پاورپوینت کامل شهید صدر منادی وحدت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهید صدر منادی وحدت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهید صدر منادی وحدت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهید صدر منادی وحدت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
تهاجم گسترده غرب به جهان اسلام بازتابهای گوناگونی را در پی داشت. مصلحان و متفکران اسلامی برای رویارویی با این هجوم اندیشه (اتّحاد امّت اسلامی) را طرح کردند و مسلمانان را به همبستگی فرا خواندند و در راه تحقق این آرمان مقدّس بسیار تلاش کردند و دهها مقاله و کتاب در این زمینه نگاشتند و کنفرانسها تشکیل دادند.
در گذشته از تلاشهای شماری از منادیان وحدت سخن گفتیم. در این مقال برآنیم که به دیدگاه یکی دیگر از منادیان وحدت بپردازیم.
شهید سیّد محمّد باقر صدر از منادیان وحدت اسلامی بود. او همانند دیگر مصلحان و متفکران اسلامی از اوضاع نابسامان و آشفته جامعه های اسلامی و اختلافهای تأسف بار مسلمانان رنج می برد و در اندیشه اصلاح جهان اسلام بود.
او برای تحقّق این هدف مقدس از همه تواناییهای موجود سود جست. همه توان علمی و عملی خود را به کار گرفت تا این آرمان بلند جامه عمل بپوشد. نخستین گام را در مجلّه (الاضواء) با نگارش مقاله: (رسالتنا یجب ان تکون قاعده للوحده) برداشت. وی در این مقاله عالمان دینی و امّت اسلامی را به همدلی و همراهی فراخواند و به مبانی اتحاد سببها و انگیزه های جدایی اشاره کرد و امت اسلامی را از پیامدهای زیانبار جدایی پرهیز داد.
شهید صدر از این پس تا پایان عمر پر برکت خویش همواره بر این آرمان بزرگ پای فشرد و دیگر حوزویان را نیز بدان فرا خواند و برای گسترش اندیشه وحدت در حوزه (تاریخ وحدت) را جزو مواد درسی قرار داد۱.
شهید صدر بر این باور بود که حوزویان بایستی (اندیشه وحدت) را بسان یک پدیده تاریخی بینگارند و به بررسی آن بپردازند تا با پیشینه این اندیشه فراز و نشیبه پیامدها و همچنین با منادیان وحدت و راه و روش آنان آشنا گردند۲ و رسالت دینی خود را آن گونه که شایسته است به انجام رسانند.
شهید صدر هیچ گاه از این آرمان مقدّس چشم نپوشید. در واپسین روزهای زندگی هنگامی که منزل ایشان در محاصره نیروهای بعثی بود سه پیام ارزشمند ضبط و برای مردم عراق فرستاد. در آخرین پیام همه مردم عراق: شیعه و سنّی کرد و عرب را مورد خطاب قرار داد و با توجّه به موقعیت بحرانی و حساس عراق آنان را به یکدلی و یگانگی در برابر استبداد و استعمار فرا خواند:
(وانّی منذ عرفت وجودی و مسؤولیتی فی هذه الامّه بذلت هذا الوجود من اجل الشّیعی والسّنی علی السواء ومن اجل العربی والکردیّ علی السواء حیث دافعت عن الرّساله الّتی توحدهم جمیعاً وعن العقیده الّتی تضمهم جمیع ولم اعش بفکری وکیانی الاّ للاسلام: طریق الخلاص وهدف الجمیع۳.)
من از زمانی که خودم را شناختم و به مسؤولیتم در میان امّت پی بردم به گونه یکسان برای شیعه سنّی عرب و کرد تلاش کرده ام و از هر پیامی که سبب همبستگی آنان گردد و از هر عقیده ای که آنان را یکدل و همراه گرداند به دفاع و پشتیبانی برخاسته ام. با اندیشه و تمام هستی خود تنها برای اسلام زیسته ام همان اسلامی که راه رهایی و هدف همگان است.
آری شهید صدر تنها به اصلاح و سازندگی جوامع شیعی نمی اندیشید چرا که او یک مصلح به معنای واقعی کلمه بود. مصلح مسلمان به هر مذهبی که وابسته باشد نمی تواند در برابر دیگر مسلمانان بی تفاوت باشد.
نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان نیز از شهید صدر به عنوان یکی از منادیان وحدت یاد کرده اند. از جمله: جویس وایلی در کتاب خود: (الحرکه الاسلامیه لشیعه العراق) می نویسد:
(نهضت شهید صدر در عراق تنها به شیعه وابستگی نداشت. او دارای اندیشه همیشگی بود از این روی حرکتهای اصلاحی او همگان را در بر می گرفت. کتابهای او گویایی این مطلب است۴.)
ییکی از نویسندگان انگلیسی در کتاب خود: (تجدید القانون الاسلامی) پس از آن که به اندیشه های سیاسی و نگارشهای شهید صدر و مقایسه آن با نوشته های امام خمینی می پردازد فصلی را به همبستگی اسلامی و تاریخچه آن ویژه می کند و از شهید صدر به عنوان مصلحی که به همبستگی مسلمانان باور داشته است یاد می کند. وی در این باره کتابهای ایشان: فلسفتن اقتصادن البنک اللاربوی فی الاسلام والاسس المنطقیه للاستقراء را نقد و بررسی کرده و در پایان به این نتیجه رسیده که این کتابها دلیلی روشن بر حمایت شهید صدر از همبستگی اسلامی است چرا که او در نگارش این آثار از منابع شیعه و سنی استفاده کرده است۵.
مفهوم اتّحاد
شماری پنداشته اند (اتحاد اسلامی) یعنی از بین مذهبهای اسلامی یکی گزیده شود و دیگران به پیروی از آن گردان نهند و یا این که مذهبهای اسلامی در یکدیگر ادغام شوند بدین گونه که مشترکات همه مذهبها گرفته شود و مفترقات آن کنار گذاشته شود۶.
روشن است که مقصود مصلحان و متفکران اسلامی از (وحدت اسلامی) نه آن است و نه این; چرا که به گفته یکی از اندیشه وران معاصر این گونه وحدت نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی۷.
مقصود از اتحاد اسلامی نزدیک شدن پیروان مذهبهای اسلامی به یکدیگر برای رویارویی با دشمنان اسلام با حفظ کیان و ماهیّت هر کدام از آنان است۸. و چون در اتحاد اسلامی مفهوم بالا را ملاک عمل قرار دهیم نگارش و پژوهش در مذهب هیچ ناسازگاری با اندیشه (وحدت اسلامی) ندارد.
برهمین اساس بسیاری از منادیان وحدت: میرحامد حسین هندی علاّمه شرف الدّین کاشف الغطاء علامه امینی علامه سید محسن امین عاملی امام خمینی و شهید صدر برخلاف شماری از پیشینیان بر این باور بودند که برای دستیابی به همبستگی طرح و تحقیق در مسائل اختلافی و حتّی نگارش و نشر آن نه تنها اشکالی ندارد که ضرورت است البته به شرط این که به شیوه ای علمی و با ادب و اخلاق اسلامی انجام شود و به آراء و مقدسات یکدیگر احترام بگذارند. دست کم حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمانان به اسلام لازم دانسته است: (وجادلهم بالّتی هی احسن۹.) در میان خود نگهدارند.
تنها با شناخت و شناساندن درست عقاید یکدیگر است که می توان بر جوّ دشمنیها و تهمت و افترا پیروز شد و به وحدت و همبستگی واقعی دست یافت.
بنابراین اگر شهید صدر (فدک فی التاریخ) می نویسد و در آن قضیّه تاریخی فدک را تشریح و بر حق بودن فاطمه زهرا(س) استدلال می کند و اگر تاریخ شیعه و حق بودن خلافت علی(ع) را پس از رحلت پیامبر(ص) ثابت می کند اگر به شبهه ها پاسخ می گوید اگر به نقش امامان شیعه و مبارزه های آنان با فرمانروایان ستم پیشه می پردازد (دور الائمه فی الحیاه الاسلامیه) و اگر درباره امام مهدی(ع) تحقیق و نگارش می کند (بحث حول المهدی) و اگر حکومت اسلامی را از دیدگاه شیعی مورد بررسی قرار می دهد (الاسلام یقود الحیاه) و…
این گونه تحقیقه هیچ گونه ناسازگاری با دعوت به اتحاد ندارد تا شبلی ملاط و یا دیگران با توجه به نوشته های یاد شده بگویند:
(شهید صدر بین اسلام شیعی و اسلام عمومی تردید کرده است۱۰.)
و یا این که این نوشته ها را با آخرین پیام ایشان ناسازگار بدانند.
از مجموعه سخنان این گروه بر می آید که تصوّر درستی از مفهوم همبستگی اسلامی ندارند از این روی نه تنها انتظار داشته اند که شهید صدر به تبیین و روشن گری عقاید شیعه نپردازد که عقاید طرف مقابل را نیز بپذیرد بدین جهت در نقد بررسی کتاب (فدک) آمده است:
(شهید در کتابش متعرض شرعیت خلافت شیخین نشده است و تنها از آنان به احترام یاد کرده است۱۱.)
شهید صدر در کتاب یاد شده به روشنی اعلام می دارد که آزادی بحث در صورتی که با شرایط انجام پذیرد هیچ ناسازگاری با اتحاد و همبستگی ندارد۱۲.
محور اتحاد
در دنیای کنونی بسیاری از ملّتها و کشورها در صدد تفاهم و اتحاد با یکدیگرند; چرا که امروزه منافع گوناگون: سیاسی فرهنگی و اقتصادی اتحاد بر کسی پوشیده نیست. البتّه مبنای این همبستگیها یکسان نیست. گروهی نژاد وخون و گروهی همزبانی را وسیله ای برای دعوت به اتّحاد قرار داده اند.
پاره ای از همبستگیه جنبه اقتصادی و یا سیاسی دارد. ممکن است کشوری از دست اندازی دیگر کشورها بیم داشته باشد و برای دفاع از خود با کشور و یا کشورهای دیگر همبستگی برقرار کند و پیمانهایی ببندد. پیمانهای دفاعی در عصر ما از این گونه همبستگیها به شمار می آیند.
همه انگیزه های بال نوعی اتحاد و همبستگی را در پی دارند ولی این گونه اتحادها از دیدگاه شهید صدر پایدار و اصیل نیستند. هر زمانی انگیزه آن سست گردد و یا از بین برود و یا با منافع مهم تری برخورد کند چنین اتحادی دیگر وجود ندارد.
مهم ترین و پایدارترین انگیزه ای که سبب اتحاد افراد و اقوام گوناگون بوده و هست هم دینی و هم اعتقادی است.
شهید صدر در بررسی محور اتحاد در اسلام و مقایسه آن با مکتبهای بشری چون: سرمایه داری و مارکسیسم وحدت اسلامی را در اصول و فروع و نمودهایش از آن دو برتر دانسته و می نویسد:
(در جامعه سرمایه داری اجتماع در ظاهر متّحد است چون این وحدت بر مصالح شخصی و حزبی یا طبقاتی استوار است و هرگاه حادثه ای رخ دهد که مصلحت مورد نظر را تهدید کند شکاف و جدایی در گروه پدید آمده و معلوم می گردد که همبستگی سراب فریبنده ای بیش نبوده است. روشن ترین مثال آن فرانسه است که در چنگ آلمان در پرمخاطره ترین ساعات وجودش دچار تفرقه شد و در ظرف چند ساعت با شکست رو به رو گردیده۱۴.)
ایشان در ادامه گفتار خود به جامعه های نازیستی و فاشیستی و همچنین مارکسیستی اشاره می کند که وحدت آنها را نیز غیر اصیل می شمرد; چرا که زیربنای آن نفی ارزشهای انسانی است. این وحدت و همبستگی بر جبر و قهر استوار است نه بر میل و اختیار. انگیزه این وحدت دیکتاتوری دولت است نه شعور و اراده ملّت.
این گونه همبستگیه چون ریشه درونی ندارند دوام نخواهند داشت اما اتحاد اسلامی اتحادی است اصیل و پایدار; زیرا:
(انگیزه آن احتیاج عمیق روحی است که افراد ر رشته ای از محبّت و مودّت و الفت به هم پیوست می دهد و هیچ عاملی چون دین امکان ندارد انگیزه چنین اتحادی باشد. اتحاد دینی اتحادی است که از قلب می جوشد و با تاریخ پایدار و هر اندازه مصالح افراد و احزاب و طبقات گوناگون باشد متزلزل نخواهد شد چون این اتحاد بر اصلی ثابت که همه افراد در آن شریکند استوار است۱۵.)
با نگاهی گذرا به تاریخ می یابیم که این همبستگی از دیگر انگیزه های همبستگی ژرف تر و پایدارتر است; چرا که ارتباط دینی و عقیدتی در میان افراد سبب چنان وحدتی شده که همه انگیزه های اتحاد را تحت تأثیر و زیر نفوذ خود قرار داده است به گونه ای که هستی خود را در راه برادر دینی خود ایثار کرده اند و به عکس بین دو فرد حتی پدر و پسر به سبب اختلاف در عقیده نه تنها بی مهری و جدایی پدید آمده که در میدان جنگ در برابر یکدیگر ایستاده اند. در جنگهای صدر اسلام نمونه های فراوان برای این مدّعا وجود دارد. در حال حاضر نیز اختلاف در عقیده سبب گردیده که اعضای یک خانواده با هم درافتند و این درگیریها به مرگ یکی از اعضای خانواده بینجامد.
اصالت و ژرفای اتحاد دینی و عقیدتی به گونه ای است که حتی صهیونیستها وقتی خواستند در سرزمین فلسطین پدیده شوم اسرائیل را پدید آورند روی هم عقیدگی تاکید داشتند:
(گروهی از افراد که از نظر وطن و لغت و فرهنگ و عادات و رسوم اشتراکی ندارند بپاخاسته اند. افراد پراکنده ای که از قاره های جهان گرد هم آمده و هدفشان این است که برای خود یک ملّت مستقل و ممتاز که بر پایه وحدت دین و نه غیردین متکی است تشکیل دهند. ولذا می کوشند به تمام مظاهر وجودشان رنگ دینی زده و این عنصر مشترک را سنبل وجودی خود قرار دهند۱۶.)
زمینه های وحدت
برخی از عالمان شیعی و سنّی پنداشته اند: مذهبهایی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند بسان شافعیان حنفیان و حنبلیان می توانند با یکدیگر متّحد شوند و در یک صف قرار گیرند; امّا مذهبهایی که در اصول با هم اختلاف دارند به هیچ روی نمی توانند در کنار یکدیگر قرار گیرند. به گفته یکی از بزرگان۱۷ از دیدگاه این گروه اصول مذهبی مجموعه ای به هم پیوسته است و به اصطلاح اصولیان اقلّ و اکثر ارتباطی است آسیب دیدن یکی عین آسیب دیدن همه است. بنابراین آن جا که اصل امامت شیعی و یا خلافت خلفا آسیب پذیرد موضوع وحدت و همبستگی نیز منتفی می گردد.
مصلحان و منادیان وحدت در پاسخ این گروه زمینه های وحدت را یادآور شده اند از جمله:
مسلمانان در اصول عقیدتی و بسیاری از احکام عملی اسلام اشتراک دارند. همه خدای یگانه را می پرستند و به نبوت پیامبر اسلام(ص) و بهشت و جهنم و… باور دارند کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است. در نماز روزه حج زکات و بسیاری از احکام دیگر جز در برخی از امور جزئی تفاوتی ندارند. دشمن آنان نیز مشترک است.
زمینه ها و مایه های بالا می تواند مبنای اتحاد و همبستگی استواری را فراهم آورد. بنابراین دلیلی ندارد که اصول مذهبی را در این جا در حکم مجموعه ای به هم پیوسته بشماریم بلکه دلیل بر عکس داریم.
سیره و روش اصحاب پیامبر(ص) بویژه علی(ع) و عالمان بزرگ سنی و شیعه در طول تاریخ در این باره بهترین دلیل و آموزنده ترین درسهاست.
شهید صدر در این باره می نویسد:
(رهبران اسلامی و در رأس آنها امیرالمؤمنین علی(ع) در حفظ و نگهداری اتحاد و همبستگی آن قدر که ممکن بود کوشیدند۱۸.)
اصحاب پیامبر(ص) پس از رحلت آن حضرت با این که در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف داشتند از جمله در مسأله رهبری و فرعهایی چون: مسح و یا شستن در وضو عول و تعصیب در میراث ازدواج موقت و… اختلافهای آنان به اوج رسیده بود ولی هیچ یک از اینها سبب از بین رفتن اتحاد و همبستگی آنان نشد. همگی با یک امام نماز می گزاردند و به یکدیگر اقتدا می کردند.
علی(ع) نیز همین گونه عمل می کرد. با این که برای احقاق حقّ خود از هیچ کوششی دریغ نکرد و همه توان خود را به کار برد تا اصل امامت را احیا کند امّا هرگز از شعار (یا همه یا هیچ) پیروی نکرد. بر عکس به همکاری با آنان پرداخت. امام علی(ع) در یکی از نامه های خود به مالک اشتر پس از آن که از اختلاف مردم در امر رهبری و واگذاری آن به دیگران سخن می گوید می فرماید:
(من اول بار دست خود را پس کشیدم تا این که دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمّد(ص) دعوت می کنند. ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمانان برنخیزم شکاف و انهدامی در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از خلافت چند روزه دنیا بسی بیش تر است. در آن هنگام با ابی بکر بیعت کردم و همراه او در آن حوادث قیام کردم تا باطل از میان رفت۱۹.)
مولی با این ارزیابی مخالفت را به کنار می نهد و به یاری خلفای زمان خویش می شتابد. در نماز جماعت آنان حاضر می شود در دشواریها راهنمایشان می گردد و در برخی از موارد همانند یک مشاور نظامی رفتار می کند. همچنین یاران علی(ع) نیز با اشاره آن حضرت پستهایی را از سوی خلفا می پذیرند۲۰.
شهید صدر در آخرین پیام خود با اشاره به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می نویسد:
(پیام من به شما فرزندان علی و حسین و فرزندان ابوبکر و عمر این است که مبارزه میان حکومت شیعه و سنّی نیست. حکومت سنّی که خلفای راشدین رهبران آن بودند سبب شد که امام علی(ع) شمشیر خود را بردارد و با رهبری ابوبکر با مرتدین بجنگند۲۱.)
هدف شهید صدر از نقل روابط متقابل علی(ع) و خلفا و سیره و روش آن حضرت این است که الگو و راهنمای عمل برای مسلمانان بویژه حوزویان ارائه دهد و پندار کسانی که اتحاد شیعه و سنّی را ناممکن و نادرست پنداشته اند ردّ کند; چرا که برخورد علی(ع) و یارانش برخوردی فردی و محدود نبوده است۲۲.
آیا کسی می تواند بگوید که همراهی و همکاری و یا نمازگزاردن علی(ع) ویارانش با خلفا از ترس و تقیّه بوده است؟۲۳
از این روی شهید صدر پس از آن که به سیره علی(ع) دربرخورد با خلف اشاره می کند می نویسد:
(هذا خط عامّ سار الائمه(ع) کلّهم علیه…۲۴)
این شیوه ای همگانی است. ائمه(ع) نیز دارای همین روش بوده اند.
امامان(ع) همواره مردم را به شرکت در مجامع عمومی مسلمانان (حجّ جمعه نمازهای جماعت) دعوت کرده اند و نگهداشت آداب و اخلاق اسلامی را در برخورد با پیروان دیگر مذهبهای اسلامی از آنان خواسته اند۲۵.
و از سوی دیگر با افکار تند و انحرافی شماری از شیعیان مخالفت کرده اند۲۶.
بالاتر از همه به هنگامی که جامعه اسلامی دچار مشکلاتی می شد که حیثیت اسلام به خطر می افتاد و حکومتها از حلّ آن ناتوان می شدند ائمه(ع) با بینش گسترده خود به دفع آن انحراف و یا مشکل پرداخته و خطر را خنثی می کردند. از باب نمونه:
هنگامی که پادشاه روم نامه ای به عبدالملک بن مروان می نویسد و او از پاسخ در می ماند امام سجاد(ع) پاسخ نامه را می نویسد۲۷.
در زمان هشام بن عبدالملک نیز به هنگامی که حکومت روم قصد آن داشت که سیادت و استقلال حکومت به ظاهر اسلامی را از بین ببرد و سکّه روم را بر مسلمانان تحمیل کند امام باقر(ع) طرح سکّه اسلامی را به هشام داد و با این تهدید به مقابله پرداخت۲۸.
شهید صدر در این باره به سیره و روش عالمان شیعی و سنّی و روابط بسیار خوب آنان در گذشته نیز استناد می کند و با توجه به این سیره بر این باور است که در حرکتهای اسلامی رهبری نهضت به دست هر یک از مذهبهای اسلامی باشد بر دیگر مذهبه همراهی پشتیبانی و دفاع لازم است همان گونه که در گذشته عالمان بزرگ سنّی به پشتیبانی از نهضتهای شیعی و علوی فتوای جهاد داده اند.
(هناک علماء من اکابر علماء السنّه افتوا بوجوب الجهاد وبوجوب القتال بین یدی ثوار آل محمّد(ص)۲۹.)
عالمان بزرگ اهل سنّت به واجب بودن جهاد و پیکار با انقلابیون آل محمّد فتوا داده اند.
از باب نمونه ابوحنیفه در آغاز هم فتوا به واجب بودن جهاد به همراهی با نهضتهای علوی داد و هم خود در یکی از نهضتهای علوی شرکت کرد۳۰. این سیره از سوی عالمان شیعه و سنی در طول تاریخ ادامه داشته است.
در سالهای ۱۹۱۸ ـ ۱۹۱۴م نیز با ورود نیروهای انگلیسی به خاک عراق و اشغال بصره توسّط آنه عالمان شیعی به حمایت از حکومت سنّی فتوای جهاد دادند۳۱. و بسیاری از آنان در صحنه پیکار با دشمن حاضر شدند.
شهید صدر در این باره می نویسد:
(انّ الحکم السنّی الّذی کان یحمل رایه الاسلام قد افتی علماء الشیعه ـ قبل نصف قرن ـ بوجوب الجهاد من اجله وخرج مئات الآلآف من الشیعه و بذلوا دمهم رخیصا من اجل الحفاظ علی رایه الاسلام ومن اجل حمایه الحکم السنّی الذّی کان یقوم علی اساس الاسلام۳۲.)
عالمان شیعی در نیم قرن پیش به حمایت از حکومت سنّی که پرچم اسلام را به دست گرفته بود فتوای جهاد دادند و صدها هزار شیعه به صحنه جنگ رفتند و به خاطر حفظ پرچم اسلام و پشتیبانی از حکومت سنّی که براساس اسلام استوار بود سخاوتمندانه خون خود را بر زمین ریختند.
بزرگوارانی چون: آقا سید مصطفی کاشانی و فرزند ایشان سید ابوالقاسم کاشانی سید محمّد تقی خوانساری شیخ الشریعه اصفهانی سید علی داماد سید محسن حکیم شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء نائینی و… درصحنه پیکار حاضر شدند و با دشمن جنگیدند.
این گروه بر این باور بودند که حکومت مسلمان تحت هر شرایطی بر حکومت غیرمسلمان برتری دارد و بر این اساس تا زمانی که درگیری میان عثمانیان و انگلیسیان بر سر حاکمیت بر عراق بود شیعه و سنّی همراه با هم از حکومت عثمانی دفاع کردند.
شهید صدر پیش از آن که استعمارگران و یا رژیم بعثی عراق مسأله شیعه و سنّی را طرح کنند و نهضت اسلامی را در انزوا قرار دهند می گوید:
(امّا حکومت امروز حکومت سنّی نیست. هر چند که باند مسلّط بر امور از نظر تاریخی به تسنّن منتسب نیست; چرا که حکومت سنّی به معنای حکومت شخصی که از پدر و مادر سنّی زاده شده باشد نیست بلکه به معنای حکومت ابی بکر و عمر است که امروز فرمانروایان ستمگر عراق آنها را در تمام اعمال خود زیر پا گذاشته اند۳۳.)
به نظر شهید صدر حکومت گران عراق برخلاف شیوه علی و عمر عمل می کرده اند و شعائر مذهبی را که علی و عمر با هم از آن به دفاع بر می خاستند کنار گذاشته اند و به جای آن به فساد و تباهی پرداخته اند و انواع ستمها را نسبت به مردم انجام می دهند. آنان حکومت را در انحصار قبیله خود درآورده اند درآمد عراق را در اختیار خود دارند و افراد را با خشونت دستگیر شکنجه و اعدام می کنند.
شهید صدر در پایان شیعه و سنّی را به همبستگی و همدلی برای نابودی حاکمان بعثی فرا می خواند۳۴.
راههای دستیابی به وحدت
پس از تبیین مفهومی اتحاد اسلامی و زمینه آن اینک این پرسش مطرح است که چرا با آن همه مشترکاتی که در فرق اسلامی موجود است وحدت نخستین آنان به پراکندگی تبدیل شد. انگیزه ها و بازدارنده های وحدت کدامند؟ راه دستیابی به آنها چیست؟
شهید صدر پس از اشاره به عزّت و اقتدار مسلمانان پیشین در پرتو اتحاد و همبستگی به ریشه یابی از هم گسستن وحدت مسلمانان پرداخته و آغاز آن را فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام اصیل و بازگشت به جاهلیت پیش از اسلام می داند.
او بر این باور است که استعمار و صلیبی گری نیز به این حرکت ارتجاعی دامن زدند تا توانستند بر جهان اسلام سلطه پیدا کنند. هر چند بحث انگیزه ها و به وجود آورنده های تفرقه بحثی است لازم و هر چند بررسی و تحلیل روند دگردیسیهای داخلی جامعه اسلامی و جهان اسلام از وحدت به تفرقه بویژه در بعد سیاسی عبرت آمیز است و به گونه ای عینی نشان می دهد که مسلمانان به گاه وحدت و انسجام قدرتمند و عزیز بودند و به گاه تفرقه و پراکندگی ضعیف و عقب مانده و ذلیل ولی آنچه در این جا محور بحث ماست راههای دستیابی به وحدت است. هر چند در ضمن مباحث اشاره ای نیز به انگیزه ها و سببهای تفرقه خواهیم داشت.
پیوند عالمان اسلامی
از راههای تفاهم و اتحاد مسلمانان پیوند عالمان و متفکران اسلامی با یکدیگر است.
شهید صدر همان گونه که از اوضاع و احوال علمای شیعه در عراق و خارج عراق جویا می شد و با آنان تماس می گرفت مستقیم و یا غیرمستقیم اندیشه های اصلاحی خود را مطرح می کرد با عالمان اهل سنّت نیز این گونه بود. نوشته ها و پیامه بویژه آخرین پیام ایشان گویای پیوندهای بسیار خوب ایشان با عالمان و برادران اهل سنّت است.
از باب نمونه دکتر سید محمّد تیجانی می نویسد:
(بر سید محمّد باقر صدر وارد شدیم منزلش پر بود از طلاب سید برخاست و به ما سلام کرد و پس از آن که مرا معرفی کردند خیلی خوش آمد گفت و مرا کنار خود نشاند و سپس از وضعیت تونس و الجزائر و همچنین برخی از علمای معروف مانند: حضر حسین طاهر بن عاشور و دیگران از من سؤال کرد…)
برخورد وی با اهل سنّت به گونه ای بوده است که بسیاری از آنان در گرفتاریها و دشواریهای گوناگون به ایشان رجوع کرده و از ایشان نظرخواهی می کردند۳۵.
جویس وایلی۳۷ به هنگام نقد و بررسی اندیشه های شهید صدر پس از آن که به همگانی بودن نهضت عراق و اندیشه اتحادی رهبر نهضت (شهید صدر) اشاره می کند که خلاصه ای از آن در این جا نقل می شود:
(تاریخ حرکت اسلامی عراق بیانگر این است که عالمان شیعی با حزب اسلامی اهل سنّت همکاری می کرده اند و پیوندهای بسیار خوبی با سران حرکت اسلامی سنّی همانند: شیخ امجد زهاوی و شیخ عبدالعزیز بدری در بغداد و نجف داشته اند. بالاتر از این در سال ۱۹۶۰ حزب (اخوان المسلمین) و (حزب الدّعوه) تشکّل جدیدی را به نام: (حزب اسلامی) پی ریزی کردند در آن حزب دکتر نعمان عبدالرزاق سامرایی رئیس بود و شهید سید مهدی حکیم پشتیبانی مالی آن را به عهده داشت۳۸.)
عبدالرحیم حسن نویسنده عرب درباره مطلب بالا می نویسد:
(از استاد خلیج سامرایی از مؤسسان (حزب اسلامی) درباره سخن بالا پرسیدم پاسخ داد: مسؤولیت پشتیبانی مالی مطرح نبوده است بلکه همکاری بین دو طرف بوده و آیه اللّه حکیم و همچنین شهید صدر این رابطه و همکاری را تأیید می کرده اند۳۹.)
بی گمان این گونه برخوردها در همبستگی و پیوستگی مسلمانان نقش بزرگی دارند از این روی مراجع بزرگواری چون حکیم و صدر نه تنها آن را تایید کرده که از آن بسیار خرسند بوده اند. انتظار می رود این گونه کارها و حرکتها از سوی عالمان و متفکران سنی و شیعه ادامه و گسترش یابد تا زمینه کارهای مهم تری را فراهم آورد.
احیای شخصیت اسلامی مسلمانان
فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام اصیل راه یافتن خرافه و بدعت در باروی باورهای آنان از انگیزه های اساسی تفرقه مسلمانان به شمار می آید. مسلمانان تا آن هنگام که هویّت و شخصیت اسلامی خود را از دست نداده بودند و اسلام بر سرتاسر زندگی آنان حاکمیت داشت وحدت داشتند و در راه نیرومندی و بزرگی گام بر می داشتند. فاصله از اسلام و آموزشهای حیات بخش آن و چیرگی هواهای نفسانی بر آنان تفرقه و ضعف و عقب ماندگی آنان را در پی داشت; از این روی اگر مسلمانان خواهان مجد و بزرگی گذشته اند باید به اسلام بازگردند و هویت اسلامی خود را احیا کنند.
شهید صدر در نخستین سرمقاله ای که بر مجلّه (الاضواء) نوشت در تحلیل حرکتهای آزادیبخش به این نتیجه رسید که هر نهضتی اگر بخواهد به ثمر برسد باید دارای سه شرط اساسی باشد:
ا . مبدء صالح و صحیحی داشته باشد که انگیزاننده و راهنمای عمل آنان در نهضت باشد.
ب . مردم مبدء را به درستی بشناسند.
ج . ایمان به مبدء داشته باشند و براساس آن زندگی خود را سامان دهند۴۰.
وی پس از تشریح مسائل بال نهضتهای اسلامی را با شرایط سه گانه می سنجد و به این نتیجه می رسد که اسلام مبدء و انگیزاننده بسیار نیرومندی برای حرکتهای اسلامی است. بنابراین اگر مسلمانان در برابر استعمارگران و حکومتهای خودکامه حرکتی ندارند اسلام را به درستی نشناخته اند و بدان عمل نمی کنند. عالمان دینی در کشورهای اسلامی باید اسلام را دقیق و از همه زوایا بشناسند و به مردم بشناسانند. ارزشهای متعالی اسلام را روشن و مردم را بدان فرا خوانند تا مسلمانان هویّت اسلامی خود را بازیابند و در سطح جهان اسلام به حرکت درآیند و از مقدّسات اسلامی دفاع کنند۴۱.
شهید صدر در مقاله ای دیگر با عنوان: (رسالت ما و شخصیت اسلامی) بر این باور است که شخصیت اسلامی مسلمانان خدشه دار بلکه از بین رفته است. انسان مسلمان به جای این که حرف خودش را بزند راه خودش را برود از دیگران الگو می گیرد. انسان مسلمان برای هویت عربی فارسی ترکی و… خود بیش از هویت اسلامی اش ارزش قائل است.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 