پاورپوینت کامل مبانی فـقـهـی محقق اردبیلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبانی فـقـهـی محقق اردبیلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی فـقـهـی محقق اردبیلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی فـقـهـی محقق اردبیلی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۰

۱ . اصل سهولت

شخصیت گرانقدری چونان محقق اردبیلی بی نیاز از توصیف و تمجید است. بر تارک قداست و تحقیق نام وی چون آفتاب عالمتاب می درخشد و رهروان سلوک علمی و معنوی ر شیوه رفتن می آموزد.

در این سلسله مقالات فقط نگاهی به مقام فقهی او انجام می گیرد تا پیروان خط فقاهت دریابند که بزرگان و قائدان شیوه اجتهاد چه روشی را پیمودند و ازچه طریقی گـذر کردند.

در این نوشته توجّه حضرت ایشان به قاعده ای بس مهم در شریعت گزارش می شود. این مجموعه نشان می دهد که چگونه درک اجزاء شریعت جز با فهم روح دیانت ممکن ومیسر نیست و قواعد عام و کلیدی دین نقشی اساسی در استنباط داشته و دارند.

اصل سهولت از عام ترین و اصلی ترین قواعد دینی است. بازگو کننده روح دیانت و شریعت است. بااندک نظاره ای می توان پرتوی آن را در اجزای متفرّق احکام شرعی دید و صحت این کلام را که شریعت محمدی دیانت سهله و سمحه است اعتراف و تأیید کرد. مقایسه دیانت اسلام با احکام شرایع گذشته توجّه به احکام خاص امتنانی چون: تیمم وضوی جبیره و… توجّه به تأکید شریعت براجرای احکام به سهل ترین شکل ممکن مذمت وسواس و احتیاط های مخلّ به نظام اجتماعی و دهها مقوله دیگر تمام حکایت از آن دارند که شریعت اسلامی بر مبنای اصل سهولت در تشریع و اجربنا نهاده شده است.

دراین میان گروههایی می کوشند که دین ر از این هویت نهی کنند و مکتب را با چنان قیودی درهم پیچند که نتیجه ای جز کاهش رغبت به مذهب ر درپی نخواهد داشت.

نوشتار ذیل می تواند در این گونه نگرش تاٌملاتی بیفکند و شاید تجدید نظری را بیافریند.

به راستی از تأکید شخصیتی چون محقق اردبیلی بر اصل سهولت نمی توان به سادگی گذر کرد و یا موارد مکرر یاد کردهای ایشان را از این اصل به تفسیر و تأویل سپرد. امّا در پیشگفتار بحث سزاست که اشاراتی به مبانی و قلمرو این اصل صورت گیرد.

مبانی اصل سهولت

قاعده سهولت گرچه مذاق اصلی شریعت شمرده شده امّا بحثی کافی و شایسته درباره آن صورت نگرفته است. تقریب تمامی موٌلفان آن را به بداهت خویش واگذاشته اند و یا آن را با قاعده نفی حرج یکسان انگاشته و تمرکز ذهنی خویش را به آن قاعده معطوف داشته اند.

در این مقال اجمالی از مبانی و ادله قاعده سهولت ارائه می شود و سپس مقتضای مفاد ادله و تفاوت آن با دیگر قواعد مشابه چون: قاعده نفی حرج بررسی می شود.

آیات: در قرآن آیات متعددی درباره اصل یاد شده مشاهده می شود که در این میان دو آیه از صراحت بیشتری برخوردارند:

آیه اول:

(شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن. هدیً للناس وبیّنات من الهدی والفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و مَن کان مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر یرید الله بکم الیسر ولایرید بکم العسر ولتکملوا العدّه ولتکبّروا الله علی ما هدیکم ولعلّکم تشکرون).

( ماه رمضان ماهی که قرآن در آن برای هدایت وراهنمایی مردمان و جداسازی حق از باطل نازل شده است پس هر کس ماه را درک کند باید روزه بدارد وهر کس بیمار یا مسافر باشد به همان تعداد روزهای دیگری را روزه بگیرد. خد خواستار آسایش شماست ونه سختی و باید که آن تعداد را کامل کنید و خدارا به بزرگی یاد کنید و سپاس گویید.)

از جمله: (یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر) استفاده اصل سهولت شده است که نظام دینی بر مبنای قاعده سهولت شکل گرفته و بایستی در اجرای آن نیز ازاین اصل پیروی شود.

تبیین استدلال ر می توان با توضیحات ذیل دریافت:

* لغویان (یسر) را به معنای (سهولت) گرفته اند. به ثروت و فراخی زندگی (یسار) گفته اند; زیرا در شرایط رفاه و ثروت کارها سهل و آسان می شود. ۱

* جمله (یرید الله بکم الیسر….) را نمی توان در مورد (روزه مریض و مسافر) محدود و محصور کرد بلکه بیان قانونِ عامّی است که برمثالهای مذکور تطبیق شده است. سیاق آیه و ذوق متعارف شاهدی قوی براین مدعاست. از این رو نمی توان نظر کسانی را پذیرفت که جمله مورد نظر را در حدّ مورد روزه مریض و مسافر خلاصه کرد ه اند و آن را بیان قانون عام و کلّی بنگاشته اند.

به عنوان نمونه در مجمع البیان می خوانیم:

(یرید الله بکم الیسر ای فی الرخصه للمریض والمسافر اذ لم یوجب الصوم علیهما وقیل یرید الله بکم الیسر فی جمیع امورکم.)۲

مراد از یریداللّه تجویز افطار برای مریض و مسافر است. برخی گفته اند: خداوند سهولت را در جمیع موارد و کاره خواسته است.

جمله فوق نشان می دهد که راٌی مرحوم طبرسی همان دیدگاه اوّل است که اختصاص جمله به روزه مریض و مسافر باشد; زیرا وی دیدگاه دوّم را با تعبیر: (قیل) که نشانه نـارضایتی از آن است بیان داشته است.

از تفسیر تبیان شیخ طوسی نیز می توان تمایل به دیدگاه فوق را دریافت:

(الیسر المذکور فی الایه الافطار فی السفر فی قول ابن عباس ومجاهد وقتاده والضحاک والعسر الصوم فیه وفی المرض.)۳

مراد از (یسر) افطار در سفر است; مطابق دیدگاه ابن عباس مجاهد و قتاده و ضحاک در نتیجه عسر به معنای روزه گرفتن در حال سفر و مرض است.

همان گونه که درابتدای کلام اشاره شد اختصاص جمله: (یرید الله بکم الیسر…) به روزه مریض و مسافر چندان موجّه نمی نماند. لحن و سیاق آیه از این نکته حکایت دارد که جمله در مقام تعلیل و بیان قانونِ کلّی است. به این نکته عامّه مفسران و فقیهان اشاره کرده اند. از آن جمله:مرحوم فاضل جواد کاظمی در مسالک الافهام که درباره آیات احکام نگاشته اند در تفسیر آیه آورده اند:

(یرید الله بکم الیسر ای یرید ان یسیر علیکم فی احکامکم.)۴

مراد آن است که دراحکام و مقررات شرعی تان با سهولت و آسانی با شما رفتار شده است.

همچنین ابوحیان اندلسی در تفسیر البحر المحیط می نویسد:

(بنابراین در عموم آیه افطار مریض و مسافر که بحث پیشین آیه بوده داخل است…)

از علی (ع) و ابن عباس و ضحاک ومجاهد روایت شده است که: مراد از (یسر) افطار در سفر ومراد از (عسر) روزه گرفتن در حال سفر است. ولی می توان تفسیر آنان را به (تمثیل) باز گرداند که برای قانون کلی و عام مثالی آورده اند و این مثال مناسب است; زیرا بخش پیشین آیه دراین مقوله است.)۵

در روایات اهل سنت و شیعی مشاهده می کنیم که در موارد متعددی به این آیه استشهاد شده است و از آن جمله در بحث روایی به روایت علل الشرایع اشاره خواهیم داشت که امام(ع) در بیان فلسفه وقت نمازعصر به این آیه تمسک فرموده اند. این مطلب نشانگر آن است که امامان شیعه(ع) برداشتی عام و نه موردی از این آیه داشته اند.

بنابراین بخش مربوط از آیه در بیان قاعد ای کلی و عام خواهد بود و نه مخصوص مورد روزه. مرحوم طبرسی در تفسیر جوامع الجامع خویش که درزمانی متأخر از مجمع البیان نوشته اند همین دیدگاه را پذیرفته اند و اظهار داشته اند:

(ای یرید ان یسیر علیکم ولا یعسر وقد نفی عنکم الحرج فی الدین وامرکم بالحنیفه السمحه التی لاامر فیها ومن جمله ذلک ما امرکم بالافطار فی السفروالمرض.)

* نکته دیگر آن است که: در آیه شریفه آمده است: (یرید الله بکم الیسر) این مفاد نشاندهنده آن است که (اصل سهولت) رخصت نیست بلکه قانونِ الهی است. از این رو سرپیچی از تسهیلات مقرّر و واداشتن خویش به انحراف از طریق سهل و آسانِ شریعت خلاف رضایت و خواسته الهی است.

در تفسیر صافی در ذیل آیه شریفه از پیامبر(ص) نقل شده است که:

(افطار و قصر در سفر هدیه الهی به امت اسلامی است و کسانی که آن را ترک کنند هدیه خداوند را ردّ کرده اند.)۶

این روایت گرچه در مورد مثال آیه است (افطار و قصر در سفر) امّا به اعتبار عمومِ تعلیل آیه به تمامی احکامی که بر مبنای اصل سهولت جعل و تشریع شده اند قابل تعمیم و گسترش است.

از مجموع نکات سه گانه می توان مطالب ذیل را استفاده و برداشت کرد:

۱ . جمله (یرید اللّه بکم الیسر) از اصل سهولت در شریعت حکایت دارد.

۲ . جمله مذکور بیان قانون عام وکلی است.

۳ . اصل سهولت قانونِ الهی است و نه امری قابل تغییر.

آیه دوم:

(یرید اللّه ان یخفّف عنکم وخلق الانسان ضعیفاً.)

خد خواستار تخفیف و سهولت بر شماست که انسان ضعیف آفریده شده است.

استدلال به آیه فوق در پرتوی نکات ذیل قابل دریافت است.

۱ . آیه از قانون واصل کلی سخن می گوید که خداوند آسانی و سهولت و تخفیف را نسبت به آدمیان خواسته است. از این رو برخی از مفسران مفاد آن را همچون آیه پیشین دانسته اند. گرچه از گروهی نقل شده است که آن را با آیات پیشین که از جواز ازدواج با کنیز سخن می گویند در ارتباط دانسته اند.

از طاووس و مجاهد نقل شده که مراد تسهیل در امر ازدواج باتشریع و ترخیص نکاح با کنیزان است.۷ قرطبی آن را از ابن زید نیز نقل می کند۸ و فخر رازی مقاتل رانیز هم راٌی با این دیدگاه می شمرد.۹

طبری همین دیدگاه را می پذیرد و اظهار می کند:

(یرید الله ان یسیر علیکم باذنه لکم فی نکاح الفتیات الموٌمنات اذا لم تستطیعوا طولاً لحره)۱۰

خداوند خواسته است که با اجازه ازدواج با کنیزان موٌمن (در شرایط عدم امکانات ازدواج با زن آزاد) بر مسلمانان آسان بگیرد.

ولی ظاهرا ً این آیه نیز مثل آیه پیشین از قانون عام وکلی سخن می گوید و تعلیلی برای حکم آیات پیشین به شمارمی آید. قرطبی همین وجه را انتخاب کرده است:

(وقیل هذا فی جمیع احکام الشرع وهو الصحیح)۱۱

در تفسیر آیه گفته اند که آیه مربوط به تمامی قوانین شریعت است. واین دیدگاه صحیح و حق است. همچنین موٌلفِ روح البیان می نویسد:

(ما فی عهدتکم من مشاق التکالیف فلذلک شرع لکم الشرعه الحنیفیه السمحه السهله ورخص لکم فی المضایق کاحلال نکاح الامه وغیره من الرخص.)۱۲

خداوند بر عهده تان تکالیف سخت و دشوار ننهاد; از این رو دیانتی به دور از افراط و تفریط و آسانگیر برایتان قرار داد و در سختیه مانند: حلّیت ازدواج با کنیر و امثال آن راه را بر شما باز نهاد در مجموع می توان از سیاق آیات اطمینان یافت که آیه مورد نظر درباره قانون عام و کلی سخن می گوید همان گونه که دو آیه پیشین (۲۶ و ۲۷) نیز از مسایل عام و کلی و قابل انطباق با مورد کلام سخن گفته اند.

۲ . همان گونه که در آیه پیشین گذشت تعبیر: ( و یرید الله ان یخفف) حکایت از قانونِ الهی دارد و تکلیفی که تبدیل وتغییر آن روا نیست.

روایات:

احادیث متعددی از طریق اهل سنت و شیعه درباره اصل مورد سخن آمده است. در این مقام یاد کرد برخی از آن روایات می تواند به اثبات اصل و نیز تصویر کاملتر از آن یاری رساند.

در این مقام در ابتدا روایاتی را که از طریق اهل سنت ذکر شده است ذکر می نماییم. هرچند برخی ازآن روایات به گونه ای در کتب شیعی نیز راه یافته اند.

۱ . عن عروه التمیمی قال: سأل الناس رسول الله(ص) هل علینا حرج فی کذا؟ فقال: ایها الناس دین الله یسر ثلاثاً یقولها.

مردمان از پیامبر پرسش کردند که آیا ما بایستی در این مسأله (فاقد) خود را به مشقت بیفکنیم؟ پیامبر فرمود: دین و شریت الهی سهل و آسان است (و آن را سه مرتبه گفت.)

۲ . عن انس: ان رسول الله قال: یسّروا ولا تعسّروا وسکنّوا ولا تنفروا.

پیامبر فرمود: آسان بگیرید و سخت گیری نکنید. مایه سکون و آرامش باشید و مردمان را از دیانت فراری ندهید.

۳ . قال رسول الله (ص): ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق

پیامبر فرمود: این دین محکم است. به ملایمت درآن پیش بروید.

۴ . عن ابی ذر عن النبی (ص) قال: الاسلام ذلول لایرکب الا ذلولاً.

پیامبر: اسلام آسان و راهوار است و جز با انسان آسانگیر و راهوار کنار نیاید.

۵ . ان رسول الله (ص) قال: لاتشدّدوا علی انفسکم فانما هلک من کان قبلکم بتشدیدهم علی انفسهم وستجدون بقایاهم فی الصوامع والدیارات.

پیامبر: بر خودتان سخت نگیرید. پیشینیان تان به همین خاطر نابود شدند بقایای آنان ر در صومعه ها می بینید.

۶ . ان رسول الله (ص) قال: ان الله یحبّ ان توٌتی رخصه کما یحب ان توٌتی عزائمه.

پیامبر فرمود: خداوند می پسندد اموری که برای سهولت مقرر کرده است انجام یابد همان گونه که انجام تکالیف الزامی خویش ر می طلبد.

۷ . سئل النبی (ص) ایّ الادیان احب الی الله؟ قال: الحنیفیه السمحه.

از پیامبر پرسیدند که این شریعت ر خداوند دوستتر می دارد؟ فرمود: دیانت به دو راز افرط و تفریط و سهل وآسانگیر.

۸ . پیامبر (ص) هنگامی که (معاذبن جبل) و (ابو موسی اشعری) را به یمن فرستاد فرمود.

بشّرا ولاتنفّرا ویسّرا ولاتعسرا.۱۳

به مردم امید دهید و آنان ر از دین فراری ندهید. با سهل گیری عمل کنید و سخت گیری نکنید

روایات فوق بعضاً در مورد اصل شریعت و دیانت و بعضی دیگر در مورد اجرای شریعت وارد شده است و در مجموع حکایات از آن دارد که روح شریعت اسلامی با آسانگیری و پرهیز از سخت گیری قرین و همراه بوده است. روایات شیعی نیز همین سیاق و شیوه را تعقیب می کنند. از آن جمله:

۱ . پیامبر به عثمان ابن مظعون فرمود:

(یا عثمان: لم یرسلنی الله بالرهبانیه ولکن بعثنی بالحنیفیه السمحه اصوم واصلّی والمس اهلی فمن احب فطرتی فلیستن بسنتی.)۱۴

خداوند من را به رهبانیت دعوت نکرد بلکه من را با دیانتی به دور از افراط و تفریط و سهل و آسانگیر مبعوث ساخت. من خود نماز می خوانم و روزه می گیرم و با همسرم ارتباط دارم. آن که خوی من را می پسندد بایستی شیوه من را برگزیند.

۲ . عن ابی عبدالله فی حدیث:

(المحمدیه السهله اقام الصلوه وایتاء الزکاه وصیام شهر رمضان وحج بیت الحرام والطاعه للامام واداء حقوق الموٌمن.)۱۵

شریعت محمدی که سهل و آسان است عبارت است از: نماز خواندن زکات دادن روزه گرفتن حج پیروی از امام وادای حقوق برادران دینی.

تعبیر امام نشان می دهد که چگونه اصل سهولت در شریعت اسلامی مسلم فرض شد. و دیانت اسلامی را در قالب قوانینی کلی و مشخص و به دور از اغلاق و پیچیدگی معرفی گشته است.

۳ . در روایت (علل الشرایع) نقل شده است.

(اگر بپرسند که چرا خداوند نماز عصر را میان ظهر و مغرب تشریع فرمود و نه دربین صبح و ظهر و یا عشا و صبح؟

پاسخ آن است که… عموم مردم در ابتدای روز درگیر تجارت و معاملات و رفع احتیاجات زندگی و باز کردن بازارها و… هستند و خداوند نخواست که مردم رااز طلب معاش باز دارد و مصالح دنیوی آنان رامختل سازد. از سوی دیگر عموم مردم نمی توانند شب را بیدار باشند و توان آن را ندارند که مواظب وقت آن باشند (اگر نماز مذکور میان عشا و صبح تشریع می شد) بنابراین خداوند بر آنان تخفیف داد و آن را در شدیدترین و سخت ترین اوقات تنها و بلکه آن را در مساعدترین وقت قرار داد که او فرمود:

یرید الله بکم الیسر ولایرید بکم العسر)۱۶

قلمرو اصل سهولت

گروهی از عالمان دینی قاعده سهولت را مرادف قانون نفی عسرو حرج انگاشته و در موارد متعدّد آن را به جای یکدیگر بکار برده اند. بررسی ادله یاد شده در مبنای اصل سهولت نشان می دهد که چنین تصوری نادرست می نماید.

عمده ترین تفاوتهای قاعده سهولت و قاعده نفی حرج را در محورهای ذیل می توان جستجو کرد:

۱ . اصل سهولت از آن حکایت دارد که در نظام دینی تمامی قوانین با اصل سهولت همساز و هماهنگند. و اما قانون نفی حرج صرفا حکایت از آن دارند که تکالیف مشقت ساز در شریعت اسلامی برداشته شده اند. بنابراین رابطه قانون سهولت و اصل نفی حرج مشابه اصل برائت و اصل حلیت خواهد شد. طبق اعتقاد مشهور علمای شیعه در شبهات حکمیه و موضوعیه بعد از فحص اصالت البرائه قابل جریان است. مبنای اصل برائت ادله عامّی است که از رفع تکلیف در شرایط دست نیافتن به دلیل الزام کنند سخن می گویند در حالی که اصل حلیت بر مبنای روایات: کل شیٌ لک حلال…) است و فقط در محدوده ای خاص محصور و محدود است.

۲ . قاعده نفی حرج ناظر به ضرورتها و مشقتهای شخصی نیز هست و در سنجش حرج و مشقت معیار شخص مکلف است. اگر فردی نسبت به تکلیف خاص دینی به مشقتی می افتد آن تکلیف از او خواسته نخواهد شد. هرچند دیگری و یا دیگران هیچ گونه احساس مشقت و سختی نسبت به آن نداشته باشند. امّا در قانون سهولت ملاک سهولت نوعی است که احکام دینی بر مبنایی جعل شده اند که برای عامه مردم سهل و آسان است.

۳ . نفی تکالیف حرجی به اقتضای رحمت عامّه الهی است و امّا تشریع تکالیف براساس اصل سهولت به اقتضای رحمت خاص الهی بر امت محمدی(ص) است.

از جمله: (و ما جعل علیکم فی الدین من حرجٍ) همان دین واحدی را می فهمیم که تمامی انبیای الهی مبلغ آن بوده اند یعنی مفاد آیه شریفه: (ان الدین عندالله الاسلام). بنابراین تکالیف حرجی و مشقت آور در تمامی ادیان الهی منتفی بوده و رحمت عام الهی بربندگان خویش اقتضای آن بوده است. امّا سهولت تکالیف الهی ازویژگیهای شریعت خاتم انبیاست: (یریدالله بکم الیسر.)

به دیگر سخن نفی تکالیف حرجی مقتضای درک عقل از رحمانیت الهی است; امّا اصل سهولت امتنان الهی و لطف خداوندی برامت اسلامی است.

در پرتوی نکات یاد شده می توان به این جمع بندی دست یافت که اصل سهولت حکایت از رو ح و باطن شریعت اسلامی دارد که در تمامی احکام الهی رعایت سهولت و آسانی شده است. بنابراین در استنباط هر حکم شرعی و یا شیوه اجرای آن بایستی از این اصل به سادگی نگذشت و به آن توجه کرد. در فهم آیات و روایات در جمع بین روایات و یا تقدیم دلیلی بر دلیل دیگر اصل یاد شده کارگشا و موٌثر خواهد بود.

طرح یک سوٌال

دفاع از اصل سهولت در احکام دینی می تواند این شبهه را بیافریند که چگونه می توان این اصل را پذیرفت با آن که در شریعت پاره ای از تکالیف چندان سهل و آسان نمی نمایند؟ مشابه این سوٌال درباره قانون لاضرر و نیز قانون نفی عسر و حرج مطرح شده است.

برخی از عالمان دینی چنین گفته اند که: قانون نفی ضرر نفی حرج درباره احکامی وارد شده اند که ضرر ومشقت در موضوع آن اخذ نشده است و به تعبیری دیگر: احکامی که دارای دو حالت ضرری و غیر ضرری و یا حرجی و غیر حرجی هستند مشمول قواعد فوق خواهند بود مانند: نماز حج و… امّا احکامی که طبیعت آن با ضرر و مشقت قرین و همراه است چون: زکات جهاد و… خارج از دایره قواعد خواهند بود.

در صورت پذیرش پاسخ فوق می توان آن را به اصل سهولت نیز تعمیم داد. ولی حقیقت آن است که پاسخ فوق چندان با سیاق تعبیراتی چون: (لاضرر ولاضرار فی الاسلام) (ما جعل علیکم فی الدین من حرج) (یرید الله بکم الیسر ولایرید بکم العسر) و… سازگار نیست. ظاهر اولیه ادله فوق آن است که هیچ گونه قانون و تکلیف ضرری یا حرجی و یا متنافی با اصل سهولت دینی جعل نشده است و پاسخ فوق تاٌویلی بر این ظاهر می نماید.

در پاسخ سوٌال بایستی علاوه بر نگرشی کلی و دراز مدت اصل اساسی را در نظر گرفت:

۱ . ملاک در جعل مقررات و احکام کلی سهولت نوعی است ونه شخصی.

۲. ما سخن از تکالیف سهل و آسان داریم و آن را با تکالیف دشوار مقایسه می کنیم و نه با بی تکلیفی. همان گونه که در مقام تشبیه حکمران و یا معلّم می تواند مقررات و تکالیف سختی را بر شهروندان مقرر کند و یا تکالیف سهل و آسان. گرچه ممکن است همان تکالیف سهل و آسان را در مقایسه با بی تکلیفی سخت و دشوار قلمداد کنند. به دیگر سخن: ما پس از قبول وجود تکالیف و لزوم آن برای سعادت فردی و اجتماعی بشر معتقدیم که این تکالیف به سهل ترین نوع ممکن وضع و تشریع شده اند.

با توجه به دو اصل فوق کدام تکلیف الهی را می توان تکلیف غیر سهل و آسان باز شمرد؟ در محدوده واجبات عبادی مسلماً تکالیفی چون: نماز که در مجموعه شبانه روز دقایقی را به خود اختصاص می دهند تکلیف آسانی است. جهاد در شرایطی وضع و تشریع شده است که از لحاظ کمی وتواناییهای کیفی تناسبی برقرار باشد. روزه در شریعت اسلامی در سخت ترین شرایط آن ازنصف شبانه روز فزونی نمی گیرد. زکات تا مقداری عفو شده است و پس از آن درصدهای یک دهم و یک بیستم واجب است. حج در شرایطی واجب شده است که نه تنها استطاعت راه و تواناییهای مالی برقرار باشد بلکه در بازگشت از سفر نیز توان اداره زندگی را داشته باشد و بیش از یک بار در زندگی واجب نشده است و….

مقایسه احکام شریعت اسلامی و ادیان گذشته نیز روشن کننده صدق این ادعایند. در شرایع پیشین کیفیت تطهیر شکل روزه گرفتن و… به گونه ای بود که گرچه تکلیف مشقت زا نبود امّا چندان آسانی و سادگی نیز نداشت. بنابراین نبایستی بین تکلیف و بی تکلیفی مقایسه کرد بلکه پس از پذیرش اصل لزوم تکلیف که سعادت دنیوی و اخروی آدمی وابسته به آن است با دیدی منصفانه به قضاوت نشست. در این داوری پی خواهیم برد که نه در احکام عبادی و نه در احکام دیگر شرعی الزامات دینی در حداقل ممکن قرار داده شده اند. به گونه ای که انسان هیچگونه تعارض و یا حتی اندک ناسازگاری میان آن و روال معمولی زنگی فردی و اجتماعی خویش احساس نخواهد کرد.

محقق اردبیلی و اصل سهولت

در مجموعه آرای فقهی مرحوم محقق اردبیلی عنایت واستشهاد به اصل سهولت مکرراً دیده می شود. ایشان این قاعده عام را بارها و بارها مبنای احکام و فتاوی خویش قرار داده اند و در پرتوی این اصل به استنباط حکم واقعی الهی پرداخته اند. توجّه محقق گرانقدری چون ایشان که تیز بینی و درایت دینی را با قداست و تقوی آمیخته اند درسی به رهروان راه فقاهت است که نمی توان اجزاء دین ر جز در سایه شناخت روح دیانت به دست آورد. در این مختصر فرصت اطناب کلام نبوده و نیست. از این رو به یاد کرد برخی از موارد بسنده می شود. با این امید که رهگشا باشد و مفید افتد.

حکم غسل جنابت در ماه رمضان

مشهور و معروف میان علمای شیعه وجوب غسل جنابت قبل از طلوع سپیده دم ماه رمضان است. و برخی آن ر اتفاقی و اجماعی دانسته اند. هرچند این ادعا; نادرست می نماید و از کسانی مانند: ابن بابویه شیخ صدوق سیدداماد در شرح نجات و فیض کاشانی قول مخالف و یا حداقل تمایل به دیدگاه مخالف نقل شده است.

مرحوم محقق اردبیلی نیز حکم وجو ب غسل را بر جنب در ماه رمضان قبل از طلوع فجر با تردید و تشکیک مواجه ساخته و به نکاتی در این زمینه اشاره می کنند:

۱ . اخبار صحیحه دلالت بر عدم وجوب غسل دارد.

۲ . از پیامبر (ص) نقل شده است که ایشان پس از جنابت عمداً غسل را تا پس از طلوع سپیده دم به تأخیر انداختند.و این که بخواهیم این روایت ر به فجر کاذب و یا تقیه تفسیر کنیم بسیار بعید است.

۳ . روایاتی که دلالت بر وجوب قضاء دارند [نسبت به کسی که عمداً غسل را تا پس از سپیده دم به تأخیر انداخته است] اولاً دلالتی بر وجوب غسل قبل از طلوع فجر ندارند و ثانیاً در وجوب قضاء ه صرف تأخیر نیز صراحت ندارند.

۴ . در مقام به (اجماع) نیز نمی توان تمسک کرد; زیرا ابن بابویه مخالف وجوب غسل است و نظر مخالف وی در تحقق اجماع خدشه وارد می کند:

پس از بیان مطالب فوق فرموده اند:

(فالحمل علی الاستحباب کما هو مقتضی الاصل والشریعه السهله غیر بعید.)۱۸

طبق مقتضای اصل و اصل سهولت شریعت بعید نیست که روایات غسل جنب قبل از طلوع سپیده دم را به استحباب آن تفسیر کنیم.

حکم غسل جمعه

در میان غسلهای مستحب غسل جمعه از شهرت بیشتری برخوردار است علمای شیعی و سنی بر استحباب و فضیلت آن تأکید کرده اند. در میان اهل سنت به فرقه ظاهریه و (پیروان داود ظاهری) راٌی وجوب غسل جمعه ر نسبت داده اند. از عالمان شیعی به ابن بابویه و شیخ صدوق نسبت داده شده که آنان غسل جمعه را واجب می دانسته اند. این اسناد در کلمات محقق حلّی و علامّه حلّی ومتأخران تکرار و تأکید شده است. از صدوق و پدرش این تعبیر نقل شده است که:

(غسل الجمعه سنه واجبه فلاتدعه).

مرحوم صاحب جواهر به قرینه عدم نقل خلاف صدوقین در کتب متقدمان و با توجّه به آشنایی بیشتر آنان با مفاهیم واژگان و جملات آن عصر چنین استنباط می کنند که مقصود آن دو استحباب موٌکّد غسل جمعه بوده است و نه وجوب به معنای شرعی آن. شاهد این نکته کاربرد واژه (سنّه) در جمله است که اگر آن دو به وجوب غسل جمعه نظر داشتند احتیاجی به استفاده از واژه (سنّه) نبود.۱۹

مرحوم محقق اردبیلی در بررسی حکم غسل جمعه به استحباب آن نظر می دهند و نکات ذیل را در این زمینه یاد آور می شوند.

۱. جمع بین روایات چنان اقتضایی را دارد; زیرا در روایتی از امام کاظم (ع) داریم که درباره غسل جمعه فرموده اند:

(سنه ولافریضه).

سنت است اما واجب نیست.

و در روایتی دیگر از امام رضا(ع) نقل شده است:

(واجب علی کل ذکرٍ وانثی).

بر هر مرد و زنی لازم است.

جمع بین روایات استحباب موٌکد غسل جمعه است.

۲ . شهرت فتوای استحباب موٌید روایات استحباب خواهد بود.

۳ . وجوب غسل جمعه بااصل برائت و یا استصحاب عدم تکلیف ناسازگار است.

۴ . مقتضای شریعت سهله نفی وجوب خواهد بود.۲۰

حکم تطهیر به غیر آب

درتطهیر محل غایط مشهور و معروف در میان عالمان شیعی آن است که تنها در صورتی می توان از سنگ استفاده کرد که نجاست به خارج از محل تعدی و سرایت نکرده باشد. بر این قید کسانی چون علامه حلی در تذکره سید مرتضی در انتصار شهید در روض و… ادعای اتفاق و اجماع کرده اند.۲۱

ظاهراً در این قید عمده ترین مستند اجماعات منقولی است که یاد شد و دلیل دیگر روایت عامی که از طریق اهل سنت نقل شده و از جنبه سندی مخدوش است.

فقدان دلیل کافی بر قید یاد شده موجب شده است که در دوره های مختلف گروهی به تردید بیفتند و در دیدگاهی غیر مطابق با نظر مشهور ر ا برگزینند و یا به آن تمایل نشان دهند.

مرحوم محقق اردبیلی در مبحث فوق معتقدند که جز در مورد تعدّی فاحش نجاست به غیر مخرج بول وغائط محلّ با سنگ پاک می شود. ایشان در مستند فتوای خویش به مطالب ذیل استناد کرده اند:

۱ . روایات اکتفا به سنگ در تطهیر از قید (تعدّی) خالی است و لذا بایستی به اطلاق آن روایات اخذ کرد.

۲ . مشروع شدن تطهیر با سنگ (به جای آب) برای رفع مشقت و دشواری است و عقل و روایات از آن حکایت دارند. بنابراین بایستی مورد آن ربه همان موارد شایع و متعارف تفسیر کرد که قاعدتاً بدون تعدّی و سرایت به اطراف نیست. نمی توان مورد مشروعیت را در خصوص موردی که نجاست هیچ گونه تعدّی به اطراف نداشته. محدود و محصور دانست.

۳ . مرحوم محقق اردبیلی به نکته دیگری نیز اشاره می کند که در مباحث متعددی از فقه قابل استفاده است:

(وایضاً یبعد اعتبار الشارع فی الاستعمال اموراً دقیقه ذکره بعض الاصحاب بحیث یصیر فی غایه الاشکال فیفوت مقصوده.)۲۲

کاملا بعید می نماید که شارع امور ظریف و دقیقی را که بعضی از فقها طرح کرده اند قید کند به گونه ای که با ملاک و هدف او ناسازگا ر شود.

نکته فوق اشاره به امری دقیق و قابل اعتناست که نبایستی احکام شرعیه ای را که برای سهولت کار مردم جعل شده اند چندان با قید و بندها محدود کرد که با هدف اصلی جعل و تشریع ناهماهنگ در آید و مقصود اصلی شارع را تأمین نکند.

ماهیت نیّت

در حقیقت و چگونگی نیت مباحث و سخنان پر دامنه ای مطرح شده است از آن جمله:

۱ . آیا در نیت به کار بردن لفظ شرط است یا خیر؟ و در فرض اخیر آیا استفاده از الفاظ به هنگام نیت فضیلت دارد یاخیر؟

۲ . آیا به هنگام نیت خطور معنی در ذهن شرط است؟

۳ . آیا قصد وجوب و یا استحباب در نیت لازم است؟

۴ . آیا اگر کسی به جای نیت وجوب نیت استحباب کرد و یا عکس آنعمل او صحیح است؟

و….

مرحوم اردبیلی خود را ازمباحث پرپیچ و خم د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.