پاورپوینت کامل اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

سخن از اصلاح ساختار حوزه های علوم دینی سخن جدیدی نیست. اندیشه ایجاد تحول در حوزه ه از دیرزمان ذهن و فکر مصلحان و دلسوزان حوزه را به خود مشغول داشته است. دگرگونیهای شتابنده اجتماعی سیاسی در اروپا و در پی آن راه یافتن اندیشه های جدید در جامعه های اسلامی و رشد پرشتاب دانشها و صنعتها در سده های اخیر تردیدی باقی نگذاشت که اگر حوزه های علمیه با دیرینه سالی و پشتوانه علمی و فرهنگی و جایگاه برجسته ای که در جامعه های اسلامی دارد از نظم و سازمان دهی شایسته و کارآمدی برخوردار باشد می تواند نقشی به مراتب مهم تر و دستاوردها و نتیجه های فراتر از آنچه اکنون وجود دارد به بار آورد.

افزون بر این رسالتی که حوزویان در فهم ژرف دین و رساندن احکام خدا به مردم و نیز اصلاح و تهذیب جامعه و حاکم کردنِ دین الهی در هر زمان بر عهده دارند ایجاب می کند که حوزه های علمیه هماهنگ با زمان ره پویند و از برنامه ها و تشکیلاتی برخوردار باشند که به آسانی بتوانند نیروهای لازم; یعنی طالب علمان متعهد و فاضل و مجتهدان و محققان توان مندی را برای این مهم درخود بپروراند.

روشن است که حوزه های علمیه با همان سازمان کهن و برنامه ها و شیوه های ساده آموزشی و تبلیغی نمی تواند به آسانی از عهده این رسالت مهم برآید.

حوزه های علمیه نیز همچون هر نهاد علمی آموزشی دیگر بلکه به خاطر اهمیت رسالتی که بر عهده دارند برای حفظ شکوفایی و بالندگی خویش نیاز به اصلاح و بازنگری پیاپی دارند. در این راست تلاشهای فراوانی از سوی عالمان دردآشنا و مصلحان بزرگ حوزه در جهت ایجاد دگرگونی و بالابردن توان علمی و عملی حوزه ها صورت گرفته و طرحها و برنامه هایی نیز در این زمینه ارائه شده است. در سالهای اخیر که سیر دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی شتاب بیش تری به خود گرفته نیاز به اصلاح ساختار حوزه و ایجاد دگردیسی در آن نمود بیش تری پیدا کرده و اصلاح حوزه سخن روز حوزه های علمیه بوده و بارها مورد بحث قرار گرفته است. با این حال باید باب گفت وگو را همیشه باز گذاشت تا هر چه پخته تر و سنجیده تر به سوی حوزه ایده آل حرکت کرد.

ما در این دفتر که به یاد مردی بزرگ و اصلاح گری نکته سنج و همه سونگر شهید سید محمدباقر صدر گشوده شده نظری می افکنیم به اندیشه اصلاحی وی تا فرهیختگان و اندیشه وران حوزوی به نیازهای عصری از اندیشه آن فرزانه راه فردا را بیابند. ان شاء اللّه.

وضعیت حوزه نجف

در روزگاری که شهید در حوزه نجف تحصیل می کرد حوزه پرآوازه نجف حال و روز خوبی نداشت. سکوت و بی تفاوتی حوزه نسبت به دگرگونیهای اجتماعی سیاسی و مسائلی که در برون حوزه رخ می داد سایه سنگین خود را بر حوزه گسترانده بود. هرگونه توجه و گرایش به امور سیاسی عملی خارج از حوزه و رسالت روحانیت و امری ضد ارزش تلقی می شد. سخن گفتن از دانشها و فنهای جدید و دستاوردهای صنعتی و فراگیری زبانهای خارجی خواندن روزنامه و مجلّه گوش فرا دادن به رادیو و… دون شأن عالم دینی به شمار می آمد.

افزون بر این پیامدهای ناگوار شکست انقلاب مشروطیت ایران که با مجاهدتها و رهبریهای روحانیت و مراجع نجف به پیروزی رسیده بود در گریزاندن روحانیت از سیاست و انزواپیشه کردن آنان کارساز بود.

استعمارگران و عوامل مرموز آنان بر بی فایدگی کارهای سیاسی و جاانداختن دکترین جدایی دین از سیاست تأکید بسیار می ورزیدند و از یأس و دلمردگی حوزه نجف بهره ها بردند.

شهید صدر خود از نزدیک شاهد بر این حال و روز بود و بی برنامه گیهای حوزه را می دید و از اوضاع نابسامان آن رنج می برد.

او می دید که اگر برنامه ای مدون و حساب شده برای جذب و پذیرش طلاب در حوزه نجف وجود می داشت و اگر شیوه های جدید آموزشی تحقیقی و تبلیغی با بهره گیری از استادان شایسته و متون درسی مناسب و برنامه ای معین و مدون وجود می داشت اگر حوزه به انبوه مسائل و دگرگونیهایی که در جهان اسلام و غیر اسلام رخ می داد توجه می کرد می توانست در مدت کوتاه تر و با هزینه ای کم تر دستاوردهایی مهم تر و کاراتر به جهان اسلام تقدیم کند.

شهید صدر پژوهشهای ژرف و تلاشهای جانفرسای حوزویان را در فهم و حل مسائل پیچیده فقهی و اصولی در محیط گرم نجف با نبود ابزار و وسائل رفاهی شاهد بود ولی از این که این تلاشهای فراوان بدون برنامه ریزی روشن و بدون آشنایی با دانشهای روز و مکتبهای مختلف: سیاسی حقوقی اقتصادی و بدون در نظر گرفتن مسائل نوپیدا و نیازهای روز دنیای اسلام ثمره چندانی نمی توانست به بارآورد به شدت رنج می برد و چنین بود که از همان دوران جوانی بایستگی اصلاحهای ساختاری و دگرگونی در نظام حوزه را به روشنی دریافته بود و اندیشه بازسازی حوزه فکر و ذهن وی را مشغول ساخته بود. شکوفایی و بالندگی حوزه های علوم دینی برای شهید صدر به عنوان یک آرمان بلند مطرح بود و این جز در سایه اصلاح وضع موجود و تجدید حیات و نوسازی دوباره میسر نبود.

در سال ۱۳۸۴ آن گاه که مرحوم محمد جواد مغنیه (فقه الامام الصادق) و (علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید) را با نگرشی نو و شیوه ای جدید نگاشت بارقه امیدی در دل حوزویان تابید. این کار گرچه محدود و بیش تر در چهارچوب بخشی از نظام آموزشی حوزه بود ولی همین مقدار نیز گامی مهم در راستای اصلاح حوزه به شمار رفت. در همان زمان شهید صدر انتشار چنین کتابهایی را سرآغاز دگرگونی و مایه امیدواری حوزویان دانست و در مقاله ای از استاد مغنیه به خاطر شکستن طلسم سکوت و ارائه روشهای نو به نیکی یاد کرد.۱

در نگاه شهید صدر کارهایی بسان آنچه محمد جواد مغنیه انجام داد و نیز کارهای شیخ محمد رضا مظفر در تدوین علم اصول به شیوه ای نو و راه انداختن دانشکده فقه در نجف می توانست گام نخست در پیمودن راه اصلاح حوزه باشد.

دیدگاههای شهید صدر برای اصلاح حوزه

شهید صدر درباره بخشهای گوناگون حوزه دیدگاههای جدید و ابتکاری داشت و برای بسیاری از آنها نیز طرحهای نوی ارائه داده. در زمینه نظام آموزشی مدیریت پژوهش پیام رسانی شیوه پذیرش طلاب و بسیاری دیگر از این دست نظر داد و راه گشود. با طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در حوزه نجف روحانیت را به میدان سیاست کشاند و تئوری مرجعیت و بالا بردن جایگاه و کارآیی آن و نیز شیوه های تواناسازی تمرکز و استمرار نهاد مرجعیت را مطرح ساخت.

در زمینه فقه و اصول که دو پایه اصلی دانشهای حوزه ای را تشکیل می دهند آثاری ارائه داد که در نوع خود کم مانند بودند. به تنهایی به رویارویی جدّی و بنیادی با خدا ناباوران برخاست و با هوشیاری و احاطه بسیار قوی بر فلسفه و اقتصاد اسلامی دیدگاههای مادی و الحادی شرق و غرب را به نقد کشید و به شبهه های آنان پاسخ گفت و روشهای جدیدی در آموزش فلسفه و منطق ارائه داد.

از مجموعه دیدگاههای وی در مورد اصلاح حوزه می توان استفاده کرد که اصلاح سه محور را در حوزه و روحانیت بر بخشهای دیگر پیش می داشت و بر این باور بود که اگر در این سه بخش دگردیسی لازم صورت گیرد تا حدود زیادی امور حوزه سامان می پذیرد. اکنون بررسی محورهای سه گانه:

۱ . اصلاح نظام اداری حوزه.

۲ . اصلاح نظام آموزشی.

۳ . اصلاح فرهنگ حوزه.

اصلاح نظام اداری حوزه

حوزه های علوم دینی از همان آغاز پیدایش رسالت خویش را به خوبی انجام داده و میراث ارزشمندی از دانش فقه اصول فلسفه کلام تفسیر حدیث و… برای ما به یادگار گذاشته و شمار بسیاری فقیه حکیم مفسر فیلسوف متکلم محدث منجم ریاضی دان و… به جامعه اسلامی تحویل داده اند. عالمان پرورش یافته در حوزه ها و میراث بر جای مانده از آنان در آن پایه از ارزشند که می توان گفت امروز حوزه های علمیه و روحانیت هرچه دارند از برکات کار و تلاش آنها و آرا و دیدگاههای دقیق محققانه آن فرزانگان است.

بی گمان چنین میراث عظیم و چنین دستاوردهای با شکوهی هیچ گاه نمی توانسته است با بی نظمی و بی برنامگی به وجود آمده باشد. حوزه های علوم دینی و تشکیلات روحانیت از همان ابتدا سامان و مدیریت ویژه خویش را داشته است. هر چند تشکیلات و برنامه اداره آنها بسیار ساده و ابتدایی بوده ولی به خاطر اخلاص صداقت زهد پاکی و معنویتی که همیشه در این مراکز علمی سایه گستر بوده همین تشکیلات ساده کارآیی شایسته و در خور را در آن دوره ها داشته است.

بر این اساس پافشاری بر بایستگی اصلاح و ایجاد دگرگونی در نظام اداری و سازمانی حوزه از سوی شهید صدر به خاطر ناهماهنگی و ناهمخوانی برنامه های ساده گذشته حوزه با نیازهای امروز است نه این که حوزه سامان و برنامه ای نداشته است. چنانکه پیش از این یادآور شدیم دگرگونیهای شتابنده و خیره کننده علمی فرهنگی صنعتی در روزگار م به همبرابری آن گسترش حوزه و مسئولیت حوزه های علمیه به طور طبیعی ایجاب می کند که تشکیلات و برنامه های سازوار با نیازهای این روزگار در حوزه ها پدید آید و نظام اداری گذشته دگرگون و اصلاح گردد. کارهای سنگین حوزه های امروز با تشکیلات ساده و ابتدایی به انجام نخواهد رسید و روشن است که برنامه ریزی دقیق تر و سامان قوی تری را می طلبد.

شهید صدر به حکومت اسلامی می اندیشد و تشکیل آن را برای تمدن بشر ناگزیر می داند و روشن است که این مهم بدون اصلاح حوزه و برنامه ریزی همه سویه و تربیت و تهذیب انسانهایی که بتوانند شالوده این بنای مقدس را پی بریزند به انجام نخواهد رسید:

(… حکومت اسلامی نه تنها یک ضرورت دینی که گذشته از آن برای تمدن نیز یک ضرورت است; زیرا یگانه راهی است که می تواند استعدادهای انسان را در جهان اسلام شکوفا سازد و او را تا جایگاه طبیعی اش که پایگاه والای تمدن انسانی باشد بالا ببرد و از پراکندگیها و عقب ماندگیها و تباهیهای رنگارنگی که دچار آن است رهایی بخشد.)۲

در نگاه شهید صدر از آن جا که تشکیل چنین حکومتی بر ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت استقرار دارد تحقق عینی آن جز با یاری گری همه سویه اسلام شناسان و عالمان دینی نشاید. طبیعی است که باید زمینه سازی بایسته برای این مهم در حوزه های علمیه صورت گیرد و در بخشهای گوناگون نیروهای شایسته تربیت گردند و این خود بدون برخوردار شدن حوزه ها از نظام مدیریتی توانا و تشکیلات و نظام اداری استوار و هماهنگ با نیازهای روز نشاید. توجه شهید صدر به تربیت طلاب جوان و کادرسازی برای تحقیق تبلیغ و… همچنین تلاشی برای ژرفا بخشیدن و جهت دادن به آگاهیهای سیاسی اجتماعی آنان در همین راستاست.

او به نیکی دریافته بود که اصلاح ساختار مدیریتی حوزه آن هم حوزه نجف با ویژگی که داشت به گونه انقلابی میسر نیست بلکه باید کم کم و با تربیت نیروهای جوان و وارد ساختن افکار و اندیشه های جدید به حوزه و طرح مشکلات جهان اسلام در جلسه های درس و بحث زمینه لازم را فراهم آورد.

شهید صدر در خصوص اصلاح نظام حوزه برنامه و طرح روشنی ارائه نداده است ولی توجه وی به نهاد مرجعیت و ارائه طرحی دقیق برای تواناسازی و کارآمدی آن و تأکید بر هماهنگ سازی حوزه های علمیه کوچک و بزرگ در راستای همین امر صورت گرفته است; زیرا به وجود آوردنِ دگرگونی در سازمان حوزه و برنامه ریزی برای آن بدون توجه به نهاد مرجعیت و نیز پیوستگی حوزه ها با یکدیگر ممکن نیست; از این روی در راستای اصلاح نظام حوزه این دو مسأله را از دیدگاه شهید صدر مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم:

الف . تئوری مرجعیت

جایگاه بلند مرجعیت در حوزه های علمیه بر کسی پوشیده نیست مرجع تقلید افزون بر مقام افتاء و پاسخ گویی به استفتائهای مردمان عهده دار اداره حوزه ها و هدایت و تربیت طلاب نیز هست. گرفتن وجوه شرعی و هزینه آن در حوزه های علمیه نیز روشن گر همین امر است; از این روی شهید صدر ضمن تاکید بر بایستگی حفظ جایگاه مرجعیت در حوزه ه بر این باور بود که باید نطام دقیقی برای آن پدید آورد تا همین سرپرستی سنتی شکلی سامان مند پیدا کند.

روشن است که مرجع تقلید که رهبری شیعیان و سرپرستی حوزه را بر عهده دارد و شعاع کارش در حوزه و اجتماع گسترده است به تنهایی و بدون برنامه ریزی درست و داشتن یک تشکیلات به سامان نمی تواند کارهای خود را به خوبی انجام دهد. از این روی شهید صدر بر این باور بود که برای کارا کردن نهاد مرجعیت و نیز دستیابی به نظام مدیریتی صحیح برای حوزه باید نهاد مرجعیت را اصلاح کرد.

بر این اساس و برای روشن گری درست این مسأله در حوزه و فراهم کردن زمینه تحقق اصلاح حوزه شهید صدر در سالهای ۱۳۹۰ ـ ۱۳۹۳هـ.ق. دست به یک کار ابتکاری زد و درسی را تحت عنوان (مسأله مرجعیت) برای گروهی از شاگردان خویش شروع کرد و هفته ها در مورد آن محققانه به کندوکاو پرداخت و زوایای گوناگون آن را مورد توجه و بررسی قرار داد.

در آغاز این بحث شهید صدر بر عهده یکی از شاگردان خویش می گذارد که همه مطالب مطرح شده در این جلسه ها را یادداشت بردارد و او نیز به سفارش استاد عمل می کند و پس از پایان دوره بحث یادداشتهای خود را به خدمت استاد تقدیم می دارد. استاد بخشی از آن یادداشتها را دوباره تقریر می کند و با ویرایش و اصلاح جدید به عنوان (تئوری مرجعیت) ارائه می دهد.۳

در این طرح شهید صدر ضمن برشمردن هدفها و مسؤولیتهای نهاد مرجعیت شیعه تشکیلات و برنامه های بایسته و لازم برای دستیابی به هر یک از آنها را بیان می کند.

در این باره یکی از شاگردان شهید صدر می نویسد:

(شهید صدر درصدد دادن نظم به حوزه علمی نجف بودند چون این حوزه مرکز پرتوافشانی اسلامی در منطقه بزرگی از جهان اسلام به شمار می رفت. پس تنظیم این حوزه و سوق دادن آن به سوی جهاد و مبارزه امر بسیار مهمی به شمار می رود. این کار به طور مستقیم و غیرمستقیم توسط شهید صدر انجام گرفت.

وضع تئوری موضوعی مرجعیت که برنامه ریزی می کند تا مرجعیت دارای دستگاههای کاملی باشد که حتی بعد از درگذشت مرجعی که آنها را تأسیس نموده باقی بمانند. این تئوری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی و با توجهات ایشان در حوزه علمیه معمول گردیده است.

علاوه بر این شهید صدر در تربیتِ اشخاصی دانا و بیدار همت گماشت تا در تنظیم حوزه علمیه و سوق دادن آن به جهاد و مبارزه شرکت جویند.)۴

بنابراین سامان دادن به ساختار مدیریتی حوزه های علمیه در گرو توجه به مسأله مرجعیت است.

در همین راست شهید صدر تماسهای پیوسته با مراجع تقلید حوزه علمیه نجف داشت. او تلاش می ورزید حوزه را از راه آنان بویژه آیت اللّه سید محسن حکیم به سامان درآورد.

سید محمد باقر حکیم فرزند آیت اللّه حکیم در این باره می گوید:

(هدف اصلی شهید صدر در موضعی که انتخاب کرده بود این بود که مراجع را به سوی جهاد و مبارزه و تنظیم حوزه علمیه سوق بدهد.بیداری مرحوم آیت اللّه حکیم و برنامه ریزی آیت اللّه شهید صدر نقش مهمی در بالا بردن وضع حوزه علمیه نجف تا قبل از حدوث کودتای ۱۷ تموز ۱۹۶۸ [۱۳۸۸هـ.ق.] به عهده داشتند. این کودتا که به وسیله آن بعثیه حکومت را در دست گرفتند هدف اصلی آن در نابودی حوزه علمیه نجف اشرف و دست آوردهای آن که با مرجعیت آیه اللّه حکیم و برنامه ریزیهای آیت اللّه شهید صدر به دست آمده بود خلاصه می شد.)۵

ب . حوزه های هماهنگ

حوزه های علمیه کوچک و بزرگ در طول تاریخ یک هدف را دنبال می کرده اند و به یک روش به تربیت طلاب و اداره خود می پرداخته اند ولی هیچ گاه چنین نبوده است که برنامه های هماهنگی داشته باشند و یک فکر و سلیقه بر همه آنها حکومت کند بلکه اداره هر حوزه و تشکیلات و ساختار سازمانی آن بسته به سلیقه و نظر عالم بزرگ و یا عالمان همان شهر بوده است. از این روی در پیوند مدیران این حوزه ها با طلاب چگونگی پرداخت شهریه اداره مدرسه متنهای درسی سبک آزمون گزینش و پذیرش طلاب درسهای جنبی و… برنامه هماهنگ و یکسانی بر حوزه های علمیه حاکم نبوده است.

شهید صدر در راستای طرح ها و برنامه های نو و هدفهای بلندی که در مورد اصلاح ساختار اداره حوزه ها داشت بر این باور بود که تشکیلات حوزه های بزرگ باید به گونه ای باشد که یک پیوستگی و هماهنگی دقیقی بین آنها و حوزه های کوچک برقرار باشد; زیرا همه آنها به منزله مجموعه یکسانند و باید برنامه یکسانی در همه بخشها و بر همه آنها جاری باشد.۶

در حقیقت حوزه های بزرگ وظیفه دارند با اجرای یک برنامه فراگیر همه حوزه های کوچک را پوشش دهند. روشن است که اجرای چنین برنامه ای افزون بر بهره مند ساختن حوزه های کوچک از امتیازهای حوزه های بزرگ از هدر رفتن نیرو و فرسایش تواناییها جلوگیری می کند و بازدهی مراکز علوم دینی را افزایش می دهد.

اصلاح نظام آموزشی

آموزش در حوزه ه اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد.

اصلاح گران بیش ترین توجه ها را به این بخش داشته اند. تلاشهای آنان چه پیش چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهت سامان دهی این بخش بوده است. از آثار و کتابهای شهید صدر نیز به روشنی پیداست که در نظر وی نیز نظام آموزشی و شیوه های فراگیری رایج حوزه ها و مواد و کتابهای درسی چگونگی آزمودن و… در درجه نخست اهمیت قرار دارد.

شهید صدر برنامه آموزشی حوزه را از زاویه های گوناگون نارسا و ناکافی می دانست و بر این باور بود که به کلی این بخش باید دگرگون و متنهای درسی جدید و جامع در همه رشته های علوم اسلامی به نگارش درآید و همزمان از ابزار جدید آموزشی نیز استفاده گردد:

(وی آرزو داشت که بخش آموزش حوزه های علمیه به سامان مرتب و زمان آموزش و ساعت درسها معین باشد. استادان و طالب علمان به سامان آراسته و پای بند به زمانهای ویژه شده باشند. درسها و آزمونها و آگاهاندن از نتیجه ه براساس شیوه های مراکز علمی جدید صورت گیرد تا طلاب در اثر بی برنامگی تباه نگردند و سرگردان و بدون تکلیف نباشند و بی آیین و برنامه و بر اساس هوی وهوس و گرایش خویش رفتار نکنند تا هنگامهای زندگی بیهوده بگذرد و تباه شوند.)۷

اصل بایستگی ایجاد دگرگونی در نظام آموزشی حوزه های علمیه را افراد دیگری غیر از شهید صدر نیز یادآور می شدند و گاه دیدگاهها و برنامه هایی نیز برای بهبود آن ارائه می کردند. آنچه مهم است و دارای اهمیت که وی تنها به اظهار نظر و نقد و ردّ شیوه های موجود آموزشی بسنده نکرد بلکه در عرصه عمل نیز کارهایی را در این راستا انجام داد.

وی دانشهای حوزوی: فقه اصول فلسفه اقتصاد تفسیر و… را به شیوه جدید و براساس طرحهای آموزشی خویش تدریس کرد و در عمل درستی و کارآیی آنچه را که گفته بود به ثبوت رساند. یک دوره اصول نگاشت و تدریس کرد. فلسفه و اقتصاد با اسلوب و روش جدید نگاشت و تدریس کرد و اندیشه های ماتریالیستها را در فلسفه و اقتصاد مطرح ساخت و با قدرت پوچی و سستی آنها را نمایاند و بر ویرانه های دیدگاههای الحادی آنان بنای بلند اقتصاد و فلسفه اسلامی را برافراشت.

در شیوه رساله نویسی و ارائه آرا و فتاوا دگرگونی پدید آورد و رساله عملیه خویش را با سبکی نو با عنوان (الفتاوی الواضحه) به مؤمنان و خداجویان عرضه داشت. همین که احساس کرد زمینه برای نشان دادن اهمیت آموزش قرآن و تفسیر سازگار است درسهای فقه و اصول خود را رها و درس تفسیر را جایگزین آنها ساخت.

شهید صدر برای شکوفا ساختن استعداد حوزویان و رونق دادن به دیگر دانشها در حوزه شاگردان خویش را سفارش کرد تا هر یک در رشته ویژه ای از دانشهای اسلامی به تدریس و تحقیق بپردازند و تنها به دانشهای رایج و رشته های سنتی فقه و اصول بسنده نکنند.

وی با این حرکت هوشیارانه و دقیق زمینه ای را فراهم ساخت که بر اساس آن حوزه همراه درسهای اصلی در عرصه دانشهای: تفسیر حدیث فلسفه تاریخ کلام اخلاق سیاست و… توانست متخصصان و صاحب نظرانی را پرورش دهد. شاگردان نیز رهنمودهای استاد را به کار بستند و هر یک به کامل کردن آموخته های خویش در یکی از این رشته ها پرداختند ولی افسوس که حرکت خشن حاکمان مستبد و خونخوار عراق مانع از بالندگی و رشد این نهال نوپا شد و این کار سترگ ناتمام ماند و حوزه نجف در گرداب بلا افتاد و تار و پودش از هم گسست.۸

در این بخش از نوشتار برای آشنایی بیش تر با دیدگاههای اصلاحی شهید صدر در زمینه های آموزشی نظری به آنها می افکنیم:

اصول

در مورد کتابهای درسی دانش اصول که از دیرباز تا کنون در حوزه های علمیه رایج بوده سخن بسیار گفته شده است. بگذریم از اشکالهای بسیار و نارساییهایی چون پیچیدگی عبارته زاید بودن پاره ای از مباحث کهنگی سبک نگارش و… که بارها در همین مجله و جاهای دیگر مورد بحث قرار گرفته است بی گمان کتابهایی همچون: معالم الأصول شیخ حسن بن شهید فرائد الأصول شیخ انصاری کفایه الأصول آخوند خراسانی که به ترتیب در حوزه های علمیه تدریس می شوند هیچ یک به عنوان کتاب درسی نگاشته نشده اند بلکه بیش تر بازنوشته تقریرات درسهای خارج نویسندگان آنهاست و مربوط به سالیان سال پیش. این نکته ای است که به هیچ روی نمی شود از آن دفاع کرد.

در روزگاری که دانشهای گوناگون زود به زود لباس عوض می کنند و سال به سال دگرگونی اساسی در آنها پدید می آید و کارشناسان و دانشوران و دانشمندان در هر یک دیدگاههای جدیدی ارائه می دهند و برای اتقان و کارآمدی آن به گفت وگو می پردازند و شتاب و دگرگونی شگفت انگیزی دارند اصرار بر ثابت نگهداشتن متنهای آموزشی حوزه بسیار ناشایست و کناره گیری از تمدن بشری است. البته روشن است که نارسایی و مناسب نبودن این کتابها و مانند آنها برای متن درسی هیچ گاه به معنای بی اهمیتی و کم ارزشی آنها نیست. کتابهایی همچون کفایه و رسائل دستاورد افکار بلند عالمانِ نامور عصر خویش هستند و اکنون پس از گذشت ساله همچنان موقعیت خویش را حفظ کرده اند و در این مدت صدها فقیه و اصولی برجسته با استفاده از همین کتابها به مقام بلند اجتهاد رسیده اند.

روزگاری کتاب ریاضیات شیخ بهائی و قانون شیخ الرئیس جدیدترین و مهم ترین دستاوردهای بشر در رشته ریاضیات و طب به شمار می آمدند ولی اکنون دیگر نمی توان آنها را همچنان پیشتاز به شمار آورد. اکنون آنها نمی توانند کتاب درسی و آموزشی علم ریاضی و یا پزشکی باشند.همین امر درباره کتابهای آموزشی دانش اصول مانند: کفایه رسائل و… نیز صادق است.

از این گذشته در نظامهای آموزشی پیشرفته باید کتابها و متنهای آموزشی هر علمی به گونه ای سامان دهی شوند که هر یک کامل کننده دیگری باشد و حال آن که کتابهای درسی اصول در حوزه نه تنها این شاخصه مهم را ندارند که هر یک دیگری را نقد و رد می کند! در مثل: معالم الأصول نخستین کتابی که در علم اصول تدریس می شود در قرن دهم هجری نگاشته شده و قوانین دو قرن پس از آن; یعنی در قرن دوازدهم نگارش شده و به طور طبیعی در برگیرنده آرای جدیدتری است و در بسیاری از دیدگاههای صاحب معالم خدشه وارد می کند با این حال در مرحله دوم و پس از معالم تدریس می شود. در مرحله سوم فرائد الاُصول شیخ انصاری که حدود یک قرن پس از آن و با روش جدیدتری به مباحث اصول پرداخته تدریس می شود. در آخرین مرحله علم اصول کفایه الأصول که به فاصله اندکی از رسائل نگارش شده و در حقیقت چکیده درسهای خارج اصول آخوند خراسانی است خوانده می شود. کفایه در واقع حواشی آخوند بر دیدگاههای شیخ انصاری در رسائل است.

در نگاه شهید صدر وضع آموزش اصول در حوزه های علمیه نابسامان است. طلاب در هر دوره آرایی را آموزش می بینند که در دوره بالاتر آنها را رد می کنند:

(ایشان [شهید صدر] درباره کتب درسی معتقد بودند: از معالم تا کفایه باید عوض شود و می فرمودند:

(اگر شما به سایر علوم مثل ریاضیات نظری بیفکنید ریاضیات امروز را با ریاضیات شیخ بهایی مقایسه کنید اصلاً قابل مقایسه نیست. معنی ندارد که ما امروز کتاب شیخ بهایی را تدریس کنیم و در سال آینده نظرات او را رد کنیم و دوباره در مراحل بالاتر آنها را [هم] رد کنیم و نظرات جدیدی مطرح نماییم. چنین روشی در هیچ یک از علوم مرسوم نیست. امّا در حوزه های علمیه ابتدا معالم تدریس می شود چند سال بعد نقایص نظریات او مطرح و نظرات شیخ انصاری به طلاب عرضه می شود چند سال دیگر نظرات او مورد نقد و ابرام قرار گرفته و نظرات صاحب کفایه عرضه می گردد و مجدداً در دوره درس خارج سخنان صاحب کفایه رد می شود و نظرات فقهای متاخر بیان می شود این چه روشی است؟) ایشان [شهید صدر] معتقد بودند: در هر زمانی باید آخرین نظرات در سطوح مختلف: مقدماتی متوسطه و عالی تهیه و تدوین شود و در اختیار طلاب قرار گیرد. بیست یا سی سال بعد که نظریات تغییر کرد مجدداً باید کتب جدیدی تألیف شود; لذا خود به تالیف حلقات سه گانه اقدام کردند. همواره می فرمودند: سزاوار نیست که بحثهای فقهی و اصولی از این قاعده مستثنی باشند.)۹

شهید صدر با استناد به همین مساله بر بایستگی جایزگزینی کتابهای درسی اصول تاکید می کرد و بر این باور بود که اگر لازمه این کار دگرگونی اساسی در حوزه باشد باید این کار بشود و متنهای آموزشی اصول تغییر کند.۱۰

این مسأله کتابهای آموزشی همواره باید مورد بازنگری قرارگیرد و شیوه ها و آرای جدید در آن گنجانده شود سخنی است منطقی و برابر با معیارهای علمی. در عصر حاضر تقریباً در تمامی مراکز علمی دنی در رده های گوناگون آموزشی این مسأله مورد اهتمام قرار می گیرد و پیوسته هیأتی مرکب از صاحب نظران بزرگ هر یک از علوم متنهای آموزشی مربوط به آن را مورد بازنگری قرار می دهند و هر چند سال یک بار به کلی آن را عوض می کنند.۱۱

بی گمان حوزه های علوم دینی نمی تواند و نباید از این قاعده عمومی مستثنی باشد. در نظام آموزشی حوزه ه نیز چنین دقتها و بازنگریهایی به طور قطع لازم است و دربازدهی حوزه تأثیر زیادی دارد.

جای بسی شگفتی است که کتابهایی مانند: (کفایه الاصول) و (فرائد الأصول) که حتی از نظر خود نویسندگان آنها در همان عصر برای متن آموزشی قرار گرفتن نیازمند پیرایش و بازنگری بود پس از گذشت حدود یک قرن اکنون به همان صورت نخستین مورد استفاده طلاب قرار می گیرد.

وقتی شیخ انصاری دید (رسائل) وی بناست در حوزه علمیه به عنوان کتاب درسی مطرح باشد و حوزویان بدان روی آورده اند از میرزای شیرازی خواست که با این دید آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و با پیرایش و بازنگری آن را شایسته برای آموزش در آورد.

شیخ آقا بزرگ تهرانی از سید صدرالدین صدر نقل می کند که میرزای شیرازی دیدگاهها و حاشیه های خویش را بر تحقیقات شیخ انصاری که در زیر آن پاسخهای شیخ نیز آمده بود به من نشان داد و گفت:

(جناب شیخ مرتضی در اواخر حیاتش از من خواست در کتاب (رسائل) او تجدیدنظر کرده و آن را تنقیح کنم. با وجودی که ایشان چندبار تکرار کرد ولی من به لحاظ احترام به استاد از قبول این امر امتناع ورزیدم.)۱۲

بسان این سخنان را سید محسن امین نیز دارد:

(… امّا مؤلفاته فمحتاجه الی التهذیب و التنقیح کثیراً خصوصاً رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول ففیها من الایجاز فی مکان مع لزوم التطویل و من التطویل فی آخر کمثل دلیل الانسداد مع لزوم الایجاز و ما قیل انه کان لایجب اخراج شیئ الا بعد اعاده النظر و التنقیح فهو کذلک ولکن متی ینسع الوقت لهذا المحبوب مع ان مطالبه اکثرها مبتکرات…)۱۳

امّا نوشته های شیخ نیاز به پیرایش و ویرایش فراوان دارد بویژه آن که آموزش علم اصول در حوزه ها بر محور کتاب (رسائل) وی صورت می گیرد در این کتاب برخی مباحث با این که لازم بود به شرح یاد شود کم و کوتاه بحث شده است و پاره ای نیز که می بایست کوتاه و فشرده بیاید همچون: دلیل انسداد به شرح آمده است.

و این که گفته شده: شیخ انصاری هیچ گاه دوست نداشت که پیش از بازنگری و ویرایش مباحث آن چیزی از این کتاب استفاده و خارج شود همین گونه است ولی کجا فرصت می یافت برای این مقصود با این که بیش تر مطالب آن ابتکاری است.

سید محسن امین تاکید می کند که ویرایش و زدودن نارساییها و آماده سازی کتابهای آموزشی مانند رسائل از عهده یک فرد بیرون است و کاری جمعی و گروهی را می طلبد. متأسفانه علمای پسین پس از زمان شیخ که می توانسته اند با صرف وقت به ویرایش و زدودن نارساییها و سامان دهی آن بپردازند این کار را نکرده اند نگارش اثری به نام خود را برتری داده اند.۱۴

گروهی به گمان این که فهم اجتهادی اصول تنها از راه آموختن کفایه و رسائل امکان پذیر است بر ثابت ماندن متون آموزشی پای فشرده اند. اینان حتی مباحث کم اهمیت و گاه غیر لازم را که در کتابهایی مانند: کفایه و رسائل بیش از حد لازم بدانها پرداخته شده نیز به شرح تدریس می کنند و حال آن که اگر نگوییم اصل آن بحثها زاید است دست کم بسیاری از درازنویسیها و شرحه جز تباه کردن عمر چیزی در بر ندارند.۱۵

رهبرمعظم انقلاب در آغاز درس خارج با اشاره به همین نکته می گوید:

(نمی شود گفت که: (ثلاثه لیس لها نهایه رسائل و مکاسب و کفایه) یک روز رسائل نبود یک روز مکاسب نبود ولی ملایی مثل شیخ درست شد. یک روز کفایه نبود ولی ملایی مثل آخوند درست شد. این طور خیال نکنید که حتمالاً از طریق این کتابها باید جلو رفت باید عیب این کتاب را پیدا کنیم و یک کتاب بی عیب در اختیار طلاب بگذاریم.)۱۶

گروهی با همانند کردن کتابهای درسی حوزه به ظرفهای محکم مِسی قدیم هرگونه دگرگونی در این کتابها را چیزی جز تبدیل ظرفهای محکم فلزی به ظرفهای پلاستیکی نمی دانند ولی باید توجه داشت که منظور از اصلاح متنهای آموزشی حوزه تبدیل آنها به نوشته هایی سست و ضعیف و بی دوام نیست بلکه مقصود آن است که امروز از همان فلز مِس و فولاد ورقه هایی ساخته می شود به ظرافت و نازکی برگ کاعذ و ظرفها و ابزاری تولید می شود که در عین زیبایی سبکی و ظرافت محکم و قوی نیز هستند. با استفاده از افکار بلند شیخ در رسائل و آخوند در کفایه و نیز اندیشه های دهها عالم و اصولی برجسته که پس از آنان آمده اند و با در نظر گرفتن زوایای گوناگون متنهای آموزشی مناسب تدوین گردد.

شهید صدر از همان نخستین دوره تدریس رسایل و کفایه بلکه از دوران فراگیری آنها به این مهم پی برده بود و در مناسبتهای گوناگون کاستی و نارسایی کتابهای آموزشی اصولی را در حوزه ه گوشزد می کرد و بحثهای زاید و غیرلازم آنها را که سبب تورم علم اصول شده است به شاگردان خویش نشان می داد. سپسه براساس همین دیدگاهها و تجربه هایی که در هنگام تدریس به دست آورده بود معالم الجدیده و دروس فی علم الأصول را برای تدریس در حوزه ها نگاشت.

وی در مقدمه کتاب اخیر به بسیاری از دشواریها و پیچیدگیهای کتابهای درسی علم اصول اشاره دارد.

سید عبدالغنی اردبیلی از فضلای حوزه نجف و از شاگردان برجسته شهید صدر تصمیم گرفت دیدگاههای استاد را در شیوه آموزش علم اصول به کار بند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.