پاورپوینت کامل ناهنجاریهای جهان اسلام از دید سید جمال الدین اسد آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناهنجاریهای جهان اسلام از دید سید جمال الدین اسد آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناهنجاریهای جهان اسلام از دید سید جمال الدین اسد آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناهنجاریهای جهان اسلام از دید سید جمال الدین اسد آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ذلت ونحطاط بر جهان اسلام سایه افکنده بود. استعمار به طمع فتح سرزمینهای اسلامی پیش می تاخت.
سردمداران بلاد اسلامی غافل از همه ج فقط به تحکیم موقعیت خویش می اندیشیدند و هر گونه اصلاح و اقدام سازنده ای را به فراموشی سپرده بودند و بر این ذلت و انحطاط اشغال سنگره ذلیلانه تن در داده بودند.
اروپای منحط و فراموش شده دیروز اکنون نیرو گرفته بود و خود را برای تسخیر جهان و آقایی بر آن مهیا می کرد. بی محاب بی ترس و خوف با اعتماد به نفس خویش را از دست داده بودند واتکایی نداشتند که با تکیه به آن بر دشمن یورش برند و در برابر یورش و شبیخون آن مقاومت کنند لحظه به لحظه عقب می نشستند و سنگرها را به دشمن سر سخت و سر مست می سپردند وخود به بیغوله ها پناه می بردند و مات و مبهوت بر پیشرفت دشمن می نگریستند.
در کاخهای فرمانروایان مسلمان تدبیری اندیشیده نمی شد که در برابر گستاخ چه کنند؟ عجیب تر این که دشمن به چیزی گرفته نمی شد. این چنین می پنداشتند که دشمن همان دشمن ضعیف دیروز و مسلمانان ضعیف دیروز وهر آن آمادگی دارند دفع دشمن کنند امّا غافل از این که پنداری بیش نبود و دشمن امروز قوی پنجه تر از آن که تصور شود پا به میدان گذارده بود و مسلمانان پراکنده و بی رهبری لایق و کاردان ضعیف تر و زبون تر از آن که بتوانند در برابر دشمن غدار قد بر افرازند. دیروز پر رونق و پر شکوه و عظمت گذشته بود و روز گار ذلت و خواری و بی نوایی مسلمانان فرا رسیده بود.
نبرد یک طرفه بود. همه چیز برای پیشروی دشمن مهیا شده بود. دشمن با ابزار و شگردهای ویژه قلمرو مسلمانان را نشانه می رفت. از شبه قاره هند تا آلبانی از تونس تا مجمع الجزایر مالدیو همه و همه در معرض تصرف و نفوذ استعمار قرار داشت. دشمن از بیرون و حکام خود کامه و عیّاش از درون در کار تخریب این بنای عظیم بودند و بر سر درهم شکستن شوکت مسمانان در تلاش!
ویرانی اوضاع اقتصادی آفت و بلایای طبیعی ظلم و ستم و… غبار یأس و خمودگی را بر امم شرق فشانده بود. از این روی دشمن موقع را برای دست اندازی به سرزمینهای اسلامی مناسب دیده بود. به قول ادیب اسحاق نویسنده پر آوازه عصر سید جمال و تربیت شده مکتب فکری وی:
« ( گویا ) چنین مقرر شده است که مشرق زمین پس از شکوفایی و عظمت فرو بیاید و پس از مناعت و بزرگواری خوار گردد و سفره چرب آزگاران باشد و آن را همچون گوی به هر سوی که خواهد ببرند. » ۱
در این فضای یأس آلود و انفسای عقب ماندگی و انحطاط که همه جا را تاریکی فرا گرفته بود و همه دلمرده بودند و سر در گریبان خداوند روزنی به روشنایی گشود و سید جمال را به ملل مشرق زمین هدیه داد.
او بسان خورشید درخشید و خوابها را آشفته ساخت. بانگ بیداری نواخت.
سیاهیها را پراکند و سکوتها را در هم شکست و عمق و ژرفای فاجعه رقت انگیز و اوضاع نابهنجار مسلمانان را نمایاند.
سید جمال از ناهنجاریه استبداد فقر علمی و رکود فکری پریشان احوالی مسلمانان بی خبری توده های مسلم گسترش خرافات تفرقه ها و کینه توزیهای بنیان بر افکن نفوذ و استیلای بیگانگان سکوت و بی تفاوتی سران قوم از همه مهمتر تهاجم خانمانسوز تهاجم فرهنگی استعمار پرده برداشت.
سید جمال جهان اسلام را می دید که با موقعیت جغرافیایی ویژه و مناطق استراتژیک منابع طبیعی ذخایر عظیم طبیعی فرهنگ وتاریخ افتخار آمیز و … رو به افول گذاشته و با جسمی نحیف و چشمانی بی فروغ زاوانش خمیده و از حرکت باز مانده و لا شخورهای تازه به قدرت رسیده طمع در پاره پاره کردن او دارند. ناهنجاریها و کاستیها از دید سید جمال بسیار بودند و توضیح و تفصیل هر کدام فرصتی دیگر می طلبد در این ج به برخی از آنها اشاره می کنیم به امید این که مفید افتد.
تفرقه و اختلاف
جانکاه ترین درد و گرفتاری جهان اسلام تفرقه و اختلاف بود. سایه شوم و سنگین اختلاف جای جای کشورهای اسلامی را فرو پوشانده بود صدای ضجه و ناله بینوایانی که در آشفته بازار اختلاف بی خانمان شده بودند و بی سر پرست به گوش می رسید و هر روز بر خیل بینوایان افزوده می شد. اختلاف و دوئیت چنگ انداخته بود و هر چه آبادی بود و زیبایی به ویرانی می کشاند.
در این روزگار که هر کسی بر طبل خود می نواخت و جهان اسلام بی تمرکز و رهبری حیران و سرگردان یله ورها سیر قهقرایی می پیمود گرگانی در لباس شبان قد علم می کردند و در پی آن بودند که زمام امور این امم بی پناه را بر سر دست گیرند و به هر سوی که خود می خواستند و هدفهای شوم آنان ایجاب می کرد هدایت کنند. با بیان و بهائیان مهدویون و… از این قماش بودند و چنین سودایی در سر داشتند.
تفرقه و دوئیت به همه جا ریشه دوانیده بود. خاص و عام عالم و عامی روشنفکر و تاریک اندیش همه و همه در این بلای شوم وخانمانسوز گرفتار آمده بودند. شگفت انگیز این که مسلمانان با آن همه تعالیم حیاتی اسلام در رابطه با کمک به همنوع و درد و غم دیگران در دل داشتند و غم و دردی از روی دلها برداشتن و… بی تفاوت از کنار گرفتاریهای خانمان بر انداز مسلمانان می گذشتند و خم به ابرو نمی آوردند.
سیّد جمال این درد جانکاه را چنین به تصویر می کشد:
« مسلمانان شرق و غرب با هم اختلاف و نفاق دارند و رابطه دینی میان جوامع اسلامی قطع شده برادر از رنج برادرش متأثر نمی شود. همسایه ندارد. هیچ کدام از افراد مسلمان در برابر مسلمان دیگر به عهد و پیمان خود وفا نمی کنند. »۲
آنچه بر اختلافات کوچک مذهبی و… دامن می زد و شعله آن را افروخته نگه می داشت متأسفانه غرضها و دسیسه های پلید حکام و سردمداران بلاد اسلامی بود. آنان بر اساس قرائن و شواهد موجود بر این پندار بودند که اختلافات مذهبی ملی و… بر دولت و شوکت آنان دوام خواهد بخشید.
سید جمال در این باره می گوید:
« تفرقه میان سنیان و شیعیان ر طمعکاریها و حیله گریهای پادشاهان و فرمانروایان اسلامی در طول سالهای دراز به وجود آورده است. »۳
سردمداران عثمانی برای تحکیم پایه های پوشالی قدرت خود و جذب عوام و عالمان عوامتر از عوام و کژ اندیشان نار است کردار ستم و بیداد و آدمکشی و نابود کردن همه چیز و همه کس را به نام دفاع از حوزه تسنن و مخالفت با تشیّع توجیه می کردند. و چنین بودند بدکرداران حاکم بر مقدرات مردم ایران. آنان با شعار دفاع از شیعه و مخالفت با سنیان نارواییهایی انجام می دادند که قلم شرم می کند که بنگارد.
در افغانستان عبدالرحمان محمد زائی مزدور و دست نشانده انگلستان که مأموریت داشت اسلام را از صحنه اجتماعی – سیاسی جامعه بزداید پس از کشتار فراوان با هزاران پیاده و سواره نظام از شرق و غرب به شیعیان هزاره حمله ور شد و قتل عام دهشتناکی کرد.
وی می گفت:
« باید مردم افغانستان دمار از روزگار شیعه ساکن هزاره بکشند و ایشان را از مملکت افغانستان نیست و نابود کنند و اراضی و املاک آنان را تصاحب کنند. »۴
این مزدور نابخرد کشتار شیعیان را واجب می شمرد و عالمانی که به تکفیر شیعیان تن نمی دادند از دم تیغ می گذراند. سید جمال عمیق ترین و وخیم ترین زخم پیکر جامعه اسلامی ر همین نزاعها و کشمکشها می دانست. جدایی را بزرگترین درد مشرق زمین به شمار می آورد. می گفت:
«فالشرق الشرق! فخصصت جهاز دماغی لتشخیص دائه وتحرّی دوائه وجدت اقتل ادوائه انقسام اهله و اختلافهم علی الاتحاد و اتحادهم علی الاختلاف! فعملت علی توحید کلمتهم و تنبیههم للخر الغربّی المحدق بهم. »۴
پس شرق شرق. مغز و اندیشه خود را به تشخیص درد اصلی شرق و جستجوی درمان آن اختصاص دارم و دریافتم که کشنده ترین درد شرق درد تفرقه و جدایی آنان و پراکندگی اندیشه هاست. اختلاف دارند بر اتحاد و اتحاد دارند بر اختلاف.
در راه وحدت کلمه ایشان بسیار کوشیدم و خطر غرب را که بر سرشان سایه افکنده بود گوشزد کردم.
استبداد و وابستگی حکام
آنچه که برای جامعه اسلامی شکننده بود و جامعه را به پریشان احوالی دچار می کرد حاکمیت انسانهای مستبد و خود رأی بود. برای اینان هیچ رأی و نظری ارزش نداشت مگر رأی و نظر چاپلوسان و اطرافیان بد خصال که در راستای امیال حیوانی وشهوانی و نفوذ و سلطه جابرانه حاکمان مستبد ابراز می شد.
در هر جا که مستبدان حکم می راندند قانونی وجود نداشت. گفتار آنان در هر شرایطی چه در حال غضب و چه خوشی حکم قانون را داشت.
انسانهای تحت سلطه بی ارزش بودند و به حساب نمی آمدند. پست تر از اسب و قاطر جناب حاکم!
مردمان وظیفه ای جز اطاعت بی چون و چرا نداشتند. اگر مصلحی به پند و اندرز می پرداخت سر کارش با تیغ آبدار بود.
امّا چه شد که جامعه اسلامی چنین افول کرد و دچار حاکمان مستبد شد. چه شد که تعالیم حیاتبخش اسلام به فراموشی سپرده شد و آن گذشته درخشان که انسانها کرامت داشتند و در جنگ و صلح نظر می دادند و در همه عرصه ها نقش ایفا می کردند و حاکمان بی رأی و نظر آنان مشروعیت نمی یافتند از یادها رفت.
سیّد جمال عامل اساسی این شوم بختی را در دو حادثه بزرگ که در جهان اسلام رخ داد و مسلمانان گرفتار آن شدند می داند:
یکی حمله بنیان بر افکن و ویرانی آفرین مغولها و دیگری تهاجم خانمانسوز اروپاییان.
ایشان بر این نظرند که این دو حادثه بزرگ شیرازه امت اسلامی را از هم گسیخت و زمینه را برای حکام نا اهل و بد کنش آماده کرد:
« در اثر این دو حادثه مهم حکومتهای گوناگون در میان مسلمانان پدید آمد امور به دست نا اهلش افتاد. کسانی که از سیاست اطلاعی نداشتند امر حکومت را قبضه کردند. این بود که امرا و حکام آنان در اخلاق و طبیعت به منزله میکروبهای فساد و تباهی بودند و طبعاً این قبیل حکام و امر خود وسیله جلب مشقات و بلاها برای جامعه مسلمین شدند. در نتیجه ناتوانی بر آنان مستولی گردید و مفاسد اخلاقی و اجتماعی پدید آمد. »۶
از دید سیّد ضررر و زیان تعدد مراکز تصمیم گیری و قدرت در سرزمینهای اسلامی بسان تعدد رؤسای یک قبیله است که همه سنگینی بار بر دوش مردم قرار می گیرد و تاوان این قدرت طلبیها و فزون خواهیها را باید توده های رنج کشیده بپردازند.
در عصر سیّد ممالکک اسلامی جولانگاه زمامداران خود سر بود. زمامدارانی که گفتارشان حکم قانون داشت. نه شورا بود و نه پارلمان. تنها و تنها حاکم بود که تصمیم می گرفت.
شخص حاکم هم قانونگذار بود و هم مجری و هم قاضی!
هر منطقه ای در تیول یکی از درباریان لشکریان و… بود و ملک طلق آنان محسوب می شد. اختیار جان و مال مردم در دست آنان بود. در همان روزهای نخست حکومت خود چند برابر آنچه که رشوه به حکومت مرکزی و درباریان داده بود از رعیت بیچاره وصول می کرد. او باید بار خود را می بست و سرمایه می اندوخت. زیرا ممکن بود این قدرت فراچنگ آمده دیری نپاید و دیگری با رشوه هنگفت تری طعمه را از چنگ او بر باید و یا سلطان زودتر از موعد مقرر که معمولاً یک سال بود حکومت منطقه را به فروش بگذارد. این شوم بختی اشکال گوناگون داشت. در هر کشوری از کشورهای اسلامی به گونه ای جلوه می کرد. امّا اصل و اساس همه یکی بود و آن ظلم و بیداد بردگی و بندگی و…
در امپراتوری عثمانی با کاهش قدرت مرکزی و ضعف و بیماری ارکان آن شیرازه از هم گسیسته بود. کار دریافت مالیات به زور مندان محلّی یا فئودالها واگذار می شد یا به اصطلاح اجاره داده می شد. آنان نیز برای وصول مالیات از هر ترفند ضد انسانی بهره می گرفتند.
سپاه که می بایست از مال و جان و ناموس مردم حراست کند لجام گسیخته خود مهمترین عامل نا امنی و ظلم و اجحاف بود.
پستهای کلیدی و حساس را نالایقان و نابخردان در کف داشتند. مداهنه گران زنان حرمسر چاپلوسان دون صفتان و… صاحب رای بودند و مکرم.
اوضاع کشور بزرگ و سوق الجیشی مصر نیز بهتر از عثمانی نبود. سیّد جمال الدین اوضاع آن دیار را چنین ترسیم می کند:
« در سالهای دهه ۱۸۷۰ م. نا آرامی پهنه سیاست مصر را فرا گرفته بود. نظام خود کامه و وابسته به بیگانه حکم می راند. امور اجتماعی سیاسی و اداری سخت در گرداب تباهی گرفتار شده بود. در سال ۱۲۹۳ ه. ق. خزانه مصر ور شکستگی خود را اعلان کرد و به دنبال آن کشورهای بیگانه سازمان دارایی مصر را در دست گرفتند. یک وزیر انگلیسی و یک وزیر فرانسوی در کابینه مصر بر روند امور نظارت داشتند. »۷
آن سیّد والا مقدار در سال ۱۸۷۸ م. خطاب به مردم مصر می گوید:
« ای مصریان! شما در بردگی بزرگ شده اید و با استبدا زیسته اید. حکومتهای شم همه جور و ظلم و ستم بر شما روا داشته اند و شما با خواری و بیچارگی آن را پذیرفته اید. گوی سنگی هستید که میانه فلاتی انداخته باشند نه حسی دارید و نه حرکتی… »۸
به نظر سیّد خطای اصلی پادشاه در این بود که پای اروپاییان را به مصر کشاند خیر اندیشان را تبعید کرد هموطنان خود را راند و بیگانگان را جای داد:
« خدیو م از کثرت حماقت و نادانی سخنانی پوچ و دروغ آنان را باور کرده و مصر را در دست و چنگال انگلستان انداخته است. و با این همه ابلهی و خود خواهی ما را دچار چنان مصیبت و بدبختی عظیمی کرده است که حتّی در جنگهای صلیبی نیز سابقه نداشته. »۹
خدیو مصر خود در عیش و نوش به سر می برد و مردم مصر در فلاکت. بیگانگان در جای جای کشور نفوذ کرده بودند و حکم می راندند. سردمداران قوم دست بوس انگلیسیها بودند و لشکر و سپاه تحت فرمان ژنرالهای انگلیسی! ایران با عظمت سر زمین دلیران و مؤمنان پاک سیرت نیز دچار دیو و دد شده بود. از تمدن و شوکت و اقتدار آن خبری نبود. بیغوله ای بود آشیان جغدان و کرکسان.
سیّد بیدار و درد آشن اوضاع نابسامان ایران ر این گونه ترسیم می کند:
« جای تعجب نیست که ملت ایران که تعدیات و ظلم را دچار می باشند. یک وقتی از اوقات جزء با عظمت ترین ملل روی زمین بوده است. ظاهراً ملتی ذلیل و پست شده باشد. زنها و ناموس ایرانی امنیت ندارد و شاه و دربار جزء نخستین متجاوزین می باشند. امنیت در زندگی ایرانی و میان راهها نیست. آیا تقصیر ایرانی است که سرزمین آفتاب می باشد. »۱۰
حکومت قاجار کار مفیدی برای ایران انجام نداد و بانی افتخاری نشد. نه ارتش تأسیس کرد که به کار ایران آید و نه شهری آباد نمود که مردم در سایه آن بیارمند و نه فرهنگی توسعه داد که مردم از جهل به در آیند و نه برای سربلندی اسلام کاری کرد که مؤمنان را خوش آید. یک سطر قانون نوشته نشد که مردمان در پرتو آن احساس آرامش کنند. شاه و سلیقه او درباریان و هواها و هوسهای آنان لشکریان و شمشیر برّای آنان قانون بود! به گفته سیّد جمال الدین:
« همین که میدان برای شاه خالی شد بندگان خدا را مقهور ساخت شهرها را ویران نمود از هر سیاهکاری خود داری نکرد هر گناهی را علناً مرتکب شد آنچه از خون فقرا و بیچارگان مکیده بود صرف هوا و هوس خود ساخت و اشک در چشمان یتیمان جاری کرد. ای اسلام بی یاور »۱۱
شاه و درباریان برای تقرب به بیگانگان تا سر حدّ رقابت پیش رفته بودند. دوران ناصر الدین شاه را دوران عهد نامه های ننگین و عصر او را عصر امتیازات نامیده اند.
در این عصر استعمار خارجی با استبداد داخلی علیه ملت ایران هماهنگ عمل می کردند. تجارت خارجی ایران تقریب در دست خارجیان بود. دو قدرت روس و انگلیس بر سر دخالت و بهره وری از ایران با یکدیگر رقابت می کردند و دسیسه های گوناگونی برای سلطه بیشتر بر مقدرات ایران به کار می بستند.
« صحنه ایران صفحه شطرنجی شده بود که حرکت یک طرف باحرکت و اقدام طرف دیگر مواجه می گشت. »۱۲
ایران تا حدود زیادی در مدار اقتصادی و نفوذ سیاسی روسیه قرار گرفته بود.
وزیر خارجه روس به وزیر مختار روس در ایران می نویسد:
« وظیفه ما این است که ایران را از نظر سیاسی مطیع خود سازیم و از آن بهره بریم. م ابزار کاملاً قدرتمند اقتصادی را در اختیار داریم و سهم بزرگی از بازار ایران در اختیار ماست و سرمایه های و سوداگران روسی قادرند ایران را آزادانه و به طور انحصاری مورد بهره کشی قرار دهند. وقتی این رابطه نزدیک همراه با پیامدهای اقتصادی و سیاسی حاصل شود شالوده ای قوی بنا می گردد که ما بر اساس آن فعالیتهای پر ثمری انجام خواهیم داد. »۱۳
سید جمال از این دسیسه ها آگاه بود. از این که ایران را در چنگال ابر قدرتهای طماع و استثمار گر می دید رنج می برد. مسؤولیت اصلی این خطا را متوجه شخص شاه و بی کفایتی او می دانست. بی پروا از او انتقاد می کرد:
« به خد شاه با جنون و زندقه هم سوگند گردیده و متعهد شده است با خود سری و شرارت تمام دین را نابود سازد و شریعت را مضمحل کند کشور اسلام را بدون چون و چرا به بیگانه تسلیم نماید. »۱۴
این خود سری و سعی در وابستگی به استعمار مخصوص دولتمردان ایران مصر و عثمانی نبود. آنچه از این سه کشور نقل کردیم نمونه ای بود از ناهنجاریهای جهان اسلام. بر اثر این ناهنجاریه فاصله هیأتهای حاکمه روز به روز ژرفتر و افزونتر می شد. زمامداران پشتوانه ملی خود را از دست می دادند و ناگزیر برای حفظ موقعیت خویش به دشمن پناه می آوردند. و این نفوذ دشمن را افزون می کرد.
سیّد جمال الدین از نفوذ و گسترش قدرت دشمن در بلاد اسلامی نگران بوده و از سر درد و رنج می گوید:
« یا للمصیته! یا للرزیّه! این چه حالت است. این چه فلاکت است. مصر و سودان و شبه جزیره بزرگ هندوستان ر که قسمت بزرگی از ممالک اسلامی است انگلستان تصرف کرده. مراکش و تونس و الجزایر را فرانسه تصاحب نموده. جاوه جزائر بحر محیط را هلند مالک الرقاب گشته. ترکستان غربی و بلاد وسیعه ماوراء النهر و قفقاز و داغستان را روس به حیطه تسخیر آورده. ترکستان شرقی را چین متصرف شده و از ممالک اسلامی جز معدودی بر حالت استقلال نمانده. اینها نیز در خوف و خطر عظیمند »۱۵
یا می گوید:
« تعداد این امت مسلم امروز قریب به چهار صد میلیون نفر است. سر زمین او از کرانه اقیانوس آرام تا قلب کشور چین را گرفته است. سرزمینهای پر بار خرم و سبز محصولات فراوان و آبادیهای پر نعمت و ثروت می باشد. امّا می بینیم که بلاد این امت مورد تاخت و تاز بیگانه قرار گرفته و اموالشان غارت شده و بیگانگان به اغلب کشورهای این جامعه مسلط هستند و سرزمینهای آنها را در میان خود قطعه قطعه تقسیم کرده اند سخن آنان را نمی شنوند و امرشان را اطاعت نمی کنند. »۱۶
سیّد جمال الدین از زبونی و ذلت زمامداران ممالک اسلامی شرمنده و در رنج بود.
می گفت:
« ترس از بیگانگان بر وجود آنان مستولی شده و یأس بیش از امید بر روح آنان غلبه کرده است. »۱۷
اندوه سیّد جمال ازاین بود که امت مسلم پس از روزگاری فرخنده اکنون چنین ذلیل و منحّط شده است. همان امتی که دولتهای بزرگ به امید به دست آوردن زندگی آرام و آزاد به او سرانه و جزیه می دادند و در برابر او امر او فروتن بودند. ولی اکنون اوضاع به گونه ای شده است که زمامداران این امت بقای خویش را در نزدیکی به یکی از دول بیگانه می بینند.
برخی از حکام بلاد اسلامی چنان وابسته شده بودند که کارهای سیاسی انتظامی و دفتری خود را به بیگانگان وا می گذاردند. کارهای سرّی کشور و حتی حمایت از جان و خانواده حکّام را بیگانگان انجام می دادند.۱۸
آزمندی و کینه توزی استعمارگران برای زمامداران کشورهای اسلامی چیزی نبود که مخفی مانده باشد. آنان می دانستند که این هزار چهرگان هر آن امکان دارد دست به جنایت زنند. با این حال گشاده روی با آنان برخورد می کردند گویی آنان را صاحب خانه می دانستند.
سیّد جمال الدین این درد را با تمام وجود حس کرده بود و خطاب به زمامداران اسلامی چنینن می گوید:
« ای زمامداران بزرگ! چه شده شما را با بیگانگان. شما آنان را دوست دارید امّا آنان شما را دوست ندارند. نیت و غرض آنها را دریافته اید و شکی در آن باقی نمانده است. اگر به شما و ملت شما بدی برسد غمگین نمی شوید و اگر برای شما خوبی نصیب گردد خرسند نمی گردند.
به فرزندان وطن خود روی آورید و به برادران دین خود توجه کیند.
مقداری از آن توجهی که به بیگانه دارید به ملت خود متوجه شوید. »۱۹
ناهنجاریهای اقتصادی
اقتصاد کشورهای اسلامی روز به روز توان خویش را از دست می داد.
سر گرمی سران در عیش و نوش ظلم و اجحاف عمّال خشکسالی و قحطی عدم تدبیر و برنامه ریزی صحیح حرص و آز استعمارگران و… هر یک عاملی بودند باز دارنده و رخوت زا.
انسانهایی که از صبح تا شام شلاق بیداد را برگرده خود احساس می کنند تحقیقر می شوند و بسان حیوان با آنان رفتار می شود نمی توانند سازندگان فردا باشند و کشور خود را از فلاکت نجات دهند.
اقتصاد در محیطی آرام آزاد امن و به دور از ناعدالتیها و اجحافهای خانمانسوز و با رهبریت رهبران لایق و کاردان و دلسوز به ملت به بار می نشیند و رشد می کند.
کشورهای اسلامی کم و بیش در معرض طوفانهای بنیان بر افکن بودند در داخل نا امنی چپاول و طمع ورزی حاکمان عرصه را بر کشاورزان دامداران و تولیدگران تنگ کرده بود و از خارج استعمارگران طمّاع برای به چرخش در آوردن چرخهای کارخانه های غول پیکر خود چشم در دسترنج و ثروتهای خدادادی این ملتهای مفلوک دوخته بودند و با دسیسه ها و قرار دادهای ننگین بر منابع طبیعی آنان تسلط می یافتند.
این مردم مسلمان بودند که در بین دو گروه رها از قیدهای اخلاقی و معنوی: ( مستبدین و غرتگران داخلی و آزمندان خارجی ) محکوم به زوال و مرگ بودند. ملته
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 