پاورپوینت کامل عوامل ناهمسازی حکومت و مردم ۸۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عوامل ناهمسازی حکومت و مردم ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عوامل ناهمسازی حکومت و مردم ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عوامل ناهمسازی حکومت و مردم ۸۹ اسلاید در PowerPoint :
نهاد فرزندان آدم را با (انس) و (الفت) سرشته اند. انسان در انزوای فردیّت بسته خویش تک واژه ای را می ماند بریده از گذشته و آینده!
آدمیان در پهنه جغرافیای زمین آن گاه که از جمع بگریزند و جامعه را رها کنند قادر به کشف هویّت واقعی خود نیستند.۱
جوانه های عقل و عرفان لطیفه های هنر و احساس حماسه های شجاعت و ایثار و جلوه های خلاقیّت و نبوغ آن گاه در پهنه زندگی فرزندان آدم به ظهور پیوسته و تجلّی یافته است که آنان به جمع گراییده و نظم و نظام و قانون و نظارت و مسؤولیّت را پذیرفته اند.
(وجَعَلناهم شُعوباً وَقَبائلَ لِتَعارَفوا)۲
جمع و جامعه است که به انسان هویّتی قابل شناسایی می دهد و در این اجتماع کوچک یا بزرگ است که آدمی برای تعلیم و تعلّم و رشد و تکامل قابلیّت می یابد.
این چنین است که پیامبران هماره در میان اقوام و جوامع مبعوث شده اند۳ و در قرآن بدویّت و دوری از تمدن اجتماعی مورد نوعی نکوهش قرار گرفته است.۴
امّا با این همه اجتماع و زندگی اجتماعی گاهواره تکامل و پیشرفتها و زمینه تبلور ارزشهای اخلاقی هنری و معرفتی انسان مشکلات ویژه ای را برای او به وجود آورده است.
طمع تجاوز خود خواهی فزون طلبی سلطه جویی حسد و تضاد منافع افراد با یکدیگر همه و همه در زندگی اجتماعی مجال بروز می یابند.
وجود این نقیصه ها همراه با ارزشهای زندگی جمعی از دیر زمان مورد توجّه تحلیل گران بوده است.
افلاطون در مباحث اجتماعی ـ سیاسی خود گفته است:
(میل به بق آدمیان را به ساختن شهرها برانگیخت امّا آن گاه که گرد هم آمدند چون هنوز فن حکومت نمی دانستند بر یکدیگر ستم می کردند و بیم آن بود که دگر بار پراکنده شوند و شهرها نابود گردند.)۵
ابن خلدون دقیق تر و روشن تر از پیشینیانش به موضوع پرداخته است. او در این باره می نویسد:
(اجتماع برای نوع بشر اجتناب ناپذیر و ضروری است وگرنه هستی آدمی و اراده خدا از آبادانی جهان به وسیله انسان و جانشین کردن وی تحقّق نمی پذیرد.)۶
… هرگاه این اجتماع برای بشر حاصل آید و آبادانی جهان به وسیله آن انجام پذیرد ناگزیر باید حاکمی در میان آنان باشد که از تجاوز دسته ای به دسته دیگر دفاع کند زیرا تجاوز و ستم در طبایع حیوانی بشر مخمر است.)۷
با این محاسبه یا باید از منافع زندگی اجتماعی یکسره چشم پوشی کرد و یا برای دردهای سنگین و غیر قابل تحمّل آن درمانی اندیشید.
بشر به اتّکای نیروی خالق اندیشه خود (اگر نگوییم به راهنمایی خداوند و انبیا) راه دوّم را برگزیده است. چنانکه هر انسان به هنگام بیماری تن به جستجوی طبیب و دارو می پردازد و تن به مرگ نمی سپارد.
گریز از جامعه و زندگی اجتماعی یعنی نابودی هویّت واقعی انسان و مرگ معنوی او و هدر رفتن استعدادهای خدادادی وی.
از این روست که جامعه گریزی حتّی در شکل دیرنشینی و رهبانیّت از سوی خداوند ردّ شده و دعوت به انزوا و کناره گیری در برخی مکاتب بدعتی بشری معرّفی گردیده است.
(وَرَهبانِیَّهً ابتَدَعُوها ماکَتَبناها علیهم.)۸
بنابراین باید به جای فلسفه بافی و مسؤولیت گریزی به حلّ دشواریها و رفع نقایص و بحرانهای قهری زندگی اجتماعی پرداخت. و ناگزیر انسانها به این مهّم اندیشیده و هنوز نیز می اندیشند.
نظم در پرتو قانون و مدیریت و حکومت راه حلّ نهایی شناخته شد.
فرزندان آدم دریافتند که تنها در صورتی می توانند به آزادی دست یابند که با وضع قوانین و مقرّرات و پذیرش نظارت و مسؤولیت و نوعی مدیریت اجتماعی امیال بی حدّ و حصر و روحیه تجاوزگری و فزون طلبی را در جامعه محدود کنند.
قوانین و حکومتها به این انگیزه شکل گرفتند.
(ویل دورانت) می نویسد:
(آن جا که انسان دوستدار آزادی است و آزادی افراد در اجتماع با برخی قواعد رفتاری ملازمت دارد نخستین شرط آزادی محدود بودن آن است. قید از آن برداشتن همان و تباه شدنش در آشوب و بی نظمی همان.)۹
آن گاه همین محقّق در تبیین ملازمه میان برقراری نظم اجتماعی و تمرکز قدرت در قالب حکومت چنین نوشته است:
(نخستین وظیفه حکومت برقرار کردن نظم است و وجود یک قدرت متمرکز متشکلّ در برابر قدرت نامعلوم و پراکنده و شکننده نظم چاره منحصر به فرداست. قدرت طبعاً به سوی یک مرکز گرایش دارد زیرا در نتیجه تقسیم و تفرقه از اثر آن کاسته می شود.)۱۰
ییکی دیگر از محققان مباحث فلسفه سیاسی می نویسد:۱۱
(بدون قانون نظم وجود ندارد و بدون نظم مردم در زندگی سرگردان می مانند و نمی دانند به کجا می روند و چه می کنند. وجود یک سلسله مناسبات و روابط منظم شرط اولیه زندگی بشر است.)۱۲
احصای آرای صاحب نظران در این زمینه خارج از هدف اصلی این نوشته است ولی شایان یادآوری است که قرآن در روزگاری بس پیشین تر از جامعه شناسان و نظریه پردازان مباحث فلسفه سیاسی با ظرافت و خلاصه گویی هر چه تمامتر اعلام کرده است:
(لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبیّناتِ وَاَنزَلنا معهم الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالقِسط واَنزَلنا الحدیدَ فیه بأسٌ شَدیدٌ ومَنفِعُ لِلنّاسِ …)۱۳
پیامهای منطوقی و مفهومی آیه بسیار مهمّ است ولی در مجموع می رساند که جامعه انسانی بدون (رهبری روشنگر) و (قانون مدوّن) و (دستگاه نظارت کننده و سنجشگر) و (قدرت اجرای قانون) به قسط و عدل گردن نخواهد نهاد و مضمحل خواهد گشت.
اگر به موضع حکومت از این زاویه بنگریم کلام علی بن ابیطالب (ع) به معنای بایسته آن ادراک می شود که فرمود:
(انّه لابدّ للنّاسِ مِن امیرٍ بِرٍّ او فاجرٍ …)۱۴
خاصیّت دوگانه اقتدار حکومت
اکنون به نظرگاه محوری و منظر اصلی این نوشته می رسیم.
انسان خود شالوده جامعه را پی ریخت و برای ایمن ماندن از تعارضها و تجاوزهای اعضای جامعه و نیز برای تمرکز بخشیدن به قدرت توده ها در دفاع از ارزشهای قومی ملّی و فرهنگی و هدایت نیروهای مردمی به سمت سازندگی و کمال بنیان حکومت را بر جای نهاد و بنای قانون را استحکام بخشید امّا دیری نگذشت که این دست پرورده دامان آدمی با خود وی ناسازگاری آغاز کرد و در مقاطعی از زندگی بشر عامل بی عدالتی و استثمار و تحمیق ملّتها شد.
(حکومت) نیز به نوبه خود چونان دیگر منابع و امکانات و نیروهای مادّی زندگی نقشی دوگانه ایفا کرد. اقتدار ملّی و اجتماعی قدرت اقتصادی و دفاعی امنیّت حقوقی و مدنی و تکامل فرهنگی و هنری یک روی سکّه حکومت بود. در حالی که روی دیگر این سکّه جبّاریت تحمیل استبداد استثمار سوء استفاده ا ز نظم و تمرکز قدرت در وسعتی عظیم تر بود!
این خاصیت دوگانه گویی با ماهیّت همه مظاهر مادّی و مربوط به طبیعت همراه است.
باران در اوج رحمت و حیات آفرینی خصلت ویرانگری و سیل آفرینی دارد.
طوفان با همه مزایای طبیعی آن گاه کوبنده و وحشتبار است.
(حکومت) نیز از آن جا که مربوط به زندگی و روابط اجتماعی انسان در مجال دنیا و عالم طبیعت می باشد این دوگانگی را در ماهیّت خویش نهفته دارد. تا کدامیک فرصت تحقّق یابد. درست مانند خود انسان که در سرشت خویش میان دو گرایش متضاد و دو قطب مخالف قرار گرفته است تا خود یکی را انتخاب کند یا شرایط یکی را بر او تحمیل نماید!
(وَنَفسٍ وما سَوّاها * فَاَلهَمَها فُجُورَها وتَقواها)۱۵
افراد بشر برای گرایش به قطب صلاح و پرهیز از نادرستی و زشتی به عواملی چون: آگاهی توان نظارتگر و محاسب و نیروی بازدارنده نیازمندند. آن گاه که در جهل غوطه ور شوند یا به ضعف و اضطرار گرفتار آیند و یا خود را در برابر همه قدرتها فاقد مسؤولیت و ایمن از مجازات و محاسبه شمارند به قطب پلیدیها و نادرستیها می گرایند! در چنین شرایطی اگر فرد راهی به صلاح و اصلاح داشته باشد قوانین دینی و دنیایی به اصلاح وی می پردازند ولی آن گاه که کاملاً یک قطبی شده و در پلیدیها مضمحل گشته باشد. او را از جامعه جدا می سازند.
حکومتها نیز چنین سرگذشت و سرنوشتی دارند.
نخست با اتکّا به اهرمهای مشروع و معقول به قدرت می رسند تا از منافع عامّ جامعه در قبال متجاوزان حمایت کنند. و یا استفاده از تمرکز قدرت چرخهای سنگین سازمانها و نهادهای ضروری جامعه را به حرکت در آورند. امّا چندین عامل می تواند این نیروی متراکم ر علیه ملّتها به حرکت در آورد. و حکومتها و دولتها را به ناهمسازی با مردم وا دارد. و ما در این نگاه برآنیم تا به اندازه توان و مجال به بخشی از این عوامل بپردازیم خطرگاهها را باز شناسیم و راههای ایمنی حکومت را از ناهمسازی با مردم بررسی کنیم.
اقتدار و حاکمیّت هماره در معرض آفت
هر اقتدار و حاکمیّتی را دوگونه خطر تهدید می کند.
۱. خطر هجوم دشمن و مقهور گشتن در برابر آن.
۲. خطر از دست دادن حامیان و پایگاه اجتماعی قدرت.
هر حکومت و دولتی به هنگام مواجهه با دشمن در صورتی که از پایگاه اجتماعی قوی و مشروعیّت برخوردار باشد بر نیروی مردمی خود تکیه کرده و حامیان واقعی او که بقای حکومت را تضمین گر منافع مادّی و معنوی خویش می دانند از او پاسداری می کنند. وجود چنین دشمنانی برای هر حکومت و اقتدار مردمی امری طبیعی است زیرا اصولاً یکی از عوامل اصلی پیدایش قدرت متمرکز حاکمیّت مصونیّت یافتن جامعه از هجوم بیگانه است.
عکس این قضیّه نیز صادق است یعنی حکومتها هرگاه با مردم خویش در ستیز باشند و پایگاه مردمی نداشته باشند در نهایت برای حفظ خویش از زوال و نابودی به قدرتهای خارجی و کسانی که در ماهیّت دشمن استقلال و عزّت ملتهایند تکیه می کنند نمونه این نوع حکومته در تاریخ و بخصوص تاریخ معاصر فراوان است.
آنچه واقعاً امّت بزرگ اسلامی را از اوج اعتلا به حضیض ذلّت و وابستگی کشانده و دشمنانشان را برایشان مسلّط ساخته تکیه قدرتها و حکومتهای محلّی آنان بر خشونت و پشت گرمی رژیمها به حمایت بیگانگانی است که آقایی و جهانداری و زورگوییهای بین المللی خود را مرهون ایشانند.
دردها در این میدان طاقت فرسا و کمر شکن است.
تصوّر این همه ناکامی و استبداد و عقب ماندگی و در یوزگی که حاکمانِ کودن و خودخواه نصیب امّت اسلامی ساخته اند جانکاه و کشنده است.
جراحتها بر تن این امّت بسیارند و مرهمها سخت اندک و محدود.
تنها امید این نسلهای رنجدیده به نظامی است که با نام (جمهوری اسلامی) به هدف گسستن همه بندهای ذلّت و استقلال بخشیدن به پیروان محمد (ص) در سرزمین ما استقرار یافته است. اکنون این سرزمین می تواند امّ القرای خیزش و بیداری و خودی باشد. امّا به شرط این که در ترسیم حکومت و نظامی موفّق پیشرو مقتدر و مردمی اسلامی و ارائه الگویی عینی از همه این ارزشها در قامت خویش توفیق شایانی به کف آورد.
ما این واقعیّت را تجربه کرده ایم که حکومت اسلامی با تکیه بر عناصر مؤمن نظام حتّی در سخت ترین شرایط هجوم بیگانه به پاسداری از نظام ادامه می دهد. ولی این مصونیّت قهراً تا زمانی است که حکومت همچنان همساز با مردم و همسو با منافع واقعی آنان باشد و نهادهای نظام به آفات مرموز خزنده و سخت پوستان قدرت مبتلا نشود.
حکومتهای بشری و حتّی حکومت اسلامی از آن جهت که قانونگذاران اجتماعی و مجریان آن بشرند و از خصلتهای عامّ انسانی برخوردارند مانند خود انسان همیشه در معرض آفتها قرار دارند و نیازمند خودسازی و تدبیر و مراقبتهای مداوم و آگاهانه می باشند.
شناخت آفته نخستین شرط مصونیّت
وقتی سخن از آفتها به میان می آید بدان معنی نیست که نظام اسلامی در شرایط فعلی به چنان آفاتی مبتلاست و یا در معرض ابتلا قرار گرفته است. بلکه دقیقاً این نگرانیها از آن جهت است که نیندیشیدنٍ تدابیر لازم نظام را در معرض ناهمسازی قرار دهد.
بی تدبیریهای گذشته پیشینیان ما و در نتیجه عدم تداوم نهضتها و انقلاب های دینی توسّط آنان می تواند هشدار و عبرتی برای حامیان راستین حاکمیّت اسلام باشد.۱۶
با صرف نظر از این که در شرایط فعلی مسؤولان کشور و دولت اسلامی چگونه و تا چه حدّ سعی در دور داشتن حکومت از آفات عمومی آن دارند نفس منزّه شمردن و ایمن پنداشتن خود از ابتلا به آفتها و نفس غفلت از لغزشگاهها و در نظر نگرفتن سیستم نظارت و هشدار خطر آفرین است.
به قضاوت عینی تجربه های مکرّر تاریخ نفس حکومت و قدرت چون آبی جانبخش است که با اندکی غفلت می تواند گلوگیر شود و جان ملّتی را به لب آورد این سخن مجال تأمّل دارد که:
(انسان آزاد توّلد یافته و در همه جا به زنجیر کشیده شده است.)۱۷
انسان هیچ گاه آگاهانه و از روی اختیار پای در زنجیر ننهاده است.
جهل بی خیالی سرخوشی ثابت پنداشتن هماره شرایط و تدبیر نداشتن و نگران نبودن برای آینده سرآغاز این اسارت تاریخی است.
تمامی عناصر معتقد به اسلام و انقلاب و در رأس آنه حوزه های علمیه که پایگاه قدرت نظام اسلامی به شمار می روند وظیفه دارند که نخست آفات را به درستی بشناسند و سپس در جهت دور داشتن ساخت حاکمیّت دین از آفات یاد شده همّت نموده و هشیاری به خرج دهند.
برای نظامی چون جمهوری اسلامی که با تکیه بر نیروهای مردمی به ناسازگاری با استکبار جهانی و عدم تسلیم در برابر سلطه سیاسی اقتصادی و فرهنگی غرب پرداخته است همراهی و همسازی و همدلی مردم با حکومت نقش حیاتی دارد.
این همدلی در آغاز شکل گیری انقلاب و پیروزی آن و نیز استقرار نظام در پرتو رهبری الهی و معنوی امام راحل رضوان اللّه تعالی علیه به بهترین وجه به وقوع پیوست. ولی حفظ این وحدت و هماهنگی کار آسانی نیست.
انگیزه ها و عوامل بسیار متعدّدی از بیرون و درون بر انسان و جامعه و حکومت تأثیر می گذارند.
ممکن است مصلح ایثارگر مقاوم دینخواه خداجو و خلاصه انقلابی و متّقی دیروز در نتیجه تحوّلاتی منفی در فکر و زندگی و شرایط اجتماعی به فردی مفسد انحصارطلب سست عنصر دنیاگر سلطه جو و خلاصه ضد انقلاب و بی پروا در میدان ضد ارزشه تبدیل شود.
این تحوّل منفی هم در افراد معمولی جامعه احتمال می رود و هم در کسانی که مسؤولیتهای اجرایی نظام را بر عهده دارند. البته در این میان مردان علم و تقوا و زیرکانِ متعهّد و آزموده شده ایمن ترند.
نقش دانایی در سلامت اقتدار
هیچ قدرت و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 