پاورپوینت کامل اندیشه آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اندیشه آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اندیشه آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اندیشه آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۳

نگاهی به اصول کلی قانون اساس (۳)

آنگاه که درفش کاویانی به زمین افتاد و باد مخالف ، شن و خاک صحرا
ر، به چشم ایرانیان فرو ریخت و عرصه بر آنان تنگ شد و رستم ، سردار
نامی ایرانیان ، نه در خشکی و در حال مقاومت که در آب و در حال فرار،
کشته شد یزد گرد سوم تخت و ودیهیم خود را رها کرد و به آسیاب پناه
برد ناقوس مرگ امپراطوری ساسانی ، توسط فرزندان خداجوی صحر، به صدا
در مد. مردم از جور خسروان و موبدان ، رهائی یافتند و به مقام
انسانی خویش عروج کردند و پیام حجاز ر، سروش خدائی دانستند دانستند
و به دل پذیرا گشتند. ثروت عظیم و دانش اداره کشور و هر آنچه
مقدورشان بود، با خرسندی ، تقدیم رسولان آیین تازه کردند و باامید به
افق های روشن ، زندگی نوینی به دوراز چشم خسروان و موبدان آغاز
کردند.اما دیری نپایید که در مرکزاسلام ، تحولاتی پدیدار گشت . به
گفته مودودی[ تبدیل خلافت به ملوکیت] که این امر سبب شد، چهره کشور
پهناور پهناوراسلامی ، بخصوص قسمتی که سرزمین ساسانیان ضمیمه شده بود
عمیقا دگرگون شود.
حکمرانان ، – مانند زنبورهای عسل که روی گل می نشینند، خاموش
می مانند – وقتی که روی گنج های بادآورده نشستند، خاموش شدند و
شعاره، بخصوص شعاری که در هنگامه ورود به ایران روی آن تکیه
می کردند[اخراج العباد من عباده العبادالی عباده الله] ۱ به بوته
فراموشی سپردند و برای رسیدن به امیال حیوانی ، دقیقا خلاف آن عمل
کردند.این حرکت ضدانسانی سبب گردیدایرانیان ،ادوار طولانی را در
بند حکومت های استبدادی ، ملوک الطویفی و غارتگران بیگانه ، گرفتار
شوند. تااین که تحولی عظیم و شگفت در سایه انقلاب دینی
پروتستانتیسم به پیشوائی لوتر آلمانی و کالون فرانسونی وانقلاب
اجتماعی ، سیاسی به راهبری فکری روسو، ولتر و مونتسکیو در غرب پدیدار
گشت . به پیروی از غرب ، علم مشروطیت به نام دفاع از حقوق اساسی ،
توسط افرادی چون طالبوف ، ملکم خان ، آخوندزاده و کرمانی برافراشته
شد. شعارهای زیبای روشنفکران مشروطه خواه ،در جو خفقان زده و مصیبت
کشیده آن روزگار، علماء بستوه آمده ازاستبداد و به تبع آنان ، مردم
را به مشروطه جذب کرد و به پشتیبانی ازاین حرکت پرداختند. نهضت ،
به پیروزی رسید و قانون اساسی تنظیم گردید. بارقه ای ازامید به
رهائی در دلها پرتوافکند. مردم درانتظار ثبات و بهره برداری از
گرمای آفتاب ، یک باره متوجه شدنداز آب به سیلاب پناه آورده اند که
مضرابی دیگراست ، برای به بند کشیدن آنان زیرا درک کردند که اساسا
وروداندیشه مشروطیت به ایران ،از سرعشق به مردم این سامان و آزادی
آنان نبوده ، بلکه حاکمیت بخشیدن به نظام صنعتی غرب ، فلسفه حرکت را
تشکیل می داده است که این را می شوداز نگرش تحقیرآمیز آنان به انسان
شرقی که در سخنان مونتسکیو – رهبی فکری دموکراسی غرب – متجلی شده
است ، به خوبی فهمید :

[ در آسی، روحیه
بردگی حکمفرماست . روحیه ای که هرگزاز آن جدا نشده است . در تاریخ
تمام ممالک این قاره ، ممکن نیست حتی یک نشانه یافت که دلیل بر وجود
روحی آزاد باشد. در آنجا هیچ گاه شهامتی جز شهامت برای احساس بردگی
یافت نخواهد شد] ۲ .

دگربار،ابرهای تیره یاس ، همه جا را فرا گرفت . آگاهان جامعه ، یا
به درون خزیدند وانزوا گزیدند یا مهر سکوت شکستند و به ناچار بر
چوبه دار بوسه زدند. دیکتاتوری ، خشن تر و مدرن تراز قبل ، دراین
سرزمین مظلوم ، چهره نمود. به سختی و فلاکت روزها بر سر روزها می گذشت
و مردم درانتظار منجی و[ مردی که رنجیر غلامان بشکند] تااین که
چشمان آنان به دیدن مردی از تبارابراهیم که دلی لبریزاز عشق به
انسانها و آزادی آنان داشت ، فروغ یافت واز روزن زندان ،از دور واز
میان گرد و غبار راههای فراموش شده ، مردی را بسان کوه استوار که
آهنگ از هم گستن بند غلامان را داشت مشاهده کردند.

آرزوی اقبال بزرگ تحقق پیدا کرد.

[می رسد مردی که زنجیر غلان بشکند

دیده ام از روزن زندان شما] ۳

شمس تحول دمید قلعه ها و دژهای نظام شاهنشاهی فرو
ریخت دیواستبداد به بند کشیده شد دستان به خون آلوده استعمار
قطع شد جمهوری اسلامی براراده پولادین مردمان این مرز و بوم استوار
گشت در سپیده دم پیروزی ، نمایندگانی آشنا به درد و رنج و برخاسته
از متن توده ه، با قلبهائی آکنده از مهر و عطوفت و عشق به آزادی و
اعتقاد به کرامت و شخصیت انسان ، به تدوین قانون اساسی ، همت گماردند
آزادی ، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، ریشه ای و بنیادی است که از
نگرش اسلام – پایه بینش نظام جمهوری اسلامی – به انسان مایه می گیرد.
انسان دراعتقاداسلام ، آفریده ای آزاد و حاکم بر سرنوشت خویش و
سازنده آن است[ ان لایغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم] ۴ و دارای
کرامت وارزشهای والا و خلیفه خدا در زمین و مستعد تعالی نا محدود و
شایسته تقرب به خداست .

قانون اساسی به آزادی انسان به عنوان یک حق طبیعی که اقتضای کرامت
و خلیفه الهی واستعدادهای درونی اوست می نگرد.این نگرش ، هنگامی
جلوه می کند که هیچ انگاشتن کرامت انسان و آزادیهای او در طول تاریخ
روشن شود.ازاین باب ما گوشه ای از قضیه را به اجمال تحت عنوان
[ اسارت انسان در گستره تاریخ] می نمایانیم و آنگاه از[ آزادی
اندیشه] که زیربنا و شالوده دیگر آزادیهاست ، بحث می کنیم و در
شماره آینده[ عرضه فکر، در محدوده مسائل سیاسی] را مورد بررسی
قرار می دهیم .

اسارت در گستره تاریخ

انسان برای رام کردن طبیعت و بهره برداری از آن و رسیدن به امیال
غیرانسانی ، به کثیف ترین اعمال که همان به بند کشیدن هم نوعان خویش
باشد، دست یازیده است . تاریخ بشر، مشحون از جنایاتی است که ازاین
راه برانسانها رفته است .چه زندگی هائی که به دست اهریمنانه لجام گسیختگان تاریخ ، همچون
خاکستر و غبار به باد فنا رفتند. چه انسانهائی که زنده زنده ، پوست
شدند و براثر شکنجه ، پشتشان جرحه جرحه و شکافته شد. چه جوانهائی که
جوانی شان را در زیر بار حرمان ها واندوهها گم کردند. چه زبانهائی که
توسط اربابان بریده شدند. چه ثروتها و منابع طبیعی که حیات انسان ها
بدان بستگی داشت ، توسط معده های دوزخی و سیری ناپذیر، بلعیده شد.
فقر و بدبختی با تمام زشتیهایش رخ نموده بدینسان ، دهشت زندگی آغاز
شد و کرامت و شخصیت انسانه، بی محابا دستخوش تطاول قرار گرفت .این ،
سهم ناک ترین ضربه ای بود که به فرهنگ و تمدن انسانی وارد آمد.این
درنده خوئی ، آنگاه به اوج خود رسید که نظام اهریمنی برده داری پا
گرفت . برده داران بی فرهنگ اما قلدر، به هیچ قانون انسانی در رابطه با
بردگان مظلوم ، پایبند نبودند. زیرا آنها راانسان نمی دانستند. به
گفته آلبرماله :

[در نظر قانون ، غلام ، یک شخص یاانسان نیست غلام چیزی است]. ۵

یا بگفته یکی از مورخین لاتینی :

آلتی است که می توان حرف بزند، بنابراین هیچگونه حقی ندارد ۶ .

به همین لحاظ بود که استراحت ، کار با شرافت ، بهره وری از مواهب طبیعت ، عشق ،
زندگی ، و حق حیات ، در به اصطلاح متمدترین حکومت ه، برای بردگان معنی
و مفهومی نداشت . سایه شوم این بی قانونی و رفتار ضدانسانی با بردگان
تا بدانجا گسترش پیدا کرده بود که در زمان نرون چنین مرسوم بود که :
[ هر وقت اربابی در خانه خود کشته می شد، می بایست تمام غلامان آن خانه
کشته شوند] ۷اربابان ، شکنجه و آزار و حتی کشتن و سوزاندن بردگان
را در صورت قصور در کار، حق طبیعی خود می دانستند. آلبرماله در تاریخ
رم می گوید:

[ اگر بنده ای درانجام خدمات ،اندک قصوری می ورزید مجازاتهای شدید
گوناگون می دید چوب و شلاق و می خورد زنجیر می شد به آسیابش می بستند
به حفر معادن می گماشتند در زیرزمینهای موسوم به ارگاستون حبس
می کردنداگر گناهش بزرگتر بود، به دارش می زدند]. ۸

برده دار بخاطر منافع
سرشاری که برای اجتماع و خانواده های آن روزگار داشت ،ازارکان اساسی
خانواده واجتماع به شمار می آمد واساسا با زندگی عجین شده بود.

تصور زندگانی بدون برخورداری از کاربردگان ، مشکل می نمود. گوئی
برخی ازانسانهای مظلوم ، برده آفریده شده اند و در آفرینش ، تافته
جدابافته بودند و سرنوشت آنان ،اینگونه رقم خورده بود. تحت تاثیر
این چنین محیطی است که افلاطون ، حق دفاع مشروع برای غلامان ، قائل
نبوده و برای دفاع مدنی ، یعنی مراجعه به محاکم ، نیز آنان را ذیحق
نمی دانست .ارسطو، در کتاب سیاست می نویسد:

[ انواع پست انسانی طبعا غلامند همچنان که برای تمام موجودات پست مقرر شده ،
برای آنان همان بهتر که در زیر فرمان اربابی باشند…از کار بدنی
غلامان و چارپایان ، خدمتی که برای زندگی لازم است ، حاصل می شود]. ۹

از شواهد تاریخی ،این چنین بر می آید که در همان روزگارانی که نظام
برده داری ، زندگی ها را تباه می کرد، حرکتهائی بر ضداین نظام
اهریمنی ، صورت گرفته است که شورانگیزترین و سالم ترین آن ، حرکت
انبیاءالهی بوده است که برده داری را پدیده ای زشت و خلاف اصول انسانی
خوانده اند و بااحترام به شخصیت و کرامت انسانه، به مبارزه علیه
این بیماری مزمن برخاسته اند.ادواری از تاریخ بشر که صحنه این
مبارزات بوده است ،از پرشکوترین مراحل زندگانی انسان به شمار می آید.
پیامبراسلام ازاوان رسالت خویش ، جهاد فکری وسیعی را علیه شالوده و
بنیاداعتقادی نظام برده داری ، سازمان داد و برساختار مادی آن ،
ضربات مرگباری را وارد آورد. سخنان روح انگیز آن حضرت ، در باب مذمت
خرید و فروش انسانها مهربانی و عطوفت با بردگان ، خوراک و پوشاک و
علاوه ، عمل ایشان دراین راست، پایه ها و قلعه های نفوذ ناپذیر
برده داری را فرو ریخت و فوج فوج بردگان به آیین انسانی اسلام
گرویدند، تا آنجا که اربابان و صاحبان برده می گفتند:

[ ان محمدا قدافسد علینا عبیدنا].

سو و جهت حرکت پیامبر[ص] در آزادی انسانه، منحصر به الغاء بردگی
نبود بلکه وظیفه داشت ،[ یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم] ۱۰
هر غل و بندی که شخصیت و کرامت انسان را مورد تعرض و بی احترامی قرار
می دهد،از هم بگسلد وانسان رااز همه چیز برهاند و منقاد خدا
سازد. چه در پرتواین انقیاداست که انسان می تواند، کرامت و شخصیت
خویش را نگهدارد و خود ر، در درون دژی مستحکم و خلل ناپذیر محصور
کند، تا وجودش از تاخت و تاز تطاول گران و نفس سرکش ، محفوظ بماند .

این یک اصل مسلم است ، تا پیشانی به آستان او سوده نشود، رهیدن از
بند بندگی نفس سرکش ، و زراندوزان زورمند، ممکن نخواهد بود. تعلق ،
مهمترین عامل اسارت و زبونی است و رهائی از آن نشان همت بلند. حافظ
این معنی را زیبا سروده است :

[ غلام همت آنم بزیرچرخ کبود

زهر چه رنگ تعلق بگیرد آزاداست] ۱۱

سرگذشت تلخ لتهائی که بخاطر پیروی از هوای نفس و وابستگی به
زیبائی های دنی،اسیر دیواستبداد شدند و یااستعمار به آنها لجام
زده ، شاهداین مدعاست .اسلام ، همت ها را بر می انگیزد که انسانه، در
لجه دنیای فرودین ، دست و پا نزنند و به سوی آسمان صاف و روشن بال
بگشایند و آزادی حقیقی را در آغوش بگیرند.

آزادی اندیشه

خلق زیبائی ه،ایجاد تمدن های سترگ ، دست یابی به اهرمهای عظیم
صنعت ، علوم و دانشهای دقیق ،اعتقاد به پیام رسالتهای آسمانی ، کرنش
در برابر خدای یکت، کشف اسرار طبیعت و تسلط بر آن ، همه و همه در
سایه ساراندیشه انسان سامان یافته است ،اساسا حقیقت انسان ،
اندیشه است . مولوی اهمیت اندیشه انسانی ر،اینگونه بیان می کند:

اندیشه ای ای برادر تو همان

ما بقی خوداستخوان و ریشه ای

گر بوداندیشه ات گل گلشنی

ور بود خاری تو هیمه گلخنی

پس چو می بینی که ازاندیشه ای

هست قائم در جهان هر پیشه ای

خانه ها قصرها و شهرها

کوهها قصرها و شهرها

۵هم زمین و بحر و هم مهر و فلک

تن سلیمان است اندیشه چو مور ۱۲

این که خداوند خلعت[ ولقد کرمنا بنی آدم و حملنا
هم فی البر والبحر] ۱۳ را به انسان مرحمت کرد وانسان را خلیفه خود
در زمین قرار داد[ جعلکم خلائف الارض] ۱۴ به سبب همین اندیشه بود. پس
مقام بلندانسان ، در پرتواندیشه اوست . ناگفته نماند که صرف داشتن
اندیشه ، بدون بهره برداری از آن ارزشی ندارد و صاحب اندیشه را در
جایگاه بلندی قرار نمی دهد.انسان بااندیشه غیر کار، قادر نیست
معضلات زندگی را حل ند و به کمال لازم برسد و خود رااز پنجه های طبیعت
وارهاند. روی این اصل ، خداوند در جای جای قرآن انسانها را به تفکر
واندیشه درباره موضوعهای مفید و سودمند، دعوت می کند. به اندیشیدن
در پیرامون پیامبر[ص] برای کشف این مطلب که پیامبر[ص] جنون ندارد،
بلکه از عقل سلیم برخورداراست ۱۵ و به تفکر درباره آفرینش آسمان و
زمین و بین آن دو و بیان این که برخی ، چون دراین باره
نیندیشیده انداز مسیر خارج و به لقاء پروردگارشان کافر شده اند ۱۶ و
به اندیشیدن در سرگذشت گذشتگانی که آیات خداوند را تکذیب کردند و
دهها نمونه دیگر که دراین مقال نمی گنجداین تفکر، یک تفکر حیاتی و
سرنوشت ساز و رهگشاست به همین لحاظ، در روایت آمده است:[ فکر ساعه
قصیره خیر من عباده طوایله] ۱۸ .

با درک جایگاه تفکر دراسلام ، به این نتیجه می رسیم که اندیشه و
آزادی از یکدیگر جدائی ناپذیرند.از روزی که آدمی به سبب اندیشه
سروری یافت و موجودی اندیشمند شناخته شد، نیاز به آزادی را در خود
احساس کرد.انسان ، آفتاب گردانی را ماننداست که به هر سو باشد، خود
را به سمت آفتاب بر می گرداند.امت چه بساابرهای تیره ای ، مانع
تابش ، آفتاب به زندگی انسان گردند واندیشه اش بپژمرد واز حرکت باز
ایستند و زمین گیر شود.اکنون برخی از عوامل را که چونان ابرهای
تیره ، مانع استفاده اندیشه از آفتاب آزادی می گردند، بر می شماریم و
به اختصار در پیرامون آنه، توضیحاتی ارائه می دهیم :

۱. تبلیغات

جنجالها و هیاهوی تبلیغاتی ،
مجال اندیشه راازانسان سلب می کند و مرکب تیزرواندیشه ر،از
حرکت باز می دارد و سرآمدترین امتیازات انسان را که همان اختیار، ذوق
و سلیقه باشدازاو می گیرد و آدمی را تبدیل به یک مهره بی اختیار
می کند که در یک کارخانه غول پیکر به صورت اتوماتیک به کار مشغول است
در نظامی که شالوده اش ، بر تبلیغات بنیاد گذاشته شده است دیگران به
جای انسان فکر وانتخاب می کنند گر چه با شلاق و زندان ، مانع فکر و
انتخاب نمی شوند.اما سیستم تبلیغاتی به گونه ای شکل گرفته که فکر،
ممکن نیست بویژه از روزی که علم جامعه شناسی و روانشناسی ، در خدمت
دستگاههای تبلیغاتی در آمد روحیه مردم شناخته شد و نبض جوامع ، در
اختیار آمد. قدرت تفوق برافکار فزونتر گشت . در چنین نظامهائی ،
اندیشیدن ،از مشکل ترین کارهاست . شگفت انگیزتراین که انسان درک
نمی کند، نمی تواند بیندیشد و نمی تواند بااستقلال انتخاب کند.
می پندارد،این اوست که می اندیشد وانتخاب می کند و کاملا آزاداست
اداره تحقیق دانشگاه کلمبی، زیر نظر دکتر[ لازار فیلبد] تحقیقات
دامنه داری راجع به تبلیغات سیاسی کرده و نتیجه آن را در زیر، چنین
گزارش داده است .

[ما به ۶۰۰ نفراز طرفداران مستر[ روزولت] و[ ویندل ویلکی] ، هفت
مرتبه مصاحبه کردیم .این عده ، هر یک سه بار تصمیم خود را درانداختن
آراء، در صندوق انتخابات ریاست جمهوری آمریک، عوض کردند.این
تعویض آراء فقط به واسطه تبلیغات شدیدی بود که خواه ناخواه آنان را
تحت تاثیر خویش قرار می داد و آنان نمی دانستند، آراء خود را به حزب
دموکرات بدهند، یا جمهوری خواه]! ۱۹ .

دراین جوامع که صاحبان تولید و سیاستمداران اجیر، گرداننده
چرخهای ماشین تبلیغی هستند، آزادی اندیشه وانتخاب ،از نظرگاه قانون
آزاداست هیچ مقامی ، نمی تواند مانع آزادیها شود.اما مردم را به
گونه ای تربیت داده اند که تلاش فکری نمی کنند. به همان سهولتی که مواد
غذائی رااز کارخانه تحویل می گیرند، طبیعی می انگارند که دیگران از
جانب آنان در مسائل گوناگون – سیاسی ،اجتماعی واقتصادی – فکر کنند.
ازاین مقوله است :انتخابات ریاست جمهوری ، پوشش لباس ،انتخاب
اتومبیل ، آداب معاشرت ، چگونگی تزیین منزل و حتی انتخاب مسلک و
عقیده . در جوامعی که این گونه روزگار می گذرد، قلمرو دلها و
اندیشه ه، دراختیار کسانی است که امکانات دارند و تریبونهای آزاد
دراختیارشان به هر نحوی که بخواهند،اندیشه ها را می سازند والقاء
فکر می کنند و برای اندیشه وران صالح مبغوض قدرتمندان حاکم ، یا
اندیشه ورانی که اندیشه آنان ،انسانها راازاین زنجیره به هم
پیوسته بردگی فکری رهائی می بخشد و دست عوام فریبانه عده ای سالوس را
که با شعبده بازیهای عوام پسند، به تخدیراندیشه ها می پردازند، رو
می کنند نه امکاناتی دارند و نه موقعیتی پیش می آید که به روشنگری
بپردازند،اندیشه مرده است . باید در سوک آن گریست و زنده کردن آن به
دم مسیحائی نیاز دارد.

۲. شخصیت گرائی

عشق به فرزانگان وانسانهای برجسته که در زندگی درخشیده اند و به
موفقیتهای بلندی دست یافته اند و به قله های عظیمی از معارف و دیگر
خصلتهای زیبای بشری دست یازیده اند، در همیشه تاریخ نموداراست .
الگو و مدل رفتار بوده اند واز تجربیات ، فکر واندیشه آنان ، برای
رونق به زندگانی و پی ریزی تمدنها بهره برداری شده است . هیچ فرد و
جامعه ای را نمی توان دید که بدون ارتباط با گذشتگان و بهره وری از
دانش و قهرمانیهای آنان ، در صحنه های گوناگون زندگی به موفقیت رسیده
باشد. در گرما گرم نبرد و در نگهبانی از دژها و قلعه ها و
حماسه آفرینی و شجاعت گذشتگان ، برای تحریک وایستائی و دمیدن روح
ایثار، به مردم یادآوری می شود، چه بسااین یادآوری ، ملتی رااز سقوط
حتمی نجات می بخشد.این چنین عشقی به فرزانگان وانسانهای وال،
ارزشمند و مقدس است و شایسته ستایش ، چه به گفته هنری لانگ فلو، در
[زبور زندگی] :

[ زندگی مردان بزرگ ، به ما یادآور می شود که ما نیز
می توانیم به زندگی خویش ،اعتلا ببخشیم و پس از رحیل ، پشت سر خود،اثر
پایمان را بر شنهای زمانی برجای نهیم] ۲۰ .

امااگراین عشق ، فکر رااز تلاش و تکاپو و راهبری به سوی افقهای
روشن باز دارد و در یک چهارچوب خشک و بی روحی به نام پیروی از بزرگان
به بند بکشد، تا آنجا که در ریزترین مسائل زندگی تصمیم مشکل باشد و
از فکر در عرصه زندگی بهره برداری نشود، مانع بزرگی برای فکر و رشد
آن خواهد بود. راز عدم
پیروی بسیاری ازانسانه،از پیامبران بزرگ الهی زمان خویش ، در همین
جا نهفته است . علت عقب ماندگی بسیاری از جامعه ها ر، باید در
عشقهای کور و بازدارنده و تعصب آمیزافراد آن جامعه ها به گذشتگان و
بزرگانی جستجو کرد که براندیشه های آنان حکومت می کنند به همین لحاظ
قرآن کریم ،انسانها را دعوت به استقلال دراندیشه می کند و پیرویهای
کورکورانه و تعصب آمیز ر، موجب شقاوت ابدی می داند. لذااز زبان
مردمانی که بدین علت گمراه می شوند، نقل می کند که در روز قیامت
می گویند :[ربناانااطعنا سادتنا و کبرائنا فاضلوناالسبیلا] ۲۱
پروردگار ما بزرگان واکابر خویش را پیروی واطاعت کردیم و در
نتیجه ، ما را گمراه ساختند. فرانسیس بیکن (۱۶۰۵ میلادی ) که در روشن
کردن روش تحقیقی علمی از متفکران بنام است ، می نویسد:

[ در سال ۱۳۴۲ میلادی ، در یکی از حوزه های علمی ، بین
شاگردان حاضر در آن حوزه ، جدالی درباره دندانهائی اسب در گرفت . در
این جدال که سیزده روز طول کشید، شاگردان بارها به گفته ها و
نوشته های پیشینیان خود مراجعه کردند، ولی مشکل آنها لاینحل باقی ماند
و در هیچ یک از گفته ها و آثار گذشتگان ، نتوانستند به تعداد
دندانهای اسب پی ببرند بالاخره در روز چهاردهم ، یکی از شاگردان جوان و
تازه کار پیشنهاد کرد که برای حل مشکل ، دندانهای یک اسب را
بشمارند.این پیشنهاد چنان دیگران را برانگیخت که بر سروروی او
ریختند و پس از تنبیه ،او رااز حوزه خود بیرون انداختند و مدعی
شدند که شیطان در جسم او حلول کرده است . بالاخره ، چون نتوانستند برای
این مساله جوابی پیدا کنند، فتوی دادند که چون از پیشینیان قولی
یا نوشته ای ندارند،این مشکل لاینحل باقی می ماند] ۲۲ .

یکی از عوامل عقب ماندگی مسلمانان ، بعداز آن درخشندگی حیرت انگیز و
فتح قله های برافراشته دانش بشری ، مسحوری آنان دراندیشه و دانش
بزرگانی است که روزگاری پرچمداران دانش بشری بوده اند در پرتو دانش
خورشید وش آنان ، مبهوت شدند. فکر واندیشه خود را به کار نینداختند.
راههای پیموده شده را کامل پنداشتند و راههای ناپیموده را بخاطر
نبود مشعل بزرگان فرا راهشان ،از ترس لغزش طی نکردند. بدین سبب ،
امروز شاهد بن بست عمیق ، در بسیاری از مسائل کلامی ، فقهی ، سیاسی و
اجتماعی هستیم .این قصه سر دراز دارد مجالی فراختر می خواهد که تا به
عمق مساله رسیدگی شود دراینجا به یک نمونه اکتفا می کنیم . شخصیت و
برجستگی علمی و فقهی شیخ طوسی[ ره] سبب گردید که بسیاری از علماء
بعدازایشان ، در کرانه اقیانوس دانش آن بزرگ مرداسلام به تماشا
بایستند و به غور و بررسی نپردازند.این واقعه دردناک رااز زبان
فقیه بزرگ شهید ثانی[ ره] بیان می کنیم تا شاهدی باشد محکم و دقیق بر
مدعای ما:

صاحب حدائق (محقق بحرانی ) می نویسد:

[ قال شیخناالشهید فی الدرایه :ان کثیرا من الفقهاء نشا
و بعدالشیخ یتبعونه فی الفتوی تقلیدا لکثره اعتقادهم فیه و حسن
ظنهم . فلما جاءالمتاخرون و جدوااحکاما مشهوره قد عمل بهاالشیخ
و متابعوه فحسبوها شهره بین العلم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.