پاورپوینت کامل بانگ رحیل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بانگ رحیل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بانگ رحیل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بانگ رحیل ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳

سرمقاله

در شرایط کنونی که نیازهای فوری قانونی از سویی و هجوم
جبهه کفر و شرک برای درهم ریختن مدعای کهن و مستمراسلام دراداره
جامعه بشری از سوی دیگر،[ دیانت] و[ شریعت] را به مبارزه طلبیده و
وارد گود ساخته است ،بازنگری جدی به[اجتهاد و فقاهت] ضرورتی فوری و
گریز ناپذیر یافته است . بویژه که حضرت امام ، در طول این چند سال به
کنایه و در سال کنونی به صراحت ، تجدید نظر و بازنگری به[ اجتهاد و
استنباط] را مطرح ساخته اند.

پاسخ[ سکوتی] که حوزه ها در طول یک دهه از عمرانقلاب به مراجعات
مکرردست اندرکاران مسائل اجرایی و گرفتار شدگان طوفان حوادث واقعه ،
داده است ، نگرشی از سر صدق و بدون مجامله و ملاحظه را می طلبد.امروزه
که سرنوشت[ انقلاب و مکتب] در گرو نگرش جدی و عمیق به این مقوله
دینی قرار گرقته است ، ملاحظات صنفی و کوتاه آمدنهای مصلحتی ، خود
تیشه ای است که بر ساقه[ مکتب] می خورد و آینده[ دین] را هدف قرار
می دهد.

خادمان این نشریه ،از مدتهای مدید بر ضرورت و فوریت این بازنگری
واقف بودند و آن رااصلی ترین وظیفه کنونی حوزه ها تلقی می کردند و در
اینجا و به مناسبتهای گوناگون به اشاره و کنایه و گاه به صراحت و رک
از آن سخن گفته اند ۱، لکن پرداختن مستقیم بدان ، نیازمند مجالی بود
که اینک در پی پاسخهای حضرت امام به پاره ای از سوالات تحقق پیدا
کرده است . و ما براین باوریم که صراحت سخن امام در ضرورت تحول
[نظام استنباطی مرسوم] چنان بالاست که راه انکار واستنکاف را به کلی
مسدود ساخته است و آن را[ پاورپوینت کامل بانگ رحیل ۱۲۰ اسلاید در PowerPointی] می دانیم که قافله سالار، با
درایت و آگاهی ، جمع پیشقراولان دین محمدی را بدان صلا داده است و
جوابی در خور را می طلبد واین مقال ، سخنی دارد در همین راستا!

اجتهاد:

[ اجتهاد]،از دیر زمان در بین
مسلمانان وجود داشت . در میان عامه با مفهومی خاص و نه با گستردگی
کنونی ، همزمان با فوت پیامبر[ص] پا بعرصه وجود نهاد، و سالهای زیادی
مذهب سنت را همراهی نمود. مرحوم شیهد صدراز آن چنین یاد می کند:

عقیده مختلف و متفاوت دو گروهی که
در زمان حیات پیامبر[ص] امت اسلامی را تشکیل می دادند عبارت بوداز:
۱… ۲. عقیده ای که تعبد به دین را تنها در محدوده ویژه از عبادات
و پاره ای از مسائل غیبی معتبر دانسته و در غیراین دو مورد،اجتهاد
و مصلحت را بر نص ، مقدم داشته ، تغییر و یا تعدیل برخی از مسائل مذهب
را (بجز در عبادات و مسائل غیبی ) در سایر شوون زندگی براساس
مصالح و مقتضیات جایز می شمرد. ۲

تفسیراین گونه[ اجتهاد] و توقف و رکودی که بااعلان ختم[ اجتهاد]
در جامعه سنت بوجود آمد و سالهای[ تقلید و تسلیم] را سکه روز ساخت و
نیز،این مقال که انفتاح باب[ اجتهاد] در آن[ مذاهب] بجبر زمان بود
واز سراجبار، ۳ خود مقوله ای است مستقل با زمینه ها و علل خاص خویش
که کلامی علیحده می طلبد. چیزی که دراین نوشتار، فرصت طرح یافته
[ اجتهاد] در حوزه تشیع است ،که تاریخی ویژه دارد و وضعی مخصوص ، و
آنچه که در غوغا سالاری عصر حاضر در معرض یورش و تهاجم قرار گرفته
نیزاسلامی است بر همین پایه!

فلسفه اجتهاد

فلسفه وجودی اجتهاد کم و بیش در سخن پیشینیان طرح شده است ۴ و در
روایات دینی ذکری از آن بمیان آمده است ،در مواردی به اشاره و کنایه
و در جاهایی به وضوح و تصریح . شیخ الطائفه ، روی آوردن به نگارش کتب
فقهی بر پایه اجتهاد معتبر و متداول نزد طایفه را بر پایه گریزاز
اتهام[ محدودیت و ناتوانی] مذهب ازارائه فروع و مسائل جدید گذاشته
است درابتدای مبسوط سخنی داردازاین قرار:

[ همیشه می شنیدم که مخالفانمان از فقهاءاهل سنت ، فقه شیعه امامیه
را تحقیر می کنند و کوچک می شمارند و به کمی فروعات و قلت مسائل منتسب
می کنند و معتقدند کسی که قیاس واجتهاداجتهاد در نزداهل سنت را
نفی کند راهی برای کثرت مسائل و فروع سازی ندارد، چون بیشترین این
فروعات از طریق قیاس واجتهاد بدست می آید.این نوع نگرش از ناآگاهی
به مذهب شیعه و کم توجهی به اصول م، سرچشمه می گیرد … و من در
گذشته و حال علاقمند به پرداختن کتابی بودم که بر تفریع فروع مشتمل
باشد، لکن مشکلات و گرفتاریها مانع ازانجام مقصود می شد]. ۵

دراین کلام ،[ اجتهاد] عنصر هماهنگ کننده اصول و قواعد
کلی با نیازها و حوادث روزمره تلقی گشته است که مذهب رااز آفت
[ناتوانی و خروج از مدار] محافظت می کند وبدان امکان حیات می دهد.

در روایات نیز، چنین برخوردی با
عنصر[ اجتهاد]، در سیستم حیات دینی دیده می شود. روایات ،از سویی
نهایت حلال و حرام محمدی[ ص] را به یوم قیامت پیوند می دهند ۶ ،واز
سوی دیگر جاودانگی و شمول هر پدیده را به همگونی و همزبانی مداوم آن
بااعصار واقوام منتسب می دارند و براین اساس تفسیر می کنند ۷ . و
دراین میان ، تنظیم مدعای روایات طبقه نخست را بر پایه مفاد روایات
طبقه دوم براساس تفکیک وظائفی قرار می دهند که در بخشی دیگری از
روایات ارائه شده است .این روایات ،[ القاءاصول] را بر عهده ائمه[ ع]
و تفریع فروع را بر عهده راویان حدیث قرار می دهند ۸ واین همان
[ اجتهاد]است که لباس جاودانگی بر قامت شریعت محمدی] ص] می پوشاند ۹ .
براین اساس ، فلسفه وجودی[ اجتهاد] را باید در نیاز[ شرع] به عنصر
هماهنگ ساز و تنظیم کننده ای جست که به اعتبار جاودانگی اش بدان عنصر
محتاج است .

بااین نگرش ،[ اجتهاد] در صورتی می تواند فلسفه وجودی خویش را
حراست کند که برای همیشه ، بعنوان هماهنگ کننده شرع با مقتضیات زمان
بماند وازاین پایگاه رفیع فرو نغلطد چنین کاری ، جز به مراعات
فقهای حوزه هااموری را که به اجمال در ذیل ، تقریر خواهد شد ممکن و
مقدور نیست .این امور عبارتنداز:

۱. حضور در زمان

[ غیبت] فقیه از مردم خویش
[ غربت] فقاهت را به ارمغان می آورد و حضورش انس و آشنایی آن را!

اشراف بر مقتضیات زمان و حضور آگاهانه در متن حوادث ذهنیتها را
جهت می دهد و عزم واراده ها را در کانالهای صحیح بکار می گیرد. حضور
مداوم ، آگاهی واطلاع از پویایی و شتاب جامعه را به[ فقیه] هدیه
می کند و[ فقاهت] را به تکاپو و پاسخ یابی بی وقفه برای نیازهای سرکش و
ناآرام جامعه وا می دارد.[ فقاهت] دراین بستر، واقع گرا و متکامل
می گردد واز رکود و عزلت رهایی می یابد.

تاریخ[ فقاهت] و در یک گام برتر،
تاریخ هر معرفت انسانی گواه صادق براین مدعاست که عمده ترین تحولات و
پیشرفته، مدیون دانشمندان است که به نوعی در زمان حضور داشته اند و
درده، نیازه، بودها و نبودهای جامعه را مشاهده کرده اند.

ساحل گزینی واز دوردستی برآتش داشتن ، حوزه کار رااز فقیه می گیرد و
[فقاهت] را به تورمهای موضعی یا دنیای فرض و تصورات بدوراز
واقعیات سوق می دهد. در موقعیت مزبور،[ فقیه] تلاش خود را براکتشاف
احکامی غیرمقدر، براساس فرضهای نادرالوقوع متمرکز می کند. فروضی که
در پاره ای از فروع فقهی از سوی فقیهان مطرح شده ، ثمره این واقع گریزی
است که بر باغ تخیل غرس شده است و دنیایی از[ لغز و معما] را در
کتب فقهی بوجود آورده است . ۱۰

فقیه ،اگر در زمان حضور داشته باشد و در متن وقایع ، زندگی کند،
حوادث و پدیده های نوظهور، چنان زمینه کار را برای وی گسترش می دهد که
مجالی برای ذهن گرایی و چند و چون و فرصتهای نادرالوقوع نمی ماند.

آنچه که حضرت امام در
منشور برادری از موضوعات بکر و دست نخورده و شدیدا مورداحتیاج
برای تحقیق و کنکاش ردیف کرده اند چیزی جز بازتاب حضور در متن حوادث
و زندگی مردم نیست ۱۱ . فقیه وقتی در متن جریانات قرار می گیرد بر
سنگینی مسوولیت[ اجتهاد] و حوزه گسترده فعالیت آن پی می برد.

مشکل اساسی[ فقاهت] معاصر، گریزاز حوادث است و پرهیزاز مشکلات
تمدن بر آن سایه افکنده است . چنین[ فقاهتی] به اجبار شخصیت خود را
در قالب گذشته می جوید و برای احکام و فتاویی که صادر می کند جامعه ای
مفروض را در نظر می گیرد. جای جای[ فقه موجود]، براین مدعا گواه
است ، و با یک مسامحه قابل قبول می توان مدعی شد که بخش عظیمی از
[فقه کنونی] بااین قالب ، شکل گیری شده است .
بر سبیل شاهد می توان از مساله[ آمادگی رزمی بر دشمن] یاد
کرد که در فقه متداول از زاویه[ سبق و رمایه] بدان نگریسته می شود، و
مهمتر آن که در محدوده اسب و کمال عرب هزارسال قبل به بحث کشانده
می شود واین در حالی است که جامعه اسلامی به تبع جهان مسلح معاصر، به
اجبار در متن مسابقات تسلیحات – با گستره ای به تمام بخشهای ضربه
پذیر زندگی انسانی و ژرفایی به نهایت پیشرفت تکنیک بشری – قرار
گرفته است .

از همین قماش است مباحث : متاجر، مکاسب ، خمس ، زکاه ،انفال و … که
اگر جامعه ای براساس احکام ارائه شده در کتب فقهی در مباحث مزبور
تشکیل شود، در هیچ جای کره خاکی امکان زندگی نخواهد یافت . ۱۲ واز
همین رهگذراست که زندگی و معاش جامعه اسلامی ، راهی علیحده در پیش
گرفته واحکام فقهی و دستورات شرعی ارائه شده در کتب فقهی راهی
دیگر، واین دو، چندان تمایلی به دخالت در حوزه یکدیگر نشان
نمی دهند.

فقاهت ، برای بقا و حیات
خویش راهی جز وارد شدن در گود زندگی ندارد و باید تلاش خویش را بر
اساس زندگی مردم و حوادث واقعه تنظیم کند، مکانیسم زندگی جامعه را
بشناسد، روابط حاکم بر آن را کشف کند، نیازها را بدست آورد، و بر
واقعیتها آگاهی پیدا کند و آنگاه فقهی وفق حیات مردم براساس اصول
غیرقابل تغییر و سیستم شناخته شده استنباط احکام ، پی ریزی کند.

درنگ دراین کار خسارتی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت و تداوم
وضع موجود[ اجتهاد] نه تنها فلسفه وجودی آن رااز بین خواهد برد که
حیات دین را هم با مشکل روبرو خواهد ساخت . مرحوم شهید مطهری ،
نشانه هایی از تولد چنین پدیده شوم را قبل ازانقلاب ، مشاهده می کرد و
آن را به فقهاء درد آشنا گوشزد می کرد.

[در قرن ما با کمال تاسف ، یک نهضت قانونگذاری در کشورهای اسلامی
به تقلیداز روشهای غربی آغاز شده است و بسیاری از مقررات فقه اسلامی
به ناحق قربانی این نهضت شده است . بدبختانه این حرکت ، در حال
پیشروی است و چیزی نمانده که اسلام رااز صحنه اجتماع بکلی بیرون و
به گوشه انزوای مساجد و معابد محصور نماید. مسلما بزرگترین فاجعه
این قرن ، بلکه بزرگترین فاجعه چهارده قرن برای اسلام همین است که هر
روز به بهانه عدم سازگاری با مقتضیات زمان ، بخشی از مقررات اسلامی از
زندگانی مسلمین حذف و بر جای آن مقررات اروپایی با همه نارسایی و
ناسازگاری حکم فرما می شود. علل و عوامل این جریان ، بر کسی پوشیده
نیست . چیزی که نباید کتمان کرداین است که جمود و رکود فکری که در
قرون اخیر بر جهان اسلام حکم فرما شد و مخصوصا بازایستادن فقه
اسلامی از تحرک ، و پیدایش روح تمایل و نگرش به گذشته و پرهیزاز
مواجه با روح زمان یکی از علل این شکست بشمار می رود.امروز جهان
اسلام بیش از هر وقت دیگر نیازمند به یک نهضت قانونگذاری است که با
یک دید نو و وسیع و همه جانبه از عمق تعلیمات اسلامی ریشه بگیرد و
این ریسمان استعمار فکری غربی از دست و پای مسلمانان باز شود]. ۱۳ .

۲. تقدس زدگی

[تقدس] سازنده است و ویرانگر، قدرت بخش است و توان سوز، کارسازاست
و معضل آفرین، بر پایه آن می توان کاخ سعادت و بهروزی ساخت، و در
سایه آن می توان ملتی را به سیه روزی و بدبختی نشاند.

[تقدس] ابزاراست ،ابزاری خلاق
و جلاد، تیغی است دو دم که ریشه[ شرافت] را بسادگی بن[ پلشتی]
می برد.

اگر در ورای[ تقدس] مشعل[ آگاهی] و[ درایت] فروزان باشد، شکوه بخش
است و عزت آفرین، واگر[ حماقت و بلاهت] جا خوش کند، پتک ذلت است و
ریسمان عبودیت .

تقدس را نمی توان مطلق کرد و در سایه آن
با آرامش خاطر غنود. پای فرا کشیدن[ تقدس] از زندگی انسانی
فاجعه آمیزاست، چنانکه گسترش آن بر تمام زندگی مخاطره آفرین . در
حوزه[ فقه و فقاهت] نیز، چنین است . مطلق سازی فتاوی مصیبت است و
بی حد و مرز و بودن استنباط خطرناک، منطق حق را نه می زیبد و نه این .

[ رشد] در بازشناسی حدود پدیده هاست تا قبای تحول بر
قامت[ ثابتها] پوشانده نشود و زنگ ثبات بر چهره[ متغیرها] نخورد.
مقتضای عدل آن است که هر چیزی در چهارچوب معین خویش قرار بگیرد و
پای هیچ عنصری از گلیم آن فراتر نرود. زوال حد و مرزها در حوزه[ فقه
واجتهاد] سیمای شرع را که چهره ای است آشنای محرومان و رنج پیشه گان
به چهره ای خشن و مستبد تبدیل می کند و آن رااز منطق عقل واندیشه
بدور می سازد .[تفقه] را به رکود و سستی می کشاند و زمینه های ابتکار و
خلاقیت را نابود می کند.

اگر در تاریخ فقه دیده می شود که سالهای سال یک نظریه ، علی رغم
فروافتادن طشت آن از بام اندیشه ، همچنان ثابت و پایدار مانده و به
تمرین فکری مبدل شده است باید ریشه و عوامل آن را در زوال مرزها در
حوزه[ اجتهاد] جست، چرا که لازمه مرزبندی اصول پایدار و فروع متخول ،
اعلان پایان در چنان[ مسائل واحکام فقهی] و جانشینی شدن مسائل و
فروع دیگراست .

در حوزه[ فقاهت] عناصری که باید رنگ[ تقدس] داشته
باشند، تمام عناصر موجود نیست، گر چه پدیده های عاری از لباس[ قداست]
نیز، کم نمی باشند.[ قداست و حرمت] ،از آن[ عناصر پایه ای] و[ عوامل
ریشه ای] هستند که در لسان روایات با عنوان[ اصول متلقی] شناخته
می شود.[ تقدس] این عناصرانکار ناپذیراست و باید بر آن پای فشرد.
عناصری که زمان شمول و فراگیر هستند واز گذر زمان تاثیر
نمی پذیرند. عناصر مزبور، باید همچنان[ محترم و مقدس] شمرده شوند، تا
ستون فقرات مذهب در طول قرون واعصار محفوظ و مصون بماند و کسی را
یارای معارضه با آن نباشد. جامعه مذهبی را باید به این عناصر واصول
پایبند و متعهد ساخت و قبای تقدس را بر قامت آنها پوشاند، تا در
برابر هجوم جریانهای ضددینی دفاع درونی در جامعه ایجاد شود و کیان
مذهب حراست شود .[قداست و حرمت] اگر دراین چهارچوب حفظ شود واز آن
به دیگر بخشهای[ فقاهت] گسترش نیابد، قویترین ضامن بقاء و حیات دین
و مناسبترین زمینه رشد و پیشرفت[ اجتهاد]است، زیرا دراین شرایط،
حوزه کار[ اجتهاد] مشخص می شود، و[ اجتهاد] میدان عمل وسیع و بدون
مزاحم پیدا می کند و دست و پای آن بر تیرک[ قداست اقوال و فتاوی]
پیشینیان بسته نمی شود و هیچ مستنبطی که بر مبنا و روش صحیح استنباط
استخراج شود،از ترس برخورد بااقوال پیشینیان در کام انزوا
نمی افتد واز وحشت تکفیر و دست کم بی مهری ، در نطقه خفه نمی گردد. ۱۴

آنچه که بیش از همه به رشد و تعالی
[ اجتهاد] در طول تاریخ فقاهت ضربه زده است و آن رااز گام نهادن در
طریق ترقی مانع شده است[ حرمت و تقدس] اقوال و فتاوی است که به
مقتضای طبع[ اجتهاد]، حق چنان مقامی را نداشت واین پایگاه از آن
[ اصول متلقی] بود. درادوار مختلفی از تاریخ فقه ، فتاوی و نظریات
فقیهی شاخص و مبرز، سایه خویش را براندیشه و فکر نسل بعد می گستراند
و هاله ای از[ تقدس] را فرا گرد خویش می ساخت .این گونه تقدسه،[ فقه
واجتهاد] را به رکود و زمین گیری منجر می کرد واگر نبود جسارت و
آگاهی دینی پاره ای از فقیهان بلند همت، که به بهای از جان گذشتگی و
پذیرش انبوهی اتهام و بر چسب ، دست به شکستن[ حرمت و تقدس] نابجای
اقوال و فتاوی بزرگان پیشین زدند،امروزاز همین پیشرفت محدود نیز،
محروم بودیم .

ابن ادریس حلی ، ۱۵ که خود گرفتار چنین شرایط بود، برای شکستن هاله
[تقدس] نظریات شیخ طوسی و باز گرداندن آن به جایگاه اصلیش ، بعنوان
یک نظریه و عقیده فقهی تلاشی گسترده نمود. در آغاز کتاب خود برای
شکستن اوضاع مزبور به ناچار برای اثبات[ حق اظهار نظر] متاخران به
اقوال این و آن متمسک می گردد، تا هم عصران وی جسارت فقهی وی را منکر
نشمارند و[ اجتهاد] ر، بعنوان حق مشروع هر فقیه و صاحب نظری ، برای
وی نیز، پذیرا گردند۱۶ .

حاکمیت مستنبطات یک فقیه ، در سالهای بعد در دوره های مختلف[ فقه]
کم و بیش دیده می شود. در مورد فقهاء بزرگی چون علامه ، محقق اول و دوم
شهیداول و ثانی ، شیخ انصاری ، صاحب جواهر و … با نسبتهای مختلف ،
این مدعا صادق است و فقهاء بعداز آنان با مشکل[ قداست] مواجه
بودند.

تذکاراین سخن ضروری است که نباید بین حرمت واحترام
صاحب سخن و[ قداست] سخن ، خلط بوجود بیاید، زیرا حرمت صاحب سخن ، جای
انکار ندارد. آنچه که نباید در حوزه[ اجتهاد] وارد شود قداست
نظریات و برداشتهاست و تمام تاکیداین نوشتار براین موضوع است .
چنانکه موجبات[ تقدس یابی] فتاوی نیز، دراین نوشتار محل کلام نیست .
[تقدس فتاوی] چه ریشه درابهت علمی صاحب فتو، قرب وی به عصر معصوم ،
کثرت تالیفات ، حرمت وی یا چیز دیگر باشد نمی تواند[ تقدس یابی]
فتاوی را توجیه کند، چه این که[ تقدس یابی] با هر موجبی مانع رشد
[ اجتهاد] می گردد.

شرط توفیق[ اجتهاد] و تداوم رشد و ترقی آن بستگی تمام به گرفتن
لباس[ قداست] از فتاوی و بازگرداندن آنها به نظریات فقهی قابل نقد و
بررسی دارد. فقهای ما در حوزه های علمی ، باید به این موضوع توجه جدی
کنند واز کنار آن ساده نگذرند.امام امت ، دراین ارتباط، رهنمودی
شنیدنی دارد:

[در حکومت اسلامی ، همیشه باید باب اجتهاد باز باشد. و طبیعت انقلاب
و نظام ، همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی فقهی در زمینه های
مختلف ولو مخالف با یکدیگر، آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق
جلوگیری از آن را ندارد]… ۱۷ .

۳. نگرش حکومتی

دیانت ما عین سیاست و سیاست ما
عین دیانت ، شعاری است مقبول و مشهور. بزبان فراگیراست و در
خطابه ها و سخنرانیها بلند پایگاه تااین مرحله نه جای تردیداست و
نه امکان انکار.

جان کلام در بعد عمل است و پرسختترین آن ،اینکه فقهای ما در واقعیت
بااین مقوله چه برخوردی دارند؟ راستی فقاهت[ مرسوم] و آنچه که
امروزه در حوزه های علمیه متداول است ، دیانت را عین سیاست تلقی می کند
و سیاست را عین دیانت ؟ و دراستخراج احکام فقهی ، نیاز سیاست را در
نظر می آورد یا آن که[ حوزه فقاهت] ، حوزه ای تجریدی است و در ورای
فرایند سیاسی به حیات خود تداوم می بخشد؟ در آغازاین بحث ، تذکاراین
سخن ، پر بی سود نیست که بحث در توانمندی دین واین که[ فقه شیعی] با
توجه به اصول و پایه های آن ، قدرت اداره جامعه را در هر شرایطی دارد
نیست . تمام سخن در فقه مدون و متداول حوزه هاست که بر پایه عینیت
[دیانت و سیاست] تدوین نگشته و[ فروعات مستنبطه] آن بر پایه نیاز
جامعه و حکومت استخراج نشده است.

فقاهت شیعه ، در طول تاریخ ،[ فقاهتی مغلوب]
۱۸ بود. فقهاء ما بدوراز سیاست و مدیریت جامعه بودند و در
برداشتهای فقهی ، نیاز[ فرد مومن] را مجردازاجتماع و حکومت در نظر
می گرفتند.این ویژگی ، نه تنها در فقه که در بخش زیادی از روایات ما
نیز، موجوداست بویژه آن بخش از روایاتی که ائمه[ ع] در مقام
پاسخ گویی به پرسشهای مراجعه کنندگان ، حکمی را مطرح می کردند ۱۹ . در
این قبیل مراجعات ، چون نیازهای فردی انگیزه سوال بود، پرسشها و
پاسخها هم جنبه فردی داشت . کثرت این سری از روایات و شرایط منزوی و
گوشه گیری فقه شیعی موجب گشت که ذهن فقهاء شیعی ، بمروراز آن بخش از
[سنت] که به مسائل حکومتی زندگی اجتماعی مردم می پرداخت دور گردد و
این قبیل روایات ، بفراموشی سپرده شود ۲۰، و در نهایت ، فقهی
[فردگرا] بوجود آید

پر نمودترین بخشهای فردگرایی[ فقه
شیعه] در مسائل مالی آن است . عناوین مالی ، نظیر زکاه ، خمس ،انفال و
صدقات بطور قطع بر پایه وجوداجتماع و نظام ، تشریع گشته است، زیرا
روابط مالی از ویژه گیهای جامعه واجتماع است و بدون اجتماع ، روابط
مالی ،امری نامعقول و تشریع آن خلاف حکمت است .اگر فرض[ اجتماع] را
در تشریع عناوین یاد شده غیرقابل انکار بدانیم ، نقش حکوت را هم که
وجودش لازمه انفکاک ناپذیراجتماع است ، باید در بررسی مسائل یاد شده
در نظر آوریم ، لکن دقت در کتب مالی فقه شیعه نشان می دهد که این
[فقه] ، برای یک سیستم اداره اجتماع تدوین نگشته است، و در آن اثر
حاکمیت بسیار کم رنگ است . دراین مورد گویاترین سخن را قائم مقام
رهبری دارد وی می گوید:

اگر کسی به
فراوانی مقدار خمس و گستردگی موارداخذ آن توجه کند و نسبت آن را با
مقدار زکاه ، که به نظر فقهاءاز خصوص اجناس نهگانه با شرایط ویژه
اخذ می گردد، بسنجد واز سوی دیگر، مصارف آن دو ر، که یکی خصوص
سادات فقیر و دیگری جمیع مصارف هشتگانه از آن جمله تمام فقراء غیر
سید و جمیع راههای خیراست ، در نظر بگیرد و به وجدان ، بطلان چنین
قراردادی را درک خواهد کرد.

فقهای م، بخاطر دوری از میدان سیاست جامعه و حکومت ،ارتباط این
مسائل را (بویژه انفال واموال عامه ) به باب حکومت ، و گستردگی جوانب
حکومت و فراوانی مصارفش به ذهنشان نرسیده، و نیازمندی نظام ، به
سیستم مالی درک نشده است . به این خاطر، لفظ امام را در مواردی که
اموال به عنوان[ امام] منتسب شده به[ امام معصوم] تفسیر کرده اند و
آن اموال رااموال شخصی ائمه تلقی کرده اند. ۲۱

[ فردگرایی] فقه شیعه با
مسائل مالی منحصر نیست ، بلکه در بخشهای دیگر آن نیز، چنین پدیده ای
دیده می شود و کتب فقهی ، سرشارازاین بینش است . ۲۲

تدوین کتب فقهی بر
پایه نیاز[ فرد] و فراموش کردن[ انسان اجتماعی] و نیازهای او، موجب
گشته است که درسهای حوزه نیز، ناخودآگاه به مسائل[ فرد] کشانده شود.
روال بحثها در آن کتب ، بطور طبیعی اثر خود را در ذهن فقهاء و
مدرسان عالی مقام گذاشته و می گذارد و چون با مشکلات و معضلات اجرایی
آشنایی ملموس ندارند و ناسازگاری مستنبطات فقه[ فردگرا] را با شرایط
اجتماعی از نزدیک نمی بینند، نمی تواننداز نفو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.