پاورپوینت کامل سرمقاله; خرد ورزی یا جنجال گری؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرمقاله; خرد ورزی یا جنجال گری؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمقاله; خرد ورزی یا جنجال گری؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمقاله; خرد ورزی یا جنجال گری؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

در غوغای سیاست سالاری چندی است که اندیشه سیاسی ولایت فقیه در محافل خاص (و گاه عام) مورد هجمه قرار گرفته است و گروهی به نقد و طعن برآمده اند و به گمانِ خویش تحفه عالمانه پیش آورده اند و بر سفره دانش مائده نو چیده اند!

در حاشیه این گفته ها و نوشته ه سخنانِ زیر نه به عنوان سخنِ آخر که در قالب عریضه نخست به خدمت ارباب دانش که نه در تاب و تب سیاست روز که در حاکمیت خرد و دین اند عرضه می گردد. بدان امید که از جاده اعتدال و انصاف برون نرود و از منطق عقل و نوای ایمان سرنپیچد.

آداب بحث علمی

مباحثه علمی شأن و ادب ویژه خود را دارد.رگهای برافراشته چهره برافروخته و نقد کین توزانه با جست وجو و کاوش علمی و ژرف کاوی فرسنگها فاصله دارند.

متأسفانه در مواردی نه چندان اندک طعن زنندگان نظریه ولایت فقیه از چنان ادب و متانتی بهره نمی برند و سخنِ علمی را با طعن و کین می آمیزند و از آن دو حربه ای می سازند که نه در شأن دانش است و نه در خور حرمت دانشور!

در پاره ای از سخنان طعن آمیز که در ماههای اخیر گفته و یا نوشته شده آثار عصبانیت خشم و حقد و کین و دهها خصلت ناستوده خُلقی و شخصیتی خود را می نمایاند. ویژگیها که وقتی با سخن علمی می آمیزد هویت مباحثه علمی را در هم می ریزد وآن را در سطح یک گفت وگوی عامیانه پایین می آورد.

ضعف دیالوگ علمی در جامعه م در همه وجوه خود را نمایانده و می نمایاند و از جمله آن که هنوز چارچوب قواعد و آداب بحث و نقد مکشوف نشده و یا دست کم نهادینه نگردیده است. به سرعت ناقدان در زمره طعن زنندگان در می آیند و طعن زنندگان به دشنام گویان دگر می شوند و….

این کاستی فراگیر بحثها و گفت وگوه مورد (ولایت فقیه) را نیز پوشش داده و می دهد و زبانِ نقد به سرعت به زبان طعن بدل می شود و حرمت بحث علمی را درهم می شکند و آن را به جدال خانمان بر انداز سیاسی مبدّل می سازد.

سیاست زدگی

جامعه انقلابی ایران به شدت سیاسی و سیاست زده است. این گزاره هم حسن این جامعه را می نمایاند و هم کاستی زندگی اجتماعی ما را نشان می دهد. از یک سوی بالا بودن حساسیت سیاسی جامعه سبب شده و می شود که مردم م نسبت به رخدادهای سیاسی اجتماعی کشور و جهان حساس باشند روح مشارکت پذیری سیاسی و اجتماعی در ایشان تقویت شود و… اما از سوی دیگر با عینک سیاست به وجوه زندگی بنگرند و همه چیز را از آن چشم انداز ببینند و به داوری بنشینند و در نتیجه از واقع نگری بازمانند و انسان و طبیعت و جامعه ر در خم رنگرزی سیاست بیفکنند و آن گونه ببینند!

در چنین فضای سیاست زده بحثها و گفتاگوی علمی نیز اثر پذیرند. بخش عظیم از بحثها و گفتاگوییهای مطرح شده در حاشیه بحث ولایت فقیه گرچه ظاهری علمی دارند اما با خود روح و باطن سیاسی را حمل می کنند. دوستیها و دشمنیهای سیاسی خوشامدها و بدآمدهای جناحی و دیگر عوامل و انگیزه های سیاسی سکوی واقعی نقد و طعن و طنزند!

شگفت می نماید که فلان شخص یا جناح که تا دیروز در زمان مکنت و قدرت و حاکمیت ذرّه ای از قلّه ولایت مطلقه پایین نمی آمد و با شمشیر کین بر میمنه و میسره می تاخت و هر خرده عریضه ای را که بوی نقد داشت در هم می کوبید; اما همین شخص و یا گروه چون از اریکه اقتدار فرو افتاده است مخالف خوان تئوری ولایت فقیه می شود و رجزخوانانه هل من مبارز می گوید و ولایت را به نظارت می داند و نظارت را به…!

همین احوال در شماری از افراد جبهه مدافعان نیز وجود دارد و تمامی این فراز و نشیبه از آن می نماید که بر دیدگاه علمی دوستیها و دشمنیهای مصلحت آمیز سیاسی سایه افکنده و روح عالمانه در تسخیر مصالح سیاسی کارانه اسیر گردیده است!

تفنّن گرایی

مُدگرایی (که چهره زیاده روی در نوگرایی است) بلای زندگی عقیده و ایمان و هویت جامعه های همانند جامعه ماست. گویا شماری با خود عهد بسته اند که رشته پیوند تاریخی را بگسلند و هر سخن و رفتار و ادب جدید ر شگفت بشمرند و در رواج آن بکوشند و پس از چندی که غبار کهنگی گرفت آن را از تن برون آرند و جامه دیگری پوشند و….

این روش و نگرش که نقطه مقابل سنت گرایی مزمن است از بلیه های اساسی عهد ماست و به عنوان یک خصلت در وجوه مختلف زندگی اجتماعی آثار ناشایست خود را نمایانده و می نمایاند. اما بی گمان به هر میزان که در شالوده های زندگی اجتماعی ره بیابد آثار ناشایست آن بیش تر و بیش تر آشکار می شود.

شاید شگفت بنماید که پاره ای از طعن و نقدهای رایج در این بلیه عام پوشیده می نماید و از آن نشأت می گیرد. گروهی به گمان نوآوری بر آنند که همه چیز و از جمله مبادی زندگی اجتماعی دگرگون شوند و هر روز با دیدگاه تازه زندگی دیگر را طراحی و ایده سازی کنند! آنان از این نکته غافل اند که زندگی اجتماعی چونان کشتی بر آب است که نمی توان هر آن و دم آن را با بادهای تند و مخالف به این سو و آن سو کشاند و هر روز دیدگاهی را مبنای شالوده زندگی جامعه قرار داد و روز دیگر از آن دیدگاه رو بر تافت و دیدگاه دیگر را پذیرفت و….

همگان شاهد آن بوده و هستیم که در دو دهه انقلاب چگونه دگرگونیهایی درپاره ای از سطوح اقتصادی همانند نرخ ارز و… تلاطم سنگینی را در حرکت اقتصادی و کلّ زندگی اجتماعی پدید آورد. حال در دیدگاههایی که ارکان گوناگون زندگی اجتماعی بر آن استوار شده چگونه می توان حق داد که با روحی تفنن گرایانه با آن برخورد شود و حیات اجتماعی ر دستخوش دیدگاههای ناسازگار ساخت و آن را به این سو و آن سو راند!

مخاطب شناسی

بحث علمی مخاطب و سطح خاص دارد. این نکته از مرزهای جداکننده (مباحثه علمی) و (تبلیغ سیاسی) است. سیاستمداران و مبلغان وادی سیاست در گستره گسترده ای تلاش می ورزند; چون خرسندی مخاطب را برای بالا رفتن به سکوی قدرت می جویند در اندیشه مخاطب بیش ترند. از این روی از برهان و جدل و خطابه و مغالطه و… سود می گیرند تا دیدگاههای خویش را ثابت کنند و موضع رقیب را سست گردانند!

اما سخن علمی براساس (سطح بندی مخاطب) القا و طبقه بندی می شود. سخنِ علمی را همه جا نمی گویند و به هر کس بیان نمی کنند ظرفیت مخاطب شرط تعیین کننده یک مباحثه علمی است. مخاطب بایستی بتواند سخن گوینده را بفهمد و قدرت باز شناخت درست و نادرست آن را داشته باشد. در غیر این صورت تنها و تنها (تبلیغ) است و نه (تعلیم).

بخش گسترده ای از بحثها و گفتاگوییهای مطرح شده در مورد ولایت فقیه بی توجه به مخاطب مستقیم و غیرمستقیم خویش عرضه شده اند. سخن گفتن از تئوریهای ولایت فقیه (و یا به تعبیر جو مسلّط هرمنوتیکی: قراءتهای گوناگون از ولایت فقیه) و دهها بحث همانند در مجامع دانشجویی که سطح اطلاعات آنان درخور ارزیابی است در خوش بینانه ترین برداشت تنها و تنها یک (تبلیغ سیاسی) است و نه یک (تعلیم آکادمیک)! در تعلیم و تعلّم دانشگاهی و (البته با اصول و قواعد درست علمی) می بایست دانشجو در سطح و رتبه ای باشد که بتواند سره از ناسره بازشناسد و با نگاه نقد به کلامِ استاد بنگرد; امّا وقتی که گوینده و یا نویسنده از افقی اعلاء رطب و یابس می بافد و آب و سنگ و کلوخ بر فرق شنونده و خواننده خویش می پاشد و او را در بهت و گیجی وا می نهد آیا براستی می توان آن را یک مذاکره علمی یا مقاله علمی انگاشت!

هماره بحثهای علمی جمع خاص داشته اند و حرمت جمعِ فرهیخته خود را پاس می داشته اند تا در تضارب اندیشه ضرب و جرح سلامت روانی جامعه پدید نیاید و ایده ها و دیدگاهه قبل از بلوغ و پختگی کال و نارس بهره این و آن نشوند. این مهم بویژه در مقوله هایی که آثار روانی ـ اجتماعی گسترده دارند مهم تر می نماید. صد البته سیاستمداران و سیاست بازان کار خود می کنند امّا آنان که به صبغه علم و دانش شهره اند و یا از دکان علم ارتزاق می جویند بهتر می نماید که با عنایت به سطح مخاطب موضوعها و مقاله های خود را تدوین و ارائه کنند و کالای خود را در ویترین هر فروشنده سودجو به نمایش نیاورند و هر خریدار کنجکاو را به تمنا و آرزو فریفته نسازند.

مرز شناخت قانون و فرضیه

فرضیه های علمی چه در علوم طبیعی و چه در علوم انسانی دگرگونی پذیرند. حرمتی جز قرار گرفتن در ترازوی نقد و سنجش ندارند اما قانونه چنین نیستند. سلطه طبیعی و یا قراردادی بر انسان دارند و سرپیچی را برنتابند.

متأسفانه در جوامع قانون گریز قوانین اجتماعی شأن و حرمتی چونان فرضیه ها را دارند. هرکس به خود حق می دهد که با دلیلها و انگیزه های شخصی از قانون سرپیچده و شأن و جایگاهی برای قانون نشناسد.

در بحث و نقد (ولایت فقیه) نیز آثار این روحیه نمایان است. در مواردی فراوان با ولایت فقیه چونان یک فرضیه علمی برخورد می شود که هر کس و گروه حق دارد در درستی و نادرستی آن سخن گوید و براساس دلیلها و فهم خویش به آن تن دهد و یا از آن سرپیچد و یا قائل به تفصیل شود و در مواردی بنا را بر پذیرش و در مواردی دیگر همّت را بر اعراض و انکار قرار دهد.

جماعت یاد شده از این نکته غفلت ورزیده و یا خود را به تغافل می زنند که ولایت فقیه یک دوره ای از بحثها و گفتاگوییهای علمی را در دوره های قانونگذاری گذرانده است. همگان به خاطر دارند که در دوره تدوین قانون اساسی بحثهای پردامنه ای در محور این اصل و مواد تبعی آن صورت گرفت و سرانجام قانونگذاران به آن رأی دادند و در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.