پاورپوینت کامل خطر نظم و نظام تشکیلاتی برای حوزه ها! ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خطر نظم و نظام تشکیلاتی برای حوزه ها! ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خطر نظم و نظام تشکیلاتی برای حوزه ها! ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خطر نظم و نظام تشکیلاتی برای حوزه ها! ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۶۱

موضوعی که در مقاله پیشین ، مورد مطالعه قرار گرفت وادامه آن به
این نشوته محول گردید، عبارت بوداز: تحلیل نظم و تشکیلاتی می تواند
برای حوزه ها به دنبال داشته باشد.

گفتیم : که برخی ازاین احتمالات ، دارای تکیه گاه علمی واصولی نیست ،
بلکه ناشی از نوعی اهمال و سهل انگاری و پیش داوری و سنت گرایی منفی
است . که مجموع این عوامل را تحت شش عنوان قابل بررسی دانستیم :

۱. مقایسه میان بازدهی سیستم حوزه و سیستم دانشگاهی

۲. ملاک قرار دادن برخی از مدارس تحت برنامه حوزه ها.

۳. ناآشنایی باروشهای علمی برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و کنترل
و …

۴. عدم اطلاع از واقعیتها و جریانهای موجود و مشکلات ناشی از
بی ضابطگی نظام حوزه .

۵. ملاک قراردادن سیستم اداری کشور واعتقاد به تلازم میان تشکیلات و
بوروکراسی .

۶.اشتیاق ناخودآگاه به حفظ آداب و رسوم و سنتهای دیر پای صنفی .
دو موضوع نخست ، در شماره گذشته به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار
گرفت واکنون به تجزیه و تحلیل چهار عنوان دیگر می پردازیم .

ناآشنایی با روشهای علمی جدید

محدودیت مباحث و موضوعات علمی و مواد آموزشی که درحوزه ها رسمیت
یافته و بعنوان مواد و رشته های اصلی شناخته شده ، و بخش عظیمی از سعی
و همت طلاب را بخود مصروف داشته ، سبب گردیده است که برخی از علوم
ضروری مانند: تاریخ ، جامعه شناسی ، روانشناسی تربیتی و پرورش و مباحث
مدیریت و رهبری بصورت جدی در حوزه ها مطرح نباشد (گر چه اخیرا تا
اندازه ای به اینگونه مباحث پرداخته می شود) ولی در گذشته اگر کسانی
دراین زمینه هااحیانا کار کرده اند یا صرفا به دلیل ذوق شخصی آنان
و یا به جهت شرکت در دروس دانشگاهی بوده است .

بدینجهت از دیر زمان

اشکال به مااین بود که به غیراز مسائل عبادی فقه ، هیچ کاری
نمی کردیم . حوزه ها در زمینه های دیگر حرکتی نداشتند. تازه علمای بزرگ
هم منبر می رفتند و تبلیغی که اساس کاراست انجام نمی دادند.

علوم ریاضی با سایر علوم یا نبود یا کم بود.اصولا کسی به این فکر
۱نبود که چه چیزهایی باشد و چه چیزهایی نباشد، حرکت در حوزه ها نبود.

بدین علت بیشتر تحصیل کردگان حوزه از
علوم یاد شده گاهی های لازم را ندارند و علم آنان در فقه واصول و چه
بسا فلسفه و تفسیر و حدیث تمرکز دارد.

بااینحال ، موضوعاتی چون آموزش و پرورش ، هدایت و رهبری به
مناسبتهای مختلف مورد توجه آنان قرار می گیرد، ولی هر فرد،از همان
زاویه تخصص خویش به مساله می پردازند، مثل، فقیه در زمینه بیان
شرایط زعامت و رهبری نظام اسلامی ، فقط بهبرخی عناوین کلی آن مانند
اعلمیت ، قدرت و مدیریت و تدبیر و شایستگی اشاره می کند و در شیوه
رهبری به جنبه های کلی موضوع ، مانند: ضرورت استشاره و پرهیزاز
استبداد می پردازد، در حالی که مدیریت تنها در پرتو عناوین و قانونین
کلی واجمالی ، عملی نیست .

وقتی فیلسوف ، به موضوع مدیریت می پردازد، به جای ارائه شیوه ها و
راههای عملی وقابل اجراء به تحلیل عقلی و فلسفی موضوعات می پردازد و
همه چیز را در عالم عقل و فرضیات می پردازد. و …

وقتی اهل حدیث ، به ضرورت نظم و نظام و تشکیلات می پردازند، تنها با
آوردن کلام امیرالمومنین[ ع] که فرمود :[و نظم امرکم] اکتفا می کنند،
ولی هیچگونه نظر تحقیقی درباره غ کم و کیف آن ندارد.

همین امر سبب می گردد که برخی از عناصر حوزه نسبت به تشکیلات دارای
ذهنیت صاف و منطقی نباشند! واین در حالی است که روحانیت ، چه در سطح
زعامت و مرجعیت دینی و چه در سطح تدریس و تبلیغ وارشاد جامعه ، با
موضوع مدیریت و رهبری و به تبع آن جامعه شناسی و روانشاسی تربیتی
سرو کار دارد واینگونه شناختهاازابزار ضروری حوزه بشمار می رود.

و ما شک نداریم که امروزاندیشه وران و مصلحان حوزه ، تردیدی در
زمینه ضرورت نظم و تشکیلات ندارند، گر چه در مورد سبک آن دارای
نظریات متفاوتی هستند. دراین میان اگرافراد معدودی بااصل نظم و
تشکیلات مخالفت ورزند، ناشی از عدم اشراف آنها به وقایع و عدم آگاهی
آنها به موضوع مدیریت است .اگراین افراد با موضوع مدیریت و تشکیلات
و سازمان ، آشنایی علمی داشته باشند، در ضرورت واهمیت آن ، تردید
نخواهند کرد. کسانی که امروز نسبت بدان تردید دارند و با نوعی
بی تفاوتی از آنار آن می گذرند، مصداق فرمایش علی[ ع] هستند که فرمود:
[ الناس اعداء ماجهلوا] ۲ یعنی : مردم آنچه را نمی شناسند، دشمن
می دارند. به فرموده قرآن[ بل کدبوا بمالم یحیطوا بعلمه]. ۳

محدودیت اطلاعات

از دیگر عوامل که سبب گردیده موضوع تشکیلات و نظام ، مورد غفلت قرار
گیرد و گمان رود که نداشتن تشکیلات ،از مزایای حوزه ها بشمار می رود!
عدم اطلاع منکران تشکیلات ،از ناهنجاریهایی است که در سایه بی ضابطگی
ببار آمده است و جریان دارد.

عالمانی که به کار تدریس یا تحقیق در فقه واصول
و فلسفه و تفسیر سرگم هستند، به ندرت ازانحراف ها و لغزشها و
کمبودها مطلع می شوند.

اگر بنا شود که مشکلات یاد شده ، در خبرنامه ای به شکل دقیق و مفصل
تدوین شود و دراختیارایشان قرار گیرد و آنان با حساسیت ، موضوع را
پی گیری کنند، تکام سختی خواهند خورد و برگهای زرد باورشان به خزان
خواهد. نشست . در آن خزان سرد و تیره ، به چنان وحشت و غربتی گرفتار
خواهند آمد که کلام امیرالمومنین[ ع] را بیاد خواهند آورد که فرمودند
[ اخبر تقله] ۴ .

البته باز هم یادآور می شویم که : ما معتقد نیستیم تشکیلات و نظم و
قانونمندی متجزه می کند و آن اصلاح کاملی را که انبیای الهی می خواستند
در جوامع بشری پدید آورند و بدان دست نیافتند، ما با برقراری و
ایجاد و تشکیلات و نظام سازمانی بتوانیم بدان دستیابیم ، ولی معتقدیم
که : وجوداین قانونمندی هم کارآیی سیستم حوزه را بالا می برد و هم
نادرستی ها را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.

تشکیلات و بوروکراسی

از دیگر عواملی که تشکیلات را منفور می نماید، ملاک قرار دادن تشکیلات
اداری برخی از سازمانهااست که به جای بهبود روابط وارتقای سطح
کارآیی ، به بوروکراسی و کاغذ بازی و وقت گذرانی انجامیده است !

این امر سبب گردیده است که برخی گمان کنند: میان تشکیلات
و کاغذ بازی وقت کشی ، پیوستگی تفکیک ناپذیری وجود دارد و هر جا
تشکیلات باشداین مشکل نیز، حضور خواهد داشت .

البته اصل این موضوع قابل دقت است و ما آن را در بخش خطرات واقعی
تشکیلات مورد بررسی قرار خواهیم داد، ولی این تصور که میان تشکیلات و
بوروکراسی تلازم تفکیک ناپذیر وجود دارد، درست نیست ، زیرا بوروکراسی
یکی ازامراض عارض بر تشکیلات بشمار می رود و همیشه ملازم با آن نبوده
و نیست .

سیستم تشکیلاتی مانند سیستم بدن یک انسان است که طبیعتا می توان سالم و
بعیب باشد، ولی همواره امراض و خطرات مختلفی آن را تهدید می کند و در
صورت عدم درمان به موقع ، موجب معلولیتهای اساسی یا مرگ سازمان
می شود.

بنابراین ،اگر فردی براثر بی توجهی یا آلودگی محیط مریض شد و یا
امراض مسری مانند و با و طاعون یک شهر یا منطقه را آلوده ساخت ، موجب
نمی شود که ، ماهیت و طبیعت انسان را غیرسالم تصور کنیم ، بلکه طبیعت
نخستین انسان پاک و سالم است وانحرافها و مریضیها براو عارض می شود
واین عوارض در بیشتر موارد، قابل پیشگیری و درمان است .

در مورد سیستم تشکیلاتی نیز، همین حقیقت جاری است . در صورتی که
بنیان تشکیلات براصول علمی واخلاقی و عینی استوار شده باشد، می توان
از آفات بدور بماند.

اشتیاق به حفظ سنتهای صنفی

یکی از ویژگی های انسان این است که با محیط و آداب و سنن جاری آن و
آنچه دراطراف او جریان دارد،انس می گیرد و علاقه پیدا می کند و چه
بسا بدانهاایمان واعتقاد یافته وازانکار یا تغییر آنهااحساس
ناخوشایندی می کند.

در میان آداب و سنن هر قوم می توان هم شاهد آداب ارزشمند و تعالی ،
و هم شاهد رسوم غلط و غیراخلاقی و غیرعقلانی بود.

سنت گرایی ، یک خصلت دیرپاست که از دورترین ایام ، در میان طوایف و
اقوان بشری واقشاراجتماعی وجود داشته و هم اکنون نیز به شدت رواج
دارد.

بسیاری از عقاید وافکار و منشهای فردی واجتماعی که به صورت فرهنگ
یااخلاق و یا دین در جوامع پیشرفته و نیز جهان سوم واقوام
عقب مانده شاهد آنیم ، فاقد فلسفه های علمی و عقلانی و بر محور تقلید و
تاثیرپذیری از محیط و سنت گرایی منفی متکی است .

سنتها آنگاه که صحیح وانسانی متعالی باشد، موردانکار نخواهد بود
و دلیلی ندارد که تنها به دلیلی سنتی بودن مورد هجوم و مبارزه قرار
گیرد، بلکه سنتهای صحیح باید تقویت شود واز حس سنت گرایی انسان ،
همانند سایر کششهای درونی آدمی ، در جهت گسترش ارزشهااستفاده شود.

ولی آنگاه که سنتها ناصحیح و غیرواقعی باشد،
مبارزه با آنها ضروری است و بخش عظیمی از تلاش و رنج پیامبران
الهی[ ع] و مصلحان راستین جوامع بشری ، صرف مبارزه با همین سنتهای غلط
شده و خواهد شد.

شکستن سنتهای واهی و غیراصولی کار آسانی نبوده و نیست ، چرا که
سنتها در بسیاری از موارد شکل باورها و عقاید پایدار را به خود
می گیرد و با عواطف واحساس و فکر آدمی گره می خورد.این است که وقتی
سنتهای یک قوم مورد نقد و تصحیح قرار می گیرد، بی اختیار و ناخودآگاه
سعی در نپذیرفتن آن دارند، گر چه سخن مصلح انتقادگر همراه با
قوی ترین براهیم باشد.

بارزترین نمونه این موضوع ، مبارزه ابراهیم[ ع] با مردمی است که
بت پرستی راازاجداد و نیاکان خویش به ارث برده بودند!

حضرت ابراهیم[ ع] با شیوه تبلیغی برتر خویش ، بتها را می شکند و تبر
را بر دوش بزرگترین بت بتخانه می نهد. آنگاه که ازاو می خواهند تا
علت شکست بتها را توضیح دهد می گوید:

بل فعله کبیرهم هذا لسئلوهم ان کانوا ینطقون فرجعواالی انفسهم

فقالواانکم انتم الظالمون. ۵

یعنی : بلکه اینکار را بزرگ بتهاانجام داده است .این – شمائید و
این بتها – پس سوال کنیدازایشان ،البته اگر سخن می گویند. پس آن
گروه به خویش بازگشتند و به خود آمدند و دریافتند که به خود ستم
کرده اند.

ابراهیم[ ع] ازاین فرصت بهره می گیرد و برهان قطع خود رااقامه
می کند و دقیقا در حساس ترین لحظاتی که آن قوم به هشیاری نزدیک
می شدنداز میان ایشان ندایی برخاست که :[ حرقوه وانصروا آلهتکم ان
کنتم فاعلین] ۶ ..

یعنی :او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید…

در کلمه[ آلهتکم] یکی از رایج ترین شگردهای تبلیغاتی نهفته است که
بااضافه کردن[ آله] به[ کم] پیوند میان خدایان دروغین و روح و
جدان بت پرستان را یدآور می شود وازاین پیوند سنتی و قومی ، علیه آن
برهان قاطع سود می جوید.

مساله دلبستگی به سنن آباء واجدادی و سنفی و گروهی و قومی و ملی
آنچنان ظریف و فراگیراست که در بسیاری از منش و کنشهای فردی و
اجتماعی ، عقیدتی فرهنگی واخلاقی جاری است و قرآن در موارد بسیاری
بدان اشاره کرده است .

واتل علیهم نباابراهیم اطال لا بیه و قومه ماتعبدون قالوا

نعبدواصناما فنظل لها عاکفین قال هل یسمعونکم اذ تدعون او
ینفعونکم اویضرون قالوا بل وجدناالا ءنا کذلک یفعلون.

تنها پاسخ کافران به ابراهیم این بود که : ما همان کاری را می کنیم
و همان راهی را می رویم که اجداد ماانجام داده اند و پیموده اند!

این موضوع در برابر همه پیامبران و مصلحان واقعی مطرح بوده است :
[بل قالوءانا وجدنااباءنا علی امه وانا علی آثارهم معتدون] ۸ .

یعنی : بلکه در پاسخ – پیامبران – گفتند ما پدرانمان را براین
شیوه یافتیم و ما بر راه روش ایشان گام می نهیم و هدایت می یابیم .

قال اولوجئتکم باهدی مما وجدتم علیه اباء کم قالواانا بما

ارسلتم به کافرون. ۹

یعنی :ای پیامبر به این گروه ، بگو: آیا شما به روش و سنت پیشینیان
باقی خواهید ماند،اگر چه راه و روش و هدایتی برتر از راه
پیشینیانتان بشما بنمایانم ؟ کافران گفتند: ما به آنچه رسالت شماست
کافریم .

موضوع تبعیت از پیشینیان و پیش کسوتان و سنتهای قومی و صنفی در
محدوده کفر وایمان منحصر نمی باشد، بلکه این موضوع بر بیشتر مسائل
اخلاقی و آداب در روابط فرهنگی و بهداشتی و حقوقی و شیوه ها و قوانین
زندگی انسان سایه افکنده است و همواره افراد معدودی پرده سنت گرائی
را می درند و در شرایط خاصی جوامع از سنتهای دیرین خود دست می شویند.

دراین میان ، حوزه ، همچون
بقیه نهادهای اجتماعی نمی تواند خود راازاین سنت گرائی مبرا بداند
و حتی دخالت شیوه اجتهاد و فتاوای پیشینیان از علما و مجتهدان را
دراظهار نظرها واجتهاد خویش نادیده انگارد، که البته این دخالت
دادن در مواردی صحیح و بجاست و در مواردی هم ناصحیح و غیرمنطقی است .
بدینجهت ما معتقدیم که یکی از ریشه های عمده گریزاز تحول نظام
حوزه و سامان یافتن آن ،از یکسوانس ذهنی حوزویان با سیستم موجود و
از سوی دیگر علاقه به حفظ سنتهاست . همین دو عامل سبب می گردد که
موضوع انکار تشکیلات و قانونمندی نظام ، به صورت یک موضوع واقعی جلوه
کند وادله ای نیز برای آن اقامه شود.

مااز همه کسانی که با نوعی نسبت به نظام قانونمندی حوزوی ،احساس
کدورت و ناخوشایندی وابهام و نگرانی دارند می خواهیم بیندیشند و
ببینند که آیااین احساسها ناشی از معرفت صحیح و آگاهی عمیق نسبت به
ابعاد قضیه است ، یا معلول و رسوبات فکری و سنن و رسومی است که یک
عمر بدان خو بسته اند.

بیندیشند و بدانند که در برابر آنچه اظهار می دارند مسوولند. مبدا
که سرنوشت یک نسل جوینده حقیقت و یک نهاد دینی و مردمی را به دست
خاطرات و خطرات بسپارند.

آفت شناسی و آفت زدایی از تشکیلات

طرح و برنامه ، قانونمندی و
تشکیلات ،اگر چه به عقیده ما برای حوزه ها ضرورت دارد، و چنانکه
ملاحظه گردید هرگونه عیب تراشی و بهانه گیری و نگرش غیرواقعی را در
زمینه خطرات نظم و قانونمندی به شدت مردود می دانیم ، ولی این بدان
معنا نیست که از آفات و عوارض تشکیلات بی خبر باشیم و بدان نیندیشیم و
آنها رااز نظر دور بداریم .

فرق ما با کسانی که منکر ضرورت تشکیلات هستند و تلاش می کنند که نظام
حوزه را در شکل دیرینش حفظ کنند، دراین است که آنها نفس تکشیلات را
نوعی بیماری و آفت می شمارند، ولی ما معتقدیم که نفس تشکیلات و حقیقت
آن امری صحیح و ضروری است ، منتهی این حقیقت سالم ،اگر به درستی
برنامه ریزی و هدایت و کنترل نشود گرفتار آفتهای خاصی می شود که از آن
یاد خواهیم کرد. شرط سلامت و تکامل یک مجموعه تشکیلاتی این است که
نخست ، آفات آن شناسائی گردد و همواره آفت زدایی شود.این کار در دو
مرحله مستمر بای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.