پاورپوینت کامل درآمدی بر آزادی تفکر و عقیده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل درآمدی بر آزادی تفکر و عقیده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درآمدی بر آزادی تفکر و عقیده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل درآمدی بر آزادی تفکر و عقیده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۹۱

در مقالات پیشین ، برخوردهای ناشایسته و تکفیرگونه را در برخورد با
آراء و عقائد بیان کردیم و پس از ریشه یابی ، راه حل های بنیادی نشات
گرفته از قرآن ، سنت سیره معصومین[ ع] و علماء را بر شمردیم . گر چه در
آن ج، به تفصیل ، درباره ایجاد محیطی که تقابل آراء، وافار، به
شایستگی انجام گیرد واندیشه ه، زمینه رشد یابند به بحث نشستیم ، و
لکن اهمیت مساله و نیازهای کنونی …از بسیاری جهات ما را بر
می انگیزند که در بعد دیگری ازاین مساله یعنی آزادی افکار و عقائد
و حدود و موانع و مرزهای آن را روشن ساخته و درابعاد مختلف ، در حد
مقدور، به بحث و کنکاش بپردازیم .

گواین که در ضرورت و شایستگی این بحث ، سخنی نیست و با
اندکی توجه ، می توان به بایستگی آن ره سپرد، بااین حال با تکیه به
عناوین و جهاتی ، لزوم و حتمیت بحث را روشن تر می کنیم :

۱.از بعدانسان شناسی و تلقی ارباب فکر و
حوزه های علمی ،از مقام و شخصیت انسان دراسلام ،این بحث ، لزومی انکار
ناپذیر دارد. چرا که ، کم نیستند که داعیه شناخت اسلام و مرشدی بر
عوام الناس را دارند، ولی به کرامت و جایگاه اسلامی انسان ،ایمان
نیاورده و آن را در حد حیوانی ناطق ، منحصر ساختند که نمونه ای از
رخوردهای آنان را پیرامون بحث شورای مشاهده کردیم .اینان ،انسان را
در برداشت و دریافتی که خودازاسلام داشتند، موجودی نمایاندند که حق
هیچ گونه رای واظهارنظر را ندارد و همچون برده ای گوش بفرمان باشد
که دیگران برای او وظیفه را تعیین کنند واو تنها و تنها عمل
نماید.!

۲.از طرف دیگر:از آن جا که در
گذشته ها به اسم ادیان الهی ،استبدادی سهمگین بر مردم روا داشته اند و
هنوز هم بعضا روا می دارند، در ذهن و تلقی بسیاری از مردم چنین نقش
بسته است ه ادیان ، ذلت و بندگی را برانسانها روا داشته و مذهب ،
انسان را تحقیر می کند. و بدین سان ، بدنبال راهی رفتند و می روند که به
انسان ،ارزش بخشد واینها بود زمینه بوجود آمدن مکاتبی همچون
اومانیسم ، دموکراسی و …این طرز تلقی ازادیان ، برای انسانهای
آزادیخو، ناامیدی آفرید و جستجوگران رهائی انسان ، چنین اندیشیدند
که باید برای رسیده به مقصد، بجز مذهب ، روی آورند. بدینسان ، شیادان
فرصت طلب نیز،ازاین سرخوردگی سود جستند. و در ساخت مذهبها و روشها
بهره های فراوانی بردند.

۳.از سوی دیگر: گروهی[ دین راافیون توده ها] دانسته و چنین نشان
دادن که دین ، آزادی و حریت راازانسانها سلب کرده و به بردگی و
جهالت آنان کمک می کند و بدین جهت ،اولین گام را در راه رهائی و
رسیدن به مدینه فاضله ای که چونان بهشتی برای محرومان از آزادی تصویر
کرده بودند، دورافکندن طوق بندگی واعتقاد به دیانت را در دستور
العمل خویش قرار دادند.اینها و جزاینها ضرورت تبیین دقیق و
منصفانه و محققانه اندیشه اسلام را درباره انسان و آزادی او روشن
می سازد. که باید با تکیه بر متن قرآن واستناد به متون معتمد نشان
داده شود که آنچه بافته اند یااز سر جهل بوده است و یا بااغراضی
آمیخته به امراض و …اما ضرورت بحث گویا به اینها محدود نیست ،
بلکه از طرفی در بعد جهانی انقلاب اسلامی (که صلای پرچمداری و تقریر
مبانی اسلام را در دنیا سر داده و چشمهای بسیاری را بسوی خود متوجه
کرده است .)امروزه ، دلهای بسیاری دراین اندیشه می طپد، که این دعوت
جدید چه خواهد کرد و چگونه باانبوه انسانها و گونه گونی درافکار و
اندیشه ها برخورد خواهد کرد.

و بالاخره در بعد داخلی ، پدیدار شدن نیازهای نو
و روی آوردن مشکلات جدید فکری و سیاسی و جرح و تعدیل و مقایسه و
استدلال در پیرامون آنچه تقابل آراء وافکار را بدنبال دارد، بدون
آزادی فکر و روشن شدن مبانی اسلام دراین ارتباط میسر نیست .

بدینسان ، مقابله با تبلیغات تخریب گرایانه دشمنان و جوابگوئی به
نیازهای دوستان که بی گمان بار سنگین آن بر دوش حوزه های علمی به
معنای وسیع آن ، و حاملان رسالت پیامبران است . آنهایند که باید به
تدوین قوانین و تبیین افکار قرآن بنشینند واز باین کلیات و مطالب
شعارگونه ، به بیان حزئیات و تطبیق آن با شرائطاجتماعی واقلیمی روی
آورند و نیاز نسل حاضر را بر طرف نمایند. ما بسهم خود دراین
راست،احساس مسوولیت کرده و به ترسیم این سلسله از نوشتار دست
یازیدیم تا راهگشائی باشد برای دیگر برادرانی که دراین راه به
تکاپو خواهند نشست .

اینک دراین مقاله ، به عنوان درآمدی بر بحثهای آینده ، به بیان
اهمیت آزادی و مقام ارزشمندانسان به اجمال می پردازیم .

مفهوم آزادی

متفکرین و دانشمندان ، در طول تاریخ ، آزادی را بگونه های مختلفی
تعریف کرده اند. بگفته. [ منتسکیو].

هیچ کلمه ای به اندازه کلمه آزادی اذهان را متوجه
نساخته و به هیچ کلمه ای معانی مختلف مانند آزادی داده نشده ۱

البته این که چرا هر کس ، آزادی را بگونه ای خاص تعریف می کند، خود،
ناشی از شرائطاجتماعی و ضرورتهای زمانی وافکار واعتقادات حاکم بر
جامعه است . آزادی در مفهوم فردی آن ، یعنی آزادی از قید و بندی که
منجر به سلی آزادی انسان شود.اما نکته مهم اینجاست که انسان ،
هنگامی قید و بند رااحساس می کند که نسبت به آن آگاهی و نیز حساسیت
داشته باشد واز آنجا که این آگاهی و حساسیت ها بر حسب شرائط زمانی و
مکانی چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی متفاوت است ، لذا طبیعی است
که طرز تلقی ها نسبت به آزادی متفاوت باشد. برای یک مرتاض هندی ،
آزادی یک معنی دارد، و برای یک راهب مسیحی و یک عارف مسلمان ، یک
معنی دیگر. برای یک جهانی سومی یک معنی دارد و برای یک غربی معنای
دیگر. و خلاصه این که نوع تلقی از آزادی بستگی به نوع جهانبینی فرد و
جامعه دارد .

اگر چه هر فرد و جمعیتی ، آزادی را بگونه ای خاص تفسیر و معنی
کرده اند، ولی دراین که آزادی یک نیاز راستین است همه مشترکند. حتی
دشمنان آزادی یعنی دیکتاتورها هم به اصالت آزادی معتقدند و درست
بهمین علت است که آزادی دیگران را به نفع آزادی خود سلب می کنند. یک
فرد دیکتاتور، دشمن نفس آزادی نیست ، دشمن آزادی دیگران است و تلاش او
در نفی آزادی دیگران که از نظراو مستقیما به نفع آزادی عمل خودش
است ، بهترین دلیل است اینکه او تا چه اندازه آزادی راارج می نهد.

بنابراین ، نمی توان برای آزادی ، یک مفهوم جامع و همگانی بیان نمود،
بلکه باید در هر مکتبی آزادی رااز زاویه دید و جهانبینی همان مکتب
و فرهنگ مورد بررسی قرار داد.

انسان و آزادی

انسان ،
دارای یک سلسله نیازهای روحی و معنوی است که بدون شک ازاین نیازها
آزادی ،ازاهمیت بیشتری برخورداراست . آزادی از بزرگترین نعمتهای
زندگی واز گرانبهاترین سرمایه های سعادت مادی و معنوی انسان است .
میل به آزادی و حریت با سرشت بشر آمیخته شده واز مطبوع ترین و
گواراترین تمایلات طبیعی آدمی است . در شرایط آزاد، عقل می تواند
بدرستی فکر کند و بقدر توانائی خود بدرک حقائق نائل گردد. در پرتو
آزادی ، بشر قادراست استعدادهای مادی و معنوی خویش را بفعلیت در
بیاورد و در نتیجه بکمال لایق خود برسد. در محیط آزاداست که تمام
خواهش های غریزی و تمایلات طبیعی بااندازه گیری صحیح ارضاء می شوند و
زندگی را مطبوع و دلپذیر می سازند.

به عبارت روشن تر، بشر، زمانی می تواند در راه کسب کمال قدم بگذارد
و به ترقی واقعی برسد، و تمایلات باطنی خود را در راه وصول تعالی
ارضاء نماید که راه پیشرفت در مقابلش باز باشد. و موانع اسلامی ، – چه
موانع درونی و چه بیرونی – سد راه او نشود. چه مقدار سرمایه های
بی شمار معنوی دراثر نداشتن شرائط مساعد، عاطل و بی ثمر مانده است .
چه بسیار مردمی که در راه ارضاءاستعدادهای خود، بموانع طبیعی یا
درونی[ هوا و هوسها] یااجتماعی و سیاسی برخورد کردند وازابزار
آنها محروم مانده و در نتیجه از ترقی و تکام بازماندند. یک شاخ گل ،
در شرائط مساعد در هوای آزاد واستفاده کافی از آب و هوا و آفتاب
شکوفه می کند و گل می دهد.استعدادهای درونی بشر نیز، در محیط مناسب و
شرائط مساعد شکفته می شود و نتایج سودمندش آشکار می گردد.

اسلام و آزادی

در مکتب مقدس اسلام ، عالی ترین هدف و گرانقدرترین مقصد نیل به آزادی
و نجات ازانواع بندگیهای پنهان و آشکاراست . یک فرد مسلمان ، وظف
است همواره مواظب خود باشد تا قدمش در راه یکتاپرستی نلغزد و طوف
عبودیت و بندگی غیر خدا را هرگز بگردن نیفکند و آزادی پرارزش خویش
را حتی برای یک لحظه از دست ندهد.

قال الصادق(ع) : [من اصبح مهموما لسوی فکاک رقبته فقد هون علیه و
رغبه من ربه فی الربح الحقیر]… ۲

کسی که شب را به صبح آورد و غیراز آزادی خود (ازاسارتهای درونی
و برونی ) غصه واندوهی داشته باشد بداند که عالی ترین هدف انسانی را
کوچک شمرده و به جای توجه به خداوند، علاقه و میل خویش را به طرف
سود ناچیز معطوف داشته است .

نکته جالب توجه این که حریت و آزادگی در آیین مقدس اسلام ، بقدری
بلند و عالی ، پایه گذاری شده که حتی در زمینه بندگی خداوند توجه به
شکرگزاری و وظیفه شناسی که خود نشانه انسانیت و آزادگی است ، مورد
ارزش در عبادت قرار گرفته است .

قال الحسین[ ع] ،[ ان
قوما عبدواالله رغبه فتلک عباده التجار وان قوما عبدوالله رهبه
فتلک عباده العبید. وان قوماز عبدوالله شکرا فتلک عباده الاحرار
وهی افضل العباد]. ۳

گروهی خداوند را باانگیزه نیل به پاداش و دست یافتن به نعمتهای
نامحدودش بندگی می کنند،این قسم عبادت شایسته سوداگران سودجوست .
برخی خداوند را ترس عذاب عظیمش می پرستند،این قسم عبادت نیز در خور
بردگان زرخریداست . کسانی هستند که خداوند را به منظور شکرگزاری و
انجام یک وظیفه انسانی پرستش می کنند،این عبادت احراز و آزادگان است
و چنین عبادتی ،افضل از تمام عبادات است .

اسلام ، آزادی را والاترین جلوه حرکت مقام انسان و نقطه قوت وامتیاز
او می شناسد.

[… ولقد کرمنا بنی آدم]… ۴ .

تکریم
انسان ، مفهوم بسیار لطیف و زیبا و در عین حال وسیع و گسترده ای است
که همه ارزشها و خوبیها و کمالات انسانی از جمله[ آزادی] را در خود
جای می دهد واصل محکم و متقن قرآنی است در معرفی مقام و منزلت انسان
واز وطائف مهم پیامبراین است که بارهای سنگین رااز دوش مردم
بردارد و زنجیرهای اسارت و بدبختی انسانها را در هم بشند …. و
یضع عنهم اسرهم والاغلال التی کانت علیهم ۵ .

وقتی که فرعون مصر، سوابق نعمت خود را برخ موسی[ ع] می کشد که تو در
میان ما بزرگ شدی و مااز تو سرپرستی و نگهداری کردیم ، حال چرا
علیه ما مبارزه می کنی موسی [ع] در پاسخ ، به سلب آزادی مردم اشاره
می کند، و یکی از بزرگترین جرمهای فرعون رااین می داند که مردم را
برده و بنده خود ساخته و آزادی رااز آنان سلب کرده است .

وتلک نعمه تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل … ۵ .

تو بنی اسرائیل را با زور و فشار بنده و برده خود ساخته ای واین
عمل ظالمانه ات را نعمتی می پنداری که برمن منت می نهی .

این بیان ،
بخوبی می فهماند که سلب آزادی دیگران ، گناهی است که هیچ عمل پایسته
دیگری گر چه تکفل پیامبر بزرگی همانند موسی[ ع] باشد، نمی تواند جبران
زشتی و ناپسندی آن را بنماید ….

خلاصه آن که ، آیین مقدس اسلام ، بر پایه آزادی انسانهااستوار شده
است . خداوند، بشر را آزاد آفریده و باید در طل کلمه توحید، همواره
آزاد باشد و آزاد زندگی کند.باید مراقبت نماید که آزادی خدا دادی
خویش رااز دستبرد
دزدان آزادی محفوظ نگهدارد و نگذارد هوای نفس و دیگر معبودهای
درونی یا مدعیان خدائی و دیگر معبودهای برونی از وی سلب آزادی کنند
واو را برده و بنده خود سازند.

امام علی[ ع] در ضمن نامه ای که به فرزند خودامام حسن مجتبی[ ع]
نوشته چنین خاطرنشان می سازد:

[…اکرم نفسک عن کل دنیه وان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاضع

بما تبذل من نفسک عوض، ولا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرالله]. ۷

کرامت نفس خود را محافظت نم، واز هر قسم زبونی و پستی بپرهیز،
هر چند که پستی ، وسیله نیل به تمنیات باشد. زیرا در مقابل آنچه از
سرمایه شرافت نفس خود می دهی هرگز عوضی که با آن برابر باشد بدستت
نخواهد رسید و بنده دگری مباش که خداوند ترا آزاد آفریده است .

امام علی[ ع] دراین سخن به ما می آموزد که عزت و ذلت ، آزادگی و
بردگی هر فرد جامعه ای بدست خود آنهاست .این خود مردمند که دراثر
نداشتن روح شهامت و آزادی خواهی ، محیط را برای مستبدین واستعمارگران
آماده می کنند.

بنابراین ،اگر ملتی بخواهد آزاد زندگی کند، بایستی در مرحله اول ،
شخصیت انسانی خود را درک کرده و بداند که خداوند هیچ گاه او را برده
واسیر دست دیگران نیافریده است .

[…الناس کلهم احرارالا من اقر علی نفسه بالعبودیه] . ۸

مردم همه آزاد آفریده شده اند، مگر کسانی که به اختیار بندگی را
پذیرفته اند.

این ما هستیم که عزت یا زلت ، آزادی یااسارت راانتخاب می کنیم .
همانگونه که امام صادق (ع) می فرماید: خداونداجازه نمی دهد که مومن
خودش را ذلیل دست دیگران نماید.

ان تبارک و تعالی فوض الی المومن اموره کلها ولم یفوض الی هان

یکون ذلیلا.اما سمع الله تبارک و تعالی یقول[ …ولله العزه و
للمومنین . فالمومن یکون عزیزالله]. ۹

خداونداختیار تمام کارهای
مومن را بخودش سپرده مگراختیار خوار کردن خویش که چنین اختیاری را
به او نداده است . آیا نمی شنوی که خداوند متعالی فرموده است[ عزت
منحصرااز آن خدا و مومنین است] بنابراین مومن عزیزاست و … .

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که با تلاش پی گیر بسیاری از
خبرگان درد آشنا و متفکران و فقهاء آگاه و بصیر و با بینشی ملهم از
کتاب و سنت و عقل سلیم تنظیم شده و به تایید مراجع عظم و رهبرکبیر
انقلاب و تصویب اکثریت قریب به اتفاق ملت رسیده است . به آزادی به
عنوان حق طبیعی که اقتضای فطرت و نهاد بشراست نگریسته شده و در ضمن
فصولی چند به آزادهای (فردی ، سیاسی ،اجتماعی ، مذهبی و…) پرداخته
است .از جمله دراصل ۹ چنین آمده است :

[در جمهوری اسلامی ایران ، آزادی واستقلال و وحدت و تمامیت ارضی
کشوراز یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت
است . هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد بنام استفاده از آزادی به
استقلال سیاسی ، فرهنگی ،اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین
خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد بنام حفظ استقلال و تمامیت
ارضی کشور آزادیهای مشروع ر، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب
کند].

منشا آزادی :

شعار آزادی انسان دراسلام ازاصولی برخاسته از جهان بینی آن است که
پرداختن به تمامی آنهااز حوصله این نوشتار خارج است و ما ناگزیریم
به برخی از آنهااشاره کنیم .

الف :اصل توحید

توحید، با نفی سلطه و برتری انسان برانسان ، بر کرامت و عزت انسان
تاکید می کند.ادیان توحیدی ،انسان را فقط بنده خدا دانسته واو را
از بندگی واسارت هر کس و یا هر نظام و عامل مسلطی که در برابر خدا
رقیب و نداو باشند آزاد می کند وانسانهائی که مقهور سر پنجه تسلیم
واسارت غیر خدایند و دراسارت اقتصادی و یا فکری و یا سیاسی
انسانی دیگر بسر برده و سر بر آستانه آنان می سایند را آزاد می سازد و
به صراحت می گوید:

ان الذین تدعون من دون الله عبادا امثالکم… . ۱۰

آنان که جز خدای می خوانید بندگانی مانند شمایند.

زیرا عنصرانسان ، بسی ارزنده تراز آن است که اسیر و مقهور و ذلیل
در برابر هر کس بجز آفریدگار هستی باشد و تنها آن هستی مطلق و کمال
زیبائی مطلق است که می سزدانسان ، ستایشگر و شیفته او باشد.

…ارباب متفرقون خیرام الله الواحدالقهار…. ۱۱

آیا خدایان ساخته فکر
بشربحال شما مفید می باشند. یا خداوندی که براوضاع جهان مسلط است .

در بینش توحیدی ، همه بت های جاندار و جامدی که خود را بر جان و تن
انسان تحمیل کرده و قلمرو خدا را غاصبانه به تصرف در آورده اند،
عواملی هستند که انسان رااز طهارت و صفای باطن و حریت فطری ساقط
کرده و بدو جامه ذلت پوشانده اند. وانسان در صورتی به ارزش و کرامت
خدادادی خود باز می گردد که از همه آنان روی گردانده و ننگ آلودگی
اطاعت و عبودیت آنان رااز خود بزداید.

تلقی و برداشت مسلمانان صدراسلام از توحید، یک چنین معنائی است ،
ازاین رو، وقتی[ زهره بن عبدالله] که یکی از فرماندهان جزءارتش اسلام
است در جنگ قادسیه با[ رستم فرخزاد] فرمانده ارتش ایران روبرو
گردید،[ رستم] از وی پرسید: دین اسلام چیست ؟

[زهره] در پاسخ گفت :اعتقاد به خدای یگانه و پیامبری محمد[ ص]
فرستاده خدا[ توحید نظری و پیامبری محمد[ص] فرستاده خدا [ توحید
نظری، رستم] پرسید: دیگر چه ؟[ زهره) گفت :

[…اخراج العباد من عباده العبادالی عباده الله ، والناس بنوآدم
و حواءاخوه لاب وام]… . ۱۲

هدف م، آزاد ساختن بندگان خدااز بندگی انسانهایی همانند خود
است واین که همه مردم از یک پدر و مادرزاده شده اند همه فرزندان آدم
و حواء هستند و برادر و خواهر یکدیگرند، [..توحید عملی] .

در همین جریان در برخوردی دیگر،[ ربعی بن عامر] که به نمایندگی
رسمی ارتش اسلام و بدوراز آستان اسلام و بدوراز آستان بوسی های معمول
دربارشاهنشاهی ایران با طمانینه و وقار، وارد دربار[ رستم] شد.از
وی پرسیدند: به چه منظور به این سرزمین آمده اید.؟

ربعی بن عامر در پاسخ گفت :

[جاء بنا ویعثنا لنخرج من یشاء من عباده العباد، و من ضیق الدنیا
الی سعیتها و من جورالادیان الی عدل الاسلام]… ۱۱ .

خدا ما را فرستاده است . تابندگان او رااز سختیها و بدبختیها
رهایی بخشیم و مردمی را که دچار فشار واستبداد و ظلم و ستم سایر
کیشها هستند نجات دهیم ، و آنها را در ظل عدل اسلام در آوریم .

انبیاء و آزادی :

انبیاء که گرانباراز رسالت نجات و رهائی انسان برای هدایت بشریت
فرمان یافته اند، مهمترین رسالتشان ، بیدار ساختن انسانها و آزاد کردن
و رهاندن بشریت از چنگال دژمخویان دیو صفت است انبیاء، که مبلغان
توحید درابعاد گوناگون بودند، هرگز نمی توانستند، تصرفات غاصبانه
جباران را در حوزه های گوناگون تقنین ، حاکمیت حکومت و .. برتابند
تبیین این حقیقت ، درافکار واندیشه ه، پیامها و بیانیه ها و کردار و
عینیتهای پیامبران ، فرصتی دیگر می طلبد.امااینک واینجااشاره به
این آیت الهی لازم می نماید که خداوند در جهت تبیین فلسفه بعثت
نبی اکرم فرمود:

…ویضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علهیم … .

پیامبر بارهای سنگین و زنجیرهائی را که بر آنها بود ( از دوش و
گردنشان ) بر می دارد.

انبیاءالاهی به جوهره ذات انسان ارزش قائل شدند،الاهی به جوهره
ذات انسان ارزش قائل شدند، کرامت ، شرافت و منشهای والای آن را ستودند
و با هر چه کسی که در مقابل این حقیقت ایستاد جنگیدند.

جهاد آزادیبخش

بدینسان ، یکی ازاهداف بلند، بلکه اصلی ترین و بنیادی ترین جهت گیری
جهاداسلامی ، آزادی انسان از چنبرهای شیطانی و تورهای مرئی و نامرئی
نظام های جاهلانه است . جهاداسلامی ، در مجموعه قوانین خود، آزاد کردن
انسانهااز قید و بنداربابها و عبودیت آنها و نجات بیچارگانی است
که در مرداب تباهی های نظام های طاغوتی دست و پا زده توان نجات
ندارند. صلای آزادیبخش :

مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال … . ۱۳

در پی چنین هدف گیری است .این رهائی ،ابعاد گوناگونی را خواهد
گرفت ، آزاد کردن انسانهااز تحمیلهای طبقاتی ، آزاد کردن از قوانین
احکام نشات گرفته ازاندیشه های انسانهای شیطانی اندیش ، یا
محدودیت های پلیسی که به هر عنوان بر مردم تحمیل می گردد و ..این
رسالت بزرگ به دوش امت اسلامی که[ شاهد] امته، و [الگوی] ملکهاست .

ب :اراده واختیار

حریت به معنای وسیع آن ، نه تنها یکی از حقوق مسلمه انسان ، بلکه از
شمخصات واز حدود موجودیت این نوع می باشد. ریشه اصلی وانگیزه
طبیعی آن ، همان امتیازات و خصائصی است که بشر دراصل تکوین بدان
آراسته شده است . بااندک مطالعه در نیروهای درونی ، همچون ادراک و
قدرت تحلیل و ترکیب مطالب و نیزاختیار واراده که در وجودش فراهم
شده است ، روشن می گردد که غرض از آفرینش انسان آن بوده است که خوداو
بکمک این نیروها و بکار بردن اراده واختیار،استعدادهای نهفته شده
خود را آشکار ساخته و خویشتن را به سرحد کمال برساند، نه آن که
مانند جمادات در فعل وانفعالات و حرکت و سکون همه جا مقهور عوامل
خارجی گشته یا مانند گیاهان و جانوران ، به اطاعات از غرائز خویش
مجبور و مسخر گردد .

…لقد خلقناالانسان فی احسن تقویم.. . ۱۴

دراین صورت ، جلوگیری از بکارافتادن این قوی به
معنی ایجاد مدافع مانع از پیشرفت او بسوی کمال بوده و بر خلاف طبع
فطرت انسان و هم در جهت مخالفت غرض از خلفت او می باشد.

بدین سبب ، آفریدگار جهان ، با همه سلطه و سیطره ای که بر همه
موجودات دارد،این نوع را در حدود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.