پاورپوینت کامل درآمدی بر تحلیل سیاسی ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل درآمدی بر تحلیل سیاسی ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درآمدی بر تحلیل سیاسی ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل درآمدی بر تحلیل سیاسی ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
۹۵
انسان , موجودی است اندیشمند و تحلیل گر که می کوشداعمال و رفتار
خویش راآگاهانه انتخاب وانجام دهد و نسبت به کردارش دلیل استوار و
تفسیر قابل ارائه داشته باشد. دست یابی به چنین مطلوبی , وی را مجبور
می سازد نسبت به محیط خود, بهترین آگاهیها واطلاعات ممکن را به دست
آورد و تحلیل و برداشت درستی از حوزه زندگی اش داشته باشد و بر پایه
اطلاعات و بازسازی آن در هن خویش , رفتار خود را به گونه ای سامان دهد
که بهترین موقعیت و جایگاه ممکن از دیدگاه خویش رااحراز کند .
و تحلیل نمی باشند.این شیوه عمل , روشی است همگانی که تمام
انسانها بدان دست می یازند و کسی از آن گریزان نیست . تنها فرقی که
وجود دارد, در محیط عمل انسانهاست که گاهی فضایی ذهنی و خیالی است و
زمانی محیطی واقعی و ملموس .
در محیطهای ملموس واقعی , وجه افتراق , تنها در زاویه های دید و
کمیت امتداد محیط هاست و گرنه دراصل فراگیری این گونه تلاشها
استثنایی وجود ندارد. یک کودک , یا دیوانه , فاقداندیشه و تحلیل نیست
و نسبت به کارهای خویش بی تفسیر و توجیه نمی باشد. آنچه که موجب
جدایی اینان از بزرگسالان و عاقلان می گردد, دنیایی است که آنان در آن
زندگی می کنند و ملاکها و معیارهایی است که در فضای زندگی آنان کاربرد
دارد و مفهوم چنانکه ساکنان محیطهای بسته نیز, فاقد تفسیر
ومی باشدتحلیل کارشان با ساکنان فضاهای باز و
محیطهای گسترده , تنها در وسعت و ضیق حوزه فعالیت های هر کدام فرق
می کندازاین روانسانی را نمی توان یافت که تفسیر و تحلیل از آنچه
که به زندگیش مربوط می گردد نداشته باشد و به بهتر و عمیق تر کردن
تحلیهایش علاقمند نباشد واگر روزنه ای تازه به حصار زندگیش گشوده شود
و وی رابا محیطی بزرگتراز محیط سابقش آشنا سازد در راه توسعه و
تجدید تحلیلهایش تلاش نکند.
مدعای یاد
شده چنان بدیهی و ملموس است که کمتر کسی می تواند در صحت آن تردید
کند یااز زندگی و محیط خویش را دلیل محکم واستواری بر آن نداشته
باشد. همه ما علاقمند به تحلیل و تفسیر وقایعی هستیم که دراطرافمان
می گذارد,از شنیدن تحلیل ها در مجالس و محافل لذت می بریم , خود را
کنار نمی کشیم و خویش را بیگانه تصور نمی کنیم , در هر مساله ای
موضع گیری می کنیم , پیشنهاد می دهیم , نفی می کنیم ,اثبات می کنیم , دلیل
اقامه می کنیم , دلائل دیگران را رد می کنیم , به جمعی می پیوندیم ,از
جمعی می گریزیم و به دهها عملیاتی که نوعی به تحلیل وقایع و حوداث
مربوط است دست می یازیم . همه اینها, بیانگر آن است که تحلیل وقایع
مورد علاقه مان است واز فهمیدن و چون و چرا کردن لذت می بریم و آن را
جزئی از زندگیمان می دانیم .
در پاس حرمت این علاقه , تردیدی نیست لکن آنچه در حول و حوش
آن باید گفت این است که : آیا همه تحلیلها و تفسیرها درست است ؟ پاسخ
به این سؤال کاملا روشن است چون همه می دانند هر حادثه ای بیش از یک
تفسیر درست ندارد و آن تفسیر درست نیز, لزوما در تفاسیرارائه شده
در تحلیل آن حادثه نمی تواند باشد چه بسیار تفسیرهایی که نادرست از
آب در می آیند و یا سهمی از صحت و درستی را دارایند.
حادثه هر قدر بسیط تر و محدودتر باشد, نرخ دستیابی به تحلیل درست
آن بالاتراست و هر چه پیچیده تر و گسترده تر باشد پایین تر! در جوامع
ابتدایی , دست یابی به چرایی پدیده ها آسانتر و نیازمندی آن به اطلاعات
و آگاهیهای مقدماتی محدودتراست و توضیح و تبیین آن از سوی افراد
فراوانتری امکان پذیر می باشد و توافق تحلیلهای ارائه شده با واقعیت
پدیده هااز شانس بیشتری برخوردار می گردد چون پدیده ها در چنین
جوامعی از عللی روشنتر و دست یافتنی تر نشات می گیرند واطلاعات
درستری در دست افراد می باشد. جامعه ها هر چه به سوی پیچیدگی حرکت
کند, حوادث از عللی مخفی تر و فراوانتر مایه می گیرد وانگیزه برای
پوشیده نگهداشتن علل , قویتر می گرددازاین روی , تبیینها و تفسیرها
از نرخ صحت پایین تری برخوردار می شوند وافرادی که به تفسیر درست
پدیده ها دست می یابند تعداد کمتری را تشکیل می دهند لکن ناکامی افراد
فراوانتراز تحلیل درست وقایع موجب آن نمی شود که عشق و علاقه مردم
یابد یابدبه تفسیر و تحلیل پدیده ها در حوزه های مختلف زندگی انسان نیز کاستی
وافراد کمتری بدان رغبت کنند, بعکس ,انسانها
دلستگی به تفسیرهای مختلف در حوزه های گوناگون زندگیشان را پاس
می دارند و بدان ارج می نهند. شاهد گویای چنین مدعایی تحلیل فراوان
فرهنگی , سیاسی ,اجتماعی اقتصادی , نظامی و غیر آن از دنیای به هم
پیوسته کنونی است که در نشستهای عادی مردمی انجام می گیرد وافرادی
که تخصص و آگاهی لازم در مسائل را ندارنداز شرکت واظهارنظر در آن
روی گردان نیستند.
بااین حال , همه ما وقتی تحلیل دقیق تری از یک حادثه را
می شنویم احساس لذت می کنیم و با علاقه فراوانتری گوش می داریم و در
درون خود بر چنین توانایی تحلیل گر, غبطه می خوریم و آرزومندیم به
مرحله ای از رشد فری دست یابیم که تفسیرها و برداشتهایمان از پدیده ها
همیشه مقرون سحت و درستی باشد. چنین آرزویی گر چه تا حدودی
ایده آلیستی و بلند پروازانه است وامکان دست یابی بدان پایین می باشد
لکن می توان در راه تحقق آن , گامهای استواری برداشت و تا حدود زیادی
بدان نزدیک شد .
این توان ,
علاوه بر برخورداری از بهره هوشی مناسب و ذهنی تجزیه و تحلیل گر,
مرهون آگاهیها واطلاعاتی است که تحلیل گر در هر زمینه ای نیازمند بدان
است و باید برای دست یابی بدان تلاش کند. نوشته حاضر, در صدد تبیین
نوع آگاهیها واطلاعاتی است که در خصوص حوزه[ سیاست] تحلیل گران بدان
محتاج هستند و برای ارائه تفسیری سیاسی , راه گریزی از آن نمی باشد,
تا خوانندگان با کسب چنین آگاهیهایی به تفسیر و تحلیل درست وقایع
سیاسی نزدیکر گردند و نسبت به پیشبینی اتفاقات آینده توانمندتر
شوند .
دراین تبیین , کوشش خواهد شد تاازارائه دستورالعملهای خشک و
بخشنامه ای برای[ شیوه تحلیل سیاسی] پرهیز شود, و به جای آن با آوردن
نمونه هایی از تحلیل های سیاسی تحلیل گران , نوع آگاهیها واطلاعات مورد
نیاز گوشزد گردد و چگونگی بهره گیری آنان از آگاهیهای یاد شده تبیین
شود. نمونه های انتخابی , دقیقا بر پایه چگونگی کاربرداطلاعات و
آگاهیها در آن آورده خواهد شد و صحت و سقم برداشتهای تحلیل گران خارج
از مدارانتخاب خواهد بود واظهار نظری نخواهد شد.
دراین بررسی , پس از مقدمه ای در[ ضرورت بحث] یک تقسیم بندی
قراردادهای ارائه خواهد شد تا بر پایه آن تسلسل نوشتار در شماره های
گوناگون مجله تنظیم گردد وبحث آغاز و فرجامی خوش پیدا کند.
ضرورت بحث
از آنچه که در پیش درآمد بحث
طرح شد ناگزیزی آن بوضوح پیداست و چندان نیازمنداستدلال واقامه
برهان نیست . آنچه که عنوان[ ضرورت بحث] را توجیه می کند, ناچاری دو
چندانی است که بایستگی شغلی روحانیت آن را موجب می گردد و پرداختن
بدان را لازم می سازد.
[ روحانیت] در
پی ورود به حوزه مدیریت اجتماعی ,از دایره مباحث نظری خالص پافراتر
نهاده است و با شیوه های سیاسی متداول جهانی تماس مستقیم برقرار کرده
است . بخشی از آن , مدیریت جامعه را به دست گرفته است و بخشی دیگر,
به خاطر علاقمندی واعتقاد به نظام جمهوری اسلامی ایران , در معرض
سوالها و پرسشهای فراوان سیاسی درارتباط با عملکرد نظام در صحنه
نهایی مواجه شده اند. آنان برای بهبود مداوم شیوه سیاسی خویش ,
نیازمند درک روشنتراز مسائل سیاسی جهانی هستند واینان برای پاسخ
سنجیده تر به پرسش مراجعه کنندگان خود, محتاج آگاهی از روند تحولات
سیاسی و تحلیل درست آنها می باشند.
این موضوع مسلم است که باور
عمومی , نسبت به[ روحانیت] , پس ازانقلاب تغییر یافته است وانتظارات
مردم از آن , مفهومی دیگر گونه پیدا کرده است . در گذشته انتظارات ,
در دایره معارف دینی واحکام شرعی محصور بود و روحانیون درارتباط
با عملکرد نظام سیاسی حاکم , مورد پرسش قرار نمی گرفتند و در ذهنیت
مردم[ روحانیت] سازمان تبلیغی رژیم وقت تلقی نمی شد.
امروزه که نظام , باارزشها و قوانین اسلامی حاکمیت را به دست گرفته
است , سازمان تبلیغی اسلام نیز, دراختیار حکومت قرار گرفته است و در
باور مردم این دو تفکیک ناپذیر گشته استازاین روی , دایره
انتظارات وسعت یافته است و علاوه بر پرسشهای شرعی سوالات سیاسی نیز,
به روحانیت روی آورده است و سازمان روحانیت به عنوان رکنی در مجموعه
تشکیلات نظام مطرح گشته است و[ آگاهی بخشی سیاسی] داخل حوزه کار
روحانیت شده است . در جامعه ای که نظام , بقای خویش را مرهون حمایتهای
مردم می داند و مردم نیز, بر پایه باورهای دینی شان از نظام دفاع
می کنند, آگاهی بخش سیاسی ,ازاولویتهای نخستین و فوری سازمان و
مجموعه تبلیغی آن نظام به شمار می آید. و دارندگان مطبوعات , مسوولان
رسانه های جمعی , مبلغان و سخنوران دینی برای حراست از پشتوانه واقعی
نظام به اجبار باید به توجیه و تبیین شیوه عملکرد مسوولان بپردازند
و ذهنیت مردمی را با روند قضایا همگون سازند, تا نظام فارغ از
بازجوییها و بازپرسیها مداوم از سوی شهروندان بتواند در سیاست جهانی
عرض اندام کند و مردم به حدی از بلوغ سیاسی برسند که در عملکردهای
چند گون مسوولان در صحنه سیاست بین المللی به آسانی محوراصلی و مادر
را پیدا کنند و هماهنگی نامرئی را در علمکرد ناهمگون متصدیان امور
دریابند. دراین صورت است که مسوولان , مشکل[ چگونگی چهره پردازی
سیاست خارجی در داخل] را نخواهند داشت و طرحها و نقشه هااز مصونیت
لازم برخوردار خواهد گشت . یکی از مسوولان سیاست خارجی کشور, در خصوص
چنین نیازی در مدیریت خارجی نظام , بیانی داردازاین قرار:
امروز باید, همه در جهت [ سیاسی] شدن حرکت کنیم و بخصوص روی سخن
من با دانشجویان و دانشگاهیان محترم است … سیاسی کسی است که زبانش
در کامش زندانی است و در عوض می فهمند موقعیت ما در دنیا چیست ؟
می فهمداهداف ما, در صحنه بین المللی چه چیز می تواند باشد؟ می فهمد
روابط دیپلماتیک چیست ؟ و مصالح ملتها و دولتها و رابطه با آنها یعنی
چه ؟ یکی از مسائلی که سیاستمداران با آن روبرو هستند, چهره داخلی
سیاست خارجی است … چهره داخلی سیاست خارجی ازاینجا مطرح می شود که
سیاستمدار نمی تواند بیاید و آشکارا توضیح بدهد که دیدگاه ما در
مورد, مثلا, فلان کشور چگونه است و هدف ماازاین روابط دراصل چیست ؟
تنها کاری که می تواند کرداین است که اولا,اصول سیاست خارجی ما
برای امت تشریح شود و ثانیا, معنی روابط سیاست و معادلات سیاسی
توضیح داده شود به طوری که آحاد ملت , با تفکر سیاسی خودشان علت آن
۱حرکات سیاسی راا ستنباط کنند .
آنچه که در سخنان این مسوول , به عنوان لزوم ایجاد تفکر سیاسی همگانی مطرح است , دقیقا,
همان هدفی است که علقه روحانیت به حفظ نظام بر دوش وی می گذارد و طرح
مسائل سیاسی و دست یابی به شیوه تحلیل , آن را به یکی از ضروری ترین
و فوری ترین مواد آموزشی حوزه ها تبدیل می کند و نیاز همگانی به تحلیل
حوادث را در درون روحانیت موکد می سازدازاین روی , طرح چنین
مباحثی ,از سوی مجله , می تواند گامی کوچک در راستای برآوردن چنین
هدفی تلقی گردد.
تحلیل وقایع در هر زمینه ای , دو رکن اساسی دارد: رکن نخستین , آن ,
اطلاعات و آگاهیهایی است که انسان باید در حول و حوش موضوع مورد
تحلیل به دست آورد و رکن دیگر آن , پیوندی است که تحلیل گر باید بین
آگاهیهای خویش از موضوع مورد نظر برقرار کند. برای رکن دوم , گر چه
شیوه هایی ارائه شده است و نوشته های آموزشی دراین خصوص , راههایی
پیشنهاد کرده اند و در بخش اعظم آنهااهمیت اصلی به شیوه ها و راههای
تحلیل داده شده است و به رکن نخستین که استوارترین پایه تحلیل سیاسی
است بهای لازم داده نشده است , لکن حقیقت وانصاف اقتضا می کند که در
این ارزشگذاری تجدید نظر شود واز مطلق ساختن شیوه های تحلیل پرهیز
به عمل آید. شیوه های تحلیل , گر چه کلی و قانونمنداست و آموختن آن
ساده می نماید, لکن به
کارگیری آن از همه ساخته نیست و نیازمند به قدرت و ملکه ای است که
محقق در مسائل سیاسی , پس ازاطلاع از آگاهیهای لازم و در پی مطالعه
مداوم تحلیل های سیاسی بدان دست می یابد و پس از برخورداری از چنین
توانی در به کارگیری قواعد تحلیلی توفیق به دست می ورد.ازاین روی ,
خوانندگان بایدانتظار توانمندی در تحلیل سیاسی را, در پی مطالعه
قواعد تحلیل و قبل از دستیابی به ملکه تحلیل ,از دل برون کنند واز
آغاز, با فراگیری اطلاعات مورد نیاز و مطالعه تحلیل های سیاسی در پی
دستیابی به ملکه و توان یاد شده باشند.
در این سلسله نوشتار, مبحث[ آگاهیها واطلاعات مورد نیاز] پیش داشته
خواهد شد تا ویژگی پایه ای آن پاسداری گردد و مبحث[ شیوه های تحلیل
سیاسی] از قابلیت بهره دهی فزونتری برخوردار شود.
اطلاعات و آگاهیهای مورد نیاز, به دو بخش عمده تقسیم می شود:
اطلاعاتی که حالت کلی و عمومی دارد و در هر تحلیلی کاربرد پیدا می کند
واطلاعاتی که موردی است و در پیوند با پدیده های خاصی بایستگی
می یابد. فراگیری آگاهیهای نوع نخست , پیش داشت آن را ضرور می سازداز
این روی , در آغاز,از آگاهیهایی سخن خواهد رفت که تحلیل گر سیاسی
بدان نیازمنداست و باید به فراچنگ آوردن آن از جاهای گوناگون کمر
بربندد.این آگاهیها, جای در علوم و دانشهای دیگر دارد و[ تحلیل
سیاسی] به عنوان خوان خوار آن دانشها به شعار می آید و تحلیل گر سیاسی
برای دستیابی بدانها, راهی جز آموزش آن دانشها, در محدوده پیوندی
که با تحلیلی سیاسی دارند, ندارد. علوم و دانشهای مورد نیاز
[تحلیل گر], بسیار فراوان است پاره ای از آنها پیوند ژرف با تحلیل
سیاسی دارند و پاره ای دیگر,ارتباطی کم رنگ تر. دراین مبحث , نخست به
دانشهایی پرداخته خواهد شد که پیوند فزونتری برخوردار هستند.
۱. شناخت وضعیت کشورها
دنیای
سیاست , به بیابان پر تیغ و سنگلاخی می ماند که سیاستمداران به اجبار
باید در آن گام زنند. دراین گام زدن , آنچه که هیچ نقشی ندارد,
امیال و خواستهای سیاستمداران است و چیزی که همه نقش را دارد,
واقعیتهای موجود فرا روی سیاستمداراست . به تعبیر کورت والدهایم :
[ هر دیپلمات مجربی می داند که در روابط بین الملل ,احساس محلی
ندارد. همانگونه که دولتها فرصت نمی دهند که هیجان , هادی آنها شود,
دیپلمات هم نبایداقدام خود را بر پیش قضاوت شخصی خودش متکی سازد.
اگر مایل است موفق شود, باید رفتار خود را بر قضاوت عقلایی حقایق و
درک نسبت قدرتها متکی کند.امتیاز دادنها, معمولا ناشی از بزرگواری
نیست , بلکه بیشتر به علت درک اجتناب ناپذیری آن است] . ۲
دراین وادی , فرا روی مسؤولان سیاسی کشورها, کوره راههایی قرار
دارد که جای جای آن را خارها و بوته های خشک و زهرآگین قطع کرده است
و هر آن ممکن است راه چنان کور و مبهم گردد که روند در حیرت و
سرگردانی گرفتار آید.
زاید و توشعه مسافراین
وادی , مجموعه توانمندیها و داشتنیهای کشور متبوع وی , و گرفتاری و
مشکل اساسی اش آسیب پذیر و بیماری است که زاییده نیازها و کاستیهای
کشورش می باشد که این مجموعه وضعیت و موقعیت کشورش را تعیین می کند.
سیاستمدار
چیره دست , کسی است که مسیر حرکت خویش را بر پایه وضعیت کشورش ,از پیش
تعیین کند واز میان کوره راههای پرخطر چندین راه کم ضرر را
برگزیند. راههایی که بتواند در نیمه راه , بر پایه ضرورتهای پیش
آمده ,از یکی به دیگری منتقل شود و چنان راه را طی کند که کاستیها و
نیازهایش کمتر فرا رویش مشکل بیافرینند.
در چنین حرکتی , بدیهی است آنان که نیازمندی بیشتری دارنداز تحرک
پایین تری برخوردارند و در هر مرحله ای ,امکان یورش و تهاجم مشکت ,
قابل تصوراست . چنین مسافرانی کوشش می کننداز حاشیه بیابان بگذرند و
خ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 