پاورپوینت کامل مصاحبه باحضرت آیه الله حاج سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه باحضرت آیه الله حاج سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه باحضرت آیه الله حاج سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه باحضرت آیه الله حاج سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در چهره های گوناگونی که تاکنون به صحنه آورده ایم و سوانحی که بر آنان گذشته ترسیم کرده ایم آنچه که به راستی درس آموز است و عبرت انگیز تقوا و راستی و درستی واستقامت آنان در راه خداست. از جان مایه گذاشته اند که درخت دین را خرّم و برافراشته بدارند و آفات را از آن به دور دارند.

آنچه می نگاریم و به تصویر می کشیم برگرفته از اوراقی نیست که بیشتر قلم به مزدهای درباری نگاشته اند و دربارها تأیید کرده اند و رواج داده اند. بلکه یاد و خاطره بزرگمردان حوزه های علمیه را که در جای جای این مرز بوم نقش آفریده اند و از خود یادگارها گذارده اند و رفته اند از سینه های پاک را فواه مقدسی می گیریم که شاهد امین قضایا بوده اند و اکنون الحمد للّه زنده اند و به خدمتگزاری مشغول.

از این سنخ مردمان در تاریخ پرفریب یا یادی نیست و یا اگر هست بی تحریف و دستکاری نیست.

آیا هیچ گاه در تاریخ همان تاریخی که قلم به مزدها نگاشته اند و دربارها مهر تأیید بر آن زده اند و کژ اندیشان و کینه توزان این جا و آن جا نقل می کنند و برای تراوشات مغز علیل خود مؤیدش می آورند دیده و خوانده اید که روحانی با تقوا و با فضیلتی چون آیه اللّه العظمی حاج سید مرتضی حسینی لنگرودی در برانگیختن مردمان و افشاگری ظلم و ستم دربار با آیات عظام و پیشاهنگان مبارزه با ستبداد و آفرینندگان نهضت مشروطه همگام و همراه بوده است.

آیا هیچ جا خوانده اید که از عمل مقدس و به جای این بزرگوار تجلیل و تمجید شده باشد که پس از انحراف مشروطیت از مسیر اصلی خود و به دار آویختن شیخ شهید و کناره گیری مرحوم نائینی و… به کار فرهنگی پرداخت و ساختن و پروردن نسل جوان را برای تحول آفرینی در این مرز و بوم وجه همت خود قرار داد. مدرسه و مسجد حاج ابوالفتح را احیاء کرد و شمع جمع شد و در آن روزهای هول انگیز که ذکر و یاد ابا عبد اللّه(ع) جرم بود به دور از چشم ناپاک شحنه های غدّار با یاران همراه محفلی داشت گرمابخش و امید آفرین.

آری کناره گیری او از مشروطیّت به کناره گیری و دور شدن او از صحنه سیاست و عدم افشای چهره های پلید نینجامید.

امضای او در صدر امضاهای عالمان دین علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی جای گرفت.

او بعد از عمری تلاش سیاسی ـ فرهنگی و خدمت به خلق خد در ایّام غمین و خونین خیزش پانزدهم خرداد ۴۲ به جوار حق شتافت و غریبانه در کنار مرقد دختر زهرا حضرت معصومه(س) آرمید. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

در این گفتگو که به مناسبت سی امین سال درگذشت آن بزرگوار با فرزند عالم و متقی آن بزرگمرد حضرت آیه اللّه سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی انجام پذیرفته نکته های زیبا و رخشان از زندگی آن عالم فرزانه ترسیم می گردد و علاوه بر این گزارشی است پربار از اوضاع و احوال حوزه علمیه قم پس از آیه اللّه بروجردی زمینه های انقلاب اسلامی پانزده خرداد و…. به امید این که مفید افتد و اهل تحقیق را به کار آید و راهیان کوی دوست ر ره نماید.

حوزه

حوزه: با تشکر از حضرت عالی که مصاحبه با مجلّه حوزه را پذیرفتید لطف در آغاز درباره زندگی علمی و تحصیلی خود شرحی کوتاه داشته باشید.

استاد: ضمن تشکر از شما آقایان که اظهار لطف کرده اید. این جانب سید محمد حسن مرتضوی فرزند فقیه اهل بیت آیه اللّه العظمی حاج سید مرتضی حسینی لنگرودی. معروف به حاج مجتهد در روز جمعه ۲۳ صفر ۱۳۵۰ هجری قمری در نجف اشرف متولد شده ام. در همین شهر مقدس قرآن وخواندن و نوشتن فارسی را خدمت مرحوم آقا شیخ عبداللّه تبریزی و آقا شیخ موسی آموختم. البته همین مقدار را هم با مشکلات فراوان فرا گرفته ام. حکومت طاغوتی عراق ایجاد مزاحمت می کرد. زیرا اهل علم حاضر نبودند که فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند و این دو بزرگوار عهده دار تعلیم فرزندان اهل علم بودند و حکومت هم شدیداً با این کار مخالفت می کرد. به یاد دارم سختگیری به حدّی بود که مرحوم آقا شیخ موسی ناچار شد که ما را ببرد به حجره ای از حجره های بالای صحن مطهر علوی گرچه در آن جا هم امنیت نبود. مراقب بود که مأموران دولتی متوجه نشوند. هرگاه مأموری می آمد فوراً ما را متفرق می کرد یا این که در حجره را به روی ما می بست. این وضع تحصیل ما بود در نجف. در سال ۱۳۶۱ در معیت مرحوم والد به ایران آمدم و در تهران چندی به مدارس جدید می رفتم.

پس از آن که مرحوم والد مدرسه مرحوم حاج ابوالفتح را احیاء کرد در آن جا مشغول به تحصیل علوم دینی شدم.

کتب متعارفه: صرف نحو منطق معانی و بیان را در مدرسه و خارج از آن مدرسه فرا گرفتم.

اساتید ما در این کتابه گرچه از اهل فن نبودند ولی درسشان قابل استفاده بود. پس از این به فقه و اصول پرداختم. معالم و قوانین و شرح لمعه را نزد فضلاء و علمای مدرسه و غیره فرا گرفتم. تا این که رسیدم به سطح عالی.

تا سال ۱۳۷۳ به تحصیل در تهران ادامه دادم. در این مدت سطح عالی را به پایان رساندم.

بعضی بزرگانی که در حوزه تهران از محضرشان بهره برده ام عبارتند از:

مرحوم والد و حضرات آقایان: شهرستانی و چاپلاقی رسائل و مکاسب.

ییکی از فضلاء که از نجف برگشته بود و بر کفایه مسلط بود دو جلد کفایه.

مرحوم استاد الهی قمشه ای شرح منظومه.

حکیم ذوفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی شرح اشارات محقق طوسی و هیئت فارسی و شرح چغمینی.

در درس مرحوم شعرانی با عده ای از دوستان از جمله: آقای جوادی آقای حسن زاده آملی و آقای رضی شیرازی شرکت می کردیم.

در سال ۱۳۷۳ در معیت آیه اللّه والد به قم مشرف شدم. در این حوزه در درس آیات عظام حاضر می شدم.

* درس آیه اللّه العظمی بروجردی. ابتدای ورود به قم در درس آیه اللّه بروجردی که کتاب صلات مبحث قرائت تدریس می فرمود شرکت کردم. شرکت من در درس معظم له هشت سال یعنی تا سال فوت آن مرحوم به طول انجامید. مباحث ایشان را در صلات خمس قضاء و طهارت نوشته ام.

* مرحوم والد. ایشان وقتی که به قم مشرف شد درس خارج اصول و فقهی را شروع کرد. بنده در درس اصول ایشان شرکت می کردم. قریب یک دوره کامل اصول. بعد از فوت مرحوم آیه اللّه بروجردی در درس فقه ایشان هم شرکت کردم.

* نایب الامام آیه اللّه العظمی خمینی. دوره اول اصول ایشان ر از مبحث مفاهیم تا آخر و دوره دوّم تا زمان تبعید معظم له به ترکیه شرکت داشتم. دوره اصول ایشان ر به طور کامل نوشته ام.

* آیه اللّه العظمی گلپایگانی. بعد از فوت مرحوم والد و تبعید حضرت امام مدتی در درس فقه ایشان که کتاب حج بود شرکت کردم.

* آیه اللّه محقق داماد. در مبحث صلات ایشان شرکت داشتم.

* آیه اللّه آملی. در مبحث معاملات ایشان شرکت کردم.

* آیه اللّه العظمی اراکی. در این اواخر چند ماهی در درس اصول ایشان شرکت کردم.

* علاّمه طباطبائی. در دوره اول اسفار شفاء بوعلی و جلسات تفسیری آن مرحوم شرکت می کردم. جلسات خصوصی هم بود که به صورت سیّار شبهای پنج شنبه و جمعه در منزل یکی از شرکای بحث تشکیل می شد از محضر استاد استفاده می کردیم. موضوع جلسه: در ابتداء تمهید القواعد ابن ترکه بود و بعد مبحث معاد بحار الانوار به تقاضای برخی از دوستان شروع شد. این جلسه تا آخر عمر ایشان ادامه داشت.

حوزه: اکنون سی امین سال درگذشت مرحوم والدتان است. مناسب است که از آن بزرگوار یادی بشود و ویژگیهای اخلاقی علمی مبارزاتی وی برای ما و خوانندگان مجلّه تبیین شود.

استاد: از توجه شما سپاسگزارم. مرحوم والد آیه اللّه العظمی حاج سید مرتضی حسینی لنگرودی فرزندار شد آقا سیّد حسین قاضی محلّه ای است. قاضی محلّه از قراء شرقی شهرستان لنگرود می باشد. در سابق نام این قرّیه رود پست بوده و بعد بر اثر سکونت سادات و بزرگان در آن قریه به قاضی محلّه و یا قاضی کلایه معروف شده است. سادات قاضی محلّه عموم از سادات حسینی هستند. از طریق حضرت سجاد(ع) به ابا عبداللّه الحسین(ع) می رسند. اینان از سادات اصیل تنکابن هستند واز آن ج به این سامان مهاجرت کرده اند. سادات قاضی محلّه همیشه مورد احترام و تکریم مردم بوده اند. اکنون قبر یکی از بنی اعمام م مرحوم آقا سید کریم که فرد زاهد و پرهیزکاری بوده است دارای قبّه و بارگاه و مورد توجه مردم آن سامان است.

تاریخ ولادت مرحوم والد به طور دقیق مشخص نیست. ولی حدود سال ۱۳۰۶ هـ. ق. حدس زده می شود. در قریه فتیده دهی نزدیک قاضی محلّه به دنیا آمده و تا اوان بلوغ در قاضی محلّه بوده و در همان ج قرآن و برخی از کتابهای فارسی را در مکتبخانه های مرسوم آن زمان فرا گرفته است. در سال ۱۳۲۰ هـ.ق. برای تحصیل علوم دینی به مدرسه جامع لنگرود می رود ولی به خاطر کمک به زندگی والدشان یک ثلث از سال را در کار کشاورزی به کمک وی می پردازد و دو ثلث دیگر سال را به تحصیل مشغول می شود.

از نظر استعداد کم نظیر بود. در کودکی قرآن را به مدت شش ماه فرا می گیرد. می فرمود:

(من هر کتابی را که از استاد فرا می گرفتم بلافاصله آن را تدریس می کردم. گاهی اواخر کتاب را درس می گرفتم و ابتدای آن را تدریس می کردم.)

در مباحثات و مناظرات علمی غالب بر حریف غالب می آمده است.

از برنامه های جالب آن زمان حوزه های لنگرود لاهیجان آستانه اشرفیه و … این بوده است که به هنگام تعطیلی و فراغت طلاب از شهرستانی به شهرستان دیگر می رفته اند و با طلاب آن جا به بحث و مناظره علمی می پرداخته اند. مثلاً طلاب لنگرود به لاهیجان می رفته اند و از آن جا به آستانه اشرفیه و …

در این مسافرتها و مجالسته مباحث علمی را مطرح می کرده اند و به آزمایش یکدیگر می پرداخته اند.

جناب ایشان به خاطر استعداد قوی و قدرت بیانی که داشته غالباً در مناظرات پیروز می شده است حتی بر فضلا و علمای بالاتر از خود به طوری که در همان زمان به حاج مجتهد معروف می شود. در هر صورت ایشان در سال ۱۳۲۲ هـ.ق. برای ادامه تحصیل به رشت می رود. بعد از چند سالی به قزوین که مرکزیت بیشتری داشته است مهاجرت می کند. دورانی که در رشت تحصیل می کرده مصادف بوده با انقلاب مشروطه وایشان هم از افراد فعال در این حرکت بوده است. از این روی به خاطر عاقبت نافرجام مشروطه و انحراف آن حرکت از مسیر خود همیشه از صرف آن همه وقت اظهار تأسف می کرد!

آن مرحوم معالم را نزد آقا سید عبدالوهاب ضیاء بری و مطول را نزد آقا شیخ محمد صیقلانی و آقا شیخ محمد زرگر و شرح لمعه و مقداری از قوانین و الهیات و شرح تجرید را در قزوین خدمت جناب حاج ملا علی طارمی فرا گرفته است. پس از تکمیل سطح به حوزه تهران می آید که در آن زمان مجمع فقهای عظام و حکماء و عرفای بزرگ بوده است.

در این حوزه سطوح عالی را نزد حضرات آیات: آقا سید محمد رضا افجه ای آقا شیخ محمد رضا نوری و آقا سید محمد تنکابنی فرا می گیرد. عرفان و حکمت را از محضر بزرگانی همچون: حاج شیخ علی نوری آقا میرزا هاشم اشکوری آقا میرزا حسن کرمانشاهی و آقا میرزا محمود قمی بهره می برد.

در همان زمان برای جمع کثیری در مدرسه صدر شرح لمعه و هدایه میبدی تدریس می کند.

تا سال ۱۳۳۵ در حوزه تهران بود. به گفته خودشان: در این مدت اشتغال به کتب فلسفه و عرفان بیش از فقه و اصول بوده است. علت این امر چه بوده است؟ نمی دانم. با این که ایشان گرایش به فقه واصول بیشتر داشت.

در سال ۱۳۳۵ برای اصلاح امر معیشت و کمک به والدشان در امر کشاورزی به گیلان مراجعت می کند و تا سال ۱۳۳۸ در آن جا ماندگار می شود. البته در این مدت به کارهای علمی نیز اشتعال داشته است از جمله: با رفیق خود آقای طلوعی اشکوری مباحثه ای می گذارند و از محضر عالم جلیل القدر آقا شیخ علی اکبر فتیدهی نیز بهره می گیرند. در سال ۱۳۳۸ به نجف اشرف عزیمت می کند. پس از ورود به نجف تا چندی به درسهای متعددی به طور آزمایشی شرکت می کند تا این که درس مرحوم آیه اللّه العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و آیه اللّه العظمی نائینی را برمی گزیند. به درس مرحوم محقق نائینی علاقه زائد الوصفی نشان می دهند و مباحث فقهی و اصولی ایشان را تقریر می کند. بیش از یک دوره اصول مرحوم نائینی ر به تفصیل و مرتب نوشته دارد. از بحث فقه ایشان هم تقریراتی دارد: قضاء معاملات طهارت صلات. اگر تقریرات اصول مرحوم محقق نائینی چاپ نشده بود شایسته بود که تقریرات ایشان چاپ بشود و در دسترس اهل علم قرار بگیرد.

مرحوم والد به مبانی محقق نائینی خیلی پایبند بود. به طوری که غالباً حاضر نبود سخن مخالف مبانی ایشان را بشنود. من که تحت تأثیر درس حضرت امام که مبانی محقق نائینی را نقد می کرد گاهی اوقات می خواستم درباره مبانی محقق نائینی صحبت کنم چندان آماده نبود سخن مرا گوش کند.

دیگر شاگردان محقق نائینی هم چنین بوده اند. مانند مرحوم آیه اللّه العظمی خویی که بر مبانی استاد ایراد می گرفت در میان شاگردان محقق نائینی کم بودند.

این حاکی از نفوذ قوی مرحوم نائینی است بر شاگردان خود.

حوزه: فرمودید که شاگردان مرحوم نائینی از جمله مرحوم والد شم به مبانی استاد خویش شدیداً پایبند بوده اند حضرت عالی علت جذابیت درس وپایبندی این بزرگان به مبانی آن مرحوم را در چه می دانید.

استاد: محقق نائینی از برجستگان عصر خویش بوده است و مورد احترام بزرگان. از مرحوم محقق عراقی نقل می کنند که فرموده است:

(من در اصفهان که بودم غلیان برای میرزا چاق می کردم.

به نظر من از همه معاصرین خود برتر بود.)

با این برجستگی علمی ویژگیهای دیگری داشته که ایشان را از معاصران خود متمایز می کرده است.

ویژگی اول محقق نائینی بر افکار واندیشه های فقهی و اصولی شیخ اعظم انصاری مسلط بوده است.

مرحوم والد نقل می کرد:

(میرزای نائینی با مرحوم حاج شیخ حسن کربلایی که از معاریف آن زمان بوده است تمامی کتابهای مرحوم شیخ حتی آنچه شیخ در ورقهای بسیار کوچک و پراکنده از یکدیگر یاد داشت کرده بوده است مباحثه می کرده اند.)

از محقق نائینی نقل می کرد که می فرموده است:

(من آستینم چرکین شده تا حرف شیخ را فهمیده ام)

محقق نائینی شارح بیانات شیخ بوده و افکار و آرای او را مستدل و مستند می کرده است. این معنی از تقریرات محقق نائینی پیداست. بنابراین یکی از جهات جاذبیت درس محقق نائینی می تواند همین امر باشد. زیر دقت نظر شیخ انصاری و مستقیم بودن افکار وی مورد پذیرش اکثر بزرگان است.

ویژگی دوم درس محقق نائینی با نظم خاصی مطالب آن دسته بندی شده بیان می گردیده است.

ویژگی سوم تنوع و داشتن حواشی بسیار. زیرا مرحوم میرز از حافظه ای قوی برخوردار بوده است.

به همین خاطر مطالب را با مقدمات و مؤخرات نقل می کرده است.

مرحوم والد نقل می کرد:

(محقق نائینی در زمان مرجعیت خود گاهی به تناسب قضایای تاریخی جالبی نقل می کرد. شاگردان یک وقتی از ایشان پرسیدند شما با این همه اشتغالات چگونه وقت می کنید و به مطالعه تاریخ می پردازید؟

ایشان فرمود: من این مطالب را حالا مطالعه نکرده ام. اینها مطالبی است که از دوران بچگی به یاد دارم. در آن دوران در شبهای زمستان به دستور پدرم روی کرسی می نشستم (در حالی که ایشان زیر کرسی بود) و کتاب ناسخ التواریخ و یا کتاب تاریخی دیگری را برای ایشان می خواندم. این مطالب را از آن وقت به یاد دارم.)

طبع این حافظه و آگاهی بر مطالب گوناگون به درس ایشان نیز تنوعی خاص می بخشیده است.

در دوران زعامت حضرت آیه اللّه العظمی حائری مرحوم محقق نائینی مرحوم فقیه اصفهانی از روی اعتراض به دولت عراق به خاطر تبعید مرحوم آیه اللّه خالصی به ایران مهاجرت کرده بودند به حوزه مقدسه قم وارد شدند. مدتی که در قم بودند درس شروع کردند. فضلاء و اساتید حوزه به درسشان حاضر می شدند.

از آیه اللّه العظمی گلپایگانی پرسیدم: حضرت عالی که هم در درس محقق نائینی شرکت کرده اید و هم در درس مرحوم حاج شیخ کدام یک را ترجیح می دهید؟ ایشان جواب صریحی نداد ولی فرمود:

(مرحوم نائینی مطلب را با شاخ و برگ و مقدمات و مؤخرات بسیار بیان می کرد و به درس تنوع می داد ولی مرحوم حاج شیخ همان مطلب را در مدت بسیار کوتاه و بدون حواشی و مقدمات و مؤخرات بیان می فرمود.)

البته این نحوه بیان برای همگان ممکن است جذابیت نداشته باشد. از اشکالات سیدنا الاستاذ به محقق نائینی این بود که:

(مرحوم نائینی گاه متعرض مطالبی می شود که هیچ ارتباطی به موضوع بحث ندارد و یا اگر دارد بسیار اندک است.)

حوزه: فرمودید: مرحوم والد به مبانی مرحوم نائینی مسلط بود اگر ممکن است برخی از مبانی مرحوم نائینی را که مرحوم والد توجه خاصی به آنها داشت بیان کنید.

استاد: از جمله مواردی که مرحوم والد به مبانی استاد خود حسّاس بود نظریه ایشان در باب امارات بود. از جمله مباحث اصول فقه این است که آیا امارات و اصول محرزه جایگزین قطع طریقی می شود یا خیر؟

محقق نائینی معتقد است که جایگزین می شوند.

به این بیان:

در قطع سه جهت وجود دارد: ۱. صفت نفسانی ذات اضافه. ۲. جهت کاشفیت از واقع که متفرع بر اولی است.۳. جری عملی است یعنی عمل به آنچه قطع بدان حاصل شده است.

در باب امارات آنچه از جانب شارع جعل می شود جهت دوم است که حالت کشف از واقع است. به عبارت دیگر طرق و امارات در ارائه واقع ناقص هستند. ادله حجیت اماره این کشف ناقص را کامل و تتمیم کشف می کند. و از این جهت دلیل اعتبار اماره و طریق را جای گزین قطع می کنند. در نتیجه ارائه واقع ذاتی قطع و علم است ولی در اماره به کمک دلیل حجیّت و اعتبار اماره است. از این روی اماره را علم تعبدی می دانند و تمام آثار و برکات علم را بر آن مترتب می دارند. امّا اصول چون موضوعشان شک است در مورد اصل هیچ گونه ارائه واقع مطرح نیست نه به صورت کامل و نه ناقص.

در مورد اصول شارع آنها را در جهت سوم به منزله قطع قرار می دهد; یعنی لزوم عمل در جایی که شک دارد. مثلاً (لاتنقص الیقین بالشک …) می گوید: همچنانکه قبلاً یقین داشتی و مطابق آن عمل می کردی اکنون هم که شک داری همان گونه عمل کن.

مطلب دیگر محقق نائینی در باب امارات و طرق این است که: ایشان حکومت را بر دو قسم تقسیم می کند: حکومت واقعی و حکومت ظاهری.

منظور ایشان در حکومت واقعی این است که: دلیل حاکم موضوع دلیل محکوم را توسعه می دهد و یا تضییق می کند.

امّا در حکومت ظاهری دلیل حاکم کاری به موضوع دلیل محکوم ندارد بلکه در طریق اثبات تصرف می کند مانند دلیل اعتبار امارات.

ییکی از مبانی محقق نائینی این است که: مستحب عبادی اگر متعلق نذر قرار بگیرد کسب و اکتساب به وجود می آید. مثل اگر نماز شب که مستحب عبادی است متعلق نذر قرار گیرد نذر از نماز شب کسب عبادیت می کند و نماز شب به خاطر نذر کسب وجوب می کند. درنتیجه نماز شب به خاطر نذر واجب عبادی می شود. از مبانی دیگر که مهمترین مبنای ایشان است اصل ترتب می باشد.

از مباحث مهم در مبحث (ضد) بحث ترتب است به این معنی: در صورت تزاحم دو واجب اهم و مهم در مقام عمل اگر مکلف واجب اهم را انجام نداد آیا مهم امر دارد یا خیر؟

ییکی از راههای تصور این که مهم در صورت عصیان اهم امر دارد طریق ترتب است که محقق نائینی پس از طی مقدماتی طولانی آن را اثبات می کند که محقق اصفهانی می گوید:

(مهمترین راه اثبات ترتب همان است که مرحوم نائینی می فرماید.)

اینها برخی از مبانی محقق نائینی بود که مرحوم والد به آنها توجه خاصی داشت. گرچه تمامی این مبانی را سیدنا الاستاذ امام رحمه اللّه علیه مورد مناقشه عالمانه و دقیق خود قرار داد.

حوزه: از اساتید ایشان مرحوم آیه اللّه العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی بوده است چه ویژگی آن مرحوم ایشان را جذب کرده بود.

استاد: مرحوم والد به مبانی اصولی محقق نائینی اهمیت زیاد می داد در عین حال ذوق فقهی مرحوم فقیه اصفهانی را می ستود. در تأیید این جریان بجاست قضیه ای را نقل کنم:

از فقیه اصفهانی و محقق نائینی استفتائی بدین شرح می شود:

(مزرعه ای را فردی به مدت سی سال وقف کرده است ولی معین نکرده که بر اساس سال شمسی یا قمری. اگر به سال قمری باشد مدت وقف پایان پذیرفته و اگر شمسی باشد یک سال دیگر باقی مانده است. چه باید کرد؟)

محقق نائینی پاسخ داده بود:

(چون سال و ماهی که در احکام شرعی موضوعیت دارد نوع سال قمری است. بنابراین مراد واقف سال قمری بوده است)

فقیه اصفهانی پاسخ داده بود:

(چون مورد وقف مزرعه است مقصود از سی سال یعنی سی محصول از این روی سال قمری نقشی در آن ندارد. ناگزیر باید سالها را شمسی محاسبه کرد.)

گفتند: همین که محقق نائینی نظر فقیه اصفهانی را دیده بود آن را پسندیده و تأیید کرده بود.

حوزه: مرحوم والدتان آیا غیر از مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم نائینی اساتید دیگری در این مرحله از تحصیل داشته است.

استاد: اساتید اصلی ایشان همین دو بزرگوار بوده اند. امّا در فرصتهایی که پیش می آمده درس آیه العظمی آقا ضیاء عراقی شرکت می کرده است. از جمله در زمان تبعید مرحوم خالصی که علمین نجف به خاطر اعتراض به این عمل حکومت عراق به ایران مهاجرت می کنند ایشان در درس مرحوم محقق عراقی شرکت می کند. استاد دیگر ایشان مرحوم آیه اللّه آقا شیخ جواد بلاغی بوده است. ایشان به هنگام تعطیلی دروس حوزه درس تفسیر داشته و عده ای از فضلاء از جمله مرحوم والد م در آن جلسه شرکت می کنند. نتیجه این درس پر برکت تفسیر آلاء الرحمن است که متأسفانه ناتمام مانده است. مرحوم والد همیشه از ناتمام ماندن این تفسیر گرانقدر ابراز تأسف می کرد.

می فرمود:

(مرحوم بلاغی در دفاع از اسلام خیلی می کوشید. قلم قوی داشت و آثار خوبی هم از خود به یادگار گذاشت. با این همه کسی را نداشت که کمک زندگی او باشد. کارهای شخصی منزل و خرید لوازم زندگی را خود انجام می داد.)

حوزه: اگر مرحوم والدتان خاطره ای از اساتید خود برای شما نقل کرده است برای استفاده ما و دیگر طلاب نقل بفرمایید.

استاد: مرحوم والد همیشه از محقق نائینی به بزرگی یاد می کرد. می فرمود:

(ایشان خیلی به شاگردان خود توجه داشت. هر کس را به مقدار علمیتش احترام می کرد. حتی در جلسه درس عده ای از خواص ایشان جایگاه مخصوص داشتند که کسی دیگر نمی توانست آن جا را اشغال کند.)

می فرمود:

(یک وقتی مرحوم آخوند ملاّ عباس تربتی پدر آقای راشد که از مریدان و مروجان محقق نائینی در آن سامان بود به نجف آمده بود. روزی به درس میرزا آمد و جای خالی یکی از همین شاگردان خاص درس نشست. میرزا وقتی متوجه شد فرمود: این جا جای آقا شیخ موسی است و مناسب نیست که دیگری بنشیند.)

محقق نائینی وجوه کمی به دستش می رسیده زیرا مرجعیتش محدود بوده ولی همان مقدار کم را صرف طلاب و فضلاء می کرده است.

ایشان اساساً به طلاب و فضلای درسخوان احترام خاصی می گذاشته است.

مرحوم آیه اللّه العظمی میرزای شیرازی هم می گویند چنین بوده است. نقل می کنند:

(آقایی از نجف می رود به سامراء خدمت مرحوم میرز تا ایشان به او کمکی بکند. پولی که میرزا به او می دهد نسبتاً کم بوده است. وقتی به نجف بر می گردد به او می گویند:

برای همین مقدار این همه راه را رفتی؟

می گوید: مهم نیست. میرزا چندین برابر این پول به من احترام کرده است!)

مرحوم والد می فرمود:

(وقتی خواستم به ایران برگردم رفتم خدمت آیه اللّه آقا جمال گلپایگانی که از خواص و نزدیکان مرحوم میرزای نائینی بود. به ایشان گفتم:به آقای میرزا بگویید: می خواهم به ایران بروم اگر می خواهند اجازه ای مرقوم بفرمایند لطف کنند.

مرحوم آقا جمال وقتی به میرزا گفته بود میرزا فرموده بود:

لنگرودی واسطه نمی خواهد هر وقت خواست برود خودش بیاید.)

وقتی ایشان خدمت میرزا می رود مرحوم میرز اجازه نامه کم نظیری برای ایشان مرقوم می فرماید که در اوراق ایشان موجود است. در باره مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی نقل می کرد:

(وقتی خواستم به ایران برگردم مرحوم آقا سید ابوالحسن فرمود:

امثال شما نباید حوزه را ترک کنند.

ایشان گمان کرده بود که مشکلات معیشتی مرا به چنین تصمیمی وا داشته است. از این روی داستانی از زندگانی خود برای من نقل کرد. فرمود:

من روزی که وارد نجف اشرف شدم فقط دو روپیه داشتم آن را هم به خادم مدرسه دادم که حجره ای برایم آماده کند.

هیچی در بساط نداشتم. توکل کردم بر خدا و مشغول تحصیل شدم. این هم وضع الآن من است!

منظور ایشان این بود که اگر زندگی الآن و در دوران تحصیل مشکلاتی دارد آینده اش خوب است.

من به ایشان عرض کردم: مشکل مادی ندارم. ناراحتی خانوادگی دارم. به خاطر آب و هوای نجف.

فرمود: خانواده را بفرست بغداد.

گفتم: خود من هم مریض هستم.

فرمود: حالا که تصمیم دارید به ایران بر گردید سعی کنید در حوزه ای مسکن بگیرید که بیشتر از وجودتان استفاده شود.)

حوزه: مرحوم والد نوشته ها و تألیفاتی داشته اند لطفاً فهرستی از آنها را ارائه بفرمایید

استاد: بله. ایشان نوشته هایی دارد. برخی از نوشته های ایشان تقریر درس اساتید بزرگوارشان است و برخی هم تألیف خودشان عمده تالیفات ایشان مربوط می شود به زمانی که در قم تدریس می کرد. روش آن مرحوم این بود: مطلبی را که می خواست تدریس کند به صورت مستدل می نوشت. این روش را برخی از بزرگان داشته اند. مرحوم آیه اللّه العظمی حکیم (مستمسک) را بر همین اساس نوشته است. اگر روزی موفق نمی شده که درس را بنویسد آن روز درس را تعطیل می کرده است!

این روش خوبی بود که مرحوم والد داشت. ولی متأسفانه از آن جایی که زندگی ایشان دستخوش حوادث بود برخی از جزوات در نقل و انتقالات از بین رفته است. تالیفات و تقریرات ایشان بدین قرار است:

۱. شرح مبسوطی بر طهارت عروه الوثقی.

۲. رساله ای در اراده استقلالیه.

۳. رساله ای در مبحث کر.

۴. رساله ای در مبحث اجتهاد.

۵. رساله ای در مبحث تقلید.

۶. رساله ای در حرمان زوجه از ارث.

۷. حاشیه ای بر مکاسب (ناتمام).

۸. حاشیه ای بر رسائل (ناتمام).

۹. جزواتی در مسائل مختلف فقهی.

۱۰. رساله ای مختصر در شرح برخی از مسائل حج.

۱۱. رساله ای در حدوث عالم (نتیجه بحثهای شب پنج شنبه در تهران)

۱۲. رساله ای در عقاید مشتمل برخی از مسائل مانند: شفاعت عدم تحریف قرآن وجوه اعجاز قرآن و …

۱۳. تقریر اصول مرحوم نائینی در دو جلد مبسوط.

۱۴. تقریر متاجر محقق نائینی. محقق نائینی گفته بود: (من سلطان باب معاملات هستم!) در این دوره که آخرین دوره فقه مرحوم نائینی است مباحث مفصل و مشتمل بر نظرات جدید ایشان است.

۱۵. صلات و طهارت تقریر درس محقق نائینی.

حوزه: فرمودید که مرحوم والدتان در تهران که بود مسؤولیت مدرسه حاج ابوالفتح را به عهده داشت اگر ممکن است از سابقه مدرسه و خدماتی که ایشان در آن مدرسه انجام داده است اجمالی بیان کنید.

استاد: مدرسه و مسجد حاج ابوالفتح از آثار قدیمی تهران است. در تاریخ ۱۲۹۷ هـ.ق. در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار به همّت مرحوم حاج ابوالفتح تأسیس گردیده است و مرحوم آیه اللّه العظمی حاج ملاعلی کنی وقف نامه آن را نوشته است.

بعده مسجد بر اثر بی توجهی و خیابان کشیهای جدید به صورت خرابه ای درآمده بود. قسمت زیر زمین و شبستان بالای آن غیر قابل استفاده شده بود. تنها شبستان کوچکی در داخل مدرسه بود که غیر زمستان از آن استفاده می شد.

مدرسه هم در زمان حکومت رضا خان مانند سایر مدارس علمی دستخوش حوادث ناگوار آن زمان شد. در نتیجه سهل انگاری متولی و اوقاف حتی حجره های آن را صاحبان حرفه و صنایع و برخی از اداریه تصاحب کرده بودند. تا بعد از شهریور ۱۳۲۰ به همین شکل بود تا این که مرحوم والد به قصد احیای مدرسه و مسجد به آنجا می رود و در همان ساختمان مخروبه ومرطوبی اقامه جماعت می کند. و رطوبت به قدری شدید بود که ایشان دچار پادرد شدید شد و تا آخر عمر از آن رنج می برد.

بالآخره ایشان در مراسم نماز عید فطر از مردم برای تجدید بنای مسجد دعوت به همکاری می کند. در نتیجه پی گیری ایشان و کمک مردم در سال ۱۳۷۰ هـ.ق. کار ساختن مسجد شروع شد و در سال ۱۳۷۱ به پایان رسید.

برای احیای مدرسه دست به کار شد. ابتداء با تلاش و کوشش فراوان حجره های مدرسه را از افراد نااهل باز پس گرفت و آن گاه برای سکونت و تحصیل طلاب مهیا کرد و در اختیار آنان گذارد. کتابخانه ای برای استفاده طلاب و اساتید تشکیل داد وخود مشغول تدریس شد: در ابتداء سطوح اولیه تا مکاسب و کفایه و بعدها درس خارج ملفق. کم کم مدرسه رونق گرفت و انسانهای برجسته ای را تحویل اجتماع داد. اکنون این مدرسه از مدرسه های آباد و پر رونق تهران است.

حوزه: مرحوم والد چه برنامه ای برای اداره طلاب و مدرسه داشت. لطفاً توضیح بدهید.

استاد: ایشان بر وضع تحصیلی و اخلاقی طلاب نظارت کامل داشت. مقرراتی هم وضع کرده بود از جمله:

۱. طلاب مدرسه نباید غیر از تحصیل علوم دینی به کار دیگری مشغول باشند. زیرا معتقد بودند: طلبه باید تمام همتش تحصیل علوم دینی باشد تا به جای برسد

۲.در هر حجره ای حداقل یک نفر باید شب خواب باشد.

۳. هر چند ماه یک بار آزمونی برگزار می شد که طلاب مدرسه باید شرکت می کردند. علاوه بر مقرراتی که ذکر شد و نظارت کامل ایشان بر اوضاع دروس جنبی هم گذاشته بودند که طلاب باید شرکت می کردند. از آن جمله: درس اعتقاداتی بود که شبهای پنج شنبه خود ایشان تدریس می کردند.

بحمد اللّه بر اثر دقت وتلاش ایشان مدرسه حاج ابوالفتح در ردیف مدارس خوب تهران قرار گرفت وافراد فاضلی تربیت شدند و اکنون هم حضرت آقای اخوی سرپرستی آن جا را به عهده دارند.

حوزه: از جمله کارهای مرحوم والدتان در کنار تدریس و امامت جماعت و سرپرستی مدرسه حاج ابوالفتح و … تأسیس هیأت مرتضویون بوده است لطف درباره این هیأت وانگیزه ایشان از تأسیس مطالبی را بیان بفرمایید.

استاد: می دانید تا قبل از شهریور سال ۱۳۲۰ نسبت به جلسات مذهبی محدودیتهایی بود. به همین خاطر مجالس مذهبی نوعاً در منازل به صورت مخفیانه تشکیل می شد. بعد از شهریور ۲۰ با این که محدودیتها تا حدودی از بین رفت ولی روال گذشته همچنان ادامه داشت.

مردم از آیه اللّه والد تقاضا می کنند که هیأتی تشکیل دهند. ایشان می فرمایند: (من حاضرم به شرط این که در مسجد باشد.) بالآخره هیأت تشکیل می شود ولی پس از مدتی به خاطر برخی از مسائل مراسم در منازل برگزار می شود. خود ایشان دراین هیأت صحبت می کردند. بعد از مدتی به برکت این جمع هیأت جوانان مرتضویون هم تشکیل شد و طولی نکشید کودکان و نوجوانان نیز تشویق شدند و هیأت کودکان مرتضویون هم تشکیل شد.

حوزه: لطفاً از ویژگیهای مرحوم والدتان چند نمونه ای بر شمارید.

استاد: ایشان ویژگیهای فراوانی داشتند از جمله:

۱. عشق و علاقه شدیدی به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشتند. در مصائب حضرت زهرا(ع) و حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) خیلی متأثر می شدند. از همان ابتدای طلبگی که در حجره مدرسه بودند تا آخر عمر سه روز اوّل جمادی الثانی را برای حضرت زهرا(ع) اقامه عزا می کردند. می فرمود:

(با این که وضع مالی خوبی نداشتم در همان حجره مدرسه بهترین منبریها را برای ذکر مصیبت آن حضرت دعوت می کردم.)

علاوه بر این جلسه هفتگی داشتند که در آن ذکر مصائب اهل بیت(ع) می شد. اکنون هم به یاد آن مرحوم روزهای جمعه مجلس ذکر مصیبتی در قم برگزار می شود. و شبهای جمعه در تهران حضرت آقای اخوی چنین مجلسی را برگزار می کند. دهه آخر ماه صفر هم به یاد آن مرحوم مجلس عزاداری با شکوهی در قم در منزل یکی از آقازادگان ایشان برگزار می شود.

۲. خضوع و تواضع فوق العاده نسبت به ائمه(ع) حتی امام زادگان صحیح النسب و عظیم المنزله داشت. یک وقتی در مجلسی سخن از مقایسه مقام مرحوم میرزای قمی با حضرت معصومه(ع) به میان می آید ایشان بر می آشوبند و می فرمایند:

(محقق قمی و هر عالم دیگری مقام و موقعیت خود را به برکت همجواری حضرت معصومه(ع) به دست آورده است.)

۳. ساده و بی الآیش بود. ولی نظافت و پاکیزگی را به دقت مراعات می کرد.

۴. عامل به تکلیف و وظیفه بود. اگر چیزی را وظیفه تشخیص می داد عمل می کرد واز هیچ چیزی ابا نداشت.

۵. شجاع و صریح اللهجه بود. حق را می گفت اگر چه به ضرر خودشان تمام می شد. شاید صراحت لهجه ایشان باعث ناراحتی برخی شده بود; از این روی آن گونه که شایسته بود ایشان را مطرح نمی کردند!

نمونه صراحت و شجاعت مرحوم والد موضع گیری ایشان بود در مخالفت با طرح انجمن ایالتی و ولایتی شاه. پس از ارائه این طرح از طرف شاه نُه نفر از علماء و مراجع قم جلسه ای تشکیل دادند تا درباره اعلان مخالفت خویش با این طرح مشورت کنند. در این جلسه پس از بحث و بررسی اعلامیه ای نوشته می شود. چون برخی تعبیرات و عبارات اعلامیه تند بوده است برخی از آقایان در امضای اعلامیه ابراز تردید می کنند. در این هنگام مرحوم والد پیشقدم می شود و اعلامیه را می گیرد و امضاء می کند. پس از ایشان دیگر آقایان امضاء می کنند. آن اعلامیه مصدّر به امضای ایشان است. حضرت امام رحمه اللّه از این صراحت و شجاعت مرحوم والد خوششان آمده بود و تحسین می کرد.

۶. اعتقاد عمیق به مسلک فقاهت داشت. روش فقهاء را پسندیده بود و به مشربهای دیگر روی خوش نشان نمی داد. با این که فلسفه و حکمت را فراگرفته بود و در آن فن صاحب نظر بود ولی به هر کسی اجازه نمی داد که فلسفه بخواند.

می فرمود:

(طلبه باید ابتداء مبانی اعتقادی خود را قوی کند آن گاه به سراغ فراگیری فلسفه برود و گرنه امکان انحراف بویژه در الهیات و معارف بسیار است.)

ایشان کراراً نقل می کرد:

(مرحوم علاّمه مجلسی روزی در جلسه درس فلسفه وحکمت شبهه ای را مطرح می کند و با بیان بسیار زیبای خود آن را می پروراند به طوری که یکی از شاگردان شبهه را می پذیرد و به پاسخی که مرحوم مجلسی می دهد وقعی نمی گذارد. این امر موجب می شود که از آن به بعد مرحوم علاّمه مجلسی درس فلسفه را تنها برای خواص بگوید و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.