پاورپوینت کامل زمینه های حاکمیت و رشداسلام آمریکائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زمینه های حاکمیت و رشداسلام آمریکائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زمینه های حاکمیت و رشداسلام آمریکائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زمینه های حاکمیت و رشداسلام آمریکائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۸
بعثت پیامبراسلام (ص )، طلوع انفجاری بود که روانهای خفته را حیاتی
تازه بخشید و عقول واندیشه های را به تفکر و حرکت واداشت . پرچم
توحید و یکتاپرستی ، در برابر شرک و بت پرستی برافراشته شد. فرهنگ
جاهلی ، عبودیت بتهای بی جان و طواغیت و زراندوزان ، در برابر پیامهای
انقلاب و حیات بخش قرآن ، به هزیمت رفت . محرومان ، که طوق بندگی اربابان
را بر گردن داشتند، آزادی یافتند. عمارها و بلالها، بربوجهلها و
بوسفیانها فرمانروایی یافتند. در یک کلمه ، توحید و عدالت پیروز شد.
ولی دیری نپایید که با رحلت پیامبر(ص )، حرکت
قهقرائی آغاز شد واندک اندک ،اسلام اصیل از جوهره اصلی خویش خالی شد
و پیرایه ها و خرافات پاگیر شدند. شرک در عمل جای اخلاص و توحید را
گرفت . سادگی و برادری جای خود را به تشریفات خشک داد.
عطش قدرت و زندگی لذت بخش به جای شوق به جهاد و مرگ در راه خدا
نشست . عمارها شکنجه شدند وابوذرها به تبعیدگاه رفتند. کعب
الاحبارها، به جای ابوذر و مقدادها بر منبر پیامبر به موعظه مردمان
پرداختند! بالاخره ، بنی امیه که نتوانسته بودنداسلام را در بدر واحد
شکست بدهند، با خدعه و نیرنگ و نقاب اسلام مداری بر چهره ، بر
مسلمانان حاکم شدند.
بااین وضعیت ، روز به روز،اسلام راستین به بوته فراموشی سپرده
می شد و ظاهری با صدها پیرایه به جای اسلام حقیقی جایگزین می شد.
گونه ای که علی ( ع )، در زمان خود،ازامتزاج حق به باطل و مشکل بودند
تشخیص آن برای مردم سخن می گوید.این حرکت بنیان برافکن ، با بوجود
آمدن مذاهب گوناگون دراعتقادات و فقه آراء متفاوت و گاه متضاد در
تفسیر قرآن ، مشکل را چند برابر نمود، به گونه ای که فهم اسلام حقیقی
برای طالبان آن ، همواره ، یکی از معضلات به حساب می آمد سوال اصحاب
ائمه ( ع )از[ اسلام اهل بیت] ۱ ،[ اسلام ناب] ۲ و عرضه افکار خویش بر
صاحبان اصلی شریعت ۳ همه و همه بیانگر حاکمیت جریانات انحرافی و
سیطره آن بر فرهنگ عمومی قرون اولیه اسلام است .
متاسفانه این جریان ، در قرون بعدی نیز،
به خاطر گسترش قلمرواسلام و وروداندیشه ها و عقائد گوناگون ، به
حوزه اسلامی وامتزاج حق به باطل بیشتر شد و تمیزاسلام حقیقی از غیر
آن دشوارتر گردید.
در دوران استعمار،استعمارگران برای ایجاد
سلطه خود، بر کشورهای اسلامی ، بر سر راه خود، موانع بسیاری می دیدند
که همه آنهااز وجود رگه های اسلام اصیل در میان مسلمانان سرچشمه
می گرفت ،ازاین روی بر آن شدند تا به مقابله بااسلام حقیقی ، که مانع
سلطه آنان بود، برخیزند.
پس از سالها مطالعه و تحقیق در کشورهای اسلامی و شناخت فرقه ها و
روحیات و جریانهای گوناگون به این نتیجه رسیدند که از میان این
تشتتهای فکری و عقیدتی ، می توان اسلامی راانتخاب نمود که نه تنها
مانع سلطه طلبی آنان نیست که زمینه ساز و در جهت رشد آن نیز هست ،
همچنانکه سالها حکام تجاوزگر و سلطه جو، با تکیه به اسلام ، بر
مسلمانها حکم را نداند.
از این روی ، تمام همت و توان خود را در جهت جایگزین نمودن اسلام انحرافی
و بدلی به جای اسلام اصیل و حقیقی ، به کار گرفتند. دراین راستا،
ابتدا زمینه های موجود را شناسائی و سپس به کمک ایادی پنهان آشکار
خود، به تبلیغ و ترویج آنها دست زدند.
البته در برابر تلاش استعمارگران ، همواره ، در کشورهای اسلامی ،
مصلحان واندیشه وران متعهدی بودند که از سلطه استعمارگران ، در رنج
بودند و مشکل اصلی را در منزوی شدن اسلام حقیقی و عدم آگاهی مردم
نسبت به آنان می دانستند.اینان با تحمل سختیها و مشکلات فراوان ، به
معرفی چهره اسلام حقیقی پرداختند و پرده از نیرنگها برداشتند.
امام خمینی ،از جمله این مصلحان بود که دراوج حاکمیت
اسلام انحرافی گام به میدان نهاد و بیشترین همت خویش را در معرفی
اسلام واقعی مصروف داشت .
آن حضرت ،انحراف ازاسلام اصیل رااز دیر بازاحساس کرده بود و
بازسازی اسلام و پیرایش آن از عناصر نامطلوب وارائه چهره واقعی
اسلام را مسوولیت اصلی خویش می دانست . دراین راستا، گامهای موثر و
اساسی برداشت و صدمات روحی و جسمی بسیاری را متحمل شد.از روحانیون
و دانشگاهیان متعهد نیز خواست با تمهید مقدمات ، دراین راه قدم
بردارند:
[ این جانب دراین تبعیدگاه ثانوی ، چشم امیدم به جوانان روحانی و
دانشگاهی مسلمان بوده وانتظار دارم که با تهذیب نفس واخلاص ،
مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را در زمینه شناخت احکام اسلام و
مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند.اسلام واقعی را بشناسند و
بشناسانند. ملت اسلام را آگاه ساخته ، تباین اسلام پیامبرخدا(ص ) و
اولیای او راازاسلام ساختگی امثال معاویه و حکومتهای غاصب و جائر و
دولتهای دست نشانده استعمار، که از تلویزیونها، رادیوها و
وزارتخانه ها به خورد مردم می دهند، به آنان برسانند و به دنیا
بفهمانند:این اسلامی که دولتهای دست نشانده از آنها دم می زنند و
کنفرانس به اصطلاح وحدت اسلامی تشکیل می دهند،اسلام ساخته و پرداخته
سلاطین اموی و عباسی می باشد که در برابر قرآن و آیین مقدس پیامبر
اسلام درست شده است . ۴ [
انحرافی اسلام آمریکایی تبلوراسلام
با وزش نسیم انقلاب اسلامی و سیر تحول مذهبی در میان مسلمانان ،
دشمنان اسلام با شگردهای نوتری وارد میدان شدند و برای تحریف اسلام
قدمهای شومی برداشتند. دراین میان ، آمریکا، که سردمداری جریان کفر
والحاد را بر عهده دارد، برای مبارزه بااسلام اصیل ، پس از ناکام
ماندن از رویارویی مستقیم با آن و کند شدن حربه لائیسم ، به سیاست
اسلاف خود،[ مذهب علیه مذهب] متوسل شد. و با تمام امکانات ، برای
ترویج اسلام بدلی به جای اسلام راستین ، به میدان آمد. با تشکیل
سمینارها، به توجیه ایادی خود، در راستای حمایت اسلام انحرافی و
بهره وری از زمینه های موجود که همسو با منافع آنان است ، پرداخت . در
یکی از جلسات و میزگردهایی که در پی آغاز تغییرات و تحولات اساسی در
اروپای شرقی ، برای برنامه ریزی آینده در بروکسل برگزار شد و
روزنامه نگاران معروف غرب نیز در آن حضور داشتند. باب تیلر، یکی از
روزنامه نگاران نشریه اکونومیست ، گفت :
[جنگ مسیحیت با کمونیسم با پیروزی مسیحیت به پایان رسید…امروز
جنگ مسیحیت بااسلام است]!
دراین سمینار، فیلیپ پالمر، روزنامه نگار فرانسوی لوموند و جان
پالمر،از روزنامه انگلیسی گاردین ، سخنرانی کردند و بر نقطه نظرات
باب تیلر، تاکید نمودنداما پالمر،افزون بر آن گفت :
[ما نباید همه جهان اسلام را هدف قرار دهیم . من صراحتااعلام می کنم
که :ازاسلام نرمال ترسی نداریم . من نسبت به اسلام فناتیک و بنیادگرا
هشدار داده واعلام خطر می نمایم و فکر می کنم که جنگ ما بااین اسلام
است] ۵ .
مجله واشنگتن کوارترلی ، نشریه مرکزاستراتژیک آمریکا می نویسد:
[ غرب نبایدازاسلام و نرمال ، هراسی به خود راه دهد چرا که اسلام
نرمال ، پادزهراسلام افراطی وانقلابی می باشد… آمریکا بایداسلامی را
که در مقابل اسلام انقلابی مقاومت می کند، حمایت کند و آن را تقویت
نماید… واشنگتن در سالهای گذشته ،اهمیت دین را درارتباطات سیاسی
و دیپلماتیک درک نکرده بود واین عدم درک ، مشکلات بسیاری را درایران
برای آمریکاایجاد کرد که برای ما سنگین تمام شد.اگر ما بخواهیم
در آینده بااین قبیل دشواریها مواجه نباشیم ،ازامروز بایداین
مطلب را بپذیریم و درک کنیم که دین واقعیت اساسی در زیربنای جوامع
بشری است] ۶ .
نویسنده مذکور، پس از بی اثر بودن طرح لائیسم در
مبارزه بااسلام می نویسد:
[تاکنون ، تاکتیکهای مختلفی آزمایش شده … (که ثمربخش نبوده است )
ازاین روی به نظر می رسد که :امروز نباید یک جنگ عام و کلی را با
دین آغاز کرد، بلکه به جای دین بایدارزش دیگری در جامعه محور قرار
داده شود. وامروزه این ، بااحساسات ناسیونالیسم قابل اجراست . در
این صورت ، نه تنها دیگر دین در جامعه اهمیت خود رااز دست داده و به
عنوان عامل اصلی تلقی نمی شود و فقط یکی از پایه های اصلی جامعه محسوب
می شود، بلکه اسلام نرمال نیز، می توان قوی تر شود. ما نبایدازاسلام
نرمال واهمه داشته باشیم . غرب برای دفع تهاجم اسلام افراطی ، می توان
ازاسلام نرمال کمک بگیرد. باید پادزهراسلام انقلابی را مورد توجه
قرار داد] ۷
غرب ، دراین راستا،ازایادی متعدد در داخل مسلمانان کمک می گیرد که رژیم سعودی
در راس آنان است .
ازاین روی ،امام خمینی ، که خطر را به خوبی احساس کرده بودند، با نشان دادن
جلوه های اسلام انحرافی آن رااسلام آمریکایی نامیدند و با بیان خطوط
کلی واصول اساسی ،افقهای تازه ای را برای شناخت اسلام وانحرافی و
رهیابی به سرچشمه های اسلام اصیل ، برای رهروان گشودند و علما و
متفکران اسلامی را به تبیین این دواسلام ، فرا خواندند:
[متاسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین اسلام
امریکایی واسلام ناب محمدی (ص ) واسلام پابرهنگان و محرومان واسلام
مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد، کاملا
مشخص نشده است . و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و
در یک آیین ، دو تفکر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد،از واجبات
سیاسی بسیار مهم است … وظیفه همه علماست که با روشن کردن این دو
تفکر،اسلام عزیز راازایادی ضرق ، و غرب نجات دهند ۸
دریغا! که سخنان امام نیز، با همه روشنی از تحریف به دور نماند و
دستاویزی برای برخی از بهره برداریهای نادرست گردید. گروهی به جای آن
که به ندای پیامبرگونه آن حضرت پاسخ گویند، واسلام راستین ،اسلام
ناب محمدی راازاسلام آمریکایی بازشناسند و بشناسانند و ملت اسلام را
بیدار و آگاه نمایند، یکدیگر را به طرفداری ازاسلام آمریکایی متهم
کردند واسلام ناب را تنها درانحصار گروه خویش پنداشتند. عده ای دیگر
برای تطهیر خود،اسلام آمریکایی را در خارج از مرزهای ایران جستجو
کردند و مقصودامام راازاسلام آمریکایی به اسلام فهد، حسنی مبارک ،
شاه حسن و … تفسیر نمودند.
همه اینها در حالی است که حضرت امام ، وقتی برای
انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رهنمود می دهند می فرمایند:
[ مردم شجاع ایران با دقت تمام ، به نمایندگانی
رای دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به
آنان احساس مسوولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و
عمل ، مدافع اسلام پابرهنگان زمین ،اسلام مستضعفین …اسلام ناب
محمدی (ص ) باشند وافرادی را که طرفداراسلام سرمایه داری ،اسلام
مستکبرین ،اسلام مرفهین بی درد،اسلام منافقین ،اسلام راحت طلبان ،اسلام
فرصت طلبان و در یک کلمه ،اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم
معرفی نمایند۹ .
و نیز خود آن حضرت ، با تصویر موانع داخلی نهضت ، در قبل و بعداز
انقلاب ، مصداق اسلام آمریکایی را در داخل ایران ، بویژه در حوزه علمیه
می داند. در هر صورت ،اهمیت مساله و حساسیت فوق العاده امام خمینی ،
نسبت به این مساله ، بویژه در سالهای اخیر حیاتشان ،ایجاب می کند که
بیش از پیش این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گیرد وابعاد آن برای
مردم روشن گردد.
تعریف اسلام آمریکائی
اسلام ناب محمدی چیست ؟اسلام آمریکایی کدام است ؟
این دواصطلاح ، معنی و مفهوم گسترده ای دارد که تمامی ارزشها و
ضدارزشهای مطرح شده از ناحیه حضرت امام ، که منشعب از دو نوع نگرش به
اسلام است ،اسلام ناب محمدی واسلام آمریکایی نام می گیرد.
ازاین روی ، حضرت امام ، به جای تعریف علمی
و ذهنی از مساله به ترسیم واقعی و عینی آن پرداختند. دراین
راستا،از ویژگیهای این دو نوع اسلام ، طرفداران و مخالفان هر کدام و
موجبات پیدایش و رشد آن … بارهای بار، در گفتار و نوشتار خود، سخن
به میان آوردند.
هر یک از محورهای یاد شده ، در خور تحقیق است ، ولی ما دراین
نوشتار، تنها به بررسی زمینه های حاکمیت رشداسلام آمریکایی از دیدگاه
امام خمینی می پردازیم . آن حضرت در توضیح اسلام آمریکایی تعبیرات
گوناگون مرقوم فرموده اند:
[ اسلام سرمایه داران ،اسلام مستکبران ،اسلام مرفهین
بی درد،اسلام منافقین ،اسلام راحت طلبان ،اسلام فرصت طلبان ،اسلام رفاه و
تجمل ،اسلام التقاط،اسلام سازش و فرومایگی ،اسلام سلطنتی ،اسلام
اشرافیت ،اسلام ابوسفیان ،اسلام مقدس نماهای بی شعور،اسلام ذلت و نکبت ،
اسلام پول و زور،اسلام فریب و سازش و … در یک کلمه اسلام آمریکایی]
۱۰
از دیدگاه امام ، هر یک ازاین ویژگیها، زمینه ساز رشد و حاکمیت
اسلام آمریکایی است . همان اموری که در طول تاریخ ، مورد بهره وری
طواغیت واستعمارگران بوده است . برای گرفتار نشدن در گرداب اسلام
آمریکایی ، بایداین روحیه ها رااز جامعه زدود واز حاکمیت آن ، به
شدت جلوگیری کرد .
بررسی و تحقیق هر یک ازاینها، مقاله ای را می طلبداما دراین
مجال ، به مهمترین آنها بسنده می کنیم :
راحت طلبی
از عوامل حاکمیت رشداسلام
آمریکایی ، روحیه راحت طلبی و عافیت خواهی است .
راحت طلبی ، حالتی را درانسان اسجاد می کند که اندک اندک ، همه
مفاهیم اعتقادی او را دگرگون می سازد.انسان راحت طلب ، مفاهیم دین را
به گونه ای توجیه و تفسیر می کند که با هواهای او در تزاحم نباشد و
تکلیفی برایش ایجاد وایجاب نکند وبا عافیت طلبی او کمترین تصادمی
نداشته باشد.این گروه دانسته یا ندانسته ، مفاهیمی رااز دین تغییر
می دهند یا حداقل توجیه می کنند.
دستوراتی چون :امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم ستیزی و… که
با عافیت طلبی آنان در تزاحم است ، به سادگی توجیه و کنار گذاشته
می شوند.
به عنوان نمونه : هنگامی که پیامبراسلام (ص ) مسلمانان را برای جنگ
تبوک آماده می کرد، یکی از روسای بنی سلمه ، به نام جدبن قیس ، به
بهانه این که اگر در جنگ شرکت کنم مفتون زیبا رویان می شوم و
نمی توانم علیه آنان بجنگم ،از پیامبراجازه عدم شرکت در جنگ را
می طلبید! در زمان علی ( ع ) نیز، عده ای برای فراراز رنج و زحمت و
احیانا کشته شدن ، خانه نشینی خود راازاین گونه تفسیر می کردند:
[فتنه است و آشوب طلبی و پیامبر ما را در چنین هنگامه هایی به سکوت
وادار کرده است] ۱۱ .
انقلاب اسلامی نیز،از آغاز بااین قشر عافیت طلب روبه رو بوده است .
در شروع نهضت ، برخی برای فرازاز مسؤولیت ، به توجیه دین دست زده و
با تمسک به روایاتی ضعیف و یا تحریف معنوی روایات صحیح ، چنان
وانمود کردند که وظیفه ای به جز سکوت ندارند.
امام خمینی ، در طول نهضت ، بارهااز دو خط راحت طلبی وایثار سخن
گفتند و تضاد و ناسازگاری این دو راه را بازگو نمودند.اسلام
عافیت طلبان رااسلام غیراصیل و آمریکایی خواندند:
[ از صدراسلام ، دو طریقه ، دو خط بوده است : یک خط، خط اشخاص راحت
طلب که تمام همشان به این است که طعمه ای پیدا کنند و بخورند و
بخوابند و عبادت خدا هم ، آنهایی که مسلمان بودند، می کردند.اما مقدم
بر هر چیزی در نظر آنها راحت طلبی بود]…. ۱۲
امام ، پیشینه این تفکر را در صدراسلام نمایاند واز کسانی که به
امام حسین ( ع ) پیشنهاد زندگی راحت و صلح با یزید را می دادند، به عنوان
راحت طلبان یاد کرد وادامه این طرز تفکر را در قیام امت مسلمان
ایران ، چنین به تصویر کشید:
[ ازاول نهضت اسلامی ما شاهداشخاصی بوده ایم که به این وضع
بوده اند: راحتی را بر هر چیزی مقدم می دانسته اند، تکلیف رااین
می دانسته که : نمازی بخوانند و روزه ای بگیرند و بنشینند در منزلشان
ذکری بگویند…اسلام را خلاصه کرده بودند در عبادات …
اول نهضت … یک شخص سرشناس ازاین اشخاص گفته بود که :ایرانیها
دیوانه شده اند! قیام در مقابل محمدرضا را وایستادگی در مقابل ظلم
را با تعبیر دیوانگی ، یکی ازاشخاص سرشناس ، معرفی می کردند. آن کاسب و
تاجری که در منزل او بودازاو شنیداین را، گفته بود که : آقا!
بعضی ازاینها مردم کذا و کذا هستند واینها بعضی شان هم شهید
شده اند.
آن آقای سرشناس گفته بود:این از خریتشان
بوده است . آدم که نمی رود توی خیابان در مقابل مسلسل بایستد.
و همان آقای سرشناس
پرونده اش از ساواک بیرون آمده و آن وقتی که جوانهای ما در خیابانها
کشته می شدند،انگشتر برای سلامت محمدرضا فرستاده بود. یک دسته این
طور بودند که حضرت امیر، سلام الله علیه ،ازاینها تعبیر می کند: که
اینها همشان علفشان است ، مثل حیواناتی که همشان این است که شکمشان
سیر شود. شهوتشان را بر همه چیز مقدم می دارند. نماز هم می خواند،
روزه هم می گیرد… لکن این طوراست وضع تفکرش که انسان نباید خودش
را در معرض خطر قرار دهد… واین کاری که ملت ایران کرد، یک کار
جنون آمیز بوده است]. ۱۳
به طور کلی ، در منطق این گروه ،ایستادگی در مقابل ظلم و آمریکا،
حماقت و دیوانگی است و همراهی و همگامی با آمریکا وایادی آن ،
[نهایت دینداری] است . هر چند که این دینداری به آن جا برسد که
بسیاری از ملاکها و معیارهای اصیل دینی به فراموشی سپرده شود و در
نتیجه ،اسلامی که دلخواه آمریکاست حاکم گردد.
امام خمینی ، دراین بیانات ، پس ازافشای چهره عافیت طلبان ، روش آنان
را با روش مروجان و طرفداران اسلام ناب محمدی (ص ) چنین مقایسه می کند:
[با مراجعه به تاریخ ، می بینیم که پیامبراسلام (ص ) وائمه معصومین و
پیروان راستین آنهاازاول ، خودشان را برای مقابله با ظلم و ستم
آماده کرده بودند وازاوفل توجه داشتند که این مقابله زحمت دارد،
شهادت دارد]. ۱۴
امام خمینی ، به مناسبتهای گوناگون ، به انتقاداز دیدگاهها و مبانی که مورد دستاویز
راحت طلبان قرار گرفته پرداخته اند. آنچه را که آنان به عنوان مستمسک
برای توجیه سکوت و قعود خود برگزیده اند، دارای مدارکی ضعیف و یا
معارض با قرآن کریم و متون صحیح اسلامی بر شمرده اند،از جمله : درباره
راحت طلبانی که با مستمسک قرار دادن برخی از روایات ضعیف ، قعود،
تن پروری و راحت طلبی خود را توجیه می کنند می فرماید:
ملاحظه کنید با دو روایت ضعیف ، چه[
بساطی راه انداخته اند و آن را در مقابل قرآن کریم قرار داده اند،
قرآنی که جدیت دارد بر علیه سلاطین قیام کند و موسی را به قیام علیه
سلاطین وا می دارد. علاوه بر قرآن مجید، روایات بسیاری درباره مبارزه
با ستمگران و کسانی که در دین تصرف می کنند وارد شده است . تنبلها
اینها را کنار گذاشته ، آن دو روایت ضعیف را، که شاید وعاظ السلاطین
جعل کرده اند، در دست گرفته و مستند قرار داده اند: باید با سلاطین
ساخت و درباری شد!اگراینهااهل روایت و دین شناس بودند، به روایات
بسیاری که بر علیه ظلمه است عمل می کردند… شکم آنهاست که آنها را
متوسل به این دو روایت ضعیف کرده است ، نه علم]. ۱۵
با توجه به بیانات پیامبرگونه امام ، آن حضرت براین
باوراست که : روحیه عافیت طلبی در بستر تاریخ ، عمده ترین قتلگاه سقوط
ارزشهای اخلاقی انسانی واسلامی بوده است . عافیت طلبان هیچ گاه با مرارت
حق خود نکرده اند و در تحمل دردها و رنجهااستقامت و در مسیر آن
ایستادگی ننموده اند، آنان رفیقان نیمه راهند.ازاین روی ،اگر خط
عافیت طلبان جایگزین خط ایثار و فداکاری شود، زمینه حاکمیت و رشد
اسلام آمریکایی فراهم مده است.
! آن بزرگوار، راههایی را جهت
حفظ روحیه ایثار و فداکاری و در نتیجه اسلام ناب محمدی (ص ) نشان دادند
که دراین بعد،از مهمترین آنها توجه به سابقه ای افراد در خط ایثار
و شهادت و یا عافیت است . آن حضرت ، دراین زمینه هشدارها دادند. در
سالهای آخر حیات ، براین نکته تکیه کردند: مبادا خط عافیت طلبی و
دوری از صحنه جهاد، زمینه حضور و سلطه در پستهای کلیدی جامعه ، راه
پیدا کنند.
[آنهایی که دراین چند سال مبارزه و جنگ ، به هر دلیل ،ازادای این
تکلیف بزرگ ، طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و
دیگران رااز آتش حادثه دور کردند، مطمئن باشند که از معامله با خدا
طفره رفته اند و خسارت و زیان بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز
واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید.
من مجددا به همه مردم و مسوولین عرض می کنم که : حساب این گونه
افراد رااز حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارنداین
مدعیان بی هنرامروز و قاعدین کوته نظر دیروز، به صحنه برگردند. من
در میان شما باشم یا نباشم به همه شما وصیت می کنم که نگذاریدانقلاب
به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون ، در
پیچ و خم زندگی روزمره فراموش شوند]. ۱۶
و در جای دیگر دیگراز خطر حضور عافیت طلبان دیروز،
در صحنه انقلاب و نفوذ و در دست گرفتن مسوولیتهای کلیدی توسط این
افراد چنین سخن می گوید:
[آنهایی که در خانه های مجلل ، راحت و بی درد آرمیده اند و فارغ از
همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه های محروم ،
تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آشت نگرفته اند،
نباید به مسوولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به آن جا راه پیدا
کنند، چه بساانقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر
باد دهند، چرا که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیده اند و فرق و
سینه شکافته نظام را به دست از خدا بی خبران مشاهده ننموده اند واز
همه زجرها و غربتهای مبارزان والتهاب و بی قراری مجاهدان که برای
مرگ و نابودی ظلم بیگانگان ، دل به دریای بلا زده اند، غافل و
بی خبرند]. ۱۷
رفاه طلبی و تجمل گرایی
از دیگر عوامل حاکمیت و رشداسلام آمریکایی ، روحیه رفاه طلبی و
تجمل گرایی است . رفاه طلبی و تجمل گرایی که وابستگی و تعلق به مظاهر
زندگی دنیا نشات می گیرد، تا بدان جاانسان را به پیش می برد که جز
رسیدن به رفاه و تجمل ، به چیز دیگری نمی اندیشد.
پیامبراسلام (ص ) درباره این گروه به اباذر می فرماید:
[ … به زودی کسانی که امت من خواهند بود که در دامن نعمتها به دنیا می آیند و رشد
می کنند، همتشان غذاهای رنگارنگ و نوشابه های مختلف است .اینان را با
سخن تمجید و ستایش می کنند.ایشان بدترین امت من هستند]. ۱۸
چنین انسانی ، حاضراست همه ارزشهای اصیل اسلامی را برای رسیدن به
رفاه و تجمل ،از دست بدهد. هراندازه روح رفاه طلبی و تجمل گرایی ، در
روح او رخنه کند، به همان نسبت ازاسلام ناب ، فاصله گرفته و به اسلام
آمریکایی نزدیکتر می شود. رفاه طلبی و تجمل گرایی آثار و پیامدهای
زیانباری را به دنبال دارد. فرد یا جامعه ای که به سوی رفاه و تجمل
در حرکت است ،اهل مبارزه با دشمن ، مبارزه با وابتسگیها نیست ، لذا
امام خمینی ، مرفهین بی درد و برخورداران بی تعهد را مروج اسلام آمریکایی
دانسته و براین باور بودند که اگر روزی رفاه طلبی و تجمل گرایی ، به
عنوان یک ارزش درآید، دیگر نخواهیم توانست ، بدون خوف و هراس ، با
دشمنان استقلال و آزادی محرومان و مستضعفان بجنگیم .
[آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و
محرومان جهان ، با سرمایه داری و رفاه طلبی منافاتی ندارد، باالفبای
مبارزه بیگانه اند. و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان
بی درد، با نصیحت و پند واندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه
آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند، آب هاون می کوبند.
بحث مبارزه و رفاه و سرمایه ، بحث قیام و راحت طلبی ، بحث دنیا
خواهی و آخرت جویی ، دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند و تنها
آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت واستضعاف را
چشیده باشند]. ۱۹
در جای دیگر، پیروزی نهایی و حاکمیت
اسلام ناب محمدی (ص ) را در سایه طرد رفاه طلبهااز مسوولیتهای کلیدی
کشور دانسته ، می فرمایند:
[ …اگر ملت می خواهداین پیروزی تا آخر برسد و به
منتهای پیروزی که آمال همه است ، برسد، باید مواظب آنهایی که دولت
تشکیل می دهند باشد… که مبادا وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به
اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسند]. ۲۰
برای این که به خوبی دریابیم که چگونه رفاه طلبی و تجمل گرایی سبب
پیدایش و رشداسلام آمریکایی است ، لازم است برخی از پیامدهای آن را به
اختصار بازگو نماییم چون به اعتقاد ما،اثرات و پیامدها، همان
ضدارزشهایی است که مروجین اسلام آمریکایی ، قولا و عملا، بدان فرا
می خوانند:
دوری از معنویات : بنده خدا بودن با رفاه طلبی و تجمل گرایی به
هیچ وجه ، سازگار نیست .امکان ندارد، قلبی دنیا و مظاهر آن را در خود
جای دهد، در گرو زخارف دنیا باشد و خدا هم در آن جای بگیرد.
ذلت و زبونی :انسان رفاه طلب و تجمل گرا، برای این که به زندگی خود
رونق و صفا ببخشد، به دنبال دنیا به حرکت در می آید و شیفته واسیر
آن می گردد و برای رسیدن به آن به هر ننگی تن در می دهد و هرگونه ذلتی
را می پذیرد و در مقابل تاخت و تاز دشمن و غارت و چپاول سرمایه های
مادی و معنوی ،از خود عکس العمل نشان نمی دهد همه اینها،از آثار
وابستگی به دنیا و مظاهر آن است
لذاامام صادق ( ع ) می فرماید: ،
[من احب الحیاه ذل] ۲۱
آن که به زندگی و حیات مادی و مظاهر آن عشق بورزد، به ذلت کشیده
می شود.
کاهش حساسیت سیاسی :از آثار رفاه طلبی ، کاهش حساسیتهای سیاسی است .
انسانی که دراندیشه رفاه خویش است ، نسبت به سرنوشت کشورش و
مسلمانان بی تفاوت شده :
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 