پاورپوینت کامل ابعاد مبارزه با آمریکا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابعاد مبارزه با آمریکا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابعاد مبارزه با آمریکا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل ابعاد مبارزه با آمریکا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳

بسم الله الرحمن الرحیم

سرمقاله

آمریکا, تجسم شیطان .

لهیب داغ تجاوز, شراره طغیان .

چپاولگری عدالتخواه !

شرنگی شهدآلود.

عجوزه ای جذام , که با هزار صنعت و نیرنگ , فرشته ای طناز را می نماید!

غداره بندی ایستاده بر هر گذرگاه آباد جغرافیای زمین .

آزادیخواه و دادگری که به وقت نیاز, جز منافع خویش , هیچ حقی را
نمی شناسد.

جهانخواره ای که در هر نقطه از کرانه خاک منافعی برتراز صاحبان آن
دارد!

آمریکا, مام امپریالیسم , ناپدری صهیونیسم و فرزند نامشروع غفلت و
ضعف پراکندگی ملتهاست .

دیوی است که دانش و فرهنگ را در جهت استثمار ملتها مسخر ساخته و
شیادی است که مغرهای پرنبوغ برخاسته از میان محرومان زمین را به
بردگی خویش درآورده است .

مشاوری است که جز خیانت نمی داند.

ستمایش برانسان وانسانیت , جانکاه و توان فرساست .

ولی آنچه مصلحان نسل انسان راازاعماق وجود می سوزاند و فریادشان
را بر می نگیزاند. ناساخته بودن این چهره نفاق و دوگانگی واین
جرثومه تجاوز و نامردمی در چشم ملتهاست .

ملتهایی که در ظلمت ناآگاهی ,از نهیب شبان رمیده , به چنگال این
گرگ مهربان تراز مادر روی می آورند.

عدالت و حکومت حق را تاب نیاورده به داوری و حمایت شیطان رضایت
می دهند.

ملتهایی که نه باانتخاب خویش , بلکه در حصار حکومتهای استبدادی و
در ظلمت اطاعت آخوندهای درباری , محکوم به سکوت و سازش با مستکبران
غارتگر شده اند.

با این همه کید شیطان همواره ضعیف بوده و خواهد بود.

نه حکومتهای استبدادی و نه آخوندهای درباری و نه دسیسه های گسترده
استکبار جهانی , برای همیشه توان تخدیر ملتها و تحریف واقعیتها را
نخواهند داشت .

دادگاه تاریخ , بر ستمها و خیانت هایشان , داوری خواهد کرد. چنانکه
امروز, مستکبران غربی واروپائی , ناخودآگاه , به ستمها و بی عدالتی ها
و بی شرافتی های خویش در جنگ تحمیلی علیه ایران , به اعتراف نشسته اند.

ذلکم وان الله موهن کید الکافرین ۳

آری ,امروز مستکبران جهان , خود به افشاگری تزویرهای خویش نشسته اند
و فردا, ججهان اسلام و مستضعفان حقیقت سخن آن فرزانه روزگار و
پیامبر بیداری را با تمام وجود درخواهد یافت که :

[آمریکا مظهراستثمار جهانی] ۴ و[ ابرجنایتکار تاریخ] ۵ است .

آن روز همه محرومان و مسلمانان همنوا بااو فریاد برخواهند آورد:

[مرگ و نفرین برابرقدرتان , بخصوص آمریکای جنایتکار که اکثر
فتنه های منطقه به دست کثیف او تحقق می یابد] ۶

و آن روز همه غارت شدگان به این واقعیت پی خواهند بر که :

[دنیا باید آمریکا رااز بین ببرد والا تااینها هستنداین
مصیبتها در دنیا هست]. ۷

اما بیم آن می رود که آن روز بسیار دیگر باشد.

نوشدارویی , پس از مرگ سهراب !

بیداریی , پس از به یغما رفتن تمامی منابع اقتصادی وانسانی و
نابودی همه شالوده های فرهنگی واصالتهای اخلاقی .

خودیافتنی , پس از تهی شدن از همه مظاهر خودی .

این است که , مصلحان و پاسداران حرمت اسلام باید قبل از سپری گشتن
فرصتها, براین زخم خون فشان مرهمی نهند و براین درد دیر پا,
چاره ای اندیشند واز همه زمینه های ممکن در جهت افشای چهره کریه
آمریکا واستکبار جهانی , بهره گیرند.

رسالت ما

در چنین شرایطی , رسالت حوزه های دینی که در جایگاه رهبری امت اسلام
قرار دارند تحکیم پایه های نظری و عملی[ مبارزه با آمریکا] به عنوان
مشخص ترین چهره استبکار, در عصر حاضر, و تفسیر عینی[ مبارزه با
ظاغوت] و مصداق بارز عقد نفی , شعار توحیداست .

در عصری
که اشراف جاهلی عرب و داعیه داران سروری بر جهان اسلام و مدعیان
دروغین خدمت به حرمین بتهای تراشیده از سنگ و چوب را نمی پرستند,
بلکه خداوندان زر و زور و تزویر را چون اژدهایی گرسنه و سیری ناپذیر,
بر پهنه اقالیم قبله مسلط کرده اند.

در عصری که پابرهنگان دشتهای حجاز, در برابر لات و منات به سجده
نیفتاده و فرزند قربانی نمی کنند, بلکه صاحبان تمدنی عظیم با منابع
فرهنگی ,انسانی واقتصادی عظیم تر, چونان بردگانی حقیر, در پای شیطان
سرنهاده , و نه تنها مردم خویش , که ایمان و شرف واستقلال و آزادی
جوامع اسلامی را در ساخت فرهنگ و صنعت آن قربانی کرده اند.

در چنین عصری دو رسالت عمده بر دوش مصلحان جهان اسلام و عالمان
متعهد و آزاداست :

الف : تبیین معنای واقعی شعار توحید[ لاالله الاالله] و تعریف
مصادیق آن در عصر حاضر برای جوامع اسلامی . (که عبارت است از: نفی
طاغوت و مستکبران و مبارزه با همه مظاهراستکبار).

ب : شناخت و معرفی حقیقت مبارزه با کفر و شرک وابعاد مبارزه با
استکبارعصر حاضر و نیز شناسایی برترین شیوه ها در رویارویی با
مستکبران .

تفسیر کفر به طاغوت

بی تردید, پیام نخستین واصلی همه پیامبران الهی در طول تاریخ ,
دعوت به توحید و پرستش خدای یگانه واطاعت ازاو بوده است .

توحیدی که در متن آن , نفی همه آلهه های و
خداوندان , دروغین واربابان گونه گون و نیز پرهیزاز هرگونه شرک و
مظاهر آن نهفته است .

توحید با چنین مفهوم و محتوایی بود که در هر روزگار با خشم و ستیز
مستکبران مواجه می گشت اگرایمان به خدا در مرزهای تقدیس و تکریم و
تعظیم پرودگار محدود می بود و به قلمرو سلطه های و ظاغوت ها نظر نداشت
و بر آنان هجوم نمی آورد, دلیلی نداشت که نمرود, هیرود و فراعنه و
اشراف جاهلی و عالمان دنیاگرای یهود و نصارا در عهد رسول[ ص] و
حاکمان مستبد و قدرتهای استکباری جهان در دوره معاصر و آخوندهای
درباری و خودفروخته و مفتیان تحریف گرالازهری و وهابی به نبرد آشکار
و نهان با آن برخیزند .

خدای محمد[ص] و خدای همه پیامبران راستین , خدای بردگان تن به ذلت
داده , خدای استثمار شدگان بی عرضه , خدای تقدیس گران و ذکرگویان ترسو
نبود, چنانکه خدای اربابان واستثمارگران و جباران نبود.

خدای محمد[ص] خدای موحدان , آزادگان , حق خواهان و ستم سوزان و
ظلم ستیزان و خدای عزیزان بود.

قل لله العزه و لرسوله و للمومنین . ۸

توحید با چنین محتوایی , برای مستکبران و جباران و سلطه جویان قابل
تحمل نبود و نخواهد بود. به همین دلیل است که همه مستکبران و
سلطه جویان واستثمارگران , بی استثنا, با توحید و مظاهر و پی آمدهای آن
به ستیز برخاسته اند.

البته این ستیزه همواه از یک جبهه و به یک گونه نبوده است گاه
علنی و مستقیم و زمانی پنهانی و غیرمستقیم ,ادامه داشته است .

تا آنجا که برایشان مقدور بوده از هیچ تلاش مذبوحانه ای دریغ
نکرده اند.

گاه موحدان را در آتش سوزاندند و زمانی آنان را بر شاخه های بلند
نخل بر صلیب کشیده اند و گروهی را در صحرای داغ و تفتیده با تنهای
عریان شکنجه کرده و فوجی رااز دیار خویش آواره ساخته اند.

بولهبان تا آخرین لحظه , هیزم کش این آتش آشکار بوده اند.

ولی گروهی دیگر, آنجا که مبارزه علنی و
مستقیم را بی ثمر دیده اند, به نفاق و تزویر و تحریف تمسک جسته اند.

بوسفیانها تا آخرین ترکش کمان خویش در برابر ندای ظاغوت شکن توحید,
مقاومت کرده اند و چون دیوارهای کوتاه شرک را در برابر نیزه های بلند
آهنین عرفان موحد, مسخر یافتند, بی آن که از عزم دیرین خویش روی
برتابند, چهره باختند و جبهه علنی مبارزه علیه اسلام را به جبهه ای
پنهان مبدل ساختند.

نان را به نرخ روز خوردند تا روزی فرزندانشان نیزه ها را تصاحب
کرده و بر قلب فاتحان راستین مکه فرود آورند.

بوسفیانها نتوانستند, شعار توحید را خاموش کنند, پس مصمم شدند تا
شعار توحید رااز شعور[ مبارزه طاغوت] تهی سازند.

آنان به خود نمی دیدند که پیامبر خدا رااز میان بردارند, ولی
تصمیم گرفتند که در آینده ای نه چندان دور نمایندگان واقعی او
( عترتش ) رااز صحنه حاکمیت و حکومت به انزوای غربت و مظلومیت
بکشانند و دوباره بر جان و مال و شرف مردم تسلط یابند.

برای حاکمان مستکبر, سلطه بر توده ها مطرح است و فرقی نمی کند که
مردم , مشرک باشند یا موحدی که توحیدشان کاری که کار حکومت نداشته
باشد.

امروز که بیش از هزار و چهارصد سال از هجرت رسول اسلام[ ص] می گذرد,
بخش عظیمی از جهان اسلام , درگیراین مبارزه پنهان مستکبران جائر,
علیه اسلام است .

امروز برای شاهان و پادشاهان و حاکمان مرتجع مسلط بر بلاداسلامی ,
مبارزه آشکار بااسلام و توحید, نه میسراست و نه ضروری چرا که تهی
کردن شعائر دین از محتوای اصلی آن , برای توجیه ستمهایشان و تداوم
خیانتهاشان کافی است .

و چنین است که طواف بر گرد کعبه , برائت از مشرکان واظهار نفرت از
غارتگران بین المللی , نه تنها برای سلطه ها زیانبار نیست که خود دامی
است در جهت تخدیراندیشه ها واغفال توده ها.

از پس این تخدیرها و تزویرهاست که جرثومه های شرک و
عصبیت جاهلی و شکم بارگان میگسار و نمایندگان ذلیل شیطان , خادم
الحرمین می شوند. شیطان در خانه خدا لانه می کند و در متن قبله
می ایستد تا موحدان به جای سجده بر خدا, به ستایش او برخیزند.

امااین تنها شاهان و پادشاهان و نیروهای سلطه گر کفر نیستند که
راه رخوت واز خودبیگانگی و غفلت را به روی مسلمانان گشوده اند, بلکه
نقش اصلی , در گمراهی ملتها و ذلت مسلمانان و تحریف حقایق و مفاهیم
دینی را عالمان دین باخته و مفتیان پلید خود فروخته به استعمار,
بازی می کنند.

حاکمان فاسد, تنها با تکیه براین عصای خیانت است که امارت و
پادشاهی دارند و حرمت و نسل را به تباهی می کشند وازامتی دلاور و
نیرومند, مردمی رفاه زده و سست و زبون می سازند.

اینها واقعیت تلخ جهان اسلام در عصر حاضراست و بزرگترین وظیفه
آگاهان وارسته , زدودن سلطه های کفراز حریم حرم الهی و پیراستن همه
سرزمینهای اسلامی از ولایت کفاراست .

چه بیدار بود که پیر دیانت و سیاست که رساتراز همگان
و کارسازتراز همه مصلحان پیشین خروش برآورد:

[ ای مسلمانان جهان , که به حقیقت اسلام ایمان دارید بپاخیزید و در
زیر پرچم توحید و در سایه تعلیمات اسلام مجتمع شوید و ذلت خیانت
ابرقدرتان رااز ممالک خود و خزاین سرشار آن کوتاه کنید و مجداسلام
رااعاده کنید… بدانید که قدرت معنوی شما بر همه قدرتها چیره
خواهد شد و قریب یک میلیارد جمعیت شما با خزاین و ثروت بی پایان , می
تواند تمام قدرتها را در هم شکند…ای اقیانوس بزرگ مسلمانان خروش
برآورید].

مبانی مبارزه بااستکبار

در شرایطی که دشمنان قسم خورده مسلمانان ,از پوششهای اسلامی , برای
مبارزه بااسلام وام می گیرند و آخوندهای درباری , با کتمان حقایق
شریعت محمدی[ ص] و تحریف مفاهیم قرآنی , تزویر گرانه راه استثمارگران
و کافران را برای غارت ملتها همار می سازند,اندیشمندان متعهد, باید
مبانی مبارز بااستکبار واستعمار را به ملتهای مسلمان تفهیم کنند و
مصادیق طاغوت را به آنان معری نمایند. تا چهره سیاه مفتیان فتوا به
مزد و دیگر وابستگان کور و کرشان در جای جای بلاداسلامی , بیش از پیش
آشکار شود .

با تبیین مبانی مبارزه بااستکبار وافشای چهره مستکبران است که
می تواند جبهه اسلام ناب محمد[ص] راازاسلام آمریکایی جدا ساخت و به
ملتهای مسلمان باز شناساند. و در سایه چنین شناخت و آگاهی است که
عامی ترین مردم , معنا و تفسیر[ لن یجعل اله الکافرین علی المومنین
سبیلا] را درخواهند یافت . و با تلاوت این کلام صریح و بی ابهام قرآن :

یا ایها الذین آمنوا تتخذوا الدین

رسوایی اتکال بر نفس آفرینان[ آیات شیطانی] را لمس خواهند کرد.

آن روز, تلاوت کنندگان قرآن با فهم روشن این آیه از قرآن :

یاایهاالذین آمنوا لا تتخذواالیهود وانصاری اولیاء بعض ومن

در شگفتی فرو می شوند که چگونه , معجزه جاوید پیامبر خاتم[ ص] پرده
فریب از چهره نفرت زای حاکمان خود فروخته برگرفته است و کفر خادم
الحرمین های متکی بر کافران را به صراحت اعلام داشته است .

آمریکا, مظهراستکبار

ایمان به کلیت لزوم مبارزه بااستکبار,اگر چه ضروری است , ولی تا
زمانی که مصادیق و مظاهراستکبار, در هر عصر, برای توده ها ناشناخته
باشد, کفربه طاغوت از حیط اندیشه واز محدوده عقیده و آرمان به
صحنه عمل و عینیت راه نخواهد یافت .

ایمان به مکتب[ مبارزه با استکبار] زمانی ثمربخش و کارساز خواهد بود که چنین مبارزه ای در
میدانهای اجتماعی و جهانی , علیه استکبار واستعمار صورت پذیرد, و
شرط بی چون و چرای تحقق این مبارزه عملی , شناخت دقیق مصادیق و مظاهر
کفر و تجاوز طغیان است .

دراین دوران از تاریخ , که استعمار جهانی , به رهبری آمریکا, تمام
نیروها وامکانات خویش را در جهت نخدیراندیشه ها و پنهان ساختن
ماهیت استعماری خویش به کار گرفته است بزرگترین خسارتهارا به عنوان
حمایت از حقوق بشر و دفاع از آزادی و دموکراسی بر ملتهای محروم جهان
وارد آمده و می آورد تا آنجا که به بهانه حفظ منافع و حمایت از
دوستان خویش , گام تجاوز در حریم امن و مسلمانان جهان نهاده است , ما
وظیفه داریم که نقشه های شوم و دسیسه های مخفی و سیمای زشت این
ابرقدرت گستاخ و فرومایه راافشا کنیم و دست خیانت او را در پس هر
پرده شرارت و طغیان برملا سازیم .

یکی از بارزترین امتیازات حضرت امام خمینی , قدس سره , بر سایه
مصلحان تاریخ معاصر, در همین نکته نهفته است که او دشمن اصلی اسلام و
محرومان و شیطان بزرگ رااز سایر دشمنان خرد و کلان مسلمانان , باز
شناخت و باز شناساند.

او, گر چه با همه مظاهر کوچک و بزرگ کفر و نفاق واستکبار و
استبداد, دشمنی دیرین و پایان پذیر داشت , ولی همواره هشدار می داد که
مباد پرداختن به شاخه های حقیر شجره استبکار, ملتها رااز مبارزه را
با ریشه ها غافل سازد.

او چون آتشفشان دشمن سوز, هجومی بی امان علیه آمریکا داشت و
می فرماید:

[تمام گرفتاری های مسلمانان از آمریکاست]. ۱۳

او آمریکا را[ ام الفساد قرن] ۱۴ می دانست واعلام کرده بود:

[ما تا آخر عمر, علیه دولت آمریکا مبارزه می کنیم و تا آن را به
جایش ننشانیم و دستش رااز منطقه کوتاه نکنیم …از پای
نمی نشینیم]. ۱۵

پاورپوینت کامل ابعاد مبارزه با آمریکا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

از آنجا که استعمارنوین واستکبار جهانی , در عصر حاضراز همه امکانات علمی ,
صنعتی , نظامی , فرهنگی تبلیغی , سیاسی واقتصادی خویش , سیستم پیوسته و
هماهنگی را در جهت استثمار ملتها و چپاول منابع طبیعی و ذخایر آنان
به وجود آورده , کار مبارزه با آن بسی پیچیده و دشواراست .

این پیچیدگی که ناشی از شگردها و شیوه های نفوذ واستعمار پنهان و
غیرمستقیم ابرقدرتهاست از یکسو باز شناساندن ماهیت آنان را برای
توده های مشکل ساخته واز سوی دیگر در برابر ملتهایی که عزم مبارزه
با آن را داشته باشند, میدانهای متنوع و گسترده ای را با موانع
بسیار, پدید آورده است . به طوری که پیروزی در یک جبهه بدون پیشروی
در جبهه های دیگر میسر نیست و یا تداوم نخواهد یافت .

این است که برای مبارزه جدی و کارساز با آمریکا و دیگر هم
پیمانانش , باید نخست جبهه های مختلف نبرد وابعاد مبارزه را مشخص کرد
و سپس در همه ابعاد واز همه جبهه ها بر آن هجوم آورد.

مبارزه فرهنگی

گسترده ترین و پیچیده ترین جبهه ای که آمریکا و همگامانش علیه ملتها
گشوده اند, جبهه نفوذ فرهنگی است آنچه آمریکا را به صورت شیطان بزرگ ,
مجسم ساخته , قدرت نظامی و تسلیحاتی واقتصادی و علمی آن نیست , بلکه
شیطنت آمریکا ناشی از سلطه مرموز و نامرئی و غیرمستقیم فرهنگی او
براندیشه ها و گرایشهااست .

آمریکااز کانال استعمار فکری و فرهنگی واخلاقی , ملتهای استعمار
شده را به سمتی سوق می دهد و به گونه ای تربیت می کند که با پای خویش ,
در جهت آرمانها و منافع او گام نهند.

غرب زدگی واروپازدگی ,ویروسهای خطرناکی است که از طریق کانالهای آموزشی , تبلیغی و روابط
فرهنگی غرب واروپا با جهان سوم , به ملتهای تحت نفوذ تزریق شده است .

این بیماری هنگامی که به فرد یا جامعه ای سرایت کند, بیمار, هویت
فرهنگی و شخصیت واقعی خویش رااز یاد می برد, بلکه با آن به ستیز و
دشمنی بر می خیزد. غربزده , بی اختیار شیفته غرب است , شیفته اخلاق ,
رفتار و طور راه رفتن , غذاخوردن , خندیدن , لباس پوشیدن و خلاصه
۱۶دلباخته , همه بدیها و خوبیهای آنهاست .

غربزده در نکبت و فلاکت زندگی غارت شده خود, به مظاهر زندگی غربی
حسرت می خورد و بی آن که بیندیشدکه رفاه و تجمل و زیبایی های زندگی
غرب , مرهون غارتگریهای آنان و به قیمت عقب ماندگی جامعه اوست , کمر به
خدمت فرهنگ غرب می بندد.

غربزده , خدمتگزاربی مزد و مواجب استعماراست .

غربزده با تقلید کورکورانه و سطحی از زندگی غربی , می خواهد همگام
با تمدن مادی غرب , قدم بردارد, بی خبرازاین که تمدن مادی غرب بر
پایه های تجاوز واستعمار ملتهااستواراست , و صرف تقلیداز مظاهر
زندگی غرب , هیچ پی آمد سازنده ای را برای ملتهای جهان سوم در بر
ندارد بلکه آنان را بیش از پیش گرفتار می سازد.

یکی از محققان مسایل اقتصادی , در زمینه اثرات نمایش زندگی غرب بر
روی کشورهای فقیر و گرایش کشورهای فقیر به نوع زندگی غربی می نویسد:

[تنها شوق به زندگی بهتر, لزوما آورنده زندگی بهتر نخواهد بود,
به حق ترس این است که تلاش کشورهای فقیر برای افزایش فوری سطح مصرف ,
موجب کاهش یا توقف روند تشکیل سرمایه در بلند مدت شده و مالا روند
رشد را در بلند مدت متوقف نماید] ۱۷ .

نویسنده , به لحاظ موضوع تحقیق خویش , تنها به فرهنگ مصرفی غرب
پرداخته است , در حالی که همه زوایای فرهنگ استعمار, عایدی جز بلا و
بدبختی و وابستگی بیشتر برای ملتها نداشته و نخواهد داشت .

استعمار فرهنگی , برنده ترین و خیزنده ترین حربه آمریکا و قدرتهای
استعماری است که برای عملی ساختن آن به شیوه های مختلف روی می آورند و
ازابزار گوناگون مدد می گیرند.از جمله :

۱. هجوم به اصالتهای فرهنگی و فرهنگ بومی ملتها, به منظور بیگانه
ساختن اقوام باارزشهای واقعی خویش و گستن نسلهااز گذشته تمدن و
فرهنگ خود.

۲. سلطه بر نظام آموزش و مراکز علمی و تحقیقی کشورها و کنترل مواد
و محتوای متون درسی و نفوذ دراندیشه ها.

۳.اشاعه فساد و تبهکاری و گسترش اعتیاد و فرهنگ بی تفاوتی و
لاابالی گری .

۴.القای افکار ناسیونالیستی و تقویت حس ملی گرایی و قوم گرایی , به
هدف ایجاد تفرقه و جدال میان ملتها واقوام و در نتیجه , تجزیه و
اضمحلال قوای متحد یک امت , و یا یک ملت .

۵. جذب استعدادهای درخشان و نیروهای و نیروهای کارآمد ملل دیگر,
به منظور تقویت بنیه علمی , صنعتی , نظامی واقتصادی و در نهایت ,
تحکیم پایه های سلطه استعماری خویش بر جهان .

۶. تربیت و تعلیم مدیران
و زمامداران و سیاستمداران و متخصصان سایر ملل واستفاده از آنان
در جهت تخدیر جوامع و ترویج فرهنگ واخلاق استعماری و هموار نمودن
زمینه های نفوذ و تجاوز دخالت .

البته این بدان معنا نیست که همه تحصیل کردگان غرب , دلباخته غرب
و عوامل گسترش نفوذ آن باشند, بلکه گویای این واقعیت تلخ است که
دولتهای استعماری از همه این زمینه ها به نفع سلطه گری خویش سود
می جویند واگر دانشجویان کشورهای جهان سوم را در دانشگاههای خویش
پذیرفته و تعلیم می دهند, نه از باب خدمت به ملتها, که به منظور
ساختن مهره های محلی و پلهای ارتباطی است .

دراسناد محرمانه ای که از لانه جاسوسی آمریکا درایران به دست
آمده , می خوانیم :

[دانشجویان ایرانی , منبع مهمی برای گسترش این روابط و کمک مهمی در
عمران ایران در جهت مورد نظر ما به شمار می آیند] ۱۸ .!

این هشداری است به همه آنان که قدم در سرزمین استعماری می نهند و
نکته ای است قابل تامل برای آنان که دراندیشه مبارزه با آمریکا و
استعمارند و مصممند تا با همه ریشه های وابستگی بستیزند.

تحقق و پیروزی انقلاب اسلامی ایران , گر چه بسیاری از راه های نفوذ را
بر آمریکا و قدرتهای سلطه گر مسدود ساخت ,اما بایداعتراف کنیم که
همه آن راه ها بسته نشده است زیرا مهم ترین کانالهای نفوذ فرهنگی
غرب , کانال تبلیغات و سیاست واقتصاد بوده واین کانالها همچنان در
اختیاراوست و آنها را همواره در راه اهداف و منافع خویش بکار
می گیرد. و چنانکه گفتیم , موضوع مبارزه با آمریکا, تنهااز یک جبهه
تحقق نمی پذیرد و پیروزی در یک جبهه بدون پیشروی در سایر جبهه ها, یا
میسر نیست و یا تداوم نخواهد یافت .

ضعف اقتصاد, ملی , وابستگی صنایع تولیدی , رکود خیزش علمی و هنری و
ناتوانی های سیاسی , زمینه های مناسبی برای پیشروی و نفوذ فرهنگ
استعمار در ملتهاست .

مبارزه تبلیغاتی

ابزار و وسایل و
شگردهای تبلیغی , دوشادوش تسلیحات نظامی , بلکه گسترده تر و برنده تر
از آن مورداستفاده قدرتهای سلطه گر جهانی بوده و هست .

آمریکا و دیگراقمارش , با دراختیار داشتن بزرگترین شبکه های خبری
بین المللی واستخدام دانش و تکنیک و تکنولوژی و هنر واستفاده از
تحلیل گران با تجربه و شگردهای خاص تبلیغی , نبض اخبار گزارشات و
تحلیلهای بین المللی را در دست دارد و هر جااراده کند, واقعیتی را
تحریف کرده , دروغی را می آفریند, حقی ناحق و باطلی را حق جلوه می دهد
وافکار عمومی ملتهای جهان را به انحراف می کشاند.

خبرگزاریهای بین المللی , مانند: آسوشیتدپرس و یونایتدپرس (آمریکا),
رویتر ( انگلیس ), آژانس فرانس پرس (فرانسه ) و خبرگزاری آلمان ,
بازوهای نیرومند خبری و تبلیغات فرهنگی , سیاسی استکبار جهانی به
شمار می آید.

گذشته ازاینها, روزنامه ها, مجلات رادیو, تلویزیون تاتر و سینمااز
دیگرابزار نیرومند تبلیغاتی غرب است که از طریق آن به شکل
خیزنده ای ,افکار, عقاید, آرمانها و تحلیلهای خود را بر جهان تحمیل
می کنند و آنان را در جهت تامن منافع خویش سوق می دهد.

مبارزه بااستکبار دراین میدان , برای
کشورهای انقلابی و مبارزه , کاری بس دشواراست که نیاز به زمان و
تامین قوا دارد چرا که برای مقابله به مثل در جبهه خبرگزاری های
بین المللی , همکاری و هماهنگی کشورها و جوامع اسلامی ضروری است و در
پرتو چنین وحدتی است که می توان یک جریان خبری سالم و غیراستعماری به
وجود آورد.

واما موضوع مبارزه با مواد تبلیغی غیرخبری روزنامه ها و مجلات و
رادیو و تلویزیون و تاتر و سینمای استعماری , گر چه در مقایسه یا
بنگاههای خبرپراکنی برای ملتهای نوپا,امری ممکن تراست , ولی به هر
حال دستیابی به آن چندان سهل نیست . و نیازمند برنامه ریزی و
سرمایه گذاری جدی است .

فرهنگی وانقلابی ناتوانند.

تجربه ده ساله انقلاب اسلامی از یکسو
امکان بهره وری ملل استقلال طلب و مجامع اسلامی ازاین کانال های
تبلیغی , فرهنگی و سیاسی را به اثابت رسانده واز سوی دیگر, لزوم تلاش
در جهت تقویت و تکامل این ابزارها موثر را نمایانده است .

یکی از مشکلاتی که
کشورهای اسلامی پس از رهایی از سلطه استعمارگران بین المللی در
زمینه هنر و آفرینش های هنری و تبلیغی با آن مواجه بوده و خواهند
بود,این است که به دنبال نفوذ فرهنگی غرب و رشد بسیاری از شاخه های
هنری و متخصصان در دامان فرهنگ غربی , بخش زیادی از هنرمندان و
متخصصان امور هنری و تبلیغی یا به زودی با فرهنگ بومی واسلامی خویش
انس نمی گیرند و یااصولا
از درک عمیق آنها و به تصویر کشیدن ارزشها واصالتهای ملی و
واز سوی دیگر نیروهای مردمی وانقلابی و مکتبی به دلیل محرومیتهای
گذشته ,از تخصصهای کمتری برخوردارند پر واضح است که عمده ترین هنر
تبلیغی حوزه های علمیه و مبلغان دینی در سخن و سخنوری و نهایه
تالیف و کتاب نویسی خلاصه می شود. در حالی که کاربرداین ابزار در
برابرابزار مورداستفاده نیروهای مخالف ,از موازنه لازم برخوردار
نیست . همه مردم و همه نسلها در مجالس مذهبی و مراسم دینی حاضر
نمی شوند, واین مراسم به گونه ای برنامه ریزی نشده است که از مجموع
آنها همواره هدف یااهداف واحدی تامین شود .

بنابراین ,
کارآیی سخن و سخنوری و کتابهای مذهبی و دینی شاید بیش از ۲۰
تاثیرگذاری لازم را به خوداختصاص ندهد. و براین قیاس حوزه های
دینی , که خاستگاه تفکرانقلابی و مبلغ استقلال کشورهای اسلامی است ,
فاقد ۸۰% تاثیرگذاری لازم درامر تبلیغات فرهنگی – تربیتی – سیاسی
است .

آنچه از مظاهر عصیان فرهنگی واخلاقی , همچون : بدحجابی , تظاهر به
منشهای غربی , تجمل گرایی , مصرف , بی تفاوتی در برابر مسائل و رخدادهای
اجتماعی , گرایش به فیلمهای فاسد و نوارهای مفسده انگیز, شیفتگی در
برابر سریالهای فرهنگ بیگانه و … همه و همه نمودارهایی از سستی ما
در زمینه بهره گیری از تبلیغ و هنرها و تکنیکها و شگردهای مختلف
تبلیغی و جذب نسلها به سوی فرهنگ متعالی اسلام است !.

تا زمانی که معتقدان به مبارزه بااستعمار واستکبار جهانی , خویش
را دراین میدان , نیرومند نسازند, بی تردید زاویه ای که میان نسلهای
نورسته باارزشها واصالتهای فرهنگی اسلام به دلیل نفوذ فرهنگ و
تبلیغات غرب , گاه به چشم می خورد, همچنان گسترش خواهد یافت .

مبارزات سیاسی و حتی نظامی با آمریکا زمانی سودمند خواهد بود که
همپای آن مبارزه , فرهنگی – تبلیغی نیز صورت گیرد.

مرحوم شهید مطهری , رضوان الله علیه , در تحلیل تاریخ اسلام , پس از
رحلت رسول خدا[ص] , می نویسد:

[در دوره خلفا, مخصوصا در دوره عثمان , آن مقداری که باید و
شاید دنبال تعلیم و تربیتی که پیغمبر گرفته بود, نگرفتند. فتوحات
اسلامی زیادی صورت گرفت . فتوحات به تنهایی کاری نمی تواند بکند.
پیغمبر سیزده سال در مدینه ماند واجازه نداد که مسلمین حتی از
خودشان دفاع بکنند چون افراد هنوز لایق این دفاع و جهاد نبودند.اگر
دست به جهاد و فتوحات هم باید زد, به تناسب توسعه و فرهنگ اسلامی و
ثقافت اسلامی است یعنی همینطور که از یک طرف فتوحات تازه می شود,
باید به موازات آن , فرهنگ و ثقافت اسلامی هم توسعه پیدا کند] ۱۹ .

هرگاه این اصل پذیرفته شود, بایداذعان داشت که توسعه فرهنگ مبتنی
بر گسترش و تقویت کانالها,ابزار, شیوه ها و شگردهای تبلیغی است .

مبارزه سیاسی

میدان تحرکات سیاسی بین المللی , میان تحرکات سیاسی بین المللی ,از
دیگر صحنه هایی است که جولانگاه استکبار علیه مستضعفان می باشد.
استکبار جهانی و در راس آن آمریکا, با سیطره و نفوذ بر سازمانهای
بین المللی , مانند سازمان ملل و شورای امنیت و… واختصاص حق وتو به
خویش و بهره برداری سیاسی از قطعنامه های صادر شده از سوی این مجامع ,
اهداف استعماری خود را پی می گیرد.

و همپای این نفوذ
وقیحانه , با حمایت از عناصر و نیز رژیمهای وابسته به خویش و سرکوب
جنبشهای مردمی واستقلال طلب , عملا, عرصه رشد و فعالیت را بر روی
مخالفان خویش تنگ می دارد.

جنگ هشت ساله عراق علیه ایران و موضع گیری های شورای امنیت و
سازمان ملل , در برابر متجاوز و مقایسه این موضع گیری با قطعنامه ها و
موضع گیری های این مجامع در جریان تجاوز عراق به کویت , نشانگر میزان
بی انصافی و بی عدالتی این سازمانها و نیز تبیین گر نفوذ بی شرمانه
قدرتهای غربی واروپائی براین مجامع است .

استعمار با تکیه براین اهرمهاست که بر روند جریانات سیاسی قلمرو
خویش و جهان نظارت کرده و کنترل آنها را در دست می گیرد.

[ امروز وضع سیاسی دنیا به طوری است که تمام کشورهای عالم , در تحت
نظر سیاسی ابرقدرتها هستند, همه جا را ناظر هستند و برای شکست همه
طوایف و قشرهای دیگر طرحها دارند]. ۲۰

بی تردید, هنگامی نفوذاستعماری ابرقدرتها آشکارتر می شود که ,
دخالتها و برنامه ریزی های سیاسی آنان برملا گردد.

دراسناد به دست آمده از[ لانه جاسوسی آمریکا درایران] می خوانیم :

[ ایران به خاطر موقعیت جغرافیایی و منابع نفتی و نفوذ خویش در
منطقه ,ازاهمیت استراتژیک ویژه ای برخورداراست . هدف سیاستهای
آمریکا تداوم کشوری باثبات , مسوول و دوست است که ( الف ) برای آمریکا
و هم پیمانانش تسهیلات اطلاعاتی و نظامی استراتژیک فراهم آورد, و
دسترسی آنها به نفت و بازارهایش را ممکن سازد, و (ب ) در منطقه نقش
سازنده ای را, منجمله در زمینه محدود سازی نفوذ شوروی ,ایفا کند.
این خط مشی تا کنون کاربرد خوبی داشته است] ۲۱ .

آنها برای دستیابی به اهداف
سیاسی واستعماری خویش ,از تاثیرگذاری بر نیروهای سیاسی و حاکم بر
کشورها و هدایت کردن آنها به سوی اهداف خویش , نیز سود می جویند.
چنانکه در همان اسناد آمده است :

رابطه ما باایران بیشتر بر شخص شاه متمرکزاست . زیرا
روند تصمیم گیریها دراین کشوراز تخت طاووس سرچشمه می گیرد, بنابراین
اجرای موثر سیاستهای آمریکا درایران به توان قابل ملاحظه ای سفیر و
دیگر همکارانش در داشتن دسترسی به شاه و محفل کوچکی از مقاماتی که
براو نفوذ دارند. بستگی دارد. سفیر قادراست به طور مداوم و با
سهولت با شاه تماس برقرار سازد . ۲۲ .

اکنون درشرایطی که نظام اسلامی , شالوده رژیم منحوس شاهنشاهی را
برای همیشه به نابودی کشانده , گرچه برای آمریکا و