پاورپوینت کامل از خرداد تا خرداد با آرمانهای امام (ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از خرداد تا خرداد با آرمانهای امام (ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از خرداد تا خرداد با آرمانهای امام (ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از خرداد تا خرداد با آرمانهای امام (ره) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۱
سرمقاله
جهان سرد بود و یخ زده , کرختی سالیان حاکمیت ستم , در ژرفای جانها
ریشه دوانده بود و لحظه بلحظه بیشتر می شد. ناامیدی و تسلیم , در درون
مصلحان بیدار دل , جای پا باز می کرد و هر روز شاهد فرود مصلحی در
عمق بی انتهای درماندگی و بریدگی بودیم .
شور واحساس جوانی , در آسیاب استدلال عاقله مردان مومن به دیدگان
خویش , نرم می شد و چون گرد بدبختی و سیه روزی بر سر و صورتشان می نشست
و دلیران آزاداندیش را به عصا بدستان دلهره آلود تبدیل می ساخت .
سموم ستم , بی وقفه بر دشت سبز جوانی می وزید و باغ پر طراوات حیات
را در بهار زندگی , پژمرده می ساخت وانبوه یاس بود که در صحرای
زندگی بر هم انباشته می شد.
اندیشه ها و
ایده های[ رهایی] , چون تیری رها شده در دل تاریکی به سنگ زمانه
می خورد, کمانه می کرد و در قلب تیره سرنوشتان سیه روزگار می نشست .
بسیاری از طرحهای درافکنده , دردی بر دردها می افزود, زنجیراسارت
را سخت تر می کرد و گره بردگی را کورتر می ساخت .انسان تحت ستم که با
شنیدن هر آواز[ رهایی] بر خویشتن فشار می آورد و بر زانوان خود نیم
خیز می ایستاد, با دیدن نشانه های پوچی و درماندگی , بار دیگر بر صورت
به زمین می خورد و به سرنوشت محتوم باور می آورد.
بیشتر داعیان[ رهایی] و مدعیان[ آزادی] , پس کوتاه زمان راه رفتن ,
به پوچی ایمان می آوردند و زاد راه را, بر آستان سایه بان ستم , که فرا
راهشان برافراشته بودند, می افکندند و وجدان انسانی را به تیغ سر
می بریدند و آسوده خاطر کاسه لیس جور می گشتند.
…دراین وانفسای زندگی , که[ حیات] به دیدگان محتضر می ماند و
تیرگی سرشت انسان تلقی می شد, یکباره افق خون فام گشت .
خون نگاری افق , گواه صادق بود که این بار به عوض آفتاب , تندیس آفتاب
فرا روی انسان[ شب اخت] قرار نمی گیرد و باید به طلوع خورشیدایمان
آورد و فصل زیستن را باور کرد… که آفتاب بی خونباری افق هیچگاه سر
از بالین بر نمی دارد.
۱۵ خرداد چون خطی سرخ در دفتر زندگی انسان , که سیاه مشق قرون بود,
نگاشته شد.این , آغاز فصل دیگری بود که با قلم و سرانگشتی , جز
همیشه نگار سرنوشت تیره انسان , نگارش می یافت .از آغاز پیدا بود که
این باب تا فرجام باید همچنان با خط سرخ نگارش یابد, تا آنگاه که بر
تیرگی چیره گردد و سردی و کرختی از جان انسانی بیرون آید.
آفتاب فراز آمد, موانع را فرازد, درخشید, کوههای یخ انسانی را آب
کرد, رودها را براه انداخت , دیدگان جهانی را خبره ساخت , و در نیمروز
بیداری و دراوج پرتوافشانی , در سالروز طلوعش , به غروب نشست .
واینک این مائیم و گرمای حیاتبخش که از
آن آفتاب غروب کرده در عمق جانمان ذخیره ساخته ایم و راهی پر سنگلاخ و
پرپیچ که از هر سوی ابرهای تیرگی در آن طمع کرده اند.
تا خدای کشتی نجات , دراوج خروش گردابها, رهایمان ساخت و سبکبال
پر کشید و در ساحل امن الهی , در جوار ملیک مقتدر جای گرفت و
ناخدایان دیگر را, زمام سفینه سپرد, تا در متن گرفتاریها و دست و
پنجه نرم کردن با خشم دریا, دریاداری کنند و بر پای خویش ایستند. و
دراین راه , فرا رویمان مشعل نجاتی چند بر نهاد تا راه گم نکنیم و
در طلاطم دریا غرق نشویم .
این مشعل های نجات , آرمانهای بلند آن دریاسالار موج آشناست که هستی
خویش را بر پایشان قربانی ساخت . بر ماست که مقدسشان داریم و بر
دست یابی بدانان تلاش کنیم .
ما عاشقان و دلدادگان آن دلدار سفر کرده , بر آن شدیم که از لابلای
کلام و پیام آن عزیز, آرمانهای والایش را گرد آوریم و تقدیم خوانندگان
کنیم .امید که لطف یار, یارمان گردد و ره بصواب بپیماییم .
اهداف امام :
امام امت ,از آغاز پی آرمانهایی چند بود و توان خویش را در راه
تحقق آن بکار گرفت و در طول حیات سیاسی و زعامتی خود, به پر رنگ تر
کردن آن در روند کار پرداخت واز فراموش گشتن آن مانع گشت . آرمانهای
مزبور,اساسی ترین نقش را در سرنوشت انسان دارد و تحول شگرفی را در
حیات انسانی موجب می گردد. آرمانهایی که دقیقا,اهداف پیامبران و
رسولان , در طول زندگی بشر بوده و با توجه به شرایط زمانی و مکانی
شکلهای تحقق متفاوتی را می طلبیدند.این اهداف در چهارچوب موجبات عصر
کنونی , که بشریت از طریق خود گم کردگی فراگیر درانحطاط فرو رفته
است , نمودی پرهیزگرایانه و فرایندی خودیابانه داشت که نوعی ستیز با
وضع موجود و پی افکنی طرح نو را می طلبید. توضیح اهداف اشاره شد, به
بسط کلامی نیازمنداست که در ذیل می آید:
الف : آزادی جهان اسلام
آزادی جهان اسلام ,از آرزوهایی همیشگی امام امت بود.از روز نخست
که وارد گود سیاست شد, در فکر نجات مسلمانان و رهایی جهان اسلام بود.
در سال ۴۳, ضمن اعلامیه ای ضمن اعلامیه ای که با دیگر مراجع صادر
فرمود, چنین اظهارامیدواری کرد:
[ماامید واثق داریم که ملل اسلامی , در آتیه نزدیکی براسعمار چیره
شود. و ما در موقع خود, به خواست خدای تعالی ,از هیچگونه فداکاری
دریغ نمی کنیم]. ۱
اعتقاد به آزادی جهان اسلام , برای امام امت و دیگر مراجع بعنوان
یک تکلیف الهی بود و نه صرفا یک اقدام سیاسی , چنانکه در همان
اعلامیه متذکر شده اند.
[مااز جانب خدای تعالی , مامور حفظ ممالک اسلامی واستقلال آنها
هستیم و ترک نصیحت و سکوت را در مقابل خطرهایی که پیش بینی می شود,
برای اسلام واستقلال مملکت , جرم می دانیم] ۲ .
امام امت , در آزادی جهان اسلام دو هدف عمده را در نظر داشت و برای
تحقق آن تلاش می کرد:
مجداسلام :
اسلام در روزگاری از مجد و عظمت فوق العاده ای برخوردار بود و دنیا و
برابر آن سر تعظیم فرود می آورد.این مجد و عظمت , مانع از آن می شد
که مسلمانان در ذلت و تباهی و فقر و بدبختی گرفتار شوند.امام امت ,
دراندیشه بود که مسلمانان بتوانند حکومت قدرتمندی از جهان اسلام ,
بدانگونه که در صدراسلام بود, بوجود آورند.اعتقاد داشت که : .
[ اگر یک حکومت بود مثل صدراسلام که یک حکومت بود و همه تابع , ما به
این روز نمی نشستیم]. ۳
حتی آن بزگوار, حکومت یک پارچه ای چون دولت
عثمانی را, بمراتب بهتراز وضع کنونی جهان اسلام می دانستند که
مسلمانان در تفرقه و جدایی , طعمه مناسب برای استعمار شده اند چون :
[دولت عثمانی یکی از دولتهای بود که اگر با شوروی طرف می شد, گاهی
او را زمین می زد. سایر دولتها حریف میدان او نبودند. دولت عثمانی یک
دولت اسلامی بود که سیطره اش گرفته بود تقریبا,از شرق تا غرب را۰۰۰
دولت عثمانی , در تحت ظل خلافت اسلامی , در تحت اتکاء به قرآن مجید, آن
مجد را داشت]. ۴
از نظرامام امت ,اصل اتحاد و یک پارچگی مسلمانان ,ارزش بود و موجب
مجد و عظمت مسلمانان ازاین رو با آن که معتقد بود:
[بیشتر حکام
دولت عثمانی لیقات نداشتند و بعضی از آنها فاسد بودند و رژیم سلطنتی
داشتند] آن حکومت راارزشمندتراز وضع کنونی تلقی می کرد چون بر
این باور بود که : با وجود چنان قدرت متمرکز[ این خطر برای
استعمارگران بود که افراد صالحی از میان مردم پیدا شوند و به کمک
کردم , در راس این دولت قرار گرفت , با قدرت وحدت ملی بساط استعمار
را برچیند]. ۵
امام امت , با بودن حاکمان کنونی امیدی به تحقق[ اتحاد همگانی]
نداشت
و راه چاره را در آزادسازی جهان اسلام از دست حکومتهای دست
نشانده جهان اسلام می دید و بارها می فرمود :[مشکل ماالان دولتهای
ماست . مشکل اسلام دولتهای اسلام است .این مشکل باید حل شود]. و چون
معتقد بود که:[ حکومتهای ما برای خودشان هستند… و بااسلام هیچ
کاری ندارند] ۶ بناچار می گفت: این مشکل هست تا وقتی سایر کشورها
مثل ایران شود.ایران , با مشت این مشکل را حل کرد. و باید همه
کشورها, با مشت خودشان ,این مشکل را رفع کنند. ۷
هر آنچه بود, یکی ازانگیزه های امام امت ,از آزادسازی جهان اسلام ,
دستیابی به مجد و عظمت اسلامی , در برابر جهان کفر و شکر بود تا آن
که اسلام , بعنوان یک قدرت بزرگ و با فرهنگ وایدئولوژی توانمند, وارد
گود مدیریت جهانی شود وانسان را عزت و شرافت ببخشد.
۲. عزت مسلمانان :
اسلام برای انسان عزت و کرامت معتقداست و ذلت برای انسان مسلمانان
را بهیچ وجه قبول ندارد لکن در جهان معاصر, مسلمانان از جوامع
ذلیل و تحقیر شده بحساب می آیند. تبختر و تفرعن جهان غرب ,ایجاب
می کند که مسلمانان بعنوان ملتی ضعیف و بی شخصیت باشند, تا برای همیشه
آقایی و سروری آنان را قبول داشته باشند.این وضع برای هر کسی که
عرق دینی داشته باشد, بسیار سخت و ناگواراست . و برای فردی چون
امام خمینی , که عشق و علاقه وافری به دین اسلام داشت , غیر قابل تحمل
بود .
امام امت , در برابر یکی ازاین
تحقیرها که در کشورایران انجام گرفت , چنین اعلام موضوع کردند:
[من تاثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم . قلب من در فشاراست .
از روزی که مسائل اخیرایران را شنیدم خوابم کم شده , ناراحت هستم .
قلبم درفشاراست . من با تاثرات قلبی روزشماری می کنم , چه وقت مرگ
پیش بیاید.ایران دیگر عید ندارد. عیدایران را عزا کردند. عزا
کردند و چراغانی کردند و دستجه جمعی رقصیدند. ما را فروختند.استقلال
ما را فروختند. باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند… عزت ما
پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت . عظمت ارتش ایران پایکوب کردند.
قانونی به مجلس بردند… که اگر یک خادم آمریکایی , یا یک آشپز
آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار, ترور کند, زیرپای خود
منکوب کند, پلیس ایران ,! حق ندارد جلواو را بگیرد دادگاههای ایران
حق محاکمه ندارند باید پرونده به آمریکا برود و در آنجا,اربابها,
تکلیف را معین کنند]… ۸ .
این احساس رنج و ناراحتی ,از منکوب شدن عزت و شرف مسلمانان ,امام
امت , را بر آن داشت تا راهی برای بازیابی عزت از دست رفته بجویدتا
انسان مسلمان با عزت و شکوت سخن خویش را در جهان مطرح کند. تحقق
چنین هدفی , جز به آزادی جهان اسلام از یوغ بردگی و بندگی نبوداز
این رو, آن بزرگوار برای تحقق هدف یاد شده , به فکر آزادسازی
مسلمانان افتاد. دست یابی به هدف مزبور, نیازمند به شناخت علل
عقب ماندگی و فلاکت مسلمانان بود.امام امت , علت اصلی را در تفرقه
مسلمانان می دید تفرقه ای که در شکلهای زیر نمود پیدا کرده بود :
۱. تفرقه سیاسی :
تفرقه سیاسی ,از شیوه های بسیار معمول استعمار, در جهان سوم است .
نمونه کشورهایی که تجزیه شده اند, تا برای همیشه اختلاف داخلی داشته
باشند فراوان هستند. با مراجعه به نقشه جهانی , کشورهای زیادی با
تقسیم بندی شمالی و جنوبی دیده می شود که شکل روشن تجزیه کشورهاست .
نوع دیگراز تجزیه , تجزیه ای است که در یک منقطه هم فرهنگ کشورهای
گوناگونی با نامهای مختلف بوجود آورده اند. آمریکا لاتین , آفریقا جهان
اسلام و خاور دورانباشته از کشورهایی است است که هیچ دلیل منطقی یا
منطقه ای برای تجزیه شان جز خواست استعمار وجود ندارد. در جهان اسلام
نیز،
[وطن اسلامی رااستعمارگران و حکام مستبد و جاه طلب تجزیه
کردند,امت اسلام رااز هم جدا کردند و بصورت چندین ملت مجزا در
آوردند. یک زمان هم که دولت بزرگ عثمانی بوجود آمد,استعمارگران آن
را تجزیه کردند. روسیه وانگلیس واتریش و سایر دولتهای استعماری
متحد شدند و با آن جنگها کردند و هر کدام قسمتی از قلمروآن را به
تصرف , یا تحت نفوذ خود در آوردند… واز قلمرو آن , ده پانزده مملکت
یک وجبی پیدا شد هر وجب را دست یک مامور یک دسته ای از مامورین
خود دادند]… ۹
۲. تفرقه نژادی :
تفرقه نژادی ,از شیوه های استعمار نو
است .استعمار پس از آن که احساس کرد: حضور مستقیم , موجب تنفر و
انزجار جهان سوم می شود, برای آن که زمینه اتحاد بر پایه فرهنگ واعتقاد
همگون رااز بین ببرد,اندیشه نژادی را در بین مصلحان گسترش داد.از
این تاریخ , نهضتهای ناسیونالیستی , براساس تفسیر نژادی در جهان سوم
و بویژه بین مسلمانان گسترش پیدا کرد و تفرقه میان مسلمانان پشتوانه
ایدئولوژیکی پیدا کرد.امام امت ,ازاین تحول نامیمون چنین یاد
می کند:
[… آن چیز مهمی که دول اسلامی را بیچاره کرده است واز ظلل قرآن
کریم دور می کند, آن قضیه نژادبازی است .این نژاد ترک است باید نمازش
را ترکی بخواند!این نژادایران است بایدالفبایش هم چطور شود! آن
نژاد عرب است , عروبت باید حکومت کند نه اسلام ! نژاد آریایی باید
حکومت کند نه اسلام]! ۱۰
امام امت , در ورای نژادگرائیهای جهان اسلام , بروشنی دست استعمار را می دید
و علت عمده برای طرح مزبور را ترس از قدرت اسلام می دانست و می فرمود:
[آن قدرتهای بزرگی که مطالعه کردند روی کارها… در جامعه هااین
را یافتند که اسلام است که می تواند جلو آنها را بگیرد.ازاین جهت آن
چیزی که از همه چیز برای آنها بیشتر مطرح است اسلام است و آن چیزی
که سر راه اسلام قرار دارنداین حکومتهای فاسداست . با دست حکومتهای
فاسد و با تبلیغ حکومتهای فاسداین نژادپرستیها و گروه پرستیها در
بین مسلمانان رشد کرده است . عربها را در مقابل عجمها و ترکها قرار
دادند و عجمها را در مقابل عربها و ترکها و ترکها را در مقابل
دیگران قرار دادند و همه نژادها را در مقابل همدیگر]… ۱۱
این برداشت و تلقی امام از مساله نژادگرایی بود که وی را بر آن
می داشت تا مکرر بفرمایند:
[ملی گرایی است بدبختی مسلمین است]. ۱۲
۳. تفرقه مذهبی :
ادیان بزرگ جهانی , بطور طبیعی , دارای مذهبی گوناگون در درون خویش
هستند زیرا تفسیرها و برداشتیهایی که از یک دین در طول حیاتش انجام
می گیرد, موجب پیدایش نحله ها و مذاهب مختلف می گردد.این مذاهب , تا
زمانی که به خاطر تعصبهای بیجا,اصول مورد قبول همه را فدای
برداشتها و تفسیرها خود نکنند, نمایی از وحدت دینی باقی می ماند و
شکوه و مجداصل دین خدشه دار نمی گردد لکن وقتی علاقه های مفرط, قربانی
شدن اصول را بر پای مذاهب پذیرفتنی ساخت , زمینه لازم برای
بهره برداری دشمنان آغاز می شود.استعمار غرب , برای بهره گیری از زمینه
مذهبی , به تشدید تعصبها در جهان اسلام دست یازید و نزاع و جدال را
برای حل اختلافات مذهبی , جایگزین مباحثه و مناظره ساخت , تا جهان اسلام
هر نوع زمینه اتحاد رااز دست بدهد و کم گرفتن از شرک و کفر را,
برای تصفیه حسابهای مذهبی , قابل قبول دست بدهد و کمک گرفتن از شرک و
کفر را, برای تصفیه حسابهای مذهبی , قابل قبول بداند.
امام امت , براین باور بود که :
[دولتهای استعمار طلب , دولتهایی که می خواهند ذخایر مسلمین را
ببرند, با وسیله ای مختلف با نیرنگهای متعدد دول اسلام را – سران دول
اسلامی را اغفال می کنند. گاهی به اسم شیعه و سنی اختلاف ایجاد
می کنند… در دول اسلامی , بین طوایف مسلمین به اسم اسلام و به اسم
مذهب چیزهایی پخش می کنند, تبلیغاتی می کنند که طوایف مسلمین به جان
هم بیفتند و با هم اختلاف شیعه و سنی پیدا بکنند و آنها به ذخایری که
مسلمین دارند دسترسی پیدا کنند و نتوانند مسلمین کارانجام بدهند]. ۱۳
وجوداختلافاتی ازاین دست مانع عمده در راه رسیده به مجد گذشته و
دستیابی به عزت فراموش شده بود و برای آزادی جهان اسلام , باید موانع
مزبور رااز بین برد.امام امت دو روش را برای این کار در پیش گرفت :
۱.انقلاب
امام امت براین باور بود که دولتهای دست نشانده در
جهان اسلام , مامور حراست از تفرقه ها و جدایی ها هستند. با وجود آنان
نمی توان به اتحاد جهان اسلام دست یافت
ازاین روی , می فرمود:
…حکومتها با هم تفاهم کنند, ملتها تفاهم خواهند کرد. ملتها با
هم مخالف نیستند حکومتها نمی گذارند که ملتها با هم تفاهم کنند.اگر
این مشکل حکومت برداشته بشوداز ممالک اسلامی , هیچ قدرتی بالاتراز
قدرت اسلام و مسلمین نیست برای این که بیش از یک ملیارد جمعیت
دارند. ۱۴
راه چاره , خلاصی مسلمانان از سلطه این نوع حکومتهاست . و مطلوبترین
روش , روشی است که ملت مسلمانان ایران در پیش گرفت . به همین خاطر,
امام امت می فرمودند:
[ ایران با مشت این مشکل را حل کرد و باید همه کشورها با مشت
خودشان این مشکل را رفع کنند]. ۱۵
۲. آگاهی بخشی به مسلمانان :
امام امت , در هر فرصت ممکن , تلاش می کرد که مسلمانان را به وضع
نکبت بارشان آگاه سازد. و به توانایی و قدرت فراوانی که از آن
غافلند رهنمون گردد.از سخنرانی برای هیئتهایی که به ایران می آمدند
تا دادن پیام به حجاج بیت الله الحرام ,از پیامهای نوروزی تا پیامهای
اعیاداسلامی , در همه آنها کوشش می کرد تا مسلمانان جهان را به دنیای
نور و روشنایی اسلامی راهنمایی کند.
ازاین روی می فرمود:
[علمای هر ملتی , ملت خودشان را آگاه کنند به نقشه هایی که اجانب و
مستعمرین کشیده اند برای تفرقه اندازی ,این تکلیفی است که بر همه
رهبران مذهبی لازم است که انجام دهند]. ۱۶
امام امت , راه نجات مسلمانان را در
بیداری و آگاهی آنان از توطئه ها می دانست و معتقد بود که این بیداری
باید همه گیر باشد چون :
[ امروز, روزی نیست که مسلمانها هر کدام در یک گوشه زندگی تنهایی
بکنند, خودشان بین خودشان
در هر کشوری یک زندگی خاصی به خود داشته
باشند, نمی شوداین معنی . در یک همچون زمانی که سیاستهای ابرقدرتها
بلعیدن همه جاست , مسلمین باید بیدار بشوند… و همه تحت لوای اسلام و
تحت سیطره قرآن باشند]… ۱۷
امام امت , معتقد بود که باید نمازهای
جماعت و جمعه و نیز کنگره بزرگ حج را به استخدام این هدف عالی در
آورد زیرا یکی از فلسفه های اینگونه تشکلها آگاهی بخشی به مسلمانان
است و:
[خداوند تعالی … سر وانگیزه حج و غایت قرار دادن کعبه و
بیت الحرام را, نهضت و قیام مسلمانان , برای مصالح ناس و توده های
مستضعف جهان , ذکر می فرماید. باید دراین اجتماع عظیم الهی , که هیچ
قدرتی جز قدرت لایزال خداوند نمی تواند آن را فراهم کند, مسلمانان به
بررسی مشکلات عمومی مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت
همگانی کوشش کنند]. ۱۸
۳. بازسازی دین :
از جمله آرمانهای حضرت امام , بازسازی و پیرایش دین وارائه چهره
حقیقی اسلام بود.امام امت , براین اعتقاد بود که اسلام در طول تاریخ
بدست حاکمیتهای باطل مورد دستبرد قرار گرفته و سیمای درست آن , در
هاله ای از غبار غفلتها و غرضها, مدفون گشته است ازاین روی باید
تلاشی گسترده انجام گیرد تااسلام با محتوای راستین آن به مردم معرفی
شود.این معرفی , نخست به بازشناسی درست , نیازمنداست که امام امت
این مهم رااز روحانیون و قشر متعهد دانشگاهی می خواست و می فرمود :
اینجانب , دراین تبعیدگاه ثانوی , چشم امیدم به جوانان روحی و
دانشگاهی مسلمان بوده وانتظار دارم که با تهذیب نفس واخلاص ,
مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را, در زمینه شناخت احکام اسلام
و مبانی نورانی قرآن , آغاز نمایند.اسلام واقعی را بشناسند و
بشناسانند. ملت اسلام را بیدار و آگاه ساخته , تباین اسلام پیغمبر خدا
واولیای او راازاسلام ساختگی امثال معاویه و حکومتهای غاصب و جائر
و دولتهای دست نشانده استعمار, که از تلویزیونها, رادیوها و
وزارتخانه ها به خورد مردم می دهند, به آنان برسانند. و به دنیا
بفهمانند:این اسلامی که دولتهای دست نشانده از آن دم می زنند و
کنفرانس به اصطلاح وحدت اسلامی , تشکیل می دهند,اسلام ساخته و پرداخته ,
سلاطین اموی و عباسی , می باشد که در برابر قرآن و آیین مقدس پیامبر
اسلام درست شده است۱۹ .
امام امت , براین هدف خویش , دو دلیل عمده داشت که براساس آن تجدید
بنای دین بازسازی درست آن , فوریت و ضرورتی انکارناپذیر داشت و تعلل
در آن , فرصتهای لازم رااز جامعه اسلام می گرفت .
۱-نجات تفکر دینی :
در پی انقلاب صنعتی دراروپا و تحقق رنسانس , نفرت وانزجاراز دین
و تفکر دینی در جهان باب شد و فریفته شدگان به بازده علوم تجربی , به
[زایده] بودن اندیشه دینی ایمان آوردند. متولیان مسیحیت و پاره ای
از مومنان تلاش لازم را برای حفاظت دین از قربانی شدن در پای معبد
علوم نمودند لکن هجوم علوم تجربی قویتراز آن بود که متولیان مذهب
مسیحیت , فکر می کردندازاین روی , دست به عقب نشینی زدند و به تقسیم
حوزه های وجودی انسان گردن نهادند و به تنظیم روابط روحی و معنوی بین
خدا و خلق او قانع شدند. علوم مادی که به بازدهیهای خود مغرور گشته
بود, بمرور, به فکر دست یازیدن به سهم دین از حیات انسانی افتاد و
گاه بیگاه باالقاء شک و تردید, روابط معنوی انسان و خدا را نیز,
مورد تهدید قرار داد. آثار ناگواراین تحول , در جهان اسلام بمراتب
آفت بارتر و مصیبت زا تر بود بویژه آن که نقشه های شیطانی واستعماری
غرب , به کمک هجوم علوم مادی شتافت و هدایت آن را بدست گرفت ..
تداوم این روند در آینده نه چندان دوری آثار مذهب را بکلی از بین می برد و تفکر دینی
را به موضوعی تاریخی تبدیل می ساخت . بازده مستقیم فرایند مزبور,
پایان خط انسانیت و ظهور بن بست در حیات انسانی بود که فاجعه غمبار
یاس و ناامیدی عمومی را در تاریخ حیات انسانی موجب می گشت . ۲۰ آنان
که از تیزبینی لازم برخوردار بودند, بروشنی پایان کار را می دیدند و
به تحمل ناپذیر بودن زندگی , بی حضور تفکر دینی اعتقاد داشتندازاین
روی , به تلاشهایی برای باز گرداندن مذهب به زندگی انسان دست زدند.
روند کار در جهان غرب , در شکل پیرایش دین ظهور کرد و نحله های دینی
فراوانی در درون مذهب مسیحیت بوجود آمد. در جهان اسلام ,این کار به
دو صورت انجام یافت : گروهی به پیروی از غرب , در تلاش هماهنگ کردن
احکام دینی با داده های علوم مادی بر آمدند و آنچه را که از معارف
دینی با بازده علوم نمی خواند, به کنار نهادند. نتیجه طبیعی این
روند, مثله کردن مذهب و تهی نمودن آن از محتوای حقیقی اش بود که در
نهایت به بی دینی و خاموشی فروغ دین منجر می گشت . گروه دیگر, که از
آگاهی بیشتری به مبانی و داده های دین اسلام برخوردار بودند, براین
اعتقاد بودند که اسلام حقیقی از قوتی برخورداراست که اگر بدرستی و
بدوراز پیرایه های ضمیمه شده از سوی حاکمیتهای باطل یا برداشتها و
تفسیرهای غلط, معرفی گردد نه تنها در برابر هجوم علوم تجربی مقاومت
خواهد کرد, بلکه هدایت و راهنمایی علوم را بعهده خواهد گرفت و آنها
را در خدمت انسان در خواهد آورد.این گروه که به مجددان مذهب و
احیاگران دین , مشهور گشتند در طول صد سال اخیر تلاشهای گوناگونی
انجام دادند و به طرق مختلف , به معرفی سیمای حقیقی اسلام پرداختند و
جهان اسلام را به بازشناسی درست دین فرا خواندندچرا که معتقد
بودند :
[ اسلام یک دینی آسمانی است که برای ارشاد ملتها و رفع اختلاف بین
آنان و هدایت به کمالات انسان و رفع ظلم و بیدادگری آمده است
لکن مسلمین مجموعا و تقریبا
همینطور دولتهای اسلامی ,از آن سری که اسلام برای آن آمده است , یا
غافل بودند یا تغافل کردند و همه گرفتاریهایی که برای مسلمین در طول
تاریخ ایجاد شده است برای همین جهت است که از تعلیمات اسلام دور
بودند و نتوانستند آن هدایتی را که اسلام برای آن آمده است ادارک
کنند و یا بواسطه اغراضی که داشتند نتوانستندانجام بدهند. مشکل
عمده مسلمین همان دوری ازاسلام و قرآن است]… ۲۱
امام امت ,ازاین که می دید تفکر دین در جهان و در بین مسلمانان رو
به افوال است رنجیده خاطر گشت بویژه وقتی می دیدافول تفکر دینی به
طبقات تحصیل کرده سرایت کرده است و آنان نیز به خاطر درک نادرست
اسلام از آن دلزده شده اند, می فرمود:
[ الان , گذشته از عامه مردم , طبقه تحصیل کرده , چه دانشگاهی و چه
بسیاری از محصلین روحانی ,اسلام را درست نفهمیدند واز آن تصور خطایی
دارند. همانطور که مردم افراد[ غریب] را نمی شناسنداسلام را هم
نمی شناسند و در میان مردم دنیا بوضع غربت زندگی می کنند. چنانکه کسی
بخواهداسلام را آنطور که هست معرفی کند, مردم به این زودیها باورشان
نمی آید… دستهای اجانب برای این که مسلمین و روشنفکران مسلمانان
را, که نسل جوان ما باشند,ازاسلام منحرف کنند وسوسه کرده اند که
اسلام چیزی ندارداسلام پاره ای ازاحکام حیض و نفاس است]… ۲۲ .
این تلقی از شرایط موجود در جهان موجب می شد که مصرفی درست اسلام
یکی از آمال آن بزرگوار باشدازاین روی می فرمود:
[ همه آمال مااین است که احکام اسلام به آن طوری که هست در بین
مسلمین پیاده شود واسلام آن طوری که هست معرفی بشود]… ۲۳
۲-نجات مسلمین :
امام امت نجات مسلمانان را در گرو تجدید بنای دین و بازسازی آن
می دانست و براین باور بود که بااسلام نادرستی که از سوی حکومتها و
قدرتهای استعماری تبلیغ می شود,امکان رهایی برای جهان اسلام صفراست
زیرااسلامی که به تعبیرامام امت ,[ اسلام آمریکایی] است در راستای
محکم کردن گره بردگی و بندگی مسلمانان جهان ساخته و پرداخته شده است
و فاقد هر نوع تحرک و پویایی است . بدین خاطر باید نخست اسلام را
آنگونه که بود به مردم معرفی شود و سپس آنان را بر پایه رهنمودهای
اسلام حقیقی به قیام وانقلاب فراخواندازاین روی , می فرمود: .
[ما تا به اسلام برنگردیم , تا به اسلام رسول الله
برنگردیم , مشکلاتمان سرجای خودش است . نه می توانیم قضیه فلسطین را حل
کنیم و نه افغانستان را و نه سایر جاها را. ملتها باید برگردند به
صدراسلام]. ۲۴
این دوانگیزه عمده بهمراه بهمراه انگیزه های چند دیگر موجب گشت
که امام امت کمر به بازسازی دین , و به تعبیر دقیق تر معرفی درست اسلام
بپردازد و تحقق آن را بعنوان یک آرمان در طول حیات خویش دراندیشه
داشته باشد.امام امت , چند فرق اساسی بین اسلام متداول واسلام حقیقی
می دید و بر آن بود که این تفاوتها رااز میان بردارد تااسلام موجود
در جوامع اسلامی را به زلالت نخستین آن برگرداند. تفاوتهای مزبور
عبارت بودند:
۱. محدودیت
اسلام متداول در بین
مسلمانان معاصر بسیار جزئی تر و محدودتراست ازاسلامی است که
پیامبر[ص] برای سعادت بشر آورده است .اسلام متداول , دینی است فراگرا
که تنها مسوولیت تنظیم رابطه فردی انسان و خدا را بعهده دارد و چون
مسیحیت تحریف شده قدرت مداخله در دیگر شوون زندگی انسان رااز دست
داده است .امام امت , در تبیین فرق دین واقعی و دین متداول چنین
می گفت :
[شمااگر صدراسلام را ملاحظه کنید می بینید که اسلام از زمان
پیغمبر(ص) حکومت تشکیل داده است . قوای نظامی وانتظامی داشته است و
در سیاست دخالت می کرده است و مسجدالنبی مرکز سیاست اسلامی بوده است و
ثقل قدرت اسلامی . دستهای ناپاک و عقلهای ضعیف موجب این شد که بعداز
رسول الله[ ص] و صدراسلام کم کم مردم رااز آن مسائل اصلی , که در نظر
اسلام بوده است , منحرف کنند و مردم را متوجه به فقط یک مسائل جزئی
بکنند و در مسائل عمومی کلی که کشورهااسلامی به آن احتیاج دارند
بیطرف باشند واحیانا هم مخالف باشند.این یک نقشه شیطانی بوده است
که زمان بنی امیه و بنی عباس طرح ریزی شده است و بعداز آن هم هر
حکومتی که آمده است تاییداین امر را کرده است واخیرا هم که راه
شرق و غرب به دولتهای اسلامی باز شد,این امر دراوج خودش قرار گرفت ,
که اسلام یک مسائل شخصی بین بنده و خداست و سیاست ازاسلام جداست و
نباید مسلمانان در سیاست دخالت کنند]. ۲۵
۲. جوهره زدایی دین
از فرقهای اساسی بین اسلام متداول واسلام
حقیقی , فقدان جوهره و محتوای درست در آداب واحکام اسلامی متداول در
عصر کنونی است .اسلام حقیق محتوایی غنی داشت و هیچ دستوری از آن
فاقد سری ازاسرارالهی ,اجتماعی , سیاسی ,اقتصادی وانسانی نبود.
اعمال رفتار لغو و بی پایه در آن یافت نمی شد و حتی اعمالی که بظاهر
غیرمنظقی بنظر می رسید شکلی سمبلیک داشت و به حقیقتی والا رهنمون بود,
لکن بمرور زمان محتوی واصالت از آداب و مقررات اسلامی گرفته شد و
رفتارهای دینی به اعمالی مرموز تشریفاتی تبدیل گشت .امام امت ,
آرزومند بود که :
[مسلمین مطلع بشوند که این بوقهای استعماری آنها را دارندازاسلام
جدا می کنند واسلام زدایی می کنند و محتوای اسلام رااز آن چیزی که
دارد خالی می کنند. منجمله مساله امامت جمعه , در صدراسلام مسائل
سیاسی در مسجد و به وسیله آنهایی که امام جمعه بودند حل و فصل می شد
و نقشه های جنگ در آنجا کشیده می شد و مع الاسف ما را می رسانند به آنجا
که در خطبه های جمعه جز چند کلمه موعظه و تحذیر وازاین که مبادا
درامور دخالت کنید, چیزی نبوده است . یا نماز جمعه نبود یااگر بود
محتوا نداشت . یا حج را نمی گذاشتند بروند واگر می گذاشتند حج بی محتوا
بود. حجی که یک تجمع عمومی است برای مسلمین و همه مسلمین در آنجا
گرفتاریهای ایام سالشان را باید حل بکنند… به یک صورت بی محتوا و
مبتذل بیرون آوردند]. ۲۶
۳. خرافه آلودگی
اسلام به موازات خالی شدن از جوهره خویش , به سوی خرافه انباشتی
پیشرفت و هر آنچه از محتوای غنی آن کاسته شد باورهای خرافی و
پیرایه های خارج از دین بدان ضمیمه گشت بگونه ای که اسلام متداول در
جهان کنونی با صدراسلام تفاوت فاحشی پیدا کرد. مفاهیم اولیه اسلام از
جامعه اسلامی رخت بربست و مفاهیم جدیدی جایگزین شد, تا بتواند جامعه
اسلامی را برای قبول بردگی واسارت آماده کند.امام امت , در پیام خود
به روحانیت وضع مزبور را چنین توضیح می دهد:
[وقتی شعار جدایی دین از سیاست جاافتاد و فقهات در منطق ناآگاهان
غرق شدن دراحکام فردی و عبادی شد… حماقت روحانی در معاشرت با
مردم فضیلت شد. بزعم بعضی افراد, روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم
بود که حماقت از سر و پای وجودش ببارد والا عالم سیاسی و روحانی
کاردان و زیرک کاسه ای زیر نیم کاسه داشت . واین از مسایل رایج
حوزه ها بود که هر کس کج راه می رفت , متدین تر بود. یاد گرفتن زبان
خارجی کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک بشمار می رفت۲۷ .
رواج چنین وضعی ,انبوه خرافات را در پی آورد تا تقدس[ حماقت] را
توجیه کند و برای پذیرش نمایندگان دینی آنگونه ای , دلیل مکفی بوجود
آید.
امام امت , با ملاحظه این وضع , دست به کار تجدید بنای اسلام و
بازگرداندن آن به خلوص نخستین شد و دراین آرزو بود که هدف مزبور را
در تمام جهان اسلام تحقق بخشد و همه مسلمانان را به اسلام حقیقی
معتقد سازدازاین روی , می فرمود:
[ همه با هم قیام کردیم که اسلام را دراینجا زنده کنیم وانشاءالله
انقلاب را به همه جا, ما, صادر کنیم]. ۲۸
امام امت , در پیشگفتار
وصیت نامه سیاسی والهی خویش , به این آرمان بلنداشاره می کند, و پس
از آن که وضع نابسامان دین متداول بین مسلمانان را ترسیم می کند,
بازسازی دین حقیقی را بعنوان افتخاری برای جامعه اسلامی قلمداد کرده ,
می فرماید:
[ما مفتخریم و ملت عزیز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخراست
که پیرو مذهبی است که می خواهد حقایق قرآن که سرتاسر آن از وحدت بین
مسلمین , بلکه بشریت دم می ززنداز مقبره ها و گورستانها نجات داده و
بعنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشراز جمیع قیودی که بر پای و دست
و قلب و عقل او پیچیده است واو را بسوی فنا و نیستی و بردگی و
بندگی طاغوتیان می کشاند نجات دهد]. ۲۹
هر آنچه از حیات انقلاب می گذشت ,امام امت , به بازسازی دین ,
اعتقاد مصممتری می یافت تا آنکه سخن نهایی را در پیام حج سال گذشته
مطرح کرد و ضرورت تفسیر جدید دین را توصیه کرد:
[به همان اندازه ای که آن کتاب زندگی و کمال و جمال در حجابهای خود
ساخته ما پنهان شده است و دراین گنجینه اسرار آفرینش در دل
خروارها خاک کج فکریهای ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و
هدایت و زندگی و فلسفه زندگی سازاو بزبان وحشت مرگ و قبر تنزل کرده
است , حج نیز, بهمان سرنوشت گرفتار شده است سرنوشتی که میلیونها
مسلمان هر سال به مکه می روند و پا جای پای پیامبر وابراهیم و
اسماعیل و هاجر می گذراند, ولی هیچکس نیست که از خود بپرسدابراهیم و
محمد علیهاالسلام که بودند و چه کردند هدفشان چه بود؟از ما چه
خواسته اند؟ گویی به تنها چیزی که فکر نمی شود همین است . مسلم حج
بی روح و بی تحرک و قیام , حج بی برائت حج بی وحدت و حجی که از آن هدم
کفر و شرک بر نیاید حج نیست . خلاصه , همه مسلمانان باید در تجدید حیات
حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه های زندگیشان کوشش کنند
و محققان متعهداسلام , باارائه تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفه حج ,
همه بافته ها و تافته های خرافاتی علماء درباری را بدریا بریزند]. ۳۰
بازسازی حوزه های عملیه
حوزه های علمیه ,از دیرباز مورد نقد و بررسی میان صاحبان اندیشه
قرار گرفته است و د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 