پاورپوینت کامل سرمقاله; جنبش احیاء ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرمقاله; جنبش احیاء ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمقاله; جنبش احیاء ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمقاله; جنبش احیاء ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳

معمار حرم ، باز به تعمیر جهان خیر

اقبال لاهوری

اسلام در[ غربت] بود، بر زبان بی دینان ، در میان دینداران ! [ بدا
غریبا و سیعود غریبا ]و دلسوزانی ، بدرخشیدند و بوذر وار، زیستند و
غم تنهائی را بر جان ، خریدند و[ جنبش احیاء] را آفریدند یحمل هذا
الدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تاویل المبطلین و تحریف الغالین و
انتحال الجاهلین … ۲بزرگانی چونان شهید مطهری ، آرزومندانه از آن
سخن گفتند و آن را نیاز فوری جامعه اسلامی ، تلقی کردند و نگاشتند:

[مااکنون ، بیش از هر چیزی ، نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و
اسلامی ، به یک احیاء تفکر دینی ، به یک نهضت روشنگراسلامی] ۳ . .

در پرتو تلاش محییان ، نهضت انجام یافت و در
مجموعه جهان اسلام ، جلوه گری می کند واینک کینه توزان دیرین دیانت ،
خطر آن را دریافته اند وبه وسوسه گری مشغولند. سفیر واتیکان در
آنکار، بر گستره این خطر،اشارتی دارد! و لزوم دفع آنرا گوشزد
می کند:

ترویج بنیادگرائی اسلامی در ترکیه ، ممکن است تمام کوششها را برای
پیوستن ترکیه به اروپ، بر هم بزند. بنیادگرائی مذهبی ، ساخته دست
افرادی است که سیاست را با مذهب اشتباه گرفته اند!… بنیادگرائی
مذهبی ، تنها منحصر به اسلام نیست ، بلکه جهان مسیحیت نیز دچار چنین
مشکلی است … مذهب شیعه ، همیشه مورداستفاده مقاصد سیاسی قرار
گرفته است .از جمله در جنگهای صلیبی صلیبی و یا در جهاد مسلمانان
…. مرد مذهبی . باید در مقابل بکارگیری مذهب ، برای مقاصد سیاسی
مقاومت کند. ۴ !

این گونه توصیه ها و حرکته،از وسعت جنبش با خبرمان می کند. و بر
م، که در کانون این خیزش جای داریم ، بررسی و تحلیل آن ، تکلیف لازم
می نماید. واین نوشتار، بااحساس چنین مسئولیتی ، نگاشته می شود.

ضرورت تحقیق

جنبش[ احیاء] و[ اصلاح] ر، بایستی بسان یک پدیده تاریخی ، تلقی کرد و به
بررسی سپرد. ضرورت این تامل انکار ناکردنی است و تجزیه این
[حادثه] از[ سابقه] آن ، تنگ نظریهائی را بوجود می آورند که گاه با
رنگ قومیت ، مزین گشته اند و گاه عناوین آکادمیک ر، بهمراه دارند.

متاسفانه ضعف تحقیق و تالیف ، دراین زمینه نمایان است ، و آثار
منتشره غالبا به بررسی زندگی موثران جنبش ، بسنده کرده اند و در
حقیقت ، بیوگرافی رجال واحزاب سیاسی را – که دراین نهضت کوشیده اند
– بیان داشته اند و در حداستعداد و توان ،از آن سخن گفته اند.این
تلاشها مشکورند،امااز آن نمی توان[ بررسی تاریخی جنبش اصلاح] ر،
انتظار داشت .این گونه تحقیقات ،اگر بدرستی انجام گرفته باشند، بخشی
از مواد خام این تحقیق ر، فراهم می آورند – نه حتی مجموعه آن را
– آگاهان مسائل تاریخی ، نیک می دانند که[ تحقیق تاریخی] جز با بررسی
[زمینه ها] و[ تحولات] و[ پیامدها]، ناتمام است و شرح داستانواره ای
شخصیتهای تاریخی در درون جنبشه، بخشی از مشکل را حل می کنداما
حلقات مفقوده ای ر، بر جای می نهد و دراین واسطه های نامرئی ، بسیاری
از حقایق مدفون می گردند و راه تاویل خط، مفتوح می ماند.

درسال ۱۹۸۶، تحقیق جدیدی از[ مدرسه تاریخ] دانشگاه تل آویو
فلسطین اشغالی – با عنوان[ تاریخ کنگره های اسلامی] منتشر گردید.
تامل دراین اثر و بررسی مقایسه ای کیفیت تحقیق در آن ، ضعف و فتور
تحقیقات تاریخی این سامان ر، تبیین می کند.

نویسنده اثر (مارتین کرامر) با تسلط بر ۳ زبان جهانی ( انگلیسی ،
فرانسوی و آلمانی ) و بهره مندی از ۳ زبان حوزه کشورهای اسلامی ( عربی ،
فارسی و ترکی )، به انبوهی از مدارک ، دست یافته است .این آثار، در
محدوده کتب منتشره و یااسناد خطی ، محصور نمی ماند بلکه به منابع
محرمانه و آرشیوهای دولتی نیز مراجعه داشته واز آن ، سود برده است .

دراین تحقیق ،از زمینه های و مراحل تکوین و توسعه[ کنگره های
اسلامی] در سالهای بین دو جنگ ، سخن می گوید و نویسنده در دیباچه
کتاب ، هدف گیری اثر ر، بیان می کند:

[بررسی اولین تلاشهای مسلمانان ، درابتدای قرن حاضر (قرن ۲۰ م )، برای
مبارزه با سلطه غرب واحیای عظمت اسلام ،از طریق اتحاد مسلمین].

نگارنده این سطور، به متن کتاب دسترسی نداشت
اما براساس معرفی
آن در یکی از نشریات کشور، (نشر دانش ، سال ششم ، شماره پنجم ) به این
اندیشه بر آمد که در سطوری چند، تفاوت سبک و شیوه تحقیق را بیان
کند و محققان ر، براین ضرورت تذکر دهد که در مساله اساسی چون
[بررسی جنبش احیاء]، همت گمارند و به تحقیقاتی ژرف ، بیندیشند.ا
در زمان حاضر، موسسات تحقیقی جهان ه سلطه واردوهای وابسته ، به
نقد و بررسی[ جنبش احیاءگری دین اسلام] برآمده اندو آن رااز زوایای
گوناگون ، به بحث و نقد سپرده اند،اما در میان جوامع اسلامی ، به این
حیات پرگهر، چندان اعتباری داده نمی شود و جز آثاری محدود،از آن
اثری نمی توان یافت .

دراین بررسی مقایسه ای ، به ویژگیهائی می توان اشارت داشت :

۱. شیوه مساله یابی :

در نوشته مورد سخن ، موضوع خاص ، مورد تحقیق قرار داده شده و سیر و
روند آن ، مورد بررسی قرار گرفته است . دراین نظرگاه ، وی به بررسی
حرکتی می پردازد که ازاواخر قرن نوزدهم ، شکل یافت .اساس این تفکر،
بر آن بود که با برگزاری کنگره هائی ،امکان ملاقات نمایندگان و رهبران
فکری جوامع اسلامی ، فراهم آید واساسی ترین مسائل جوامع اسلامی ، تنقیح
و تحلیل گردد. نویسنده به زمینه های این تفکر، می پردازد و سپس
تطورات آن ر، بازگو می کند و آنگاه نقاط قوت و ضعف کنگره های انجام
یافته ر، مطرح می نماید. همانگونه که می نگرید، نویسنده به بررسی
موضوعی خاص در[ جنبش حیات اسلامی] ، توجه دارد و سیر و روند آن را
تعقیب می کند.اما متاسفانه آنچه مسلمین ، در آثار تاریخی که پیرامون
احیاء دینی نگاشته اند، عمدتا برارائه اطلاعات عمومی ،اکتفا
کرده اند و به جزئی کردن مسائل و تحقیق پیرامون موضوعی مشخص ،
نپرداخته اند. و چون دراقیانوس وسیع ، شناور شده اند،از سیاحت
مانده اند!

۲.اجتناب از تراجم نگاری

تاریخ نویسی نهضته، بااین مخاطره همراه است که برجستگی اشخاص ،
دیدگان را برباید وانسان را به شرح حال نویسی ، بکشاند.این نوع
تاریخ نگاری ، گر چه با حاذبه هائی همراه است و چون با[ اسطوره] و
[ افسانه] ، مقرون است ،افسونگری می کند و خواننده از حال ، نمی رود و با
نویسنده رفیق ره می شود،امااز بررسی دقیق و تحلیلی جنبشه، باز
می دارد. دراین زمینه نیز، بایداین تاسف را پنهان نداشت که غالب
آثاری که پیرامون[ نهضت اصلاح دینی] نشر یافته است ، به شرح حال
پرداخته اند و تراجم نگاری را پیشه ساخته اند. به عنوان نمونه ، می توان
به کتاب گرانقدر[ سیری دراندیشه سیاسی عرب] از آثار مرحوم عنایت ،
نظرافکند. در بخش سوم که با عنوان[ تجدد فکر دینی] قلم زده اند، با
این عناوین مواجهیم

۱. سیدجمال الدین اسدآبادی (حقیقت مذهب نیچری ، عروه الوثقی ، پاسخ به
رنان ، میراث سیدجمال الدین .)

۲. شیخ محمد عبده (جنبش عرابی ، عبده و عرابی ، گرایش عبده به اصلاح
اجتماعی ، عبده و غرب ،اندیشه های اجتماعی عبده .)

۳. محمد رشید رضا.

۴. عبدالرحمن کواکبی (طبایع الاستبداد،ام القری ، کنگره های اسلامی ).

۵. علی عبدالرزاق و ….

۶. همانگونه که مشاهده می کنید،این فصل اساسی از کتاب مذکور، چیزی
جز بررسی تحلیلی زندگی بانیان نهضت اصلاح ر، تبیین نمی کند – و
البته این تلاش را نباید کم بها داد اما بررسی جنبش[ تجدد فکر
دینی] را دراین قالب محدود، نمی توان خلاصه دید واین شیوه تحقیق ،
با شرح حال نگاری نزدیکتر می نماید تا بررسی جنبشهای فکری – سیاسی .

۳. هماهنگی واحدها در تهیه وارائه اثر:

براساس معرفی مقاله مورداستفاده ،این نوشته صورت بسط یافته
دکترای نویسنده کتاب (مارتین کرامر) می باشد. وی این رساله را در
[موسسه دایان] که از توابع[ مدرسه تاریخ] دانشگاه تل آویو –
فلسطین اشغالی – می باشد، به پایان برده است . موسسه مذکور در
اسرائیل ، مسوول پژوهش و مطالعه در تاریخ خاورمیانه وافریقاست !از
سوی دیگر،از کمک مالی و تحقیقاتی موسساتی چون[ سازمان اطلاع رسانی
ایالات متحده] ،[ دانشگاه پرینستون] ،[ بنیاد بن گوریون] ،[ دانشگاه
کلمبیا] و … سود جسته واثر را تحت نظارت[ برنارد لوئیس] شرق شناس
آمریکائی ، به انجام رسانده است .

در یک نظاره اجمالی ، می توان دریافت که چگونه جهان سلطه گر، به این
گونه تحقیقات بها می دهد و به بررسیهائی که دراین زمینه انجام
می یابند، بذل توجه می کند.

دو نظام جهانی ( امپریالیسم و صهیونیسم ) پیوستگیهای بسیار دارند و در نتیجه
مسائلی مشابه ، در صدراین مسائل ، نحوه برخورد با[ جهان اسلام] جای
دارد. واین نوع همکاریها را بایستی دراین راستا دانست .

متاسفانه تحقیقات منتشره در کشورهای اسلامی ،ازاین نوع تبادل
امکانات ، بی بهره اند و تاسف آورتر آن که ازامکانات موجود در کشور
نیز،امکان استفاده را نمی یابند. درهای بسته خزائن اسناد و کتب ! و
چهره های عبوس پاره ای از خزانه داران این امکان موجب می گردند که
محققان ، عطای دسترسی را به لقایش ، ببخشند و طمع رااز دل ، برو نبرند
و مراجعه به آثار واسناد معمولی قناعت کنند! در حالی که نظام سلطه
در راه بسطاقتدار، به این تبادل توجه می کند. در جهان تحت سلطه و
یا معارض با سلطه ، بندهای مقررات براسناد، سنگینی افکنده اند و راه
پژوهش را بسته اند و دراین زمینه ، درد دل پژوهش گران تاریخ ، شنیدنی
است ! و فرصتی خاص می طلبد. در پرتواین مقدمات ، می توان به این نتیجه
دست یافت که[ ضرورت تحقیق] و[ لزوم بازنگری به شیوه های آن] در
زمینه[ جنبش احیاء دینی] در جهان اسلام ،انکار ناکردنی است . و
محققان ، با نقد و تحلیل این صفحات تاریخ ، در دستیابی این جنبش به
راههای نوین و بهره وری از تجربیات پیشین ، یاری خواهند رساند واین ،
امدادی است که مبارزان این نهضت ،از آنان انتظار دارند.

این نوشتار گر چه این سمت را نمی پوید،اما خود رااز آن بدور
نمی داند.ازاین رو به پاره ای از فصول بحث ،اشاراتی می افکند.

زمینه های احیاء

پژوهندگان این بحث ، در تعیین عوامل و زمینه های
جنبش ، به تحلیل ها و آراء گوناگون ، روی آورده اند.از آن جمله ، می توان
به مقاله[ اصلاح] در[ دائره العارف اسلام] ( اثر.ن .برک )،اشاره داشت
که در ضمن عوامل تعیین کننده آن ،از فشار[ جنبش وهابیگری] یاد کرده
است :

[به هرحال ، بیداری وجدان عربی اسلامی ، مسبوق به مرحله ای باردار بود
که بوسیله ترکیبی از عوامل درونی و بیرونی ، تشویق شده بود. تعیین
کننده ترین عوامل ، عبارت بودنداز: ( الف )، فشار وهابیگری که
بازگردانیدن تقوا واخلاق اسلامی به خلوص نخستین آنها ( ابتداء در
عربستان ) کمک کرده و نوعی آرمان گرائی سازمان اجتماعی اسلامی اولیه
ر، آن[ السلف الصالح] (به همین علت این تمایل ، سلفیه نامیده شد)
به دست آورد… وهابیان ، بااین کوششها و تقلاهایشان برای نوسازی
ارزشهای اولیه اسلام و بخصوص با جهاد، به امید برانگیختن مسلمانان ،
به تحرک سیاسی همسطح با عظمت گذشته ، نقش مهمی در تکامل اسلام بازی
کردند] ۵ ….

نویسنده مقاله درادامه ،از عوامل دیگر نیز یاد می کند.امااین
پربها دادن به واهابیان ، خطای فراوانی از برای غربیان آفریده و آنان
را در مبدا سیر و تکوین جنبش احیاااسلامی ، به خطا کشانده است . ما
در فصل آینده ، (شیوه های احیاء) به گوشه هائی ازاین خلط،اشاراتی
خواهیم داشت . جنبش وهابیت ، در مناطق شیعی نشین ، تاثیری نگذارده است
– و یا چندان محدود که در سلسله عوامل ، آن را نمی توان گنجانید – و
در مراکزاهل سنت ، در جنبش احیاء دینی که به معارضه با سلطه غرب بر
آمده اند،اثر چشمگیری بر جای ننهاده است واین جنبش ، بیشتر در دامن
کنداندیشان و سنت گرایان آن سامان ، پرورش یافت و بر مذاق آنان ، خوش
آمد. بااین توجه ، بها دادن به تاثیر وهابیان جزالقاتلقی
نارو، در بدنام کردن این جنبشها نیست .ازاین رو در تعیین اساس این
گرایش جنبش احیاء راه دیگری را باید پیمود، و آنچه دراین میان ،
پایه زیرین واصیل آن تلقی می شود، نحوه مقابله
دو فرهنگ[ غربی] و[ اسلامی] است . همگان می دانند که تقابل فرهنگه،
حوادث جدیدی را می آفرینند و در شیوه برداشت ،اثرات ژرفی را بر جای
می نهند. تقابل دو فرهنگ[ مسیحی] و[ اسلامی] در جنگهای صلیبی ، غرب را
به باور جدید کشاند و نهضت پروتستان و … را پدید آورد. غربیان ،
دریافتند که باید دراسا س تلقیبه جهان ، نظر کنند و آن ر، به نقد و
تحلیل بسپرند.این باور، درانداختن طرحی نو، در نظام اداری ،
اجتماعی و … موثرافتاد و حتی در مناطقی که به مذهب کهن
(کاتولیک ) پایبند بودند، آثار دگرگونی در جهان نگری ، نمایان شد.

آغاز[ جنبش احیاءاسلامی] را نیز، دراین محدوده باید به حساب
آورد. عزلت چنان اسلام و پرداختن به مسائل درونی ، غفلت از تحولات غرب
را به دنبال داشت دراین سوی ، بسیار کسان بودند که حتی نام و نشان
از عالمان آن دیار ر، در یاد نداشتند وتبعاازافکار و آراء آنان ،
بی خبر ماندند.اگر در گوشه هائی از جهان اسلام ، برخوردهائی با[ غرب]
صورت می گرفت ، عمدتا در مقابله های نظامی و یا مقاوله های سیاسی ،
محدود بوداما جوامع اسلامی از رخدادهای مادی و فکری مغرب زمین ،
ناآگاه بودند. با گسترش ارتباطات و بسط نفوذاستعمار غربی ، دیو مزین
غرب ، رویت شد و متاسفانه آنگاه به منظر در آمد که در[ خانه] جای
یافته بود! دراین زمان ، برخوردهای سه گانه ذیل ،انجام یافت :

۱. تسلیم و سرسپردگی :

در جامعه اسلامی ، بسیاری به این اندیشه ، روی آوردند که جز روی آوری به غربیان ،
راهی نمانده است . در کشور م، تقی زاده و تئوری مشهور وی ، در لزوم
فرنگی شدن از سر تا ناخن پای ، شهرت نام دارد. در[ هند]،
[سیداحمدخان] این اندیشه را تبلیغ می کرد و راه پیشرفت را در
[آموزش] ، خلاصه می دید و مهد فراگیری آن ر،انگلستان می شمرد و
بی شرمانه اظهار می داشت :

[ …اگر خداونداطاعت و دست نشاندگی ما را در قبال نژاد دیگری ( انگلیسها) مقدر کرده باشد،
نژادی که آزادی دینی رااز ما دریغ نمی دارد و بر ما عادلانه حکم
می راند و صلح و صفا را برقرار می دارد مال و جان ما را حفظ می کند
چنانکه انگلیسیان در هند، بر همین نهج رفتار می کنند، برماست که
خیرخواه آنان باشیم و دست دوستی آنان را بفشاریم] ۶ .

و دراین مسیر، حتی اندیشه ورانی چون[ طه حسین] ، که با فرهنگ عربی
اسلامی ، آشنائی ها دارند، فرو می غلتند. وی در کتاب[ مستقبل الثقافه
فی مصر]،این سوال را طرح می کند که آیا مصر به شرق تعلق دارد یا
به غرب ؟ و در نهایت با براهین تاریخی ، به اثبات می رساند که مصر به
اردوگاه[ غرب سیاسی] نزدیکتراست و … ۷

دراشکال سیاسی این تسلیم ،انواع حکومت[ رضاخانی] و[ مصطفی کمال
آتاتورک] را باید مشاهده کرد که این سرسپردگی را در قالب حکومتی در
آوردند و به یاری تئوری پردازان ، مشروعیت قانونی بخشیدند.

۲. مبارزه با سلطه سیاسی – جدای از مقابله فرهنگی :

گروهی ننگ تسلیم را روا نداشتند،
اما به پاره ای از مبارزه های جنبی بااین سلطه ، خشنود بودند. به
عنوان نمونه ، می توان از[ نهضت ترکان] در[ اصلاح] ، یاد کرد. دراین
زمینه ، نقل ذیل از مقاله[ دین] و[ دنیا]اثر مرحوم عنایت –
خواندنی است :

[ از یک قرن و نیم پیش که غلبه سیاسی و نظامی غرب و هجوم تمدن آن
بر همه وجوه زندگی مسلمانان آشار شد متفکران مسلمان ، دراندیشه
افتادند که پاسخ پرسش بالا رااز طریق معکوس ، بجویند. بدین معنی که
به جای کشف علل ناتوانی و دشمنی کامی اسلام ، علل نیرومندی و برتری
غرب را بشناسند. ولی دراین جهت نیز، بیشترشان راه غلط را پیمودند
زیر معلول را به جای علت گرفتند.
در آغاز، برخی ازایشان ، چون نمایان ترین نشانه پیش
افتادگی و بالادستی غربیان را در قدرت و صولت نظامی ایشان می دیدند،
اصلاح قشون و دستیابی بر تازه ترین سلاحها وافزایش سپاهیان ر، چاره
مشکل خویش پنداشتندلااین راهی بود که ترکان عثمانی سپردند. شاید به
این سبب که برخوردشان بااروپائیان ، بیشتر در میدان جنگ روی
می داد] ۸ …
حاصل این تجربه ،
چندان امیدبخش نمی نمود و با جنگ جهانی اول ، بطلان آن آشکار شد. با
پوسیدگی درونی و ضعف در برخوردهای فرهنگی ، تقویت بنیه نظامی ، رفع
مشکل نمی کند. واین ، چیزی بود که[ ترکان جوان] به آن توجه نداشتند و
با شکست این سیاست ، کشور را به سمت[ علمانیت] (جدائی دین از سیاست )
کشاندند.

نمونه دیگرازاین نوع برخوردها ر، در میان پاره ای از روشنفکران اسلامی و
… می توان یافت که با سلاح اندیشه غرب ، به پیکار با آن برآمدند.
این نوع برخورده، چون از پایگاه مشابه ، صورت می گرفت اولا در میان
جامعه اسلامی ، برد مناسب را نداشت و ثانیا غرب ، پادزهرهای مناسب را
برای مقابله با آن ، دراختیار داشت . در کتاب[ سیری دراندیشه سیاسی
عرب] ،ازاین نوع حرکته، چنین یاد شده است :

دراواخر قرن سیزدهم ، گروه بالنسبه قابل ملاحظه ای از روشنفکران
مصری می توانستند، مخالفت با غرب را در ضمن نکته هائی که از گزارش
اندیشه های[ روسو]،[ ولتر] و[ میل] فرا گرفته بودند، بیان کنند. و
این نیز، خود دوگانگی دیگری در نظام فکری ایشان ،ایجاد می کرد. چون
همیشه می خواستند با[ غرب] با سلاح خود غرب دربیفتند و شایداز همین
رو، گفته های آنان گاه برای باسوادانی که به ارزشهای دیرین جامعه
اسلامی مصر، وفادار مانده بودند، نامفهوم می نمود . ۹ …

بازگشت به خویشتن اسلامی :

دراین تلقی ، مبارزه فرهنگی ، ثقل مقابله
سیاسی با سلطه غرب ، قرار می گرفت . معتقدان به تفکر یاد شده ، براین
باور بودند که دستیابی به بهره های تمدن جدید و دوری از مفاسد آن ، جز
به مدداسلام ، میسر نیست و رهائی از سلطه صاحبان این تمدن ، در
پرتواتصال به این فرهنگ ممتد، قابل وصول است واز آنج، که زبان
صاحبان این اندیشه ، برای[ اقالیم قبله] آشنا بود،این تفکر بسط
یافت و به گفته مرحوم دکتر شریعتی :

[ این همه قدرت و نفوذ چرا؟ چه عاملی موجب شد که فریاداین یک تن ،
سیدجمال تنها تااعماق دلها و تااقصای سرزمینه، راه کشد؟ جزاین
بود که ملتهای مسلمان این ندا را ندای دعوت یک آشنااحساس کردند؟
احساس کردند که این صد،ازاعماق روفرهنگ و تاریخ پرازافتخار و
حیات و حماسه خودشان برآمده است ؟این صدای غریبه نیست . ترجمه آخرین
موج فکری خارجی نیست .این صد، یکی ازانعکاسات همان فریادی است که
در حر، در مکه ، در مدینه ، دراحد، در قادسیه ، بیت المقدس ، در تنگه
الطارق ، در جنگهای صلیبی می پیچید… از این رو، هر کس آن را از عمق
جان می شنود. این است زبان روشنفکری که با فرهنگ و تاریخ و زبان ملت
خود، آشناست] ۱۰ .

بااین مقدمات ، روشن می شود که اساس[ جنبش احیاء]، را در تقابل دو
فرهنگ ( غربی واسلامی ) بایستی جستجو کرد. و عوامل دیگر (چون رشد
مطبوعات وانتشارات ، آزادیهای محدود در دوره عثمانی و مشروطیت
و…) را در کنار آن ، نبایستی قرار داد، بلکه از زمینه های پیشبرد آن
عامل ، بشمار می روند.اما تذکراین نکته ، ضروری است که دراین تقابل
فرهنگه،[ جنبش احیاءاسلامی] با تلقی واحدی ، به مقابل برنخاسته
است .این گرایشها را در فصل آینده به بحث و بررسی می سپریم .

شیوههای احیاء

دو گرایش عمده در شعار[ رجعت به اسلام راستین] وجود دارد، تشابه
پاره ای از شعاره، براندیشمندان و یا سیاست پیشگان غربی ، تحقیق را
دشوار ساخته و آنان را در پاره ای ازاشتباهات اصولی ،افکنده است .
این دو شیوه عبارتنداز:

الف : بازگشت به اسلام سنتی – همراه بااجتهاد :

این تلقی ، رعایت تمامی نهادها و ظواهر صدراسلام را لازم الاجراء
می شمرد و هیچ گونه ضرورتی ر، در ره یابی به حکم ، موثر نمی داند.این
تفکر، تعبد خشن را تنها تکلیف مومن ، بحساب می آورد و [تعقل] را به
کناری می زند. در جوامع اهل سنت ،این حرکت فکری دنباله [اشعریگری]
بحساب می آید و در جوامع شیعی ،اشتمرار تفکر [اخباریگری] .این دو
تفکر با تمام مباینتها که دراصول فرقه ای و مذهبی دارند، در کم بها
شمردن نقش [عقل] و پربها دادن به ظواهر شریعت ، راه بکسانی را
می پیمایند

تندباد گرایش فوق ، در سطحی است که جنبش احیاء دینی در جهان عرب ر، تا مدت
زمانی دراختیار دارد و سیطره فکری خود ر، بر آن تحمیل می کند.
[شهید مطهری] در بررسی علت افول نهضت اصلاح طبی دینی در جهان عرب ،
می نویسند:

عامل عمده ای که سبب شد، نضت اسلامی که از [سید جمال] شروع شد،از
جلوه و رونق بیفتد، گرایش شدید مدعیان اصلاح بعداز [سید جمال] و
[عبده] به سوی وهابیگری و گرفتار شدن آنها در دائره تنگ اندیشی های
محدوداین مسلک است ،این ه،این نهضت را به نوعی[ سلفی گری] تبدیل
کردند و پیروی از[ سنت سلف] را تا حد پیروی از[ ابن تیمیه حنبلی]
تنزل دادند و در حقیقت بازگشت به اسلام نخستین ر، بصورت بازگشت به
حنبلیگری که قشری ترین مذاهب اسلامی است ، تفسیر کردند. ۱۱ .

ب : بازگشت به اسلام سنتی – همراه بااجتهاد :

دراین باور،از یک سوی ، تلاش و جهد در راه دریافت احکام اولیه از
منابع ، ضرروت دارد واز جانب دیگر، ره یابی به احکام ثانویه و
پاسخگوئی به مقتضیات نوین و پیروان این اعتقاد، به تلاشهای ذیل روی
آورده اند:

۱. بازگشت به قرآن :

پیشروان اصلاح دینی دراین شیوه ، مراجعه به کتاب الهی ر، دراساس
کار قرار دادند. در گفتار[ ما واقبال] چنین آمده است :
[به تصدیق سه نفراز نویسندگان برجسته ای که تاریخ بیداری آفریقای
مسلمان را نوشته اند، (فرحت عباس ، عمراوزغان و هانری مارتینه] در
نهضت بیداری شمال آفریقا.اگر روزی را خواسته باشیم به عنوان آغاز
نهضت تعیین کنیم ،از روزی شروع می شود که محمد عبده از مصر آمد به
مغرب (تونس و مراکش والجزایر) نه متینگ داد و نه اسلحه برداشت و نه
زد و بند سیاسی کرد… محمد عبده وارد می شود و همه علمای اسلام را
صدا می زند و می گوید: فعلا هم هرشته های علوم قدیم را رها کنید و فقط
و فقط به تفسیر آگاهانه قرآن و شناساندن قرآن به مردم ، مشغول شوید.
این سنت قرآن شناسی ، دراواخر قرن نوزدهم ، (سیزدهم هجری ) برای
اولین بار در بین روشنفکران مترقی علمای اسلامی باب می شود ۱۲ .

درایران ،این نهضت مبارک ، توسط مرحوم علامه طباطبائی به شکوفائی
می رسد و بزرگانی چون شهید مطهری و … آن را بارور کردند.

۲. مبارزه با خرافات :
مقابله دیانت با تهمته، جز با پیرایش آن از خرافات میسور نیست و
پیشروان اصلاح ، به این نکته توجه داشته اند. گر چه درابراز واظهار
معتقدات تندرویها و کندرویهائی بوده ،اما نبرد و ستیز با
[خرافه گرائی] ازارکان عمده جنبش ، تلقی می شده است .

۳.اصل مبارزه با حکام جور:

در جوامع اهل سنت ،[ لزوم اطاعت از والیان] ،
راه را بر ستیزگران با نظامهای جائر، سد می کرد. کسانی که دراین قصد
بودند که با ستم گریها به پیکار برخیزند، بااین سلاح به مسلخ برده
می شدند. تجدید نظر دراین اصل و بررسی درست از آن ،ازاهداف اساسی
[جنبش احیاء] بود. نگرشی جدید که پیرامون تاریخ اسلام ، در میان این
متفکران پدید آمد،از بازنگری دراین اصل سرچشمه می گیرد، به عنوان
نمونه در کتاب[ خلافت و ملوکیت] می بینیم که با تحقیق تفاوتهای[ خلافت
راشده] و[ ملوکیت] و تبیین مراحل دگرگونی حاکمیت کشورهای اسلامی از
[خلافت] به ملوکیت ، آمده است :

اصل حسن خلافت راشده ، عبارت بوداز نیابت کامل رسول الله[ ص] .
خلیفه راشده ، تنها راشد محض (راست رو) نبود بلکه مرشد (راه نما) نیز
بود… در ذات او قیادت مرکزی واحدی بود که از نظر سیاسی ، زعامت
مسلمانان را به عهده داشت و در عقیده و مذهب واخلاق و روحانیت …
وظائفش را دنبال می کرد هنگامیکه جای این خلافت را ملوکیت اشغال کرد
نه کفایت و درایت این قیادت جامع را دارا بودند و نه مسلمانان برای
دادن این عنوان و مقام به آنه، آماده اند… با پدید آمدن این شرائط
جدید، قیادت مسلمانان ، به دو بخش تقسیم گردید قیادت سیاسی
– قیادت دینی ۱۳ .

نویسنده ، بااین کلمات بر تغییر روان حاکمیت از
صدراسلام ، تصریح دارد و جدائی دیانت از سیاست را معلول تمایز دو
قیادت ، می شمرد.این نوع بهره وری از تاریخ اسلام ، با جزمیت سنت گرایان ،
تفاوت بنیادی دارد. آنان ، در سالم و صحیح نشان دادن روند جنبش خلافت
– حتی تا دوران عثمانی – سعی تمام داشتند و دارند که قداست آن
حاکمان ر، محفوظ نگاه دارند.اما در جنبش احیاءگرانه اصیل ، نقد و
بررسی اعمال نیک و زشت حاکمان پیشین و موجود،اساس کاراست . هیچ
حکومتی ،از آن جهت که بر مردم مسلط است ، قداست ندارد. نوع کردار
حکومتهاست ، که دنائت یا قداست والیان را مشخص می کند.

این نتائج ، برای بسیاری از م، در حاکم بدیهیات اولیه است ،اما وصول
بان ، درامواج تهمتها وافترائات ، چندان آسان بدست نیامده است .
متفکران روشن ضمیراهل سنت ، با تلاش پیگیر و مقابله باافکار واپس
گرایانه ، در دفاع ازاین حقائق کوشیده اند وارج این تلاشه، در تاریخ
احیاء تفکرات دینی ، ناشناخته نخواهد ماند. در جوامع شیعی نیز،
مفاهیمی مشابه در جریان بود که از ستیز با حکام جائر، باز می داشت . و
از ن جمله :از برداشتهای ناروا پیرامون[ تقیه] ، توکل ، قضا و قدر و
… می توان یاد کرد تلاش احیاء گران شیعی در سده اخیر، بر آن بوده و
هست که از یک سوی ازاین مفاهیم اصیل پاسداری کنند واز جانب دیگر،
معانی واقعی آن کلمات را روشن کنند و راه سوءاستفاده را بر بندند.
در کتاب[ اندیشه سیاسی دراسلام معاصر] به جهت گیری این تلاشه،
اشاراتی شده است

[یکی از نسختین وظایف تجدد خواهان شیعه ، تاکید قاطع بر مبنای
اصلی[ تقیه] بوده است . بدین منظور که آن رااز صورت پناهگاه بی عملی
سیاسی ، بصورت وسیله ای برای عمل فعالانه در آورند.اینان پی برده اند،
مادام که براین مانع روانی عامه شیعیان در مورد سیاست اعتراض و
مبارزه ( اپوزیسیون ) فائق نیایند،امکان کمتری برای سائر عقائد
مبارزه جویانه ، به نهضت مردمی عملی و پیگیر در دست دارند] ۱۴ .

۴. ستیز با سلطه اجانب :

جنبش احیاء ظاهرگر، در حدود حفظ ظواهر شریعت ، بسنده می کندازاین
رواگراستعمارگران ،این مجال را سد نکنند، با طیب خاطر به ثناگوئی
مشغول است ، روی آوری پاره ای از صاحبان این اندیشه ها به زد و بندهای
سیاسی ،از حدود درک مذکور نشات می گیرد.

لیکن جنبش احیاءاصیل ، سلطه اجانب را به گونه ای دگر می نگرد و
میدان دادن آنسلطه رابه ظواهر شریعت ، برای غارت بواطن و ذخائر
دیانت ، می داند، و در نتیجه ، پیکار بااستعمار رااز وظائف اصلی
می شمرد.

جنبش احیاء ظاهرگر،افق مبارزه بااستعمار ر، در حدود پایبندی
کشورها به شئوون اسلامی ، محدود می کند.اما جنبش احیاءاصیل[ که اینک
در قالب رهبری امام خمینی متجلی است] جز با شنودن بانک تکبیراز کاخ
سفید و کرملین ، رضایت نمی دهد.

ظاهرگرایان ،[ غرب] را[ فساد] آن می بینند و تخطئه اش
می کنند.اما جنبش احیاءاصیل ،[ غرب] را در[ روابط ظالمانه درونی و
برونی] .

وازاین گونه تفاوتها بسیاراست . غربیان تا دیر زمانی از آن
بی اطلاع بودند و لذا گمان می بردند که جنبش های احیاء گرایانه اصیل
ر، می توان با تجدید نظر در حفظ شعائر، به تسلیم واداشت . تجربه
دوران اخیر حکومت سابق ، و وعده های مکرر در حفظ و پاسداری از دیانت و
روحانیت ، بااین تلقی انجام یافت .امااینک ، آنان نیز دریافته اند
که جنبش مذکور، جز با حذف و سقوط سلطه استکبار جهانی ، آرام نخواهد
نشست . توطئه های نوین سیاست سلطه ، براساس درک جدید آنان ، تنظیم
می گردد.

۵. تکیه بر تعقل همراه با تعبد:

نهضت احیاءاصیل ، به[ تفکر] و[ اندیشه] ارج می نهد
و به بهانه تعبد،از بهای[ عقل] نمی کاهد. در صدر سلسله ، مرحوم
[سیدجمال] جای دارد که به بیان[ شهید مطهری] به نکته ذیل ، باور
داشت :

[جامعه ای که معتقد باشد،اساسی ترین معتقداتش را باید با نیروی
برهان و یقین ، نه ظن و تخمین و نه تعبد و تقلید به دست آورد، کافی
است که زیربار خرافه واوهام نرود، پس باید مردم را به توحید برهانی
دعوت کرد تااحترام واعتبار عقل از نظر دینی برای آنها مسلم و
مسجل گردد] ۱۵ .

عبده، نیز، راه استاد را در
زمینه فوق ، پیشه گرفت و به دفاع از[ تعقل] در مقابل[ جمود] برخاست .
وی در[ رساله التوحید] می نویسد:

در پناه فرمانروائی جاهلان ،
دانشمندان دروغینی پیدا شدند که اذهان مسلمانان را آشفته تر کردند و
چیزهائی گفتند که روح اسلام از آنها بی خبر بود. عقل رااز همه
زمینه ها بیرون راندند و هر کس را که از آن سخن می گفت ، به کفر و
گمراهی منسوب داشتند و مردم نیز، چون نادان واز سرچشمه های اصیل فکر
اسلامی بی خبر بودند، گفتار و کردار آنان ر، درست می پنداشتند. علمای
مخالف عقل ، کار را درباره دشمنی عقل و[ دین] زنده کردند و در
دروغهائی که می گفتند، تکیه کلامشان این بود که :این حلال و آن حرام
است واین کفر دراسلام است ۱۶ .

در زمانه ما[ شهید مطهری] رایت این جهاد را بردوش داشتند و
سخت کوشانه از آن گفت و نگاشت . دفاع متصلبانه اواز تعقل ، بهمراه
تعبد، فضای نوینی را در حیات عقلی گشود و[ خرد] را راهنمای
[جهان بینی] و منبع[ ایدئولوژی] بحساب آورد واز تنگ نظرانی که در
این دو قلمرو، به انکار نقش عقل پرداخته اند، بشدت انتقاد کرد و ضعف
مبانی آنان را بر ملا ساخت و آثار سوءاین گونه اندیشه ها ر، آشکار
کرد. وی در شرح مفاسد غلبه ظاهرگرایان بر خردپیشگان در تاریخ اسلامی
(پیروزی اشاعره بر عدلیه ) می نویسد:

جریان عدلیه و غیر عدلیه ، جنگ بین جمود و رکود فکری و بین
روشن بینی و روشن اندیشی و تعقل بود. متاسفانه جمود و رکود و
تاریک اندیشی فائق آمد وازاین راه خسارتها برعالم اسلام وارد شد نه
خسارت مادی بلکه خسارت معنوی ۱۷.

وادامه ، در تبیین علل روانی این غلبه فرموده اند:

در آدمی حتی حسی هست که گاهی به خیال خود، می خواهد در
برابرامور دینی زیاد خضوع کند، آن وقت به صورتی خضوع می کند که بر
خلاف اجازه خود دین است یعنی چراغ عقل را دور می اندازد و در نتیجه
راه دین را هم گم می کند ۱۸.

در ختام فصل ، به این جمع بندی می توان دست یافت که تفاوتهای اصیل در
گامها و آرمانهای جنبش های احیاء ر، نبایداز دیده دور داشت و
تقسیم بندی این حرکتها ر، در پرتو مسائل یاد شده وامور مشابه ، باید
انجام داداگر حرکت اصلاحی ازاین آرمانها و جهت گیریها بدور بماند،
اصالت خود را در[ احیاء]از دست خواهد داد و سیلاب وسوسه ها به کام
نیستی می شتابد.اما می توان باور داشت که جو حاکم بر حرکتهای احیاء
گرایانه در عصر کنونی ، بااصالتها و آرمانهای بنیادی همراه است و
بررسی و نظاره اجمالی بر جنبشهای اسلامی موجود، صحت آن را نشان
می دهد .

امواج موجود

جنبش احیاء دینی در قلمرو جهان اسلام ، بسط یافته و نفوذ آن ،
معماران و حافظان دنیای سلطه را به هراس افکنده است. [نیکسون]
سیاستمدار و مشهور بلوک غرب ، تعیین خطراصلی می گوید:

[مشکل امروز، بدون شک بنیادگرائی اسلامی است که مراکش تا[ پاکستان]
خود را نشان می دهد] ۱۹ ..

سیاست مشابه اردوگاه شرق ، نشانه ای است براین که در
این درک ، دو بلوک وحدت نظر دارند و با تمامی اختلافات ،این جنبش را
مشکل هر دو سیستم تلقی می کنند. به گزارش ذیل که از نشریه
[ هرالدتربیون] نقل می شود، توجه کنید:

[سیاستهای آقای گورباچف در آسیای مرکزی … مغایر با سیمای
خیرخواهانه وی درغرب ، خشونت آمیز بوده است … گورباچف ، دستور هجوم
مستقیمی را علیه اسلام صادر کرده که در طی سال گذشته ، رسانه های شوروی
سروصدای زیادی برای درهم کوبیدن اسلام به راه انداخته اند. هزاران
تبلیغات چی به روستاهااعزام شده اند تا به فعالیتهای ضد خداشناسی
بپردازند. مقامات ، در سراسر[ آسیای مرکزی] مراسمی را موسوم به ماه
ویژه مبارزه با[ خداشناسی] برگزار کرده اند و مقرر داشته اند که متون
تاریخی ، نتایج منفی فتح آسیای غربی توسط اعراب و رواج اسلام را نشان
دهند] ۲۰ .

دراین طوفان سهمگین ،
نفش و تاثیرانقلاب اسلامی ایران انکار ناکردنی است و همگان آن را
دریافته اند. به نوشته[ نیوزویک] :

[بنیادگرائی اسلامی ، به ایدئولوژی رهائی بخش مسلمانان سراسر جهان ،
تبدیل شده است . بنیادگرائی اسلامی ، دیگر محدود به رادیکالها نبوده و
ایدئولوژی اصلی رهائی بخش برای توده مسلمان در هر مکان شده است .
گرچه بنیادگرائی اسلامی پدیده ای جدید نمی باشد ولی پس ازانقلاب اسلامی
درایران ،انرژی و نیروی تازه ای گرفت]۲۱ .

زمینه این گرایش را درافول مکاتب و شیوه های غرب پسند، باید
دانست . در جهان اسلام ، تجربیات ناسیونالیسم سوسیالیسم ، مارکسیسم و
… به شکست انجامیدند و مهره های غرب ، رنگ باختند و مسلمانان
دریافتند که دراین پیکار، با سلاح خویش باید

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.