پاورپوینت کامل پایگاههای جهاد و اجتهاد; ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پایگاههای جهاد و اجتهاد; ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پایگاههای جهاد و اجتهاد; ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پایگاههای جهاد و اجتهاد; ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۲۹

مدرسه حقانی

حوزه: لطفاً از تاریخچه مدرسه و تحولانی که در آن پیش آمده است، صحبت کنید؟

# مدرسه منتظریه (حقّانی) در سال ۱۳۷۸ ه. ق. ۳۴ سال قبل، توسط مرحوم حاج علی حقّانی به همکاری مرد خیّر دیگری و با نفقه و مباشرت خود او در حوزه علمیه قم، واقع در پل آهنچی، به نام مدرسه «المنتظر» بنیان گردید.

این مدرسه، به منظور تربیت ونیل طلاب به مقام اجتهاد تأسیس شده و دارای ۷۲ حجره، ۸ مدرس و مخزن کتابخانه و سالن مطالعه و مسجد و چند حمّام و آشپزخانه است. طبقه اوّل مدرسه را وقتی می ساختیم و هنوز نیمه کاره بود، روزه آقای حاج احمد، پیشکار مرحوم آیه الله العظمی بروجردی، رضوان الله تعالی علیه، بعد از اتمام درس خارج فقه، در مسجد اعظم، که بنده نیز در آن شرکت می کردم، نزد این جانب آمد و اظهار داشت:

آقا (مرحوم آیه الله بروجردی) مایل است از مدرسه دیدار نمایند.

خیلی خوشحال شدم. فوراً به مدرسه آمدم.

مرحوم ابوی را خبر دادم. همان موقع فرستادم که مرحوم آیه الله حاج سید احمد زنجانی تشریف بیاورند و در موقع تشرف فرمایی مرحوم آیه الله العظمی بروجردی، در مدرسه باشند.

ایشان بلافاصله به مدرسه آمدند.از این طرف هم، مرحوم آیه الله العظمی بروجردی به مدرسه تشریف آوردند.

ایشان از بنیان این مدرسه بسیار شادمان شدند و مرتب مرحوم پدرم را تشویق می فرمودند.

سؤال از کیفیت ساخت و برنامه کار آینده می نمودند. در آخر سخنانشان فرمودند:

«من نیز در پیشرفت کار ساختمان و پیشرفت برنامه، شما را یاری خواهم کرد.»

متأسفانه بیش از یک سال نگذشت که آن بزرگوار، دارفانی را وداع کردند و از برکات وجودی ایشان بی بهره ماندیم.

پس از اتمام کار ساختمان مدرسه، پذیرش طلاب، برای اسکان و تحصیل، آغاز شد. در ابتدا، طلاب به گونه آزاد پذیرفته می شدند و در حجرات اسکان داده می شدند.

بعد از مدتی به این اندیشه افتادیم که باید طلبه را طبق برنامه خاصی پذیرفت. برای این مهمّ، تصمیم قطعی گرفتیم. این فکر در زمانی بود که هیچ مدرسه ای در حوزه علمیه قم، برنامه منظمی نداشت. من شنیدم مرحوم شهید دکتر بهشتی با همکاری مرحوم آیه الله ربانی شیرازی (ره) در یکی از مدارس قم، برنامه مختصری دارند. از این روی، در پی این موضوع، به مدرسه دین و دانش، واقع در خیابان باجک، مقابل مخابرات، رفتم. در آن زمان شهید دکتر بهشتی، مدیر آن مدرسه بود. با ایشان دیدار کردم. وقت ملاقات و بحث درباره موضوع، به منزل ایشان موکول شد. در نشستی که در منزل، خدمت ایشان بودم، جریان بنیان مدرسه را توسط ابوی، به اطلاع ایشان رساندم و گفتم: ما آماده ایم که در مدرسه برنامه منظم درسی پی ریزی کنیم.

ایشان خیلی خوشحال شدند و تشویق فرمودند. اظهار داشتند:

«اوّلین گام، در شروع تنظیم و تدوین برنامه درسی، این است که هیأت مدیره ای باشد که کارهای بعدی را انجام دهد.» گفتند:

«چه کسانی را برای هیأت مدیره بر می گزینید؟»

من اندکی فکر کردم و چند نفر از بزرگان حوزه را پیشنهاد کردم.

ایشان به جز یکی از این آقایان، که فرمودند: با او نمی شود کنار آمد، بقّیه را پذیرفتند. افراد مورد نظر عبارت بودند از: حضرت آیه الله مشکینی، حضرت آیه الله حائری تهرانی، مرحوم دکتر بهشتی و بنده.

هیأت مدیره، مرکب از چهار نفر تشکیل شد.

مرحوم شهید دکتر بهشتی، اساسنامه برنامه ۱۶ ساله را، تا حد صاحب نظر شدن محصلان مدرسه، پیشنهاد کردند که عبارت بود از: سه سال دوره مقدمات، پنج سال دوره سطح، شش سال دوره خارج فقه و اصول و دو سال دوره تخصّص در رشته های مختلف اسلامی از قبیل: فقه، اصول، فلسفه، حدیث، تفسیر و…

در ابتدا، برنامه با مدیریّت خود من انجام می گرفت و بعد از آن، از وجود حضرات علمأ: میرزا محمد مجتهد شبستری و آقای شیخ زاده استفاده گردید.

از سال ۱۳۴۷ ش. به بعد، با مدیریت شهید مرحوم حجه الاسلام آقای قدّوسی، رضوان الله تعالی علیه، ادامه یافت.

مخارج مدرسه، از طریق مرحوم حضرت آیه الله العظمی میلانی، رضوان الله تعالی علیه، و در اواخر با کمک حضرت امام، رحمه الله علیه، تأمین می شد.

دستگاه طاغوت، نسبت به کیفیّت تربیت طلاب، در این مدرسه، حساسیت خاصی داشت. البته این حساسیت نیز بی حساب نبود؛ زیرا اساتید مبرّز مدرسه، که در پیش برد انقلاب و اداره نظام سهم به سزائی داشتند و دارند، در تربیت طلاب انقلابی و پرخاشگر سعی و تلاش فوق العاده داشتند. می توان به جرأت گفت: مهد انقلاب و پایگاه اصلی مخالفت با طاغوت و ساواک بود و از این مدرسه اندیشه های انقلابی به دیگر مدارس… سرایت می کرد.

این سخن را رئیس شهربانی وقت، کامکار ملعون، که برای یافتن عکس امام و متوقف کردن فعالیت ضد دستگاه، به مدرسه هجوم آورده بود به زبان آورد. وی گفت:

«شما در این جا دارید چریک تربیت می کنید و ما یک روزی در این طویله را می بندیم! »

به دنبال همین جریانها وفشارها بود که بنده دستگیر و در قزل قلعه زندانی و شکنجه شدم

به هر حال برنامه مدرسه با مدیریّت مرحوم شهید قدوسی، تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت. در دوران پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت. در دوران پس از انقلاب برنامه مدرسه متوقف گردید. بعد از مدتی دوباره به فکر ادامه برنامه های مدرسه افتادم. با مرحوم شهید قدوسی تلفنی تماس گرفتم این در زمانی بود که ایشان از طرف امام راحل، رضوان الله تعالی علیه، به عنوان دادستان کل انقلاب تعیین شده بودند.

ایشان گفتند:« خود شما مثل سابق برنامه مدرسه را ادامه دهید. من دیگر فرصت اداره مدرسه را ندارم. اگر مایل باشید از برخی طلاب مدرسه نیز کمک بگیرید و بنده هم آماده همکاری هستم.»

چند نفر را اسم بردند که آنان می توانند با شما همکاری نمایند. آنان افرادی بودند که من از قبل با آنان آشنایی داشتم؛ از این روی موافقت کردم. برنامه مدرسه کما فی السابق ادامه پیدا کرد.

پس از چند سال، روزی به مدرسه رفتم، دیدم طلاب مدرسه افراد هستند. به نظر من عده ای از آنان برای طلبگی صلاحیت نداشتند. بیشتر طلاب مدرسه را برادران افغانی تشکیل می دادند که حدود چهل یا پنجاه نفر بودند.

علاوه بر این، متصدیان مدرسه، با شورای مدیریت حوزه همکاری نمی کردند.

من عقیده داشته و دارم که باید برای طلاب خارجی مدارس خاصی وجود داشته باشد، گر چه آنان نیز همانند طلاب ایرانی، طلبه و محترمند. از این روی به این آقایان گفتم: ما انقلاب کرده ایم و روستاها، قرأ و شهرستانهای ایران، به روحانب لایق و تحصیل کرده نیاز دارد و این مدرسه، مخصوص طلاب ایرانی است. برای طلاب خارجی، مدارس مخصوصی وجود دارد که در آن جا می توانند تحصیل کنند.

معتقد بودم و هستم که همکاری با شورای مدیریت حوزه امری است لازم و باید صمیمانه همکاری لازم را بنماییم.

این نواقص را به آقای محمد رضا طباطبایی، از طلاب قدیمی مدرسه، که مسؤولیت اصلی مدرسه بر عهده ایشان بود در تماس تلفنی گفتم و نارضایتی خویش را از نحوه ادامه مدرسه به اطلاع ایشان رساندم.

در همین زمان، متوجه شدم که غیر از ایشان، آقای شیخ حسن ابراهیمی، که وی هم از طلاب قدیمی مدرسه بود، در امور مدرسه با ایشان همکاری می کند. طلاب افغانی نیز، با توصیه ایشان به مدرسه راه پیداکرده بودند. پس از مشاهده این نواقص، به آقای محمد رضا طباطبائی گفتم: باید خودم نظارت کامل بر جریان مدرسه و پذیرش طلاب داشته باشم. تا افراد ناشایست و ناباب و احیاناً منحرف و از گورهکهای چپی یا راستی، وارد مدرسه نشوند.

نباید به مدرسه بیایید و دخالت در امور مدرسه داشته باشید! بالاخره ناچار شدند با من همکاری کنند. البته مخفی نماند قبل از این، از دور بر برنامه ها و امور جاری مدرسه نظارت داشتم. مهمتر، اطمینان کامل به حضرت حجه الاسلام شهید قدوسی داشتم؛ از این روی، کمتر در امور مدرسه دخالت می کردم.

امّاپس از مشاهده اداره غیر صحیح و مشی نادرست اداره کنندگان، ناچار شدم دخالت کنم وگرنه هوس اداره مدرسه را نداشتم، بلکه صرفا، برای جلوگیری از وضع نابسامان مدرسه مصمم بر دخالت مستقیم شدم.

ورود طلاب و برنامه مدرسه را با امتحان ورودی و مصاحبه حضوری به دقت کنترل می کردم. کتابخانه عمومی مدرسه، که مدتی بود فعالیت نداشت، به جریان انداختم و کتابهای نفیس و فراوانی برای آن تهیه کردم.

هفته ای یک جلسه برگزار و مطالب لازم در آن جلسه مطرح و تصویب و به اجرأ گذارده می شد.

این روش، ظاهراً، با سلیقه آقایان تنافی داشت و تصمیم به رفتن، اسباب و امکانات مدرسه را به مدرسه ای دیگر منتقل کردند.

صندلی، یخچال، فتوکپی، زیلوهای ۷۲ حجره، کتابهای کتابخانه عمومی مدرسه، که در حدود سه هزار جلد می شد و… شبانه از ساعت ۱۱ تا ۲ بعد از نصف شب، با یک برنامه طرح شده و هماهنگ و دقیق از مدرسه خارج و آنها را مصادره نمودند. تمامی اثاثیه رابه مدرسه شهیدین منتقل کردند.

به این ترتیب، برای اوّلین بار، در طول هزار و چهار صد سال دوره اسلام، در بطن حوزه، به یک مدرسه علوم دینی شبیخون زدند و به قداست آن تجاوز و اهانت کردند. به مهد انقلاب بودن آن حرمتی نگذاشتند.

مدرسه ای که قبل از انقلاب، سالیان متمادی برای تربیت طلاب انقلابی و ضد طاغوت زحمت کشیده بود. شاهد بر این گفتار، طلاب انقلابی و فعّالی است که پس از انقلاب در اداره نهادهای انقلاب، نقش عظیمی داشته و دارند. اساتید این مدرسه، از مجریان اصلی و دلسوزان جامعه انقلابی ایران بوده و هستند.

انتظار این بود که پس از انقلاب، نسبت به این مدرسه که تمام امکاناتش را در اختیار انقلاب و پیشرفت آن گذارده است تفقد کنند که متأسفانه چنین نشد، بلکه برخی حرمت آن را زیر پا گذاردند و در حقیقت به انقلاب اهانت نمودند.

به هر حال، ما پس از این واقعه، با همکاری شورای محترم مدیریت حوزه، مدرسه را از نو سامان دادیم. و بحمد الله الآن با آرامش کامل، برنامه های مدرسه، هماهنگ با برنامه های شورای مدیریت شورای مدیریت حوزه، ادامه دارد.

در این لا به لا، حقایق تلخ و شیرین زیادی وجود دارد که برای طلانی نشدن مطلب، بیان آن ها را به فرصت های دیگر موکول می کنیم.

حوزه: کیفیت پذیرش طلاب، چگونه و بر چه اساسی بود/

# قبل از انقلاب، پذیرش طلاب، به طور مستقل با مراجعه داوطلبین به مدرسه انجام می گرفت.

داوطلبین، حداقل باید دارای مدرک سوم راهنمائی می بودند که با امتحان ورودی و آزمایش هوش، پذیرفته می شدند. علاوه، مصاحبه حضوری برای آگاهی دقیق از وضع خانوادگی، استعداد، احراز سلامت جسمی و روانی، آگاهی از انگیزه و هدف در انتخاب علوم دینی و ورود به سلک روحانیت، احراز عدم وابستگی به گروههای منحرف و… انجام می شد. پس از این آزمایشها و آگاهیها، داوطلب باید تضمینی از سوی دو نفر از بزرگان و اساتید معروف حوزه جهت تأیید جهات اخلاقی بیاورد، پس از پذیرش، تا سه ماه نیز، به طور موقت و آزمایشی مشغول به درس می شد. در این مدت، بر آورد می شد که آیا استعداد کافی برای تحصیل علوم دینی و روحانی شدن دارد یا خیر؟ اگر نداشت، عذرش خواسته می شد.

حوزه: بفرمائید که افراد پذیرفته شده، چه مدتی تحت پوشش مدرسه می بایست باشند؟

# قبل از انقلاب، برنامه شانزده سال بود که طبق این برنامه، افراد می بایست، تا حد صاحب نظر شدن، تحت برنامه باشند.

پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح، یعنی هشت سال، اگر در روستا شهرستانی نیازبه تبلیغ بود، اعزام می شدند.

طلابی که دوره های مدرسه را می گذراندند و در درس خارج شرکت می کردند، پنجشنبه ها یاداشتهای آنان، توسط استادشان بررسی می شد و مدرسه در جریان کار آنان، از این طریق، قرار می گرفت، ولی پس از انقلاب و همکاری با شورای مدیریت، برنامه مدرسه تغییر یافته است.

حضرت آیه الله حاج آقا فاضل لنکرانی از من خواستند که برنامه مدرسه و کیفیت آن با برنامه تدوینی حوزه ومدارس دیگر هماهنگ باشد. از این روی، مقرر شد که طلاب طبق برنامه شورای مدیریت، تا شش سال تحت پوشش مدرسه قرار بگیرند. در این مدت، دو جلد شرح لمعه را باید به اتمام برسانند و سپس در امتحان عمومی حوزه شرکت کنند و به گونه آزاد، به تحصیل در حوزه ادامه دهند.

حوزه: چه علوم و موضوعاتی در مدرسه تدریس می شود و متون آنها چیست؟

# قبل از انقلاب، موادّ درسی مدرسه عبارت بود از: صرف، نحو، منطق، معانی بیان، علم اصول، فقه، فلسفه، علم کلام و عقاید اسلامی.

کتابهای مربوط به این دروس عبارت بودند از امثله، صرف میر، تصریف، عوامل فی النحو (عوامل ملا محسن) هدایه، صمدیه، منطق کبری از جامع المقدمات و کتاب سیوطی، حاشیه ملا عبدالله، منطق مظفّر، مغنی باب اوّل و باب رابع،

مختصر المعانی، معالم الاصول، لمعتین، رسائل، مکاسب، کفایتین، شرح تجرید، عقاید الامامیه و بدایه و نهایه.

مرحوم علامه طباطبایی، دو کتاب: بدایه و نهایه را به تقاضای مرحوم شهید قدوسی، برای تدریس فلسفه در این مدرسه نوشت

ند. پس از انقلاب نیز، همین کتابها با مختصر تغییری، مثلا به جای «مغنی» «تهذیب المغنی» و نظیر آن در برنامه آموزشی قرار گرفت.

حوزه: آیا برنامه های جنبی دیگری در برنامه آموزشی مدرسه گنجانده اید؟ این برنامه ها چه نقشی در تحول و ترقی محصلین ایفا کرده است؟

# قبل از انقلاب، در برنامه مدرسه دروس جنبی زیادی وجود داشت، از قبیل: زبان انگلیسی، محاوره عربی، آیین نگارش، علوم طبیعی، تاریخ اسلام، عقاید، اخلاق، قرائت و تجوید قرآن.

قرائت و تجوید، توسط استادان مجرّب در این فنّ، مثل مرحوم شیخ قدرت الله قارائی تدریس می شد و هم اکنون نیز، این درس ادامه دارد و برادر عزیزمان آقای شهیدی عهده دار این درس می باشند.

آیین نگارش، قبل از انقلاب توسط آقای آیه اللهی، از دبیران مجرّب قم، تدریس می شد و بعد از انقلاب، مدتی متوقف شد، ولی اکنون، به خاطر نیاز شدید طلاب به این درس، در برنامه مدرسه گنجانده شده است.

درسهای علوم طبیعی، زبان انگلیسی، تاریخ اسلام و محاوره عربی پس از انقلاب، به خاطر تراکم دروس تدریس آنها به گونه تخصصی در مدارس تحت پوشش آموزشی و پرورش و برخی از نهادهای حوزوی، در برنامه مدرسه گنجانده نشد.

بدون تردید، این برنامه های جنبی اگر خوب اجرا گردد و طلاب با آن به خوبی آشنا شوند، در آمادگی طلاب و پاسخ گوئی به نیازهای جامعه و گفتگو با طبقه روشنفکر، دانشجو و… بسیار مؤثر است و در ارشاد و هدایت جامعه سهم به سزایی دارد.

حوزه: چنانچه در انتخاب متون درسی و روش تدریس، ابتکار با شیوه مخصوصی دارید بیان کنید/

# سعی ما بر آن است و به اساتید محترم مدرسه نیز تأکید می کنیم، حتی المقدور دروس: صرف، نحو، منطق و… را به صورت دسته بندی و بر روی تخته سیاه، به طریق سمعی و بصری به محصلان آموزش دهند و به

دانشجویان توصیه نمایند درس را، حتماً، از پیش مطالعه کرده باشند. ضمناً حدود ده دقیقه قبل از درس یا بعد از آن، و یا ساعات فوق العاده ای برای پرسش و پاسخ و کار بر روی درس اختصاص دهند. امتحان هفتگی، از متون درسی که در طی هفته خوانده شده، توسط استاد، جز برنامه های اصلی مدرسه است. نمرات آن با امتحان نیمه سال تحصیلی جمع بندی می شود و معدل نیمه سال را تشکیل می دهد.

حوزه: مدرسه، نسبت به معیشت و شهریه محصلان چه تعهداتی دارد؟

# مدرسه از همان ابتدای تأسیس، مبلغی به عنوان کمک هزینه تحصیلی به طلاب پرداخت می نماید. منتهی این شهریه قبل از انقلاب، طبق قرار داد مکتوب بین طلاب و مرحوم شهید قدّوسی بود که ضمانت تحصیلی طلاب در آن قید شده بود. مبلغ اعطایی به طلاب مختلف بود. آن زمان، سطح آن به دو هزار تومان می رسید و اجاره منزل متأهلین نیز، علاوه بر شهریه، پرداخت می گودید.

بعد از انقلاب نیز، از طریق حوزه و مراجع عظام، شهریه برای طلاب مجرد و معیل مقرر شده است: به مجردان حدود یک هزار و پانصد تا دو هزار تومان و افراد معیل سه تا چهار هزار تومان ضمناً، مدرسه، یک نوبت غذای گرم به طلاب می دهد که مقدار کمی از هزینه آن را خود طلاب می پردازند و بیشتر آن از مدرسه و توسط افراد خیّر تأمین می گردد.(البته این برنامه قبل از انقلاب هم بود) شورای مدیریت حوزه در این امور هیچ گونه دخالتی ندارد.

حوزه: ارتباط مدرسه، با مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، در چه حدّ است/

# همان گونه که اشاره شد، من مایل بودم با حوزه و شورای محترم مدیریت مدیریت همکاری نزدیک داشته باشم. یکی از علل اختلاف من با چند تن از محصلین، این مدرسه، که بعد از انقلاب، مدتی اداره مدرسه به عهده آنان بود، این بود که آنان نمی خواستند با شورای مدیریت حوزه همکاری کنند و من بدان علاقه مند بودم.

ارتباط مدرسه با شورای محترم مدیریت حوزه، در حدود پذیرش طلاب است.

طلاب پس از پذیرش در شورا و امتحان و نام نویسی و تشکیل پرونده، به مدارس معرفی می شوند. بعد از معرفی، مدرسه این اندازه اختیار دارد که از معرفی شدگان، افراد را گزینش کند.

مخارج گوناگون مدرسه، از قبیل: حقوق پرسنلی، اساتید و برخی از مخارج متفرقه ضروری توسط شورا تأمین می گردد که بدین وسیله از شورای محترم مدیریت تشکر می کنم.

ولی انتظارات ما از شورای محترم مدیریت حوزه، بیش از اینهاست. ما با صداقت کامل و نیّت پاک و جدّیت زیاد به امر تربیت طلاب مشغول هستیم. آنان نیز باید با سعه صدر به ما پاسخ دهند.

کسانی که در رأس مسؤولیت مدیریت بخش مدارس قرار می گیرند، باید افراد با تجربه باشند و به جای اصلاح و ایجاد نظم، ایجاد بی نظمی ننماید. باید برنامه ها و امور محوله و برخورد با مدارس و مسؤولان آن سیستماتیک باشد. یعنی هر کسی مسؤولیتی قبول می کند برنامه جدید و افکار تجربه نشده، که در جائی پیاده نگردیده است، ارائه ندهد و تجربه های غیر مفید، دوباره تجربه نگردد که باعث هرج و مرج و بی نظمی می شود.

طلاب و اساتید، از حوزه و مسؤولان محترم حوزه، بخصوص شورای مدیریت حوزه، انتظار دارند که کاری کنند که برنامه جدید و افکار تجربه نشده، که در جائی پیاده نگردیده است، ارائه ندهد و تجربه های غیر مفید، دوباره تجربه نگردد که باعث هرج و مرج و بی نظمی می شود.

طلاب و اساتید، ازحوزه و مسؤولان محترم حوزه،بخصوص شورای مدیریت حوزه، انتظار دارند که کاری کنند که برنامه های حوزه و مدارس روبه کمال و اتقان در حرکت باشند و مدارس را با مدیریتی صحیح و با استفاده از مدیران باتجربه و مدبر اداره کنند. آمادگی و استعداد طلاب رادرک کنند و به تربیت آنان اهمیت بدهند؛ زیرا مسأله تربیت طلاب، یعنی تربیت رهبران جامعه.

ضروری است برای این سرمایه عظیم و ارزشمند، و کیفیت دروس و مقدار آن و کتب درسی و کیفیت تدریس و… سعی و تلاش مناسب انجام گیرد.

باید دست مدیران لایق، با هوش و فعال در انجام برنامه ها باز گذارده شود. این مدیران، یار و یاور و بازوی اجرایی قوی شورای محترم مدیریت حوزه هستند. ممکن است گفته شود برخی از مدیران، کارهایی بر خلاف مقررات واقعی و حقیقی تربیت طلاب و نقایص دیگری مربوط به اداره امور مالی و کیفیت انتخاب استاد دارند. در عین حال، که برخی از این ایرادها را می پذیرم، معتقدم: بعد از بررسی و تحقق و حتی برگزاری کلاسهای تخصصی برای تربیت مدیران لایق، اگر دیدند مدیر یا مدیرانی ایده آل نیست، بدون تأمل آنان را کنار بگذارند و افراد لایقی را جایگزین نمایند. نه اینکه به بهانه این که برخی از مدارس، دارای مدیران لایقی نیستند، همه چیز را در انحصار خود در آورند و خود را به زحمت بیفکنند ومسیر حقیقی و واقعی اداره مدارس را منحرف سازند.

اخیراً بخش مدیریت مدارس، به مسئولان مدارس فشار آورده که نباید دو درس پشت سر هم قرار بگیرد. و در این بسیار جدی است! در حالی که گاهی ضرورت اقتضا می کند که دو درس پی در پی تدریس شود. استاد واقعاً از عهده درس به خوبی بر می آید و طلاب نیز به این امر رضایت دارند واز طرفی بعضی اساتید متبحّر، وقت دیگری ندارند.

میفرمایند استاد دیگری برگزینید. مگر انتخاب استادی که بتوان پاسخ کار آسانی است؟

چه بسا استاد منتخب و یا استادی را که از طرف بخش مدیریت مدارس معرّفی شده است، طلاب از جهت بیان و روش و شیوه تدریس نمی پسندند، گر چه سواد کافی برای تدریس دارد و حتی امتحان نیز از ناحیه شورا از او به عمل آمده است.

از طرفی، ساعات آغازین روز، از صبح تا ظهر، ذهن آماده تر برای پذیرش مطالب است و هر چه به طرف ظهر و بعد از ظهرپیش می رود وقت چندان مناسبی برای تدریس نیست. در تمام مراکز علمی دنیا، درسها، با فاصله ده دقیقه تا یک ربع، پشت سر هم قرار می گیرد. در ایران خودمان مراکز فرهنگی، اعم از ابتدایی، متوسطه دانشگاهها، قبل از ظهر و بعد از ظهر، با فاصله اندک، درسها پشت سر هم قرار می گیرند و هرگز از این جهت اشکالی نبوده است.

علاوه بر این، لازم است روابط بین مدیریت بخش مدارس با مدیران مدارس و طلاب هرچه قوی تر گردد. این رابطه از طرف مدیران وقتی تحقق می یابد که احساس کنند برنامه ها روبه کمال و اداره مدیریت بخش مدارس قوی تر از پیش می باشد. و از سوی مسؤولان مدیریت بخش مدارس نی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.