پاورپوینت کامل راه استقلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راه استقلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه استقلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راه استقلال ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۳۳

نگاهی به اصول کلی قانون اساسی (۲)

توضیح و تذکار:

در مقاله پیشین ،اشارت شد که این سلسله مقالات ، در تفسیر قانون
اساسی گام بر نمی دارند واز آن ،این مطلوب را نباید طلبید. بلکه در
تاکید براصول مترقی آن ، نگاشته می شوند و در حد توان ،از راههای
اجرائی آن ، سخن می گویند و بر خطرات احتمالی ، بانگ بر می آورند. ضمنا
توجه به نکات ذیل را لازم می شمرد:

۱. درج این مقالات ، در ستون سیاسی مجله ، موجب آن است که به[ اصول
سیاسی قانون اساسی] بسنده شود واین ، به معنای نادیده گرفتن اهمیت
سایراصول نیست .

۲. دراین مقالات ،از بررسی اصل به اصل قانون ، خود داری شده و به
نظاره روح کلی قانون ،اکتفا گردیده است و در موارد لازم ،ازاصول
قانون استمداد نموده ایم .

۳. فرصت محدود نوشتار مقالات ،اجازه بسط را نمی دهند و لذا به
اصول قابل اعتنا در مباحث ،اکتفا گردیده واز تفصیل ، خودداری شده
است .

[حوزه]

پیکار ضداستعماری ، سابقه طولانی دارد و به امتداد حیات سلطه گری ،
مبارزات مردمی را علیه آن می توان یافت . و دراین جایگاه ، نهضت
اسلامی مان ، مکانت ویژه ای دارد پاره ای از تاریخ نگاران ، به این تحریف
روی آورده اند که این حرکت درابتد، رنگ و خصلت دفاع در مقابله با
استعمار را نداشت و دراستمرار و بویژه پس از فتح لانه جاسوسی ، شعار
مبارزه گردید ۱ . پیشگامان
این تحریف تاریخی ، چون به تفکیک مبارزه ضداستعماری از مواجهه با
استبداد،اعتقاد تام داشتند و به گمان خود، مقابله با دیو داخلی و
اهریمن خارجی ر، همزمان میسور نمی یافتند، لذا به این اندیشه روی
آورده اند که تاریخ را نیز براین گمان ورق زنند و بافته های خویش ر،
یافته های همگان نشان دهند.اما به شهادت و قائع مکرر در حیات نهضت
اسلامی ، شعار ضداستعمار، همراه با پیکار علیه استبداد، جریان داشت و
با پیروزی نهضت ،این سمت گیری از یاد نرفت . گر چه حاکمان موقت ،از
این اندیشه بدور بودنداما امت وامام ، بر مبارزه همگام علیه
استعمار و بقایای استبداد، تاکید داشتند و دراجرای آن می کوشیدند.

آنچه در شرائط حاضر، ضروری می نماید تاکید بر آن باورها و رهیابی
دراجرای آن است . تنها مرور مداوم و هشیاری هماره است که[ قانون
مکتوب] را به سوی[ آرمان مطلوب] رهنمون می سازد. واین نوشتار،
راستای این راه را می طلبد و جستجو می کند. وامید آن دارد که دراین
مسیر، از توفیق بی نصیب نماند.

با تکوین مجلس خبرگان – که عمدتا
از معتقدان به این اصل (مبارزه مداوم علیه استعمار) شکل یافته بود
[قانون اساسی] نیزاین سمت گیری را پیمود و چهره ضداستعماری ،
وجهه مشخص این قانون را پدید آورد. تقارن جلسات مجلس خبرگان با فتح
لانه جاسوسی ، زمینه مناسبی بود که این درک ، بعد بیشتری بیابد و
مقننان ، آشنائی افزونتری با شگردهای استعمار پیدا کنند.

نفوذ فرهنگی

اساس سلطه را[ تغذیه فکری] سامان می دهد و دراین راه ،استعمار شرق
و غرب در[ دوبستر]،اما در[ یک رویا] سیر می کنند ۲ . تفاوت در
شیوه های استعمار، تنوع تاکتیک های نفوذ را طلب می کند و تئوریسین های
دو نظام ، در تلاشی سخت کوشانه بسر می برند، تا تفوق قدرت متبوع ر،
استوار سازند و یا گسترش دهند.

الف : سلطه غربی :

غرب ، به این اندیشه روی آورده است که[ ابقای استعمار]، جز با
[ انتقال ارزشهای غربی] میسر نیست .اگر سلطه دولتمردان غربی بر مردم
آن ،امتداد یافته است و حرکتهای جدی علیه سلطه سرمایه داری غربی در
مغرب زمین ،انجام نیافته است ،این ویژگی بواسطه سودجوئی از فرهنگ
ریشه دار، در آن سامان است . حکمرانان این سرزمینه، بخوبی از نیازها
و درمانهای ملتهای آن مرز و بوم ، مطلعند.این توجه والفت باافکار
واندیشه مردم ، غرب رااز بحرانهای انقلابی – در درون خود – محافظت
کرده و تسلط سرمایه داری در آن مرز و بوم ر، بی رقیب نگاه داشته است .
اما غرب ، شاهد مداوم این واقعه است که در مناطق تحت نفوذ – در
جهان سوم ، با تهاجم ملتها مواجه است و هر چند گاه ، زلزله ای رخ
می دهد و زمین ، سلطه غرب را در خطه ای به کام می کشد و فرو می برد!

ازاین رو، غرب مدتها در تعقیب
این اندیشه است که باید به ساختن جهان واحد براساس ارزشهای خود، روی
آورد تااز خطرات این تهاجمات ،ایمن بماند توجه به این نکته را در
بند ذیل که از کتاب[ جهان سوم ، مشکلات و دورنماهایش] نقل شده است ،
می توان یافت :

[عده ای از سیاستمداران برجسته در محافل امپریالیستی ، مدتهاست
اهمیت توسعه بخشیدن به یک اساس اجتماعی را که سیاست آنها را پرتو آن
بتواند حمایت کشورهای آزاد شده را کسب کند، تشخیص داده اند. به
عقیده آنهااین امر، باید هدف استراتژیکی کشورهای غربی در آسی،
افریقا و آمریکای لاتین باشد] ۳ .

در دنباله این تحلیل ، نویسنده
مقاله ،از ماهیت[ اساس اجتماعی] که هدف استراتژیک غربیان ، تلقی شده
است ، پرده بر می دارد:

هدف یک چنین استراتژی بایداین باشد
که در مستعمرات و نیمه مستعمرات پیشین ، گروههای کثیر جمعین و
سازمانهای دسته جمعی به وجود آیند که ایدئولوژی و همدردبیای آنها در
مسیری به سوی[ روش زندگی غربی] یعنی به سوی امپریالیسم قرار
گیرد…این استراتژی در دوره زمامداری پرزیدنت[ جان فینزجرالد
کندی] رئیس جمهوری فقید آمریکا در واشنگتن به نیکی مرعی شد و در یک
برنامه روابطش به کشورهای جدیداستقلال و در سیاست کلی به اصطلاح
[مرزهای نو] گنجانیده شد . ۴

توجه و تامل در مطالب فوق ،این نکته را مشهود می کند که استعمار
غربی ،[ مرزهای نو] را براساس ساختن[ ارزشهای مشابه] تامین می کند.
غربیان گر چه از پدید آمدن رقبای تکنیکی – بویژه در جهان سوم – حذر
دارنداما در پدید آوردن نیازهای مصرفی مشابه ، سعی تام نشان می دهند
واین را با تهاجم کامل علیه سنتها و علائق فکری و روحی ملته، بدست
می آورند و به گفته آل احمد:

[ هجوم استعمار نه تنها به قصد غارت مواد خام معدنی و مواد پخته آدمی
(فرار مغزها)از مستعمرات صورت می گیرد بلکه این هجوم ، زبان ، آداب و
موسیقی واخلاق و مذهب محیطهای مستعمراتی را نیز ویران می کند] ۵ .

دامنه این نفوذ را نباید سطحی نگریست و در سوداگران وابسته و یا
متنعمان شهری ، خلاصه دید. حتی مارزان علیه سلطه غرب نیز به این دام
می غلطند و در فرهنگ مبارزه علیه غرب ، فرهنگی غرب راه می یابد و
ادبیات انقلاب را هم غرب می سازد و می پردازد[ !منیر شفیق] از مبارزان
قدیمی آرمان فلسطین ، به این حقیقت ، توجهی اساسی نشان داده است :

[ ادبیات غربی ، تنها زبان مشترک در کلیه مبارزات و تلاشهای علمی و
حرکتهای سیاسی بین مسلمانان تلقی می گشت که طرفین با آن سخن می گفتند.
در آن روزگار، کشمکشهای سیاسی که در کشورهای عربی اسلامی ، جریان
داشت ، به رنگ کشمکشهائی در آمده بود که در سرزمین غرب ، صورت می گرفت
وامتداداصول وارزشهائی بشمار می رفت که مثلا بین آمریا و روسیه و
اروپای و غرب برای تحقق بخشیدن به بورژوازی یا لیبرالیسم نزاع در
می گرفت و بر سر[ چپ گرائی] و[ راست گرائی] کشمکشها رخ می نمود… جهان
اسلام نیز مشابه همین جریانات را با همان ارزشها و ضوابط در خود جای
داده بود] ۶ .

گر چه ایشان ، به اقتضای مقام بحث ،این رخدادها را به زمان گذشته ، نسبت
داده اند.اما وقایع موجود در جهان تحت سلطه ، نشاندهنده استمرار آن
است و سلطه اهریمنی غرب ، به نفوذ در فرهنگ مبارزاتی ملته،ادامه
می دهد و آن را می گستراند. واز آنجمله وقایع سازمانهای فلسطینی و
درگیریهای درونی و برونی این جریانات ، براین رگه ه، شهادت می دهند و
از عمق فاجعه ، با خبرمان می سازند. (والبته ، شاید بتوان در داخل
کشورمان نیزازاین نفوذ خاص ، رد پاهائی جست و در جنگ بین الحظوط،
نمونه هائی راارائه داد.اتهام به[ چپ روی] و یا[ راست گرائی] ، بدون
تحقیق مفاهیم مورداختلاف ، نشانه ای بر وقوع دراین گرداب است .

بنابراین ، باید به این تهاجم فرهنگی غرب توجه جدی داشت
و قلمروهای مختلف آن را یافت و به دفاع لازم پرداخت . باید نفوذ
فرهنگ غربی را چنان گسترده دید که حتی در کشورهائی که از [اقتصاد
مستقل] بهره مندند،اما غرب به مدد سلطه فکری ، سیطره سیاسی را
استوار کرده است و [استقلال صنعتی] برای آنان ، [خود مختاری سیاسی] را
پدید نیاورده است . برای نمونه ، می توان از[ ژاپن] نام برد. و به تضاد
فرهنگ بومی آن ملت ، در مقابل فرهنگ جدید برخاسته از شیوه اقتصادی
مشابه غرب ،اشارت داشت . در کتاب [آسیا در برابر غرب] این نکته ، مورد
بررسی قرار گرفته است که چگونه ،اشراقات بودائی دراین تهاجم ،از
فروغ افتاده است وانوار آن ، جز در بین اوراق یافت نمی گردد!

[در مورد تعادلی که گویا ژاپنی ها میان زندگی سنتی و شیوه غربی
بوجود آورده اند باید گفت که این تعادل بسیار آسیب پذیراست … چنانکه
هم اکنون آثار آن بخوبی پدیداراست . فی المثل شیوه تفکر بودائی ،
بویژه[ آیین ذن] که هدفش اشراق و روشنائی آنی است و می کوشد آدمی را
در لحظه برق آسای [ساتوری ، اشراق] به اشراق درون ، رهنمون باشد.
نمی توان درفضائی آلوده به سموم صنعتی و سرطان تولید، بروید تا چه
رسد به آنکه بشکفد پس خواه ناخواه شیوه های سنتی تفکر، نخواهند
توانست در برابر تهاجم و سیطره تفکر تکنیکی تاب ایستادگی داشته
باشد] ۷ .

این دوری از فرهنگ بومی ،
به سلطه غرب فرصت می دهد که دراین خل، جای پایی بیابد وارزشهای
استاندارد غربی را به آن سامان ، صادر کند و همگامی سیاسی ژاپن با
غرب ، بی ارتباط با آن نمی تواند باشد.

درادامه این بحث ، به تجربه[ چین] نیز می توان اشارت داشت .این
کشور پس از درگیری ممتد با سلطه غرب و گذر از [انقلاب فرهنگی برای
زدایش آثار غربگرائی] اینک در کام غرب غوطه وراست و نفوذ فرهنگ مغرب
زمین ، در آن سامان ، جلوه گری می کند [نیکسون] – رئیس جمهوراسبق
آمریکا – در کتاب [ جنگ حقیقی] نوشته است :

[طی مذاکراتی که در سال ۱۹۷۶ با[هواکوفنگ] به عمل آوردم ،
خاطرنشان ساختم که برای کشورهای بزرگ ، لحظاتی پیش می آید که بایستی
بین ایدئولوژی یا مجودیت خود، یکی راانتخاب کنند] ۸ .

[چنین] به این اندرز، توجه کرد و [ایدئولوژی] را به کناری نهاد.
اما در بقای موجودیت ، در خلا فرهنگی بسر نمی برد. غربیان دراین راه
نیزاندیشیده اند واین کشور آسمانی را بی [مائده زمینی] نگذارده ! و
نمونه ای از نمونه ها را در روایت ذیل ، بیابید:

بسیاری از شهروندان[ شانگهای] شیفته فرهنگ و
اندیشه های غربی هستند. جوانان از با تا شام پرسه می زنند و در کمین
جهانگردانی هستند که برای تکمیل زبان انگلیسی کمکشان کنند.

…وقتی حکومت تصمیم گرفت که به فیلمهای خارجی ،اجازه نمایش دهد،
اولین آزمایشها در[ شانگهای] انجام شد. نتائجشان جای شکی باقی
نمی گذاشت . صفهای چند صد متری تشکیل می شد[چارلی چاپلین] چنین
موفقیت بزرگی را در خواب هم نمی دید. ملیونها نفر تماشگراو را پر
شور یافتند. یک سال پس از آنکه شروع به پخش فیلمهای کهنه اش کردند،
باز در سراسر کشور سالها پر می شد. بر عکس یک فیلم عظیم و حماسی چین
که با بودجه چند ملیون دلار و شرکت چندین هزار بازیگر، در مبارزه
علیه[ سیلابهای رود زرد] تهیه شده بود، با وجود یک رشته تبلیغات عظیم
ملی ، ظرف پانزده روزاز دور خارج شد. ۹ .

البته این نفوذ فرهنگی در چین ، به آرامی انجام گرفته است و تعقیب
می گردد.اما[غرب] اقتصاد چین را با تزریق فرهنگ غربی توام می کند.
اینکه غرب – عمدتاایالات متحده ازاین سیاست ، چه هدفی را
می طلبند، در محدوده این مقال نیست اما تاکید براین نکته را
مفید می شمرد که غرب ، همکاری صنعتی را جدای از[ تغذیه فرهنگی]
نمی داند.

دراین زمینه ، به تحلیلی از روابط[ چین] و[ کانادا]اشارت می کنیم
که در[ گزارش سمینار] ۲ دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی انتشار،
یافته است :

[چین خواهان دسترسی به تکنولوژی هسته ای ( غیرنظامی ) کاناداست .اما
کانادا در مقابل چه منافعی دراین کار خواهد داشت ؟ چین در عوض به
سرمایه داران کاناد،اجازه داد تا هتل عظیمی را در جنوب شرقی پکن
بسازند و مدیریت و پرسنل آن نیز غالبا با کانادا خواهد بود و به
علاوه ۵۰% منافع این هتل عظیم نیز به کانادا باز می گردد.البته تنها
منافع اقتصادی کوتاه مدت منظور نیست ، چه یک مجتمع توریستی – تفریحی
با ظرفیت چند هزار نفری که توسط کانادائیهااداره شود، مثل یک جزیره
در دل مملکت چین است و هر روز هزاران چینی از رستوران ، بار،
فروشگاه ، دانسینگ ، دیسکو و … مستقر دراین مجتمع استفاده می کنند.

بدیهی است که جاذبه فرهنگی این هتل ، برای آینده منافع غرب ،
سرمایه گذاری معقول است] ۱۰ .

واقعه فوق ، نشان می دهد که غرب ،[ صدور تکنیک] رااز[ صدور
فرهنگ] جدا نمی شمرد واولی را واسطه وصول به دومی ، قرار می دهد.
آنان که به این اندیشه اند که از غرب ،[ تکنیک] را بجویند و به عاریت
گیرند.امااز فرهنگ آن سامان ر، تاثر نیابند، خود را در دیپلماسی
دشواری ، درگیر کرده اند و عبورازاین آزمون ، چندان موفق نمی نماید.

در مجموع ،ازاین قسمت می توان نتیجه گرفت که غرب ، به[ وحدت
ارزشهای حاکم بر جهان] می اندیشد و دراین تصور، سلطه ارزشهای غربی
را مسلم می داند و دراین راه می کوشد. و دسترسی به اقتصاد مستقل
(نظیر ژاپن ) مانع از آن نیست که غرب ،از نفوط فرهنگی در آن کشور (و
یا کشورها) دست بردارد. هم چنین ، حصول انقلابات ، غرب رااز[القای
فرهنگی غربی] با شیوه های نوین ، منصرف نمی کند و نمونه چین ، بر کوشش
مستمر سلطه غرب در تجدید و گسترش حیات فرهنگی ، شاهدی تمام عیار
است .

ب : سلطه شرقی :

روسیه شوروی نیز[ رواج
اندیشه] را در مناطق نحت نفوذ، می جوید و گسترش این مناطق ر،ازاین
راه می طلبد. بهره گیری از علوم اجتماعی ، تاریخ ،اقتصاد و … را
برای القاء و تحکیم سلطه ، روا می شمرد. در مجموعه درسهای[ ویژگیهای
امپریالیسم] در زمینه استفاده شوروی از[ علوم اجتماعی] و بویژه
[جامعه شناسی] آمده است :

[ اخیرا هم شاهد هستیم که در شوروی ، جامعه شناسی را بصورت یک علم
قبول کرده اند و در دانشگاههای خودشان تدریس می کنند. در حالیکه تا
چند سال پیش ،این ها معتقد بودند که جامعه شناسی ،اصلا علم نیست . بلکه
جامعه شناسی در واقع دستورالعملی است ، برای سلطه واستثمار هر چه
بیشتر جهان سوم .این حرف آنها بود، ولی بعداز مدتی دیدند که علم
خوبی است برای بکار گرفتن در کشورها و برای شناسائی مردم … حتی
آمدند آکادمی علوم اجتماعی درست کردند. تقریبا ۱۵سال پیش ،از
رشته های مختلف علوم اجتماعی و بعد شروع کردند به تحقیق در جامعه و
تاریخ کشورهای مختلف دنیا و تحلیل آنهااز دیدگاه مارکسیستی و بعد
صدور فرهنگ به کشورهای مستعمره] ۱۱ .

در پرتواین تلاشهاست که نوعی فرهنگ وابسته پدید آمد و در کشورهای
جهان سوم ، تزریق فرهنگ مارکسیستی از پایگاه بلوک شرق ، وسعت یافت . در
بسیاری از کتابهائی که به نام مولفان بومی در زمینه های تاریخ ،
اقتصاد، جامعه شنائی و … نگاشته می شد، ردپای نفوذ فرهگ حاکم بر
روسیه شوروی ر، می توان یافت و در حقیقت ترجمانی از آن اندیشه ها
بودند که به قالب زبان دیگر، در می آمدند. به عنوان نمونه ، می توان به
تحلیلهای همسان پاره ای از مولفان کشورمان با تئوریسین های روسی ،
اشارات داشت .این همسانی را نمی توان در وحدت تلقی و دیدگاه تحقیقی ،
خلاصه دیداین بخشی از حرکت فرهنگی شوروی بود – و هست – که باالقای
فرهنگ مناسب حکومت خویش ، زمینه سازی نفوذ سیاسی را فراهم آورد. ۲

ج : مشکل اصلی :

سد نفوذ سلطه غرب و شرق ، ضروری است .اما سوال آن است که با درک
شرائط معاصراما سوال آن است که با درک شرائط معاصر کشورمان ،
کدامیک خطراصلی بشمار می روند؟

طرح این مساله ، بدان معنی نیست که از مضرات یک راه ، غفلت جست و
در نهایت ، به دام آن افتاد. بلکه بررسی آن ،ازاین جهت ضروری است که
براساس اهمیت ، سیاستگذاری و موضعگیری انجام یابد و در نتیجه ، بتوان
به[ مقابله فرهنگی] سامان داد.

کسانی هستند که به مبارزه با سلطه فرهنگی شرق ،
اهمیت وافر می دهند و آنرا خطراصلی تلقی می کنند. تضاد دینی و مکتبی
با[ مارکسیسم] و[ ماتریالیسم] ، توجیه گراین دیدگاه است .اینان تلاش
خود را در[ نقد فلسفی مارکسیسم] و[ افسانه های ماتریالیستی] مبذول
می دارند و مسوولیت اصلی را دراین قلمرو، خلاصه می دانند. تهاجم
گروهکهای سیاسی چپ علیه انقلاب – دراوائل پیروزی این شعله را
برافروخته تر کرد و بر توان این تلقی ، افزود .

در نقطه مقابل ،کسانی را می یابیم که نفوذاهریمنی غرب را می یابند که با سحر و
افسون ، جذب می کند وانواع دامهای متلون را دراختیار دارد. که به
نمونه هائی ازاین ابزاره، در سابق اشارت رفت اینان بااین دیدگاه ،
[مبارزه با تمدن غربی] و خطر نفوط فرهنگی آن سامان ،اصالت می دهند.
به نظر م، دراین راه باید به چنداصل ، توجه داشت و آن را در تحلیل
نهائی ، گنجانید:

۱. توجه به ماتریالیسم پنهان : ما دیگرانی ر، باید در تمام اشکال
آن یافت و به نظاره چهره فلسفی ماتریالیسم ، قناعت نکرد. برخی تمدن
غرب را به خود نزدیکتر می شمرند و گمان می برند که در سلطه غرب ،
برای دیانت راهی است و در سلطه شرق ، بایداز مذهب قطع امید کرد.
اینان ازاین نکته غافلند که در غرب ، نیز[ ماتریالیسم] حاکم است و
اساس سرمایه داری حاکم آن سامان ر، مادی گرائی عفن شکل می دهد و
می پردازد. تنها نامی از[ خدا] بردن و درب کلیسا را برای روزهای
[یکشنبه] ، باز نهادن ، دلیل دیانت وایمان نیست .

بنابراین ، آنان که به پایه فلسفی سلطه شرق توجه دارند، به
پایگاه عملی اعتقادی جهان غرب نیز توجه کنند و آن رااز دیده دور
ندارند.

۲. زمینه های سلطه : در جامعه م، غرب ازاهرم های متعدد نفوذ فرهنگی ، بهره منداست
واین تعدد وسائل نفوذ راازارتباط سالیان ممتد با کشورمان ، بدست
آورده است و در میان این ابزاره، می توان از نمونه های ذیل یاد کرد:

حضور تحصیلکردگان غرب رفته ،
موسسات آموزشی رائج که بر بنیاداصول آموزش و پرورش غرب ساخته و
پرداخته شده اند (بویژه دانشگاهها که بانیان نسل مسلط کشورها هستند.)
شکوه و جلال ظاهری تمدن غرب ، فرهنگ خود کم بینی در مقابل غربیان ،
همخوانی ارزشهای آن سامان با غرائز حیوانی و …

نمونه های فوق و موارد مشابه آن ، موجب شده است که نفوذ تفکر غربی و
ارزشهای آن ر، در بین عامه مردم نیز مشاهده کنیم . و آنچه در شرائط
حاضر، در کشورمان نظاره می کنیم که انقلاب با تهاجم و رشد فسادهای
اخلاقی ، دست به گریبان است ، نشانه ای است براین که فرهنگ غرب ،از
زمینه های وسیع نفوذ، سود می برد

اما سلطه شرق ،ازاین
پایگاه وسیع بهره مند نیست . آنان بااتکاری به مفاهیم فلسفی ، قادرند
که پاره ای از تحصیلکردگان را بربایند و یا با تکیه بر شعارهای – با
ظاهر – عدالتجویانه ،احساسات سیاسی اجتماعی ر، در گروهی
برانگیزند.اما هیچگاه قادر نیستند که سلطه فکری عام ، بیافرینند.
زیرا برخورد آن ایدئولوژی با دیانت و مذهب که ریشه دراعماق جان
مردم دارد، مانع از آن می شود که آن تفکر، شمول عام بیابد.

۳. حفاظت مکتب ازالتقاط: در زمینه پاسداری تفکر
اسلامی ، دو سلطه ( غرب و شرق ) خطری همسان دارند. و شاید در پاره ای از
موارد، پایه فکری سلطه شرق ،اهمیت افزونتر بیابد. زیرا تفکر
مارکسیستی ، بواسطه برخورداری از سیستم فکری ، بسادگی اندیشه ها را در
چهارچوب خود، قرار می دهد و ناخودآگاه القائات ذهنی می آفریند،
تاریخنگار ر، به تحلیل طبقاتی از تاریخ می کشاند واقتصاددان ر، در
دام[ سوسیالیسم علمی] می افکند و ….

ازاین رو، باید
اندیشمندان و متفکران دینی ، با دقت تام ، تفکرات عصر حاصر را مورد
مطالعه قرار دهند واز تاثیرپذیری نامطلوب ، جلوگیری کنند. تاکید
بزرگانی چون شهید مطهری ، بر حفاظت مکتب از خلط با مفاهیم مارکسیستی ،
برخاسته ازاین تلقی بود. زیرااگر بدعت در دین راه یابد، به سهولت
نمی توان آن رااز مکتب برون نهاد واندیشه مکتبی را از آن پیرایه ها زدود.

با توجه به مطالب یاد شده ، می توان نتیجه گرفت که گر چه در[ تدوین
ایدئولوژی اسلامی] و [ تبلیغ آن] ، فرهنگ غربی و شرقی ، به یکسان
خطرناکند و بایدازالقائات هر دو سامان ، بر حذر بود.اما در زمینه
نفوذاین دو سلطه در میان عامه مردم ، سلطه غرب از پایگاه بیشتری
برخورداراست و باید به آن ، توجه جدی تری داشت .

د: قانون اساسی و نفوذ فرهنگی :

قانون مذکور، علاوه بر تاکید براصل دوری از سلطه پذیری ، – که سلطه
فرهنگی را نیز شامل می شود – بر لزوم اجتناب از القای فرهنگ بیگانه ،
تصریح خاص دارد. دراصل ۱۵۳، قراردادهائی که موجب سلطه فرهنگی
بیگانگان شود، نفی شده است .

این تلقی از سوی مقننان ، توجهی اساسی است که باید به قرارداده،
فقط از بعداقتصادی آن ننگریست ، بلکه عواقب و آثار فرهنگی آن ر،
مورد تعمق قرارداداگر فرهنگ کشور را باید پاس داشت و دراعتلای آن
کوشید، توفیق دراین مساله ، جز با دقت همه جانبه میسر نیست و کسانی
که سوداگرانه به بازار معاملات جهانی می شتابند،این خطر را دور
ندانند که دراین مسلخ ، فرهنگ ه دینی و سنتی به ذبح کشانده شود.

اجرای اصل یاد شده ، جز با تحقیق و تنقیح موضوعات ، ممکن نیست . باید
کارپردازان و مقننان کشور، با [فرهنگ خودی] ، آشنائی لازم را داشته
باشند، تا در مقام تطبیق ،از عهده باز نمانند. اگر [فرهنگ استقلال] ،
تبیین نشود و یا سعی دراین راه انجام نگیرد، با سخت گیریهای بی مورد
و یا تساهل نابج، به گونه ای مداوم مواجه خواهیم بود. :

شرکتهای چند ملیتی

استعمارغربی برپایه [سرمایه داری] استواراست .ازاین رو،
ازاین ویژگی برخورداراست که سیاست رااز کانال های پنهان شرکتهای
بزرگ ،اعمال کند و توده های مردم تحت سلطه ر،از واقعیت ، دور نگه
دارد. آنگاه که بگونه ای مستقیم امکان ورود را نمی یابد – و با صلاح
نمی داند این شرکتهای چند ملیتی ،ابزار سودمندی هستند که سیاستهای
دولتی را بگسترانند.

با توجه به این اصل است که استقلال در جهان امروز، بسیار کم رنگ
می نماید و دولتهائی که خود رااز دام دولتهای سلطه گر، دور می دانند،
در کام اهریمنانه شرکتهای استثماری بین المللی ،اسیرند و راهی برای
گریز، نمی یابند[جرج بال] عضو برجسته کمیسیون سه جانبه – که در
ادامه نوشتار،از نقش و کاربرد آن سخن به میان خواهیم آورد –
می گوید:

[چگونه یک دولت قادر به اجرای یک طرح اقتصادی خواهد بود.اگر بنا
باشد جلسه هیات مدیره ای .۵۰۰۰ مایل آن طرف تر، با تغییر میزان تولید
در زندگی ملتش تاثیراساسی بگذارد] ۱۲ .

تحقیق گران ،در زمینه شرکتهای چند ملیتی ، بررسی های چشمگیری دراین
زمینه دارند. آنان ، پاره ای از وقائع قابل دسترسی را یافته اند و
بازگو کرده اند که چگونه این شرکته، حکمرانان امروزه جهانند. روایت
ذیل ، گوشه ای ازاین واقعه را نشان می دهد:

[کارخانجات کوچک الکتریکی سازنده لوازم خانکی در برزیل ، طبق
قراردادهائی که با کارخانجات بزرگ عضو کارتل تولید کنند و سیم های
می داشتند، نیازهای خود را به طور ماهیانه ازاین کارخانجات بزرگ
تامین می کردند.اما وقتی کارتل مزبور، تصمیم به نابودی این تولید
کنندگان مستقل برزیلی و بسط و تسلط کامل خود بر بازارهای لوازم
الکتریکی خانگی در برزیل ، گرفت ناگهان تحویل سیم های مس به تولید
کنندگان مستقل قطع گردید. نتیجه نتیجه طبیعی آن ،این بود که
کارخانجات مستقل مجبور شدند با تولید خود را به حداقل برسانند یااین که آن
را کاملا متوقف سازند. نتیجه نهائی هر دو روش ه فوق ، سقوط درآمد
کارخانه تولید کننده و بوجود آمدن بحران مالی بود] ۱۳ .

نمونه فوق ، نشاندهنده بخشی از قدرت عظیم این شرکتها در راستای
ساقط کردن اقتصادهای مستقل و یا شبه مستقل بومی است .البته صاحبان
این شرکتها و مروجان فکری نظام مذکور، آن را با عناوین انسانی مزین
می کنند و وسیله ای در راه وحدت بخشیدن به صورت جهانی عالم انسانی ،
می شمرند.اما دراین میان ،این انسان غربی است که صورت خود ر، بر
جهان تحمیل می کند و بافت مصنوعی در جهان تحت سلطه ، پدید می آورد
[ ارلیوپکه چی] یکی از مدیران شرکت[ فیات] و بنیانگذار[ کلوپ رم]
انجمن محققان و کارشناسان علوم اقتصادی اجتماعی ،است که در ۱۹۷۲
تشکیل شد، کلوپی که در خدمت اهداف استراتژیک[ کمیسیون سه جانبه]
است ،او می گوید: شرکت جهانی ، نیرومندترین عامل در بین المللی کردن
جامعه انسانی است ۱۴ .

و همانگونه که اشارت رفت ، دراین[ بین المللی] تنها یک[ ملت]
حکمرانی می کند ولی تئوری پردازان ،از ذکر آن خودداری می کنند تا حصول
و وقوع آن رااز کف ندهند.

در همگامی شرکتهای بین الملی بااهداف سیاسی استعمار غربی ،
نمونه های فراوانی در دست است .اما دراین میان ، حضور شرکت
[یونایتدفروت] (که امروزه نام[ یونایتدبراندس] را یافته است .)
درسقوط[ دولت آلنده] مشهور و معروف است . شایسته است که بدانیم :

[صاحبان اصلی این شرکت ، خانواده[ دالس] وزیرامور خارجه و رئیس
سیای پیشین آمریکا هستند و تقریبا تمامی تولیدات موز آمریکای لاتین
ر، درانحصار خود دارند] ۱۵ .

[ دن مورگان] نویسنده کتاب
[ غولهای غلات] به مناسبت نقد شایسته ای از تفکر مارکسیسم انجام داده
است . وی می نویسد:

[ او مارکس : روی نکته زیر تاکید می کرد: قدرت به کنترل وسائل تولید
وابسته است … ولی در عصر م، در دورانی که اقتصاد کشورهای جهان با
یکدیگر پیوند متقابل یافته اند، بایداین فرضیه مارکس رااندکی
تغییر داد.امروزه قدرت در دست کسانی است که نه تنها وسائل تولید،
بلکه وسائل توزیع و بازارهای جهانی و تکنولوژی وامکانات تبدیل مواد
اولیه را نیز درا ختیار دارند]. ۱۶

وامروزه[ شرکتهای چند ملیتی] از چنین قدرت اهریمنانه ، بهره ورند.
وسائل تولید و توزیع را درانحصار دارند و به رایگان ،از کف
نمی دهند. منع اعطای امتیاز به شرکتهای خارجی که دراصل ۸۱ قانون
اساسی ،انجام یافته است ، با درک این سلطه پنهان است .
مقننان قانون اساسی ، درابتد،اصل پیشنهادی ذیل را به بحث
گذاردند که اعطای امتیاز به شرکتهای خارجی ، ممنوع است مگر با تصویب
دو سوم مجلس شورا.امااحتمال سوءاستفاده ، خبرگان را بر آن داشت که
ازاستثنای مذکور دست بردارند واعطای امتیاز را به گونه ای عام ،
ممنوع دانند ۱۷ .این تلقی ، نشانه ای براین توجه است که بایدازاین
کانال نفوذ سلطه غرب ، غفلت نداشت و آن را در مبادلات و معادلات ، با
اهمیت تلقی کرد.

استقراض خارجی

استعماراز دیرباز، به حضور پولی در مناطق دور و نزدیک ، علاقه مندی
نشان داده است . حتی در شکل استعمار کهن ، دادن وام به کشورها برای
نفوذ سیاسی ، رواج داشت و در دوران پیشین – و عمدتا در عصر قاجار –
کشورمان ،ازاین ابتلاء، بلاهای فراوانی را پذیرا گشته است .

در دوران معاصر نیز،استعمارازاین راه ، سر بر نتافته و به آن
شکل نوین داده است .انباشت سرمایه در جهان غرب ، صدور آن راایجاب
می کند واین صدور، به جذب سرمایه بیشتر، منتهی می شود و دراین دور،
سرمایه ها در غرب ،انباشته تر می شود و جهان سوم در فقر، غوطه ورتر
می گردد. وضع اسفبار وام های کلان خارجی بر جهان سوم ، دست نشاندگان
استعمارگران را نیز به فریاد کشانده است . میزان قروض کشورهای بدهکار
در سال جاری ، به حدود .۹۰۰ ملیارد دلار، تخمین زده می شود. و پیش بینی
می شود که تا پایان سال ۱۹۹۰ به رقم .۱۰۰۰ ملیارد دلار سر زند. و در
این میان ۶۰ درصداز طلب مذکور، به ایالات متحده ، تعلق دارد. ۱۸

تصاعد بی حد و حساب دیون جهان سوم ، وضعیتی خاص را دراین کشورها پدیدآورده است .
بسیاری ازاستقراض ه، برای پرداخت دیون و بهره دیون سابق ،انجام
می یابد واین تسلسل ، هم چنان ادامه می یابد…

[مکزیک] از کشورهای صادر کننده نفت بشمار می رود و با.۸۰ ملیون
جمعیت ،از نیروی کار قابل توجهی بهره منداست ،اینک قریب ۱۰۰ ملیارد
دلار قرض ،اقتصاد آن کشور را تحت فشار قرار داده است . به گونه ای که
باید برای پرداخت بدهی دیوان ، روزانه یک ملیون بشکه نفت را به
همسایه شمالی ( ایالات متحده ) مجانی ، تحویل بدهد. ۱۹

مشکله دیگر در شرائط اعطای وام هاست .از سوئی دولتهای جهان سوم
بواسطه سرسپردگی و نیاز، به اخذ وام از بانکهای خارجی – متعلق به
استعمارگران بین المللی – روی می آورند.اما آنان نیز با شرکتهای
تولیدی و کارخانجات عظیم بین المللی ، همسویند و لذا در شرائط اعطای
وام ،اموری را می گنجانند که به حذف[اقتصاد مستقل] در کشوره، منتهی
شود واقتصاد غرب بااعطای وام تنها بازار مصرف کالاهای خود را
گسترش می دهد. نمونه ای ازاین نمونه ها را در ذیل می توان یافت :

پس از به قدرت رسیدن نظامیان در برزیل (درسال
۱۹۶۴) آمریک،اعلام آمادگی کرد تااعتبارات مورد نیاز برزیل را که
در آن موقع ، مبلغ قابل ملاحظه ای یعنی یک صد ملیون دلار بود، دراختیار
دولت جدید بگذارد. در عوض می بایستی مالیات و عوارض گمرکی بر واردات
از بین برود. دولت (برزیل) این شرط را پذیرفت و به دنبال آن ، صنایع
داخلی در مقابل طوفان جدید رقبای بین المللی قرار گرفت . بدین ترتیب
حکم مرگ بسیاری از شعبات صنایع برزیل امضا گردید ۲۰

بررسی اوضاع اقتصادی رقت بار کشورهای مذکور، دیدگاه مترقی (قانون
اساسی جمهوری اسلامی) را تابناکتر می کند. دراصل ۸۰ ، گرفتن وام خارجی
از طرف دولت ، براجازه مجلس تعلیق یافته است . تا د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.