پاورپوینت کامل همانندیهای عرفان اسلامی و آیین هندو ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل همانندیهای عرفان اسلامی و آیین هندو ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همانندیهای عرفان اسلامی و آیین هندو ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل همانندیهای عرفان اسلامی و آیین هندو ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
۶
نوشته ای که فرا روی دارید, نگاهی تطبیقی به پاره ای فرایافته ها مفاهیم مطرح شده
در عرفان نظری اسلام و آیین هندوست و بیش از هر چیز بر اندیشه های تطبیقی داراشکوه
در کتاب (مجمع البحرین) و تفسیر داریوش شایگان از آن در کتاب (آیین هندو و عرفان
اسلامی) تکیه دارد.
مفاهیم بررسی شده در این نوشته براساس اهمیت فراوان آن در عرفان نظری اسلام برگزیده
شده اند و عبارتند از: حقیقت محمدیه, جهانهای چهارگانه و عشق.
در آغاز به شناساندن داراشکوه می پردازیم:
او به سال ۱۰۲۴ هجری قمری متولد شد. پدرش شاه جهان نام داشت. مادرش ممتاز محل. ملا
عبداللطیف سلطان پوری, معلم خصوصی این شاهزاده بود. او قرآن, حدیث را به خوبی آموخت.
زبان فارسی, زبان مادریش بود با زبان سانسکریت در حدّ یک کارشناس آشنایی داشت او با
فرزانگان و عارفان مسلمان و هندو دیدارهای فراوانی داشت.
گفته اند: او به سلسله قادریه پیوسته است و تمامی ریاضتهای آنان را انجام داده است.
تورات, انجیل و مزامیر را مطالعه می کرد و به فلسفه تطبیقی علاقه زیادی داشت. بیش
تر کتابهای عارفان و صوفیه را مطالعه کرده بود.
شاه جهان مسؤولیتهای نظامی و اداری زیادی به او داد; اما در بیش تر آنها ناموفق بود.
در ۱۶۵۷ هنگامی که پدرش بیمار شد, برادران کوچک او از بیم این که مبادا دارا به
پادشاهی برسد, بر او شوریدند. برادرانش: اورنگ زیب و مراد, دارا را به ارتداد و
گرایش به مذهب هندو متهم و در ۱۶۵۹ در دهلی اعدام اش کردند.
آثار او بدین شرح است:
۱. سفینه الاولیاء ۲. سکینه الاولیاء ۳. رساله حق نما ۴. مکالمه بابا لعل و دارا
شکوه ۵. مجمع البحرین ۶. ترجمه بهگو دگیتا ۷. سرّ اکبر (ترجمه اوپانیشاد)
مجمع البحرین:
دارا شکوه در مجمع البحرین, تلاش می کند یک سانی دقیق معرفت نظری اسلام و توحید
مکتب (ادواییتا)۱ را ثابت کند.
نویسنده در این اثر تطبیقی مفاهیم فلسفه هندی و اسلامی را به گونه مجموعه ای از
اصطلاحات فنی دو دین در برابر هم قرار داده است. بخش هایی از این اثر عبارتند از:
۱. بیان عناصر پنجگانه ۲. بیان حواس ۳. بیان شغل ۴. بیان صفات الهی ۵. بیان روح ۶.
بیان بادها ۷. بیان عوالم اربعه ۸. بیان آوازها ۹. بیان نور ۱۰. بیان رؤیت (خداوند)
۱۱. بیان اسماء الهی ۱۲. بیان نبوت و ولایت ۱۳. بیان برهماندا ۱۴. بیان جهات ۱۵.
بیان آسمان ۱۶. بیان زمین ۱۷. بیان قسمت زمین ۱۸. بیان عالم برزخ ۱۹. بیان قیامت
۲۰. بیان مُکت (نجات) ۲۱. بیان شب و روز ۲۲. بیان بی نهایتی ادوار.
کتاب مجمع البحرین براساس این دیدگاه دارا شکوه شکل گرفته است که حقیقت یکی است;
اما در شکلهای گوناگون ظاهر شده است. از نظر دارا شکوه اوپانیشادهای هندی چیزی جز
تأویل معنوی آیات قرآن نیست و این گونه است که دارا شکوه سعی می کند تا حد کوچک
ترین جزئیات, همانندیهایی میان دین اسلام و آیین هندو بیابد.
آن چه در پی خواهد آمد گزارشی گزینشی است از برخی مفاهیم مهم و کلیدی که در عرفان
اسلامی و آیین هندو از اهمیت خاص برخوردارند.
۱. روح اعظم, حقیقت محمدیه, هیرانیا گاربا (هسته جهانی): به گفته لاهیجی, روح اعظم,
عقل کل, قلم اعلا و نیز حقیقت محمدیه سطح وجودی واحدی را در جنبه های مختلف آن نشان
می دهند. این سطح, همان سطح تعیّن اول است که مرتبه (واحدیت) و تجلی اسماء و صفات
باشد.۲
به نظر لاهیجی, تعیّن اول برحسب آن که به عنوان اصل مصدر زندگی (حی) تلقی شود که
همه آفریده ها به آن وابسته اند, روح اعظم خوانده می شود.۳
عبدالکریم جیلی روح اعظم را (وجه) (صورت خدا) می خواند, یعنی صورت بازتاب یافته خدا
در همه چیز. این (وجه) که در همه چیز بازتاب دارد (همچون روح القدس که در آدم دمیده
شد), روح الهی است که حقیقت اساسی موجودات و بعد روحی آنهاست.۴
لاهیجی چنین دنبال می کند:
(اما این تعیّن اول, در آن جا که واسطه نشأت موجودات است و آنها از طریق آن در دفتر
مکتوب ثبت می شوند, (قلم) خوانده می شود و چون (تعیّن اول) به عنوان اصل متفکر و
متذکر به خویشتن و به روح اعظم, منشأ و مصدر اولیه ای است که همه معرفتها و دانشها
از آن نشأت می گیرند (عقل کل) نامیده می شود.)
و با توجه به آن چه بلافاصله و بی واسطه از کتاب الهی استخراج می کند و برای انتقال
تشعشع نور رسالت به دیگر پیامبران به کار می برد, (حقیقت محمدیه) نام می گیرد.۵
پس در نتیجه اینها, همه, جنبه های گونه گون حقیقت وجودی واحدی هستند. تعیّن اول
همچون مولود اول و خلقت اول است. بنابر متون صوفیه (اول آیتی از آیات کتاب عالم,
عقل کل است که (اوّل ما خلَق الله العقل).۶ بنابر نظر عارفان مسلمان صورت واقعی
انسان مظهر تفصیلی عقل کل است, چرا که خدا در آن کلیت اسماء و صفات خود را ملاحظه
کرده است.۷
مفهوم عقل اول, با ایده نور نبوی; یعنی حقیقت محمدیه نیز پیوند دارد. حقیقت محمدیه,
حقیقتی قدیم و ازلی است که محمد(ص) تجلی کامل آن است. این حقیقت, ابتدا در (آدم),
نمونه نوعی و انسان کامل اولیه تجسد یافت و همچون (نطفه معنوی) از پیامبری به
پیامبر بعدی منتقل شد, تا محمد(ص) که تجلی کامل آن است.
پس می توان گفت: روح اعظم, قلم, عقل کل و حقیقت محمدیه, بر واقعیت واحدی شمول
دارند. اینان مظهر مرتبه واحدیت اند که عقل کل است. عقل کل (لوگوس = خرد) به عنوان
حقیقت ابدی و قدیم و ازلی نوری هم هست که هاویه و آشوب ظلمانی ما قبل تجلی را نظم و
سامان می بخشد. بدین سبب است که انسان به سیمای خدا آفریده شده است.
۲. هسته جهانی: (هیرانیا گاربا) یا هسته جهانی و بیضه کیهانی براساس آن چه در
اوپانیشادها آمده است, به مثابه هسته یا دانه ای است که از عدم سر بر کشید و باز
شد. این بیضه یا هسته اولیه, یک جلوه نوری است و نور در هند زاینده و آفریننده است,
نقش نظام بخش و سامان دهنده ای دارد که دنیا را از ظلمات, یا همان آشوب و هاویه
اولیه عدم پدید آورد.۸ هسته جهانی بنابر آن چه در اسطوره های هندی آمده است به صورت
بیضه ای زرین شبیه نور خورشید درآمد و زاینده و پدید آورنده جهان, برهمن, از آن
زاده شد. پس (بیضه زرین) با نمونه نوعی اولیه انسان همسان است. همچنان که در اسلام
(انسان کامل) تجسد عقل کل یا لوگوس است, در آیین هندو و هیرانیا گاربا به نخستین
اصل برآمده از حالت اجمال و کمون, نوعی عقل کل, مشتمل بر همه جانهای انفرادی و
مرتبط کننده آنها همچون یک رشته اشاره دارد. تقارن و همتایی این مفهوم با عقل کل
آشکار است. هر دو مولود نخستین اند, یعنی نخستین موجودات ظاهر شده از ظلمات عدم و
غیب. عقل کل همچون نیروی خلاق, مجمع تمامی انواع است به همان گونه که
(هیرانیاگاربا) ریسمان و رشته مرتبط کننده موجودات بود. در اسلام, انسان کامل, مظهر
فعلیت یافته عقل کل است و در هند نمونه هایی همچون پراجاپاتی۹ و براهما که از بیضه
کیهانی زاده شده اند, مظهر هیرانیا گاربا هستند.
۳. جهانهای چهارگانه: دارا شکوه عوالم چهارگانه ناسوت, ملکوت, جبروت و لاهوت را با
چهار حالتِ آتمان یکی می داند و می گوید:
(جاگرت) موافق است با ناسوت که عالم ظاهر است و عالم بیداری باشد. و (سپن) موافق
است به ملکوت که عالم ارواح و عالم خواب باشد. و (سکهوپت) موافق است به جبروت که,
در آن نقوش از هر دو عالم من و تو نباشد, خواه چشم وا کرده بنشینی, و خواه پوشیده…
و (تریا) موافق است به لاهوت که, ذات محض است و محیط و شامل و جامع و عین این هر سه
عالم.)۱۰
در عالم اسلام تعداد عوالم متغیّر است. ابن عربی و دیگرانی همچون قیصری و لاهیجی به
پنج حضرت الهی قائلند و کسانی همچون نسفی تقسیمی سه گانه را می پذیرند.
سهروردی بنیان گذار حکمت اشراق به چهار جهان اعتقاد دارد:
۱. انوار قاهره, عقول کروبی
۲. انوار اسپهبدیه, ملائک ـ جانها یا نفوس
۳. برزخ سماوات و عناصر
۴. جهان برزخ یا عالم مثال
و ابن عربی به پنج حضرت قائل است:
۱. حضرت الذات, عالم لاهوت یا عالم غیب مطلق.
۲. حضرت الصفات, اسماء و صفات و عالم عقول محض (ارواح جبروتی).
۳. حضرت الأفعال, افعال و نیروهای الهی, ملکوت, عالم جان های غیر مادی (ارواح
ملکوتی).
۴. حضرت المثال و الخیال, عالم صور نوعی و تخیل.
۵. حضرت الحس, عالم محسوس.
امّا این که دارا شکوه به چهار عالم معتقد است, کم و بیش, با عوالم ابن عربی و
لاهیجی ارتباط دارد, مگر این که او عالم مثال را در ملکوت ادغام کرده است و به جای
عالم حسّ ابن عربی, ناسوت را قرار می دهد.
۱. لاهوت یا عالم ذات: (تریا): این عالم, عالم ذات محض, هویت الهی و نفی نفی است.
نماد این مرتبه گنج پنهان (کنزاً مخفیّاً) است. کسانی همچون قیصری به احدیت ذات محض
قائلند در این مورد, احدیت به لطیف ترین تعینات مرتبط می شود و نفی همه صفات و
اسماء خواهد بود, حال آن که هویت الهی نفی این نفی خواهد بود. مرتبه ذات همان در
غیب بودن مطلق است, اما احدیت مرتبه ای است که ذات بر خود ظاهر می شود و (خود)
خویشتن را مشاهده می کند.۱۱
چنانکه گفته شد, دارا شکوه, حالت چهارم آتمان یا (تریا) را با عالم لاهوت یکی می
داند. در اوپانیشاد آمده است که چهارمین حالت آن است که نه معرفت درونی دارد نه
معرفت خارجی, نه شناختی از این وجود دارد و نه از آن, این حالت آتمان دریافت ناپذیر
و ادراک ناشدنی است. تعریف ناپذیر است, تفکر ناپذیر است, نام ناپذیر است… عاری از
ثنویت است.۱۲
براساس آن چه در اوپانیشادها مذکور است, این وضعیت تنها از راه نفی همه صفات و حتی
از طریق نفیِ نفی قابل توصیف است. (تریا) بی کرانگی و مطلقیتی نامحدود دارد که هیچ
شرطی حتی جامع ترین و کلی ترین شروط, قادر به از بین بردن بی کرانگی کامل آن نیست.
۲. عالم عقول مجرد (جبروت)= (سکهوپت): این عالم مرتبه واحدیت و تناکح اسماء و صفات
است, همچنین مرتبه مثالی, اعیان ثابته یا تجلی ثانی است به آن برزخ جامع, برزخ
البرازخ, یعنی مرتبه واسط میان وجوب و امکان نیز گویند.
اینک به بررسی سکهوپت, که سومین حالت آتمان است, می پردازیم. در ماند اوپانیشاد بخش
پنجم می خوانیم:
(آن گاه که خفته هیچ میلی حس نکند و هیچ خوابی نبیند, این خواب عمیق است; آن چه در
حالت خواب عمیق به معرفت و آگاهی جامع یک پارچه متمتع از سعادت و دارای اندیشه
تبدیل می شود, آن مرتبه سوم و موسوم به (پراجنیاست.)
در این حالت, نه صورتهایی رؤیایی وجود دارد, تا به واسطه آن صورتها امور غیر از
چیزی که هستند ادراک شوند و نه میلی وجود دارد. حالت خواب عمیق, همان هویت کل
دوگانگی هاست. تجربه های ناشی از حالت رؤیا و بیداری (دو مرحله آغازین آتمان) که
سطوحی ذهنی هستند در خواب عمیق به صورت یک پارچه جامع یا توده ای متحد درمی آیند.
این حالت, آگاهی یک پارچه جامع است, چون خصوصیت آن تشخیص ناپذیر بودن صور است.
اما این که در اوپانیشادها این حالت به سعادت; یعنی نبودن رنج و اَلَم مرتبط شده
است, به این دلیل می باشد که انسان از تلاشهای ذهنی و معطوف به موضوعهای متفاوت
آگاهی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 