پاورپوینت کامل مسائل نظام حوزه (۵) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مسائل نظام حوزه (۵) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسائل نظام حوزه (۵) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مسائل نظام حوزه (۵) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۳
مبانی نظری جایگاه اجتماعی حوزه
آنچه در مقاله پیشین ، بعنوان هشتمین مساله عمده نظام حوزه و
روحانیت ، مورد بررسی قرار گرفت وادامه آن به این نوشته محول
گردید، عبارت بوداز ضرورت تبیین و تعیین جایگاه اجتماعی نظام حوزه
و روحانیت .
در مقدمه بحث مذکور توضیح
داده شد که : فلسفه وجودی حوزه های علمیه و تشکل یافتن مجموعه ای به
نام روحانیت ، تداوم بخشیدن به حرکت انبیاء و پی گیری اهداف آنان در
جامعه بشری است .
و یادآور شدیم که طرح این موضوع و بیان پیوستگی وارتباط میان
اهداف و وظایف حوزه ها و حرکت انبیای الهی برای تقدس بخشیدن به
حوزه هااز طریق شعار دادن و منزه قلمداد کردن روحانیت نیست ، بلکه
منظور، شناخت جایگاه واقعی حوزه ها درنظام اجتماعی اسلام و تبیین
وظایف اجتماعی حوزه و روحانیت است .
و در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که برای شناخت جایگاه اجتماعی
حوزه و وظایف روحانیت در قبال جامعه اسلامی و جوامع بشری ، باید
جایگاه انبیای الهی و وظایف آنها را در میان امته، مورد مطالعه
قرار داد.
برای
شناخت جایگاه و نقش و رسالت انبی،[ قرآن] متقن ترین و گویاترین متن
و منبع تحقیقاتی بشمار می رود و روایات ، در کنار آن ، روشنگر مفاهیم و
مبین مصادیق آن است .
در قرآن ، برای پیامبران ، وظایف گوناگونی
در رابطه با جامعه انسانی یاد شده است که صریح ترین و بارزترین
آنها عبارت است از: نزکیه و تهذیب اخلاقی و معنوی انسانه، تعلیم
کتاب و حکمت ۱ ،ابلاغ پیام های خداوند که از طریق وحی و ضعیفان جامعه
۳ ، جهاد و مبارزه در راه خد، تشویق و تحریص مردم به جهاد در راه
خدا ۴ ، دعوت به سوی حق و قسط،اجرای عدالت اجتماعی ۵ ،استقامت و
پایداری و مبارزه با طواغیت و کافران و منافقان ۶ و …
وظایفی که از قرآن برشمردیم ، به ظاهر، گوناگون و متنوع است ، ولی
در مجموع ، دارای نوعی وحدت است و یک روح کلی ، همچون رشته ای مستحکم ،
همه آنها را در یک راستا با هم پیوند داده است که آن روح کلی مایه
وحدت بوده و به مثابه محوراصلی و سنگ زیرین بنای حرکت اجتماعی
انبیای الهی بشمار می آید.
اهداف غائی و آلی در حرکت انبیاء
برای شناخت بنیادی تراین موضوع ،ابتدا باید میان اهداف نهایی و
اهداف آلی رسالت انبیاء و وظایف اجتماعی و شیوه های عملی آنان تمییز
داد و آنها را مشخص کرد.
وظایف پیامبران ،ازاهداف رسالت آنان ریشه می گیرد واهداف رسالت و
بعثت پیامبران از[ هدف خلقت] جدا نیست ، بلکه پیامبران مبعوث شده اند
تاانسان را بسوی اهداف آفرینش ، رهبری و هدایت کنند.
قرآن ، در یک آیه ، هدف خلقت انسان را و نیز موجود دیگری که آن را
۷جن می نامد، چنین بیان داشته است:[ وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون]
خداوند دراین آیه هدف نهایی و عالی آفرینش انسان ر،
عبادت خدا معرفی کرده است و حال ،این حقیقت که چگونه مساله عبادت
واخلاص در عبودیت ، عالی ترین مرحله کمال آدمی بوده هدف عالی خلقت
قرار گرفته است ، بحثی است که باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد.
اگر عبادت و عبودیت خد، هدف عالی خلقت انسان باشد، پس هدف انبیاء
چیزی جز رساندن انسان به مرحله عبودیت واخلاص در عبادت و توحید
نیست . و هدف و آرمانی که پیامبران آن را می جویند، فقط خدااست و بس ،
و هر چیز دیگر جنبه مقدمه را دارد نه جنبه اصالت واستقلال و هدف
اصلی را.
[ اذجاءتهم الرسل من بین ایدیهم و من خلفهم الا تعبدواالاالله] ۸ .
و به همین دلیل
است که قرآن ، هرگاه آغاز حرکت و رسالت پیامبری را یادآور می شود،
اصلی ترین و مشخص ترین دعوت او را دعوت به توصیه و خدا پرستی معرفی
می کند ۹ .
توحید و خداپرستی ، عالی ترین هدف رسالت و بعثت انبیا بوده و دعوت
به توحید و خداپرستی ،اصلی تری وظیفه پیامبران الهی را تشکیل می داده
است . ولی می بینیم که قرآن در کناراین کاراصلی و هدف نهایی ، وظایف
و ماموریتهای دیگری را نیز برای رسولان و پیامبران بیان داشته است
که به بخشی از آنهااشاره کردیم ، همچون : تزکیه و تعلیم ، دعوت به
وحدت واجتماع ۱۰ و برقراری عدالت اجتماعی و …
با توجه به این که هدف اصلی رسالت انبی، توحید و هدایت جامعه به
سوی آن است ، روشن خواهد بود که رشداخلاقی و تکامل علمی بشر و تشکیل
جامعه متحد واجرای عدالت اجتماعی همه و همه ازاهداف و وظایف آلی
پیامبران است که بدون آن کاره، هدایت جامعه بسوی توحید و عبادت
پروردگار میسر نیست . واین حقیقتی است که پرورگار عالم آن رااز طریق
معارف و دقایق قرآنی به ما تفهیم فرموده است و بااین که می فرماید:
[وما خلت الجن والانس والا لیعبدون] در زمینه هدف بعثت انبیاء
فرموده است:[ هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته
ویزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین] .
این نیست ، مگر به خاطر رعایت عینیتها و توجه به قوانین حاکم بر روح
واندیشه فردی واجتماعی بشر – که البته آن قوانین به اراده خداوند
جاری گشته است واز حیطه قدرت او خارج نبوده و نیست .
دعوت به خداپرستی و عبادت و عبودیت پروردگار، نیاز به مقدماتی
دارد که در راس آن ، مقدمات تزکیه و تهذیب اخلاقی و معنوی مردم از
طریق باز خواندن آیات الهی بر مردم و تعلیم کتاب و حکمت است ، واز
آنجا که تهذیب و تزکیه روحی امته، در یک نظام فاسد و غیرالهی و
استبکاری و در سایه حکومت های طاغوتی امکان پذیر نبوده و نیست ،ء و
پیامبران ، ماموریت یافته اند که پس از بیدار کردن گروههایی از
مردم ، به منظور گسترش دادن پرتو هدایت و تعلیم و رهانیدن توده های
عظیم انسان از ظلمت جهل و شرک ، نخست به سراغ سردمداران کفر و
استکبار و نمرودها و فرعون ها رفته و شالوده حاکمیت جابرانه و
ظالمانه آنان را واژگون سازند و بر ویرانه های آن ، نظام الهی ، هیچ
قدرت استکباری و هیچ مانعی بر سر راه تکامل و رشد و تزکیه انسانه،
توان عرض اندام و مقاومت و مزاحمت نداشته باشد.
[ هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره
المشرکون] ۱۱
دراین مقطع از حرکت انبیاست که مساله جهاد و مبارزه با طواغیت
و دشمنان داخلی و خارجی – کفار و منافقین – طرح می شود و پیامبر و
پیروان او، مامور به استقامت و پایداری می شوند:
[ … فاستقم
کماامرت ومن تاب معک] ۱۲ و در پس تلاش ها واستقامتهاست که نصرت
خداوند نازل می شود و در جامعه ای که هدایت و ساختن معنوی یک انسان و
تهذیب و پرورش یک فرد، هزاران رنج و مشکل به دنبال داشته است ، ناگاه
اسنانها فوج فوج به راه حق ، روی می آورند و به دین و حاکمیت الهی
گردن می نهند . [اذا جاا نصرالله والفتح ورایت الناس یدخلون فی
دین الله افواجا فسبح بحمد ربک] . ۱۳ دراین مقطع است که حرکت
انبیاء دارد وارد مرحله نوین می شود، زمینه فعالیتها گسترش می یابد،
نیازها بیشتر و شیوه ها متکامل تر و وظایف سنگین تر و پیچیده تر می شود.
دراین مرحله ، موضع تازه ای به نام[ نظام حاکمیت ارزشهای الهی]
پدید می ید و وظیفه نوینی در رابطه با حفظ این نظام و تعمیم و تقویت
آن مطرح می شود و برای این منظور، شیوه ها و شرایط جدیدی ضرورت
می یابد که یکی از آنها دعوت به وحدت اجتماعی و دیگری ترجیح منافع و
مصالح جامعه اسمی بر منافع افراداندک و معدوداست و…
مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله علیه در ذیل آیه کریمه[ یاایها
الذین امنوااصبروا و صابروا و رابطوا واتقواالله لعلکم تفلحون] ۱۴
می فرماید:
اوامر دراین آیه
مطلق است و منظوراز صبر، پایداری در برابر شداید و صبر در طاعت
خد، و صبراز معصیت است ، و در هر حال منظورازاین صبر، صبراز
ناحیه مسایل فردی است به قرینه واژه – مصابره – که در مقابل آن
آمده است .
[مصابره] عبارت است از شکیبایی و تمل در برابراذیت جامعه و مشکلات
اجتماعی .. واما مفهوم[ رابطوا] گسترده تراز معنای[ مصابره] است
زیرا مصابره به معنای تحمل جامعه و[ رابطوا] به مفهوم ایجاد جامعه و
جماعت و لزوم ارتباط میان گروه ها در تمام شوون زندگی دینی است ، چه
در مراحل دشواری و چه در مراحل آسایش ۱۵ .
سپس مرحوم علامه فصلی را تحت عنوان
[روابط اجتماعی در جامعه اسلامی] گشوده از جمله موضوعاتی که در آن
طرح کرده است[ رشد فکری و معنوی وادارکی انسان در پرتو زندگی
اجتماعی و حضور در جامعه انسانی] می باشد و می فرماید:
[قرآن کریم خبر می دهد که نخستین عاملی که انسان را به مساله
اجتماع توجه داده و خود به حفظ واستقلال آن اهمیت داده است ،
پیامبران بوده اند: کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین
و منذرین وانزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیمااختلفوا
فیه] ۱۶این آیه بیان می دارد که انسان درابتدایی ترین مراحل زندگی
خویش ، یک امت واحد با سیستمی ساده وابتدایی بوده واختلافی در میان
آنان نبوده است ، تااین که اختلافها در میان آنان نبوده است ، تااین
که اختلافها ظاهر شده و درگیری ها به وجود آمده است پس خداوند
پیامبرانش را مبعوث کرده و با آنان کتاب را فرو فرستاده است تا به
وسیله آن اختلافات از میان جامعه برچیده شود و به وسیله قوانین الهی
وحدت جامعه حفظ گردد. ۱۷
براساس عینیتها حرکت
از بیانی که پیرامون هدف عالی خلقت و هدف نهایی بعثت و وظیفه
غایی انبیاء و نیزاهداف آلی و مقطعی و وظایف مختلف اجتماعی و
شیوه های گوناگون عملی پیامبران الهی آوردیم ،این نتیجه جستجو می شود
که حرکت انبیاء برای هدایت انسانها به سوی مبدا آفرینش و هدف عالی
خلقت ، یک حرکت خشک و یک جانبه و سطحی نبوده است و تنها به گفتن و
تذکر دادن وانذار و تبشیر قولی اکتفا نکرده اند، بلکه حرکت ارشادی و
تکاملی آنها یک حرکت عمیق و بنیادی بوده و آنان برای تحقق اهداف و
آرمان های الهی خود، به همه واقعیتها و قوانین تکوینی مادی و معنوی ،
فردی واجتماعی بشر توجه داشته و صدها هدف آلی را برای رسیدن به
هدف عالی نهایی در پیش رو قرار داده اند. و همانگونه که برای نماز و
روزه و حج و عبادات فردی اهمیت قائل شده اند، برای مبارزه با مظاهر
شرک و موانع تکامل بشر و طواغیت و همچنین برای برقراری حکومت عدل و
اجرای عدالت اجتماعی و حفظ وحدت واستقلال ،ارزش و موضوعیت قائل
شده اند. و چه بسا برخی ازاموراجتماعی مانند مساله امامت و رهبری
و حکومت الهی را بر عبادتهای فردی ترجیح داده اند، زیرااین گونه
امور تضمین کننده حرکت توده ها به سوی حقیقت و عدالت است .
و بدینجهت است که می بینیم در فرهنگ عقیدتی شیعه ، میان معرفت خدا و
معرفت امام پیوستگی تنگاتنگی وجود دارد.
حسین بن علی[ ع] در تعریف حقیقت معرفت خدا می فرماید: [معرفه اهل کل
زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته] ۱۸ .
وامام باقر(ع) می فرماید:
اما! لوان رجلا قام لیله وصام نهاره و تصدق بجمیع ماله ، و حج
جمیع دهره ، و لم یعرف و لایه ولی فیوالیه ویکون جمیع اعماله بدلالته
الیه ، ماکان له علی الله حق ثوابیه ، ولا کان من اهل الایمان ۱۹ .
یعنی : آگاه باشید که اگر مردی همه شب به نماز بر خیزد، و روزش را
روزه بدارد، و همه مال خود را در راه خداانفاق کند، و پیوسته به
زیارت خانه خدا رود، واز ولایت ولی خدا آگاه نباشد تاازاو پیروی
کند و همه اعمالش به راهنمایی او باشد، چنین کسی را حق پاداشی از خدا به
خاطر همه آنچه کرده است نیست ، و نیزازاهل ایمان به شمار نمی رود.
وامام رضا[ ع] در بیان فلسفه اهمیت امامت می فرماید:
[بالامام تمام الصلاه والزکاه والصیام والحج وتوفیرالفی والصدقات
وامضاءالحدود والاحکام ، و منع الثغور والاطراف] ۲۰ .
یعنی : با امام نماز و زکات و روزه و حج و فراهم آمدن غنایم و صدقات واجرای
حدود واحکام و پاسداری از مرزها واطراف کشورامکان پذیر می شود.
توجه به این حقیقت که حرکت پیامبران براساس عینیتها و واقعیتهای
اجتماعی ، معنوی اقتصادی واستعداد و توان امتها بوده است ، نقش تعیین
کننده و موثری را در رابطه با حرکت معنوی روحانیت و حوزه ها در
جامعه خواهدداشت ، زیرا با تعمق و ژرفنگری در حرکت معنوی پیامبران ،
این نکته روشن خواهد شد که برای هدایت جامعه به سوی ارزشهای معنوی و
دینی و برای دعوت امتها به سوی توحید و عبودیت پروردگار جهان تنها
تذکر آیات بهشت و دوزخ و تدریس اعتقادات و فلسفه و عرفان کافی نیست ،
بلکه باید زمینه های رشد را پدید آورد و موانع تکامل و هدایت را بر
طرف ساخت و خلاصه این که برای دست یابی به اهداف عالی باید به ابزار و
عوامل آلی و عادی و عینی و تکوینی آن نیز توجه داشت .
جایگاه انبیاء در جامعه بشری
با توجه به
مطالبی که گذشت و با ملاحظه وظایف و رسالتی که قرآن برای انبیاء
مشخص کرده است ، باید دید که در میان کارها و نقشهای اجتماعی ، چه نقش
و چه عنوانی را برای پیامبران می توان در نظر گرفت .
بدیهی است که ذوق و سلیقه وانتخاب شخصی ما دراین زمینه بدون
توجه به کلام وحی و معصومین[ ع] ارزشی ندارد زیرا پیامبران ، مبعوث
خدایند واین اوست که می بایست جایگاه اجتماعی آنان را معین کند و
بیان دارد که آیا پیامبران ، مجری اخلاقند یا معلم کتاب و حکمتند و یا
مصلح اجتماعی و یا ناظر بر کارهای جامعه و یا دعوت کننده مردم به
عبادت و خداپرستی و …؟ و در صورتی که همه این مسایل در حیطه کار
و مسوولیت انبیاء وجود داشته باشد، باید دید که بر همه این کارها
و فعالیتها و رسالتها چه عنوانی منطبق است و پیامبران تحت چه منصب
و مسوولیت و عنوانی به تحقق این اهداف می پردازند.
از مجموعه آیاتی که در زمینه وظایف اجتماعی انبیاء وارد شده است
و ما برخی از آنها را یادآور شدیم ، دو مساله بعنوان محور فعالیتها
و حرکت انبیاء در جامعه قابل شناخت و بررسی می باشد که عبارت است از
[تزکیه و تعلیم] زیراانسان ، بدون رشد و آگاهی ،امکان ندارد که به
مراحل عالی معنوی و تکامل روحی و عبودیت واقعی واخلاص برسد. نماز
بدون عرفان و فاقد طهارت باطنی ، زیاد می توان گزارد، روزه خودداری از
خوردن و آشامیدن ، بدون درک صحیح از هستی وارزشهای حاکم بر آن ،
زیاد می توان تحمل کرد، و طواف برگرد کعبه ، بدون شناخت حقیقی صاحب
کعبه ، زیاد می توان داشت ، ولی بی تردید چنان نماز و روزه و حجی و حتی
چنان جهادی از نظر مکتب انبیاء فاقدارزش است .
علی (ع) می فرماید:
ایهاالناس !الاخیر فی دین لاتفقه فیه.. ۲۱
یعنی :ای مردم ! خیری در آن دین (دینداری ) نیست که با تفقه و نیک
فهمی همراه نباشد.
و نیز می فرماید
المتعبد علی غیر فقه کحمارالطاحونه ، یدور ولایبرح ۲۲ .
یعنی : عبادت کننده ناآگاه از دین ، همچون خر آسیاب است ، که دور
خود می چرخد ولی از جایی که هست ، بیشتر نمی رود.
بنابراین عبودیت و عبادت و پرتو تزکیه و طهارت و رشد باطنی و
معنوی حاصل می آید و بدینجهت است که قرآن مرحله تزکیه را مرحله
رستگاری معرفی کرده است و می فرماید:
قد افلح من زکیها ۲۳ .
یعنی : به تحقیق رستگار شد کسی که نفس خویش را تزکیه کرد.
و نیز می فرماید:[ قدافلح من تزکی] ۲۴ .
و در آیه کریمه دیگر خلود وابدیت در جنت را بعنوان پاداش این
رستگاری و پیروزی معرفی کرده و می فرماید:
و من یاته مومتا قد عمل الصالحات فاولئک لهم الدرجات العلی
جنات عدن تجری من تحتهاالانهار خالدین فیها و ذلک جزاء من تزکی . ۲۵
ازاین آیات استفاده می شود که نزدیک ترین مرتبه و جایگاهی که
می تواندانسان را به هدف نهایی آفرینش و عبودیت واقعی برساند، تزکیه
است و رسیدن به بهشت به معنای امضای دستیابی انسان مومن تزکیه
یافته به هدف عالی خلقت است که برای اواز ناحیه خداوند قرار داده
شده است . اکنون باید دانست که تزکیه و طهارت و رشد نفس چگونه حاصل
می شود؟
بدیهی است که طهارت نفس آدمی و رشد فکر واندیشه و روح انسان تنها
و تنها درسایه معرفت و علم حاصل می شود، حال این که مراداز معرفت و
علم ، کدام معرفت و علم است موضوعی است که باید در جای خود بررسی و
شناخته شود، و ما را دراین بحث توجه به این حقیقت کافی است که
بدانیم نزکیه و طهارت و رشد، در ظلمت جهل میسر نیست ، بلکه در پرتو
علم و معرفت حاصل می آید و مهمترین کار پیامبران ارائه علم و معرفت
به انسانها و تعلیم کتاب و حکمت به آنان است واگر آیات خداوند را
بر مردم باز می خوانند و با طواغیت مبارزه می کنند، و معجزه می آورند،
و مظلومان تاریخ را یاری می دهند، و بر کرسی قضاوت و داوری می نشینند،
و فرماندهی سپاه می کنند، و با قانون خدا در میان مردم حکم می رانند
و در راه بنیان نهادن جامعه ای واحد و نظامی الهی تلاش می نمایند و …
همه و همه در راستای کار تعلیم و آموزش و پرورش معنوی انسان است .
و خلاصه این که
مهمترین اصلی ترین و بارزترین مسوولیت اجتماعی و وظیفه و فعالیت
انبیاء در جامعه بشری معلمی و آموزشگری بوده است .
در روایتی آمده است که
پیامبر خدا[ص] ازخانه بیرون آمد، در مسجد
دو مجلس دید: در یک مجلس بررسی و تفقه در دین می شد، و مجلس دیگر به
دعا خواندن واز خدا مسالت کردن می گذشت . گفت : هر دو مجلس نیک است .
آن گروه خدا را می خوانند، و آن گروه می آموزند و مطالب را به
نادانان می فهمانند.این گروه آموزشگران ، برترند. من برای آموزشگری
فرستاده شده ام . آنگاه در کنارایشان نشست . ۲۶
رسول خدا[ص] دراین روایت عبارت بسیار موجز و صریحی در رابطه با
موضوع مورد بحث ما دارد می فرماید: [بالتعلیم وارسلت] من برای
آموزشگری فرستاده شده ام واین همان نکته ای است که در مقام اثبات
آنیم .
البته باید توجه داشت که در فرهنگ جامعه امروز م، واژه معلم تا
اندازه ای از معنای مطلق لغوی به معنای خاص ، هجرت کرده است ، بطوری
که برای تدریس کننده دروس ابتدایی ، کلمه معلم و برای دوره
متوسطه ، واژه دبیر و برای دوره عالی لفظ استاد را بکار می برند و
ممکن است این ذهنیت معنای وسیع و مفهوم عمیق واژه معلم را در حجاب
قرار دهد، ولی حق این است که در میان واژه های مرادف آن ، عنوان معلم
و معلمی ، عنوانی است دقیق تر و رساتر و در صورتی که ابعاد و گستردگی
و جلوه های آن تبیین شود، برازنده ترین عنوان شناخته خواهد شد.
معلمی انسان ، درابعاد مختلف آن
واژه[ معلم] درادوار مختلف تاریخ و در فرهنگ های متفاوت بشری ،
دارای جلوه های گوناگون و مشخصات و ویژگی های خاصی بوده است ، و در عصر
حاشر، دانشمندان و پژوهشگران مباحث آموزشی و تربیتی تلاش کرده اند،
تا با کمک گیری از علوم پیشرفته بشری به مفهوم دقیق تر و عینی تر و
صحیح تر معلم و معلمی و مباین تربیت جدید دست یابند و بینش جامعه را
نسبت به مساله تعلیم و تربیت تعالی بخشند، و دراین راستا چنین
اظهار داشته اند :
در گذشته ، کار معلم ، تدریس و
انتقال مطالب درسی تلقی می شد و درک معلم از تعلیم و تربیت جز همی
امر چیزی دیگر نبود.
شخصیت شاگرد، مسایل زندگی و
احتیاجات اجتماعی او مورد توجه مربی واقع نمی شد. معلم ، جز تحکم کاری
نمی کرد. رابطه او با شاگرد مثل رابطه حاکم با مامور و محکوم
بود. هدف ، روش ، مطالب درسی و برنامه کار همه به وسیله معلم تعیین
می شدند… ولی امروز، تعلیم و تربیت مفهوم خاصی دارد. معلم ، نقش یک
راهنما را بعهده دارد و مانند یک شاگرد، عضو گروه کلاس محسوب می شود،
آنچه مهم است شخصیت شاگرد، مسائل وی ،احتیاجات اجتماعی او و
انتظارات جامعه ازاوست ۲۷
…. اینجاست که کار مربی ،از
مرحله دیکته کردن دستورات اخلاقی ، بالاتر می رود،او باید راهنمای
خوبی در پیشرفت و رشداخلاقی شاگرد باشد و به شاگرد کمک کند تا به
تدریج با در نظر گرفتن مقتضیات اجتماعی وانتظارات دیگران وارزشهای
انسانی ، میزانهایی در اخلاق ، برای خود توسعه دهد و رفتار خود را طبق
همان میزانهااداره نماید. ۲۸
پژوهشگران علوم تربیتی و صاحب نظران شیوه های آموزشی ،امروز، بعنوان
مبانی نوین آموزش و پرورش اظهار می دارند که تعلیم و تربیت و مفهوم
واقعی آن ، یک عمل محدود و تک بعدی و یک رشته وظایف و عملیات خشک و
بی روح نیست ، بلکه تعلیم و تربیت باابعاد مختلف مادی و معنوی زندگی
فردی واجتماعی انسان درارتباط است و یک معلم واقعی که کار تعلیم
ر، بعنوان یک مسوولیت و یک ارزش پذیرفته است ، باید به وضعیت روحی ،
جسمی ،اقتصادی ، خانوادگی اخلاقی ، مذهبی ،اجتماعی و توان واستعداد
شاگردان خویش توجه داشته باشد و برای انتقال آگاهی های خویش بدانها و
متخلق ساختن آنها به ارزشه، به جای تحمیل و پرخاش و ناشکیبایی ،
چونان پدری مهربان و کاردان ، شرایط لازم را برای رشد و تکامل استعداد
و توان متعلمان خوی فراهم آورد. و آنها را در راه از میان برداشتن
موانع پیشرفت و تکامل یاری دهد
این نگرش نظریه نوینی است که محققان و
اندیشمندان عصر حاضر، در پرتو تمدن و تکامل علمی بشر، به آن دست
یافته اند. در حالی که ما شیوه ها و شگردها واندیشه ها واهدافی
مترقی تراز آن را در مکتب انبیاء و معلمی پیامبران در جامعه بشری ،
می توانیم شاهد باشیم ، واین شعار نیست ، بلکه واقعیتی قابل لمس و
ادراک می باشد و کافی است که م، حرکت فرهنگی وارشادی و تبلیغی
پیامبران را در میان امته، مورد مطالعه قرار دهیم و مشاهده کنیم که
چگونه پیامبران برای تزکیه و رشد و طهارت انسان ، به تعلیم و
آموزشگری روی آورده واین تعلیم را براساس گفتار و کردار و شیوه ها
و فراهم آوردن زمینه ها و رعایت استعدادها و عینیتهااستوار
ساخته اند، و دراین راستا به تلاشهای گوناگون دست زده و در شرایط
متفاوت به شیوه های مختلف رو آورده اند. گاه در نهان به دعوت پرداخته
و به فردسازی همت گمارده و زمانی به دعوت آشکار و عمومی سعی
کرده اند. روزی تنها و بی سلاح و بی یاور به شهرها داخل شده و مردم را
به حق دعوت کرده و زمانی ، فرماندهی سپاهی عظیم را بعهده گرفته و
دشمنان را در برابر هیبت و صلابت خویش ، به تسلیم واداشته اند. در
مقطعی از زندگی ،از شهر و دیار خویش آوراه گشته و هجرت پیش گرفته و
در مقطعی دیگر، رهبری و مدیریت امعه را برعهده گرفته و جامعه ای واحد
و متحد براساس قسط و عدل بنا کرده اند و …
روند پرنوسان این حرکت ها و
جلوه های گوناگون ایفای مسوولیته، در زندگی انبی، وامامان[ ع] از
زاویه بینش یک انسان غیر مذهبی امامان[ ع] از زاویه بینش یک انسان
غیر مذهبی و یک ماتریالیست ، بی تردید دارای تفسیر و تحلیلی مادی
خواهد بود و چنین تلقی خواهد شد که پیامبران مانند همه کسانی که به
حکومت و ریاست اجتماعی رسیده اند، مرحله به مرحله راه نفوذ و حاکمیت
خویش را به منظور رسیدن به قدرت و حکومت پیموده اند تا به رهبری به
منازع دست یافته اند! ´
ولی از دیدگاه یک متشرع که حقیقت شریعت و دیانت و رسالت را شناخته
و بدان ایمان آورده است و با واقع نگری ، تاریخ و زندگی و شخصیت و
اهداف پیامبران الهی وامامان معصوم(ع) را مورد بررسی قرار داده
است ، تحلیل دیگری وجود دارد. زیرااو می بیند که پیامبراسلام[ ص] در
اوج قدرت اجتماعی و در زمانی که رسما مدیریت جامعه را دراختیار
دارد،از نظراخلاق فردی واجتماعی واز جنبه زندگی مادی تغییر
نکرده است و همچنان در کنار محرومان و مستضعفان و هم سطح با آنان از
حیث معیشت می باشد واز هرگونه فخرفروشی و خودبرتربینی بیزاراست و
حتی زمانی که با گروهی ازاصحاب و یاران خویش به سفر می رود، حاضر
نمی شود که یارانش کارهئااو راانجام دهند و خود همانند فردی عادی
به کار می پردازند و هنگامی که یکی از مسلمانها در برابر مقام معنوی
و شکوه اجتماعی او لرز براندامش می افتد،
برای ایجاد و آرامش دراو می فرماید: [هون علیک ! فلست بملک انما
اناابن امراه کانت تاکل القد]. ۲۹
یعنی : راحت باش ! من شاه نیستم ، پسر زنی هشتم که گوشت مانده خشک
شده می خورد.
ابوذر می گوید : سلمان و بلال را دیدم که به نزد رسول خداافتاد و
بر آن بوسه زد، پیامبراو راازاین عمل بازداشت و سپس به او فرمود:
[یا سلمان ! لاتصنع بی ماتصنع الاعاجم بملوکه،انا عبد من عبیدالله ،
آکل مما یاکل العبد، واقعد کما یقعدالعبد]. ۳۰
یعنی ای سلمان ، با من چنان رفتار نکن که عجمان با پادشاهانشان
رفتار می کنند! من بنده ای از بندگان خدایم ، چنان می خورم که بنده
می خورد، و چنان می نشینم که بنده می نشیند.
وقتی که به آن حضرت گفته می شود که : شما در نزد خدا با کرامت تراز
قیصر و کسری هستید در حالی که آنها در چنان رفاه و آسایش دنیایی به
سر می برند و شما بر حصیری نشسته اید که در بدن شمااثر گذارده است !
پیامبر(ص) در پاسخ می فرماید:
اما ترضی ان یکون لهم الدنی، ولناالاخره ؟ ۳۱
یعنی آیا دوست نداری که دنیا برای آنها باشد و آخرت از آن ما؟
امام باقر[ ع]
می فرماید: که رسول خدا فرمود: پنج چیزاست که تا هنگام مرگ از آنها
دست برنخواهم داشت: [غذا خوردن بر زمین با بندگان ، سوار شدن بر
چهارپا و پالان کردن آن ، و دوشیدن شیر ماده بز به دست خودم ، و پوشیدن
پارچه پشمی ، و سلام کردن به کودکان ، تا سنتی باشد پس از من] ۳۲ .
انسان موحدی که به مکتب انبیاءایمان آورده است و براستی ، پیامبر
راانسانی معنوی و روحانی به تمام معنا می شناسد و هدف اصلی و نهایی
آنان را هدایت بشر به عبادت و عبودیت پروردگار توحیداو می داند، چه
تحلیل از رهبری اجتماعی و فرماندهی نظامی و قضاوت و داوری و جنبه های
مختلف زندگی اجتماعی پیامبران می تواند داشته باشد،
جزاین که همه اینها را مقدمه و زمینه چینی برای رسیده به هدف
نهایی بداند واذعان کند که برقراری حکومت و حضور پیامبران وامامان
در مسوولیتهای مختلف اجتماعی و رسیدگی آنان به وضع مادی واقتصادی
و محیطی انسانه، جنبه مقدمیت داشته است و دخالت پیامبران و
اماممان دراین گونه امور به نحواستحباب و یا تمایل شخصی نبوده ،
بلکه به صورت یک وظیفه قطعی و یک ضرورت غیرقابل اجتناب بوده است . و
اگر جزاین بوده ، پیامبران وامامان که برای حکومت و منصبهای عالی
اجتماعی بشری به اندازه ( عطسه بز ماده ای ) ۳۳ هم ارزش قائل
نبوده اند. مهار مدیریت جامعه را بر دوش آن می نهادند و رهایش
می ساختند تا هر کجا که می خواهد برود ولی آنان چنین نکردند، بلکه بار
مسوولیتهای اجتم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 