پاورپوینت کامل دین وتکنولوژی(۴) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دین وتکنولوژی(۴) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین وتکنولوژی(۴) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دین وتکنولوژی(۴) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
تمدن صنعتیونظام تعلیم و تربیت
ه اعتقاد اکثر روان شناسان قسمت اعظم شخصیت هرانسانی در دوران کودکی شکل می گیرد. آموزشهای مختلفی که او در دوران کودکی و نوجوانی و حتی جوانی در محیطهای مختلف آموزشی چه محیطهای رسمی همچون: مدرسه و آموزشگاه و چه محیطهای غیر رسمی همچون: خانواده و کوچه فرا می گیرد همگی بافت و سازمان اندیشه احساس و کارکرد او را در آینده تعیین خواهندکرد شخصیت او را رقم خواهند زد و انسانیّت او را درظرف فعلیت قرار خواهند داد.
فرزندان امروز بزرگسالان فردا خواهند بود همان افرادی که سرنوشت آینده نظام و جامعه را به دست خواهند گرفت. فاصله میان امروز و فرد یک گام بیش نیست و آن گام نظام تعلیم و تربیت و به عبارت دیگر نظام پردازش انسانها خواهد بود. امّا از طرفی هر جامعه ای به دلیل تمدّن و فرهنگ ویژه مقتضی مجموعه ای از نقشها و مسوٌولیتها برای افراد جامعه خود می باشد.
براین پایه و اساس نظام آموزشی ـ اخلاقی و فرهنگی جامعه همگی تلاش خواهند نمود تا کودکان و به طور کلی افراد این جامعه را به گونه ای پرورش دهند که این افراد بتوانند این نقشها و مسؤولیتهای اجتماعی را پذیرا باشند. فرآیند مزبور را به تناسب این معن فرآیند (جامعه پذیری) نام می نهند.۱
حال ببینیم تکنولوژی و ساختار فنّیِ حاکم بر جامعه تا چه حدّ در ایجاد و تغییر نقشهای اجتماعی برای افراد جامعه مؤثر و دخیل است. پیش از این اشاره داشتیم که انقلاب صنعتی نقشها و موقعیتهای جدیدی را برای فعالیت انسانها در جامعه فراهم آورد. انقلاب صنعتی محیط کار را از مزرعه و منزل و کارگاه های کوچک و شخصی به کارخانه ادارات شرکتها و سازمانهای عظیم منتقل نمود. با این انتقال می بایست کودکان را برای زندگی و کار در کارخانه و مجموعه های هم خانواده آن آماده ساخت. این کودکان بایستی نقش و مسؤولیت فردای خود را فرا می گرفتند وقت شناسی انضباط اطاعت و فرمان پذیری و…
جامعه صنعتی نیاز به چنین انسانهایی داشت انسانهایی کاملاً کلیشه شده و استاندارد که بتوان همچون: کال شیء و یا قسمتی از بدنه دستگاهی در صورت لزوم آن را برداشت و مشابهی به جای آن قرار داد به طوری که در فعالیت کل سیستم خللی به وجود نیاید. امّا این انسانها را نمی توان در میان بزرگسالان جستجو نمود. باید آنان راساخت و قالب گرفت. باید نظامی باشد که مسؤولیت ساخت وپردازش این افراد را بر عهده گیرد.
(مدارس با تعلیم مهارت و دانشهای تولیدی به دانشجویان به ایجاد کارگر توانا و ماهر می پردازند… نظام آموزشی با ساختن کارگران مولّد و باانضباط و تسلیم در مقابل قدرت به افزایش منافع موٌسسات اقتصادی بزرگ کمک می کند.)۲
همان طور که می دانیم پیش از انقلاب صنعتی نظام تعلیم و تربیت سازمانی غیر منسجم و دارای بافتی ناهمگون و پراکنده بود. این نظام نمی توانست تأمین کننده نیازهای جامعه صنعتی باشد. بنابراین به مجموعه جدیدی نیاز بود تا عهده دار پردازشِ نسل جدید جهت انجام نقشها و وظایف جدید باشد. محصول و نتیجه تأملات کاسب کارانه سردمداران تمدن صنعتی ایجاد نظام تعلیم و تربیت جدید بر محور آموزش و پرورش همگانی بوده. آنان به خوبی دریافته بودند که تمدن صنعتی جز در سایه نظام تعلیم و تربیت جدید هرگز برپای نخواهد ایستاد. جامعه صنعتی نیاز به انسانهای جدید متفاوت با انسانهای گذشته داشت انسانهایی که بتوانند چرخهای صنعت را به حرکت در آورند.
(در چنین وضعی آموزش فقط برای تهیه نیروی کار لازم و ماهر برای صنعت و اقتصاد از طریق مجاری رسمی مورد توجّه بوده است)۳
و بهترین شیوه برای پردازش انسانهایی دارای خصوصیات لازم عمومی و اجباری نمودن آموزش همگانی بود. آموزش و پرورش رسمی از موقعیت اشرافی و اختصاصی خویش فرود آمد و به سطح جامعه بسط و توسعه یافت. محتوای این آموزشها نیز به کلی دچار دگرگونی شد. اشراف و بزرگانی پیش از تمدن صنعتی فرزندان خویش را برای تصاحب مقامها و موقعیتهای دیوانسالاری تحت آموزشهای مَدرَسیِ ویژه قرار می دادند و دسته عوام از این آموزشهای مَدرَسی طبیعت محروم بودند. برنامه های آموزشی و تربیتی این دسته براساس انتقال تجربه های پیشین و یا تعلیم و آموزش حرفه و پیشه بزرگسالان به فرزندان استوار بود. حرفه و پیشه ای که به طور معمول از پدر به پسر منتقل می گشت منتهی به صورت ارزش هنر و خلاقیت.
امّا آموزش همگانی که محصول تمدن صنعتی بود اهداف ویژه خود را دنبال می نمود. این اهداف دقیق متناسب با مقتضاها و بایدهای تمدن صنعتی رقم می خورد.
(بنابراین هرقدر صنعت بیشتر تکامل یافت آموزش مجبور بود که خود را با پیشرفتِ آن همگام سازد و برنامه ریزان اجتماعی مجبور می شدند که نظام آموزشی را بر پایه ای بگذارند که قادر باشند نیروی انسانیِ مورد نیاز صنعت را پرورش دهد.)۴
تکنولوژی و ساختار خانواده
خانواده خیزشگاه انسان به سوی جامعه و مبدأ بسیاری از تأثیرات و تحولات مسائل انسانی است. این بن کوچکترین لیکن پربهاترین واحد اجتماعات انسانی است. خانواده سالم از اصیل ترین شاخصها در شناسایی جامعه و انسان سالم به شمار می آید. امّا ساختار خانواده نیز تابعی از تعداد فراوانی متغیرها و پیشینه های بیرونی است. با دگرگونی آن پیشینه ها دگرگون می شود و باثباتشان قرار و سکون می یابد. سؤال این است: تکنولوژی در قوام و دگردیسیِ این واحد کوچک اجتماعی تا چه حدّ نقش ایقا می کند؟ به طور مسلّم نمی توان رابطه مستقیم و بی واسطه بین این دو مقوله یافت. امّا همان نگرش جامع نگرانه در این کانون از بحث نیز ما را به بلند اندیشی و پای نهادن بر تعصبات جزء نگرانه فرا می خواند.
از دیدگاه جامعه شناسی به ویژه جامعه شناسی معاصر۵ خانواده از نهادها و ساختارهای اجتماعی به شمار می آید که کارکرد آن در ارتباط با دیگر نهادهای جامعه معنی و ترجمان می شود. بنابراین باید این عنصر را در این مجموعه و نقش آن را در ارتباط با دیگر نقشه نظاره کرد. در تحلیلی ساده می توان این چنین گفت: خانواده همیشه و در هر زمان در مجموعه نظام انسانی نقشهای متنوعی برعهده داشته است. به اعتقاد برخی مهم ترین این نقشه بر آوردن نیازهای عاطفی و روانی انسان است. لیکن علاوه بر آن نقشهای دیگری نیز بر عهده دارد که این وظایف نوع در ارتباط با جامعه وسیع تری که شامل آن می باشد پدید می آید.تربیت فرزندان استحکام و حفظ تعادل شخصیت بزرگسالان و آماده نمودن آنان برای شرکت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی از این جمله است.۶
زن و مرد هردو در مجموعه بزرگتر اجتماع دارای موقعیت پایگاه و نقشهای مختلفی هستند که این نقشها طبیعتاً از ساختار و روابط اجتماعی و اقتصادی جامعه شکل می پذیرد. دگرگونیِ این نقشها نیز وابسته به تغییرات حاصل در همین ساختارهاست.
با توجّه به این مقدمه نسبتاً طولانی اکنون می توان حدس زد که تغییرات و دگرگونیهای تکنیکی در جامعه چگونه به تغییر و دگرگونی در شکل و ساختار خانواده منجر می گردد.
تحولات برجسته که در تکنولوژی و صنعت صورت می گیرد اولین تصاویر خود را در چهره اقتصاد نشان می دهد و سپس در ایجاد نقشها و موقعیتهای جدیدی برای زنان و مردان جامعه. این نقشهای جدید به شکلهای جدید خانواده می انجامد. از طرفی خانواده بایستی وظایف خود را همسو با دیگر فعالیتهای اقتصادی ـ اجتماعی جامعه سازد و اگر در جامعه ای خانواده قادر به چنین هماهنگی نباشد لزوماً به گونه ای تغییر شکل خواهد یافت که استعداد و توان برآوردن وظایف جدید را دارا گردد.
در دوره های پیش از تمدن صنعتی اکثریت قریب به اتفاق جمعیت را دهقانان و کشاورزان تشکیل می دادند. حیات زندگی فرهنگ و همه چیز آنان ریشه در خاک و زمین داشت. خانواده روستایی نیز باید خود را در این مجموعه متناسب با دیگر عناصر جهت ایفای نقشهای مختلفش از جمله نقش و وظیفه اقتصادی شکل می داد. آن گونه که مورّخان این دوره می نگارند در این مقطع شکل متداول خانواده ر خانواده گسترده تشکیل می داد مجموعه ای فراهم آمده از زن و مرد و پدر بزرگ و مادر بزرگ برخی بستگان مرد و زن. در بعضی اشکال آن علاوه بر اعضای خانواده خدمتکاران و افراد غیر خویشاوند را نیز در بر می گرفت. این خانواده که شاید متناسب ترین شکل خانواده در آن زمان تصور می شد وظایف متعددی برعهده داشت. کارکرد مهم اقتصادی آن در ارتباط با زمین و فعالیت کشاورزی رقم می خورد و دیگر کار کردهای آن عبارت بودند از: حمایت و تربیت فرزندان پرستاری از بیماران نگاهداری بزرگسالان و سالخوردگان و…۷
خانواده گسترده به خوبی خود رابا ساخت و انتظارات جامعه آن زمان هماهنگ ساخته بود و کاملاً پاسخگوی سازمان اجتماعی آن دوره بود.۸ امّا با فرا رسیدن انقلاب صنعتی شرایط تغییر کرد. فعالیتهای اقتصادی شکل دیگری به خود گرفت. محیط کار از محیط زندگی خانوادگی جدا گشت و نقشها و موقعیتهای نوین بر آن زن و مرد پدید آمد.
خانواده گسترده برای برآوردن نیازهای جامعه پیش از انقلاب صنعتی بسیار کار آمد می نمود امّا این نوع ساختار خانواده اساساً دارای ساختمانی ایستا و کم تحرّک بود.۹ وظایف مختلف و متنوع که برای این مجموعه در این شکل وجود داشت همچون هاله ای از محدودیّت به دورآن کشیده شده وبه شدّت آن را زمین گیر نموده بود.
جامعه صنعتی متکی بر پیشرفتهای سلسله و ارتکنیکی سریع جامعه ای بسیار پویا و پر تحرّک بود. وظایف و کارکردهای جدید اقتصادی که این جامعه برای افراد خویش فراهم آورده بود اقتضا می نمود که خانواده نیز شکل دیگری بیابد تا بتواند به صورتی پرتحرک تر و پرتوان تر با وظایف و مسؤولیتهای جدید خود برخورد نماید. بنابراین جامعه صنعتی همان گونه که برخی مسؤولیتهای جدیدتر را به خانواده می سپرد پاره ای از وظایف را از دوش آن برداشت.۱۰
وظیفه تربیت فرزندان به مدارس سپرده شد. مداوا و پرستاری از مریضان ر بیمارستانها متقبّل شدند و سالخوردگان و سالمندان را نیز به پانسیونهای مخصوص بزرگسالان سپردند.
با سپردن این وظایف به دیگر سازمانه خانواده توانست تحرّک و توان بیشتری برای انجام وظایفش بیابد. این توان با تبدیل خانواده گسترده به شکل دیگری از خانواده یعنی (خانواده هسته ای) انجام پذیرفت. خانواده هسته ای شکل محدودتری از خانواده گسترده داشت. مجموعه ای متشکل از پدر و مادر و چند فرزند که به طور کاملاً بارز و محسوس الگوی خانواده درتمدن صنعتی گشت.
در پایان اضافه می کنیم: آنچه مسلّم است تکنولوژی از عوامل مؤثر در تغییر شکل و ساختار و وظایف خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی می باشد. بنابراین باید این تأثیر را در رابطه با آینده نامعلوم این واحد اجتماعی نیز به گونه ای کاملاً جدّی مورد بررسی و تأمل قرار داد. این (باید) محصول و نتیجه ای است که از توجّه ویژه تعالیم دینی به موضوع خانواده و نقش آن در تعالیِ انسان حاصل می آید.
تکنولوژی و الگوهای انسانی
همان طور که در ابتدای بحث نیز یاد آور شدیم برای تکنولوژی تأثیرات پنهانِ بسیاری می توان بر شمرد که این تأثیرات معمول یا در نظر نمی آیند و یا این که مورد توجّه عمیق قرار نمی گیرند. عدم توجّه دقیق به این تأثیرات و به حساب در نیاوردن این آثار در معادله (تکنولوژی و مسائل انسانی) باعث خواهد شد که ما در جمع بندی نتایج به یک نتیجه نادرست دست یابیم. به اعتقاد برخی صاحب نظران برای اجتناب از چنین سهل نگری و نتیجه گیریهای نادرست بایستی سیستمی کاملاً دقیق از مسائل انسانی ترسیم نمود و در این مجموعه جایگاه و موقعیت هریک از عناصر از جمله تکنولوژی ر به طور کاملاً صریح و روشن مشخص نماییم. اگر این ترسیم و تصویر کامل و دقیق باشد یعنی تمامی عناصر و فاکتورهای مسائل انسانی جایگاه و موقعیت خویش را پیدا نموده باشند و مهم تر از همه ارتباطات و نحوه تأثیر این عوامل و عناصر بر یکدیگر نیز مشخص و معین شده باشند در این صورت قادر خواهیم بود در هر بخش از این مجموعه براساس این الگو و تصویر به تأمل و اندیشه بپردازیم حوادث و وقایعِ گذشته را تحلیل و بررسیِ کنیم و حتی به پیش بینی حوادث آینده توفیق یا
بیم. این اعتقاد و باور گذشته از نقاط قوت و ضعف آن در میان بسیاری از صاحب نظران زمان ما نیز مقبولیت دارد.
این نگرش و قبول در تحلیل مسأله (تکنولوژی و انسان) نیز قضاوت را جز در چنین دایره و محدوده ای نمی پسندد. یعنی برای تحلیل و ارزیابی مسائل تکنولوژی پیش از هرچیز باید جایگاه این بخش را در میان دیگر مسائل انسانی در نظر آورد وارتباطات این بخش با بخشهای دیگر را مورد مداقّه کامل قرار داد. پس از این مرحله می توان به جمع بندی ارزیابی و قضاوت روشن و صریح درباره نتایج حاصل از تکنولوژی در سیر مسائل انسانی دست یازید. شاید مهم ترین اشکالی که بر این نوع نگرش بتوان مطرح نمود دشواری و دور از دسترس بودنِ آن است. ارائه الگو و ایده ای کامل درباره مسائل انسانی به واقع با توجّه به دانش و امکانات بشری امری است دور از دسترس و امکان ناپذیر.
لیکن در مقابل با انتظار و توقعی معقول و متناسب با ظرفیتهای محدود بشری می توان به دنبال فراهم آوردن الگو و مدلی ناقص جهت تبیین مسائل انسانی برآمد و یا بر مدلها و ایده هایی که دیگران ارائه نموده اند نگاه تأمل افکند.
در این مسیر کوششهای بسیاری انجام گرفته است و محققین بسیاری در راه بر آوردنِ این مهم سعی و تلاش نموده اند. در این میان برای آشنایی خواننده با برخی از این الگوها و استفاده از این الگو در تحلیل برخی از مسائل انسان و تکنولوژی به یکی از این نظریات اشارات مختصری می نماییم.
خواننده این مقالات با نام آلوین تافلر و اندیشه وی آشنا شده است آلوین تافلر نویسنده و محققی است که با انتشار کتاب: (ضربه آینده) (Future shock) در میان جهانیان شهرت یافت. این کتاب و کتاب دیگر او: (موج سوّم) (The Third Wave) چندین سال در زمره پرفروش ترین کتابهای جهانی مورد استقبال خوانندگان مختلف قرار گرفته و به زبانهای مختلف ترجمه شده اند. تافلر علاوه بر موقعیتهای حرفه ای دیگر همچون: خبرنگاری سردبیری برخی مجلاّت علمی ـ تخصّصی دارای کرسی استادی درس (جامعه شناسی آینده) در مؤسسه نوین پژوهشهای اجتماعی و همچنین از اساتید دانشگاه کُرنل در درس (تکنولوژی و ارزشهای اجتماعی) بوده است.۱۱
(سپهرهای پنجگانه [بلکه شش گانه]ای که شرح دادم چیزی هستند که می توان عناصر ساختیِ هر تمدن نامید. آنها به شیوه های متنوّع و پیچیده با هم مرتبط هستند امّا یک لایه دیگر هم وجود دارد که بر این سپهرهای گوناگون سوار است. مثلاً در این معنی…. که همه تمدنها یک (سوپر ایدئولوژی) ویژه می پرورانند که آنها را توجیه کرده مقام و موقعیتی را که در تاریخ و در جهان احراز کرده اند تبیین و رسالتشان را مشروع یا معقول می کند و این همان لایه فرهنگی است که مجموعه را می پوشاند و در شکل دادن به ساخت دخیل است).۱۲
جزئیات افکار این نویسنده بسیار گسترده است که در این مختصر مجالی برای تبیین آنها وجود ندارد لیکن برای روشن شدن ایده های او درباره تأثیر تکنولوژی بر حیات و شؤون انسانی ناچار به توضیح مطالبی می باشیم.
همان طور که گفته شد به اعتقاد این محقّق یکی از شالوده های اساسی در تشکیل نظام و تمدنی انسانی ساختار تکنیکی و صنعتی می باشد که پایه و اساس حرکتهای اقتصادی تمدن به شمار می آید.
خصیصه و ویژگی ای که نظریه او را در میان دیگر نظریات مطرح شده در این مقام برجسته می سازد جامع نگری انسجام و توانایی درخور توجّه نظریه او در تحلیل مسائل انسانی می باشد. اکنون به اختصار به تبیین این الگو می پردازی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 