پاورپوینت کامل پاسخ به یک پرسش درباره میرزا کوچک خان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پاسخ به یک پرسش درباره میرزا کوچک خان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ به یک پرسش درباره میرزا کوچک خان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ به یک پرسش درباره میرزا کوچک خان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۱
بی گمان, نهضت جنگل, که بین سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰هـ.ش. در گیلان رخ داد, از رویدادهای مهم تاریخ ایران در آغاز سده حاضر است.
در مدت این هفت سال, که نهضت و انقلاب جنگل, در شمال ایران پرتوافکن بود, ایران, رنج افزاترین دوران خود را سپری می کرد. دامنه رخنه گریهای انگلیسیها روز به روز, بیش تر می شد تا این که در سال ۱۲۹۹ هجری شمسی, کودتای آنها به فروپاشی پادشاهی قاجاریان انجامید و دیکتاتوری رضاخانی را در ایران پابرجا ساخت.۱
میرزاکوچک خان که چند سال پیش از این رویداد مهم, در شمال ایران, پرچم استقلال طلبی را علیه همه بیگانگان برافراشته بود, از بازدارنده های مهم حضور و استقرار بیگانگان در این کشور به شمار می آمد.
در روزگار دشوار و پیچیده سیاسی ایران آن روز, انقلاب اکتبر روسیه به پیروزی رسید و بزرگ ترین نظام مارکسیستی جهان در کشوری که شوروی
( ۲۲ )
نامیده شد, پدید آمد.
کمونیستها با شعارهای تند در پشتیبانی و هواداری از کارگران و طبقه محروم, درافتادن با هرگونه سلطه امیرپالیسم و ردّ آن, به زودی در بین شماری از مردم, جای پا باز کردند و در عمل نیز, نیروهای مرزشکن و تجاوزگر روسیه تزاری را از سرزمینهای شمالی ایران بیرون بردند و اعلام کردند هیچ گونه چشمداشتی به خاک ایران ندارند و در امور داخلی آن دخالت نخواهند کرد. همچنین سیاست خارجی خود را پشتیبانی از همه نهضتهای ضداستعماری همه پابرهنگان و واپس نگه داشتگان در سراسر جهان اعلام داشتند.۲
این شعارها, به همراه کارکرد نخستین کمونیستهای تازه به قدرت رسیده در شوروی, چهره ای درخور پذیرش از آنان در میان ایرانیان, که همسایگان آنان بودند و سالها نیز از دست یازیها و فروگیریهای استعماری انگلیس و روسیه تزاری رنج می بردند, ترسیم کرد. هر چند دیدگاه های ایدئولوژیک آنان, که ردّ هرگونه اعتقاد دینی بود, برای مسلمانان ایرانی پذیرفته نبود.
از آن جا که گیلان, محل رشد و شکوفایی نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان در همسایگی دولت شوروی قرار داشت, نسیم انقلاب اکتبر روسیه, زودتر از دیگر بخشها و سرزمینهای ایران, به این سامان وزید و مبارزان مسلمان جنگلی را که در آخرین نبردها از انگلیسیها شکست خورده بودند, به آینده امیدوار ساخت. نوید دهی ها و وعده های حکومت شوروی, روزنه امیدی پدید آورد, تا این مبارزان بتوانند سلطه انگلیس و دولت وابسته به آن را در ایران زمین گیر و نابود سازند.
از این زمان, نهضت جنگل, وارد مرحله تازه ای از تاریخ خود شد که پیوند همکاری با حکومت شوروی و بنیانگذاری جمهوری سوسیالیستی گیلان برای مبارزه با انگلیسیها و کودتای کمونیستی عوامل شوروی و شهادت میرزا
( ۲۳ )
حاصل این مرحله تاریخی بود.
در این مرحله, میرزا کوچک خان, همکاری خود را با نظام کمونیستی شوروی آغاز کرد و در نامه های بر جای مانده از او, اصول سوسیالیسم به عنوان (آرمانهای حقّه)۳ و از رهبران شوروی, مانند لنین, به بزرگی یاد شده است.۴
درباره همکاری میرزا با شورویها, مقاله هایی تاکنون نوشته شده و هواداران و دوستداران و پشتیبانان میرزا کوشیده اند تا چگونگی همکاری او را با کمونیستهای شوروی, به عنوان یک دولت بیگانه شرح داده و در خور پذیرش سازند. اینان, با بررسی زمینه های تاریخی, بر آن شدند نشان دهند که این همکاری و بستگی, در هنگامه دشوار و پیچیده سیاسی که میرزا در آن قرار داشته, نه تنها کاری لازم و پسندیده بود, بلکه با درنگ روی رویدادهایی که در ادامه همکاری جنگلیها با کمونیستها, پدید آمده, می توان به راستگویی و درستکاری میرزا و استقلال طلبی او پی برد و این که او هرگز بر آن نبود پای کمونیستها را به جای انگلیسیها, به ایران بکشاند.۵
امّا از جنبه دینی این پرسش می تواند همچنان مطرح باشد که اگر استقلال طلبی و بیگانه ستیزی میرزا پذیرفته شد, همکاری او با کمونیستها را به عنوان یک مسلمان انقلابی و طلبه حوزه, چگونه می توان در خور پذیرش شناخت؟
آیا میرزا کوچک جنگلی, به عنوان یک مسلمان, بر پایه اصول اسلامی, می توانسته و بر او روا بوده با کمونیستهایی که اساس نظام توحیدی را در جهان به چالش خوانده بودند, همکاری کند؟
آیا این همکاری, تنها یک تاکتیک سیاسی بوده است, یا نشان از دگرگونی دیدگاه های دینی و مذهبی میرزا کوچک خان در مسیر مبارزه با چیرگی
( ۲۴ )
بیگانگان دارد و میرزا, آیاتی چون: (لن یجعل اللّه للکافرین علی المؤمنین سبیلاً) را نادیده انگاشته است؟
و در فرجام, می توان پرسشهای پیشین را در قالب یک پرسش گردآورد و این گونه مطرح کرد:
با وجود همکاری میرزا کوچک خان و ستودن و به نیکی یادکردن از اصول سوسیالیزم, آیا باید نهضت جنگل را در شمار نهضتهای اسلامی به رهبری و ایثارگری روحانیت در ایران به شمار آورد, یا نهضت و جنبشی که هر چند در آغاز اسلامی بوده, ولی در ادامه به اصول کمونیسم تن داده و از شمار نهضتهای اسلامی بیرون رفته است؟
مبانی میرزا در همکاری با کمونیستها
در این نوشتار, کوشش شده تا با استفاده از روش درون دینی, مبانی مشروعیت کار میرزا به دست آید. این کوشش, از آن روی بایسته است که براساس داده های تاریخی, نه کمونیستها, شعارهای ضددینی خود را پنهان می کردند و نه میرزا دست از انجام کارهای مذهبی و اسلامی برداشته بود; تا آن جا که در هنگام شهادت, قرآنی و مهر نمازی همراهش بود.۶
این رخشانی و روشنی دو سویه, به عنوان دو واقعیت و رویداد غیر درخور خدشه تاریخی و نیز همکاری و بستگی میرزا با کمونیستها و جانبداری از شعارهای آنها به عنوان پدیده تاریخی سوم, هر پژوهش گری را که بخواهد در باب اصول و اندیشه حاکم بر رفتار سیاسی میرزا به جست وجو و کندوکاو بپردازد, وادار می سازد تا باز هم بپرسد که مبنای این همکاری نخستین میرزا از چشم انداز دینی چگونه بوده است؟
به دیگر سخن, آیا میرزا با پشتوانه مبانی دینی خود به این کار دست یازیده؟ یا تنها به دلیل زمینه های سیاسی موجود, با چشم پوشی از روایی و
( ۲۵ )
ناروایی دینی, همانند دیگر سیاستمداران آن روز ایران, بر آن بوده از زمینه های به وجود آمده, بیش ترین سود و بهره سیاسی را ببرد؟
برای به دست آوردن مبانی مشروعیت دینی کار میرزا کوچک خان در بستگی با کمونیستها, دو راه درخور انگار است:
الف. نگاهی دوباره به سخنان برجای مانده از میرزا و نهضت جنگل:
در این باره, نخستین نشانه بر جا بودن اعتقاد مذهبی میرزا, اعلامیه های او به عنوان رهبر نهضت جنگل است. در همه آنها از آغاز نهضت تا پایان و حتی پس از بنیان گذاری جمهوری سوسیالیستی گیلان, با همکاری شورویها, عنوان (هوالحق) به چشم می خورد.۷ و این که در همین اعلامیه, پس از بنیان گذاری جمهوری سوسیالیستی گیلان, با پافشاری میرزا, اصل محترم بودن شعائر اسلامی, به خلاف مخالفت کمونیستها با آن, گنجانده شده است۸ و در پاره ای از نامه های دیگر میرزا, به مصادره دارایی مردم, که با اصول مسلم اسلام ناسازگاری دارد, برخورد و خرده گرفته شده است.۹
البته این که میرزا در دوران همکاری خود با کمونیستها, به شرح علت, یا علتهای در پیش گرفتن این سیاست از چشم انداز دینی نپرداخته, می تواند به چند انگیزه باشد:
۱. عمر کوتاه همکاری میرزا با کمونیستها, که بیش از چند ماه به درازا نکشید۱۰ و پرسشی را از سوی دوستان میرزا مطرح نکرده, تا او در صدد پاسخ گویی برآید.
۲. روشن بودن باورهای مذهبی میرزا برای یاران و همراهان او و نیز مردم گیلان.
به این معنی که یاران و مردمان مسلمان گیلان, چنان به میرزا اعتماد داشته اند که به خلاف همکاری او با کمونیستها, جایگاه سیاسی او را درک کرده و هرگز در باورهای دینی او گمان به خود راه نداده اند, تا نیاز افتد که میرزا, به آن پاسخ گوید.
( ۲۶ )
۳. جدایی خیلی زود میرزا از کمونیستهای جمهوری گیلان نیز, خیلی روشن و شفاف و زودهنگام, جدایی اندیشه میرزا را از کمونیستها نشان داده و راه هرگونه پرسش احتمالی را بسته است.
۴. شهادت میرزا در پایان نهضت جنگل که در اثر کودتای کمونیستها رخ داد, جدایی ژرف اندیشه میرزا را با کمونیستها, به خوبی نماینده است, بدان سان که دوستان و دشمنان وی حتی, در دینداری و راستی و درستی او شک نکردند.
ب. بررسی منابع دینی به طور آزاد:
این که ما نمی توانیم در سخنان برجای مانده از میرزا کوچک خان جنگلی, مبانی مشروعیت همکاری کوتاه او را با کمونیستهای شوروی, به دست آوریم, همان گونه که گفته شد, می تواند نتیجه و پدیده یکی از سببها و علتهای چهارگانه پیشین باشد و نبودن سندهای کافی, دلیل نداشتن دلیلهای دینی برای همکاری با کمونیستها از سوی میرزا کوچک خان, به عنوان طلبه و تربیت یافته حوزه علمیه نیست.
میرزا نیز همانند هر طلبه حوزه, اصول اساسی آموزه ها و باورهای اسلامی را فرا گرفته بود۱۱ و به نیکی از آنها آگاهی داشت. در ادامه مقاله می کوشیم تا سرچشمه هایی را که می توانند مشروعیت بخش همکاری میرزا باشند, به ترتیب بایستگی و سزاوارتری نشان دهیم.
قرآن کریم
آیا در قرآن کریم می توان به آیه یا آیاتی دست یافت که براساس آنها, تلاش میرزا در نزدیک شدن به کمونیستها و همکاری با آنان , مشروعیت دینی داشته باشد؟ در قرآن, به خلاف آن که کفر و شرک یکی از بیماریهای روحی انسان به شمار می آید۱۲, خداجویی و در مسیر حق قرار گرفتن, فطرت نخستین همه انسانها به شمار است۱۳, گرایش به توحید امری خردمندانه و گرایش به شرک, پنداری دور از حقیقت و مایه شگفتی دانسته شده است۱۴ و آدمیان به خلاف انکار
( ۲۷ )
زبانی, به هنگام روبه رو شدن با سختیها و دشواریها, خداوند یگانه را خالصانه, به یاری می خوانند۱۵. با این حال, انسانها در پیروی از خداوند و سر از فرمان او برتافتن, مختار آفریده شده اند۱۶ و انتخاب راه رهایی یا هلاکت به دست خود آنان است.۱۷ و سنت خداوندی, برخلاف فرستادن و گسیل داشتن پیامبران برای دعوت به ایمان و از میان برداشتن اختلاف, اجبار آدمیان به ایمان و نداشتن اختلاف و کشتار نیست.۱۸ پیامبر(ص) روشنگر و ارائه دهنده بینش صحیح به مردم است, نه نگهبان و وادار کننده آنان به پذیرش آن.۱۹ و خداوند, همواره خواهان ایمان آزادانه و انتخابی آدمیان است.۲۰
اینها و دهها نمونه دیگر از آیات قرآن. نشان دهنده عقیده و راه قرآن درباره پدیده شرک, کفر و ایمان است. به همین دلیلها, برخوردهای گوناگونی با مشرکان و کافران در آیات قرآنی دیده می شود. هر چند اساس کفر و شرک هرگز پذیرفته نشده; اما در برخورد عملی, قرآن کریم نیز سویه ای تاریخی دارد و به سازواری و اندرخوری چگونگیها و حالهای گوناگون, سفارشهایی پیامبر(ص) درباره مشرکان و کافران دارد.
ناگفته نماند که تقسیم کافران به اهل کتاب و غیر آنان, گذشته از هر انگیزه و علت دیگری, نشانه احترام ژرف قرآن به باورهای پیشین آدمیان است, هر چند که آیین اهل کتاب را در گذشت زمان, تحریف شده می داند و روشنگریهایی درباره آنان انجام داده است. حتی قرآن در برخورد با مشرکان به هنگام حضور پیامبر اکرم(ص) در مکّه, با هنگام مهاجرت حضرت به مدینه فرقها و ناسانیهایی دارد. در مکّه پیامبر مأمور شد تا به مشرکان بگوید: با آیین آنان کاری ندارد.۲۱
حتی پس از مهاجرت به مدینه و تشکیل جامعه اسلامی و بارها جنگیدن با کافران, باز هم در وصف اخلاقی شماری از اهل کتاب, خداوند امانت دار بودن
( ۲۸ )
آنان را ستوده است۲۲ و حتی از پیامبر(ص) خواسته: اگر مشرکی به او پناهنده شد, او را در پناه خویش بگیرد, تا به سر منزل برسد.۲۳ حتی در پیمان صلحی که پیامبر(ص) با کافران مکّه بست, از سوی خداوند بازداری و بازداشتی صورت نگرفت و از آن به عنوان فتح مبین یاد شد۲۴ و نشان داد که مسلمانان, هرگاه که به مصلحت و خیرو صلاح خود دیدند, می توانند با مشرکان و کافران نیز, بستگی و پیوند صلح آمیز داشته باشند. آنچه از آیات قرآنی استفاده می شود این حقیقت است که در درجه نخست, وحی الهی با پدیده شرک و کفر در ناسازگاری اساسی قرار دارد, نه با انسان مشرک و کافر. هر چند خواهان نابودی کفر و شرک است, نمی خواهد در نخستین مجال, انسانهای مشرک و کافر را نیز از میان بردارد, بلکه با تمام توان می کوشد تا زمینه های روحی, مهرورزانه و خردورزانه را برای گسترش توحید در میان انسانها فراهم آورد و در این مرحله بندی, با فرستادن پیامبران و پیامهای انسانی آنان, گام به گام به پیش می رود و نابودی مشرکان و کافران, تنها در مرحله فرجامین, که همه راه ها بسته می شد و آنان نیز از نیرنگ و دستان خود برای نابودی جامعه اسلامی باز نمی ایستادند, تنها به عنوان (حق دفاع مشروع) برای مسلمانان و جامعه اسلامی روا گردیده است. این موضوع, حتی
( ۲۹ )
در جهاد ابتدایی نیز مطرح است; چه آن که نخست مشرکان و کافران به پذیرش اسلام فرا خوانده می شوند و اگر اهل ذمّه باشند, آیین آنان محترم خواهد بود و حتی به همکاری و انبازی در تلاشها, فرا خوانده می شدند۲۵ و اگر نمی پذیرفتند, جنگ راه حل پایانی بود.
اگر آنچه گفته شد, پذیرفته شود, همکاری میرزا با کمونیستهای شوروی که نظامی تازه بنیاد داشتند و در همسایگی قلمرو او به سر می بردند و داعیه های انسانی را شعار خویش قرار داده بودند و قول پشتیبانی و همکاری با نهضت ضدستم و بیداد میرزا را دادند و بویژه وعده دادند که با انگلیسیها, که دولت کودتا را در ایران بر پا کرده بودند, به مبارزه بپردازند, می تواند پشتوانه های قرآنی داشته باشد. جایی که در قرآن , شماری از مشرکان به امانت داری ستوده می شوند, میرزا نیز می تواند مارکسیستهای دوران خود را, به سبب پشتیبانی از محرومان جهان و شعار برابری و مبارزه با ستمگری بستاید و از این اصول, به عنوان (اصول حقّه) نیز یاد کند; چه آن که این اصول: (عدالت طلبی, برابری و ستم ستیزی) در آیات قرآنی به فراوانی مورد پشتیبانی قرار گرفته اند.
حتی اگر میرزا در اعلامیه های خود, فرازهایی آورده که شماری به استناد آنها, وی را مارکسیست انگاشته اند, می تواند همانند داستان ایمان عمار یاسر باشد که در زیر فشار شکنجه های مشرکان, از خدای پیامبر(ص) دوری جست, امّا از آن جا که ایمان قلبی است, در قرآن کریم این عمل عمّار نه تنها نکوهش نشد که در روزگار ناگزیری, برای رهایی جان انسان مسلمان نیز روا شد.۲۶
پس ناگزیری فردی اگر انجام پاره ای از کارها را روا کند, به گونه ای که از سوی جامعه کافران, به عنوان دگردیسی یک مسلمان انگاشته شود و از آزار او خودداری ورزند, در ناگزیری و ناچاری اجتماعی, حکایت سرنوشت یک
( ۳۰ )
ملّت است.
آیا در ناگزیری و ناچاری که میرزا, در بندان آن بود و در هنگامه رخنه بیگانگان انگلیسی که به روشنی و آشکارا و با دریدگی تمام و جسارت غیر در خور وصف و با غرور و نخوت,از حق حاکمیت خود در ایران سخن می گفتند, هر چند اعتقاد به خدا داشتند و از سویی دیگر, بر پا شدن دولتی که هر چند با دین مخالف بود, اما پشتیبانی از محرومان و عدالت طلبان را شعار خود قرار داده بود (هر چند پوچی همین شعارها را نیز میرزا با رفتار سیاسی خود نشان داد) عقل سیاسی شخصیتی انقلابی,مانند میرزا, حکم نمی کرد تا از زمینه های به وجود آمده, برای نابودی دشمنی چون انگلیس استفاده کند; و چون در حال ناچاری و ناگزیری به سر می برد, با کمونیستهاهمکاری کند؟ و برای این کار نیز, مبانی قرآنی در اختیار داشته باشد؟
بی گمان پاسخ مثبت است و میرزا به اندازه کافی, دلیلهای قرآنی برای کار خود داشته است.
سیره نبوی
همان گونه که در بحث نخست, توانستیم آیاتی را در قرآن بیابیم که مشروعیت همکاری میرزا را با کمونیستها درخور پذیرش سازد, از جست و جو در سیره نبوی نیز, می توانیم این مشروعیت را به چنگ آوریم; زیرا پیامبر اکرم(ص) پیاده کننده همان آیات قرآنی است که از آنها سخن به میان آمد.
پیامبر اکرم(ص) در سال سیزدهم بعثت, در هنگامه ای سخت و از روی ناچاری در گاه بر گشت از طائف, در پناه مشرکی وارد مکّه شد.۲۷امّا رویداد صلح حدیبیه , مهم تر از این بود; زیرا پیامبر اکرم(ص) بارها پیش از این تاریخ (سال ششم هجری) با مشرکان جنگیده بود و در آخرین نبرد نیز توانسته بود, مکّه رااز در بندان ایشان به در آورد.از این روی, در زمان و هنگامه ای که مسلمانان از جایگاه برتر نظامی و سیاسی برخوردار بودند,صلح حدیبیّه پیش آمد و پیامبر اکرم(ص) به خلاف مخالفت شماری از اصحاب سرشناس خود, صلح حدیبیّه را پذیرفت و حتی حاضر شد, پاره ای از شرطهای مشرکان, مانند برداشتن نام خدا از متن قرارداد صلح و نیز صفت رسول اللّه را هم بپذیرد و بپذیرد اگر مشرکی به مسلمانان پناه آورد, او را بازگرداند, ولی اگر مسلمانی به نزد مشرکان رفت, آنان چنین وظیفه ای ندارند. همچنین همه در امنیّت باشند, چه مسلمانان و چه مشرکان. اگر سود و بهره ای در بین بود, به هر دو گروه باز گردد. مسلمانان می توانستند آزادانه تبلیغ آیین جدید کنند, مشرکان نیز می توانستند از آیین خود پشتیبانی و آن را تبلیغ کنند.۲۸ اما همین که مفاد قرارداد از سوی مشرکان نادیده گرفته شد, پیامبراکرم(ص) برای جنگ با آنان آماده گردید و نشان داد که پیش گرفتن این سیاست تنها نقشه و تاکتیکی بود, برای بهبود بخشیدن به جایگاه نظامی و امنیتی مسلمانان. از این روی, بین سال ششم تا هشتم هجری, در سایه آرامش ناشی از قرارداد صلح, سپاه ده هزار نفری را برای فتح مکّه گسیل داشت.۲۹
اگر به حال و روز میرزا نظر بیفکنیم و برهه ای را که او به سر می برده, دقیق بشکافیم, مجاهدی را خواهیم دید که در آخرین نبرد خود از نیروهای انگلیس شکست خورده و در تنگنای شدید گرفتار آمده و از آن طرف, دولت کودتا, قدرت را در مرکز به دست گرفته, دولتی که فرمانبر بیگانگان در این کشور بود. اینک و در چنین روزگاری, نیرویی که در صحنه سیاست جهانی پدیدار گردیده که شگفت انگیز بود. و قرار داشتن آن در همسایگی ایران و در قلمرو قیام میرزا (گیلان) می توانست چنین سیاستی را در ذهن میرزا بپروراند که با در پیش گرفتن تاکتیک و روش و نقشه ای خردمندانه می تواند از چنین نیروی نظامی بزرگی به سود مردم ایران و در راه مبارزه با رخنه گریها و دست یازیهای نیروهای انگلیسی, بهره ببرد, هر چند در راه این همکاری, ناگزیر شود تا از پاره ای از اصول سوسیالیزم (که در واقع کم و بیش,با اسلام هم, همخوانی داشتند, مانند: عدالت و ستم ستیزی) به نیکی یاد کند و یا در افتادن کمونیستها را با عقاید دینی, نادیده انگارد; امّا همه اینها یک تاکتیک و نقشه بود, نه روی گردانی از باورهای دینی, و میرزای مسلمان باورمند و روحانی که با سیره نبوی آشنا بود, می توانست در شرایط ناچاری و ناگزیری سیاسی با اقتدا به سیره نبوی, راه همکاری تازه ای را بیابد که همین اتفاق افتاد. و چون در اصول قرارداد, پیاده نکردن اصول اقتصادی مارکسیسم در گیلان و نگهداشت قانونهای اسلامی در نظر گرفته شده بود و کمونیستها برخلاف متن قرارداد عمل کردند, میرزای مسلمان نتوانست برتابد و به شتاب از این جمهوری سوسیالیستی تازه بنیاد, جدا شد و از این چشم انداز, به گفته یکی از مارکسیستهای همروزگار ایرانی, ۳۰ میرزا نخستین رجل سیاسی بود که توانست دوگانگی و ناراستی و ناراست گویی سردمداران شوروی را نشان دهد و مارکسیسم را با یک پرسش جدّی رو به رو کند.
سیره علمای شیعه
در داستان حمله مغول به ایران, که قومی بت پرست بودند و به آیینهای توحیدی باوری نداشتند , شماری از علمای شیعه, مانند: خواجه نصیرالدین طوسی پای در راه همکاری با این کافران گذاشتند و کسی چون سیدبن طاووس, که حتی برای دیدن والی شهر کوچک حلّه در عراق, که برگمارده خلیفه وقت بود, به استخاره پناه می برد;۳۱ امّا در همکاری با بت پرستان مغول هیچ تردیدی به خود راه نداد و با این سیاست, توانست از حمله آنان به پاره ای از شهرهای عراق جلوگیری کند.۳۲
ییا خواجه نصیرالدین طوسی, عالم بزرگ شیعه, که در رکاب هولاکوخان قرار گرفت و به مقام وزارت او رسید۳۳ و توانست از این راه, کارهای بزرگ و ارزنده ای برای اسلام, تشیّع و ایران انجام دهد. به گفته یکی از محققان:
(خواجه نصیرالدین طوسی, احیا کننده دو پایگاه معنوی عمده محسوب می گردد: یکی تشیّع, که تبلور اندیشه ایرانی بود و طی قرون به دلیل و وجود دستگاه خلافت و حکومتهای سنّی مذهب در ایران, در اختفا به سر می برد و مجال جولان نمی یافت, و اینک به پیشتیبانی خواجه سر برون کرده, جایگاهی مردمی و حتی سیاسی می یافت و پایه های خود را در جامعه برای روزی که دین رسمی ایران گردد, استوار می ساخت و دیگر, ایجاد کانون علمی ـ هنری مراغه بود که می توان آن را گنجینه علوم و هنرهای ایران از آغاز تا آن زمان نام نهاد. با استقرار این کانون, نه تنها نمونه های تمدن ایرانی را که در شهرها رو به ویرانی نهاده بود, گردآوری, متمرکز و حراست کرد, بلکه سبب گردید با تجمع بخشیدن به دانشمندان و هنرمندان خودی و بیگانه از هر قومی و گروهی, افکار جدید شرق و غرب را با تمدن ایرانی ترکیب کند و نفخه نو و تر و تازه ای به آن بدمد تا بتواند چهره ای جهانی به خود گیرد, نمونه این تلاش عظیم, رصدخانه مراغه است.)۳۴
چنانکه علاّمه حلّی, که به گفته ابن بطوطه, ندیم سلطان محمد خدابنده, در حال کفر بود, توانست چنان مذهب تشیّع را بر مذهبها و آیینهای دیگر در نظر سلطان برتری بخشد که او مذهب شیعه را برگزیند.
بنابراین, اصل همکاری با مشرکان و بت پرستان در زمینه ها و برهه های گوناگون, افزون بر قرآن و سنّت , در سیره علمای شیعه نیز دیده شده است.دستاوردهای آن, همان گونه که در بالا اشاره شد, به سود مردم و اصول اعتق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 