پاورپوینت کامل گام چهارم انقلاب رفتارگرایی دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گام چهارم انقلاب رفتارگرایی دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گام چهارم انقلاب رفتارگرایی دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گام چهارم انقلاب رفتارگرایی دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در نمودار کلی دین اخلاق و رفتارگرایی دینی جایگاهی ویژه دارد. پیرایش و پالایش جان از خویهای ناپسند و آراستن روح و روان به خویهای زیبا و پسندیده از اساسی ترین هدفهای رسالت به شمار رفته است: (بعثت لأتمم مکارم الأخلاق)۱ در آموزشهای دینی از رفتارگرایی دینی; به عنوان ظرف و جایگاه باورها یاد شده است: (الخلق وعاء الدین).۲

و در میان رده های علمی و معرفتی شناخت پستیها و برتریهای اخلاقی سرآمد دیگر دانشها معرفی شده است:

(رأس العلم التمیز بین الأخلاق و اظهار محمودها وقمع مذمومها.)۳

سرآمد دانش شناخت و جداسازی خلق وخوی پسندیده از ناپسند و نمایاندن زیباییهای اخلاقی و برکندن ریشه زشتیهاست.

به دیگر سخن نظام اخلاقی هر جامعه آینه تمام نمای افکار و باورهای آن جامعه است. با این نگاه و نگرش است که قرآن کریم پیام آور ارزشهای دینی را به عنوان مجسّمه ارزشها و الگوی اخلاقی انسانها معرفی کرده و از اسوه بودن آن حضرت در زمینه های اخلاقی و ارزشی به بزرگی یاد می کند: (انک لعلی خلق عظیم).۴

و همین ویژگی را برای پیشبرد رسالت و گسترش دیانت و اجرای شریعت سرمایه و ابزار اصلی و بنیادی نبوت بر می شمرد:

(فبما رحمه من اللّه لنت لهم ولو کنت فظّا غلیظا القلب لأنفضوا من حولک.)۵

به سبب رحمت خداست که تو با آنان این چنین خوشخو و مهربانی. اگر تندخو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند.

انقلاب اسلامی ایران در بستر چنین باوری به بار نشست و با ارزشهای دینی و اخلاق اسلامی شکل گرفت و پیش رفت.

از همان روزهایی که ایران در آستانه دگرگونی سیاسی و اجتماعی قرار گرفت در روحیه ها و خویهای مردم نیز دگرگونی پدید آمد. دوران مبارزه و فضای پیش از پیروزی سرشار از ایثاره برادریه گذشتها و همکاریها بود. همه به یک چیز و یک هدف می اندیشیدند و به سوی آن حرکت می کردند و آن بر چیده شدن نظام ستمشاهی و بر پایی حکومت اسلامی بود. در این دوران از خودمحوریها و خودبینیها خبری نبود. همه با هم هم دوش و هم صدا و گوش به فرمان رهبر و مصلح قرن امام خمینی(ره) به صحنه آمده بودند و نمایشی بزرگ و با شکوه از اخلاق و رفتار اسلامی را نشان دادند. هیچ کس به این فکر نبود که آینده فردی او چه می شود چه بیندوزد و چگونه با مال و مقام برخورد کند؟ در چنین فضا و حال و هوایی نهضت مردمی و اسلامی شکل گرفت و بالنده شد و به قلّه رسید. درخت دیرپا و کهن ستم و ستمگری را از بن بر کند و نهال عزت و استقلال و آزادی یعنی جمهوری اسلامی را به جای آن نشاند.

پس از پیروزی نیز مردم با همان روحیه بلکه شاداب تر و گسترده تربه میدان آمدند و اخلاق و رفتار اسلامی را در تمام زمینه ها به نمایش گذاشتند. حال و هوای روزها و ماههای نخستین پیروزی به گونه ای بود که همگان احساس می کردند در فضایی آکنده از ارزشها نفس می کشند و یگانگی همدلی و برادری را با تمام وجود خود می یافتند. این دگرگونی روحی و روانی مردم را امام خمینی (تحول الهی) نامید و همواره از آن به عنوان هدیه و رحمت الهی یاد می کرد و آثار آن را با بیانی شیو به شایستگی می ستود:

(ما آن [تحول] را در ملت عزیز خودمان در زن و مرد در کوچک و بزرگ یافتیم. این تقلیب قلوب که قلبه از آمال دنیوی و از چیزهایی که در طبیعت است بریده شود و به حق تعالی پیوسته بشود و بصیرتها روشن شود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند در ملت ما بحمداللّه تا حد چشمگیری حاصل شده است.)۶

یا می گوید:

(آن تحولی که در ملت پیدا شد که از حال خوف برگشت به حال قدرت از حال ضعف برگشت به حال قدرت این تحول الهی بود.)۷

انقلاب اسلامی پیش از آن که انقلاب سیاسی و اجتماعی باشد انقلابی معنوی و روحانی است; از این روی مردم برای پاسداری از ارزشهای آن عزیزترین و گرانبهاترین سرمایه های وجودی خویش را فدا کردند. این ایثارها و گذشتها و حضورها در تمام صحنه های سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی نشانگر دگرگونی همه سویه در این ملت است. مقام معظم رهبری آثار این دگردیسی را بسیار روشن و عینی ترسیم کرده است:

(شما در دوران انقلاب ناگهان دیدید که مردم ما ظرف مدت کوتاهی تغییرات اساسی در خلقیات احساس کردند. روحیه گذشت در مردم زیاد شد حرص و طمع کم شد حس همکاری گسترش یافته گرایش به دین توسعه پیدا کرد اسراف کم شد قناعت زیاد شد جوانهای ما به فکر فعالیت و کار افتادند… این تحول مربوط به همان چند سال اول انقلاب بود زمانی که تلاش روز به روز دشمن برای پاشیدن بذر فرهنگ و اخلاقیات فاسد متوقف شده بود. در این مدت یک نوع گرایش و توجه خاص به اسلام و فرهنگ و اخلاق و آداب اسلامی که در ضمیر مردم ما بود دوباره زنده شد.)۸

در این فراز تابلوی روشن از ارزشها نمایانده شده که بر اثر دگردیسی انقلابی مردم به وجود آمد. بار دیگر به سر خط آنها مرور کنیم تا روشن شود چه چیزهایی با انقلاب به دست آوردیم و اکنون در چه مرحله ای قرار داریم آنچه با این انقلاب رخ نمود اینهاست:

گذشت همکاری قناعت تلاش و فعالیت گرایش به فرهنگ و اخلاق و آداب اسلامی و آنچه رخت بربست: حرص و طمع و اسراف و…

نیاز نظام و زمان

آنچه امروز به عنوانِ وظیفه انقلابی و دینی مطرح است و نظام اسلامی و زمانی که در آن به سر می بریم آن را می جوید و می خواهد استقرار و نهادینه کردن ارزشها و اخلاق و آداب اسلامی است. مقصود این نیست که با بخشنامه و دستورالعمل به مردم و مدیران و کارگزاران نظام اخلاق اسلامی بیاموزیم بلکه هدف این است آنچه در روزها و ماهها و سالهای نخستین پیروزی رخ نمود و روحیه ها را از حالی به حالی گرداند و ارزشها را در رفتار و گفتار یکایک مردم متبلور ساخت به عنوان یک فرهنگ و خلق و خوی بنیادی در جامعه عملی سازیم:

(مردم در اول کار بحمداللّه یک انقلاب روحی پیدا کردند که حرکت بسیار مهمی بود و نتیجه اش همین چیزی شد که می بینیم. اگر آنچه واقع شد ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم نیابد و نسلی که رو به وجود است و نسلهای بعدی را فرا نگیرد… این انقلاب قطعا موفق نبوده و نیست….)۹

گسترش ارزشها در تمام زمینه های فردی و اجتماعی و استواری و استقرار ارزشها در رفتار مردم و دولتمردان مسأله ای است اساسی و ضروری که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به نام (گام چهارم انقلاب) یاد کرده است:

(و اما گام چهارمی که باید به عنوان مرحله اصلی و اساسی انقلاب برداشته شود نوسازی معنوی و استقرار عدالت اجتماعی در همه زمینه ها و ابعاد است… موفقیت هنگامی حاصل خواهد شد که بتوانیم معنویت اخلاق دین عدالت معرفت سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر سازیم.)۱۰

روشن است که مقصود از (گام چهارم) در بیان مقام معظم رهبری آن نیست که نوسازی معنوی از جهت رده بندی در مرحله چهارم قرار دارد; زیرا همان گونه که در آغاز نوشتار اشاره شد خودسازی نوسازی روح و جان از هدفهای نخستین پیامبران الهی و همه ادیان آسمانی بوده است.

باید جوهره انقلاب اسلامی و نقطه پرگار آن ر که همان دگرگونی روحی و معنوی است به گونه ای در کالبد جامعه بدمیم که مردم در ساحت ارزشها تنفّس کنند و با عطر اخلاق و معنویت کارها و تلاشهای فردی و اجتماعی را پیش برند و این جان کلامِ رهبری است.

البته برداشتن این گام در مقایسه با دیگر گامه دقیق تر دشوارتر و ظریف تر است. بی گمان بدون یک دگرگونی ژرف و گسترده نمی توان به جامعه صالح و سالم مورد نظر اسلام دست یافت:

(ان اللّه لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم…)۱۱

خداوند چیزی را که از آنِ مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند.

هرگونه دگردیسی بنیادی چه در راه خوشبختی و چه در راه بدبختی مردمان در درجه نخست به خلق وخویهای درونی مردم بر می گردد. اگر ملتی بخواهد سرافراز سربلند و پیروز باشد و بر این حال استوار و پایدار بماند باید به پاکسازی درون و تغییر اراده و خویهای درونی خویش بپردازد و از عوامل موهوم و بی پایه بپرهیزد.

فساد عامل فروپاشی

دگرگونی و تبدیل نظامها و تمدنه بیش از آن که انگیزه مادی داشته باشد انگیزه های معنوی دارد. بحران معنویت و اخلاق فرو افتادن از ارزشهای انسانی و معنوی از انگیزه های مهم فروپاشی تمدنها و نابودی قدرتها به شمار می رود.

فساد و دوری از معنویت هماره آفتی بوده و هست برای جامعه هایی که آمادگی و زمینه بیش تری برای آلوده شدن داشته اند آسیب پذیرتر بوده اند. در هر جامعه ای که فساد اخلاقی فساد اقتصادی فساد فرهنگی و در یک کلام فساد اجتماعی پدیدار شده زمینه های فروپاشی و نابودی و ذلت و بیچارگی مردمان فراهم آمده است و آنان به روزی کشیده شده اند که هرگز به آنان نمی اندیشیدند. این واقعیتی است انکار ناپذیر که وحی الهی بر آن صحه می گذارد و با روشن ترین بیان به نقش مثبت و سازنده تقوا در پیشبرد هدفها و پیشرفت ملتها و به نقش منفی و تباه کننده فساد و نبود معنویت در نابودی و فروپاشی دولتها و ملته اشاره می کند:

(ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والأرض ولکن کذّبوا فأخذناهم بما کانوا یکذبون.)۱۲

اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشاییم ولی [آنان حقایق را] دروغ پنداشتند ما هم آنان را به کیفر رفتارشان مجازات کردیم.

این آیه شریفه عمران و آبادی را در سایه ایمان و تقوا می داند. گرچه سیاق آیات مربوط به ملتهای پیشین است اما از یک سنّت الهی و قانون عمومی خبر می دهد که فساد و فسادآفرینان و آنها که از معنویت و پرهیزگاری فاصله می گیرند دچار گونه های واکنشها در همین زندگی دنیا خواهند شد. خداوند با هیچ قوم و ملتی خویشی و خویشاوندی ندارد. هر مردم و ملتی که گام در راه صلاح و معنویت بگذارد به امدادهای الهی در شکلهای گوناگون دست خواهد یافت و هر ملتی که در مسیر فساد و مبارزه با ارزشها و حقایق هستی گام بنهد به پیامد کار و رفتار خویش گرفتار خواهند شد.

خداوند در آیه دیگری امنیت و آسایش را در گرو ایمان به معنویات و نیامیختن آن به شرک و ظلم می داند و می فرماید:

(الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم فاولئک لهم الأمن و هم مهتدون.)۱۳

کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را با ستمی تیره نساختند اینان ایمنی دارند و هم اینان هدایت یافتگانند.

آن ایمانی ایمنی بخش است که با عدالت اجتماعی همراه باشد و گرنه جامعه اسلامی هر چند در ایمان و باور فردی پیش رود ولی درعمل گرفتار ستم و تبعیض بی عدالتی و تجاوز به حقوق دیگران باشند به ساحل امن و نجات راه نخواهند یافت.

اگر پایه های ایمان به خدا و گرایش به معنویات لرزان شود و احساس مسؤولیت در برابر پروردگار از میان برود و عدالت اجتماعی جای خود را به ظلم و ستم بسپارد امنیت در چنان جامعه ای رخ نمی نماید.

به دیگر سخن سرکشی و ستم فساد به بار می آورند و فساد آسایش و آرامش فردی و اجتماعی را بر هم می زند و ملتها را از هم فرو می پاشد.

قرآن مجید این واقعیت را در سوره (فجر) به خوبی ترسیم کرده است. در آغاز از دو پدیده طبیعی: نور و تاریکی سخن می گوید آن گاه به دو پدیده اجتماعی: صلاح و فساد اشاره می کند و در ادامه نور را سرچشمه حرکت و حیات می شمارد و ستم و تاریکی را سرچشمه تباهی و فساد و از همگان می خواهد که از سرنوشت فاسدانِ و مفسدانی که شوکت و قدرت و (قوت) و تمدن خود را نابود کردند عبرت گیرند:

(الم تر کیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد التی لم یخلق مثلها فی البلاد وثمود الذین جابوا الصخر بالواد وفرعون ذی الأوتاد الذین طغوا فی البلاد فأکثروا فیها الفساد فصب علیهم ربک سوط عذاب ان ربّک لبالمرصاد.)۱۴

آیا ندیدی که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ با اهالی (ارم) آن شهر پر ستون که همانند آن در همه کشورها پدید نگشت و با قوم ثمود که صخره به دره و دشت آوردند و با فرعون دارای سپاهه آنها که در کشورها به سرکشی برخاستند و بر اثرش در آن بسی تباهی کردند. بی گمان پروردگارت در کمین است.

سنت الهی بر این است که بر اساس رب بودن تازیانه آموزاندن و پرورش او شکل می گیرد و پایگاههای ستم را در هم می کوبد و ستم و ستم پذیر ر که هر دو در فساد فرو رفته اند و شایستگی ماندگاری و دوام را ندارند و سرزمین پاک پروردگار را بیالوده اند از میان بر می دارد تا میدان برای پیشرفت زندگی و رشد شایستگان باز و آماده شود.

با نگاهی دوباره به آیاتی که به آنها اشارت کردیم در می یابیم که: معنویت ایمان اخلاص و تقوا در زندگی فردی و اجتماعی مایه سربلندی عزت برکت بقا و نورانیت است و نبود آنها در زندگی فردی و اجتماعی مایه ذلت از دست دادن نعمتها و گرفتار شدن در باتلاق تباهی است. در این قانون و سنّت عمومی هیچ استثنایی وجود ندارد. عزت و ذلت سربلندی و سرافکندگی آسایش و ناامنی همه و همه بسته به خویهای روحی و روانی ملتهاست.

با این نگرش باید سیر رو به کمال انقلاب اسلامی را به بوته بررسی نهیم و جاهای آسیب پذیر جامعه اسلامی را بشناسیم و به درمان و بازسازی آنها بر خیزیم.

رهبر معظم انقلاب با دید و نگرشی درمان گرانه به این نکته پرداخته و با طرح جامع و همه سو نگر خطره آفتها و بازدارنده ها را بر شمرده است. ایشان در این برهه از انقلاب اسلامی آنچه را که بسیار بایسته می داند و نبود آن را بسیار زیان آفرین خودسازی معنوی فرد و جامعه است.

گام چهارم انقلاب اسلامی حرکت به سوی نهادینه کردن ارزشها و ژرفا بخشیدن به خویها و منشهای انسانی و اسلامی است. ایشان با توجه به سنتهای الهی و تجربه تاریخی ملته به این باور رسیده که افول معنویت و اخلاق و یا حتی کم رنگ شدن آن در روابط فردی و اجتماعی فاجعه آمیز است. اگر در این مهم گام اساسی برداشته نشود دچار همان بلاهایی می شویم که غرب گرفتار آن شده است:

(جامعه آمریک دچار بحران شدید هویت فرهنگی و شخصیتی است و به علت از بین رفتنِ پایه های اخلاق از درون در حال متلاشی شدن است.)۱۵

پیامهای معنوی و اخلاقی اسلام اگر به درستی و شایستگی عرضه شوند حرکت آفرین و انسان سازند. پس نخستین حرکت اخلاقی در جامعه اسلامی وزاندن نسیم ارزنده پیامهای معنوی و اخلاقی اسلام در زوایای پیوندهای فردی و اجتماعی و در بدنه نظام است تا مدینه فاضله قرآنی با سیمای اخلاق و آداب دینی برگستره جهان سایه بگستراند.

بی گمان اگر ما موفق به ساختن چنین مدلی گردیم خواهیم توانست جهان تشنه معنویت را از کوثر زلال و ناب اسلامی سیراب سازیم و شاهد گرایش فوج فوج مردمان و ستمدیدگان و مستضعفان به اسلام باشیم.

بنابراین امروز در حال برداشتن گام چهارم انقلاب هستیم که همان خشت زیرین و گام نخستین در حرکت اولیا و انبیای الهی است و تا این گام را با تمام ویژگیهای آن برنداریم و در جامعه پایا و پا بر جا نسازیم هیچ گونه حرکت دیگری دوام و ثبات نخواهد داشت.

اکنون پس از روشن گری بایستگی این حرکت بر آنیم که به پیشتازان این حرکت اخلاقی اشاره کنیم و مسؤولیت هر کدام را در حوزه کاری و جایگاه اجتماعی آنان بجویم.

حوزه و روحانیت

روحانیت از عناصر اساسی پدیدآورنده و استوار کننده و ادامه دهنده رفتارگرایی دینی در جامعه به شمار می رود. باوره ارزشه هنجاره بیش تر با نَفسِ عالمان دینی به جامعه دمیده شده و رفته رفته جزو فرهنگ اجتماعی این مرز و بوم گردیده است.

این جایگاه از آن جا سرچشمه گرفته که مردم هماره روحانیان را کارشناسان مورد اعتماد و استوانه های امور دینی می شناسند و عملکرد آنان را حجت شرعی برای خود می دانند. این پیوند و پیوستگی تنگاتنگ و اعتماد استوار بین مردم و روحانیت مسؤولیت حوزه ها را در گسترش و استقرار رفتارگرایی دینی و اخلاق اسلامی و تواناسازی بنیه معنوی دو چندان ساخته است. حوزویان با شبکه گسترده و پشتوانه بزرگ و استوار مردمی که در اختیار دارند می توانند به ساخت و ساز بستر ارزشی جامعه و نهادینه کردن آن بپردازند و در زمینه فرهنگ سازی جامعه و حاکمیت اخلاق و ارزشهای اسلامی اثری ژرف و گسترده بیافرینند و در نتیجه دگردیسی را که در پرتو انقلاب اسلامی پدید آمد استوار سازند و ژرفا بخشند.

(تمام دستگاهها و تمام افراد بخصوص علمای اعلام و روحانیون بایستی روی تربیت نفوس مردم و تحقق انقلاب قلبی و اخلاقی در آنه مخصوصا در جوانان تلاش کنند.)۱۶

روحانیان می توانند با شیرینی و گرمای سخن و نیت خالص خویش خوی ورزی و رفتارگرایی دینی را در جان مخاطبان بدمند و عطر معنویت را در فضای جامعه بیفشانند. البته در زمانی که ابزار پیام رسانی تکامل گسترده و شگرفی پیدا کرده قلمرو تلاش و پیام رسانی حوزه هم باید گسترده شود و پژواک سخن آن در جای جای جهان و کران تا به کران گیتی به گوش جانها برسد. گذشته از این روحانیت می بایست باور کند که ایمان و گرایش سطحی و برخاسته از احساسه هماره در معرض آفت دگرگونی و کژروی قرار دارد. اگر باورها و هنجارهای مردم ژرفای لازم را پیدا نکنند و از ریشه و بن استوار نگردند به کژ راهه می افتند و مردمان به آسانی گرفتار تهاجم بیگانگان می شوند.

حوزه ها مرزبانان عقیده و رفتارگرایی دینی مردمند با بالابردن عقلانی فرهنگ دینی جامعه و استوارسازی باورها و ارزشه می توانند سدّی پولادین در برابر گمراهی افکنان و رهزنان بسازند و جامعه و جوانان آن را از آفتهای بنیان برافکن به دور دارند.

موفقیت حوزه در این رسالت بزرگ و گسترده بسته به آن است که افزون بر بازسازی کاستیهای تبلیغی و کامل کردن شیوه های تربیتی این ویژگیها را نیز در رأس کار خود قرار دهد:

نواندیشی و نوآوری

از آفتهای دگرگونی رفتارگرایی و استقرار رفتارگرایی دینی در جان مردم و جامعه تحجر است. با تحجر سکون سکوت پوسیدگی و مردگی به جامعه راه می یابد; از این روی حوزه و روحانیت اگر بخواهد در میدان دگردیسی رفتارگرایی دینی و استقرار ارزشها پیشگام و پیشتاز باشد در گام نخست باید به دنبال یافتن قالبهای نوین و شیوه های جدید باشد. با کلیشه ها و روشهای گذشته بدون بهره گیری از روشهای نوین نمی تواند در فرهنگ اجتماعی و خویهای مردم دگردیسی بیافریند و آن را مستقر و نهادینه سازد. اگر این نواندیشی در بدنه حوزه به وجود آید به دنبال آن نوآوریها نیز رخ می نماید.

حوزه های علوم دینی باید از لابه لای منابع دینی سخنان تازه و راههای جدید را بجویند و از سفره تمام نشدنی و سرشار قرآن و معارف افقهای نوینی به روی مردمان بگشایند:

(حوزه علمیه یک کارخانه عظیم انسانی است که باید دایم تولید کند. حوزه باید کتاب و آدم و عالم و متدین و فکر و حرف تازه تولید کند. حرف تازه که تمام نشده است… یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت. این طور نیست که همه حرفهای دین همین چهار کلمه حرفی است که من و شما در منبرهای مان یا در کتاب علمی مان یا در کتاب تبلیغی مان یا در رساله مان بیان کردیم… ما بایستی مسائل اقتصادی و نظامی و سیاست خارجی و ارتباط اخلاقی مان را از دین در بیاوریم….)۱۷

در هیچ مسأله ای از جمله مسائل اخلاقی نباید راه تلاش و جست وجو را بسته ببینیم و بگوییم حرفها و راههای نو و تازه را گفته اند و رفته اند و نوشته اند بلکه در هر زمینه ای که پیشینیان گام گذاشته اند باز می توان حرف نو پیام نو و روش نو یابید و به کار بست.

کتاب تشریع بسان کتاب تکوین به روی انسانها هماره گشوده است. از این بستر فیض معارف می توان چونان کتاب تکوین هر روز و هر زمان دریافتی تازه و گوناگون داشت. شخصی از امام رضا(ع) پرسید:

(ما بال القرآن لایزداد علی النشر والدرس الاغضاضه؟)

قرآن چه نوشته ای است که فراوانی آموزش و گسترش آن را از لطافت و تازگی نمی اندازد؟

امام فرمود:

(لأن الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غضّ الی یوم القیامه.)۱۸

این کتاب ویژه زمان و مردمان خاصی نیست بلکه در هر زمانی جدید و برای هر ملتی تازه است تا بر پایی قیامت.

آیه های قرآن بویژه پیامهای رفتارگرایی دینی آن باران پاکی است که اگر بر دل و قلب و جان آماده ببارد شکوفه های انسانیت و دانش و حکمت و گلبوته های معرفت و معنویت از آن می روید و فضای جمع و جامعه را عطرآگین می سازد. کندوکاو در این گنجینه عظیم و دست یابی به شیوه های نوین برای رساندنِ پیامهای اخلاقی و معنوی و پایا و پابرجا کردن آن در جامعه در وهله نخست بر دوش و عهده روحانیت و حوزه هاست. طلایه داران دانش و معرفت باید افزون بر پاسداشت اصول ارزشها و میراث علمی پیشینیان در پی کشف شیوه ها و ابزارهای نوین باشند تا بتوانند همگام با زمان و پیشرفت و توسعه جهان پیامهای معنوی را به شایستگی و به گونه جذاب و دلپسند مطرح کنند و زمینه را برای پا برجا و نهادینه کردن معنویت و رفتارگرایی دینی در سطح اجتماع فراهم سازند و این کار بزرگ بدون نواندیشی نشاید.

بصیرت و دوراندیشی

حوزه مرجع و استوان مردم در شناخت ارزشها از ضد ارزشهاست; از این روی باید دیدگانی بصیر در دیدن خطرهای دور و نزدیک داشته باشد. آراستگی و فضیلت را از تزویر و نفاق جدا سازد. آنچه را دیدگان عادی نمی یابند او دریابد از ساده بینی و ساده اندیشی بپرهیزد در برابر پدیده های اجتماعی و جهانی دیده فرو نبندد خواب راحت را از خود دریغ بدارد و جامعه را در برابر آفتها و خطرهای موجود و یا محتمل هشیار سازد عیارسنج سخنان و نوشته ها و موضع گیریها باشد رگه های باطل را بازشناسد و به مردم راه خطا و صواب را بشناساند:

(ما در طول زمان از بی هوشی و خطانشناسی ضربه زیادی خورده ایم امروز طلاب جوان و فضل باید توجه کنند که بصیرت و آگاهی و بیداری که لازمه هدایت امت اسلامی است از دست ندهند.)۱۹

روشن است که نمی توان در انزوا و گوشه عزلت زیست و درها را به روی خود بست و مدعی فرهنگ مداری و جلوداری جامعه شد. روحانیت بایستی با بصیرت کامل و دوراندیشی لازم امواج فرهنگی زمان را که از چارسو به سوی این کشور و انقلاب سرازیر شده است به خوبی بشناسد و راهها و شیوه های برخورد با آن را نیز بیابد تا بتواند در رویارویی با آنه به نتیجه سودمند و کارآمد برسد. رسالت فرهنگ بانی و فرهنگ سازی و استقرار اخلاق و آداب اسلامی روحانیت در جامعه آن گاه به انجام می رسد که با بصیرت فرهنگی بحرانهای اخلاقی و فسادهای اجتماعی را پی گیری کند از چشم اندازی فراخ به وادی فرهنگ و اخلاق بنگرد و با دیدی هوشمندانه ژرف و آینده نگرانه به راه حلها و شیوه های درمان بپردازد.

ساده دلی و برخورد سطحی و زودگذر و برخاسته از احساسها و هیجانه گرهی از گرههای ناهنجار اخلاقی را نمی گشاید ارزشها را در تار و پود جامعه نمی تند ژرفا نمی بخشد و گسترش نمی دهد. اگر سامان دهی و آینده نگری همراه با هوشمندی و بصیرت نباشد این مهم انجام نمی گیرد:

(کار فرهنگی اولین خصوصیتی که دارد این است که باید هوشمندانه باشد. کار فرهنگی برف انبار نمی شود. این طور نیست که هر کس هر کاری از دستش برآمد بکند. انتظام کار فرهنگی چیده شدن و گزیده شدن و هر کاری در جای خود قرار داشتن این مهم است که باید هوشمندانه باشد.)۲۰

از آثار و نشانه های بصیرت و دوراندیشی حوزه تجدیدنظر در متون اخلاقی موجود و پدید آوردن رفتارگرایی دینی به سبکی نو و سازوار با زبان و ادبیات زمان است. نوشته های اخلاقی در دنیای کنونی حجم بالا و گسترده ای دارند و روز به روز بر آن افزوده می شود; امّا حوزه علمیه پس از (جامع السعادات) و (معراج السعاده) چیزی که بشود آن را به عنوان یک کتاب علمی و سامان مند در اخلاق ارائه داد ننوشته است. ایستادن در برابر موجهای فسادآفرین غرب و ساری ساختن معنویت و اخلاق در افکار و جانهای جوانان و مردم این مرز و بوم کاری است که ابزار سازوار با زمان را می طلبد. نگارش کتابهایی درباره رفتارگرایی دینی برای دوره های ابتدایی متوسطه و عالی با زبان روز یکی از هزاران کاری است که حوزه و روحانیت می بایست با بصیرت و آینده نگری انجام دهد تا زمینه های رفتارگرایی دینی در زاویه های گوناگون جامعه به وجود آید.

( در حال حاضر امواج فقه و فلسفه و کلام و حقوق دنیا را فرا گرفته است ما وقتی به خودمان برگردیم خیلی فاصله داریم. حتی در اخلاق هم این گونه است. یکی از اعلام حوزه چند سال قبل از این سفری به انگلستان کرده بودند و در آن جا کتابخانه ای دیده بودند به من فرمودند: (یک طبقه از این کتابخانه کتب اخلاقی بود که فرنگیها در چند سال اخیر نوشته اند)! در آن چند سال حوزه علمیه قم چند کتاب اخلاق بیرون داده بود؟)۲۱

پایبندی به ارزشها

در ساختار بنیه معنوی و اخلاقی جامعه اسلامی م چگونگی نگرش وگرایش روحانیت به دنیا و مادیّات نقش بنیادی دارد. پس از پدید آمدن حکومت اسلامی و نقش آفرینی روحانیت در چرخاندن چرخهای آن مردم با دید دیگری به حوزه و حوزویان می نگرند و عملکرد آنان را با حساسیّت و توجه بیش تری دنبال می کنند; از این روی امروز لغزش و گناه یک روحانی تنها دامن خود او را نمی گیرد بلکه دامن جامعه روحانیت و نهاد حوزه را هم را می گیرد باورهای دینی و ارزشهای اخلاقی را در معرض خطر قرار می دهد و زمینه های روی گردانی از معنویت و کژروی اخلاقی را در میان مردم فراهم می سازد.

پیشینه تاریخی روحانیت در پرهیز از دنیاگرایی و روی آوردن به دنیا و پیرایه های دنیوی و قناعت پیشگی این ذهنیت را در مردم به وجود آورده که از روحانی انتظار داشته باشند که دنیا چشم دلش را مشغول ندارد و در کمند زرق و برق آن اسیر نگردد.

امروز بیش ازهر روز اثرگذاری روحانی در رفتارگرایی دینی مردم به زهد و پارسایی او وابسته است. مردم و جامعه به آن روحانی که جلوه های دنیوی در زندگی و عمل او جلوه گری می کند دل نمی بندند و دریچه روح و جان خود را به سوی او باز نمی کنند; از این روی می بایست روحانیت با عمل به وظیفه و تکلیف و داشتن زندگی ساده و به دور از اسراف چهره رفتارگرایی اسلامی وجلوه های عملی زهد و پارسایی را به نمایش بگذارد تا بتواند جایگاه طبیعی خود را پاس بدارد و همچنان محبوب دلها بماند و در عمل اخلاق و آداب اسلامی را به سوی استقرار و نهادینه شدن نزدیک سازد.

رهبر معظم انقلاب در مناسبتها و هنگامهای گوناگون بر این مهم سفارش کرده و با سوز و علاقه ویژه خواستار زی طلبگی برای حوزه و روحانیت شده است:

(آراستن سرو ز پیراستن است. زیبایی ما در بی پیرایگی ماست. محبوبیت روحانیت در تجمل و اشراف گری او نیست در سادگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.