پاورپوینت کامل خاطراتی ویژه از زندگی آیه الله بروجردی ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطراتی ویژه از زندگی آیه الله بروجردی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی ویژه از زندگی آیه الله بروجردی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی ویژه از زندگی آیه الله بروجردی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۲۷۵
آیه الله محسنی ملایری
حوزه : ضمن تشکرازفرصتی که دراختیار ما گذاردید، درابتداء، مختصری از سابقه آشنائی
وارتباط خود با حضرت آیه الله العظمی بروجردی ، بیان فرمایید.
استاد: با تشکرازاظهار توجه آقایان که برای اعلاء کلمه طیبه حقه
می کوشند. بنده با ۱۴ نفراز علماء و مراجع بزرگ ارتباط داشته ام که
در بین آنان ، بیش از همه ، با مرحوم آیه الله العظمی بروجردی مرتبط
بودم .ایشان ، با پدرم در درس مرحوم آخوند خراسانی ، سوابق ممتدی
داشتند. بعدا در سفری که ایشان در سال ۱۳۰۸، به مشهد آمدند و سفری
که بعداز آن داشتند.این ارتباط بیشتر شد.
حوزه :اساتید و بزرگانی که مرحوم آیه الله بروجردی ،از آنان استفاده کرده اند، چه کسانی بوده اند و چه تاثیراتی را بر آن بزرگوار، بر جای گذاشته اند؟
استاد: آن گونه که من ایشان شنیدم ، دراصفهان از کسانی چون مرحوم
جهانگیرخان قشقائی ، آخوند ملامحمد کاشی وابوالمعالی ( از خاندان
کلباسی ها) تلمذ کرده اند.
به هنگام ورود مرحوم آیه الله بروجردی به قم (در سفر دوم ) علما و
بزرگانی حضور داشتند،از جمله : آیه الله سیدمحمدتقی خوانساری بودند.
ایشان فرمودند:
[من در خدمت شم، تلمذ کرده ام]
آیه الله بروجردی فرمودند:در خاطر ندارم .
آیه الله سیدمحمدتقی خوانساری فرمودند :[بجاست که به خاطر نداشته
باشید، زیرا که شما شاگردانی چون من بسیار داشتید و من استادی مثل
شما کمتر داشتم]
بنابراین معلوم می شود که دراصفهان ،از جامعیت علمی برخوردار
بودند. بعدایشان به نجف رفتند واز شاگردان متصل به مرحوم آیه الله
آخوند خراسانی شدند.
پدرم نقل می کردند:[ در درس آخوند، حدود ۷۰۰ – ۸۰۰ نفر شرکت می کردند و معمول، آخوند به
سوالات توجه نمی کردنداما وقتی که آقای بروجردی سوال واشکال
می کردند، کاملا ساکت می شدند و به بیانات ایشان ، گوش می دادند].
همچنین مرحوم پدرم نقل می کردند: روزی در خدمت مرحوم آخوند، با
آقای بروجردی و دیگران می رفتیم . در بین راه با آیه الله حاج آقا رضا
همدانی برخورد کردیم . حاج آقا رضا همدانی ، نانی زیر بغل داشت و عبا
را بر سر کشیده بود. مرحوم آخوند به ایشان که رسیدند، فرمودند که من
عویصه و مشکل علمی دارم و زانو در مقابل حاج آقا رضا زد وایشان هم ،
نان را کنار گذاشتند و نشستن . سوالها و جوابهایی مطرح شد. بحث که
تمام شد و حاج آقا رضا همدانی رفتند،ایشان (مرحوم آخوند) به ما
فرمودند: من مشکل علمی نداشتم اما شما آقایان وظیفه ندارید که
امثال این بزرگان را بشناسید؟ من خواستم به شما بگویم که به امثال
این بزرگان باید توجه بلیغ داشته باشید.
حوزه :از ورود آیه الله بروجردی به ایران ، چه خاطرات و نکات برجسته ای را به یاد دارید؟
استاد:ایشان در بازگشت از مکه ، در سرحد که می رسند سرهنگی منتظر
بوده ،ایشان را یکسره به ارکان حرب تهران می آورند. بعداز ملاقاتی که
با رضاخان صورت می گیرد،ایشان متوجه می شوند که دستگاه مایل نیست که
او در تهران بماند لذا به طرف مشهد می آیند. تیمورتاش پنجاه هزار
تومان باری مقدمات سفر می آورد که ایشان قبول نمی کنند و می فرمایند:
قبلا حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مرحمت کرده است.
حوزه : در سفراول ایشان به مشهد، چه حوادث و جریاناتی رخ داد؟
استاد:ایشان در سفراول به مشهد، حدود ۷ – ۹ ماه دراین شهر
بودند و در منزل کوزه کنائی اقامت داشتند و درس هم شروع کردند. در
هنگام ورودایشان ، همه آقایان به ایشان اقتداء کردند و نماز جماعت
هم منحصر به ایشان شده بود. یازده مکبر در نماز جماعت ایشان ،
تکبیرگو بودند. بااین که حاج آقا حسین قمی ، آن زمان در مشهد بودند
اما به اشاره ایشان ، مردم متوجه آیه الله بروجردی شدند.اصناف مختلف
اعلامیه داده بودند که : هر حواله ای از آیه الله بروجردی را پرداخت
می کنیم . در مجموع تجلیل زیادی ازایشان ، صورت گرفت .
حوزه : ظاهرا سفر دومی هم ایشان به مشهد، داشته انداز آن سفر، چه مطالبی در خاطر حضرت عالی هست ؟
استاد: دراین سفر، مرحوم حاج علی اکبر نهاوندی ،ازایشان خواست که
به جای وی نماز جماعت قبول کنند.ایشان هم ، بعداز تاملاتی ،
پذیرفتند و ماه رمضان را در مکان آقای نهاوندی ، نماز خواندند.
بعدا مرحوم آقای نهاوندی ، برای من نقل کردند:
چشمم آب آورده بود لذا برای عمل به تهران رفتم . دیدم هنوز فرصتی
تا عمل هست ، به عتبات مقدسه رفتم . در نجف اشرف ، مرحوم آیه الله
سیدابوالحسن اصفهانی ،از من خواستند که در مکان ایشان نمازبخوانم .
بعداز نماز مغرب ، در نافله دوم آن ، صدایی را شنیدم که فرمود: جای
دادی به تو جای دادیم[عظمت ولدی فعظمتک]!
این قضیه را که من از آقای نهاوندی شنیدم ، خدمت آیه الله بروجردی
نقل کردم .اشک از چشمان ایشان ، بیرون آمد. آن جمله ، علاوه بر عنایت
مولی الموالی به مرحوم آیه الله بروجردی ، بر صحت انتساب ایشان نیز
دلالت داشت ( عظمت ولدی)
حوزه : زمینه های ورود آیه الله بروجردی ، به قم چه بود؟ وایشان با چه برخوردهایی در میان علما و بزرگان حوزه مواجه شدند؟
استاد: آیه الله بروجردی ، در سفراولی که به قم تشریف آوردند، مورد
توجه علما و مخصوصا آیه الله خمینی بودند.ایشان به اندازه ای به
آیه الله بروجردی توجه داشتند که من ، خودم دیدم که آیه الله بروجردی
عبایشان طوری شده بود و آیه الله خمینی ، عبای روی دوششان را بر دوش
آیه الله بروجردی گذاشتند و عبای ایشان را بردند و آب کشیدند و
آوردند!
آیه الله خمینی ، راجع به آیه الله بروجردی اظهار می کردند که :
[ ایشان موسس هستند و قابل استفاده ، بایدایشان را نگه داشت]
اما در آن سفر،امکان اقامت ایشان در قم مساعد نشد و به بروجرد
برگشتند. سفر دومی که ایشان به قم آمدند، به گفته مرحوم شیخ
محمدتقی اشراقی
[فتقی برای ایشان پیدا شد واز آن فتق ، رتقی ایجاد شد]!
در مدت اقامتشان در قم ، نهایت صمیمت و همکاری برقرار بود. آقایان
آیات عظام و صدر و حجت و خوانساری بودند که چند قدم عقب تراز مرحوم
آیه الله بروجردی حرکت کنند. آقای صدر، محل نمازشان را دراختیار
ایشان گذاشتند. متحد بودند و مقصدشان ،اعلاء کلمه الهی بود.
در غیر قم هم ، چنین بود. بعداز فوت آیه الله سیدابوالحسن اصفهانی ،
در مشهد بودم محافل و مجالسی برای آقا آیه الله سیدابوالحسن
اصفهانی ، برقرار می شد. در یکی ازاین مجالس ، آقای شیخ محمود حلبی
منبر رفته بود. در بین صحبت ، متوجه شد که آیه الله میرزا مهدی
اصفهانی در مجلس است ، لذ، به تفصیل ، در فضائل ایشان صحبت کرد و
گفت :
[ امروز تکلیف است که بعداز آیه الله سیدابوالحسن اصفهانی به میرزا
مهدی اصفهانی مراجعه شود]!
میرزا مهدی اصفهانی ، به اطرافیان خود فرمود:
[ این ، چه نامربوطی است که می گوید]!
از مجلس بلند شد. بعد دربین راه فرمودند:
[ از نجف که عازم ایران شدم ، راه بصره راانتخاب کردم و در آن
موقع ، آقای بروجردی ، در بروجرد بودند و من ، ۲ ماه در آن جا ماندگار
شدم . با آن که کسانی که در آن شهر بودند و در درس ایشان شرکت
می کردند، آن طوراستعداداتی نداشتنداما من ،ایشان را دارای
مقاماتی دیدم که در نجف هم کمتر دیده بودم . آیا با بودن آقای
بروجردی ، جا داشت که مهدی را نام ببرند؟]
حوزه :از روابط مرحوم آیه الله بروجردی با آیه الله کاشانی ،اگرمطالبی در خاطرتان هست که قابل بیان می بیند، بفرمایید.
استاد: مرحوم آقای صدر، نقل می کردند.
دوره سلطنت محمدرضا بود.او به قم آمده بود و درایوان طهماسبی ،
بین مرحوم آقای بروجردی واو ملاقات صورت گرفت . آقای بروجردی که
آمدند، عصایشان افتاد و شاه گرفت و بوسید و جلوی آقا گذاشت و بعد
گفت :
ما باید به معنویات توجه داشته باشیم و حضرت آق، توجه دارند
اما برخی از آقایان ، بر خلاف وظیفه خود عمل می کنند (منظوراو،
آیه الله کاشانی بود)
مرحوم آقای بروجردی ، صریحا با تندی ، فرمودند من به لوازم هم راضی
نیستم از آقایی بحث شود. شاه سست شد:
من مرحوم صدر گفتم : مقصوداعلیحضرت آن است که روش متقن حضرت عالی
باید دنبال شود.
[فرمودند: خیر. خیر.از آقایی بحث می شود که باید بااحترام از
ایشان یاد کرد]
خاطره دیگری دارم که روزی ، بعداز کنار گذاشته شدن مرحوم آیه الله
کاشانی ، خدمت ایشان رفته بودم و آیه الله کاشانی برای من ،این قضیه
را نقل کردند:
[من دوازده هزار و پانصد تومان ، مقروض بودم . طرفداران دکتر مصدق ،
اجرائیه گرفتند. من چون قدرت پرداخت نداشتم ، فردای آن روز،
می خواستند که حکم تخلیه خانه ر،اجرا کند. غروب بود که دیدم در
زدند و حاج احمد خادم مرحوم آیه الله بروجردی آمده است و نامه ای
تفقدآمیزازایشان با دوازده هزار و پانصد تومان آورده است]. ۴
بعدازاین حکایت آیه الله کاشانی فرمودند: من از حاج احمد پرسیدم
که قضیه چه بوده است ؟
گفت :[ آقا در کنار حوض وضوء می گرفتند و به من دستور دادند که
دوازده هزارتومان از آن کیسه مربوط به وجوهات بردار. برداشتم . بعد
فرمودند که : پانصد تومان هم از کیسه اموال مخصوص خودشان برادرم .
برداشتم . بعد دستور دادند که :این مبلغ را برای آقای کاشانی ببرم]
حوزه : در مسائل اخلاقی ومعنوی ، نکات ارزشمند و خاطرات جالب توجهی که ازایشان در خاطرم دارید، بیان فرمائید؟
استاد: شبی در محضر مبارک ایشان بودم ، به من فرمودند: آقای حاج
ملاجواد صافی ، با فرزندانش : آقایان شیخ علی صافی و لطف الله صافی
هستند، تو هم باش . مقداری پول از کویت خدمت آقا آورده بودند. آن
موقع ، به دستورایشان حمامی در سامراء می ساختند و محلی برای پذیرائی
واقامت علماءازاین روی حاج احمد را صدا زدند که این پولها را
برای آقا شیخ نصرالله خلخالی حواله بده .
دراین وقت ، که اسکناس دو تومانی ، پاره ای را در دست گرفته بودند،
به آقای حاج ملا جواد صافی فرمودند : آقای حاج ملا جواد! آخر عمر، کار
ما به صرافی رسیده است . از آجا بگیریم و به کجا بدهیم ؟ چه جواب
بدهیم ؟
آقای حاج ملا جواد گفتند: حضرت عالی ، برای عالم تشیع این کارها
را کردید آن کار را کردید. خدمات شما از حد وافر گذشته است.
ایشان فرمودند: (خیر. خیر.اخلص العمل فان الناقد بصیر
اشکشان ریخت که وقتی شام آوردند، همه ما منقلب بودیم .
خاطره دیگر که شاهد بودم این که آیه الله سیدعبدال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 