پاورپوینت کامل مرجعیت میرزا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مرجعیت میرزا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرجعیت میرزا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مرجعیت میرزا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۵۷
محور سخن دراین نوشتار مرجعیت مجدد قرن مرحوم آیه الله العظمی
سیدمحمد شیرازی علل و زمینه ه آثار و برکات و نیز سرنوشت مرجعیت
پس ازایشان می باشد. پیش از بررسی این موضوع چند نکته را یادآوری
می کنیم :
۱. جایگاه مرجعیت
مرجعیت نهادی است مهم و مرتبط با زندگی مسلمانان مسؤولیتی است
حساس تر و بر عهده عالمان ربانی ملجایی است آرامش بخش برای امت
مسلمان .
مرجعیت نیروی
محرکه اسلام و عامل هماهنگ آننده اصول و قواعد کلی شریعت با نیازها
و حوادث واقعه است . راهگشاست . همواره مذهب رااز آفت ناتوانی و
برچسب به بن بست رسیدن و در تنگنا قرار گرفتن می رهاند و بدان امکان
تحرک و حیات می بخشد.
افتاء و صدوراحکام فردی واجتماعی از وظایف اصلی نهاد مرجعیت
است اما حوزه کاری آن محدود به این امر نیست بلکه بسیار گسترده
است . مرجع تقلید صاحب رسالت است نه صاحب رساله . به سیستم
قانونگذاری اسلام آشنایی کامل دارد. دین را در یک مجموعه به هم
پیوسته و با نگرشی همه جانبه بررسی و مطالعه می کند.
به عبارت دیگر مرجعیت دینی استمرار رسالت وامامت و فقه در زمان
غیبت زعیم و سرپرست امت است ازاین روی باید واجد صفاتی باشد
شایسته و در خور آن مقام . ضمن برخورداری از عقل و فهم درست .
موضعگیری مناسب زیرکی و بصیرت شجاعت و صلابت و… توانایی لازم برای
برپایی حکومت عدل احقاق حقوق مستضعفان و آموزش و پرورش مردمان را
نیز دارد. زمینه های رشداستعدادهای امت را فراهم می سازد. بر
فعالیتهای فکری و فرهنگی نظارت واشراف دارد. با حضور در صحنه های
اجتماعی روح زمان را می شناسد دشواریهای اجتماع را درک و لمس می کند
و در راه اصلاح نابسامانیها و برطرف کردن نارسایها تلاش می ورزد.
عنوان مرجع و منصب مرجعیت شایسته کسی است که علاوه بر طی مدارج و
مراحل علمی و به دست آوردن تقوای عملی انسانی باشد:
زهد پیشه آگاهی گرای آزادی شناس تعهدپذیر
عدالت طلب درگیرخو تسلیم ناپذیر حاضر در زمان … حرکت کنده در
پیشاپیش مردمان …ازاستعمارها و برنامه ها و نفوذیها با خبر…. ۱
روابط حاکم بر سیاست واجتماعه واقتصاد را به درستی می شناسد. و با
در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه احکام مناسب و راه گشا راارائه
می دهد. ساحل نشینی نیست که از دور به طوفانها بنگرد بلکه ناخدایی
است در کام امواج که با کشتی نجات خویش کشتی نشستگان رااز خطر غرق
شدن رهایی می بخشد.
امام رحمه الله علیه مجتهد جامع الشرایط رااین گونه تصویر می کند:
مجتهد باید به مسائل زمان خوداحاطه داشته باشد. برای مردم و
جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در
مسائل سیاسی اظهارنظر نمی کنم .
آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویر فرهنگ حاکم بر جهان
داشتن بصیرت و دیداقتصادی اطلاع از کیفیت برخورد بااقتصاد حاکم بر
جهان شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شده آنان …از
ویژگیهای یک مجتهد جامع الشرایط است .
یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و
حتی غیراسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور
شان مجتهد است واقعا و مدیر و مدبر باشد ۲ .
۲.ادوار مرجعیت
گستردگی و شمولی که
مرجعیت در زمان ما پیدا کرده واز پشتوانه مالی و نفوذ معنوی ژرفی
برخوردار شده از پدیده های جدید واز مقتضیات سده های اخیراست .
موضوعات نوظهور و نیازهای تازه جوامع بشری حوادث و مسائل گوناگونی
را مطرح کرده که جوابها و راه حلهای متناسب و نوی را می طلبد
بنابراین وقتی مراحل واداور مرجعیت را بررسی می کنیم باید توجه به
این نکته داشته باشیم که این نهاداز آغاز به شکل موجود نبوده و
سیرتکاملی چشمگیری را پیموده است .
اصل مرجعیت به معنای رجوع جاهل به عالم و فراگیری احکام شرعی از
متخصصین ازاوان ظهوراسلام وجود داشته است . با نگاهی به پیشینه
تاریخی آن در می یابیم که در عصر رسول اکرم (ص ) وائمه معصومین ( ع )این
نهاد پی ریزی شده و درامتداد تاریخ عصراسلام به اقتضادی شرایط و
مصالح تطورات و تحولاتی را پشت سر نهاده است .
روشن است دینی که داعیه رهبری واداره جوامع انسانی را دارد و بر
این باوراست که در تمام زمینه های فردی واجتماعی فرهنگی و
اقتصادی و… طرح و برنامه مشخص و معلومی دارد بایدافراد کارشناس
و متعهد و متخصصی نیز داشته باشد که بتوانند پاسخگوی مشکلات فکری و
عقیدتی و عملی مردم باشند. براین اساس مرجعیت به عنوان نهاد و
مرجع راهگشا و روشنگر در مکتب اسلام پیش بینی و پی ریزی شده است . در
زمان حضور پیامبراکرم (ص ) مردم مستقیماحکام دینی به صحابه
مورداعتماد و آگاه به مسائل واحکام شرع رجوع می کردند. پیامبر(ص )
نیز نه تنها مردم راازاین کار منع نمی کردند بلکه در مواردی
تشویق و تایید نیز می فرمودند. ۳این شیوه در عصر تابعین و عصر حضور
ائمه ( ع ) نیزاستمرار داشته است . گر چه تا قرن سوم و آغاز غیبت
صغری فقهای شیعه تحت الشعاع وجودامامان بودند وائمه ( ع ) خود
پاسخگوی نیازهای دینی مردم بودنداما برای افرادی که امکان فراگیری
مستقیم از آن بزگواران را نداشتنداشخاصی را به عنوان مرجع احکام
و تعالیم دین معرفی می کردند تا مردم متحیر و بلا تکلیف نمانند.
عبدالله بن ابی یعفور می گوید: به امام صادق ( ع ) عرض کردم : برایم مقدور
نیست همه وقت خدمت شما برسم واحکام دینم را فرا گیریم . در صورتی
که اصحاب از من سوالاتی می کنند و قادر به پاسخ آنها نیستم چه کنم ؟
حضرت فرمود:
مایمنعک من محمد بن مسلم الثقفی فانه سمع من ابی و کان عنده
چرااز محمد بن مسلم نمی پرسی ؟اواز پدرم مسائل واحکام را شنیده
واز شاگردان بزرگوار وی به شمار می آمده است .
عبدالعزیز مهتدی که ازاصحاب خاص حضرت رضا( ع ) و وکیل ایشان بوده
است می گوید:ازایشان سوال کردم که همیشه نمی توانم از محضر شما
استفاده کنم در هنگام ابتلاء به مسائل دینی معالم دینم رااز چه
کسی فرا بگیرم ؟
حضرت فرمود:
خذعن یونس بن عبدالرحمن ۵
:از یونس بن عبدالرحمان دستورات
دین را بیاموز.
حارث بن مغیره نضری ۶ زکریا بن آدم ۷ برید بن معاویه ۸
ابوبصیر ۹ زاره ۱۰ ابان بن تغلب ۱۱ و… نیزاز کسانی هستند که
ائمه ( ع ) شیعیان و پیروان خود را به آنان ارجاع داده اند. علاوه بر
این روایاتی داریم که ائمه ( ع ) دستور صدور فتوی و تفریع فروع
داده اند عملا مساله مرجعیت و رجوع جاهل به عالم را ترویج نموده اند.
به چند نمونه ازاین قبیل بنگرید
امام باقر( ع ) به ابان بن تغلب می فرماید:
اجلس فی مسجدالمدینه وافت الناس فانی احب ان یری فی شیعتی مثلک. ۱۲
در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوی بده چه این که من دوست
دارم در میان شیعیانم همانند توافرادی دیده شوند.
و نیزازامام صادق ( ع ) نقل شده که فرمود:
انما علیناالقاءالاصول و علیکم ان تقرعوالله ۱۳
برماست که اصول احکام را بر شما بیان کنیم و بر شماست که فروع آن
رااستنباط کنید.
اینها و روایات دیگری مانند: توقیع شریف که از ناحیه امام
زمان ( ع ) صادر شده و نیز مقبوله عمر بن حنظله ۱۵ و… شاهداین مدعا
است . شهید بزرگوار آیه الله سیدمحمدباقر صدر چهار دوره تاریخی برای
نهاد مرجعیت قائل است :
مرحله اول ارتباطات فردی بین مردم و مجتهدان . مشکله ای پدید
می آمد و حل آن از دانشوری خواسته می شد واو پاسخ می داد.
این دوره از زمان
اصحاب ائمه ( ع ) تا زمان علامه حلی رواج داشت . مرحله دوم ایجاد نهاد
مرجعیت .
این دوره از زمان شهیداول پدید آمد.ایشان علماء و وکلایی را به
نقاط مختلف می فرستاد که واسطه اتصال مردم وایشان بودند. در لبنان
و سوریه وکلایی قرار داد که زکات و خمس جمع کنند و بااین حرکت قدرت
متمرکز و پیوسته دینی را برای شیعه در تاریخ علماء پدید آورد.این
مساله از مهمترین علل شهادت آن بزرگوار بود.
مرحله سوم تمرز مرجعیت .
این دوره به دست مرحوم کاشف
الغطاء و معاصرین ایشان به وجود آمد.
مرجعیت در دوره دوم گر چه یک نهاد شداما هنوز به صورت متمرکز
در دنیا در نیامد تا مجموعه جهان شیعه را در برگیرد. در زمان کاشف
الغطاءارتباطات عراق وایران وسیع تر وامکان تمرکز مرجعیت پدید
آمد. پیدایش مرجعیت متمرکز به سادگی انجام نیافت بلکه همراه با
قربانیهای فراوان و تلاشهای سترگ بود.
مرحله چهارم رهبری امت .
دراین دوره علاوه بر تمرکز رهبری امت را در برخوردهای خارجی و
داخلی برعهده گرفت .
این دوره از ۵۰ و یا ۶۰ سال قبل از آغاز می شود که مرجعیت شیعی
رهبری مبارزات ضداستعماری را بر عهده گرفت ۱۶ .
مرجعیت و رهبری
در سیرتکاملی مرجعیت به مرحله ای می رسیم که آن
را نقطه اوج می نامیم . دوره ای که مرجعیت دینی علاوه بر هدایت فکری و
تبیین احکام شرعی رهبری امت را نیز به عهده می گیرد. در طول تاریخ
تشیع کمتر فرصتی به دست آمده که مرجعیت بتواند همگام با هدایت
دینی رهبری سیاسی واجتماعی مردم را نیز دارا باشد.این مساله در
سده های اخیر بویژه در یک قرن پیش ظهور و نمود بیشتری پیدا کرده
است . حضور آگاهانه فقها و مراجع در مسائل سیاسی واجتماعی نقطه
عطفی در تاریخ مرجعیت به وجود آورده و آن را به عنوان نهادی قدرتمند
و پر نفوذ مطرح نموده است . همین مساله است که خشم بسیاری از
دشمنان و مخالفان را برانگیخته است چه این که زیستن فقیه در متن
حوادث ذهنیت او را جهت می بخشد واو را با موضوعات احکام آشنا
می سازد. در نتیجه فقه از رکود عزلت و توجه به مسائل فردی رهایی
می یابد و به میان اجتماع و مسائل جامعه راه می یابد. روشن است ساحل
گزینی واز دور دستی بر آتش داشتن حوزه کار مرجع و فقیه را محدود
می کند واو را گرفتار فرضها و فرعهای نادرالوقوع می گردانداما
شناخت انسان و روابط حاکم بر جامعه انسانی فقیه و مرجع را به
ژرفنگری بیشتر در حوادث واقعه وا می دارد وازاوانسانی بصیر و
حاضر در صحنه های زندگی بشری می سازد. به هر نسبت که نهاد مرجعیت با
واقعیتهای جامعه بشری نزدیکتر و آشناتر بوده موفقیت بیشتری داشته
است . نشاط و پویایی شیعه در قرون اخیر حاصل همه سونگری فقها و
عالمان دین بوده است :
[در دو قرن اخیر شیعه اثنی عشری در عراق و لبنان چه در عمل و چه
در نظراز خود نشاط و تحرکی سیاسی نشان داد…اساسی ترین این
امکانات (برای انطباق با تحولات سیاسی واجتماعی )اصل اجتهاداست که
طرح و تدبیری برای تکمیل منابع فقهی و بالقوه تعبیه ای انقلابی در
برابر قدرتهای دنیوی است . نظامی عقیدتی که بدین سان عقیده واجتهاد
آزادانه فردی را حتی در مسائل دارای اهمیت در درجه دوم هم تصویب
می کند آشکارا توانایی بیشتر برای انطباق با مسائل پیش بینی نشده در
منابع دارد] ۱۷ .
با توجه به محورهای یادشده در مقدمه اکنون به بررسی مرجعیت
میرزای شیرازی می پردازیم . بحث از مرجعیت و رهبری میرز به معنای
نادیدانگاشتن تلاشها و زحمتهای فقهای قبل ازایشان نیست بلکه به
این خاطراست که در زمان ایشان تحولی در تاریخ مرجعیت آغاز شد و
مرجعیت متمرکز و رهبری امت اسلام توام با یکدیگر
حرکت نو و سیاسی مهمی در صحنه جهانی پدید آورد.
پاورپوینت کامل مرجعیت میرزا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
دراوایل قرن سیزدهم در حوزه علمیه نجف مراجع بزرگواری می زیستند
که هر کدام استوانه علمی واسوه علمی زمان خویش به مشار می آمدند.
از آن جمله : مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء صاحب کتاب کاشف الغطاء که
فقیمه ماهر و فوق العاده ای بوده است . وی دارای دو فرزند به نام شبخ
حسن و شیخ علی کاشف الغطاءاست که از مفاخر علماء و مراجع امامیه
بوده اند.
شیخ علی آخرین استاد شیخ انصاری است که در سال ۱۲۵۴ در گذشت .
بعدازاواداره حوزه به برادرش شیخ حسن و صاحب جواهر منتقل شده
است . پس از فوت شیخ حسن در سال ۱۲۶۲ریاست علمی و مرجعیت تا سال
۱۲۶۶ به عهده صاحب جواهر بود.
صاحب جواهر در همین سال و در روزهای آخر
زندگیش دستور داد مجلسی تشکیل شود که همگی علمای طرازاول نجف در
آن شرکت کنند.
مجلس مزبور در خدمت صاحب جواهر تشکیل گردید ولی شیخ در آن عده
نبود. صاحب جواهر گفت : شیخ مرتضی را نیز حار کنید. پس از جستجو و
تفحص دیدند شیخ در گوشه از حرم یا صحن شریف روی به قبله ایستاده و
برای شفای صاحب جواهر دعا می کند واز خدای خویش می خواهد تااواز
این مرض عافیت یابد.
پس ازاتمام دعا شیخ را به آن مجلس هدایت کردند. صاحب جواهر شیخ
را بر بالین خود نشاند و دستش را گرفته بر بالای قلب خود نهاد و گفت :
الان طالب لی الموت حال مرگ بر من گواراست سپس به حاضرین فرمود:
قلل من احتیاطک فان الشریعه سمحه سهله ۱۸ .
توهم ازاحتیاط خود کم کن که دین مقدس اسلام سهل و آسان است
از آن پس عملا ریاست حوزه و زعامت مسلمانان به دست
با کفایت استاداعظم شیخ مرتضی انصاری افتاد. تا سال ۱۲۸۱پانزده
سال تمام مرجع همگی شیعیان جهان شد.این در حالی بود که چهار صد
تن مجتهد مسلم اعلمیت وی را تصدیق کرده بودند. روح بلنداستاد
بزرگ وحید عصر و فقیه فرزانه شیخ مرتضی انصاری (ره ) در سال ۱۲۸۱
به دیار ملکوت پرکشید و حوزه های علمیه و شیعیان آل محمد(ص )از نعمت
آن آفتاب درخسان محروم کشتند.این حادثه عظیم در حالی واقع شد که
استعمارگران بویژه انگلیس برنامه های ویرانگر خود را برای وابستگی
ایران به ممالک غرب آغاز کرده بودند واستبداد داخلی نیز به اوج
خود رسیده و آمادگی هرگونه بهره دهی و ذلت رااعلام کرده بود.
مردم دراین دوران حیرت در پی ملجا و هدایتگری پرتوان و آگاه
به زیر و بم کار بودند. به شاگردان شیخ مراجعه می کردند واز آنان
درخواست تعیین تکلیف می نمودند. در چنین وانفسایی بود که شاگردان
وارسته و فضلای برجسته درس مرحوم شیخ انصاری حرکتی تاریخی والهی
انجام دادند.
اینان باانتخاب مرحوم میرزا به عنوان مرجع اعلم واولی و آگاه
به مسائل زمان و حوادث واقعه مرجعیت و زعامت را به وی سپردند.این
اولین باری بود که در تاریخ شیعه مرجعیت به گونه متمرکز و فراگیر
مطرح شد.
البته این مساله دارای علل و عوامل و زمینه هایی بود که توانست در
آن برهه از زمان چنین حادثه ای را به وجود آورد.
عوامل و زمینه ها
۱. استعداد و قابلیت
یکی از عوامل اساسی در موفقیت میرز هوش حافظه و
استعداد وی بود. آثار نبوغ ازابتدای کودکی در چهره اش پیدا بود.
استعداد سرشار و آمادگیهای لازم را برای پیمودن مدارج علمی داشت .از
همان اوائل تحصیل گوی سبقت از همگنان ربود و در زمان اندکی قابلیت
و شایستگی او برای استادانش محرز گشت . بعداز آن که مقدمات علوم
حوزوی را در شیراز فرا گرفت استادش به وی گفت :
[ در شیرازاستادی که توازاواستفاده ببری نیست و بر تو
واجب است که به اصفهان که امروز دارالعلم است واساتید بزرگی چون
شیخ محمد تقی صاحب کتاب هدایه المسترشدین و سیدمحمدباقر و حاج
کرباسی در آن جااقامت دارند بر وی و در آن شهر به تحصیل ادامه
دهی] ۱۹ .
وی در ۱۷ سالگی سال ۱۲۴۸ ه.ق وارد حوزه اصفهان شد و در مدرسه
صدر حجره گرفت و با جدیث تمام به تحصیل ادامه داد. بعداز چند ماهی
استاد بزرگواراو شیخ محمدتقی به درود حیات گفت .از آن پس به درس
علامه فقیه حاج احمدابراهیم کلباسی و علامه میرسیدحسین مدرسی حاضر
شد.او قبل ازاین که به ۲۰ سالگی برسداز مرحوم مدرس اجازه
اجتهاد گرفت . بعداز ده سال اقامت در حوزه اصفهان هجرتی دیگر آغاز
کرد و به سوی حوزه کربلا و نجف روانه شد. مدت زیادی در درس صاحب
جواهر شرکت جست . پس از فوت وی آهنگ بازگشت به ایران نمود. در همین
اوقات بود که توفیق شرکت در درس استاداعظم شیخ مرتضی انصاری را
پیدا کرد واز آن پس در نجف رحل اقامت افکند وازاقیانوس بی کران آن
استاد بزرگ بهره ها گرفت واز مراجعت به وطن منصرف شد. شیخ انصاری
که وی را شاگرد لایق و محقق یافت احترام واکرام فراوانی به وی
می کرد.
هنگامی که میرز لب به سخن می گشود واشکالی را مطرح می کرد شیخ
خم می شد و با کمال تواضع به شاگردان می فرمود :[ساکت باشید جناب
میرزا سخن می گوید].
معروف است که می گفت :
[من درسم را برای سه نفر می گویم : میرزای رشتی آقا حسن نجم آبادی و
میرزای شیرازی] ۲۰ .
تا زمانی که استاداعظم در قید حیات بود مرحوم میرزا مرتب در
درس وی شرکت می کرد واز آن خرمن فیض مستفیض می شد. در همه این مراحل
نشان داد که دارای عقلی سرشار و حافظه ای قوی است و در بین همگنان
به آیت هوش واستعداد معروف .
۲. مکانت علمی
گذشته ازاستعداد و هوش و ذکاوت که مرحوم میرزااز آن برخوردار
بود مکانت و موقعیت علمی وی نیز بر همگان روشن بود به گونه ای که
سراسر زندگی او مشحون از مفاخر علمی و حوزوی شده بود.
نقل شده است که می فرمود:
[شیخ اعظم دراواخر عمر کرارااز من خواست که در کتاب رسائل او
تجدید نظر کرده و آن را مهذب کنم ولی من برای احترام استاداین کار
را انجام ندادم] ۲۱ .
وقتی که در سر درس به مرحوم شیخ اشکال می گرفت شیخ کلام میرزا را
برای شاگردان تقریر می کرد.
این عمل حاکی از مکانت علمی میرزاست . وی در میان اقران خود
درخشندگی علمی ویژه ای داشت . مرحوم شیخ آقا بزرگ او را از [اعظم
علمای زمانه] دانسته و مرحوم صدر نوشته است :
افضل المتقدمین والمتاخرین من الفقهاء والمحدثین والحکماء و
میرز در میان فقهاء و محدثین و حکما و محققین چه دانشمندان
اصولی و چه نحوی صرفی از همه برتر بود و بر مفسرین و منطقیین نیز
تفوق کامل داشت .
بهترین سند بر موقعیت و مکانت علمی جناب میرز
نامه ای است که مرحوم صاحب جواهراستاد مرحوم میرز به حاکم فارس
نوشته است :
…اما بعد. شما می دانید که فرزند و نور چشم وامین ما جناب
میرزا محمدحسن سلمه الله وابقاه از کسانی است که اموراو برای ما
اهمیت داشته وازاولاد وشاگردان پر فضیلت ماست یعنی از کسانی که
خداوند متعال قوه اجتهاد بدو عطا فرموده واو را به عنوان پرچم
هدایت بندگان وامین در شهرها و مروج مذهب شیعه و کفیل فرزندان آنان
برگزیده است .
آنچه که از شماانتظار داریم همانا توجه به کارهای وی و رسیدگی به
اموراوست چرا که ایشان شایسته این عنایت بلکه مافوق آن است .
مضافا به این که او وابسته به ماست و مااو را دراین اماکن بدین
خاطر نگهداشته ایم که شما را دعاگو باشد وطلاب و محصلین از محضرش بهره
گیرند .
آنچه باز سفارش می شوداین که عنایت کامل به اموراو بشود تا هم او
شاد گردد و هم ما. والسلام ۲۳ .
مقام علمی میرز آنچنان برجسته و مشهور بوده است که در مقایسه با
مرحوم فاضل اردکانی (که برخی او رااز شیخ انصاری اعلم دانسته اند)
گفته شده است که :
[آخرین نظرافاضل اردکانی اولین نظر میرزای شیرازی بوده است].
معروف است که مرحوم میرزای رشتی گفته است: [ مرحوم شیخ انصاری از علم
و تقوا و سیاستی که داشت علم را به وی و سیاست را به میرزا داد].
این حرف مورد قبول میرزای شیرازی نبوده است .
شاگردان برجسته وی شاهد روشنی است براین مطلب .از مرحوم میرزای
رشتی شاگرد مبرز و مشخصی بعدازاو بروز و ظهور نکرد واین در حالی
است که مکتب علمی میرزای شیرازی مردان بزرگی را که ازاستوانه های
حوزه سامراء و نجف بودند پرورش داد و به جامعه عرضه کرد.
۳. عقل و سیاست
میرزای شیرازی علاوه براستعداد ذاتی و مکانت علمی مردم عقل و
تدبیر و برخورداراز فکری صائب واراده ای ثاقب و فراستی شامل بود
به گونه ای که هر کس درباره او سخنی گفته و یا نوشته است این ویژگی
را به عظمت از وی یاد نموده است .
امام خمینی او را[ یک عقل بزرگ و متفکر] ۲۴ نامیده و مرحوم حقق
رشتی درباره ایشان می گوید:
[شیخ استاد سه چیز ممتاز داشت : علم سیاست و زهد.
سیاست را به حاج میرزا حسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با
خود به قبر برد] ۲۵ .
سیاستمداران آن روز به تدبیر واندیشه کامل میرزااذعان داشتند
و در مقابل فکر و سیاست وی اظهار کوچکی می کردند. بینش سیاسی و
دوراندیشی وی زبانزداهل زمانش بود. به همین جهت مرحوم نجم آبادی به
وی گفت :
ریاست شرعی مردم شایسته انسانی
است سیاستمدار عاقل و کامل النفس باشد و نسبت به اموراجتماعی عارف
۲۶.و دارای شناخت باشد و کسی جز شما مرحوم میرزا دارای این صفات نیست .
این عوامل و ویژگیهای دیگری همچون : جامعیت سعه صدر خوش برخوردی
شاگردپروری هیبت و وقار واقع نگری آگاهی از مسائل جامعه بشری
حضور در صحنه های فرهنگی اجتماعی روحیه خدمتگزاری و روش مردمداری
و…ازاوانسانی ساخته بود که هر چه خوبان همه داشتنداو تنها
داشت .اینها سبب شد که زمینه مرجعیت و رهبری آن بزرگمرد فراهم آمد
و ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد.
بعداز فوت شیخ انصاری مردم جهت تعیین تکلیف درامر تقلید
پیوسته به شاگردان وی مراجعه می کردند. همین امر باعث شد تا بزرگان
حوزه و فضلای شاگردان شیخ به فکر چاره جویی و راهنمایی مردم بیفتند.
… میرزا حسن آشتیانی آقا حسن نجم آبادی و میرزا عبدالرحیم
نهاوندی در خانه میرزا حبیب اله رشتی گرد آمدند. پس از مقداری
مشاوره به گفته میرزای آشتیانی همگی بر مقدم بودن میرزای شیرازی
اتفاق کردند.
پس از آن در پی میرزا فرستاده و بعداز حضوراو در مجلس به
ایشان گفتند:
مردم نیاز به مرجع تقلید و زعامت دینی دارند و ما همگی بر
شایستگی شمااتفاق کرده ایم .
میرزا در پاسخ گفت : من آمادگی این
مهم را در خود نمی بینم و توانائی بر آوردن احتیاجات مردم را هم
ندارم . جناب آقا شیخ حسن نجم آبادی فقیه زمانه است و شایسته تراز من
بدین کار.
میرزا آقا حسن در جواب گفت : به خدا سوگنداین امر بر
من حرام است و نتیجه ورود بدان جزفساد چیز دیگری نیست .این
مساله یک واجب عینی است بخصوص بر شما. بر آوردن احتیاجات مردم
ساده است ولی این زعامت دینی است که نیازمند مردی جامع الشرایط
عاقل سیاستمدار آشنا به امور و کامل النفس می باشد واین همه در
هیچ کس جز شما جمع نیست ۲۷ .
پس ازاتمام کلام آقا حسن نجم آبادی همه اهل مجلس سخن او را تکرار
کردند و بر پذیرش این منصب از جانب میرزا حکم کردند. میرز در
حالی که قطرات اشک بر گونه هایش می غلطید و سنگینی این مسؤولیت را بر
دوش خوداحساس می کرداین امر را پذیرفت و قسم یاد کرد که :
[ هیچ گاه به فکرم خطور نکرده بود که روزی مرجع دینی مردم بوده و به
این امر عظیم دچار شوم و مورداین امتحان بزرگ خداوندی شوم] ۲۸ .
از آن پس بزرگترین مرجع شیعیان جهان شد واز نفوذ کلمه واقتدار کاملی
برخوردار گردید. بدینسان مرجعیت زعامت و رهبری در عالم تشیع در
آن زمان به شکل متمرکز و پرقدرتی در آمد. به گفته شهید مطهری :
[ شخصیتی که برای اولین بار در قرن اخیر ریاست و زعامت کلی پیدا
کرد و وسائل ارتباطی جدید کمک بزرگی شد برای توسعه دامنه ریاست و
زعامت وی مجتهد بزرگ مرحوم آیه الله حاج میرزا حسن شیرازی
اعلی الله مقامه بود.اولین مظهراین قدرت و سیاست فتوای معروف
ایشان در مورد قرارداد معروف تنباکو بود. بعدازایشان نیز برای
اخلافشان کم و بیش همچون زعامتها و ریاستها پیش آمده است] ۲۹ .
این تمرکز رهبری و مرجعیت برای عالم اسلام و تشیع آثار و برکات
فراوانی در پی داشت . توانست در آن فضای غربزدگی و غربگرایی و هجوم
استعمار غارتگر سدی استوارایجاد کند و نشان دهد که روحانیت
هیچ گاه دخالت در سیاست راامری دوراز صلاحیت ذاتی خود نمی داند و به
هنگام حادثه و خطر در کنار مردم است و به سود آنان تصمیم می گیرد.
علاوه براین
مرجعیت فراگیر و تمرکز رهبری میرزا سبب شد تا تمرکز مالی سیاسی
فرهنگی و… نیز فراهم آید:
[تمرکز معنوی به زودی شامل تمرکز مالی هم شد. پرداختهای روزافزونی
که قبلا به روحانیون مح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 