واعلامیه های بدین مضمون بر در و دیوار شهر
نصب می شود….
برحسب حکم حجه الاسلام آقای میرزای شیرازی اگر تا ۴۸
ساعت دیگرامتیاز دخانیات لغو نشود یوم دوشنبه آتیه جهاداست . مردم
مهیا شوید. ۷۶
این شایعه به زودی در همه شهر منتشر می شود. مردم در صدد تدارک و
تهیه سلاح می افتند. فرنگیان مقیم تهران : سفراء و غیره مضطرب و پریشان
می شوند واز دولت برای حفظ جان خویش کمک می خواهند.اولیاء دولت
شاه و حرمسرای سلطنتی ازاین درخواست خارجیان به هراس می افتند. با
این که شایعه تکذیب می شود خارجیان دسته دسته چادر به سراز شهر
می گریزند.
شاه نامه تهدیدآمیز و بی ادبانه ای به میرزای شیرازی می نویسد. ۷۷
آن نامه از طرف ایشان پاسخ داده شد. شاه عقب نشینی کرد نامه ای
ملاطفت آمیز به میرزا نوشت . ۷۸ میرزا نیز در جواب پس از تعارف معمول
آن زمان نوشتند:
[ لکن مساله قلیان را… نباید معترض شد که بر
امر به شرب واستعمالش جز ترتب مفسده ثمره ای مرتب نخواهد شد و
تامردم مشاهده حکم تجویز و تحلیل از آقای حجه الاسلام میرز سلمه
الله ننمایند مرتدع نخواهند گردید] ۷۹ .
از سوی دیگر
شدت اوضاع و تنگناهایی که برای فرنگیان پدید آمده بود باعث شد که
مسوولین کمپانی از سوی سفراء و سیاسیون اروپا در ضیافتی که سفیر
روس راه انداخته بود ۸۰ تحت فشار قرار گیرند. رئیس کمپانی
امین السلطان را دراتخاذ دو راه مخیر می سازد: لغوامتیاز و پرداخت
خسارت لغو تحریم و آرام کردن مردم . شاه وامین السلطان شق دوم را
برمی گزینند. ۸۱
برای وادار کردن علماء بویژه میرزای شیرازی به لغو تحریم با
دسیسه امین السطان و به درخواست رئیس کمپانی و با فتنه یکی از روحانی
نمایان حکم تبعید میرزای آشتیانی در دستور کار قرار می گیرد.از
جانب شاه به ایشان ابلاغ می شود که :[ یا در مجالس و منابر مردم را به
کشیدن قلیان رخصت می دهید یااز تهران خارج می شوید].
او نیز با صراحت و قاطعیت تمام می گوید:
نقض حکم
حجه الالسلام میرزااز هیچ رو برایم ممکن نیست ولی از تهران می روم .
۸۲.امروز را مهلت دهید تا وسیله سفر فراهم کنم . فرداالبته خواهم رفت .
با شنیدن این خبر بسیاری از مردم و علماء خود را برای همراهی و
مهاجرت آماده می کنند. روز بعد شهر تهران یک پارچه تعطیل می شود. مردم
دسته دسته با پیشتازی روحانیت به خانه میرزای آشتیانی سرازیر
می شوند. نزدیک ظهر جمعیت به سوی ارگ سلطنتی راه افتادند. زنان نیز
دراین حرکت شرکت کردند. هر دکانی را باز دیدند بستند و پس از آن با
شعارهای تند روانه میدان ارگ شدند و فریاد می زدند:
[ ای خدا می خواهند دین ما را ببرند علمای ما را بیرون کنند تا
فردا عقد ما را فرنگیان ببندنداموات ما را فرنگیان کفن و دفن
کنند بر جنازه ما فرنگیان نماز گذارند] ۸۳ .
نائب السلطنه خطاب به زنان با کمال ملاطفت و ملائمت گفت :
[ همشیره ه فرنگی را بیرون می کنیم هیچ یک از علماء را نمی گذاریم
بیرون بروند خاطرتان جمع باشد] ۸۴ ……
ازاین پس زنان خسمگین به مسجد شاه رفتند وامام جمعه داماد
شاه که مشغول تهدید مردم بوداز منبر به زیر کشیدند و دو مرتبه به
جانب ارگ برگشتند و…..
عمال شاه که از هراس آرام نداشتند به تعجیل توپها و تفنگها را
آماده کرند… بالاخره عبدالله خان والی مامور می شود که نزد میرزای
آشتیانی برود و به او بگوید:
[منظور شما چیست ؟ هر چه می خواهید بگوپید تا شاه انجام دهد].
میرزا در جواب لغو کامل امتیاز را خواستار می شود. پس ازابلاغ
پیام میرز ناصرالدین شاه فوری با دستخط خود به نایب السلطنه
می نویسد:
[نایب السلطنه امتیاز مداخله را که برداشته بودیم حال امتیاز
خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور به کشیدن قلیان نیستند تا حکم از
جانب میرزا برسد] ۸۵ .
بااین فرمان برای مردم خوانده شد ولی از آن جایی که مردم
اعتمادی به گفته های دربار نداشتند به تظاهرات و شورش خودادامه
دادند.
معین نظام نیز به سربازان ترک فرمان آتش داد. آنان به طرفداری
از علماء و مردم ازاین فرمان سرپیچیدند. معین نظام از[ فوج
بی پدارن] کمک گرفت و مردم معترض را به گلوله بست . عده ای از مردم
کشته شدند. ۸۶ عدم آمادگی کامل مردم برای مقابله با آتش و جنون
عمال شاه میرزای آشتیانی را واداشت تا مردم را به استقامت واجتماع
در مسجد جامع فراخواند.از طرف دیگر پیکهای شاه مدام به خانه
میرزای آشتیانی در رفت وآمد بودند. به نوشته نیکی . ر.کدی:
[میرزای آشتیانی که از پذیرش هدایای شاه که برای استمالت او
فرستاده بود خودداری ورزید ختم غائله را در گرو سه پشنهاداعلام
داشت :
۱. دادن خونبهای مقتولین .
۲. مصونیت دیگر کسانی که در تظاهرات شرکت جسته بودند.
۳. برچیدن کلیه امتیازهای خارجی] ۸۷ .
بااین که شاه تسلیم شده بود ولی چون به وعده های شاه و درباریان
چندان امید نبود میرزااصرار کرد که شرکت انگلیسی باید راس
لغوانحصار رااعلام کند. شاه نیز بی قید و شرط می پذیرد واز سفیر
انگلیس برآوردن این خواسته ها را می طلبد.
رئیس کمپانی
طی اعلانی که سند درخشانی ب رتسلیم وطن فروشان و پیروزی مردم و روحانیت
است می نویسد:
[چون اعلان دولت اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی خلدالله ملکه و سلطانه
منو پول وانصحار دخانیات را کلیتااز داخله و خارجه موقوف فرمودند
و به من رسما نوشتند لهذا به عموم تجاری که به اداره مرکزی
تنباکو و توتون فروخته انداعلان می نمایم هرکس بخواهد تنباکو و توتون
خود را پس بگیرداداره دخانیات رفته و قیمتی را که برای آن دریافت
نموده رد کنند و حنس خود را تحویل بگیرند] ۸۸ .
آرنستین
چند روزی ازاین واقعه گذشت مجدف داامین السلطان به میرزای
آشتیانی پیام داد:
[حالیا که امتیاز بالکلیه رفع شده چرا رخصت نمی فرمایید تا مردم
قلیان بکشند؟]
میرزای آشتیانی در پاسخ همان جوابهای پیشین را تکرار کرد که :
[ …. وضع این حکم از من نبوده تا رفع آن نیزاز من و به دست
من باشد. منبع این حکم از حضرت حجه الاسلام بوده … رفع این منبع نیز
همان موکول به خود جناب ایشان است] ۸۹ .
شاه و
درباریان از آشتیانی و دیگر علماء که پایان کار را به حکم میرزای
شیرازی مربوط می دانند می خواهد که ضمن تلگرافی حکم به اباحیت
تنباکو را خواستار شوند. در عین حال که تلگرافهایی از علماء به
ایشان مخابره می شود ولی رهبر دوراندیش و هشیار قیام میرزای بزرگ
برای بستن هرگونه راه نیرنگ و فریب در لغو تحریم شتاب نمی کند و
نامه ای به میرزای آشتیانی می نویسد که در بخشی از آن چنین آمده
است
[…. چون تلگراف دراین وقت محل اعتماد نیست متوقع آن که : به
خط شریف تصریح فرموده که اختصاص بالکلیه از داخله و خارجه به حسب
واقع ازایران مرتفع و دست اجانب راازاین عمل بالمره قطع نموده اند
واحتمال عود و تبدیل و تبعیض به هیچ وجه نیست ت سبب خاطرجمعی این
جانب شود والابه موجب شریعت مطهره استعمال دخانیات جایز نیست و حکم
به حرمت کمافی السابق برقراراست و تغییر نخواهد یافت] ۹۰ .
محمد حسن الحسینی
و تلگراف دیگری محرمانه به میرزای آشتیانی مخابره می کند و در
آن جا ضمن دستوراتی که از بینش سیاسی وی سرچشمه می گیرد تصریح می کند
که تا تفصیل مطلب براحقر معلوم نشوداذن نخواهم داد. ۹۱ دولتیان
نیز در برابراین همه دوراندیشی دیگر یارای فریب کاری نداشتند.
بالنتیجه حکم تحریم پس از ۵۵ روزاز سوی علماء بااستناد به
میرزای شیرازی لغو شد. ۹۲
پیامدها
نهضت تحریم تنباکو که با ماهیتی ضداستعماری وانگیزه های اسلامی و
به رهبری روحانیت بویژه میرزای شیرازی صورت گرفت به اسلام و
مسلمانان حیاتی تاز بخشید. ماهیت استعمار و به گفته شیخ حسن کربلائی
حال و خیال مردم مزور و محیل فرنگستان بر ملت و دولت ایران هویدا شد
و بار دیگر پیوند دیرپای روحانیت اصیل و متعهد و مردم کشورمان را
جلوه گر ساخت .اتحاد وایثار واز خود گذشتگی آنان را در حفظ استقلال
و هوست اسلامی کشور به نمایش گذاشت و زمینه ساز بسیاری از حرکتهای
اصیل و مردمی شد و… خلاصه پیامدهای بسیار خوبی دنبال داشت که اهم
آنها به قرار زیراست :
عزت مسلمانان
نهضت تنباکو و در حقیقت فتوای قاطع و کوبنده میرزای بزرگ مایه
عزت و سربلندی اسلام و مسلمانان و ذلت و خواری کمپانی واستعمار
انگلیس شد. آنان که تا دیروز دارای عز واحترامی بودند و با نخوت و
غرور با مردم برخورد می کردند و سالها بود که فرمانفرما و حاک علی
الاطلاق در کشور بودند درانظار مردم از درجه اعتباراعتناء ساقط
شدند و با چادرهای عاریتی از شهرها گریختند. آنانی که در شهرها
ماندنداز ترس و وحشت جرات ظاهر شدن در میان مردم را نداشتند. شیخ
حسن کربلائی اوضاع خارجیان را در آن زمان چنین به تصویر می کشد:
[….. جمعی از آنها در لباس زنانه اسلامی که از مسلمانان اتباع
خودشان با هزاران تملق به عاریت رگفته بودند شبانه گریخته از شهر
بیرون رفتند. و سایرین در شهر وامانده بودند بالمره خودشان را
پنهان داشتند.از آن همه اوضاع فرنگی بازار تهران به هیچ وجه اثری
نبود سهل است که در تمامی کوچه و بازار دارالخلافه دراین ایام چه
ازاجزاء کمپانی چه ازاجزاء سفارتخانه های خارجه و چه در غیراز
اینه یک نفر فرنگی در تمامی این شهر برای درمان پیدا نمی شد] ۹۳ .
و در جای دیگر بااشاره به مفاسد و پیامدهای زیانبارامتیاز در
زمینه پیامدهای مثبت این پیکار پیروز چنین می نویسد:
….. کوکب سعادت و نیک بختی مسلمانان دگرباره در برج سعادت و
اوج استقامت رخ نمود. مهر منیراسلامیت در آفاق به تابش آمد. رغبت
گذشته مردم به اسلامیت یک به چندین
بیفزود.الحاصل رشته مقطوع گردید. بحمدلله دوره مسلمانی درایران
تجدید شد…
کربلائی درادامه
نوشتار خویش از ماهیت پلید فرنگیان و کشف آن برای مردم سقوط
اعتبار و سلطه آنان ذلت و خواری آنان و…. سخن گفته و دگربار
می نویسد:
[…..الحمدلله دوره مسلمانی درایران از نو تجدید شد. در ماه
مبارک رمضان …علانیه و برملا ( همانند گذشته ) روزه خواری نود. رغبت و
میل مردم به مسلمانی و دینداری دست داده . نشاطی به طاعت و عبادت
پیدا کردند.ازدحام در مساجد و مجامع بسیار منبر و محراب به طوری
جلوه نمود که موجب تعجبات عامه گردید] ۹۴ .
شکست استعمار
فتوای آن مرجع بزرگ[ بزرگترین ضربه ای بود که در قرن نوزدهم بر
پیکراستعمار وارد آمد] ۹۵ . بالاخره ایرانی را که در آستانه پیوستن
به مستعمرات انگلیس بوداز خطر سوقط رهانید واو را دراهداف شوم و
شیطانی خویش ناکام کرد.
زنده یاد جلال آل احمد دراین زمینه می نویسد:
[وقتی میرزای بزرگ با یک
فتوا به تحریم تنباکوامر می دهد به اتفاق همه نویسندگان تاریخ
مشروطه کمر یک کمپانی خارجی را می شکند (رژی ) و در عین حال آبروی
روشنفکر زمان خود را می برد (ملکم)] ۹۶ .
افزون براین لغوامتیاز یک کشوراستعماری و عقب زدن استعمار در
یک اتحاد همه جانبه مردم به آنان آموخت که در صورت تشکل و مبارزه
می توان بر قدرتهای استعماری پیروز گشت . پیروزی درالغای این امتیاز
همچنان که بزرگترین توفیق مردم در مقابل استعمار بود بزرگترین
تجربه برای مبارزه دراین بعد نیز بود .
شکست استبداد
استبداد که دراندیشه مردم شکست ناپذیر
می نمود با عقب نشینی دراین جریان سطوت و شکست ناپذیری خود رااز
دست داد و مردم دریافتند که در بسیج هماهنگ و مشخص قدارند آرمانهای
خویش را به پیش برند واستبداد را به اطاعت وادارند.استبداداگرچه
فرو نریخت رسوا شد و محکوم گردید.
ولی متاسفانه شاه و درباریان به جای این که با درس آموزی و
عبرت گیری ازاین جریان با تکیه به مردم و عالمان دینی آن عزت و
سربلندی و بریدگی ازاستعمار را حفظ کنند و بر آن مداومت نمایند به
خاطر ماهیت ضد دینی و ضد مردمی خویش ازاین پس تکیه گاه خویش را
روسیه قرار دادند ۹۷ !
امتزاج دین و سیاست
از دیگر پیامدهای نهضت پیروز تنباکوامتزاج
دین و سیاست در مرحله عمل بود. تااین زمان جدایی حوزه سیاسی از
حوزه دینی یک امر معمولی می نمود و روحانیت کمتر در مسائل سیاسی دخالت
می کردند. بااین نهضت این دو حوزه در مرحله عمل به هم پیوند خورد.
این از پیامدهای بسیار خوب این جریان بود. هر چند برخی از
تاریخ نگاران درباری آن رااز پیامدهای زیانبار و منفی آن دانسته اند.
یحیی دولت آبادی پس ازاظهار نظراین مطلب که : عموم روحانیون
تلاش دارند تا در سیاست دخالت کنند مگراندکی . (که از آنان به
عنوان وجودهای مقدس و منزه روحانی یاد می کند) ورود روحانیت را به
صحنه سیاست مایه لکه دار شدن مقام و دامن روحانیت و تزلزل اساس سیاست
می داند و می نویسد:
[….. به هر صورت دخالت اضطراری میرزای شیرازی درامر سیاست
گرچه برای حفظاستقلال مملکت و نگاهداری از تجاوزات بیگانگان بسی
سودمند بود و لکن بذری در مزرعه روحانیت پاشیده شد که معلوم نیست چه
حاصلی برویاند و چه نتیجه در آینده برای سیاست و روحانیت این مملکت
داشته باشد. و کدام دست قوی بتوانداین خلط و مزج را بر هم زده و
هر یک از روحانیون و سیاسیون را به ادای وظیفه شرعی خویش وا دارد.
] ۹۸
افزایش قدرت روحانیون
با پیروزی دراین مبارزه مردم بیش از پیش به اهمیت روحانیون پی
بردند و روحانیت مبارز به عنوان مظهر و تجسم آرمانهای ملی مطرح شد.
مردم مسلمان از آن پس حول محور رهبری روحانیت تشکی یافتند.افزون بر
این دراین پیروزی ماهیت ضداستعماری روحانیت که از ماهیت اسلام
سرچشمه می گرفت روشن تر شد. قدرت روحانیت بویژه رهبری نهضت افزایش
یافت تا جائی که روس وانگلیس از در خدعه و نیرنگ به میرزای شیرازی
نامه می نویسند واظهاراطاعت می کنند ۹۹ .
این قدرت به حدی است که ایادی خائن استعمارگران ازاین مساله
نگران می شوند. در ۲۴ دسامبر ۱۸۹۱ لاسلز به سالیسبوری می نویسد:
[ اگر ملایان دراثبات قدرت خودشان و روی کارآوردن یک حکومت متعصب
ضداروپایی توفیق یابند باید همه امید خودمان را برای اصلاح ایران
از رهگذراقدام بازرگانی از دست بدهیم] ۱۰۰ .
حامدالگار دراین زمینه می نویسد:
[خاتمه موفقیت آمیز لغوامتیاز درایران یک نتیجه مستقیم داشت و
آن افزایش شایان توجه قدرت روحانیون بود.اندکی پس از لغو تحریم
ناصرالدین شاه خود را ناگزیر به احضار علمای تهران دید تااز آنان
به سبب تقویت کردن اساس دولت سپاسگذاری کند و به آنان قول داد که در
تمام کارهای مهم به صلاح دید و مشورت آنها رفتار خواهد کرد ۱۰۱ و
نامه تلمق آمیزی هم به میرزاحسن شیرازی نوشت ۱۰۲ و در ۸ شعبان ۱۳۱۲
که مرگ این مجتهد بزرگ جهانی را سوگوار کرد بر خود واجب دید که در
مجلس یادبوداو در مسجد شاه حضور یابد. ۱۰۳اما در باطن از تسلیم
اجباری خود در برابر علماء خشمناک بود واز نفوذ علماء با
امین الدوله درد دل می کرد] ۱۰۴ .
از زاویه ای دیگر
یکی از نویسندگان معاصر پس از آن که به این پیروزی استعمار
ستیزارج می نهد واز رهبری نهضت تمجید می نمایداز زاویه ای دیگر در
این بعد به مساله نگریسته و نمایش قدرت روحانیون را در نتیجه به ضرر
روحانیت دانسته و می نویسد:
این پیروزی مقدماتی به ضرر نهایی
روحانیت تمام شد چرا که هم کمپانی و هم حکومت هار دست نشانده و هم
روشنفکر خدمتکار حکومت دریافتند که حریف اصلی مسیت تا به آن طریق که
می دانیم در مشروطه و پس از آن دستش را کوتاه کنند. ۱۰۶
آری از همین جا بود که استعمارگران دانستند بر سر راه نفوذ خویش
و پایه گذاری حاکمیت خود در کشورهای اسلامی چه موانع و چه گردنه های
سخت گذری در پیش است .از آن روز به بعد با تلاش همه جانبه برای
برداشتن آن موانع دست به کار شدند.اسلام و روحانیت را هدف قرار
دادند. با تمام توان دست به کار تضعیف روحانیت و قطع ارتباط با مردم
آنان شدند. شایعه پراکنی و برچسبهای ناچسبی را به افراد موثر در
همان نهضت زدنداز جمله:
میزرای آشتیانی ر که نماینده میرزای بزرگ بود و رهبری تهران را
به عهده داشت رشوه خوار معرفی کردند.
آقانجفی ر که دراصفهان نقش بزرگی داشت محتکر غله و همدست
ظل السلطان قلمداد کردند.
این سیاست همچنان ادامه دارد.از همین جا بود که انگلیس به هماره
ایادی خائن خودکتاب[ ملانصیرالدین] را برای کاهش نفوذ واعتبار
روحانیون نوشت و منتشر کرد.
بااین همه خوشبختانه دین و علما دینی وارتباط آنان با مردم
همچنان باقی ماند و با همه دسایسی که به کار گرفتند مردم به علماء
دینی در مشکلات دینی و دنیایی خود مراجعه می کردند و….
الگوگیری
نهضت تنباکو ضمن یک تجربه علمی آشکار ساخت که می شود بااستعمار و
استبداد و نیروهای آن درافتاد به شرطی که ملت به یک روحیه انقلابی
مسلح شود.اگرچه ساز و برگ و وسیله ای متناسب باامکانات دشمن نداشته
باشداما بااتحاد واتفاق و روحیه انقلابی به پیروزی خواهد رسید.
بر همین اساس است که حرکت ضداستعماری مردم عراق به رهبری عالمان
دینی مشروط وانقلاب اسلامی ایران پدید می آید.
حرکت ضد استعماری علماء عراق
علمای عراق بویره میرزای شیرازی دوم که از شاگردان بنام و ممتاز
میرزای بزرگ است با درس آموزی ازاستاد خویش رهبری انقلاب عراق را
علیه استعمارانگلیس به دست می گیرد و مردم را به جهاد و پیکار دعوت
می کند و با تمامی توان دراین راه می کوشد واستقلال کشوراسلامی عراق
را با فداکاری واز خود گذشتگی به ارمغان می آورد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی در شرح اقدامات این مجاهده نستوه می نویسد:
…از آن جمله موضع گیری با عظمت وی بود در برابر دولت انگلیس در
برابر واقعه شورش عراق و طلب حقوق بر باد رفته مردم وامر به دفاع
و صدور آن فتوای پراهمیت که عراق را زیرو رو کرد. واین به خاطر
عظمت او بود در جامعه و جایی که در دلها داشت .او بحق هر چه داشت
و هر نیرو وامکاناتی که در توانش بود دراین راه گذاشت حتی
فرزندان خویش ر چه در همین جریان بود که پسرش میرزامحمدرضا دستگیر
شد. آری اواستقلال کشوراسلامی عراق را به بهای جان خویش و فرزندان
خویش خرید ۱۰۶ .
به یقین وافکار و بینش سیاسی استاد در شاگرد که سالهااز محضر
او بهره برده و در غیاب او متصدی کارهای او بوده دخالت داشته است .
نهضت مشروطیت
نهضت تنباکو سبب رشدافکار واندیشه های سیاسی شد و زمینه تحولات
بنیادین را در نظام اداری و سیاسی کشور فراهم ساخت . در نتیجه موجب
شکل گیری نهشت اسلامی بزرگتر در قالب قیام مشروطیت گشت . رهبران نهضت
مشروطه از شاگردان و تربیت یافتگان مکتب میرزای شیرازی بودند.
نیکی ریچارد کدی مولف تحریم تنباکو درایران می نویسد:
اعتراض به امتیاز تنباکو نخستین جنبش موفیت آمیز مردم در تاریخ
جدیدایران بود که به شکست دولت و پیروزی اعتراض کنندگان در مورد
تقاضایشان برای ( القا همه جانبه امتیاز منجر شد.این موفقیت
بی تردید به مخالفان هوشیار دولت و خارجی جسارت بخشید تا آن جا که
برای نخستین بار دریافتند که می توان در مقابل دولت نیزایستاد حتی
در موضوعی که پای منافع قدرتهای اروپایی در میان باشد.این جنبش
متضمن نخستین اتحاد موفقیت آمیز میان علماءاصلاح طلبان متجدد و
جماعت ناراضی ایران بخصوص تجار بود.اتحادی که می بایست مجددا در
اعتراضهای بعدی ظاهر شود و درانقلاب مشروطه به ثمر رسد. ۱۰۷
دکتر مهدی ملک زاده در کتاب[ تاریخ انقلاب مشروطیت ایران] و
احمدقاسمی در مجله رزم از تاثیر نهشت تنباکو درانقلاب مشروطیت سخن
گفته اند.
انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران که با رهبری پیامبر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 