پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۷
نگاهی به اصول کلی قانون اساسی (۴)
هر فردانسان ، با یک سلسله حقوق طبیعی که برخاسته از سرشت اوست ،
پا به عرصه وجود می نهد و در پرتو آن ، به مقام آدمیت نایل می گردد و
در جهان هستی به منزلتی والا دست می یابد آزادی ، یکی از حقوق طبیعی
است که انسان ، بگونه ای غریزی و فطری ، بدان عشق می ورزد و آرزو می کند
حیاتش ، براین بنای فطری و غریزی استوار گردد.اصولاامیال غریزی که
در آدمی وجود دارد، برخاسته از سر میل اصلی است :
۱. شخصی
۲.اجتماعی
۳. عالی
آنچه دراینجا مطمح نظراست ، میل شخصی است . میل شخصی
(خودپرستی[ ( هر کس خویشتن را دوست می دار و خیر و صلاح خود را بیشتر
از هر کس می جوید و برتراز هر چیز قرار می دهد] ۱ .
این حس طبیعی ، نخستین قانونی است که بشر،ازاوان خلقت ، بالفطره
از آن پیروی می کند و حیات خویش را دراین مسیر هدایت می کند. میلهای
شخصی بر دو دسته اند: یک دسته آنها که مربوط به بدن هستند و دسته
دیگر آنها که جنبه روحانی دارند. گروه اول ،از عشق شخصی به زندگی
مادی و جسمانی ، و گروه دوم از عزت نفس و میل به کسب سعادت و خوشی ،
ناشی هستند.
۱. عشق به زندگی یا حس حیات :
غریزه[ صیانت ذات] به موجود زنده یک نوع آگاهی می دهد تا مطابق
طبیعتش زندگانی کند. سیسرون – خطیب و سیاستمدار نامدار رومی –
می گوید:
[ از آغازی که یک حیوان متولد می شود، بر خود تسلط دارد و میل
[صیانت ذات] دراو ظاهر می شود و لزوما ذات خود و آنچه را زیبنده
حفظ و صیانت آن است ، دوست می دارد وازانعدام و آنچه که به[ هستی] و
[حیات] او لطمه می زند، جلوگیری می کند. رواقیون ، دراین مورد،! چنین
استدلال می کنند: قبل از آن که نوزاد حیوان ، طعم لذت و مزه الم را
بچشد به جستجوی آنچه برای او[ مفید]است ، پرهیز واز آنچه که به حال
او مضراست ، پرهیز می کند. رواقیون می گویند:اگراین جستجو و پرهیز،
مطابق با طبیعت موجود زنده نباشد و نوزاد در صدد[ صیانت ذات] و
پرهیزاز نیستی وانعدام بر می آمد واگر به خود، آگاهی پیدا نمی کرد،
دارای چنین میلی نمی بود و بالطبع خود ر، دوست نمی داشت .ازاینجا
باید نتیجه گرفت که عشق و محبت به خویشتن ،اولین اصل حیاتی است]. ۲
۲. عزت نفس
آدمی ، تنها به[ صیانت ذات] بسنده نمی کند گام از دائره[ تسکین
مشتهیات جسمانی] فراتر می نهد و به سوی عالم خواسته های معنوی و
روحانی که همان[ شرافت ، کرامت و عزت نفس] باشد، طی مسیر می کند و در
این دنیای بی نهایت ، به تکاپو برای ارضاء عزت نفس می پردازد.انسان ،
دراین پهنه ، با هر عاملی که او را تحقیر کند و عایق نشو و نمای او
شود، ناسازگاری می کند.این سخن ، بدان معنی نیست که آدمی زادگان ،
جملگی ، زندگی خویش را براساس این اصل بلند[ عزت نفس] سامان می بخشند
که چه بساافرادی ، به ثمن بخس ،این ارزش معنوی رااز کف می دهند و
یا غلط، به جای مبارزه با نفس ، به خاک مذلت فرو می غلطند و یااساسا
شرایط محیطی حاکم ،اجازه نمی دهد که این خواسته درونی و فطری سر بر
افرازد بلکه منظوراین است که طبیعت انسانی ،این چنین اقتضاء می کند
که اگر نیروی بازدارنده و سرکوب کننده ای نباشد، دراین مسیر، حرکت
می کند.احساس انسان نسبت به[ ارضاء عزت نفس] ، مظاهر گوناگون دارداز
جمله:[ حصیل خوشبختی] ،[ حس استقلال طلبی و کسب قدرت و سیادت] ،
[ احتیاج بتاثر و هیجانات روحی] وازاین مقوله است عشق و علاقه
فطری انسان به آزادی زیرا آزادی با حیثیت و عزت نفس انسان عجین شده
وارتباط عمیق و ناگستنی دارد.
مشاهدات و آزمایشهای روانشناسان ، نشان داده است که آدمی ، فطرتا
طالب آزادی است و هر نچه آزادی او را محدود کند، موجب درد و رنج
اوست .
واتسن آمریکایی ، پیشوای مکتب[ کردارگری] با تجربه های دقیق خود
نشان داده است یکی از چیزهای معدودی که موجب درد و رنج و وحشت کودک
می شود آن است که از جنبش آزاد دست و پای او جلوگیری کنند ۳ .
آزادی ، شرط اساسی حیات و تجلی شخصیت و نمو قوا و تکامل آدمی است .
به گفته جان لاک :
[چنان با حیات او همبستگیدارد که نمی توان آن رااز دست بدهد بدون این که از حق حفظ حیات خود
بگذرد] ۴
اکنون که این خواست درونی نه در پرده سمبل ه، قصه ه، و رمزها
بلکه در عینیت جامعه ، در کشور ما به رهبری داهیانه حضرت امام
خمینی ، تحقق پیدا کرده و شب دیجور، دامن بر چیده و آزادی ،این مناره
زیبای معبد زندگی ، رخ نموده ، باید بسان خون در شریانهای جامعه ،
بجریان افتد که این وظیفه را مردم ، در صبح پیروزی ، با رای مثبت به
قانون اساسی به دولت سپردند تا با حرکت صحیح و عاقلانه ،این
مسوولیت خطیر را به سرانجام برساند.
طبق وعده ، بحث در[ آزادی سیاسی و عرضه فکر]است ازاین زاویه که
دولت باید چگونه حرکت کند تااین مساله بزرگ اجتماعی ، تحقق
پذیرد.
ساختار جامعه
آنچه که در سرشت انسانی وجود دارد، پهنه ای را می طلبد تا شکوفا گردد و آدمی را
به کمال مطلوب برساند واز بهیمیت وارهاند و شخصیت و برجستگیهایش را
بنمایاند.
جامعه ، پهنه ای است که اگراز سلامت و ساختار عالی برخوردار باشد،
در باروری و هدایت غرایز و ساختن انسان کامل ، نقش بنیادینی را
می تواند داشته باشد. غریزه آزادی خواهی انسان ، به مهدی آرام وایمن
و مامی دلسوز و فضائی دلگش، نیاز دارد، تا به کمال برسد و بسان
آفتاب برآید و پرتوافکند.اینک ، برخی از ویژه گیهای این گهواره
بزرگ انسانی را می نمایانیم به امیداین که دست اندرکاران با همت و
بلند نظر و آزاداندیش ، به کمک انسانهای بزرگ ، جامعه را به آن سو
هدایت کنند، تااصول عالیه قانون اساسی ، تحقق پذیرد.
۱.پروراندن روح آزادیخواهی
اگر پذیرفتیم که[ آزادی] امر فطری و جامعه انسانی بدان نیازمند
است واز آن سوی ، تربیت هم باید در جهت فطرت انسان و نیازهای جامعه
و مقتضیات روز، سازمان دهی شود به این نتیجه می رسیم که دستگاه
تربیتی ، باید بااین نیاز مبرم و خواست درونی ، هماهنگ باشد. زیرا
تربیت ، تلاشی است در راه دگرگونی مطلوب و شکوفائی استعدادافراد
جامعه . دگرگونی مطلوب ، همان فلسفه تربیت است نمی توانداز آمال
آرزوهای جامعه جدا باشد. تربیت ، باید آیینه تمام نمای این آمال و
آرزوها باشد و با فلسفه کلی زندگی اجتماعی هماهنگی کند
اگرسو و جهت دستگاه تربیتی غیرازاین باشد و به انسان و آزادی اواهمیت ویژه ای ندهد و جزء برنامه اصلی واساسا محور حرکت خود قرار ندهد روحیه آزادیخواهی می پژمرد و میکرب انقیاد
و بندگی ، رشد می کند.از آنجا که کردار مردم ،از طرز فکرشان مایه
می گیرد حکومتها برای جهت دادن به افکار، دراولین گامه، سلطه خود
را بر دستگاه تربیت که جهت دهنده افکاراست ، می گسترانند تا
بتوانند، کردارها را در مسیر دلخواه خود، سامان دهند. جواهر لعل
نهرو، درباره رژیم های استبدادی می گوید:
هر حکومت استبدادی مخصوصا وقتی که خارجی هم باشد، طبعا باید روح اطاعت و
فرمانبرداری مطلق را ترویج کند و بکوشد که افق فکری مردم را هر چه
بیشتر محدود و بسته نگاهدارد. چنینی حکومتی ، ناچاراست که هر چه
زیبائی در روح جوانان وجود دارد نابود سازد روح فعالیت ، شوق و
جستجوی ماجراه، غرور و تشخیص و نیروی ایشان را در هم بشکند و دو
روئی ، چاپلوسی ،اطاعت کورکورانه ، تمایل به خوشایند بودن برای
اربابان را تشویق کند. چنین رژیم و روشی ، زکاوت فکری افراد و
هواداری از خدمات عمومی و فداکاری در راه ایده آلهای بزرگ را پرورش
نمی دهد ۵ .
نظام تربیتی درایران
(باستان ) که تلاشی بود برای پرورش روحیه عبودیت و بندگی ، شاهدی است
گویا براین سخن هرودوت میگوید :یک نوع فرمانبرداری مطلق و یک
قسم تسلیم وانقیاد صرف بوسیله پرورش و عادت در نهاد مردم ایران
متمکن شده بود که تخلف از آن بخاطر هیچ کس نمی رسید ۶ .
روی این اصل که شخصیت انسان و روحیه بردگی ، با آزادگی او در نظام تربیتی
حاکم شکل می گیرداسلام نظام تربیتی تربیتیش را براساس ارج نهادن بر
مقام و منزلت انسان و زدودن عوامل ذلت بار، بنا نهاده است .این اصل
بلند در کردار و گفتار علی بن ابیطالب در دوران حکم روائی ، هنگام
ورود به شهر[ انبار]، بخوبی متجلی شده است .
[آنگاه که دهقانان شهرانبار، به رسم و آیین نظام ساسانی ، هلهله
کنان به شادی پرداختند و در پیشاپیش رکاب آن حضرت بنای دویدن
گذاشتندامام پرسید:این چه کاری است که انجام می دهید؟ گفتند:این
کار که اینک می کنیم رسم و خوی ماست و بدین وسیله فرمانروایان خود را
بزرگ می داریم و بدیشان احترام می نهیم .امام فرمود: به خدا سوگند که
این دویدن شما فرمانروایان را سودی ندارد، فقط شما وجود و پیکر
خویش را رنجه می دارید، دیگر چنین نکنید چه ، شما بااین حرکت در
دنی، پیکر خویش را رنجه می دارید و در روز واپسین هم بدبخت خواهید
بود. چه زیان باراست رنجی که پشت سر آن ، مجازات الهی باشد و چه پر
سوداست آرامشی که با آن ،امان از عذاب دوزخ باشد] ۷ .
یکی از ثمرات این تربیت انسانی ، آزادمردان قهرمانی بود که از
ریگزارهای قفر سر برآوردند و پنجه برپنجه قدرتهای بزرگ زدند و ملک و
گاه پادشاهان را بازیچه گرفتند. پس در راه پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ،اولین
گام ، پرورش روحیه آزادی و زدودن زنگارهای بردگی و داغ تحقیراز
چهره هاست ، تاانسان شخصیت واقعی خود را دریابد و هیچ گاه حلقه غلامی
به گوشش نیاویزد. در جامعه آرمانی این امر تخلف ناپذیراست که باید
الف بای تربیت ، بر بنای بلند[ ظلم ستیزی] ،[ تنفراز تملق و چاپلوسی] ،
[دژم چهره گی در برابراربابان زرو و زور] و[ حفظ آزادگی به قیمت
فدا کردن زندگی] استوار گردد.
۲. رفع نیازها
انسان ، نیازمند آفریده شده است نیازمند به آب و نان و دیگر لوازم
زندگی . نیازمندی انسان ، موقعیت خطیر و حساسی برای او بوجود آورده و
بنیانهای زندگی او را در مسیر طوفانهای بزرگ و سهمگین بردگی آفرین
قرار داده است .انسان ، رهائی از شلاقهای این طوفان بی رحم را در تلاش و
حاکمیت بر شریانهای اقتصادی جسته است . دراین عرصه است که پیکاره،
تنازعات و کشمکشها به وقوع می پیوندد آن که دراین پیکار سرنوشت
مغلوب گردد لاجرم باید تن به بردگی دهد و بارگاه صاحبان قدرت و درم
را کعبه نیاز و قبله مراد بشمارد. دراین هنگام ، آزمندان حاکم بر
شریانهای اقتصادی ، برای حفظ وضع موجود، به قاعده[ اجع کلبک یتبغک ۸
] سگ خود را گرسنه نگهدار تا دنبالت بیاید عمل می کنند و مردم
نیازمند ر، برده وار به دنبال خود می کشند. در چنین جامعه ای که
نیازمندی مثل خوره بر جان مردم افتاده و دغدغه نان ، مجال تفکر را
از آنان گرفته است سخن از آزادی همانقدر بیهوده و دوراز خرداست
که آب در هاون کوبیدن . به گفته جواهر لعل نهرو[ تا وقتی که فقر و
احتیاج ادامه دارد هیچ آزادی واقعی وجود نخواهد داشت . آزاد نامیدن
یک مرد گرسنه ، در واقع مسخره کردن اوست] ۹ شخصی که نبض زندگیش در
دست دیگری است ، چگونه می تواند، خارج از مدار و گردونه او به حرکت
بپردازد. فرد نیازمند و محتاج که عزتش بخاطر نان و آب درهم شکسته
شده ، نمی توان به آسانی لباس بردگی رااز تن در آورد و زنجیره های
غلامی رااز هم بگسلد.
همین مساله است که شرکت های اسرارآمیز چند ملیتی را واداشته که بطور گسترده و
شگفت انگیزی حاکمیت بی چون و چرای خویش را بر غلات و مواد غذائی
بگسترانند زیرا بخوبی درک کرده اند وقتی که کلید خزانه طبیعت را در
اختیار داشته باشند. کشورهای دنی، ناچارند روی نیاز به درگاه آنان
بیاورند و چون نیازمندان و درماندگان ، گشادکار خویش رااز
میدان داران این پهنه بطلبند آنگاه قادر خواهند بوداراده و سیاست
خود را تحمیل کنند و ملتها را همچون بردگان به بند بکشند درازای
لقمه نانی ، به کرنش وا دارند. دولتی که به شخصیت و کرامت انسان ،
نگرشی ویژه دارد و کمر به آزادی اواز چنگ دیو و دد بسته است ،
نمی تواند بی توجه به مسائل مادی جامعه وافراد باشد و بجد و بدوراز شعارهای سرگم کننده ، در راه
استقلال اقتصادی و تامین نیازهای طبیعی مردم و رفاه معقول آنان ، تلاش
نکند و با فقر که ننگین ترین پدیده اجتماعی است ، بطور بنیادی به
مبارزه برنخیزد.
دولتی که منبعث از مردم است ، بایداقتصاد مردمی را پی ریزی کند و
مردم و عزت آنان ر، سرلوحه کار خود قرار دهد. و زمینه کار و تلاش و
زندگی با شرافت را مهیا کند و دست رهزنان و سالوسهای اقتصادی را که
شیادی مانع استفاده مردم از دست رنج خود و طبیعت هستند کوتاه کند
تا گرسنگی و درماندگی از جامعه زدوده شود و آزادی واقعی چهره نماید
و مردم بسان سرو، آزاد، به حیات خودادامه دهند.
۳.اهیمت مردم
رشد و عدم رشد روج آزادی طلبی درانسان ، بستگی به جایگاهی است که
او در جامعه دارد. بدیهی است ، روح آزادی خواهی ، در جامعه ای شکوفا
می گردد که انسان از جایگاه خاص و منزلتی والا برخوردار و محوراصلی
حرکت نهادهای اداره کننده باشد و در بنای ساختمان جامعه و هدایت آن
و تصمیم گیریهای مربوط به خویش ، بگونه ای شایسته سهیم باشد و آزادانه
بتواند در زوایای گونه گون جامعه اش نقش ایفا کند واگر غیرازاین
باشد، روحیه آزادی طلبی از بین می رود وانسان تبدیل می شود به
مرده ای دراختیار مرده شو. پس برای جلوگیری ازاین نابودی که قطعا
نابودی جامعه را به دنبال خواهد داشت و تحقق آزادی بایسته است ،
اصولی که به مردم ، شخصیت و روحیه آزادگی می دهد و آنان را به
مسوولیت در برابر سرنوشتشان وا می دارد، در چهارچوب تشکیلات اجتماعی
مراعات گردد و پایه های حکومت ، بر آن اصول استوار گردد که اینکه
برخی از آن اصول پایه ای را مورد بحث قرار می دهیم :
الف : شورا
نمایاندن زیبائیها نفیس و در منظر و تماشا گزاردن اشیاء گرانبهای
درون محفظه واستخراج عسل از شکاف کوه که در معنای واژه شورا و
مشاوره گفته اند ۱۰ رهنمونی است به اهمیت و نقش بنیادینی که شورا و
مشاوره در مسائل سیاسی واجتماعی دارد. تشکیلاتی که براین اصل بلند
و تکیه گاه مطمئن بنیاد شده باشد وازاین اصل ، دقیقا دربرنامه ریزی
و هدایت جامعه بهره برد، به ذخائر عظیم فکری و رای پاک و نیالوده
که برخاسته از ضمیرانسانهاست ، دست یافته است[ خوافی الاراا یکشفها
المشاره] ۱۱ و به آسانی می تواند به درهم آمیختن افکار و آراء به
معضلات اجتماعی ، سیاسی واقتصادی جامعه فائق آید که[ اضربوا بعض
الرای ببعض یتولد منه الصواب] ۱۲ تحقیق این اصل ، ریشه های حقارت
آفرین و متعفن دیکتاتوری را می خشکاند و عرصه را بر کسانی که در فکر
تکروی و دیکتاتوری هستند، با شخصیت دادن به مردم و بها دادن به
افکار آنان تنگ می کند که این اساسی ترین ثمره نظام شورائی است .
بگفته مرحوم طالقانی :
[ وجود شورا مهمترازاصل آرائی است که از
شورا بیرون می آید چون به انسانه،انسانهای محروم ،انسانهائی که از
مسیر و سرنوشت خودشان رانده شده اند،این حق را به آنها می دهیم واین
شخصیت به آنها بر می گردد] ۱۳
پس از بین رفتن دیکتاتوری ، حکومت بر سرنوشت ، تعالی انسان و
بهره وری از عقول ، ثمراتی است که نظام شورائی عرضه می کند که بطور
طبیعی و قهری در چنین محیطی ، آزادی انسان متبلور می شود و روح آزادی
طلبی او، به سیر تکاملی خودادامه می دهد. پر واضح است در شورائی که
شخص خاص به زور یا بخاطر موقعیت اجتماعی که دارد محور باشد و دیگر
اعضاء نتواننداز شعاع فکری او خارج شوند بدون تردید ثمراتی که
برشمردیم براین شورا بار نیست . شورای واقعی با آن ثمرات ، وقتی در
جامعه جلوه می کند که فرهنگ منحط چاپلوسی و شخص محوری و غلو، به دور
افکنده شود و نظرات افراد، برای گشایش گرههای کور زندگانی ، مورد
استفاده قرار بگیرد.
ب : حق تصمیم گیری
تصمیم در زندگی شخصی واجتماعی ، حق طبیعی انسان و وجه تمایزاواز
دیگر حیوانات است .انسان ، آزاد زاده شده و دوست دارد آزادانه
سرنوشت و زمام کار خویش را دراختیار بگیرد و با سرپنجه تدبیر زندگی
رااداره کند. قیمومت و دخالت های نابجا که در واقع تحقیراوست . با
سرشت او ناسازگاراست . با هر قید و بندی که ناشی ازاراده غ او
نباشد، به دشمنی بر می خیزد، مگراین که بخاطر درپائی نظامهای
بنده پرور واستبدادی و عادت به آن ، شوقی به استقلال و رهائی نداشته
باشد و فرمانبرداری و تصمیم گیری دیگران را در زندگی خوش تر بدارد و
گرنه ،انسانی که از روانی سالم برخورداراست ، تلاش می کند که بر
مقدرات خویش حاکم باشد.
این روی ، دخالت خودسرانه در زندگی افراد جامعه ، به هر عنوانی که صورت پذیرد، فرود
آوردن آنان از قله بلندانسانی است که این هم یکی ازاشکال بردگی
انسان و هیچ انگاشتن مقام و منزلت اوست .
نغمه( حق تصمیم) [ در مردمی رواست که به رشد سیاسی رسید
باشند] و یا[ حکومت ، وقتی حکومت صالحان بود می تواند بگونه ای انقلابی
و بدون مراجعه به آراء مردم از طرف آنان ، تصمیم بگیرد و زمام
سرنوشتشان را به دست بگیرد] نغمه ای شوم و زیان باراست و زمینه را
برای میدان داری مستبدان و خودکامگان آماده می کنداین فکر که[ مردم
لیاقت تصمیم گیری و حکومت ندارنداز رعیت کاری بجز فرمانبرداری ساخته
نیست] که بیشتر خود بزرگ بینان بدان دچارند، بایدازاذهان زدوده
شود، تااین ذهنیت ، مردم را گرفتار خودکامگان نکند. همین ذهنیت بود
که امیربهادر جنگ ، ملقب به حین پاشاخان قراباغی ،ازامراء و
درباریان مظفرالدین شاه و محمد علی شاه قاجار، بااین که مردی فاضل
وادیب بود نمی توانست مشروطه را که منجر به محدود شدن قدرت شاه و
مسوولیت یافتن مردم می شد، بپذیرد نوشته اند که:
در غوغای مشروطه خواهان از مردم پرسید: شما چه
می خواهید؟ گفتند: مجلس . گفت : مجلس می خواهید که چه بشود؟ گفتند:
برای این که شاه تنها سلطنت بکند و مسوول نباشد واین مجلس و دولت
باشد که مسوولیت داشته باشد.امیر بهادر گفت :این که نمی شود، چه
تاکنون سی کرور رعیت بود و یک شاه که همه ازاواطاعت می کردند حالا
شما می گویید که یک نفر رعیت باشد و سی کرور شاه ، مااز عهده نمی آییم .
در مقابل ، علی[ ع] را می بینیم ، با عشق عمیق و
جاودانه اش به مردم و فداکاریهایش در راه خیز و صلاح آنان و کوتاه کردن
دستهای شررآفرین و خانمان سوز، خودسرانه زمام امور آنان را به دست
نمی گیرد، تااین که از صمیم قلب ، با خواهش و تمن، دستش را برای
بیعت می فشرند۱۵ .
این منش بزرگوارانه امام[ ع] باید در تمام مراحل زندگی سیاسی
الگوی دولتمردان ، که امام[ ع] مقتدای آنان است قرار بگیرد و هیچگاه
دراداره کشور[ سابقه انقلابی] آنان را به نادیده انگاشتن آراء و
خواست مردم وا ندارد بلکه در تصمیم گیری های سیاسی ،اجتماعی نظر و
خواست مردم لحاظ شود که این بی شک گامی است بزرگ واساسی در راه
پاورپوینت کامل تامین آزادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint .
۴. تقویت روحیه انتقاد
جامعه انسانی رااز حکومت گریزی نیست واز طرفی ، به گواهی تاریخ
و واقعیت موجود، کم اتفاق افتاده که[ حکومت] از دروغ ، تزویر، کشتار
انسانها و بهره برداری نامشروع از آنان ، بدور مانده باشد و جهت مردمی
را در همه مراحل حیات سیاسی ، حفظ کرده باشد. تا آنجا که عبده
می گوید :سیاست ، در چیزی داخل نمی شود، مگر آن که آن را فاسد سازد. ۱۶
یاارول رااین اعتقاد بوده که :
زبان سیاست ، چنان تنظیم شده است که دروغها را صحیح و کشتار
مردم را مطلوب و پسندیده جلوه دهد و نفاق واختلاف صرف را به صورت
وفاق واتحاد کامل نشان بدهد. ۱۷
این مساله ،به عنوان یکی از مسایل پیچیده زندگی ، همیشه ذهن بشر را بخود مشغول
داشته وانگیزه گردیده به آیین ها و مشربهای گوناگون ، گرایش پیدا
کند واندیشه ها و نظریه ها را بیازماید و راههای طولانی و پر پیچ خم و
ناهموار را طی کند، که این حرکت در بسیاری از مواقع به ناکامی و
ناموفقی و سرخوردگی او منجر شده و باعث گردیده که سر در لاک خود فرو
برد و به انزوا تن در دهد و یا در دام مکتبها و آیین های ضدمردمی
گرفتار آید و زندگیش تباه گردد مردان الهی واندیشه وران و
سیاستمداران بزرگ اجتماعی ، سعی فراوان کرده اند و راه حلهائی هم به
بشر عرضه داشته اند و آنچه را که غالبا بر آن اتفاق دارند و تجربه
همه آن را تایید می کند.این که اگر همپای قدرت و حکومت نیروی هدایت
کننده و کنترل نباشد، دیری نخواهد پایید به باتلاق فساد فرو خواهد
رفت .
مطلق العنانی و حکومت بدون مواخذه ، عاقبتی بجزاین نخواهد داشت
که طبیعت انسان اقتضاء می کند خواسته های نفسانی و آرزوهای خویش را
مهار نزد و همچون اسب سرکش رهایش کند.اگراین خواسته ها و آرزوهااز
قدرتی بی مواخذه برای جولان برخوردار باشند، بی شک تباهی خواهد
آفرید.این پندار غلطی است که با سپردن حکومت به دست نیکان و یا به
عقیده افلاطون[ حکما و فلاسفه] قضیه تمام است . چه بسا نیکانی ، دراین
گذرگاه فرو غلطیده اند و راه فساد را پیموده اندلااسلام ، به عنوان
آیینی که[ حکومت] را برای بشر ضروری می داند، با جعل فریضه[ امر
بمعروف و نهی از منکر] به مبارزه علیه مطلق العنانی واستبداد
پرداخته و مردم را در مقابل کژی های حکومت ، مسوول شناخته است واز
این طریق ، به کنترل قدرت و حکومت می پردازند و مردم می خواهد تا وقتی
با حکومت همگام و همراه باشند که در مسیر حق گام بردارد ۱۸ . حق مدار
باشند نه شخص مدار. پرورده بزرگ این مکتب ، علی[ ع] که خود و حکومتش
رااز خط و لغزش مصون نمی داند،از مردم می خواهد ناظر جریانات باشند
واز حق گوئی وانتقاد و مشورت به عدل خودداری نکنند.
فلاتکفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل ، فانی لست فی نفسی بفوق ان
اخطی ، ولاامن ذلک من فعلی الاان تکفی الله من نفسی ماهواملک به منی۱۹
پس انتقاد و حق گوئی و واکنش مردم در برابر آلودگیه،امری است
ضروری برای سلامت جامعه . در همین راستا که امام حسن مجتبی[ ع] نظرشان
را درباره سیاست اینگونه بیان می کنند.
…ان ترفع عقیرتک فی وجهه ولی الامراذا حاد عن الطریق السوی۲۰
سیاست یعنی که اعتراضت
را در مقابل لغزشهای حاکم صریحا فریاد کنی .
حالت حق گوئی وانتقاد،امکان دارد بخاطر عواملی ، حتی درملتهائی که
با مهیب ترین قدرت زمان
خود در آویخته اند و زمام امور را به مردانی دردآشنا و خودی
سپرده اند، به خاموشی گراید و مردم ره چاپلوسی ، تسلیم و یاانزوا
گزینند که این یک بیماری مزمن و خطرناک است که اگر با آن به مبارزه
برخاسته نشود و عوامل بازدارنده شناسائی و بر طرف نشوندامیدی به
فردای روشن نخواهد بود.این هشداری است به مسوولین کشور ما که
نپندارند به سبب حضور نیکان در صحنه سیاست ، سلامت حکومت تضمین شده
است . بداننداگراعمال مسوولین ،از بالاترین مقام تا پایین ترین آن ،
بدرستی از طرف مطبوعات ، رسانه های گروهی ، مردم و صاحب نظران مورد نقد
و بررسی قرار نگیرد و هیچ نهاد و مقامی آنان را مواخذه نکشد و
انتقاداز پایگ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 