پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۱
نسبت علم و دین بحث درازدامن و گسترده ای است که در غرب جدید و در پی دگرگونیهای
علمی آن مطرح شده است. این بحث که شماری از دانشوران غربی آینده تاریخ را به آن
وابسته دانسته اند جدای از بحث عقل و دین و تنها در پیوند با علم تجربی است و از
این جهت در جامعه ما نوپا و جدید است. در این نوشتار پس از یادآوری دیدگاه های طرح
شده در غرب و دیدگاه اسلامی به این بحث از افق دید محقق و فاضل نراقی خواهد پرداخت.
دیدگاه ها
در باب سازگاری یا ناسازگاری علم و دین و بیان چگونگی پیوند آنها ایان باربور که در
این باره پژوهشهای مهمّی انجام داده است از چهار گرایش مهم گزارش می دهد:
( ۱۲ )
الف. ناسازگاری علم و دین:
به طور کلی دو گروه از باورمندان به این دیدگاه شمرده شده اند: مادیون و نص گرایان
گزاف کار.
در این دیدگاه شماری دین را به سود علم به خطا می انگارند و گزاره های دینی را بی
معنی اثبات ناپذیر صدق ناپذیر و بی اعتبار می دانند که از پیروان مکتب دئیسم اگوست
کنت و هیوم تا پیروان پوزیتیویسم منطقی را در بر می گیرد.
و در مقابل شماری علم را به سود دین به خطا می انگارند و کشفهای علمی را معتبر نمی
دانند که ظاهرگرایان دینی از این دسته اند.
ب. ناسازگاری علم و دین(استقلال):
دیدگاه دوم دین و علم را در حوزه مستقل و ناسازگار با هم می داند که بین آنها هیچ
بستگی و پیوند منطقی و علمی وجود ندارد:
نو ارتدوکسهای مسیحی به خاطر جدایی و ناسانی موضوع معرفت علم و دین آنها را مستقل
می دانند.
فلاسفه تحلیل زبان به دلیل جدایی زبان علم و دین آنها را دو حوزه جداگانه می شمرند.
اگزیستانسیالیسم خداوند را وجودی به کلّی دیگر دانسته و درک گزاره های دینی را بدون
درگیری ایمان ممکن نمی داند.
در این دیدگاه معرفت علمی و دینی هر دو معتبر هستند; امّا هر یک در حوزه خودش و با
معنای ویژه خود از این روست که هیچ یک نمی تواند در روشن گری دیگری اثرگذار باشد و
با آن پیوند برقرار کند.
ج. وحدت علم و دین:
بنابر نظر شماری از متفکران غرب بین علم و دین هیچ ناسازگاری وجود ندارد بلکه آن دو
به طور کامل برابر یکدیگرند و با هم یکپارچه اند.وجود خداوند را می توان
( ۱۳ )
از شواهد طرح و تدبیر در طبیعت استنباط کرد و نظریه های علمی را نیز می توان در
صورت بندی مجدّد آموزه های ویژه دینی مانند آموزه های مربوط به آفرینش و طبیعت
انسان اثرگذار دانست.
د. گفت و گوی علم و دین (مکمّل بودن):
در دیدگاه های پیشین یا تنها توجه به وجوه ناسازگاری علم و دین شده یا تنها وجوه
همانندی آنها در نظر گرفته شده است ولی در این دیدگاه به هر دو توجه شده است. و
باورمندان به این دیدگاه علم و دین را کامل کننده یکدیگر شمرده اند. به تعبیر ماکس
پلانک هرگز ناسازگاری واقع میان علم و دین پیدا نخواهد شد یکی از آن دو کامل کننده
دیگری است.
وی می نویسد: شخص جدی و متفکر به عقیده من به این امر متوجه می شود که اگر بنا باشد
تمام نیروهای نفوس بشری در حال تعادل و هماهنگی با یکدیگر کار کنند لازم است که به
عنصر دینی در طبیعت خویش معترف باشد و در پرورش آن بکوشد. ۱
و به خاطر همین ویژگی است که آندره لیند کیهان شناس روسی کیوان شناختی جدید را به
طور عمیق اثر پذیرفته از سنت غربی توحید می داند و طرفداران این دیدگاه تاکید می
کنند که علت اصلی به حقیقت پیوستن علم نوین تفکر استوار و بنا شده بر کتاب مقدس است
که نظم جهان را ممکن می داند.
در این دیدگاه تاکید می شود که همبری و توازیهای روش شناسی بین علم و دین موجود است
وبا تاکید بر این نکته که برخلاف پندار گذشته نه علم تنها برون ذهنی و بر کنار از
نظریه هاست و نه دین تنها ذهنی و سرشار از نظریه. در عین استقلال قلمرو آن دو امکان
گفت و گوی آنها را فراهم می آورد و وحدت قوانین طبیعت و ثبات آن را با وجود یک شعور
عالی در تدبیر آن پیوند می زند.
این گرایش در دهه های پسین با توجه به روشن شدن کاستیهای روش علمی و محدودیتهای آن
در غرب جایگاه مهمی یافته است و گرایش دوباره غرب به دین که
( ۱۴ )
نشانه های آن روز به روز بیش تر آشکار می شود از آثار این رویکرد جدید است.۲
نسبت علم و دین در جهان اسلام
برخلاف غرب در تاریخ اندیشه اسلامی عوامل پیدایی بحث علم و دین فراهم نیامد و از آن
جا که علم در تمدن اسلامی در دامان دین رشد یافت و شکاکیت فراگیر اندیشه غربی نیز
در اندیشه اسلامی بی سابقه بوده است این بحث در دهه های پسین و در پی پیوستگی با
غرب مطرح نشده است.
اندیشه وران اسلامی پندار ناسازگاری علم و دین را نتیجه حاکمیت مطلق روش علمی در
غرب دانسته اند و تاکید می کنند انتظار و چشمداشت کاربرد روشهای علمی در کشف معنویت
و روح مسبب انکار حقایق دینی شده است.۳
در این دیدگاه علم و دین در پیوند کامل با یکدیگر انگاشته می شوند:
دین نسبت به هیچ یک از علوم کلی یا جزئی بی نظر و یا بی تفاوت نبوده بلکه به همه
آنها کلیات و اصولی را که منشأ تفریع فروع دیگر هستند القاء می نماید; چه این که
هیچ یک از علوم نیز نسبت به معارف دینی بی تفاوت و بی نظر نمی باشد.این ارتباط
طرفینی نتیجه طبیعی وحدت قلمرو علم با معارف دینی است.۴
این دیدگاه در بیان و روشن گری چگونگی پیوند علم و دین اثرگذاری و اثرپذیری فراگیر
و کاملی بین علم و دین برقرار می بیند که می توان آن را گونه ای گفت گو بین علم و
دین دانست که البته حوزه علم و دین به طور کامل بر هم تنیده و غیر در خور جداسازی
است.
در این نظریه بر پیوند طولی علم و دین تاکید می شود.۵
بنابراین در عرض یکدیگر نیستند تا ناسازگاری یابند بلکه دین نقش اساسی در ماهیت علم
دارد و پشتوانه متافیز یک علم به شمار می آید.
به دیگر سخن در این گفت و گو دین گونه ای چیرگی بر علم دارد و علم را بی آن که در
برخکان حاصل از روش ویژه علمی دخالت کند به هدفهای ویژه ای
( ۱۵ )
هدایت می کند و پژوهش علمی را جهت دار می سازد.
به باور ما نظر بیش تر دانشمندان اسلامی بویژه آنان که به گفت و گوهای عقلی علاقه
مندند در باب نسبت علم و دین به این بیان نزدیک تر است و ما شواهد این سخن را به
شرح از کلام فاضل و محقق نراقی بیان خواهیم داشت.
پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint6
در آغاز این بخش نگاهی می افکنیم به علم و علوم طبیعی در نگاه دین و آن گاه در باب
پاورپوینت کامل نسبت علم و دین در اندیشه فاضل و محقق نراقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به بررسی می پردازیم.
علم و طبیعت در نگاه دین
علم: قرآن و روایات سرشار از تأکید بر اهمیت علم و علم آموزی است آن هم نه در برهه
ای از زندگی که از آغاز تا پایان.
به گفته فاضل نراقی(م: ۱۲۰۹هـ.ق):
(ظاهر است که هر علمی اگر چه ابزاری و آلی موجب سعادت است; زیرا با هر علمی گونه ای
از کمال انسان به فعلیت می رسد که خود باعث نوعی سعادت است.)۷
از این روست که ایشان نکوهش دانشهایی چون سحر ونجوم را عارضی می داند.
محقق نراقی(۱۱۸۵ ـ ۱۲۴۵هـ.ق) نیز تاکید می کند:
(مطلق علم و یقین خواه در اموری که متعلق به دین است یا غیر دین شخص نفس انسانی را
کمال و شاهد روح را حسن و جمال است و وصول به سعادات را باعث و دخول در خیل مجردات
را مورث است.)۸
طلب چه علمی فریضه است؟
در احادیث اسلامی طلب علم بر مسلمانان واجب شده و فریضه ای الهی به شمار
( ۱۶ )
آمده است. و در تفسیر این که چه علمی فریضه است دیدگاه های گوناگونی ابراز شده هر
کس علم ویژه ای را برگزیده است. شماری تنها طلب علوم دینی را فریضه دانسته اند.۹
امّا محقق نراقی بر این نظر است که:
(علم مطلوب و مفروض عام است: قال رسول اللّه(ص): طلب العلم فریضه علی کل مسلم الا
انّ الله یحبّ بغاه العلم)۱۰
فقهاء گویند:
(مراد علم فروع است از عبادات و معاملات متکلمین گویند علم کلام است… من می گویم:
اولی تعمیم است مر واجبات عینیّه و کفائیه و تعمیم طلب را به استدلال و تقلید و
کشف.)۱۱
وی در تقسیم علوم به اخروی و دنیوی می نویسد:
(بدان که جمیع علوم اگر چه روح را کمال اند و نفس را جمال لیکن متفاوتند در شرافت و
تکمیل و وجوب تحصیل: زیرا که علوم بر دوقسم اند: اول علم دنیا و آن علومی است که
معظم فایده آن برای دنیاست مثل طب هندسه نجوم عروض موسیقی هیئت و حساب و از این
علوم چندان بهجت و سعادتی در عالم عقبی حاصل نمی شود و از این جهت تحصیل آنها واجب
نیست بلی نادراً می شود که تحصیل بعضی مسایل بعضی از این علوم واجب کفایی باشد.)۱۲
بنابراین فراگیری علوم تجربی و طبیعی نیز کفایی است نکته جالب توجه این است که این
دانشها نیز اگر باهدف شناخت مبادی آفرینش و قدرت الهی فرا گرفته شوند در دایره
معارف اسلامی قرار می گیرند و علم دینی به شمار می آیند:
(علم به شناخت حق و صفات و افعال کمال حقیقی و باقی است و علم به نظام کلی اصلح و
جمیع معارفی که در احاطه به موجودات و حقایق اشیاء است در این علم [معرفت حق] قرار
می گیرند: زیرا همه موجودات افعال خداوند هستند و شناخت آنها از آن جهت که
( ۱۷ )
فعل خداوند هستند و مربوط به قدرت و حکمت او تکمیل معرفت الهی است.)۱۳
از این فراز می توان نظریه فاضل نراقی را درباره امکان علم دینی نیز کشف کرد.
علوم طبیعی: از دیگر مسایلی که در شناخت نظریه اسلام درباره علوم طبیعی مدد می
رساند بررسی نظریه نراقی درباره تفکری است که در آیات قرآن کریم خداوند بارها
انسانها را بدان امر فرموده است و آن جز تفکر در آفریده های الهی و طبیعت آسمان و
زمین نیست:
(تفکر در تفاصیل مخلوقات ممکن است تا معرفت و بصیرت ما را نسبت به خالق آنها
بیفزاید. این موجودات دو دسته اند: موجودات غیر محسوس که ملکوت نامیده می شوند چون:
ملائکه جن شیاطین عوالم عقول و نفوس و… موجودات محسوس که سه گروهند:
[یک] عالم افلاک که ستارگان و سیّارات و حرکت و طلوع و غروب شان مشاهده می شود [دو]
خطّه خاک که دریاها کوهها پست و بلندیها معادن نهرها گیاهان و درختان و حیوانات و
جمادات در آن
( ۱۸ )
مشاهده می شود و [سوّم] عالم هوا که ابرها بارانها برفها رعد و برقها و بادهای آن
مشاهده می شود.)۱۴
از این چشم انداز شناخت زمین و آسمان راهی به سوی شناخت خداوند است و تفکر در آنها
سیر باطنی انسان به سوی خداوند شمرده می شود. ۱۵ و تفکر در آفریده های الهی شرط
سلوک راه وصال است.
از این روی دانشمندان اسلامی در کنار توجه به مقوله ها و بحثها و معارف الهی و
فلسفی به پژوهش و کندو کاو درباره گزاره های طبیعی پرداخته اند تا آن جا که فرقی
بین پژوهش درباره جنبه های دینی و پژوهشهای تاریخی و طبیعی ندیده و همه دانشها را
دینی دانسته اند.۱۶
در این باره تلاشها و تکاپوهای علمی مسلمانان را از دو چشم انداز می توان مورد
مطالعه قرار داد:
الف. دانشنامه های فلسفی :
در طبقه بندی عامی که حکیمان اسلامی از نظام فلسفی یونانی گرفته و تا مدتها مبنای
پژوهشهای خویش قرار داده اند فلسفه ـ و به تعبیر بهتر حکمت ـ را به دو شاخه نظری و
عملی تقسیم کرده اند. در این تقسیم حکمت نظری در بردارنده مقوله های منطق ریاضیات
الهیات و طبیعیات است که علم طبیعی خود در بر گیرنده پژوهش درباره: هیئت نجوم علم
کون و فساد علم جوّ زمین شناسی و جغرافیا و موالید سه گانه (معدن نبات حیوان)
است.۱۷
این تقسیم مورد توجه عموم حکمای مسلمان بوده است. ۱۸ و دانشنامه های گوناگونی بدین
ترتیب قوام یافته اند که شفای ابن سینا رسائل اخوان الصفا و التحصیل بهمنیار از آن
جمله اند.
سپسها با پیدایش مکتب اشراق توجه به دانشهای طبیعی در آثار فلسفی کم تر شد چنان که
شیخ اشراق (۵۴۹ ـ ۵۸۷) در کتابهای نگارش یافته بر اساس مکتب
( ۱۹ )
مشاء همچون تلویحات و مطارحات به ذکر مباحث طبیعیات پرداخته بود. ۱۹ در کتاب حکمه
الاشراق از روش یاد شده بازگشته است. علامه قطب الدین شیرازی (۶۳۴ ـ ۷۱۰) نیز در
کتاب خویش از طبیعیات کم سخن گفته و دامنه آن را نگسترانده است.۲۰
در حکمت متعالیه نیز از طبیعیات بحث شده و سخن به میان آمده امّا نه به طور گسترده.
حاجی سبزواری( ۱۲۱۲ ـ ۱۲۹۵) در شرح منظومه به گونه خلاصه از آن بحث کرده است.۲۱امّا
ملا صدرا ( ۹۷۹ ـ ۱۰۵۰) در کتاب بزرگ و ارجمند اسفار تنها به مقولات عشر بسنده کرده
است. ۲۲وی بسیاری دانشها و فنها و رشته های گوناگون علمی را سبب ممکن نبودن پژوهش
گسترده علمی در رشته های گوناگون علمی می شمرد. از این روی تمام توان خود را در نقش
مهم تر به کار می گیرد.۲۳ تنها در شرح الهدایه ۲۴ و تعلیقات شفا۲۵ به گونه گسترده
تری به طبیعیات پرداخته است و آن نیز به خاطر شرح و تعلیقه بودن این کتابهاست.
در عصر حاضر با توجه به دگرگونی اساسی و بنیادین دانشهای طبیعی و نیز گسترش بی
سابقه و تخصصی شدن علوم امکان پژوهشهای فراگیر علمی به شدت کاهش یافته است و نگارش
چنان دانشنامه هایی از توان یک فرد خارج است.
ب. پژوهشهای علمی مسلمانان:
افزون بر دانشنامه های فلسفی که در آنها به بحثها و مقوله های اصولی طبیعیات
پرداخته شده است پژوهشهای بسیاری در زمینه های تاریخ جغرافیا طب نجوم هیئت علوم
ریاضی به خامه دانشوران مسلمان نگاشته شده به جامعه بشری تقدیم گردیده که تا قرنها
مایه های اصلی علم در شرق و غرب بوده است.
پژوهش در این زمینه که ریشه در سخنان و رهنمودهای معصومان(ع) و بزرگان دین دارد از
عصر امامان(ع) آغاز شده است و با تلاش و پی گیری و تکاپوهای اصحاب امامان ۲۶ همچون
جابربن حیان در زمینه های گوناگون بویژه شیمی و کیمیا ۲۷ ادامه می یابد.
( ۲۰ )
ابن سینا (۳۷۰ ـ ۴۲۸) در کنار آثار فلسفی و رسایل تفسیری خود ۲۸ به نگارش کتاب
ارجمند قانون پرداخت. زکریای رازی ( ۲۵۰ ـ ۳۱۳) در کنار کتاب العلم الالهی به نگارش
کتاب (الحاوی) پرداخت.۲۹
بیرونی ( ۳۶۲ ـ ۴۲۱) کتابهایی چون: آثار الباقیه و کتاب: الصیدنه فی الطب را
نگاشت.۳۰
ابن مسکویه(م: ۴۲۱) در کنار تهذیب الاخلاق کتابهای: ادویه مفرده و (تجارب الامم) را
نوشت.۳۱
و آثار ابن هیثم ( ۳۵۴ ـ ۴۳۰) را در نورشناسی ۳۲ نیز می توان نام برد که تا قرنها
غرب را در پرتو خود داشت.
فاضل نراقی نیز که از پیروان فلسفه صدرایی است در کنار آثار فقهی فلسفی و اخلاقی
مانند: تجرید الاصول جامع الافکار اللمعه الالهیه قره العیون و جامع السعادات به
نگارش کتابهایی در زمینه ریاضیات هیئت و فلک شناسی پرداخت همچون: توضیح الاشکال ۳۳
در هندسه و المستصقی در هیئت رساله حساب و اصول جبر و مقابله.۳۴ و نیز کتاب: مشکلات
العلوم را نگاشت.
محقق نراقی نیز در کنار نگارش آثار گوناگون فقهی اصولی و اخلاقی مانند: مستند
الشیعه معراج السعاده مناهج الاحکام و تفسیر به شرح آثار ریاضی و نجومی پدرش پرداخت
و کتاب مشکلات العلوم و خزائن را نگاشت.۳۵
این تلاشها در عصر ما نیز ادامه یافته است که تلاشهای علامه شعرانی و استاد حسن
زاده آملی را می توان از این دست تلاشها یاد کرد.
ج. نسبت علم و دین از نگاه نراقی
درباره نسبت علم و دین به چهار نظریه در ابتدای نوشتار اشاره کردیم. در این جا
ابتدا به گونه فشرده و خلاصه از نظریه مکتب صدرایی که فاضل نراقی بدان وابسته است
سخن می گوییم سپس می پردازیم به دیدگاه فاضل و محقق نراقی در این باب:
( ۲۱ )
از آثار فلسفی به جای مانده از فاضل نراقی به دست می آید که وی از پیروان مکتب حکمت
متعالیه است ۳۶ و پای بند به اصول و مبانی آن ۳۷. از این روی بیان دیدگاه
صدرالمتالهین در این باب ما را در شناخت نظریه نراقی یاری می رساند.
هر چند در فرهنگ اسلامی بحث از نسبت عقل و دین یا حکمت و شرع دیرپا و با سابقه است
و دانشمندان بزرگ اسلامی چه متکلمان و چه فیلسوفان درباره هماهنگی آن دو سخن گفته و
در گاه ناسازگاری حکم عقل قطعی را مقدم دانسته اند. ۳۸ اما هیچ مکتب فلسفی مانند
حکمت متعالیه که بنیان آن بر این باور اساسی نهاده شده به این نکته نپرداخته است.
صدرالمتالهین مخالف حکمت و شرع را از پندارها و گمانهای کم خردان دانسته است ۳۹ و
بر یگانگی حکمت و شرع تأکید ورزیده می نویسد:
(بارها اشاره کرده ایم که حکمت با شریعتهای حقیقی الهی مخالف نیست بلکه مقصود هر دو
یکی است و آن شناخت خداوند و صفات و افعال اوست که گاه از راه وحی و رسالت به دست
می آید و نبوت نامیده می شود و گاه از راه سلوک نظری و اکتساب به دست می آید و حکمت
و ولایت نامیده می شود و از این روی کسی حکمت و شرع را ناسازگار می پندارد که از
برابر سازی خطابهای شرعی بر برهانهای حکمی ناتوان است.)۴۰
روشن است که حکمت هم حکمت نظری و هم عملی را فرا می گیرد. وی همه علوم را دارای
مبدء قدسی می داند و اسباب ظاهری کسب علم را تنها زمینه ساز بهره رسانی و فیض رسانی
علم از جانب حق می شمرد. ۴۱ از این روی حواس علم آور نیستند; بلکه علم شأن عقل است.
۴۲ برابر این دیدگاه جهان دارای وحدت و پیوستگی است و تجلی واحد حق به شمار می آید;
از این روی علوم نیز به هم پیوسته و در یکدیگر اثر گذارند.
پژوهش در علوم طبیعی جز با تسلیم شدن به مبانی ثابت شده در علم الهی ممکن
( ۲۲ )
نیست ۴۳ و دیدگاه الهی حتی در روش آموزش علوم نیز اثر گذار است و علوم را در یک
نظام ارزشی طبقه بندی می کند. ۴۴
از دیدگاه ملاّصدرا معلول در ذات بستگی به علت دارد بلکه عین پیوستگی و بستگی به
علت است۴۵ و عالم فیض الهی است و ذات حق از بسیاری تمام بودن و کمال در آینه آفریده
ها جلوه گر می شود ۴۶ و پیرو عالمهای بالاتر است.
(هر قوه و کمال و صورت و جمالی که در این عالم یافت می شود سایه و تمثالی از
پدیدگان و آفریده های عالم بالا است که فرود آمده تیرگی و زنگار گرفته است .)۴۷
از این رو خداوند را در کاستیهای طبیعت نباید جست. جهان کامل است و با همه سامان
مندی و استواری خویش منسوب به اوست و در عین وابستگی و پیوستگی.
ملا صدرا در مسأله حدوث و قدم عالم و چگونگی پیوند حادث به قدیم در پی هماهنگ سازی
حکمت و شرع الهی بر آمده است۴۸ که از این جهت که قدیم بودن عالم را مانع استناد به
آفریدگار دانسته اند همانندی نزدیکی با اتقان صنع دارد که در غرب مانع استناد عالم
به خداوند تلقی شده است. اولی مقتضای حکمت الهی است و دومی مقتضای کشف قوانین جدید
علمی در طبیعت .
ملا صدرا کسانی را که قدیم بودن عالم و دوام فیض الهی را مانع استناد آن به خداوند
پنداشته اند کم خرد می خواند و با ثابت کردن حرکت جوهری نو گردیدن ذاتی طبیعت
استناد عالم به حق را ممکن دانسته آن را در عین قدیم بودن برخودار از نو پیدایی و
آن به آن نو شدن دانسته می نویسد:
(جمع بین حکمت و شریعت در این مسأله بزرگ جز به موجب آنچه خداوند ما را بدان هدایت
فرموده و برای دیدن آن پرده از دیده ما برداشته است ممکن نیست و آن نو شدن وجودهای
طبیعی جسمانی و عدم خلق آنها از حوادث است بنابراین فیض خداوند همیشگی و ماندگار
است و عالم در هر آن در حال دگرگون شدن و نابودشدن
( ۲۳ )
است و ماندگاری طبیعت با در پی آمدن امثال ممکن است چنان که نفوس هر یک از آدمیان
در مدت حیات چنین است ولی خلق از همانندی امثال و در پی آمدن پیوسته آنها غافل
هستند.)۴۹
خلاصه برابر این دیدگاه خداوند همراه با طبیعت است و با آن همراهی قیومی دارد و
طبیعت با فیض دمادم او باقی است و یک لحظه بی فیض او وجود نتواند داشت و نظم و
سامان مندی طبیعت نیز مستند به دوام فیض الهی است نه عامل جدایی طبیعت از خالق.
هماهنگی عقل و دین
فاضل نراقی در باب مسأله عقل و دین همچون ملا صدرا بر هماهنگی عقل و دین تاکید می
ورزد.
وی گرفتن اصول عقاید را از عقل واجب می داند وعقل و نقل را همراه و با هم باشنده
شمرده است:
(عقل و شرع مؤید و پشتیبان یکدیگرند و آنچه یکی بدان حکم کند دیگری نیز حکم می کند.
چگونه ممکن است مقتضای شرع با آنچه جهت قاطعی چون عقل اقتضاء می کند مخالف باشد….
تخالفی که در برخی مواضع بین آن دو به نظر می رسد به خاطر قصور عقل است یا ثابت
نبودن آنچه شرع بدان نسبت داده شده است; زیرا هر عقلی کامل نیست و هر چه به شریعت
نسبت داده شده است شرعی نیست بلکه ملاک و میزان عقل صحیح است و ثابت صحیح شرعی.)۵۰
محقق نراقی نیز در احکام تکلیفی عقل را مخاطب می داند و پیروی از احکام آن را لازم
می شمرد:
(در مطالب تکلیفیه ملجأ و مناصی به جز حکم عقل نیست و مستدل
( ۲۴ )
و خصم را بجز انقیاد او چاره و خلاصی نه خواه حکم او به محض ترتیب مقدمات عقلیه
باشد یا به توسط راهنمایی مقدمات حسیّه یا عادیه یا نقلیه که عقل بعد از ترتیب آنها
استخراج حکمی نماید.)۵۱
هر دو نراقی در جاهای بسیار عقل و نقل را همگام انگاشته و بسیاری از مسائل اخلاقی
را حکم مشترک آنها دانسته اند.۵۲ از مسأله عقل و نقل که بگذریم در پاره ای از
موردهای دیگر نیز در هماهنگ نشان دادن دستاوردهای علمی و امور الهی و دینی کوشیده
اند تا آن جا که معجزه خلقت حضرت عیسی(ع) را برابر با دستاوردهای علم طبیعی دانسته
و ناسازگار بین علم و دین ندانسته اند:
(هر گاه باشد که مزاج زن را قوتی تام قریب به قوت ذکوریت بوده مزاج جگرش را حرارتی
کامل باشد و منی که از کلیه راست جدا شد حرارت آن اشدّ از آنچه از کلیه چپ می شود
بوده باشد به نوعی که جذب و امساک قوی باشد; در این صورت ممکن است هرگاه از خارج هم
قوتی به بدن زن رسد از نطفه او به تنهایی فرزند متکون گردد همچنانکه مریم بتول(ع)
که بعد از آن که روح القدس خود را در نزد او به صورت بشر متمثل کرد و امداد روحانی
از او به جمیع قوایش رسید حضرت مسیح به وجود آمد.)۵۳
بنابراین از دیدگاه فاضل و محقق نراقی بین دین و علم ناسازگاری وجود ندارد و
ناسازگاریهای مطرح شده حاصل اعتماد بی جا به علم و قطعی دانستن علوم غیر قطعی و
انتظارهای بیش از حد علم از آن داشتن است. چنانکه در آغاز عصر جدید در غرب علم بر
کرسی خدایی نشست. یا فهم ناتمام از شریعت و نسبت دادن حکمی به شرع بدون جست و جوی
کافی است آن گونه که ظاهرگرایان اروپایی و اخباری مسلکان مسلمان گرفتار چنین
دشواریهایی شدند. از این روی باید در مواردی که بین علم و دین ناسازگاری پنداشته
شده بیش تر اندیشه کرد و علت ناسازگارنمایی را کشف کرد. ما در این جا به یکی از مهم
ترین مسایلی که در بحث ناسازگاری علم و دین در
( ۲۵ )
اروپا مجال طرح یافته اشاره می کنیم و راه حل فاضل و محقق نراقی را در این مسأله پی
جویی می کنیم:
اتقان صنع و معمای تعارض علم و دین
(تأثیر اندیشه علمی بر اندیشه دینی در هیچ زمینه دیگر به اندازه تعدیل آرای مربوط
به نقش خداوند در رابطه با طبیعت نبود.)
از این رو که خدای دین همیشگی و دایم بود که همواره حضور دارد و فعال است و اما در
دوره جدید با کشف قوانین طبیعت و با این پیش انگاره که طبیعت از خداوند جدا و مستقل
است خداوند به عنوان سازنده صرف و آفریننده ابتدایی طبیعت شناخته شد و تبیین غایت
شناختی جهان یکسره جای خود را به (تبیین توصیفی) وانهاد.
(با کوششهای گالیله این برداشت پرورده تر شد که خداوند صرفاً آفریننده اصلی اتم
هایی است که با یکدیگر هم کنشی دارند و همه علت و معلولهای بعدی در آنها مأوا دارد.
طبیعت پس از آفریده شدنش دیگر مستقل و مکتفی به نفس به نظر می آمد.)
قانون مندی طبیعت را عامل بی نیازی آن از خداوند دانستند. از این روی دانشمندان
متدین قلمروهای خاصی را از حوزه قانون مندی طبیعت جدا کردند و در حوزه قدرت الهی
قرار دادند تا حضور خداوند توجیه پذیر شود یا به قراءت دیگری از شخصیت خداوند روی
آوردند .
دکارت خداوند را حاصل دخالت ذهن انسان در حوزه مفاهیم دانست.
اسپینوزا نظام دگرگون ناپذیر و نامشخص کیهانی را خدا نامید.
نیوتون مسیر گردش سیارات را از حوزه علل طبیعی خارج و قلمرو قدرت نمایی خداوند شمار
آورد.
از این روی با روشن شدن قوانین محدوده سیارات لاپلاس خود را از فرضیّه دخالت همیشگی
خداوند بی نیاز دانست.
( ۲۶ )
و خلاصه این که:
(نقش اصلی خداوند در طبیعت از (خیر اعلی) به (علت اولی) و سپس (ساعت سازلاهوتی )
تحول یافت بدین سان برداشت مکانیکی یا ماشینی از طبیعت بر شناخت رایج پیشین از
خداوند تأثیر نهاد نقش اصلی خداوند به عنوان رهایشگر تا حدود زیادی نادیده گرفته شد
و فعالیت او را فقط محدود به آفرینش گری انگاشتند.)
(خداوند رخنه پوش نیز با کشف و تعمیم قانون مندی و اذعان به این که آن چه قانون مند
ندانسته اند حاکی از نقص علم ما به قوانین است نه بی قانونی بازنشسته گردید و عالم
در ادامه حیات بی نیاز به خداوند اعلام شد به دلیل ناسازگاری خداوند دنیای علم با
خداوند دینی بودکه روشنگران نسلهای بعد به تخطئه وحی و تأیید دین طبیعی و سرانجام
تخطئه انواع صور دین روی آوردند و شکاف دین و دانش گسترش یافت.)۵۴
در اندیشه نراقی اتقان و قانون مندی صنع نه تنها دلیل بی نیازی عالم از خداوند نمی
شود که خود دلیل اثبات صانع به شمار می آید.۵۵ قانون مندی پدیدگان عالم نمایانگر
حکمتها و مصلحتهاست:
(هر که تأمّل کند در حکمتها و مصلحتهایی که در مخلوقات الهی است و تدبّر کند و به
نظر ظاهر و باطن مشاهده نماید که هر یک از موجودات عالم مشتمل است بر حکمتهای غریبه
و مصلحتهای عجیبه می داند که خالق آنها دانا بوده است به آنها همه را در نهایت حکمت
و مصلحت ایجاد کرده است و جمیع را در غایت اتقان و استحکام خلق کرده است.)۵۶
بدین ترتیب اتقان صنع دلیل اثبات صفت علم الهی می گردد.۵۷
نقش همیشگی خداوند در آفرینش نیز با تحلیلی که محقق و فاضل نراقی از علیت
( ۲۷ )
خداوند معلول بودن عالم و فاعلیت طبیعت ارائه می دهند با وجود اتقان صنع و قانون
مندی تمام اجزای طبیعت قابل توجیه است.
در اندیشه فاضل نراقی معلول افاضه علت است و وابسته به او:
(بازگشت علیت به استتباع است و معلول با قطع نظر از علت معدوم است و با ملاحظه علت
موجود. بنابراین علت حقیقت معلول است; یعنی آنچه معلول بدان تحقق می یابد.)۵۸
و عالم بدون افاضه همیشگی و همه آنی او موجود نیست; زیرا معلول همواره وجودش نو و
تازه می شود و همین که پیوستگی آن با علت قطع شد نیست می شود:
(و چون دانستی که وجود ممکن در هر لحظه غیر وجود سابق اوست و تفکیک دو وجود با تعدد
امتدادها و زمانهای متعاقب ممکن می گردد نیازمندی ممکن در هر لحظه از وجود در بقا
به علت روشن می شود. از آن جهت که توقف وجود ممکن بر ایجاد کننده ضروری است و ایجاد
کننده افاضه حق است در هر آن ممکن قیام به حق دارد و خداوند قیوم اوست.)۵۹
و چون قیام و قوام ممکن به حق تعالی است هر فعلِ ممکن نیز متقوم به اوست و در حقیقت
فعل اوست نه از آن جهت که خداوند آنها را آفریده است بلکه از آن رو که اراده توان
علم و حرکت ممکنها همه مستند به خداست و فاعلیت آنها تسخیری است:
(فاعل فقط خداست و غیر او مسخّر اویند و قدرت استقلال بر تحریک ذره ای در ملکوت
آسمانها و زمین ندارند.)۶۰
و از این روست که نراقیها مراحل تطوّر در آفرینش انسان از نطفه را به خداوند نسبت
می دهند که نطفه رادر این مراحل می نهد.۶۱
فاضل نراقی برخلاف دانشمندان غربی طبیعت را از خداوند جدا نمی داند تا قانون مندی
آن عامل بی نیازی از حق تعالی گردد و اندیشه غربی را خطا می داند و می نویسد:
( ۲۸ )
(از منکرین صانع دهریه اند که می گویند: مبدء اشیاء دهر است که عبارت از طبیعت
باشد… فی الحقیقه این جماعت دهریه قائل به مبدء و صانع هستند لیکن در صفات اشتباهی
کرده اند و از این جهت از زبان وحی ترجمان شریعت وارد شده است که: (لا تسبوا الدهر
فانّ الدهر هوالله .)۶۲
و این همان نظریه اسپینوزا است که طبیعت را خداوند نامید و نقش خداوند را به طبیعت
سپرد.
نراقی این اندیشه غلط که طبیعت را اثرگذار مستقل می دانند و باران را به ابر و رویش
گیاهان را به باران نسبت می دهند در پی غفلت از توجه به نحوه فاعلیت طبیعت و انسان
می داند و می نویسد:
(شکی نیست که امثال این التفاتها جهالت به حقیقت امور است و هر کس که شیطان را فرصت
دهد و او را بر خود مسلط سازد تا چنین وسوسه هایی در قلبش اندازد جاهل به ابواب
معرفت است; زیرا آن که امر عالم چنانکه هست بر او کشف گردد می داند که آسمان ستاره
ها باد باران انسان حیوان و مخلوقات دیگر همه مقهور و مسخّر حق تعالی است. این ها
همه در قبضه قدرت او مسخّرند چنان که قلم در دست کاتب و کاتب در دست سلطان بلکه
بالاتر خداوند کاتب است و از این رو آن که کشف کند که جمیع آسمانها و زمین مسخّر حق
تعالی است مؤثری جز او و در عالم وجود نمی بیند.)۶۳
هر چه عالم قانون مند و نظام مند باشد بیش تر نمایشگر علم بی نهایت حق و حکمت بی
پایان و حضور همیشگی و پیوسته اوست.
استقلال قلمرو علم و دین
نظریه دومی که در بحث نسبت علم و دین مطرح شده است نظریه استقلال قلمرو
( ۲۹ )
علم و دین است بر این اساس علم و دین دو حوزه به طور کامل مستقل و جدا شده اند که
هیچ اثرگذاری و اثرپذیری را بر نمی تابند و به کلی از یکدیگر بیگانه اند.
در اندیشه اسلامی نوعی اشاره به استقلال قلمرو علم و دین را در آثار متکلّمان
نخستین چون: سید مرتضی (م:۳۵۵ ـ ۴۳۶) و شیخ طوسی (م:۳۸۵ ـ ۴۶۰) که لزوم نبوت و
امامت را بر پایه (وجوب لطف) ثابت کرده اند می توان دید.
این دانشمندان نبوت را به دلیل ناتوانی عقل در درک مصالح و مفاسد امور دینی لازم
شمرده اند.۶۴ و حتی شیخ طوسی به روشنی یادآور شده است:
(به خاطر منافع دنیوی که با وجود رؤسا (ی الهی) حاصل می شود ریاست واجب نیست بلکه
به خاطر مصالح دینی که رفع ظلم و بسیاری از قبایح است واجب است و منافع دنیوی به
تبع آن حاصل می شود.)۶۵
اما متکلمان پسین مانند خواجه نصیر طوسی(م:۶۷۲) علامه حلی(م:۶۴۸ ـ ۷۲۶) فاضل
مقداد(م:۸۲۶) و… در استناد به قاعده لطف توسعه دادند و هم امور معاش و هم معاد را
در دایره وجوب لطف الهی شمردند و حتی شناخت غذاهای مسموم و دواهای سودمند و زیانبار
و نیز شناخت حرفه ها و شغلها را هم در دایره لطف الهی قرار داده و از فواید بعثت و
دلایل حسن آن شمرده اند. ۶۶ چنان که علامه حلّی در شرح کلام خواجه نصیرطوسی در بیان
فایده ها و خوبیهای بعثت می نویسد:
(از فواید بعثت این است که برخی اشیاء برای ما نافع است مانند بسیاری غذاها و دواها
و برخی مضر مانند بسیاری سموم و حشیش ها و عقل همه این امور را درک نمی کند و با
بعثت این فایده بزرگ حاصل می شود… نیز نوع انسان نیازمند ابزارها و اشیایی است که
در بقای او مؤثّر است مانند لباس مسکن و غیر آن و شناخت کیفیت این اعمال نیازمند
معرفتی است که قوای بشر از آن عاجز است و بنابراین فایده وجود نبی تعلیم این صنایع
خفیّه مفید است.)۶۷
( ۳۰ )
فاضل نراقی نیز در بیان دلیلهای واجب بودن بعثت می نویسد:
(دلیل سوم آن است که اشتباهی نیست که فیاض علی الاطلاق نوع انسان را از برای جود و
لطف ایجاد کرده است و اتمام جود و لطف موقوف است بر صلاح داشتن بندگان به حسب معاش
و معاد و صلاح معاش موقوف است بر چند امر که هر یک از آنها موقوف است بر وجود
پیامبران.)
وی شناخت مبدء و صفات او شناخت صفات و اخلاق پسندیده و شناخت دواها و غذاهای سودمند
و زیانبار را از این جمله به شمار آورده است.۶۸
در کتابهای کلامی معاصر نیز این دلیل به عنوانِ ضعف علمی بشر در شناخت طریق سعادت
شکل تازه ای گرفته و ماندگار شده است.۶۹ بنابراین در دیدگاه متکلمان پسین اسلامی
دین و علم دو قلمرو کاملاً
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 