پاورپوینت کامل سرمقاله ; سایه طوبی ۴۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرمقاله ; سایه طوبی ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمقاله ; سایه طوبی ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمقاله ; سایه طوبی ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

طوبی درختِ معجزه آسای شاخ در شاخِ سایه گستر عظیمی است در بهشت که ریشه در خانه رسول اللّه(ص) دارد و جامه های ظریف و زیورهای چشم نواز و روح افزای بهشتیان از شکوفه های آن بیرون می آیند.

در بهشت هیچ سرایی غرفه ای و کوشکی نباشد مگر این که شاخی از آن درخت سَر آن جا دارد و هر برگی از آن بر خلقی سایه افکند و شاخه های آن سر فرود آرند تا بهشتیان هرگاه بخواهند از میوه های شاداب آن برچینند و میل کنند.

ولایت درخت طوبی را مانَد شاخ در شاخ و سایه گُستر و ریشه در خانه رسول اللّه دارد و جامعه های عزت و سربلندی و شکوه مؤمنان راستین از شکوفه های آن بیرون می آید و بر سَرا و کومه و کوشک همه مؤمنان سایه می افکند و آنان را از تفت خورشید و سموم بادهای مهلک در اَمان می دارد و زندگی را برایشان خوش و خرم و روح افزا و دل انگیز می گرداند و از گوناگون میوه های شاداب خود همه را بهره مند می سازد.

اگر این درخت با شکوه و پرشاخ و برگ و شکوفه آن گونه که رسول خدا(ص) می خواست و آرزو داشت و به آن امید بسته بود و سعادت همیشگی بشر را در زندگی در سایه سار آن می دید شاداب می ماند و ریشه می دواند و شاخ و برگ می گستراند و پرشکوفه می ماند و با ثَمر جامعه بشری بویژه مسلمانان در آرامش و بی دغدغه و گزند می توانستند راه تعالی را بپیمایند و از هر آفت و آسیبی در اَمان بمانند.

امّا افسوس به جز برهه ای اندک که سخت بالید و شاخ و برگ گستراند و از عطر دلاویز خود جهانی را سرمست کرد و لذت زندگی در سایه سار خود را به بشر چشاند در عرصه نماند. دست تاراج و بیداد ریشه آن را با تیشه هوسها و خودبینیها نشانه رفت و شاخه ها را برید و پاییزگون برگها را ریزاند و بهار را به خزان دگر کرد و امت اسلامی در کویری خشک و دهشت انگیز و برهوتی بی پایان آواره و گرفتار خورشید سوزان و سموم بادهای گرم و مهلک شد و گروه گروه شد و هر گروهی به آفتی گرفتار آمد و به کام مرگ فرو رفت و امت اسلامی با آن هیبت و شکوه و انسجام و یک پارچگی بی مانندی که داشت از هم گسست و دشمن شادکامانه بر این امتِ بی پناه و ملجأ و بی راهبر چیره شد و هر یک از مسلمانان را به اسارت برد و به بردگی واداشت.

گاه اگر در درازنای این تاریخِ پرفراز و نشیب و پر غم و اندوه حرکتی بوده و جنبشی و چند صباحی آرامشی و رهایی از تازیانه های دشمن در پرتو ولایت بوده است که فقیهی دانای به دینی و اسلام شناس تیزنگری و مصلح بزرگی در گوشه ای و در بخشی از دنیای پر وحشت بیرقی برافراشته و شماری از جان گذشته بر گرد او گرد آمده اند و با ستم در افتاده اند و غبارها را از چهره دین سترده اند و به شاهراهی که علی و فرزندان او(ع) رفته اند گام نهاده اند تا توانسته اند از خُنَکای سایه طوبی و ازعطر دلاویز و میوه توان بخش آن بهره برند بر بام گیتی چراغی برافرازند و گرنه نسل اندر نسلِ بی بهرگان و محرومان از سایه طوبی آواره بوده اند و بی خانمان و گرفتار تیغهای آبدیده و سیاهچالهای مخوف و بی روزَن. رمه ای بوده اند پراکنده و بی پناه در چنگ درنده خویان و گرگهای بی رحم و خون آشام.

تاریخ این گونه ورق می خورد هر روزی از روز پیش سیاه تر و یأس آلودتر. سیاهی همه جا را فرا گرفته بود. نقبی به روشنایی نمی شد زد. روزَنی به بیرون از حصار تنگ و دل آزار پیدا نبود. صدایی جز ناله دردمندان و سیاه بختان و شکنجه دیدگان شنیده نمی شد و همه انتظار می کشیدند که مردی از راه رسد و زنجیر غلامان بگسلد. تا این که در شبی دیجور و وحشت انگیز و بی فرد مردی پولادین اراده عالمی وارسته فقیهی ژرف اندیش اسلام شناسی بصیر با یارانی ثابت قدم خستگی ناپذیر و شیدا و از جان گذشته و دریا دل بپاخاستند و طومار شب را بر چیدند و سپیده را گشودند و با نسیم صب شمیم ولایت را به همه کومه ها و کوشکها و کویها افشاندند و روحی دوباره بر کالبدهای افسرده و خَمود دمیدند و حیات آفریدند و زندگی را از نوساختند و دنیایی را در سُـکر می ناب خود فرو بردند و همه قدرتها را به سُخره گرفتند و تیغهای آخته و گلوله های سربی داغ را با شهامت و از جان گذشتگی خود از کار انداختند. دشمن حیله باز و ترفندساز در داخل مرزهای سپهر اطلاعاتی خود مدتها سرگردان بود و راه به جایی نمی برد و تمامی ابزار مدرن و جدید او در به بند کشی خل
قه از کار افتاد و کهنه نمود و اسلامی را که دشمن آن را از گردونه جامعه بشری خارج می پنداشت و تمدن آن را کهنه جدیدترین ناب ترین شورانگیزترین و انگیزاننده ترین شعارها و ابزارها را در دست گرفت و چنان روح امید در خلقهای فُسرده و ناامید دمید که تمدن غرب را با همه قدرت اطلاعاتی ماهواره ای نظامی اقتصادی تسلیحاتی و دیپلماسی که داشت در باتلاق اراده مردمان بپاخاسته فرو برد و ماشین جنگی و تبلیغی اش را از کار انداخت و در دهکده جهانی که به گمان خود ساخته و پرداخته بود مدینه ای جدید با الگوگیری از مدینه النبی بنا نهاد.

رمز این که خمینی عزیز توانست در دامنه آتشفشان خانه امت خویش را بنا نهد و در درون حصارهای اطلاعاتی غرب انقلابی عظیم پدید آورد تکیه محوری وی بر (ولایت) بود و تاکید بر تداوم آن در عصر غیبت.

این قدرت ناشناخته که قلبهای پیروان خمینی را به هم گره زده بود غرب را شگفت زده و غافلگیر کرد; زیرا در رصدگاههای مدرن خود نتوانسته بود این ستاره دنباله دار و درخشان را که هر چند گاه دنیای ظلمانی را نور باران می کرد رصد کند.

غرب غافل بود از این که شیعه قرنها به عشق (ولایت) هرگونه آزار اذیت شکنجه دربه دری و آوارگی و محرومیتی را به جان خریده است و هرگاه مجال یافته این مشعل مقدس را افروخته و پروانه وار گرد آن چرخیده و جان خویش را فدای آن کرده است. از این روی امام عزیز پس از پیروزی بر حکومت طاغوت پیش از هرکاری با شجاعت تمام و بدون توجه به غوغاهایی که غوغا سالاران وابسته به شرق و غرب آفریدند (مدینه ولایی) را پی ریخت تا تمام نهادها و شهروندان آن چون اقماری گرد شمس (ولایت) نظام یابند.

او با احیای ولایت فقیه و پیاده کردن آن نظام جدیدی در جهان پدید آورد که نه رویکردی به لیبرالیسم داشت و نه به دموکراسی و نه سوسیالیست و نه به شرق و نه به غرب و نه از انقلاب فرانسه اثر پذیرفته بود و نه از ماکیاولیسم که ذات فلسفه سیاسی غرب است بلکه