پاورپوینت کامل گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا استادی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا استادی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا استادی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا استادی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۳

آنچه در پیش روی دارید، گفتگویی است با حجه الاسلام والمسلمین، رضا استادی، محقق، مدرس، مؤلف و اکنون از مسؤولان برگزاری کنگره عظیم شیخ مفید (ره) که به مناسبت هزارمین سال رحلت آن بزرگوار بناست در ۲۵ شوال ۱۴۱۳، برگزار شود.

در این گفتگو که در بهمن ماه سال ۱۳۷۱ انجام گرفته، تلاش مخلصانه وی در راه احیای تراث اسلامی، انگیزه تحقیق و تالیف، شرائط محقق، موضوعات شایسته تحقیق، کنگره شیخ مفید، انگیزه برگزاری آن و … ترسیم شده است. به امید این که برای اهل تحقیق، مفید اافتد.

حوزه

حوزه: با تشکر از حضرت عالی که مصاحبه با مجلّه را قبول کردید، لطفاً شمّه ای از زندگی علمی و تحصیلی خود را بیان کنید.

* بنده، در سال ۱۳۱۶، در یکی از محلات جنوب تهران، در خانواده ای مذهبی، متولد شدم. دوره دبستان را تا سیزده سالگی به پایان رساندم. از شاگردان با استعداد مدرسه بودم. به همین خاطر، در کلاس ششم، شاگرد اول شدم و از وزارت فرهنگ، جایزه گرفتم. از آن پس، ادامه ندادم.

علت عدم ادامه تحصیل در مدارس جدید، بدین خاطر بود که روزی، برادرم، که از من بزرگتر بود و دبیرستان می رفت، به پدرم گفت:

(امروز دبیر ما گفت: اگر امام حسن(ع) می دانسته که آب، زهر آلود است، پس چرا آن را نوشیده است؟)

این سخن معلّم، باعث شد که پدرم، مانع ادامه تحصیل اخوی و بنده بشود. می گفت:
(معلوم می شود اینان، با طرح این گونه سؤاله، قصد دارند، بچه های ما را نسبت به عقایدشان، سست کنند.)

از آن به بعد، مدتی به همراه اخویه، در مغازه پدرم، و احیاناً جاهای دیگر، به کسب و کار مشغول بودم. تا این که روزی، یکی از دوستان پدرم، به ایشان پینهاد کرد:

(خوب است بچه ها را بفرستید مدرسه مروی، تا آن جا درس بخوانند. کتابی است به نام جامع المقدمات، برای آنان تهیه کن و…)

خیر خواهی این آق، موجب شد که پدرم مرا به مدرسه مروی، برای تحصیل، بفرستد. در آن موقع، هفده سال سن داشتم. کم کم، با مساجد و محافل مذهبی تهران، آشنا شدم. تقریب، ساختار اولیّه طلبگی ما از آن محافل شکل گرفت.

بزرگانی که بنده در تهران، از محافل درس و یا محافل موعظه آنان، بهره بردم، حضرات آقایان: حاج میرزا کریم حق شناس، حاج میرزا عبد العلی تهرانی، حاج مقدّس واعظ و حاج آقا مجتهدی هستند. ادبیات را در تهران خواندم و در حدود سال ۱۳۳۶، برای ادامه تحصیل، وارد حوزه علمیه قم شدم. از شرح لمعه، تا سطح عالی را از محضر اساتید بزرگوار، حضرات آقایان: سلطانی، منتظری، جوادی، مشکینی نوری، ستوده، خزعلی، شاه آبادی، سبحانی، مکارم و آذری و غیره هم استفاده کردم که در مجموع، ده سال طول کشید. پس از آن، به درس خارج حاضر شدم و از محضر اساتید بزرگوار، آیات عظام: محقق داماد، گلپایگانی، اراکی و برخی دیگر و بیش از همه از محضر حاج آقا حسن فرید اراکی استفاده کردم.

البته در سالی که می بایست به درس خارج برویم، حضرت امام، رحمه الله علیه، از قم تبعید شده بودند. بعدها که به عتبات مشرف شدم و چند ماهی در آن جا بودم، به درس حضرت امام و آیه اللّه العظمی خویی و آیه الله صدر، رحمه اللّه علیهم، شرکت کردم.

مدتی هم در قم، از درس خارج حضرت آقای حاج آقاموسی شبیری زنجانی، بهره بردم و در طول دورانی که درس سطح و خارج می خواندم با صدیق مکرم و برادر بزرگوار حضرت آقای خرازی، مباحثه می کردم و ایشان را بر حقیر حقوق بسیار بزرگی است از جهات مختلفه.ازهمان سالهایی که سطح می خواندم،تدریس هم می کردم. بعد از شرکت در درس خارج، تدریس بیشتر شد.

بعد از انقلاب اسلامی، که دیگر در درسی شرکت نمی کردم، یکی از کارهای عمده من تدریس بود که نوع کتابهای سطح را تدریس کرده ام و اکنون هم مشغول هستم.

حوزه: حضرت عالی در کار تحقیق و تألیف نیز موفق بوده اید، بفرمایید از کی و چرا به این کار روی آوردید.

* بنده از همان ابتداء در این فکر بودم که باید در حدّ توان، کار مفیدی انجام بدهم و از درس خواندن، استفاده کنم. به همین خاطر، در دوران طلبگی در چند کلاس نویسندگی شرکت کردم: به تقاضای برخی از دوستان، آقای حاج میرزا حسین نوری مطالبی درباره نویسندگی می فرمود و ما هم در آن جلسه شرکت می کردیم و همچنین در این راستا از استاد حاج میرزا جعفر سبحانی مقداری بهره بردیم و نیز، جلسه ای بود که آقای رشیدپور اداره می کردند و ما از محضرشان استفاده می کردیم.

بعدهم که قدری جلوتر آمدیم، کلاسی آقای گرمارودی در مؤسسه در راه حق، تشکیل داده بود، که در آن، شرکت می کردیم.

نکته دیگر این که: بنده از همان آغاز، با کتاب، مأنوس بودم. کتاب، زیاد تهیه و مطالعه می کردم. از این جهت با خیلی از کتابفروشیها آشنا بودم. از این روی، علاقه به تحقیق، از همان آغاز در من به وجود آمده بود. گاهی کتابهایی را که می خواندم، نقد می کردم و یادداشتهای خود را به مولّف می دادم که جز یکی ـ دومورد، نوع، مورد تشویق مؤلّفان قرار می گرفتم. همین تشویقها به من شجاعت می داد و مرا در کارم استوارتر می کرد.

به یاد دارم که نوشته یکی از اساتید را نقد کرده بودم و یادداشتهای خود را به ایشان داده بودم، وقتی مرا در خیابان دید، تشویق کرد و گفت: فلانی! نمره ات بیست است.

همچنین در باره کتاب: خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، راجع به بخش طبقات علماء، چند تا تذکر داشتم که نوشتم و به ایشان دادم. بعد ایشان طیّ نامه ای مرقوم فرمود:

(من در نوشته هایم، سعی دارم از نظر مدرک، دقیق و مستند باشد. اگر تذکرات شما بجا باشد، در چاپ بعدی، اعمال خواهم کرد.)

رساله ای درباره شهادت به ولایت، در اذان و اقامه نوشته بودم، مرحوم استاد مطهری آن را دیده بود، فرمود:

(رساله شما را خواندم. خوب بود. باید در موضوعات فهقی این گونه کار بشود، تا معلوم گردد هر مسأله ای در هر قرنی، در چه حال و وضعی بوده است. موافقان آن چه کسانی بوده اند و مخالفان آن، چه کسانی.)

این نوع برخورده، انصافاً برای من مشوّق مفید بود.

اولین اثر نقدی که به صورت مقاله ای از من به چاپ رسید، نقد مقاله محمد خان قزوینی بود. علت نوشتن این مقاله این بود که دریادداشتهای قزوینی خواندم که ایشان به مناسبت معرفی کتاب اقبال در حرف الف، آگاهانه، یاناآگاهانه، نسبت به مرحوم ابن طاووس، اسائه ادب کرده بود. زیرا ابن طاووس، در کتاب اقبال، داستان مفصلی راجع به مباهله نقل می کند و سند این روایت می رسد به شخصی به نام: ابن أشناس. ایشان نوشته بود:

(اصل داستان و این شخص که داستان به او می رسد، جعلی هستند و اصل ومدرکی در تاریخ ندارد.)

بنده خیلی ناراحت شدم و بر آن شدم که در این باره تحقیق کنم. در نتیجه، از چهل کتاب و منبع که بیشتر از منابع دست اوّل بود، از قرن پنجم، برای ابن أشناس، اصل و مدرک پیدا کردم.

جناب آقای محمد رضا حکیمی، که از گذشته با ایشان آشنایی دارم، وقتی مطلع شد که من چنین تحقیقی کرده ام، نوشته ام را خواند، پسندید و گفت: (آن را به مجلّه راهنمای کتاب بدهید. تا چاپ کنند.)

ما هم مقاله را به مجلّه راهنمای کتاب دادیم، ولی در چاپ آن تعلل شد، تا پیروزی انقلاب و بعد از انقلاب هم، آن مجلّه به (آینده) تغییر نام داد و در آن جا مقاله را چاپ کردند.

برخی از محققین و اساتید دانشگاه که مقاله ما را خوانده بودند، تعجب کرده بودند که جناب قزوینی، با آن که به دقت و وسواس در نقل مطالب معروف است، که حتی گفته است:

(من اگر بسم اللّه را بخواهم بنویسم، باید به مدرک رجوع کنم)

چطور، دچار چنین اشتباه فاحشی شده است.

گاهی نوشته های من، انگیزه اش، چنین چیزهایی بوده است. کسی به شخصیّت و یا معتقدات مذهبی ما نسبت ناروایی داده و یا برخورد کرده است، سعی کرده ام، مستدل، پاسخ بگویم. از باب نمونه: روزی، آقایی در مدرسه فیضیّه، نوشته ای به من داد که در آن نوشته، به دعای ندبه، ایرادهایی شده بود. مقاله ای نوشتم و آن نوشته را نقد کردم.

یک سری از نوشته ها و تحقیقاتم هم به خاطر این بوده که دیگران از من خواسته اند که در فلان موضوع، چیزی بنویسم. در مجموع، مقاله ها و رساله های تحقیقی من، به صد تا می رسد. که در چهار جلد به نام های: ده رساله، بیست گفتار و سی نوشتار و چهل مقاله تنظیم شده است و اولی و چهارمی به چاپ رسیده و دو جلد دیگر هم به زودی چاپ می شود.*

کار دیگر من، که به آن، خیلی علاقه داشتم، تصحیح کتاب بود. یک وقتی شخصی به من گفت:

(کتاب جواهر الکلام، در نجف اشرف، تحقیق می شود و یکی یکی به چاپ می رسد. ولی ناشر آن می خواهد این کار را زودتر انجام پذیرد; از این روی، به دنبال این است که از کانال دیگری برای تصحیح و تحقیق کتاب، اقدام کند.)

پذیرفتم که او را در این امر، کمک کنم. دو جلد از آخر جواهر را (۴۲ ـ ۴۳) من تصحیح کرده ام. چون اولین کار جدّی من در این زمینه بود و از طرفی کتاب هم، جواهر بود، خیلی زحمت کشیدم و رنج بردم. بعد از آن، کتاب کافی ابی الصلاح را به پیشنهاد یکی از آقایان، تصحیح کردم که چاپ و منتشر شد.

چون کاره، مشابه بود، مسلط شدم. تاکنون، کتابها و رساله های بسیاری را تصحیح کرده ام. چون بر این باور بودم که کتاب باید از جهت متن و محتوا خوب تصحیح و تحقیق شود، به شکل ظاهری و کیفیت چاپ، اهمیت نمی دادم. از این روی، از این نظر، موفق نبوده ام.

* این مقاله در مجموعه ای، تحت عنوان: (چهل مقاله) توسط کتابخانه آیه الله العظمی مرعشی، چاپ و منتشر شده است.

حوزه: غیر از تألیف و تحقیق و تصحیح کتاب، حضرت عالی، فهرستهایی را هم تنظیم کرده اید. لطفاً در این باره توضیح بفرمایید.

* بله، یکی از کارهای من در کنار تدریس و تألیف، فهرست نویسی بوده است. زیرا از آغاز که با کتاب سروکار داشتم، اهمیّت فهرست را به خوبی احساس کرده بودم. کار من، از این جا آغاز شد که وقتی می خواستم در باره سید بن طاووس، تحقیق وسیعی انجام دهم (که هنوز هم کامل نشده است) در پی کتاب: طرائف ایشان بودم. می دانستم که در کتابخانه فیضیّه نسخه خطی این کتاب موجود است به مسؤول کتابخانه مراجعه کردم، ایشان، محلّ کتابهای خطی را به من نشان داد که جستجو کنم، تا پیدا کنم. خیلی جستجو کردم، امّا موفق نشدم. مرتبه دوّم و سوّم رفتم. تا این که متوجه شدم که کتاب مذکور، بالای سرایشان بوده، نه من می دانسته ام و نه ایشان!

این موضوع، مرا به این فکر واداشت که چرا کتابخانه ای به این عظمت، نباید کتابهای خطّی آن، فهرستی داشته باشد، تا مراجعه کننده، به آسانی به کتاب مورد نظر خود، دست یابد.

به مدیر کتابخانه جناب حاج آقا مجتبی عراقی، سلمه الله، پیشنهاد کردم: حاضرم کتابهای خطی این جا را فهرست کنم. ایشان قبول کرد ومن هم کار را شروع کردم. چون اولین تجربه من در این زمینه بود، خیلی برایم مشقّت داشت. افزون بر این، فضای کار هم مناسب نبود. ولی، به خاطر علاقه زیاد که به این کار داشتم، سختیها را تحمل کردم و دو هزار و دویست نسخه خطی کتابخانه را به تنهایی، در مدت دوسال و یا بیشتر، فهرست کردم، بدون هیچ دستمزدی! این را به خاطر این می گویم که گاهی، برخی از این گونه کارها را که در حوزه انجام گرفته، با مشابه آن در دانشگاهه، می سنجند و به حوزه خرده می گیرند و حال آن که حق این است که داوری بر اساس امکانات و شرایط زمانی هر یک از این دو نهاد، انجام شود.

به یاد دارم: همان موقعی که بنده در کتابخانه فیضیّه مشغول فهرست برداری بودم، کتابخانه آستانه حضرت معصومه(ع) از یکی از دانشگاهیان خواسته بود که کتابهای خطی کتابخانه ر، که بیش از پانصد جلد نیست، فهرست برداری کنند. شنیدم هزینه چاپ و مطالبه اولیه، یکصد هزار تومان بوده است. حالا این امکانات را مقایسه کنید با کار ما در فیضیّه که نه تنها برای فهرست برداری اجرتی یا به اصطلاح حق التألیفی نداشتیم که برای چاپ هم مانده بودیم که مرحوم حاج مهدی گلپایگانی، وسیله چاپ آن را فراهم کرد.

پس از فهرست برداری کتابخانه فیضیه، به سراغ کتابخانه مدرسه حجّتیه رفتم و کتابهای خطّی آن را فهرست برداری کردم. مدتی که در مدرسه آیه اللّه العظمی گلپایگانی، تدریس می کردم، متوجه شدم که: کتابخانه این مدرسه، نسخه های خطّی بسیاری دارد که قسمتی از آنها را برادر عزیز، آقای حسین اشکوری فهرست کرده بود و حدود دو هزار جلد آن را هم من فهرست کردم.

کتابخانه مسجد اعظم، که حدود چهار هزار نسخه خطی داشت، فهرست کردم. روش من در این کتابخانه این گونه بود که: کتابهایی که مؤلفان آنها مشهور هستند،مثل تهذیب شیخ طوسی، مؤلفان آنها را معرفی نکنم. این روش، موجب شد که برخی بگویند این چه نحو، فهرست نویسی است امّا چون آنها از امکانات ما اطلاع نداشتند در خرده گیری خود معذور هستند و ما هم از کار خود خرسند و خوشحال.

در تهران هم، نسخه های خطّی برخی از کتابخانه ها را فهرست برداری کردم، از جمله: مدرسه مروی، کتابخانه مسجد چهل ستون و مسجد جامع. در هر صورت، در مجموع، حدود ده هزار جلد، کتاب خطّی را فهرست کرده ام.

حوزه: حضرت عالی، چند ساعت از شبانه روز را به امر تحقیق اختصاص می دهید.

* بنده بر خلاف آنچه از برخی بزرگان نقل می شود که به خاطر عشق به مطالعه و کار، اکثر اوقات، شبها را تا به صبح بیدار بوده اند، هیچ گاه این گونه نبوده ام. می توانم بگویم: از همان ابتدای تحصیل، غیر از موارد استثنایی، بیش از ده دوازده ساعت، در شبانه روز، کار نکرده ام، چه درس و مباحثه و چه تحقیق و مطالعه. البته ازایّام تعطیلی، که در حوزه کم هم نیست، بیشتر برای مطالعه و تحقیق استفاده کرده ام. این سخن، در من بی تأثیر نبوده است که بارها شنیده ام، گفته اند: در دوران تحصیل، بیش از حدّ به خود فشار نیاورید، زیرا کسانی که این گونه عمل کرده اند، عمر بهره دهی و ثمربخشی آنان، بسیار کوتاه بوده است. از این روی، سعی کرده ام، متعادل حرکت کنم.

نکته ای که تذکر آن را لازم می دانم این که: در ایّام طلبگی و جوانی، هر مقدار وقت، گرچه اندک، صرف کار غیر طلبگی بکنیم، ضرر کرده ایم.

حوزه: مقصود حضرت عالی از کار غیر طلبگی چه کاری است.

* فرض کنید، طلبه در کنار تحصیل، چند ساعتی در روز، یاچند ماهی در سال را به کسب و کار بپردازد.

بنده حتی اگر می دیدم طلبه ای می خواهد زمینی بخرد و خانه ای بسازد و چند ماهی، وقت و فکرش را به آن مشغول سازد، نمی پسندیدم و پیشنهاد می کردم: بهتر است به جای این کار، خانه ساخته بخرد. مگر در موارد ضروری که چاره ای جز این نداشتند. بالآخره کارهای غیرطلبگی برای طلبه مضر است. البته یک سری کارهای جنبی برای طلاب و فضلاء مطرح است که برخی از آنها راحفظ نظام اسلامی ما می طلبد. این جا چون وظیفه است، حتی بر درس و بحث هم تقدم پیدا می کند. ولی یک نوع کارهای اجرایی است که طلبه و غیرطلبه، در آن بالسّویه است. از دیگران هم ساخته است. انجام چنین کارهایی، کار غیرطلبگی است، مگر نیاز زندگی ایجاب کند.

حوزه: حضرت عالی برای بهتر شدن امر تحقیق و جلوگیری از تکرار کارهای تحقیقی، چه پیشنهاد عملی دارید.

* به نظر من، برای بهتر شدن امر تحقیق و اتقان در کار، تحقیق، بایستی گروهی انجام بگیرد. بنده از همان آغاز کار، معتقد بودم اگر جمعی از فضلا با هم صمیمانه دست به کار تحقیق شوند، ثمر بخش تر خواهد بود. چند نوبت هم با برخی از دوستان، کارگروهی شروع کردیم، ولی متأسفانه به جهاتی ادامه پیدا نکرد برای جلوگیری از تکرار، باید سعی کنیم در مرحله اول، کارهای ناتمام را تکمیل کنیم. اگر کسی در زمینه ای کار کرده و کار هم، تا حدودی، مطلوب است، برای ارزش دادن به کار آن محقق و عدم تکرار، شایسته است، به تکمیل همان تحقیق نا تمام بپردازیم.

حوزه: با تجربه هایی که حضرت عالی در زمینه تحقیق دارید، چه شرایطی را برای کسانی که می خواهند به این وادی گام بگذارند،لازم می دانید.

* اولین شرط در کار تحقیق، محکم کردن پایه ها و مایه های حوزوی است.

من به شدت مخالفم با این که طلبه هنوز مشغول خواندن شرح لمعه و رسائل و مکاسب است، وارد کارهای تحقیقی بشود. حداقل، باید تا وقتی که وارد درس خارج نشده، به کارهای تحقیقی نپردازد.

البته مطالعه کتاب، در زمینه های گوناگون و یادداشت مطالبی که به ذهن می آید. امری است طبیعی و گاه لازم. و یا نوشتن رساله، برای طلبه ای که به سطح عالی مشغول است، امری است پذیرفته و این با تحقیق، به عنوان کاری دامنه دار و پی گیر فرق دارد.

اساس، شتاب در هر کاری ناپسند است و در کارهای علمی و تحقیقی ناپسندتر. به یاد دارم، در همان ابتدای طلبگی، روزی به کتابفروشی رفته بودم که مرحوم زیارتی را (پدر آقا سید حمید روحانی) که از علمای بزرگ سمنان و ظاهراً به تهران تبعید شده بود، دیدم. ایشان از من سؤال کرد: چه می خوانید؟

گفتم: فلان کتاب از جامع المقدمات!

ایشان، با توجه به مدت کمی که مشغول تحصیل شده بودم، تعجب کرد که چه زود به این جا رسیده ام.

فرمود: (از کسی پرسیدند کی آمده ای؟گفت پس فردا!)

این سخن، چنان در من اثر کرد که دو مرتبه برگشتم و جامع المقدمات را از ابتدا و با دقّت خواندم.

نکته دیگر در باب تحقیق، انتخاب موضوع است که خوشبختانه ما موضوعات بسیاری داریم. از جمله:

در تاریخ تشیّع، در هر سده ای، افرادی از علماء هستند که محور بوده اند و حلقه اتصال بین دوره ای با دوره دیگر. مانند: شیخ صدوق و شیخ مفید، شیخ طوسی، علاّمه حلّی، شهید ثانی و…

احیای آثار این شخصیته،که در حقیقت احیای خود آنان نیز هست، امری است لازم و موضوعی است گسترده برای تحقیق که انتخاب آن. بستگی دارد به سلیقه افراد.

موضوع دیگر، که شاید کمتر کار شده، تحقیق در زمینه تاریخ علوم اسلامی است: تاریخ فقه، تفسیر، کلام و… بحثهایی که در این علوم می شود مطرح کرد. از باب مثال: زمان پیدایش، منشأ پیدایش، فراز و نشیبه، تطور و… مقایسه مراحل مختلف یک علم با یکدیگر. مثل، تفسیر در قرن هفتم، با قرن هشتم و… به طور ریزتر، همین بررسیها را درباره هر یک از ابواب و یا مسائل هر یک از علوم اسلامی می توان کرد.

موضوع لازم دیگر، در کنار تحقیق و بررسی اثر هر مؤلفی، شناخت کتاب و یا کتابهایی است که این عالم و محقق، با آنها سرو کار داشته است. با این کار،علاوه بر این که می توانیم، ریشه بسیاری از گفته های او را دریابیم، در حلّ اجمال و ابهامهای کلام او هم، ما را بسیار کمک می کند. زیرا می توان گفت: همان طور که بسیاری از آیات قرآن و روایات شأن نزول دارد، بسیاری از گفته ها و نظرات علماء هم، شأن نزول د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.