پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

۷۹

آداب واخلاق اهل علم (۳)

در گذر بر[ آداب واخلاق اهل علم] ، به منظر چشم
نواز و تحسین برانگیز دیگری از صفات اخلاقی رسیدیم ، که سر خط نوشتاری
آن را[ پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint] نام می نهیم لا بی شک ، آنچه شخصیت و منش آدمی را
گرانقدر ساخته واو رااز رسته جنبندگان به صف آدمیان واز صف
آدمیان به اوج فرشته خویان پرواز می دهد، آراستگی به آداب و منشهای
شایسته است .

گفتار و کردار نیکو، راز نفوذ دلها و راه تسخیرارادتهاست .اهل
دانشی که به این رمز و راز دست یافته و خود را بدان آراسته باشد،
شخصیتی محبوب و نافذالکلمه خواهد داشت واز برای هئیت زیبا و
پسندیده ای که بر رفتارش پرتوافکن است ، هر کس که به او بنگرد خود را
با منش و رفتاراو تطبیق داده وازاوالگو می گیرد. آنچه مردم ،از
روحانی انتظار دارند، روحانیت اوست یعنی نیک رفتاری در تمامی
حرکاتش جلوه کند.

چیزی که مردم را به تحسین وا می دارد و دل و گوش
آنان را در کمند خود می گیرد، مقام ، تبلیغات ، عنوان ، ثروت ، جمال و
… نیست بلکه برخوردهای مودبانه و منشهای متعالی است که طبع،
زبان دیگران را به ستایش و قلب ایشان را به گواهی می گیرد.

ممکن است ضعف اندوخته های حوزوی ، کاستیهای علمی ، یا بیگانگی از
برخی دانشه،از یک فرد حوزوی ، نادیده گرفته شوداما هیچ گاه
انتظار کوتاهی در رعایت آداب و متانت از وی نمی رود، و خواه ناخواه ،
به ترازوی نقد گدارده می شود زیرا نخستین ثمره ای که ازافراد آگاه
و عالم ،امید می ورد ظاهری شایسته و رفتاری مودبانه است .امام علی
[ ع] می فرماید:

اذا زاد علم الرجل زادادبه ۱ .

آن گاه که آگاهی زیاد گردد،ادب افزون شود.

دانش وادب ، باعث حرمت و مایه بزرگواری است ، چنانکه جهل و کوتاهی
در آداب ، عامل پستی و کم شخصیتی است .اگر چراغ دانش ، پرتوی چنین در
آداب واخلاق نداشته باشد، به پیامد ظلمت جهل ، آلوده می شود، چنانکه
پیامبراکرم[ ص] می فرماید:

ما استرذل الله عبدا الا حط عنه العلم و الادب ۲ .

خداوند بنده ای را خوار نشمارد، مگر آن که دانش وادب راازاو فرو
گذارد.

بنابراین ، زینت و شکوه علم ، در رفتار بزرگوارانه و عالمانه است و
این صفت ارزشمنداست که پشتوانه کلام عالم و مینه تاثیر پیام او
می گردد.

اهل علمی که با مردم سر و کار دارداولین شرط
موفقیتش در راهنمایی آنان ، شناخت و رعایت آداب مردمداری است .

اثر یک برخورد شایسته و یک رفتار باادب ، گاهی از دهها پند و سخن
بیشتراست چنانکه کم ترین بی توجهی و مسامحه در برخورد و رفتار، باعث
تباهی تبلیغ چندین ساله است . مردم ، چندان با دانش واندوخته های
علمی و فنی اهل علم کار نداشته و یا به آسانی به آن پی نمی برند،
بلکه آنچه بیشتر مورد مطالعه و دقت نظر آنان قرار می گیرد، آداب و
منش اهل علم است .

مردمان در صدد بهره وری والگو گیری از دانش و سیرت عملی طالبان
علم اند، که به این سفارش شده اند:

جالس العلماء یزدد عملک و یحسن ادبک ۳ .

بااهل علم نشست و برخواست کن ، تا دانشت افزون گردد و آدابت نیکو
شود.

پس همان گونه که[ منطق] ،[ صرف و نحو] و[ معانی و بیان] می خوانی تا قانون
درست اندیشیدن و سالم سخن گفتن واستوار بیان کردن را بیاموزی ، صد
البته باید در حد و مرز خویشتن داری ، کنترل رفتار و منش خود بکوشی و
پا را فراتراز آنچه هستی نگذاری . در هنگام میلها و زمان بیمیلیه،
در پسندها و ناپسنده، مرز خود نگهداری و بر موازین شایسته تکیه
کنی . به عبارت دیگر: آن که می کوشد تا قواعد زبان و علوم عربیه را
نگه دارد واشتباهی را دراعراب کلماتش بر خود نمی پسندد، چگونه
نباید در نیکی احوال و رفتار خود بکوشد و آنها را به آداب نیک و
پسندیده نیاراید واز خطا و نابسامنیهای آدابی خویش چشم فرو بندد.

اگر آداب پسندیده از همه سزاواراست ،از طلایه داران دانش دین
سزاوارتراست . روحانی ، نشان دین و آگاهی بر پیشانی دارد و مسوولیت
هویت صنفی را به دوش ùازاین روی ، گفتار و کردار وی به حساب مکتب و
روحانیت گذاشته می شود.امام صادق[ ع] به کسی که خود رااز دوستان
اهل بیت[ ع] می دانست ، ولی در عمل دچارانحراف بود، فرمود:

ان الحسن من کل احد حسن وانه منک احسن لمکانک منا وان القبیح

نیکی از هر کسی شایسته است واز تو شایسته تر زیرا تو خود را به
ما وابسته می دانی و بدی از هر که باشد بداست ، ولی از تو زشت تر.

اکنون که اهمیت[ پاورپوینت کامل ادب و متانت ۸۷ اسلاید در PowerPoint] روشن شد، می پردازیم به معنی و مفهوم
ادب واشاره ای نیز جایگاه آن در معارف دینی .

مفهوم ادب

ادب ، واژه ای است عربی که در زبان فارسی کاربرد خاصی پیدا کرده است
واندکی تفاوت میان این دو کاربرد به چشم می خورد.

ادب :ان تجمع الناس الی طعامک ، و هی المادبه والمادبه . و من

هذاالقیاس الادب ایضا مجمع علی استحسانه . ۵ .

دعوت کردن مردم به طعام واجتماع آنان بر سفره را[ مادبه]
گویند. و رفتاری را که نیکویی آن مورد و فاق واتفاق باشد[ ادب]
خوانند.

لغوی دیگری می نویسد:

الادب :الذی یتادب به

کلمات لغویین بنابر آنچه در لغت نامه دخدا آمده است ، در
معنای ادب نزدیک به یکدیگراست : بعضی آن را[ ملکه و قوه ای
دانسته اند که صاحبش رااز ناشایستها نگاه می دارد]. و برخی از آن به
عنوان :[ ریاضت ستوده ای که به واسطه آن به فضیلتی آراسته گردد]. یاد
کرده اند چنانکه به معنای[ نگاهداشت حد هر چیز] نیز گفته اند و به
همین جهت ، به کسی که حدود و قواعد زبان و علوم ادبیات را دانا و
دارا باشد[ ادیب] گویند. و تعبیر بعضی در معنای ادب این است: [ نیک
گفتاری و نیک کرداری] و بالاخره[ نیکی احوال و رفتار در نشست و
برخاست ، خوشخویی و گرد آمدن خویهای نیک و پسندیده]. معین در فرهنگ
خود در معنی ادب نوشته است : [ حسن معاشرت ، حسن محضر، آزرم ، حرمت و
پاس] مرحوم علامه طباطبائی ، می فرماید:

[معنای اصلی ادب ، هیئت نیکویی که شایسته رفتار بر آن گونه باشد.
البته ادب به کارهای مشروع از نظر دینی و یا مجازاز لحاظ عقل ،اطلاق
شده است .ادب اموراختیاری را فرا می گیرد که امکان شکلهای گوناگون
را داشته باشد یعنی بتوان نام کارمودبانه و غیر مودبانه بر آن
نهاد. بنابراین ، معنای اصلی ادب همان چیزی است که بیان شده ،اگر چه
از نظراجتماعات گوناگون واقوام و ملل مختلف ، مصادیق متفاوتی داشته
باشد] ۷ .

از آنچه گفته شد چنین نتیجه می گیریم که : نیکویی ، ظرافت ، مقبولیت
همگانی و زیبایی از مقومات معنی و مفهوم ادب است یعنی هر آنچه از
رفتار کردار، گفتار، واحوال که شایسته باشد[ ادب] نام می گیرد.
انسان خوش محضر، وظیفه شناس ، منظم ، نیک گفتار و نیک کردار و محترم را
[مودب] می نامند. دربرخی از روایات اشاره ای به مفهوم[ ادب] شده است
که دقت در آنها به بیان مطلب کمک می کند،امام علی[ ع] فرمود:

افضل الادب ،ان یقف الانسان علی حده ولایتعدی قدره ۸ .

برترین ادب آن است که انسان پا را فراتراز آنچه هست نگذارد واز
مرزارزش خویش تجاوز نکند.

و نیز فرمود:

ضبط النفس عندالرغب والرهب من افضل الادب ۹ .

خویشتن داری به هنگام تمایل و بی میلی از برترین ادبهاست .

و در جای دیگر می فرماید:

کفاک ادبااجتناب ما تکرهه من غیرک ۱۰ .

آنچه برخود نمی پسندی بر دیگران مپسند که همین تو را درادب بس
است .

نتیجه این که : خویشتن داری ، قدر خودشناسی و حد و مرز خود
نگاهداری از ویژگیهای مفهوم ادب است .

لازم به یادآوری است که آداب واخلاق با یکدیگر تفاوت دارند که اینک
به تفاوت آن دواشاره می کنیم :

[مجموع حالات ثابته و صفات راسخه نفسانی که نفس را بدون نیاز به
فکر و سنجش و بدون تحمل تعب و رنج به انجام اعمال و رفتار و وا
می دارد،اخلاق نامیده می شود] ۱۱ .

ازاین روی
اخلاق به ملکات درونی و صفات راسخه در روح گفته می شود که هر یک از
صفات ، منشا افعال و کرداراخلاقی است اما آداب چنانکه گذشت به هئیت
و شکل ظاهری از رفتار، کردار واحوال اطلاق می شود. علامه طباطبائی
[ره] می نویسد:

[شاید بعضی خیال کنند که اخلاق و آداب یکی است و حال آن که چنین
نیست زیرااخلاق عبارت است از ملکات راسخه در روح که در حقیقت وصفی
است ازاوصاف روح اما آداب عبارت است از هیاتهای مختلفی که اعمال
صادره از آدمی بدان متصف می گردد واعمال آدمی چگونگی صدورش ، بستگی
به صفات گوناگون روحی دارد. پس بین این دواتصاف :انصاف روح به
اخلاقیات واتصاف عمل به آداب ، تفاوت بسیاراست] ۱۲ .

در حقیقت آداب ، برخاسته از خلقیات و نمود صفات روحی است و هر یک
از آداب واخلاق نسبت به ویژگیهای خود، مقوله جداگانه ای هستنداز
این روی ، در روایات ، به هر دو مقوله بر می خوریم . پیامبراکرم[ ص] به
معاذ، که از جانب آن حضرت راهی یمن بود، فرمود:

علمهم کتاب الله وادبهم علی الاخلاق الحسنه ۱۳ .

به مردم ، علم کتاب بیاموز وادبشان را بر پایه اخلاق حسنه ، نیکو
گردان .

شاید تعبیر[ محاسن اخلاق] که در روایات آمده ، همان آداب نیکو باشد
در برابر،[ مکارم اخلاق] و یا[ معالی اخلاق] که صفات روحی و ملکات
درونی ،است چنانکه در روایت می خوانیم :

بعث بمکارم الاخلاق و محاسنها ۱۴ .

گزیده سخن این که :[ حسن خلق] و[ حسن ادب] ، در مجموع دو عنصر تشکیل
دهنده شخصیت آدمی است که باطن و ظاهری پسندیده و شایسته ازاو
می سازند.

اینک که مفهوم[ ادب] روشن شد وارتباط آن با (اخلاق) بیان گشت ،
جایگاه واهمیت آداب در معارف دینی واخلاق اسلامی را مورد بحث قرار
می دهیم .

۱- جایگاه واهمیت آداب در معارف دینی

آراستگی به آداب ، در راس ویژگیهای اخلاقی وانسانی بوده و همواره ،
در همه ابعاد، مورد سفارش دین قرار گرفته است . تقریب، تمامی آیات
و روایات ، به گونه ای با آداب ارتباط می یابند. بی شک ، تمامی
مسلمانان ، بویژه طلایه داران دانش و معرفت ، مخاطب این آهنگ عمومی
هستند. نگاهی گذر، به معارف و منابع قرآنی و روایی اهمیت آداب و
متانت را روشن ساخته و جایگاه آن را در عمق معارف دینی بیان می دارد.

قرآن ، کتاب انسان ساز وادب آموزاست که با دستورالعملهایش ، شفاء و
رحمت و هدایت گشته است . پیامبراکرم[ ص] می فرماید : (… وان ادب الله
القرآن) یا (ان هذاالقرآن مادبه الله فخذوامنه) ۱۵ قرآن ادبستان
الهی و سفره پربهای آداب است ، پس از آن برگیرید.

چشم بگشا و به بین جمله کلام الله را

آیه آیه همگی معنی قرآن ادب است

سوره حجرات ، که می توان آن را سوره آداب واخلاق نیز نامیده ، شامل
آداب فردی واجتماعی فراوان است . درنگی در سر خط برخی ازاین آیات ،
ادعای ما را به اثبات می رساند:

۱. چگونگی برخورد با قوانین و مقررات شرعی .

۲. حفظ حرمت رهبری و پذیرش پیشگامی وی درامور.

۳.انظبات و رعایت آداب صدا زدن و پرهیزاز هرگونه صدا و گفته
نابهنجار

۴. حفظ اخوت دینی و رعایت اصل برادری .

۵. دوری از تمسخر و عیبجوئی دیگران .

۶. پرهیزاز به کار بردن القاب و نامهای زشت و ناروا.

۷. گریزاز سوءظن و ترک تجسس و کنجکاوی و زندگی شخصی دیگران .

۸. رها کردن غیبت و بدگویی .

آنچه دراین سوره آمده سطری است از دفترادبستان الهی . صدها صفحه
دیگراین کتاب الهام بخش مزین به آداب و منشهای انسانی است که در
اینجا به بعضی از دستورالعملهای آن اشاره می کنیم :

عدم تساوی نیکی و بدی :

ولا تستوی الحسنه ولاالسیئه ،ادفع باالتی هی احسن فاذالذی بینک و

بنیه عداوه کانه ولی حمیم ۱۶ .

خوبی و بدی برابر نیستند. همواره به نیکوترین وجهی پاسخ ده تا کسی
که میان تو واو دشمنی است . چون دوست مهران تو گرد.

چه چیزی بهتر و شکوهمندازاین که بدی را به نیکی پاسخ دهی و
جهالت را به کرامت . شایداهل علم ، بیش از دیگران در معرض این آفات
باشند یعنی ، سزای نیکی را بدی بینند و پاسخ خیرخواهی را بی اعتنایی
و پیوسته با لغویات و جهالتها روبرو باشندازاین روی ، بر آنان است
که بزرگ منشی را پیشه سازند و با کرامت ، با بدیها و بی اعنایها و
نادانیها به مبارزه برخیزند و قلبها را تسخیر کنند:

… واذا مروا باللغو مروا کراما ۱۷

و چون بر ناپسندی بگذرند، بزرگوارانه بگذرند.

روحانی نباید هم خود را مصروف کارهای ناچیز و گذرا کند. باید
ناگورایها را به طبع بلند و سعه صدر، پشت سر گذارد و تمام توان خود
را در آرمانهای بلند و مقصدهای عالی بکار گیرد.

سخن نیکو:

… و قولوا للناس حسنا ۱۸

به مردم گفتار نیک گویید.

بر خلق خدا شفقت کنید. با رفق و مدارا با مردم رفتار نمایید. بر
سیاق این آیه آیات فراوان دیگری نیز هست که آداب مردمداری و مهر و
محبت به دیگران می آموزد، همان آدابی که زیبنده ترین و ضروری ترین
ویژگی اهل علم است .

ادع الی ربک بالحکمه والموعظه و جادلهم بالتی هی احسن … ۱۹

مردم را با سخنان استوار و مبرهن واندرزهای نیکو، به سوی پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با
ایشان مباحثه کند.

این آیه ،ادب و صحبت را به سر رشته داران تعلیم و راهنمایان مردم
می آموزد که سخن درست و کلام رسا را برگزینند و با مهر و لطافت به گوش
دیگران برسانند.اگر مطلبی ازاستحکام و برهان بایسته برخوردار
نبود و یا برخوردار بود،اما با شیوه درست و همراه با شفقت و
مهربانی ابلاغ نگشت ، با شایستگی انجام نگرفته است . و در آیه دیگر به
ادبی اجتماعی و مردمی بر می خوردیم :

پاسخ نیکی با نیکی بهتر یا همانند آن :

واذا حییتم بتحیه فحیوا با حسن منهااورذوها … ۲۰ .

چون شما را به درودی نواختند، به درودی بهتراز آن یا همانند آن ، پاسخ گویید.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.