پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت سوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت سوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت سوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شناسائی برخی از تفاسیر عامه; قسمت سوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۸
الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل
این کتاب ، یکی از پرآوازه ترین و محکمترین و متقن ترین تفاسیراهل
سنت است . گستردگی اطلاعات مولف ، دقت و ژرفکاری او در مسائل کلامی ،
بلاغی وادبی باعث شده است که این کتاب ، در میان آثار تفسیری ، جایگاه
بلندی را بیابد.[ تفسیر کشاف] بسبب موضع گیریهای اعتقادی و کلامی و
طرح و بررسی جنبه های بلاغی قرآن ، درادبیات قرآنی و نگارشهای تفسیری ،
تحولی ایجاد کرد و گروه زیادی ، پیرامون آن به پژوهش برخاستند، برخی
آن را ستودند و گروهی بشدت به برداشتها و تحقیقات او تاختند واز
تفسیرش خرده گرفتند، و بالاخره عده ای نیز، منصفانه به نقد و بررسی
نقاط ضعف و قوت آن پرداختند! در دوران معاصر نیز، که پژوهشهای قرآنی
پرداختند! در دوران معاصر نیز، که پژوهشهای قرآن راسته وسیعی
یافته و کنکاشهای گونه گونی درابعاد مختلف آن بعمل آمده ، و در جریان
تفسیر و تفسیرنگاری ، آثاری نگاشته شده است ، بسیاری از محققان ، به
نگارش آثاری پیرامون تفسیر[ کشاف] دست یازیده و پژوهشهای گرانقدری
درابعاد مختلف آن سامان داده اند . ۲[ کشاف] از آثار تفسیری قرن ششم
هجری است که مولف ، آن را در مدت دو سال و سه ماه و یا دو سال و
چهار ماه در مکه مکرمه به پایان آورده است
انگیزه نگارش :
زمخشری ، در مقدمه
کوتاهی که نگاشته است ، پس از سپاس و ستایش خداوند و درود و صلوات
بر پیامبر و تکیه و تاکید بر جایگاه بلند دانش و تفسیر در میان
علوم اسلامی ، و نیازمندی همگان به آگاهی از قرآن و آشنائی به دانش
تفسیر،درانگیزه نگارش کتابش چنین نوشته است :
[برادران دینی از فاضلان اهل توحید و فرقه ناجیه (معتزلیان !) که
جامع علوم عربیت واصول دیانتند، چون در تفسیر آیات به من مراجعه
می کردند و من ، پرده از برخی حقایق آیات برمی گرفتم تعجب می کردند و
تحسین می نمودند. مراجعه های مکرر و بازگوئی حقایق ، شوق و رغبت را در
آنان افزون ساخت ،ازاین روی ،از من خواستند کتابی بسازم که این
حقایق بازگوید و سرچشمه های گفتار را در تاویل آیات باز شناساند. من
ازاین کار سرباز می زدم ، ولی آنان در مراجعه اصرار می ورزیدند و در
راه تحقق بخشیدن به این آرزو، به عالمان اهل توحید و عدل ، پناه برده
آنان را واسطه قرار می دادند، تا من به این کار تن در دادم و حقایقی
از سوره توحید و بقره را به تفصیل باز گفتم … و بالاخره دیگر بار
تفسیر قرآن رااز سر گرفتم ، ولی شیوه اختصار را برگزیدم ، بااین
تعهد که فوائد بسیاری در لابلای آن عرضه کنم] ۴ .
بدینسان زمخشری ، تفسیر را بعنوان پاسخی مثبت به برادران دینیش از
معتزلیان می نگارد. و گویا مسوولیت دفاع ازاصول و مبانی اعتزال را
دوش می کشد، واین وظیفه را هرگز در تمام تفسیر فراموش نمی کند. در
ادامه بحث ، به این نکته خواهیم پرداخت .
باری ، تفسیر زمخشری ، در میان آثار تفسیری از جایگاه بلند و
مقام رفیعی برخورداراست . علامه شهید،استاد مرتضی مطهری ، در ضمن
معرفی برخی از تفاسیراهل سنت ، درباره آن چنین نوشته اند:
این کتاب ، معروفترین و متقن ترین تفاسیر
اهل سنت است از نظر نکات ادبی ، بالخصوص نکات بلاغتی ، در میان همه
تفاسیر ممتازاست . مولف این تفسیر،… چون سالها مجاور بیت الله بود
۵به[ جارالله] معروف کشت و ظاهرا در همان وقت ، تفسیر کشاف را نوشت .
گویا نگارش[ کشاف] در مکه معظمه قطعی است . زمخشری ، پس از مقدمه ای
که درانگیزه نگارش تفسیر آورده ، به مدت زمان نوشتن تفسیراشاره
می کند و آنگاه برای نشان دادن اهمیت آن می گوید: نگارش این کتاب ، کار
بیشتراز سی سال بود، و توفیق نگارش آن دراین مدت کوتاه ،از برکات
این[ بیت معظم] است. ۶
زمخشری برای تفسیر[ کشاف] ارزش فوق العاده ای قائل بود.ازاین
روی ، به آن اهمیت می داد و می بالید. وی ،از جمله درباره آن گفته است :
ان التفاسیر فی الدنیا بلاعدد
و لیس فیها لعمری مثل کشافی
:ان کنت تبغی الهدی لا لزم قراءته
فالجهل کالداء والکشاف کالشافی ۷
تفاسیر قرآن در دنیا بیشماراست ،
اما – به جانم سوگند – دراین میان[ کشاف] من ، بی ماننداست .اگر
جستجوگر هدایتی ، پیوسته آن را بخوان ، که نادانی چونان درداست و
[کشاف] من ، به سان داروئی شفا بخش .
بهرحال ، تفسیر زمخشری با قطع نظراز جنبه های کلامی آن وافراطها و
تندپوئیهائی که وی ، در تطبیق نابهنجار آیات و بااندیشه و آراء
اعتزالیان کرده است ، تفسیری است گرانقدر و بسیار سودمند، که پس از
نگارش و نشر آن ، بسیاری از عالمان و دانشمندان را به خود جلب کرده ،
و در نگارشهای قرآن پس از خود، تاثیر بسزائی نهاده است و ما پس از
این به آنهااشاره خواهیم کرد.
شیوه تنظیم
زمخشری ، در تفسیر آیات ،ابتداء بخشی از آیات را می آورد و به تبیین
و توضیح جملات آن می پردازد و در ضمن آن ، در قالب پرسشها و پاسخها ( ان
قلت قلت ) و … به تشریح و تفسیرادامه می دهد. و در راستای توضیح
آیات ، به جنبه های بلاغی ، نحوی ،ادبی و قرائتی آیات ، بدقت رسیدگی کرده
و شان نزول آیات و دیگر و یژه گیهای کلام الاهی را بررسی می کند. برخی
از فهرست نگاران ، در شیوه تنظیم[ کشاف] چنین نگاشته اند:
طرزاین تفسیر آن است که قسمتهائی از آیات قرن را ذکر و خصوصیات
نحوی و صرفی و لغوی و معانی بیانی و قرائتی و شان نزول و دیگر
خصوصیات آن را بیان نموده و بر سر تفسیر قسمت دیگر می رود و بهمان
نحو مذکور، پیش می رود، تا قرآن کریم به آخر می رسد. و به مناسبت به
اشعار وامثال بزرگان اهل ادب که قول آنها حجت است استشهاد می کند.
افزون بر آنچه گذشت زمخشری در تفسیر آیات ، به حل معضلات اعتقادی
پرداخته و برای عقل ، جایگاه بلندی در تفسیر آیات معتقد شده است که
در سطور آینده این مقاله ، به ابعاد مختلف[ کشاف] اشاراتی خواهیم
داشت .
کشاف در گفتار عالمان
چنانکه پیشتر آوردیم ، متفکران و عالمان اسلامی در چگونگی و جایگاه
تفسیر زمخشری گونه گون سخن گفته اند. برخی از آن را ستوده و گروهی
بشدت به آن حمله کرده اند، و عالمانی نیز،از سرانصاف بدان نگریسته
و نقاط قوت و ضعف آن را نشان داده اندلاابن خلکان از جمله درباره
تفسیر زمخشری چنین آورده است :
[آثار بدیع و زیبائی تصنیف کرد، که یکی از آنها[ کشاف] است در
تفسیر قرآن که همانندی پیش ازاو نگاشته نشده بود] ۹ .
شیخ احمد هروی ، یکی از حاشیه نگاران کشاف ، در تبیین جایگاه آن در میان
تفسیر چنین نگاشته است :
تفسیر کشاف ،از جایگاهی بلند و منزلتی عظیم برخورداراست . تفسیری
همانند آن در میان آثار پیشینیان و متاخران دیده نشده است . آگاهان
و چیره دستان فن تفسیر به متانت واستواری متن ، چینش زیبا و ظریف
مطالب و شیوه دلپسند و شگفت انگیز آن اتفاق دارند.او، در بکارگیری
قوانین تفسیر و پیرایش واستوارسازی ، و تمهید مقدمات و قواعداستدلال
کوتاهی نکرده است . تفاسیری که پس از وی نگاشته شده است ، نه زیبائی
آن را دارند و نه در حد آن از حلاوت و شیرینی بهره مندند۱۰
ابن خلدون ، دراثر
گرانقدرش[ مقدمه تاریخ العبر]، ضمن بحث درباره تفسیرنگاری و شیوه های
آن ، چنین آورده است :
[گونه دوم تفسیر، بزبان می گردد، مانند شناخت لغت واعراب و بلاغت در
ادای معنی بر حسب مقاصد واسلوبها… و بهترین تفسیرهائی که مشتمل
براین فن می باشد، کتاب کشاف ، زمخشری است . ولی زمخشری ، پیرو عقاید
معتزله می باشد و در نتیجه هر جا در آیات قرآن به شیوه های بلاغت در
برخورد،از مذاهب و معتقدان فاسدایشان استلال می کند و به همین سبب
محققان مذهب سنت از آن دوری می جویند و به سبب دامگاههائی که در آن
نهفته است ، عامه مردم رااز آن برحذر می دارند، ولی بااینهمه محققان
مزبور، به رسوخ قدام وی در مسائلی که به زبان و بلاغت متعلق است ،
اعتراف دارند… پس باید مطاعه آن را مغتنم شمرد، چه ، کتاب مزبور،
درانواع فنون زبان دارای شگفتی هائی است] .
تاج الدین ابونصر عبدالوهاب سبکی ، ضمن انتقاداز جنبه های اعتزالی
[کشاف] درباره آن چنین گفته است :
[کشاف ، در زمینه تفسیر قرآن ، کتاب بسیارارزنده و مولف آن در فن
خود پیشوا و مقلداست .امااو بدعتها آورده و متجاهر به آنهاست . و
نسبت به اهل تسنن و جماعت بی احترامی روا می داد. لذ، بایستی تمام
این حشوهااز کشاف حذف شود. آنگاه سبکی می افزاید: مخالف و موافق
برآنند که تفسیر کشاف دریایی است از علوم معقول و منقول]. ۱۲
تفسیر پژوه معاصر عرب ، دکتر محمدحسین ذهبی ، درارزیابی تفسیر کشاف
از جمله نوشته است :
[ این تفسیر – با قطع از جنبه های اعتزالی آن – تفسیری است بی سابقه
بخاطر تلاشی که مفسر آن ، در پرده برگیری از چهره اعجاز آمیز آیات
قرآن ، بکار بسته و زیبائی های نظم و ترتیب آیات قرآن و شگفتیهای
بلاغتش را روشن ساخته است .
زمخشری ، تنها کسی بود که توان آن را داشت که از جمال زیبائی قرآن
پرده برگیرد و سحر بلاغت آن را عرضه کند، چرا که او در بسیاری از
دانشها مربوط به تفسیر زبردست بود. بویژه با ژرفکاویهائی که در لغت
عرب داشت واز آگاهیهای گسترده ای که درارتباط بااشعار عرب و علوم
بلاغت و بیان واعراب ، بهره مند بود.
این نبوغ علمی وادبی ، چنان جامعه زیبائی برقامت[ تفسیر کشاف]
کشید که دیدگان عالمان را خیر ساخته و دلهای مفسران را به آن وابسته
کرده است] ۱۳ .
بجز آنچه از گفتار عالمان درباره[ تفسیر کشاف] آوردیم ،
اظهارنظره،انتقادها و بزرگداریهائی فراوانی در آثار شرح حال نگاران
و کتابشناسان ، درباره زمخشری و تفسیر وی توان یافت .
جایگاه عقل در[ کشاف]
تفسیر زمخشری در رده بندی تفاسیر، در ردیف تفاسیری است که به
[تفسیر به رای] مشهورند.اندیشه وری ،استدلال ، تاویل و تلاش برای
بازیابی معانی آیات با کنکاش عقلانی ،از سراسر[ کشاف] بروشنی پیداست .
زمخشری ، جایگاه عقل را مقدم بر هر چیز می شمرد و در ذیل آیه ۱۱۱از
سوره یوسف ، آنجا که قرآن می فرماید:
[دراین آیات ، شرح و تفصیل هر آنچه که پایه سعادت انسان است ،
آمده است] .
به صراحت می گوید:
[قرآن ، قانونی است که سنت ،اجماع و قیاس ، بعدازادله عقل بدان
مستند هستند]. ۱۴
در مقامی دیگر می گوید:
[تدبر در آیات ،اندیشیدن و تامل کردن است که به بازیابی معانی
ماوراء ظاهر آیات ، منجر شود و به تاویلات درست و معانی نیکو و زیبای
قرآن رهنمون شود، و گر نه آنان که به ظاهر آیات بسنده می کنند به
حقایق سودمندی دست نخواهند یافت]. ۱۵
زمخشری در ذیل آیه ۱۳از سوره سباکه چنین است :
[یعملون له مایشاء من محاریب و تماثیل]… .
سؤال و جوابی را بدینسان مطرح کرده است :
[ اگر بگوئی ، چگونه سلیمان ، چهره سازی ، تصویر و
تمثیل را روا دانسته است می گویم :این ،از جمله مسائلی است که اختلاف
شرایع مختلف در آن رواست . چون از مسائلی نیست که عقل به زشتی آن حکم
کند، مانند ظلم و کذب]. ۱۶
بهرحال ، زمخشری در جای جای تفسیرش ، برای تقدیش عقل وارج گذاری به
تعقل و تدبر و بهره گیراز کاوشهای عقلانی در تفسیر آیات و رسیدن به
حقایق ، تاکید ورزیده واز تقلید و حرکتهای ناآگاهانه و بدون تعقل و
تدبر بر حذر داشته است .از جمله در ذیل آیه ۱۶از سوره[ طه] پس از
تفسیر آیه می گوید:
[ این آیه ،انسان را به عمل با دلیل بر می انگیزد و
بروشنی از تقلید کورکورانه باز می دارد و هشدار می دهد که هلاکت و پستی
هماره ، با مقلدان
سطحی نگر همراه خواهد بود]. ۱۷
از جلوه های بسیار روشن ، کاربرد عقل در تفسیر آیات در[ کشاف] سوال
انگیزیها و پاسخهائی است که در تمامت صفحات آن به پاسخ آن
می پردازد.این شیوه پسندیده ، بجز آن که در تبیین آیات سودمنداست به
خلاقیت ذهنی خواننده و سوال انگیزی در تفکر مراجعه کننده یاری
می رساند.
ازاین مهمتر و قابل توجه تر،
تلاشی است که زمخشری ، در حل آیات به ظاهر متناقض ، بکار بسته است .
بسیاری از کسان که در مقابل آفتاب سپیده گشای قرآن ، چونان خفاش به
انکار پرتوانوار درخشان آن پرداخته اند،از جمله برای سرپوش نهادن
به زیبائیها و عظمتهای قرآن ، به آیاتی استناد جسته اند که به ظاهر
متناقض می نماید. عالمان و مفسران در ضمن تفسیر آن آیات ، بگستردگی از
آن ادعاها پاسخ داده اند، و دراین میدان زمخشری ، مصاف دهنده
استوار و پیروزی است .از جمله ، تناقض تراشان چنین پنداشته اند که بین
آیات متعددی که سخن از غرق شدن و بهلاکترسیدن فرعون است ۱۸ با آیه ۹۲
از سوره یونس تناقض است که فرمود
[فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیه وان اکثیرا من الناس
عن آیاتنا غافلون] .
آنان چنین پنداشته اند که فعل[ ننجیک] به معنای[ ترا نجات دادیم]
است .ازاین پندار غلط، نجات فرعون را نتیجه گرفته و مالا مدلول این
آیات را با آیاتی که بدانهااشاره رفت در تناقض یافته اند. زمخشری
در تفسیر آیه می گوید:
[ننجیک ببدنک] یعنی ترا به مکان بلندی از زمین خواهیم افکند، واز
کسانت که به ژرفای دریافرو غلتیده اند دور خواهیم ساخت.
زمخشری درادامه تفسیر آیه می گوید:
[ببدنک] حال است و معنای آیه این است که[ در حالی که روح در بدن
نداشتی ترا به زمین بلندی افکندیم . و[ لمن خلفک آیه] که در دنباله
آیه آمده است ، قرینه است برای این که[ ننجیک] از ماده نجات نیست ، تا
تناقضی با آیات غرق شدن فرعون داشته باشد، چرا که معنی عبارت[ لمن
خلفک آیه] این است : فرعون که در نظر آنان برتراز آن بود که غرق
شود، غرق شد تا آیتی باشد برای دیگران]. ۱۹
ازاین موارد، در تفسیر کشاف بسیاراست ۲۰ ، که زمخشری با توجه به
رموز بلاغت و ظرافتهای تعبیرات قرآنی به حل مشکلات آیات پرداخته و
پرسشهای گونه گونه را درباره قرآن ، پاسخ گفته است .
بدینسان زمخشری ، با تدبر و تعقل به تفسیر و تبیین آیات الاهی
می پردازد واگر گاه بااندیشه وری و کنکاش عقلانی در پاسخ پرسشهای
مربوط به آیات ، ره بجائی نسپرد، آن را به حکمت الاهی مستند کرده
می گذرد، مثلا در ذیل آیه ۵۹از سوره فرقان[ الذی خلق السموات و
الارض و ما بینهما فی سته ایام]… ضمن تفسیر آیه درباره[ عدد شش]
می گوید:
[ انگیزه گزینش این عدداز میان اعداد، بی گمان براساس حکمتی بوده
است ، چرا که می دانیم فعل خداوند بدون حکمت نیست و گر چه ما بر آن
حکمت راه نیابیم واز چگونگی آن مطلع نشویم] ۲۱ .
آنگاه به موارد دیگری ازاین قبیل اشاره می کند.
امااین نکته نیز، گفتنی است که زمخشری ، چون عنان اندیشه را رها
می کند و عقل گرائی را مهار نمی زند و هر آنچه را می داندیشد به قلم
می آورد، گاه به لغزشهای ناروائی دچار می شود.او آیه ۴۳از سوره
توبه را بگونه ای تفسیر می کند که هرگز درشان پیامبر گرامی نیست ، و
خداوند نیز هرگز بدانسان که زمخشری آیه را تفسیر می کند، با رسولش
سخن نمی گوید ۲۱ و همینگونه است ، آنچه زمخشری در ذیل آیه ۲۶از سوره
هود آورده است . و در پاسخ پرسشی که مطرح کرده است ، نداء نوح[ ع] را
– نعوذبالله از سر نادانی و بی خبری دانسته و کلماتی افزوده که
بهیج روی شایسته مقام آن پیامبر بزرگوار نیست ۲۲ . چرا زمخشری گاه
به این وادی می غلطد و چهره های منور و مطهر را بدینسان مطرح می کند و
از سوی دیگر – چنانکه خواهیم گفت – بگونه شگفتی به تقدیس جریان
اعتزال و چهره های معتزلیان می پردازد؟ آیااین جریانی اندیشیدن ، در
تفسیر قرآن نیست ؟ و در تفسیر به رای پا رااز میعارهای شایسته ،
فراتر نهادن نیست ؟ آری![ ان الجواد قدیکبو]اسب خوشرو نیز، هنگامی
خورداسکندری . ۲۳
جایگاه نقل در کشاف
پیشتر آورده ایم که جرین تفاسیر نقلی (تفسیر به ماثور)، یعنی
تفسیر آیات قرآن به ظاهر آیات و روایات – و فراتراز آن ، در دیدگاه
برخی از مفسران – به اقوال صحابه و تابعان ، کهنترین جریان تفسیری
است . آن سلسله از مفسران هم که تفسیر به میدان نقد و بررسی
کشانده اند،ازاین جنبه ، غفلت نورزیده اند. زمحشری ، بااستناد به
جمله معروف[ القرآن یفسر بعضه بعضا] و نیز با تکیه بر روایت
[ اسدالمعانی ما دل علیه القرآن] ۲۴ در تفسیر قرآن ، بیشتراز هر چیز
به تفسیر قرآن به قرآن می پردازد. و با توجه به حجیت قول پیامبر و
سنت رسول گرامی اسلام واصحاب آن حضرت ، بااستناد به قرآن و حدیث
[ اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم] ۲۵ در تفسیر آیات ، به
روایات واقوال صحابه و تابعان نیز،استناد جسته و درشان نزوله،
تفسیر واژه ها و بررسی اقوال به اینها تکیه می کند. ۲۶
او دراین بخش ، بارهای بار، به روایات علی[ ع] ،امام جعفرالصادق[ ع] ،
علی ابن الحسین[ ع] و نیز، زید بن علی استناد کرده است . ۲۷ زمخشری ،
به اقوال مفسران کهن ، یکسراعتماد نمی کند، بلکه گاه به نقد و بررسی
آنها پرداخته کلمات آنان را رد می کند.او در ذیل آیه ۴۳از سوره
انفال در تفسیر واژه[ منامک] سخن حسن بصری را – که بیشترین نقش را
در نقل اقوال در تفسیر زمخشری دارد – نقل می کند و موردانتقاد قرار
می دهد. ۲۸ بدینسان تفسیر زمخشری ، در بعد نقلی نیزاز تفاسیر سودمند
و کار آمداست .
کشاف واسرائیلیات
در ذیل اشاره به جنبه های نقلی[ کشاف] اشاره ای به چگونگی
اسرائیلیات در کشاف لازم است . زمخشری ، در نقل اسرائیلیات بااحتیاط
پیش می رود. برخی از آنچه را در تفاسیر آمده با[ روی] نقل می کند تا
نشانگر[ ضعف] روایت باشد و در پایان برخی با جمله و[ والله اعلم
بصحته] تردیدش را می نمایند، و گاه نیز، به نقد و بررسی قصص پرداخته
آنه را با موازین علمی واسلامی منافات دارد رد می کند.اما با
اینهمه ، گاهی هم برخی از یاوه های اسرائیلیات آفرینان را بدون هیچ
نقد و تعلیقی می آورد و با گزارش جعلیات آنان ، چهره تفسیرش را آلوده
می سازد، مثل، در ذیل آیه ۳۵از سوره نمل[ وانی مرسله الیهم
بهدیه]… .
[ملکه سبا به مشاوران خود گفت هدیه گرانبهائی برای آنها
می فرستیم تا ببینم فرستادگان من چه خبر آورده اند].
آنچه را مفسران در چگونگی هیئت اعزامی ملکه سبا نوشته اند که
بی گمان از بافته های افسانه سرایان است آورده ،اما با لفظ[ روی] ۲۹ .
و در ذیل آیه ۳۸از سوره قصص ، در
چگونگی بای ساختمانی که هامان ، وزیر فرعون ، بدستور فرعون ساخته بود
مطالبی آورده و در پایان می گوید:[ والله اعلم بصحته] ۳۱ .
اما در ذیل آیات مربوط به حضرت داوود، بااین که داستان معروف
[قطعی الجعل] را رد می کند و بااستناد به روایتی از علی[ ع] آن را
اتهام به داوود تلقی کرده با نبوت آن حضرت در تنافی می یابد. به
اینهمه آنچه را که می پذیرد و بدان خستو می شود نیز، ساخته ذهن بیمار
همان اسرائیلیات آفرینان مفسده جوست . گر چه زمخشری سعی می کند با
توجهی و تاویل ، آنچه را نقل کرده و پذیرفته صحیح جلوه دهد،اما به
پندار م، زمخشری[ از چاه در آمده و به چاله افتاده] ۳۱ . و بالاخره
زمخشری ، گاهی هم با تکیه به مبانی عقیدتی واصول کلامی ، ضمن گزارش
برخی از داستانها و قصه ه، آنها را در ترازوی نقد نهاده و هوشمندانه
به آنچه خرافه وافسانه بوده ، خط بطلان کشیده است ، مثلا آنه را برخی
از مفسران باالهام ازافسانها واسرائیلیات در ذیل آیه ۳۴از
سوره[ ص] درباره حضرت سلیمان و آزمایش وی آورده اند، با عصمت انبیاء
در تنافی یافته و رد کرده است .
و در ذیل آیه
۲۴از سوره یوصف ، منقولات مفسران کهن را که بسیاری از مفسران بعدی در
دام آن افتادند می آورد و آنگاه هوشمندانه با تکیه بر تعابیر آیات
همان سوره و عصمت انبیاء و جایگاه بلند یوسف در میان رسولان ، به نقد
و رد آن می پردازد ۳۳ .
اما بااینهمه چنانکه بیشتراشاره کردیم ، زمخشری نیز،از دام
گسترده افسانه سازان ، یکسر رهائی نیافته و گاه آنچه را آنان بافته اند
و وی یافته در تفسیرش آورده است ، مثل، در ذیل آیه ۱۰۷از سوره
اعراف ، در چگونگی معجزه حضرت موسی یعنی اژدهائی که سحر ساحران را
بلعید، همان یاوه های مفسران کهن را بهم بافته است ، ۳۴ و در ذیل آیه
۲۴۸از سوره بقره :[ و قال لهم نبیهم ان آیه ملکه ان یاتیکم التابوت
فیه سکینه] درباره[ تابوت] و چگونگی های آن ، آنچه راافسانه سازان
آورده اند بدون هیچ نقد و تحلیلی آورده است . ۳۵ازاین نمونه ه، در
تفسیر زمخشری در[ قصص] امتهای پیشین بسیاراست واین جای شگفتی
بسیاری دارد، که زمخشری مفسری عقلانی که در سرتاسر تفسیر، عقل را
بکار گرفته و باابزاراندیشه به نقد و تحلیل آراء،اقوال و
اندیشه ها رفته ، چسان دراین موارد تسامح می ورزد و روایات و آثاری را
که جعل و وضع ، بروشنی در آنها پیداست گزارش می کند.
دکتر مصطفی صاوی ، نویسنده کتاب سودمند
[منهج الزمخشری ی تفسیرالقرآن] ، می گوید:
[با توجه به شیوه تفسیرنگاری زمخشری ،انتظار می رفت که در مقابل
قصص واسرائیلیات ، موضعی نقادانه داشته باشد،امت آنچه در[ کشاف]
است درست بعکس آن است زمخشری در[ کشاف] در نگارش قصص ، سهل انگاراست
و در نقل اساطیر، خرافات و قصه های موهوم تا آنجا که به عصمت
پیامبران و آراءاعتزالیان ضربه نزند، هیچ منافاتی نمی بیند.
بدینسان ، شیوه قصه نگاری زمخشری ، با روش عقلانی او در تفسیر، کاملا
متضاداست] ۳۶ .
زمخشری ومکتب اعتزال
قبل از آن که به جنبه هااعتزالی تفسیر زمخشری
بپردازیم ، لازم است با نگاهی گذرا چگونگی بوجود آمدن آثار گونه گون
تفسیری از جمله تفاسیر معتزله را مطرح کنیم و با گزارش برخی از
تفاسیر مفسران معتزلی از یکسو جایگاه زمانی[ کشاف] را روشن ساخته ، و
از دیگر سو، موقعیت ارزشی تفسیر زمخشری را تبیین کنیم .
گسترش فتوحات اسلامی وامتزاج اندیشه های گوناگون با تفکرات اسلامی ،
جرانیهای مختلف و شیوه هی گوناگونی را ، در مسائل عقیدتی پدید آورده
بیگمان تمام مسلمانان که قرآن را بعنوان سنگ زیرین عقاید و معارف
خود شناختند، تلاش می کردند تا با آیات قرآن آنچه را بدان می اندیشیدند
مستدل سازند.
بدینسان به نگارش تفسیر، و
تاویل آیات می پرداختند تا آراء واندیشه های خود را موجه سازند.
تنوع بیان قرآن در تبیین حقائق ، بویژه مسائل مربوط به[ هستی] نیز،
نگارش های قرآنی را گونه گون می ساخت ، چرا که هر کسی از جمع بندی آیات ،
به نتیجه ای خاص دست می یافت .
از سوی دیگر، بسیاری از آیات قرآن که سوال انگیز بود و ظواهر
آنها شبهه آفرینان ، زمینه و فرصت می داد تا به تبلیغات سوء علیه قرآن
دست یازند. روشن است که در مقابل این جریان ، تمام کسانی که بگونه ای
اندیشه خود را برخاسته از قرآن می دانستند و به آن می بالیدند، در
دفاع ازاین هجومه، به سراغ تفسیر و تبیین آیات می رفتند، تا پرده
ابهام رااز چهره قرآن برگیرند و غبار نقص و ناهنجاری رااز بسترند.
اهل البیت[ ع] که تنها آگاهان ژرفنگر
و شایسته به قرآن بودند چه با برخوردهای حضوری ، مباحثه ه، و
مشاجره ها و … و چه با تربیت متکلمان و متفکران بزرگی دراین وادی ،
گامهای بلندی برداشتند. معتزلیان نیز، دراین میدان از جایگاه قابل
توجهی برخوردارند. آنان ، بجزاز تطبیق آیات براصول و مبانی فکری
خود، آثار بلند و شایسته ای در دفاع از حریم قرآن و مقابله با هجوم
ملحدان و معاندان علیه اسلام نگاشته اند.
برخی از آثار معتزلیان قبل از[ کشاف] ازاین قراراست :
۱. قاسم بن ابراهیم الرسی (م ،۲۴۶)، بنیانگذار حکومت زیدیه در یمن
و صاحب آثار متعدد که حاکم جشمی ، درباره نوشته ها و کتابهایش می گوید:
[کتابهای وی سرشاراست مباحث توحید و عدل .او و فرزندانش همه از
معتقدان به توحید عدل بودند].
او، کتابی نگاشت در تفسیر قرآن و تبیین آیات ناسخ و منسوخ و نیز
تفسیری در شرح[ آیه الکرسی] ۳۸ .
۲. عبدالرحمن بن کیان (م ،۲۳۵)، معروف به[ ابی بکراهم] از
معتزلیان قرن سوم ، که قاضی عبدالجبار درباره تفسیرش گفته است :
[تفسیری است زیبا و شگفت آور].
ابی علی جبائی به تفسیر وی عنایت
داشته و در تفسیرنگاری بدان اعتماد می کرده است . ۳۹ .
۳. موسی الاسواری ، وی ، مردی فوق العاده خوش حافظه بوده است .
آورده اند که سی سال به تفسیر قرآن پرداخت ، ولی تفسیرش پایان نپذیرفت .
در محفل درس او، عربان و موالیان می نشستند.او، برای همگان با زبان
خودشان تفسیر می گفت . آنچنان فصیح سخن می گفت ، تشخیص داده نمی شد که
در کدامین زبان فصیح تراست . ۴۰
۴. یوسف بن عبیدالله بن السحام ، (م ، ۲۶۷)، معروف به[ ابی یعقوب
السحام] ،از معتزلیان بصره وازاصحاب ابی الهذیل ، که قاضی
عبدالجبار به تفسیرش تصریح کرده است و تفسیر وی از جمله ماخذابی
علی جبائی بوده است . ۴۱
۵.ابی علی جبائی ، (م ،۲۰۳)،از چهره های برجسته معتزلیان .
نوشته اند که وی ، تفسیری نگاشت در صد جزء، که پیشینیان او همانندش را
ننوشته بودند.ابوالحسن اشعری ،از پیشوایان اشاعره ، رد مفصلی بر
این تفسیر نگاشت با عنوان[ تفسیرالقرآن والرد علی من حالف الافک و
البهتان] . ۴۲!
۶.ابی القاسم بلخی کعبی ، پیشوای فرقه[ معبیه] از معتزله . قاضی
عبدالجبار می گوید:
کعبی تفسیری دارد که به نیکوئی سامان یافته است ۴۳ .
۷. محمد بن بحرابی مسلم الاصفهانی ، (م ،۳۰۷)، وی تفسیری نگاشت با
عنوان[ جامع التاویل لمحکم التنزیل] در چهار مجلد ۴۴ . تفسیرابی
مسلم اصفهانی از تفاسیر مهم فرهنگ اسلامی به شماراست . عالمان و
مفسران ، بدان توجه داشتند و در نگارشهای تفسیری از آن بهره می جستند.
مرحوم سیدمرتضی در[ امالی] به آن استناد کرده ۴۵ و شیخ ، ضمن شتایش
از تفسیر وی در[ تبیان] از آن بهره برده است ۴۶ . فخررازی در[ تفسیر
کبیر] ۴۷ . ضمن آن که در برخی از آراء وی ، مناقشه می کند،از تفسیرش
استفاده فراوانی کرده است .
۸. علی بن عیسی ،ابی الحسن الرمانی ، (م ،۳۸۴)، وی تفسیری نگاشته
با عنوان اجماع فی علم العم القرآن . رمانی ، خود درباره تفسیرش گفته
است :
[تفسیر من بوستانی
را ماننده است . که جستجوگران هر چه خواهند می توانند بدان دست
یازند].
مرحوم شیخ طوسی ، در مقدمه[ تبیان] این تفسیر را ستوده است .از صاحب
ابن عباد پرسیدند که چرا تفسیر نمی نویسی ؟ گفت : علی بن عیس با نگاشتن
تفسیر[ الجمامع]… چیزی برای ما باقی نگذاشته است . رمانی بجزاین
تفسیر، آثار دیگری نیز، درباره قرآن دارد
قاضی عبدالجبار، (م ،۴۱۵)،از معتزلیان بصره وازاصحاب ابی هاشم
جبائی .او که مدتی پیشوای بلا منازع معتزله بود و آثارش مورداعتماد
معتزلیان ، تفسیری نوشت با عنوان[ المحیط] و در علوم قرآن کثاری
نگاشت از جمله:[ تنزیه القرآن عن المطاعن] و[ متشابه القرآن] ۵۱ .
۱۰. محمد بن محسن ، معروف به حاکم جثمی ، وی از معتزلیان قرن پنجم
هجری واز محققان و متفکران خراسانی است آثار بسیاری ازابعاد مختلف
فرهنگ اسلامی نگاشته است ،از جمله :[ التهذیب فی التفسیر] که بگفته
برخی از پژوهشگران ، گزینش هوشمندانه ای است از تفاسیر معتزلیان قرن ۳
و ۴ هجری بویژه تفسیرابی علی جبائی وابی مسلم اصفهانی ۵۲ . .
[تهذیب فی التفسیر]از آثار برجسته معتزلیان است که مولف ، با
تلاشی وسیع در آن به تبیین و تحکیم مبانی معتزله پرداخته است .
آنچه تا بدینجا آمد گزارشی بوداز برخی تفاسیر
معتزلیان ، و در همین راستا قرار دارد تفسیر عظیم[ کشاف] ک هدر قرن
ششم و با بهره وری ازاین آثار، پدید آمده است .
بارها دراین نوشته ، به تعصب شدید زمخشری نسبت به آراء و
اندیشه های معتزلیان اشاره کرده ایم . تفسیر زمخشری ، بدانسان که از
مقدمه آن نیز پیداست ،[ دفاعنامه ای] است ازاصول واندیشه های
معتزلیان ، و شاید بیشترین برخوردها را با[ کشاف] همین جنبه آن بوجود
آورده باشد. زمخشری ، دراین تفسیر تمام توان و معلومات خود را برای
تطبیق آیات به آراءاعتزالیان مکه می گیرد. با تکیه به قرائت
قاریان ، آثار فرهنگ نویسان و لغویان ، نکته های بلاغی وادبی و حتی
احادیث ضعاف ، سعی می کنداز هر موقعیتی ، به نفع اصول فکری معتزله
بهره گیرد.او، چنانکه پیشتر آوردیم معتزله را[ فرقه ناجیه] می داند.
و در ذیل آیه ۱۸از سوره آل عمران ، پس از تفسیر آیه و آوردن پرسشها
و پاسخها می گوید:
اگر بپرسی مراداز[ اولوالعلم] ، که خداوند آنان را بزرگ داشته و
با خود و ملائکه در شهادت بر یگانگیش هم ردیف ساخته – کیستند؟
جواب می دهم ، آنان کسانی هستند که عدالت و یگانگی خداوند را با
براهین قاطع واستدلالهای درخشنده و پرتوافکن به ثبوت رسانده اند.
آری ، آنان عالمان عدل و توحیدند. ۵۳
و روش است که این تعبیر در قلم زمخشری ، یعنی عالمان معتزله .
زمخشری ، چنانکه هیچ فرصتی را تایید آراء معتزله از دست نمی دهد،
از هیچ موقعیتی نیز، برای حمله به مخالفان اندیشه های اعتزالی چشم
نمی پوشد.او در ذیل آیه ای که آوردیم و جواب سوالی که مطرح کرده
است ، بصراحت مخالفین اندیشه خود را خارج از دین تلقی می کند. دکتر
مصطفی صاوی ، که پروهشی ارزشمند را درباره[ کشاف] سامان بخشیده است
می گوید:
[زمخشری ، تفسیرش ار منبری ساخته است برای هجوم به مخالفان و حمله به
دشمنانش و دراین راه از هیچ تلاشی بازنایستاده است]. ۵۴
زمخشری ، با شجره خبیثه امویان نیز، دشمنی آشکاری دارد واز
مناسبتهای مختلف ، برای ارائه چهره پلید و زشت آنان بهره می جوید.او،
در ذیل آیه ۵۹از سوره نساء بعداز آن که تاکید می کند[ اولی
الامر] حاکمان عادل هستند ۵۵ و حاکمان جائر واجب الاطاعه نیستند و
قرآن به اطاعت حاکمانی امر کرده است که شیوه حق برگزینند، عدالت
بگسترند و آمر معروف و ناهی از منکر باشند. آنگاه آورده است که :
[زمخشری ، تفسیرش را منبری ساخته است برای هجوم به مخالفان و حمله
به دشمنانش و دراین راه او هیچ تلاشی بازنایستاده است]. ۵۴
[مسلمه ابن عبدالملک به ابی حازم گفت : مگر نه این است که شما به
مصداق آیه[ … واولی الامر منکم]… به اطاعت از ما مامور هستید؟
پاسخ داد که این اطاعت به مصادق[ فان تنازعتم فی شیئی]… منتفی شده
است ، چون شما به مخالفت با حق برخاسته اید]. ۵۶
و در ذیل آیه ۲۶از سوره[ ص] آورده است :
[ یکی از خلفاء بنی مروان به زهری محمدبن شهاب گفت : آنچه درباره خلیفه
رسیده است شنیده ای ؟ گفت آن چیست ؟ گفت : حکمی بر خلیفه نوشته نشده و
معصیتی علیه او ثبت نمی شود. زهری جواب داد: خلفاء برترند یا
پیامبران ؟ و آنگاه خواند: یا داودانا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم
بین الناس بالحث] ۵۷ .
باری ، سخن بر سر جنبه های اعتزالی تفسیر[ کشاف] بود، و موضع گیریهای
زمخشری علیه مخالفان اندیشه ها و آراءاعتزالی با بهره وری از قرآن .
جلوه های این حقیقت ، در تفسیر[ کشاف] آنسان زیاداست که جمع آوری آن ،
کتابی بزرگ خواهد شد. می دانیم که اصول اعتزال عبارت است از
۱. توحید ۲. عدل ۳. وعد و وعید ۴.المنزله بین المنزلین ۵.امر به
معروف و نهی از منکر. ۵۸
زمخشری ، در مناسبتهای مختلف ، آیاتی را در تایید و تحکیم این
اصول ، تفسیر کرده است . ۵۹ معتزلیان ، براختیارانسان و نفی جبر
تاکید می ورزند. زمخشری ، در ذیل آیه ۲۲از سوره ابراهیم می گوید:
[ این آیه ، دلیل است براین که انسان ، خود، راه سعادت و یا شقاوت
را می گزیند، و خداوند تنها قدرت فعل را دراختیاراو نهاده و شیطان
نیز جز تزئین فعل نقشی ندارد] ۶۰ .
معتزلیان معتقدند که :انجام دهندگان گناهان بزرگ نه مسلمانند و نه
کافر، بلکه تا وقتی از کرده خود پشیمان نشه و بر طبق شرایط مخصوص ،
توبه نکرده اند، در مقامی بین کفر واسلام قرار دارند که گاه از آن
به[ فاسق] تعبیر می کنند.
زمخشری ، در ذیل آیه ۳از سوره بقره می گوید:
[مومن راستین آن است که به حق باور داشته باشد و با زبان از آن
سخن بگوید و در عمل به آن ملتزم شود،اگر به اعتقاد،اخلال ورزد و گر
چه عمل کند و گواهی دهد، منافق است ، واگر به گواهی دادن اخلال کند،
کافراست ، واگراز عمل روی گرداند، فاسق است]. ۶۱
معتزلیان رویت خداوند را
– چنانکه حق همین است – محال می دانند. زمخشری ، براین عقیده پای
می فشارد و تفسیر در آیات متعددی از آن سخن می گوید و آیات بظاهر
مخالف بااین دیدگاه را هوشمندانه توجیه می کند. ۶۲
معتزلیان ، بر[ عدل] الاهی ، بدین معنی که همه کارهای خداوند نیکوست
و خداوند هیچ کار بدی انجام نمی دهد، تاکید دارند. بدیگر، سخن آنان
معتقدند:اگرانسان همه کارها و پدیده ها و آفریدگان این جهان رااز
نظر بگذارند و عقل را دراین نگرش بداوری بخواند، خواهد دید که
براستی[ خطا بر قلم صنع] نرفته است . :۶۳
زمخشری ، براین اصل ،اصرار می ورزد و مبانی و بنیادهای آن را در
آیات متعددی تبیین می کند. ۶۴ معتزله[ کلام خدا] را حادث می دانستند،از
این رو، به[ خلق قرآن] معتقد بودند. براساس این اعتقاد و در مقابل
آن ، دیدگاه اشاعره مساله[ حدوث] قرآن و یا[ قدم] آن ، سالهای سال
یکی از فته انگیزترین مباحث و مسائل جامعه اسلامی بود. ۶۵
زمخشری ، براین مساله اصرار می ورزد واز آیات قرآن بر تحکیم یاری
می گیرد ۶۶ .
بهرحال تفسیر زمخشری ،افزودن بر جنبه های سودمند کارآمد و گرانقدری
که دارد یک[ اعترزالنامه] نیز هست و دراین مقاله ، مجال ارائه
نمونه های بیشتری نیست .
کشاف واهل البیت
پیشتر گفتیم : تفسیر
زمخشری ، توجه ویژه ای به نقل احادیث دارد و جنبه های نقلی تفسیر وی
نیز، قابل توجه است و یادآوری کردیم که او در شان نزوله، قرائتها
و … گاهی از علی[ ع] و فرزندان بزرگوارش روایت نقل می کند.اما در
تفسیر آیاتی که درباره علی[ ع] و فرزندان بزرگوارش روایت نقل می کند.
اما در تفسیر آیاتی که درباره علی[ ع] است و یا مصداق اعلای آنها بر
اساس روایت فریقین علی[ ع] است ، گاه رعایت انصاف را نموده و به نزول
آن درباره علی[ ع] تصریح کرده و گاه به سکوت واگذار کرده و یا
سوگمندانه دست به تحریف زده است .او،از آیه ۳ سوره مائده ،[ الیوم
یئس الذین]… با تفسیری تحریفگرانه گذشته ، ۶۷ و با آیه ۶۷ازاین
سوره یعنی آیه تبلیغ نیز، چنان کرده است . ۶۸
آیه ۲۰۷ سوره بقره را:[ و من الناس من یشری]… درباره صهیت بن
سنان دانسته که بیگمان درباره علی[ ع] است و تحریف گران براساس سیاست
[تکذیب و تحریف] چنان کرده اند ۶۹ واز کنار آیه[ انذار] با بی توجهی
گذاشته و چنان منقولات را بهم بافته که خواننده می پندارداین آیه
مربوط به فتح مکه و ورود پیامبر به مکه است !! و در تفسیر آیه ۴۳از
سوره رعد،[ و من عنده علم الکتاب] که قطعا مراد علی(ع) است ، با
اشاره به این که گفته شد: آیه درباره برخی ازاهل کتاب است که ایمان
آورده بودند، به جنبه های ادبی آیه پرداخته و بر حقیقت ، سرپوش
افکنده است ۷۱ . بااینهمه گاه زمخشری ، روایت مربوط به یات نازله
درباره علی[ ع] واهل البیت[ ع] را آورده است .او، در ذیل آیه[ مودت] ،
افزون بر تصریح به نزول این آیه درباره علی[ ع] ، روایات بسیاری ار
در لزوم مودت و همراهی با آل علی[ ع] آورده است .از جمله روایت روایت
مفصلی آورده است که بخشی از آن چنین است :
الامن
مات علی حب آل محمد مات مغفورا له ،الامن مات علی حب آل محمد مات
مومنا متسکمل الایمان …الا و من مات علی بغض آل محمد جاء
یوم القیامه مکتوب بین عینیه آیس من رحمه الله .
و در ذیل آیه ۲۷۴از سوره بقره :الذین ینفقون اموالهم باللیل و
النهار و… تصریح می کند که آیه درباره علی[ ع] نازل شده است . ۷۳ و
در ذیل آیه ۵۵از سوره مائده:[ انما ولیکم الله]… تصریح می کند که
شان نزول آیه ، علی[ ع] است . و به اشکال معروف دراین آیه : که دراین
صورت چرا؟ لفظ جمع آمده است ،اشاره می کند واز آن پاسخ می گوید. ۷۴
زمخشری ، در ذیل آیه[ مباهله] داستان را آورده و برای تبیین و تفسیر
جریان ، نکات سودمندی راافزوده ، آنگاه در پایان می گوید:
[ این آیه ، قویترین دلیل برتری[ اصحاب کساء] علیهم السلام ، چنانکه
برهان روشن صحت نبوت پیامبر[ص] نیز تواند بود] ۷۵ .
ازاین نمونه ه، در تفسیر[ کشاف] بسیار توان یافت که مطمئنا تا
حدودی نشانگر محبت و مودت وی ، به علی[ ع] واهل البیت است .
کشاف و علوم بلاغی
مهمترین ویژگی تفسیر زمخشری ، جنبه های بلاغی ،ادبی واعجازی آن است .
بکارگیری دانش بلاغت در تفسیر آیات و تبیین و تشریح جنبه های بلاغی
قرآن در تفسیر[ کشاف] آنچنان هنرمندانه ، عالمانه و ژرفنگرانه است که
مخالفین سرسخت سرسخت زمخشری را نیز، به اعتراف واداشته است و آنان
نیز،ازاین جهات تفسیر وی را ستوده اند. زمخشری ، در مقدمه[ کشاف]
می گوید:
[ فقیه ، گر چه دراحکام فقهی بر همگنان خود
پیشی گیرد، و متکلم در دانش کلام بر مردم دنیا چیره گردد، ناقل آثار
و راوی قصص و گر چه از[ این القریه] ۷۶ در حفظ قصص مسلط تر باشد،
واعظ اگر چه در سخنوری از حسن بصری برتر، و نحوی در دانش[ نحو]از
سیبویه فراتر رود، هیچکدام ازاینان ، راههای رسیدن به اعماق مفاهیم
قرآن را نیابند و در غواصی ژرفنای دریای معارف قرآن را نیابند، مگر
۷۷این که در دو دانش ویژه قرآن – معانی و بیان زبردست شوند
این بیان ، بروشنی ، جایگاه بلند دانش بلاغت را در بازکاوی مفاهیم
قرآن و بازشناسی زیبائیهای آیات الاهی در دیدگاه زمخشری نشان می دهد.
محققان و پژوهشگرانی ازاین جنبه ، به تفسیر زمخشری پرداخته و آثار
مقالات گران ارجی دراین وادی ، سامان داده اند. مولف کتاب ارجمند
[ البلاغه القرآنیه فی تفسیرالزمخشری]… ازاین دیدگا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 