پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت دوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت دوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت دوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت دوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۹

کشف الاسرار و عده الابرار

یکی از تفاسیر
کهن و مایه ور عامه که در قرن ششم به خامه یکی از عالمان فرهنگ
اسلامی به زبان پارسی و با نثری استوار، شورانگیز و دلپذیر، آمیخته
بااشعار عربی و فارسی نگاشته شده ، تفسیر[ کشف الاسرار]است . مولف ،
در آغاز تفسیر خود تصریح می کند که این تفسیر را براساس تفسیر فشرده
و مختصر خواجه عبدالله انصاری نگاشته است :

[کتاب فرید عصر و یگانه روزگار، شیخ الاسلام ابواسماعیل عبدالله ابن
محمدابن علی انصاری را در تفسیر قرآن و کشف معانی آن خواندم که در فظ
و معانی و پژوهش و زیبائی بحداعجاز رسیده بود، ولی چون نهایت
فشردگی واختصار بود، مقصور آموزندگان و رهروان از آن برآورده
نمی شد،ازاین روی ، به شرح و تفصیل آن پرداختم] ۱ .

تفسیر خواجه عبدالله انصاری
شرح حال نگاران ، در ضمن شرح حال خواجه عبدالله انصاری ، تفسیری با
عنوان[ تفسیرالهروی] به وی نسبت داده اند، و برخی در ضمن تشریح
چگونگیهای زندگانی وی آورده اند که :

[شیخ الاسلام ، چون ازاولین مسافرت سخت خود بازگشت ، به تفسیر قرآن
آغاز کرد و در مجالس وعظ و یادآوری به سال ۴۳۶ هجری ، یکبار قرآن را
تفسیر کرد و سال ۴۳۷ در همام محافل باردیگر به تفسیر قرآن پرداخت …
وی به سال ۴۸۰، چون بار دیگر به هرات بازگشت و محافل و مجالسی به
پا داشت ، تفسیر قرآن را آغاز کرداما با گزینش واختصار،او دراین
مجالس به اختصار می کوشید و گاه در یک جلسه ۱۰ آیه را تفسیر می کرد].۲

بهرحال اینک ، تفسیر وی در دست نیست ، ولی چهل سال پس از وفات خواجه
عبدالله ، در دست میبدی بوده واو، آن را شالوده کار خود در نوشتن
[کشف الاسرار] قرارداده است ۳ .

چگونگی تدوین

تفسیر[ کشف الاسرار]، به شیوه ای زیبا و تنظیم یافته است . مولف ، در
این کتاب ، آیات قرآن را سه نوبت مورد تحلیل و تفسیر قرار داده است .
ابتداء بخشی از آیات را ترجمه می کند تحت عنوان[ النوبه الاولی] ، آنگاه
به تفسیر همان بخش پرداخته و در ضمن آن از قرائت ، شان نزول ،اخبار
واحادیث ، مباحث ادبی نحوی ، تاریخی و فقهی به تفصیل صخن می گوید، و
بالاخره در نوبت سوم ، آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و
تاویل می کند و در ضمن آن ، کلمات قصار و سخنان صوفیان معروفی چون :
خواجه عبدالله انصاری ، جنید، شبلی ، بایزید و … را نقل می کند، و
بیش از همه به نقل سخنان خواجه عبدالله انصاری می پردازد واو را با
عناوین : پیر طریقت ، پیرصوفیان ، پیربزرگ ، عالم طریقت عبدالله انصاری
و … یاد می کند.

مولف ، خود، در چگونگی تنظیم و شیوه نگارشش چنین گفته
است :

[شرط ما دراین کتاب آن است که مجلسها سازیم در آیات قرآن برولا (”
متوالی ) و در هر مجلسی سه نوبت سخن گوئیم :اولی پارسی ظاهر، بروجهی
که هم اشارت بمعنی دارد و هم در عبارت ، غایت ایجاز بود. دیگر نوبت :
تفسیر گوئیم و وجوه معانی و قراآت مشهوره و سبب نزول و بیان احکام
و ذکراخبار و آثار و نوادر که تعلق به آیات دارد، و وجوه و نظایر و
مایجری مجراه . بدیگر نوبت : رموز عارفان واشارات صوفیان و لطائف
مذکران] ۴ .

نگاهی به ابعاد گوناگون[ کشف الاسرار]

مولف بزرگواراین اثر گرانمایه ، بااطلاعات گسترده ای که ازابعاد
گونه گون فرهنگ اسلامی داشته است ، تفسیرش رااز مباحث مختلفی آکنده
است .او، به شان نزول آیات ، توجه شایسته ای دارد و دراین زمینه ،از
نقل اقوال و گفتار مفسران پیشین خودداری نمی ورزد. قراآت مختلف در
ذیل واژه ها نیز، گاهی مورد توجه است ، و نیزاستدلال بر ترجیح یکی از
اقوال . به تبیین و تشریح واژه ها نیز، پرداخته شده است .
او در تبیین ریشه واژه ها و مشتقات آنها و معانی لغات ، به دقت سخن
می راند و برای استحکام مطلبی که برگزیده است ، به اشعار عرب استناد
می جوید. وجوه گونه گون واژه ها را نشان داده و به معانی مجازی ،
استعاری و کنائی واژه های آیات رسیدگی می کند. بحث و بررسی در جنبه های
نحوی و صرفی آیات ، در حد لازم ، یکی دیگرازابعاداین تفسیراست .
میبدی ، دراین راه حسن سلیقه را بکار برده و دراین مباحث ، بقدر لازم
بسنده کرده است .

جایگاه نقل در[کشف الاسرار]

تکیه بر منقولات و دوری از کاوشهای عقلانی ، در بازیافت
معانی آیات ، در تفسیر میبدی ، همه جا آشکاراست . وی دراین راه ، گاه
به افراط می افتد و پذیرفتن تجسیم و دیگر عناوین ناصواب را در
اعتقادات بر می تابد، مثل، در ذیل آیه[ الرحمن علی العرش استوی] ،
گفتار خواجه عبدالله انصاری را بدینسان می آورد:

[ استواء خداوند بر عرش ، در قرآن است و مر، بدین ایمان است .
تاویل نجویم که تاویل دراین باب ، طغیان است . ظاهر قبول کنم و
باطن تسلیم .این اعتقاد سنیان است و نادر یافته بجان پذیرفته طریقت
ایشان است .ایمان من سمعی است . شرح من خبری است . معرفت من یافتنی
است] ۵ .

در ذیل آیه[ ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا]… در چگونگی[ استحیاء
الاهی] می گوید:

[ این صفت حیا وامثال این هر چه درست شود به نصوص کتاب و سنت ،
واجب است بر بنده خدا که چون آن شنود یا خواند بر نام و صفت بایستد
و زبان و دل از معنی آن خاموش دارد واز دریافت چگونگی آن نومید
باشد که خرد را فرا دریافت آن ، به تکلف و تاویل راه نیست] ۶ .

درادامه گفتار، میبدی ، تعقل و تدبر در بازیافت معانی آیات را
ناصواب شمرده واز آن منع می کند، و در جای دیگر تفسیر خود می گوید:

[ مذهب اهل سنت واصحاب حدیث در چنین اخبار و آیات و صفات ، به
ظاهر رفتن است و باطن تسلیم کردن واز تفکر در معانی آن دور بودن و
تاویل نه نادن که تاویل راه بی راهان است و تسلیم شعاراهل سنه
ایمان است] ۷ .

باری ظواهر آیات ،احادیث واقوال صحابه و گفتار مفسران پیشین در
دیدگاه میبدی از جایگاه بسیار بلندی برخورداراست و وی در موارد
اختلافی مستند و مرجع را فقط ظواهر و[ اخبار صحاح] و گفتار[ مفسران
ثقات] می داند و بس .امااین که این اخبار، تا چه اندازه ای مقرون به
صحت اند و آیا مفسران کهن همگان از عنوان[ ثقه] برخور دارند یا نه ،
ما پیشتر به اجمال بدا نپرداخته ایم ۸ .اینجا فقط یادآوری می کنیم که
این نوع نگرش و بستن بال عقل و جلوگیری از پرواز درافقهای تازه و
فراخنای اندیشه های بشری و بهره وری های شایسته ازاعماق قرآن ،از آثار
جریان اشعریگری و جمود بر ظواهر، در جریانهای مختلف فرهنگ اسلامی
است .

آثار سوء و بازتاب ناهنجاراین اندیشه ، که هنوز نیز، در برخی از
جراینها دیده می شود بسیار بوده و هست ، واینج، مجال تفصیل آن نیست .
ولی باید بعنوان هشداری بر نسل هوشمند، مسلمان وانقلابی ، جریانهای
مختلف فرهنگی ، خاستگاهه، روندها و پی آمدهای آنها تشریح گردد، و
چنین پنداشته نشود که این اندیشه ها به[ زباله دان تاریخ] رفته اند،
اگرازاسمشان خبری نیست رسمشان باقی است .

اسرائیلیات در[ کشف الاسرار]

تعبد خشک بر آثار نقلی واهمیت دادن بی حا برروایات
تفسیری که آمیخته به وضع جعل است ، باعث شده است تا تفسیر
[کشف الاسرار]از آمیختگی به احادیث مجعول واسرائیلیات در تاریخ
پیامبران سلف ، مصون نماند. وی ، در داستان آدم و حو، همان اخبار
مجعول را ردیف کرده و در چگونگی وسوسه شیطان نیز، آنچه رااز
اسرائیلیات یاقته ، در تفسیرش بهم بافته و عرضه کرده است . میبدی ، در
ذیل آیه ۲۴ سوره[ ص] یاوه های روایت سازان یهودی را درباره پیامبر
بزرگواری چون[ داوود] آورده و بااین که سخن علی[ ع] را که صریح در
رداین حدیث مجعول است ، نقل کرده ، به دنباله داستان پرداخته ، بدون
این که آن را نقد و رد کند ۱۰ . ما بارها دراین سلسله مقالات ، خطر
احادیث جعلی ، روایات ساخته ذهن دروغپردازان واسرائیلیات و
نسرانیات را گوشزد کرده ایم و معتقدیم ، آنان که دست به تحقیق می زنند
و پژوهشهایشان بر روایات و آثار پیشینیان استواراست ، باید دقت و
وسواس علمی ، بااین آثار برخورد بکنند. متاسفانه ، کسانی هستند که
چون آهنگ تالیف و نگارش می کنند بیشتر و پیشترازاستحکام اثر خود،
به سریع عرضه کردن آن می اندیشند، و آنچه را عالمان در آثارشان
آورده اند – بااین که با هیچ معیاری از معیارهای علمی و کلامی ،
اعتقادی ، همسان نیست – دوباره نویسی کرده عرضه می کنند ۱۱ .

باری ،[ کشف الاسرار] دراین زمینه تا حدود زیادی ازاعتبار ساقط
است .این سیر رااگر در صفحات دیگراین تفسیر نیزادامه دهیم ، در
غالب موارد، با همین سهل انگاریها و تسامح های بی جا در نقل تاریخ
پیامبران وانبیاء سلف و قصص قرآنی مواجه خواهیم بود. در همینجا
اشاره کنیم که[ کشف الاسرار]از جهت تاریخی نیز، با توجه به این که
در ذیل آیات ، حوادث تاریخی نیز، با توجه به این که در ذیل آیات ،
حوادث تاریخی را عرضه کرده است قابل توجه است . وی در نوبت دوم
تفسیر، داستانهای تاریخی نیز، با توجه به این که در ذیل آیات ، حوادث
تاریخی را عرضه کرده است قابل توجه است . وی در نوبت دوم تفسیر،
داستانهای تاریخی زمان پیامبر و حوادث حیات سیاسی اجتماعی آن حضرت
را بعنوان سبب نزول آیات با تفصیل آورده است . ولی آنچه دراین بخش
و بخشهای دیگر – چنانکه پس ازاین خواهیم گفت – همه چیز را
تحت الشعاع قرار می دهد،انشای شیوا و زیب، نثر دل انگیز و جذاب میبدی
است ۱۲ .

مباحث کلامی در[کشف الاسرار]

بحثهای اعتقادی و کلامی میبدی ، یکی از جنبه های بسیار سودمند و
ارزشمند[ کشف الاسرار]است .از جمع بندی مجموعه آنچه وی ، دراین باب ،
اظهار نظر کرده است ، توان یافت که وی ، در مسائل عقیدتی ، بر شیوه
[ اصحاب حدیث] ۱۳ مشی می کرده است ، و لذا گاه تصریح می کند که سخن[ اهل
تاویل] ، مبتنی براخبار و آثار نیست و برکاوشهای عقلانی استوار
است ،ازاین روی ، عقایدشان باطل و آنان در گمراهی هستند ۱۴ . و
[ اصحاب حدیث] چون اندیشه ها و عقایدشان رااز[ اخبار صحاح] و[ آثار
صحابه سلف] گرفته اند، بر صوابند واهل نجات ۱۵ .

مثل، درباب[ جبر واختیار] نظریه[ کسب] را می گزیند. گاهی برای
خداوند[ جهت و مکان] ثابت می کند و دیگر گاه[ رویت خداوند] را ممکن
می شمرد و بالاخره برای خداوند صورت ثابت می کند ۱۶ .

آقای دکتر محمد مهدی رکنی ، که سالهاست بااین
تفسیر و نثر شیوا واستوار آن ، دمساز و همدم هستند واز جنبه های
گونه گون ، درباره آن ، تحقیقاتی سامان داده اند ۱۷ ، درارتباط با
جنبه های کلامی آن چنین نوشته اند:

میبدی ، در ذیل آیاتی که محل کلام بود، یا می توانست نقضی
بر عقیده مخالفان باشد، به بسط مقال و بحث واستدلال می پردازد و با
بیان روشنی ، صحت مبانی اعتقادی اهل سنت واصحاب حدیث رااز کتاب و
سنت نشان می دهد و بطلان مذاهب دیگر را بر مبنای خود ثابت می کند. با
وجود آن که در تحریف علم کلام قید شده که[ مسائل نقلی را به دلایل
عقلی ثابت کنند]اما چون میبدی ازاصحاب حدیث است مبنای تشخیص حقایق
را تنها منقولات و سماع می داند لذا در چنین مباحث نیز، به ظواهر
آیات قرآن واخبار نبوی استشهاد می جوید و به استدلالهای عقلی
نمی پردازد .۱۸

بهرحال ، مباحث کلامی
[کشف الاسرار] بسیارسودمنداست و برای کسانی که در ملل و نحل و
نشاخت جریانهای مختلف فرهنگی در حوزه تفکراسلامی ، مشغول پژوهشند،
منبعی ارزشمند و کارآمد تواند بود. یکی از محققان که برخی از مجلدات
آن را تصحیح کرده اند،از جمله درباره این جنبه تفسیر چنین
نوشته اند :

[در مسائل کلامی ،او متمایل بکلام اشعری است ولی ،اقوال قدریان و
اهل اعتزال را هم ذکر می کند و سپس به رد آن می پردازند. تنها دراین
کتاب ، رد بر قدریان و معتزلیان دیده نمی شود، بلکه رد فلاسفه و زنادقه
و جهمیه و دیگر فرق نیز، بچشم می خورد که برای کسانی که در ملل و
نحل اهتمام می ورزند،این ایرادها سودمنداست] ۱۹ .

همانگونه که دربیان این محقق دیدیم میبدی ، متمایل به[ اشعریگری]
است و به تعبیر دقیقتر که پیشتر آوردیم از[ اصحاب حدیث] است ، چرا که
او گاهی دیدگاههای پذیرفته شده اشعریان را نیز نمی پذیرد و بر آنها
خرده می گیرداز جمله می گوید:

[ اشعریان گفتند: حروف در قرآن و غیرقرآن آفریده است و گفتند: کلام
خداوند معنی است قائم بذات او بی حرف و بی صوت واین عقیده اهل سنت و
اصحاب حدیث نیست ، واهل سنت را برایشان از آیات واخبار دلیلهای
روشن است] ۲۰ .

مباحث فقهی در[کشف الاسرار]

یکی دیگرازابعاد مختلف تفسیر میبدی ، جنبه های فقهی آن است .
میبدی ، در آراء فقهی ، به مذهب شافعی گرایش دارد واقوال او را ترجیح
می دهد.او در ذیل آیات مربوط به احکام ، بحثهای مستقلی دارد با
عنوان[ فصل] که در آنها به تفصیل ازاحکام فقهی سخن گفته است ، مثل،
در ذیل آیات قبله ، وارد بحث شده و می گوید:

[بدانکه روی بقبله آوردن شرط درستی نمازاست و بگذاشتن قبله اندر
نماز روا نیست . …شافعی را دو قول است : یکی ،اصابت عین قبله فرض
است یااصابت جهت ؟ واصابت جهت ظاهرتراست] ۲۱ .

آنگاه برای اثابت آن ، دلایلی را می آورد و در
باب تقلید در ذیل آیه ۱۷۰از سوره بقره ، وارد بحث شده و چونان یک
فقیه ، به تفصیل پیرامون آن بحث کرده است .

و در ذیل آیه ۱۰۰از سوره نساء، به تفصیل وارد بحث[ قصر درسفر]
شده ،اقوال مختلف را آورده و به ارزیابی آنها پرداخته است ۲۳ .
چنانکه گفتیم اینگونه مباحث در ذیل تمامی آیات مربوط به احکام ، به
تفصیل یااجمال آمده است واز جهت اطلاع ، براقوال و فتاوی فقهاء،
سودمند تواند بود ۲۴ .

جلوه های تشیع در[ کشف الاسرار] ۲۵

یکی از جنبه های جالب
و قابل توجه تفسیر میبدی ، توجه وی به فضایل علی[ ع] و یاد کرد
اخبار واحادیث آن بزرگوار و فرزندان گرامیش می باشد.از جای جای این
تفسیراظهار علاقه و شیفتگی میبدی به مولی الموحدین را توان یافت ،
در ذیل آیه ۹۶از سوره مریم ،از پیامبر[ص] نقل می کند که فرمود:

چون الله ، تعالی ، بنده ای را دوست دارد بجبرئیل خطاب کند که من فلان
را دوست می دارم شما آه اهل آسمانیداو را دوست دارید،اهل آسمانها
او را دوست دارند. آنکه در زمین محبت وی در دل خلق افکند تا زمینیان
او را دوست دارند و در بغض همچنین براء عازب گفت که : پیغامبر[ص]
علی[ ع] را گفت:[ یا علی قل اللهم اجعل لی عند عهدا و ی صدور
المومنین و دا. فانزل الله تعالی هذه الایه] .

آنگاه میبدی ، پس از نقل این جریان ، بعنوان شان نزول آیه می گوید:

[ فما من مومن الا و یحب علیا].

بدینسان
دوستی علی[ ع] ، و مهرورزی به آن حضرت را لازمه ایمان می داند و می گوید:
آن که مومن است علی[ ع] را دوست می دارد. خوشبختانه ، مجموعه این
قسمتهای تفسیر در مقاله ای دراز دامن گرد آمده و با مقدمه و توضیحاتی
سودمند، در یادنامه علامه امینی ، به چاپ رسیده است ، که خوانندگا را
بدانجاارجاع می دهیم .اینک ، یک حدیث ازاین مجموعه را که با عباراتی
زیب، ذیل آیه مباهله آمده است نقل می کنیم :

[مصطفی گفت : آتش آمده ، بر هواایستاده ،اگرایشان مباهلت کردندی
در همه روی زمین ازایشان یکی نماندی واصحاب مباهله پینج کس بودند:
مصطفی و زهرا و مرتضی و حسن و حسین . آن ساعت که به صحرا شدند، رسول
ایشان را با پناه خود گرفت و گلیم برایشان پوشانید و گفت:[ اللهم
ان هولاءاهلی] جبرئیل آمد و گفت:[ یا محمد وانا من اهلکم ؟] چه
باشد یا محمداگر مرا بپذیری و در شماراهل بیت خویش آری ؟ رسول گفت :
[یا جبرئیل وانت منا]. آنگه جبرئیل بازگشت و در آسمانها می نازید و
فخر می کرد، و می گفت:[ من مثلی ؟ وانا فی السماء طاووس الملائکه و فی
الارض من اهل بیت محمد]، یعنی چون من کیست ؟ که در آسمانها رئیس
فرستگانم و در زمین اهل بین محمد خاتم پیغامبرانم] ۲۶ .

بااینهمه نباید فراموش کرد، که میبدی نیز، گاهی از سر
غفلت و یا قرار گرفتن در تور نامرئی توطئه گران و فضیلت زدایان و
بدعت گستران ، به راهی می رود که بسیاری از محدثان ، مفسران و مورخان
درانکار، یا تردید، یا تشریک در فضایل رفته اند.

در مطالعه زندگانی ائمه بویژه علی[ ع] توجه به این نکته ، بسیار
رهگشا تواند بود. بسیاری از کسان که عنوان محدث ، مفسر و یا مورخ را
داشتند، با تهدید و یا تطمیع از سر ترس و یا سرسپردگیهای پلید
دنیوی ،از یکسو به انکارارزشها و والائیهای علی[ ع] و فرزندانش
می پرداختند واگر گسترش فضیلت و عظمت جایگاه ،افکار را بر نمی تابید،
از دیگر سو به ترید در آن می نگریستند و چون این را نیز میسر
نمی دیدند سعی می کردند بگونه ای ، دیگران را نیز در آن وادی درآورند،
تا آنان نیز،ازاین[ نمد کلاهی داشته باشند]. میبدی در تفسیر آیه ۵۵
سوره مائده ، که منکران فضایل علی[ ع] با تمسک به واژه های جمع
[آمنو]،[ یقیمون] ،[ یوتون] و[ راکعون] به انکار نزول آن درباره
علی[ ع] پرداخته اند ۲۷ ، بعداز نقل شان نزول ، در جواب ازاین اشکال
می گوید

[و براین وجه آیت از روی لفظ اگر چه عام است ،از روی معنی خاص
است که مومنان را بر عموم گفت و علی بدان مخصوص است] ۲۸ .

اما پس ازاین واعتراف به نزول آن درباره علی[ ع] و جواب از
اشکال ، می گوید:

[و روا باشد که بر عموم برانند].

و بدینسان میبدی ، آهنگ آن دارد که آیه را در ضمن اعتراف به نزولش
درباره علی(ع) [ بر عموم براند] و دیگران را نیزازاین بهره ای
آفریند.

اینک که سخن بدینجا رسید، خوب است به یک واقعه تاریخی
نیز، در جریان نگارش آثار درباره علی[ ع] اشاره کنیم ، که برای این
موضوع سودمند و پندآموز خواهد بود.

طبری پس ازاین که ، واقعه غدیر را در
تاریخش مسکوت می گذارد، بالاخره برکتمان این واقعه مهم دینی آرام
نمی یابد و کتابی مستقل به نام[ الولایه فی طرق حدیث الغدیر] درباره
این ماجرای مهم اسلامی واسناد حدیث آن ، تالیف می کند.اما بعد چه
می شود؟ ملک اشعراء بهار، درباره نگارش این اثر پی آمدهای آن چنین
می نویسد:

طبری بی اندازه از تهمت رفض بیم داشته است . معذلک روزی می شنود که
مردی از شیوخ اهل سنت بر ضد حدیث[ غدیرخم] در فضیلت علی بن ابیطالب ،
علیه السلام ، سخن می گوید. محمد بن حریر، علیرغم وی ، مجلس درسی در
تایید واثبات[ غدیرخم] بر پا کرد و سخنانی در فضایل علی ،
علیه السلام ، آغاز نمود. ولی هنوز تمام نشده ، مقتضی دید کتابی هم در
فضایل شیخین بنویسد، و آن را در دست داشت که باز ناچار شد تا کتابی
هم در فضیلت عباسی ، جد بنی العباس تحریر کند، نتیجه این شد که هر سه
کتاب ناتمام ماند . ۲۹

یعنی در آن فضای مسموم[ عباسیان] اگر مورخی هم مانند طبری ، بخواهد
سخن حقی بگوید و فضیلتی راستین بپراکند ناچار می شود تا چیزهای
دیگری نیز بگوید.اینگونه حوادث در تاریخ ، در تاییده، تکذیبها و
به اصطلاح در[ مناقب ، مثالب] بسیار قابل توجه است .

باری ، سخن درباره برخی از ناروائیهائی بود که در[ کشف الاسرار]
راه یافته است . برای عرضه موارد بیشتری فرصتی دیگر باید ۳۰ .

عرفان در[ کشف الاسرار]

گفتیم ، میبدی تفسیرش را در سه نوبت نگاشته است ، که نوبت سوم آن به
تعبیر وی ،[ برلسان اهل اشارت و بر ذوق جوانمردان طریقت] ۳۱است .
این بخس براستی گفته یکی از محققان :

گلگشتی است جانفزااز ذوق و کلام
و حال واحوال عارفان و مشایخ . دریائی است آرام که آسمان زیبای
اندیشه عرفان را در آیینه زلال خویش می نماید و در ژرفای آن
دردانه های شعر و شعور موج می زند ۳۲ .

این بخش از بشخهای سه گانه تفسیر میبدی ، یکسر مطالب ذوقی و عرفانی
است . مولف دراین بخش ،اقوال بسیاری از عارفان ، بویژه خواجه
عبدالله انصاری با به مناسبتهای مختلف آورده ، واز عرفان و مبادی
آن ، سیر و سلوک ، منازل سیرالی الله ، توشه راه ، باید و بنایدهای
سالک و دیگر مسائل سخن گفته است .

روش میبدی در[ النوبه الثالثه] براین است که یکی از آیاتی را که
قبلا ترجمه کرده و براساس شیوه دیگر مفسران به تفسیر آن پرداخته و
مضمونش همگون با دریافتهای عرفانی اوست ، بر می گزیند و با توجهات
صوفیانه و ذوقی به نثری مسجع و موزون دراطرافش قلم فرسایی می کند.
گیراترین ، دلکش ترین ، بخش تفسیر میبدی[ نوبت سوم] آن است ، که مطالب
طوق پسند، لطیف و شیرین بدیع را در جملاتی خوش آهنگ و بلیغ بااشعاری
از سرایندگان ، بویژه سنائی و سخنانی از صوفیان مخصوصا خواجه
عبدالله انصاری هم آمیخته و آنچنان چیده و ردیف کرده که خواننده و
به وجد می آورد.اینک یکی از قطعات عرفانی آن را می آوردیم :

گفته اند: صاحب دل چهار کسند:
زاهداست ، دل او به شوق خسته ، خائف است ، دل او با شک شسته ، مرید
است ، دل او به خدمت کمر بسته ، محب است دل وی به حضرت پیوسته . به
داوود پیامبر، وحی آمد که:[ یا داوود طهرلی بیتااسکنه] ، یا داوود
خانه ای که میدان مواصلت ما را شاید پاک کن واز غیر م، با ما
پرداز. داوود گفت : خداوندا و آن کدام خانه است که جلال و عظمت ترا
شاید؟ گفت : دل بنده مومن[ یاداوودانا عندالقلوب المحومه] . هر کجا
خرمن سوخته ای بینی در راه جست و جوی ما که سوز عشق ما را می جوید
آنجاش نشان ده که خرگاه قدس ماجز فنای دل سوختگان نزنند. دل بنده
مومن خزینه بازار ماست ، منزلگاه کلام ماست ، محراب وصال ماست ، خیمه
اشتیاق ماست ، مستقر کلام ماست ، گنج خانه اسرار ماست ، معدن دیدار
ماست ، هر چیزی که بسوزند بی قیمت گردد و دل که بسوزد قیمت گیرد ۳۳ .

وی ، دراین بخش از تفسیر متعارف پافراتر نهاده واز وادی تفسیر
معمول به روش مفسران بیرون رفته و با جداسازی این بخش از بخشهای
دیگر، عملا مرز بین تفسیر و تاویل را بازشناسانده است توضیح این
که ابوالفضل میبدی – که ازاهل سنت واصحاب حدیث است – تفسیر را
موقوف به سماع واخذاز گفتار رسول اکرم و مفسران پیشین می داند،اما
تاویل را – که حمل آیه است بر آن معنی که پذیراست به شرط موافقت
با کتاب و سنت – بر علما ممنوع نمی داند. ۳۴ [لذا گاه در نبوت سوم
چون شاعری خیال انگیز یا نویسنده ای آزاداندیش – نه محدثی اشعری مذهب
و تنگ نظر – واردات قلبی و دریافتهای لطیف خود رااز سخن خداوند شرح
می دهد و بیانی گرم و شیوا دارد. ولی خالی از تاویلات بعید و
۳۵توجیهات با رد نیز نمی باشد]

این بخش از تفسیر میبدی مطالب دلپذیر فراوانی دارد. زیبائیهای
لفظی ، داستانهای شیرین ، تعبیرات بلند و ترکیبات کارآمد در نگارش ،
بسیار دارد. آقای دکتر مهدی محقق ، در ضمن معرفی تفسیراز جمله
نوشته اند:

[ در نوبت سوم مطالب
شیرین و دلپذیر و داستانهای اخلاقی فراوان آورده است که سخت ترین
دلها را نرم می کند و آدمی ، هنگام مطالعه آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.