پاورپوینت کامل مبادی تحقیق در حقوق زن ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبادی تحقیق در حقوق زن ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبادی تحقیق در حقوق زن ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل مبادی تحقیق در حقوق زن ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۳

سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحیم

زنان , در غربت استضعاف زیستند,
گمنام و محروم , چونان نسیم , در هر سوی و چون خاک بی مقدار, سالیان
طولانی , زخم درد را چشیدند و آن بر نیاوردند. نسل مذکر, بی پروا و
بدون توجه به آموزه های دینی بر سر و صورت آنان , داغ نهاداما زنان ,
این مظلومان همیشه تاریخ , چاره ای جز ماندن نداشتند. تحمل کردن و
نوای اعتراض برنیاوردن , سیره این نسل دربند, شده بود, سنتی
تغییرناپذیر, دختران را با آن , به خانه شوهران فرستادندد و مادران ,
کام فرزندان را با آن برداشتند و ضعف و زبونی و تسلیم را در ذائقه
دختران , جاودانه کردند .

مشرق زمین , داستان مکرر ظلم و جور مردان شد,اگر گاه و بی گاه
مردانی برآمدند و ترک سنت کردند, قطره بارانی در کویر بودند, بی حاصل
و نایاب .اگر جرقه ای برمی آمد و زنانی , حضور و نقش می یافتند, دیری
نمی پایید و یا زنان اشراف بودند و نه محرومان . زن این سامان , به این
تاریخ خو گرفت و با آن عجین شد. در بستر آن , عادت کرد و نغمه
اعتراض رااز ضمیر پنهان نیز زدود.

در دوره هجوم تمدن غربی , هنگامه ای بپا شد و[ حقوق زنان] در صدر
مسائل عمده درآمد. شاید بیش از هزار سال , حتی در بحث و نظر,از آن
سخن نبود. نوشته ای و رساله ای در تبویت و تنظیم و بررسی حقوق زن در
اسلام , که نغمه دلنواز آزادی مشروع زن را در عصر دیجور جاهلیت
نواخت , به نگارش نیامد. وزش سهمگین تمدن غربی , در بنایدها خلل افکند
و مسائل مغفول را به خاطر آورد.از جایگاه واقعی زن در شریعت , سخن
به میان آمد و ردیه ها و دفاع ها شکل گرفت . ناقدان و طاعنان به نیت
طعن از حقوق زن دراسلام سخن گفتند و متشرعان , در مقام پاسخ و دفاع
به رساله نویسی و طرح مباحث پرداختند. در صد سال اخیر, در تفسیر و
کلام و نوشته های مستقل عالمان و مولفان اسلامی ,ازاین مقوله سخن به
میان آمد واین محصول , دراین هنگامه تعارض افکار واندیشه ها,
پدیدار شد .

دراین گفتار مختصر, درابتدا,از مشکلاتی یاد می شود که دامنگیر
تحقیق این مقوله است و دشواریهایی که عالمان سخت کوش را نیز, در
محاصره خویش داشته و ره بردن از سد آن , کار آسانی نبوده و نیست .

دشواریهای تحقیق

در بررسی مقوله حقوق زن دراسلام , کاربردهای عام تحقیق مفاهیم و
ارزشهای دینی را بایستی به کار گرفت واز متداجتهاد پیروی کرداما
محقق این مقوله , نمی تواند, بدون توجه به پیش زمینه های لازم و خاص
این مقوله , به نتایج تحقیق اطمینان یابد. بحث از حقوق زن ,
پیچیدگی ها و ظرافتهای ویژه ای دارد که در پرتو توجه به آن , (و دارا
بودن مقدمات لازم استنباط) می تواند به بهره هایی از حقیقت دست یافت .

دراین زمینه , نکات ذیل ,اهم مسائلند:

۱. عوام زدگی : متدینان عامی به مسائلی خو کرده اند و
آن را, جزء مبانی شریعت پنداشته اند. توهمات
آنان , گریبانگیر خواص می شود واندیشه وران راازاظهارنظرهای صریح و
قاطع باز می دارد. سالهای سال , گروهی معتنابه ,از مراجع دینی ,از عدم
وجوب حجاب صورت برای زن , سخن گفتند ۱ و حتی عده ای ادعای اتقان و
اجماع را بر آن نمودند ۲اما سیره عوام , چیزی دیگر بود.از دوره
کهن , عادت کرده بودند که چهره باروبند و… بینند و در تصورشان جزء
لاینفک شریعت تلقی شده بود. بااین تلقی عام , کسی جرات ابرازاین
واقعیت را نداشت که از حکم شرعی واقعی , سخن بگوید.این زمینه ها,
موجب آن می شد که ابراز واظهاراین حکم شرعی , با غوغا سالاری عوام (و
حتی جانبداری برخی از خواص ) همراه شود. همگان از تهاجم پنهانی و
علنی نوشته ارجمنداستاد شهید مطهری با عنوان[ مساله حجاب] اطلاع
دارنداستاد شهیدمرتضی مطهری , در پاسخهایی به نقد کتاب مساله حجاب ,
نوشته اند:

[در جامعه ای مانند جامعه ما, که معیارها فقط شعارهاست , بر روحها و
معناها کاری نیست , و جامعه ما…از نظر شعار علوی است واز لحاظ
روح و معنا ضدغلوی . وای به حال کسی که بخواهد مانند علی صراحت و
صلابت به خرج دهد واسلام را بر مشایخ … مقدم بدارد… من
خواسته ام … آینه به دست خشکه مقدسان بدهم … و بفهمند که از دست
امثال آنها, چه بر سر مسلمین آمده و می آید…این فکر که زن فقط و
فقط باید در کنج خانه محبوس بماند و حتی با حفظ حریم و رعایت عفاف
هم از علم واز هر کمالی ,الزاما, باید محروم بماند و کاری جز
اطفای شهوت مرد و خدمتکاری او ندارد و… علاوه براین که بااسلام
جور نمی آید, ضدعواطف انسانی است]. ۳

۲.احتیاط گرایی : مذاق روآوری به احتیاط و دفع مفاسد
محتمل , نیک می نمایداما گاه و بی گاه یکسونگریهایی را پدید می آورد.
در بسیاری از موارد تحدیدها و تضییق ها بااین استدلال , قرین می شود که
ازاین احتیاط و محکم کاری , سری نمی شکند و…

محتاطان در دایره یک و یا چند تن متشرع و مرتاض , مسائل را محدود
می کنند که با خودداری و رهبانیت و کف نفس , می توانند روزگار را به
سرآرند و دم برنیارند وازاصل شریعت و دیانت روبرنتابنداما
براستی آیااکثریت مردمان , توان و تاب چنین احتیاطهایی را دارند؟
آیا در جوامعی که اکثریت ,ازانجام وظائف و تکالیف قطعی والزامی
شرعی , طفره می روند و جای سخن گفتن والزام کردن احتیاطهای ممدوح
شرعی هست ؟ ۶

آرمان گرایان ,از[ وقوف در شبهات] سخن می گویند وازاین نکته , دفاع
می کنند که نبایستی راه گردنه ها را گشود. در غیراین صورت , رهنوردان
بی تجربه , در دام می افتند واز آن , راه گریز نمی یابند.این سخنان ,
بی بهره از واقعیت نیست اما آیا باالزامات واحتیاطات مکرر, دامها
و گردنه هاافزونتر نمی شوند و عده ای فراوانتر, در باتلاق گناهان
بزرگتر فرو نمی روند؟

در جهان تزاحم , نمی توان به خیر مطلق اندیشید.از هر تکلیف و سخن ,
کسانی هستند که به جای هدایت , طریق ضلالت را می پویند و در بیابان
هلاکت , فرو می افتند. بایستی زمینه های اکثریت را جست و تاب و تحمل
آنان را, کاوش کرد. گر چه معدودی با درهم شکستن احتیاطهای ممدوح ,
ممکن است به راه گناه کشانده شوند,امااکثریت جامعه , دیانت را در
شکل سهل و آسان یاب آن خواهند دید و به راحتی از آن , عدول نخواهند
کرد, با دیانتی مواجه می شوند که ذوق , عاطفه ,احساس و غرائزانسانی
راارج نهاده , و آن را, تخریب ننموده و ضدارزش نخوانده است .

عالم روشن بین , مرحوم میرزای
قمی , در پاسخ مکتوب حکیم , ملاعلی نوری , به نکته ای اساسی اشاره
کرده اند و آن موارد تعارض احتیاطات است . سوال آن بود که :

[مستخدمه ای در خانه داشته اند و برای محرم شدن ,او را به عقد کودک
خردسال خود درآورده اند و زمان عقد موقت و محرمیت , ۹۰ ساله بوده است .
اکنون آن زن مستخدمه قصد رفتن از خانه را دارد و نیز, هوای پیدا
کردن خانه و کاشانه . حکیم نوری پرسیده بودند که آیا ولی صغیر, حق
هبه و بخشیدن مدت را دارد یا خیر؟ مرحوم میرزای قمی , به این نکته ,
اشاره کرده اند که گر چه احتیاط در باب نوامیس ,اقتضای آن را دارد که
تا زمان بلوغ و رشد کودک , چنین حقی را ولی نداشته باشد,امااز آن
سو, نگاهداشت آن زن در قیداین ازدواج , مفسده هایی را برای آن زن
ممکن است در پی داشته باشد زیرا چه بسا آن زن , تاب و تحمل چنان مدت
را نداشته باشد و در گناه بیفتد. و یا دوره شباب رااز دست بدهد و
مردان مناسب ازدواج را نیابد] ۴ .

مورد فوق , نمونه ای از نمونه هاست ,احتیاط ورزان , یکسونگری می کنند.
ازاین زاویه می خواهند تمام مسائل را حل و فصل کنند.ازاحتیاط در
عفت , حجاب , ناموس و… سخن می گویند و غلظت و شدت آن را, مطلوب
می شمرنداما دراین میان , مسائلی است رااز کف می دهند. در دهه
انقلاب , بر خلاف اندیشه بنیانگذار واقع نگرانقلاب ,ازاین گونه
افراطرویهای احتیاطی , مواردی بسیار رخ داده است . در پوشش و حجاب
زنان , نکاتی لازم الاجرا دانسته شد که ربطی به الزامات شرعی نداشته و
ندارند و فقط اقدامات احتیاطی برنامه ریزان محتاط و بدبین , بوده است :
حجاب الزامی برای کودکان غیرمکلف ,الزام رنگهای تیره و ناخوشایند
برای لباس و پوشش دختران ,اجبار حجاب در مدارسی که مردان در آن رفت
و آمد ندارند, لازم شمردن مقنعه و روسری , حتی در کلاسهایی که معلمان و
دبیران زن , عهده دار تدریس آن بودند و…

موارد فوق و دهها
نمونه مشابه ,از زمره مسائلی بودند که به عنوان تمهیدات احتیاطی
صورت گرفتند. برنامه ریزان برای جلوگیری ازاتفاقات محتمل , به
اکراههای بی شمار رو آوردند. تمامی اسن مسائل , عوارض جسمی و روانی
بسیاری بر نسل جدید برجای نهاد.

پیامدهایی که به زودی قابل زدایش از جسم و روان جامعه زنان نیست و
در کنار تمام آن پیامدها, عارضه دلزدگی وافسردگی را بایدافزود.
تمایل غریزی انسانی در گرامی داشت زیبایی و رنگهای مناسب و شاد و
نیاز به حضور بی تکلف تر و آزادتر (در موارد مشروع ) دراین جبارها و
الزام ها سرکوب شدند و یا حداقل تضعیف گشتند.

دراین میان , براستی چه کسانی
مقصرند؟ متفکران واسلام شناسان سطح بالای کشور که بیشترین نقش را در
حضوراجتماعی زن مسلمان , داشتند و تلاشها در راه آزادی مشروع زن
کردند, و یا آنان که بدبینانه , روزنه های گناه را در همه چیز رویت
کردند و به زعم خویش , به مسدود کردن هر دریچه پرداختند و گمان بردند
که راه عفت و حیات , در ییچ و خم سنگین و دشواریاب می گذرد؟

حاصل این روند, آن بود که : بر روح و روان زن زجر دیده ,امور غیر
لازم و دست و پاگیر سنگینی کند که خود, توان بازگو کردن آن را نداشته
باشد. چاره چیست ؟ کنار گذاشتن اصل حجاب و پوشش زن ؟این سخن را هیچ
مسلمان و متشرعی بر زبان نمی آورد و در خاطر نمی گذارند. راه منحصر,
در حذف قیود و پایبندهای غیر لازم و پایان دادن به نقش ناآشنایان به
احکام اسلام , در برنامه ریزی است .

به پاره ای ازاین قیود غیر
لازم , سابقااشاره شد.اگر بخواهیم در درازمدت ,ازاصل حجاب و پوشش
واجب زن , فاصله نگیریم , بایستی از جونب و پیرایه های خود ساخته بر
حجاب , فاصله بگیریم و دراین میان , هیچ احتیاطی به اندازه نگاهداشت
اصل عمل به حجاب , ضرورت و فوریت نخواهد داشت .

مورداحتیاطات بی جا و ناروا, در حدود و ثغور مساله حجاب زنان
محدود و محصور نمی ماند. درارتباط با حقوق زنان نیز,این موارد,
بسیارند. به عنوان نمونه , در وظیفه[ همسران مفقودان] فقیهان نکاتی
را یادآور شده اند واز آن جمله : در مواردی که یقین به حیات اوست , زن
مکلف به صبراست واگر مشکوک بود و شوهر, دارایی داشت و زن ,
می توانست از آن دارایی , مخارج – خود را بردارد, دراین صورت نیز,
بایستی صبر کند و تنها در صورتی حق متارکه را پیدا می کند که شوهرش ,
نفقه او را درا ختیار نگذارده باشد و کسی از طرف او نیز, تامین
مخارج زن را بر عهده نگیرد. دراین صورت , زمان با مراجعه به حاکم
شرعی (و پس از تفحص و جستجواز مکان مرد و چهار سال صبر وانتظار)
می توانداز حکم متارکه استفاده کند. ۵

احکام فوق ,از روایات واستصحاب بقای زوجیت و نیزاحتیاط در باب
نوامیس ,استفاده شده است فقیه متبحر مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی ,این
حکم را در محبوسین و شوهران تنگدست و غیر قادر به پرداخت نفقه ,
تعمیم داده اند واستناد فرموده اند:

[ممکن است گفته شود که : زن با مراجعه به حاکم شرعی , حق متارکه را
پیدا می کند,از باب قاعده حرج و ضرر, بخصوص اگر زن جوان باشد و صبر
او, موجب شود که در مشقت و مشکلات فراوان قرار گیرد] ۶ .

همچنین ایشان درارتباط با همسران مفقودان نیز فرموده اند:

و من هذا

ممکن است پذیرفت که اگر در رابطه با مفقودان , روشهای یاد شده
(تفحص وانتظار ۴ سال ) ممکن باشد,امااعمال آن موجب شود که زن به
معصیت و گناه رو آورد. حاکم شرع می تواند زن را طلاق دهد, بدون فحص و
قبل از مدت یاد شده .

دیدگاه روشن بینانه فوق , گر چه بااحتیاط در باب نوامیس , منافات
دارد,اما دراین میان , نظر به جوانب دیگراحتیاطی نیز, لازم و واجب
است . تمامی زنان , در کف نفس و خود نگهداری در یک سطح قرار ندارند
برخی می توانند سالیان طولانی , رنج و مشقت دوری از شوهر را تحمل کنند
و گروهی نیز یافت می شوند که تحمل چنان شرائطی را ندارند و بستن راه
مشروع بر آنان , زمینه انحطاط و فساد آنا نرا فراهم می کند. مرحوم
سیدکاظم یزدی , با دیدن این جوانب مختلف , رای یاد شده راابراز
فرموده اند .

در معاشرت رفت و آمد و زنان نیز,اقدامات احتیاطی غیر لازم , دیده
می شود. گروهی گمان بردند که حفظ عفت و روابط سالم اجتماعی , دراین
است که زنان از هرگونه رفت و آمد دوری گزینند و در خانه های خویش ,
محصور بمانند. در باور آنان ,احتیاط همه جانبه را بایستی دنبال کرده
و راه احتیاط را در به حداقل رساندن آمد و شد زنان تلقی نموده اند.

به عنوان نمونه , به نوشته ذیل ازامام غزالی , بنگرید:

[ومرد تا تواند بیرون نگذارد و فرا بام و در نگذارد و نگذارد که
هیچ نامحرم وی را ببیند و نگذارد که وی نیز هیچ نامحرمی را ببیند و
نگذارد که به روزن و پاکانه به نظاره مردان شود که همه آفتهااز چشم
خیزد و آن از درون خانه نخیزد, بلکه از روزن و پالکانه و در و بام
خیزد] ۸ .

این گونه نگرشها, موجب تضییقات و تشدیدات می شد. به عنوان نمونه از
شیخ احمدجام , نقل کرده اند که :

[یکی از زنانش را به جرم این که از خلوتگاه شیخ ,از روزن به بیرون
نگریسته بود, کور کرده بود] ۹ .

این گونه سخت گیریها را, همان عامل احتیاطی پدید آورده است .

در نقل و حکایت دیگر می خوانیم که شخصی از حکام قدیم شهر قم ,
می گفته است :

[من چندین سال عامل و والی قم بودم و در آن مدت , نظر من در کوچه و
محله ای بر هیچ زنی نیفتاد]. ۱۰

این تلقیات تضییق آمیز تا به آنجا پیش
می روند که در کتابهای تاریخ می خوانیم :

[ فخرالدین کرت (۷۰۷ه), در هرات , به پیروی از
الحاکم بامرالله فاطمی , دستور می داد که عورات , روزاز خانه بیرون
نیایند و هر عورتی که روز بیرون آید, شمس الدین قادسی , که محتسب است ,
چادراو را سیاه کند واو را سر برهنه بر محله ها و کوچه ها برآرد تا
تجربه دیگران شود] ۱۱ .

مشاهده می کنید که احتیاط کاریها, چگونه به مخالفت صریح , با شروع
منتهی شده اند: کور کردن زنان , سربرهنه ساختن آنان در ملا عام و…
تمام این امور با نیت احتیاط در عفت عمومی پدید آمدند,اما دراین
میان , دهها مساله دیگر مغفول و فراموش شد. بالا رفتن سطح فرهنگ
عمومی , دانشهای لازم و خاص زنان , دانش واجبات دینی و مسائل بی شمار
دیگر,از خاطر زدوده شدند و زن مسلمان در جوامع مختلف اسلامی , به
موجودی خرافی و کم فرهنگ و سطحی نگر مبدل شد. بی سوادی در جامعه زنان
مسلمان مرضی شایع گردید و رمالان و جادوگران و حرز نویسان و دهها
حرفه سودآور,از بی عمقی و کم اطلاعی زنان در قرنهای مختلف سوء
استفاده کردند و جیب خویش را پر کردند و خانه ها و کاشانه ها را
واژگون ساختند و …

این گونه احتیاطات به فرهنگ و شریعتی منتسب می شود که دخت گرامی
پیامبر آن دیانت , در ملا عام خطابه می خواند واحقاق حق می کند و به
فرموده امام صادق(ع) :

[ هر پگاه شنبه ,از مدینه تااحد می رفت و بر مزار شهیدان آن وادی ,
بویژه در جوار قبر عموی خود, حمزه , طلب رحمت الهی برای آنان می کرد]۱۲ .

همچنین دخترامام حسین , سکینه , در مجلس
شعر وادب حاضر می شد واز شاعران بنام عرب شعر می شنید و رهنمود
می داد. ۱۳

نمونه های آمد و شد زنان در تاریخ اسلام ,افزون از موارد فوقند.اما
احتیاطکاران , دیده را بر آن تاریخ بستند و گمان بردند که زن موجود
خانگی است ! و دراین میان اکثریت جامعه زنان از راه اعتلا و ترقی
فرهنگی بازماندند و معدود کسانی توانایی ترقی را یافتند که یا در
محیطی آزادتر پرورش یافتند و یا محیط خانوادگی آنان ,اجازه و زمینه
آموزش را به آنان می داد.

۳. سنتها و
عادتهای اجتماعی : عرف و عادت جوامع , در مواردی خطا آفرین می شوند و
مرزهای شریعت و عادت در هم می آمیزند و تفکیک به سادگی ممکن نمی گردد,
بخصوص سنتها و روشهایی که مدت زمانی از تاریخ آن گذشته و در چند
نسل ریشه دوانده باشد.

مرحوم مظفر, در بحث سیره متشرعه , به این نکته اساسی اشاره ای
شایسته داشته اند که در بسیاری از موارد,این گونه سیره ها تاریخی کهن
و متصل تا صدراسلام را ندارند,اغلب آن روشها عادتهای اجتماعی
هستند که گاه و بی گاه , توسط اقلیتی پدیدار شدند و بعدا به واسطه
قدرت و سیطره آنان و یااحترام و موقعیت آن افراد و یا عوامل دیگر,
به مرور گسترش یافته اند و در زمان کوتاه و یا طولانی در ژرفای خلق و
خوی یک جامعه جای گرفته اند و به گونه ای قداست یافته اند که ترک آن ,
عمل نابهنجاراجتماعی و شرعی تلقی شده است و ۱۴ ….

درارتباط با حقوق زنان ,ازاین گونه امور بسیارند. عادتهای
منطقه ای و یا گسترده ای که به سنت اجتماعی مبدل شده اند و گاه و بی گاه
به عنوان حکم شرعی تلقی گردیده اند و برای محقق حقوق زن , نوعی ابهام
(و یا حتی گمراهی ) پدید آورده اند.

استاد مطهری , به نمونه هایی ازاین عادتهای اجتماعی اشاره
فرموده اند:

آنچه بعدها, حتی در میان متشرعین , تحت تاثیر عادات
و عرفها پیدا شد, مافوق توصیه های اخلاقی اسلامی مسلم است . در عرفهای
متاخر حتی ذکر نام همسر نوعی کشف عورت تلقی می شود.

پیغمبراکرم وامیرالمومنین و سایرائمه اطهار, در محاورات خود,
نام همسرشان را می برند… ولی امروزاگر یک مرجع تقلید نام همسر خود
را بدون تعبیراتی از قبیل[ اهل بیت] یا[ والده] فلانی یا[ خانواده]
وامثال اینها ببرد, کاری زشت تلقی می شود. در صورتی که رسول اکرم[ ص]
از همسرش با کلمه[ حمیرا] تعبیر می کند