پاورپوینت کامل نگاهی به ویژگیها و بنیادهای حقوق بشر اسلامی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به ویژگیها و بنیادهای حقوق بشر اسلامی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به ویژگیها و بنیادهای حقوق بشر اسلامی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به ویژگیها و بنیادهای حقوق بشر اسلامی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۷۰

مقدمه

مباحث حقوقی از یک سو و بنیادهای فلسفی آن از دیگرسو, آشکار شدن مکتبها و سیستمهای
حقوقی گوناگون را در پی داشته است.

هر مکتب حقوقی, بر پایه باورهای فلسفی ویژه ای استوار است و اصول معینی براساس آن
باورها شکل می گیرد.

موضوع حقوق بشر نیز از این قاعده جدا نیست. اما در این رهگذر, بشر به دنبال یک تکیه
گاه فراگیر بوده وکوشیده است, از ورای مبانی و اصول مورد گفت وگو, اصول و مبانی
مشترکی بنیاد نهد تا خرد جمعی به پذیرش آن سر نهد و بر این اساس, جنبش حقوق بشر در
اندیشه فیلسوفان اجتماعی غرب همچون ماکیاولی, هابز, لاک, روسو و… در عصر جدید شکل
گرفت و در اعلامیه های گوناگون, مانند: اعلامیه حقوق انگلستان (۱۶۸۹) اعلامیه
استقلال آمریکا (۱۷۷۶) اعلامیه های حقوق بشر فرانسه (۱۷۸۹, ۱۷۹۳ و۱۷۹۵) مورد توجه
قرار گرفت۱ و سرانجام, به صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸), از پس روزگاری نظریه
پردازی و دگرگونیهای علمی و نظری, به عنوان میثاق جهانی انجامید. اعلامیه ای که از
یک مقدمه و سی ویک ماده شکل می گرفت.

اکنون, پرسش این است که آیا همه نظامهای فلسفی و دینی, این اصول و مبانی را می
پذیرند, یا پایه های فلسفی و باورهای اعتقادی ادیان به پی ریزی اصولی جدا و ناسان
از این اصول می انجامد؟ و به همین جهت کشورهای اسلامی ـ دست کم تا حدودی ـ این اصول
را ناسازگار با اصول اسلامی یافتند و از پس بحث و گفت وگوهای بنیادی, اعلامیه
اسلامی حقوق بشر را که در کنفرانس تهران (۱۹۸۹) طرح و در کنفرانس قاهره (۱۹۹۰)
نهایی شد, فراهم آوردند.

در این مقال بی آن که دغدغه برابرسازی حقوق بشر اسلامی و غربی را داشته باشیم,
برآنیم تا شاخصه ها و ویژگیهای اصولی حقوق بشر اسلامی را به اجمال بیان کنیم و پیش
از آن, واژه های بشر و حقوق را که زیربنای این شاخصه هاست به بوته بررسی می نهیم:

۱. انسان, موضوع حقوق بشر

بی گمان, شناخت حقوق اساسی بشر, بر ارائه تعریف و شناسه ای از موضوع و دارای حقوق;
یعنی انسان, استوار است. هر برداشت از موضوع و عامل دارای حقوق (بشر) حقوق ویژه ای
را طرح و شرح و تفسیر ویژه ای از اصول حقوقی, به دست می دهد. دانشمندان اسلامی, به
پیوند تنگاتنگ هستی شناسی انسان با مسأله حقوق بشر توجه داشته اند, از این روی,
بسیاری در راستای طرح مسأله حقوق بشر, به این مهم پرداخته اند:

شهید سید محمدباقر حکیم, بحث از حقوق انسان را بدون تفسیر هستی او و بحث عقیدتی و
ایدئولوژیکی ناممکن دانسته است.۲ اسلام شناسان و صاحب نظرانی, چون محمدتقی فلسفی,
شهید مطهری, مصباح یزدی, جوادی آملی و… در بحث حقوق بشر اسلامی, به طرح انسان شناسی
پرداخته اند.۳

انسان موجودی دو بُعدی (مادی و معنوی): در بینش اسلامی, انسان موجودی دو بُعدی است:
مادی و معنوی. آمیخته ای از روح و جسم. نیازهای روحی او, دارای اهمیت, بلکه اصیل تر
از نیازهای مادی اوست. در این رویکرد, مادی شمردن انسان و در کالبد تن, قرار دادن
او, جفای به اوست و پایین آوردن از آستان مقدس انسانیت. برتری انسان بر سایر آفریده
ها, عامل ارزش مندی او, که فرشتگان را به سجده وامی دارد, روح انسان است که حقیقت
وجود اوست۴ جایگاه معنوی انسان تجلی انسان را در عالم خلقت۵ سبب گردید و حرکت
تکاملی به سوی خداست۶ که به او ارزش می بخشد و مرتبه او در بین آفریده ها بالا می
برد.

در اندیشه اسلامی, ارزشهای آرمانی انسان, در کانون توجه قرار گرفته است. در این
نگاه, لذت و رنج, سعادت و شقاوت, بدبختی و نیک بختی انسانها رنگ فرامادی و فوق حسی
می گیرد۷ و حرکت کمالی انسان, از رشد جسمانی آغاز و به تعالی و تجرد روحی می
انجامد.

کم و بیش تمامی عالمان اسلامی, این ویژگی اساسی, انسان را در کانون توجه قرار داده
و از این اصل اساسی در بیان و روشنگری زوایای حقوق بشر بهره برده اند.

دکتر جواد مصطفوی, حقوق انسان را به حقوق فردی و اجتماعی و حقوق فردی را به حقوق
قبل از تولد, پس از تولد و پس از مرگ تقسیم کرده است.۸

شهید سید محمدباقر حکیم, سه اصل اساسی: وابستگی وجودی انسان به خدا و جنبه
خلیفهاللهی وی, هدف خلقت و سر در مراتب کمال و سرانجام, ویژگیهای بنیادین انسان را
از انگیزه ها و سببهای اثرگذار بر حقوق انسان برشمرده و حقوق انسان را به حقوق
پیوسته به هدف آفرینش, حقوق پیوسته به اصل وجود و حقوق اجتماعی تقسیم کرده است.۹
دیگر عالمان و صاحب نظران اسلامی نیز, به مسأله پیوند ژرف انسان با سرچشمه هستی دو
بُعد مادی و معنوی آن توجه داشته اند, چنانکه در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر
نیز, درآمیختن ماده و معنی, و هماهنگ ساختن عقل و قلب, از برجستگیهای شریعت اسلامی
ذکر شده است. از این روست که در بینش اسلامی, حقوق بشر, با چشم پوشی از پیوند انسان
با خدا, بی معناست.۱۰ و به تعبیر علامه جعفری:

(آن نوع نظامهای حقوق بشر که محصول تمدنهای مادی محض هستند, یا آن نوع تمدن مادی که
معنویات را کاملاً فرعی و به منزله آرایش و پیرایش تجملی برای زندگی خود تلقی می
کنند و یا در زمینه آن به وجود می آیند, هر اندازه هم که بخواهند خود را انسان محور
معرفی کنند, از عهده گام برداشتن برای انسان, از آن جهت که یک موجود شریف و وابسته
به ارزشهای عالی است نمی توانند برآیند.)۱۱

اختیار و مسؤولیت پذیری انسان: از ویژگیهای اساسی انسان, که زیربنای اصول اساسی
حقوق بشر, مانند: حق آزادی و تعلیم و تربیت به شمار می رود, اختیار و انتخاب گری
است. و انسان, موجودی است آمیخته از روح و جسم و دارای توان انتخاب, رفتار براساس
یکی از دو بخش اساسی وجود خویش, یا هماهنگی بخشی به رفتار خود در هر سو. از این
روی, شماری از اندیشه وران, انسان را موجود زنده دارای بینش و گرایش تعریف کرده و
فرق و برجستگی انسان را از حیوانات, آگاهی, بینش, شعور و انتخاب گری دانسته اند.۱۲

علامه طباطبایی, زیربنای آزادی را, اختیار و انتخاب گری انسان دانسته و از آن به
آزادی تکوینی یاد می کند.۱۳

بر این اساس, انسان, برخلاف این که دارای میلها و احساسهای غریزی است, با انتخاب
مبتنی بر خردورزی می تواند راه سعادت خویش را در حیات فردی و اجتماعی بیابد و
بپیماید و بر پایه همین توان و قدرت انتخاب, شایسته پذیرش تکلیف, این امانت ارزش
مند الهی, می گردد۱۴ و موازنه حق و تکلیف که در اعلامیه حقوق بشر اسلامی از
ویژگیهای اساسی شریعت شمرده شده است, شکل می گیرند. بسیاری از عالمان و اندیشه وران
اسلامی, بر همراهی حق و تکلیف در نظام حقوقی اسلام تأکید ورزیده اند۱۵ که خود
برگرفته از آموزه های دینی است, چنانکه امام علی(ع) می فرماید:

(فالحق اوسع الاشیاء فی التواصف, و أضیَقُها فی التناصف لایَجری لأحد الاّ جری
علیه, و لا یجری علیه الاّ جری له, و لو کان لاحد ان یجری له و لا یجریَ علیه لکان
ذلک خالصاً للّه سبحانه دون خلقه.)۱۶

حق, فراخ تر چیزهاست که وصف آن گویند و مجال آن تنگ, اگر خواهند از یکدیگر اتصاف
جویند.

کسی را حقی نیست, جز که بر او نیز حقی است و بر او حقی نیست, جز آن که او را حقی بر
دیگری است. و اگر کسی را حقی بود که حقی بر او نبود, خدای سبحان است, نه دیگری از
آفریدگان.

۲. حقوق و سرچشمه آن

اصل واقع گرایی در حقوق: پاره ای از مکتبها و گرایشهای حقوقی, قاعده ها و قانونهای
حقوقی را تنها اعتبارهایی می دانند که براساس نظریه دانشمندان برجسته, یا بیش ترینه
مردمان یک جامعه شکل می گیرد. در برابر, بسیاری, حقوق را به طور عام, و حقوق بشر را
نیز, بر بنیادهای واقعی, استوار می دانند و محور و مدار حقوق اساسی یا حقوق بشر را
ویژگیهای طبیعی انسان انگاشته اند. حقوق طبیعی, فطری, عقلانی و تکوینی نامهای
گوناگون این نظریه است که در تاریخ اندیشه از ارسطو و افلاطون تا دانشمندان جدید
غربی, مانند هابز, لاک, منتسکیو و روسو که دیدگاه ها و اندیشه های آنان, مبنای
ساماندهی قانونها و میثاقهای بین المللی, از جمله حقوق بشر قرار گرفته و بر آن
تأکید ورزیده اند.۱۷

منتسکیو, قانونها را روابط ضروری ناشی از طبیعت موجودات دانسته است.۱۸

هابز حق طبیعی را اختیار انسان برای حفظ طبیعت خود شمرده است.۱۹

روسو, پیمان اجتماعی را سامان یافته بر طبیعت امور می داند و می نویسد:

(مراد این پیمان [پیمان اجتماعی طبیعی] چنان بر طبق طبیعت امور تنظیم شده است که
کوچک ترین تغییری در آنها, موجب بی اثر شدنشان می گردد; یعنی با وجود آن که هیچ یک
از مواد به طور رسمی, اعلام نشده است, در همه جا یکسان است و همیشه با صراحت کامل
پذیرفته شده است.)۲۰

در اندیشه اسلامی نیز, واقع نگری در حقوق پذیرفته شده است. در اصل تأکید بر لزوم
شناخت انسان که از سوی اندیشه وران و عالمانِ اسلامی در پرداخت مباحث حقوق بشر,
مطرح گردیده, براساس چنین رویکردی است. حقوق در اندیشه اسلامی, بر هماهنگی نظام
تکوین و تشریع استوار است و تمامی قانونهای حقوقی نیز, به این جهت, نه قانونهای
اعتباری, بلکه اعتباریاتی نفس الامری هستند که در عین منشأ الهی و وحیانی بر پایه
ویژگیهای طبیعی بشر استوارند. البته در اندیشه اسلامی, انسان فراتر از طبیعت
جسمانی, از فطرت انسانی, برخوردار است و حقوق نیز, نه بر مبنای طبیعت جسمانی, که
بیش از آن بر مدار فطرت حقیقت جو و کمال طلب انسانی در مسیر ایده آل و آرمانی انسان
شدن طرح ریزی شده است که بخش دیگری از حیات تکوینی و ویژگی خلقت اوست.

(از نظر ما, حقوق طبیعی و فطری از آن جا پیدا شده که دستگاه خلقت, با روشن بینی و
توجه به هدف, موجودات را به سوی کمالاتی, که استعداد آنها در وجود آنها نهفته است,
سوق می دهد و استعداد طبیعی یک حق طبیعی است و یک سند طبیعی برای آن به شمار می
آید.)۲۱

بنیاد فرامادی حقوق بشر: در رویکرد اسلامی, شناختهای انسان, همچون اصل هستی او
محدود است و خطاپذیر. از سویی, به دلیل ضعف بنیادین هستی انسان و به تعبیر ملاصدرا
نقص جوهری او۲۲ و از دگرسو, به دلیل ظهور و بروز سببها و انگیزه های کژروی عقل و
لغزش آن, همچون تقلید, تعصب, کدورت, شهوتها و میلهای جسم و حجاب جان شدن تن, از درک
تام حقایق وامانده و نارساست. حقیقت انسان, بویژه بُعد روحانی او را با خرد
خودبنیاد بشر, نمی توان شناخت و حقوق او نیز که بر شناخت کامل انسان استوار است از
مرز ادراک انسان فراتر است. از این روی, درکی ماورای عقل (وحی) با برانگیختن
پیامبران به یاری عقل می شتابد۲۳ و زندگی نابسامان اجتماعی بشر, که جز در پرتو
هدایت وحی, سامان نمی گیرد, با دوراندیشی و تدبیر وحیانی و قانونهای ماورایی سامان
می بخشد,۲۴ از این روی قانونهای حقوقی اسلام, پیوند بنیادینی با وحی دارد و حقوق
بشر, حقوق الهی به شمار می روند, نه تنها قانونهای اجتماعی برای از میان برداشتن
نیازهای ضروری اجتماع. به تعبیر امام علی(ع) حقوق بشر مقدمه حقوق الهی, نگهداشت آن,
در حقیقت, نگهداشت حقوق الهی است.۲۵

اندیشه وران اسلامی, همانند شهید مطهری, علامه طباطبایی, استاد جوادی آملی و… بر
منشأ الهی حقوق تأکید ورزیده و کاستی قانونهای برنهاده شده انسان و ناکار آمدی آن
را مورد توجه قرار داده اند, چنانکه در مقدمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر, که برآیند
نظریه پردازی دانشمندان اسلامی است, آمده:

(حقوق اساسی و آزادیهای عمومی در اسلام جزئی از دین مسلمین است. پس هیچ احدی به طور
اصولی حق متوقف کردن کلی یا جزئی, یا زیر پا نهادن یا چشم پوشی از احکام الهی
تکلیفی که خداوند از راه کتابهای خود نازل نموده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به
وسیله او پایان و اختتامی برای رسالت آسمانی به عمل آورده است, ندارد. بنابراین,
مراعات آنها عبادت است و کوتاهی از آنها یا تجاوز بر آنها منکر است و هر انسانی به
طور منفرد, مسؤول پاسداری و اجرای آن است.)۲۶

اصل عدالت, محور حقوق اسلامی: اصلِ محوری حقوق در اندیشه اسلامی, اصل بی نظیر عدالت
است. استوارسازی اصل عدالت در حوزه اجتماع (اقامه قسط) در قرآن کریم, هدفِ انبیا
شمرده شده۲۷ و حاکمیت آن در گفتار, داوری و رفتار مورد تأکید قرار گرفته است.۲۸ در
اندیشه کلامی, اصلِ عدالت بر مبنای حسن و قبح عقلی مورد بررسی قرار گرفته و بدیهی
ترین نمونه فعل نیک (حسن) عدل و روشن ترین نمونه قبح, ظلم و بی عدالتی به شمار می
رود. اصلی که استاد شهید مطهری آن را پایه حقوق طبیعی و فطری دانسته است.۲۹ این
اصل, از سویی پیوند ژرف حقوق با اخلاق را مطرح می کند و با درونی شدن حقوق و
باورمندی افراد جامعه به آن بر پایه وجدان و ایمان, باعث کارآمدی حقوق می گردد; از
سویی, عدالت اخلاقی را, به معنای تعادل سه بُعد: احساس, نفس و عقل, بر پایه حاکمیت
عقل را دربر می گیرد, که به نظر شهید مطهری, زیربنای عدالت اقتصادی و اجتماعی است۳۰
و از سوی سوم, عدالت اجتماعی و اقتصادی را به معنای حفظ تعادل در رویکرد روحانی, در
عین برآوردن نیازهای جسمانی انسان و پدید آوردن زمینه برای برابری افراد اجتماع, در
بهره مندی از حقوق اجتماعی را دربر می گیرد. از این روی, دانشمندان مسلمان, این اصل
فراگیر و گسترده را طرح و رشد و ترقی افراد و جامعه را در گرو حاکمیت آن دانسته
اند, اصل عدالت انسانی عام, به تعبیر سید قطب.۳۱

علامه طباطبایی در توصیف این گوهر می نویسد:

(حقیقت عدل, پدید آوردن برابری و توازن در کارهاست. به این معنی که هرکس به سهمی که
سزاوار آن است برسد. عدل در باورها آن است که ایمان به حق بیابد, و عدل در رفتار,
انجام اعمال در راستای خوشبختی و گریز از بدبختی است و عدل در بین مردم آن است که
هرکدام در جایی قرار بگیرد که عقل و شرع و عرف, آن را سزاوار می داند.)۳۲

۳. شاخصه های اساسی حقوق بشر اسلامی:

اصل حیات: مهم ترین اصل و حق اساسی بشر, که در تمام نظامهای: فلسفی و حقوقی بدان
ارج نهاده شده و در اعلامیه جهانی و اسلامی حقوق بشر, مورد توجه قرار گرفته, اصل
حیات است, کم وبیش, تمامی اندیشه وران اسلامی, که به مسأله حقوق بشر پرداخته اند,
مانند: شهید حکیم, شهید مطهری, علامه جعفری, استاد سید جواد مصطفوی و… اصل حیات را
حق مسلّم بشر یاد کرده اند.۳۳

در اندیشه اسلامی فرو افکندن و سقط جنین, خودکشی, شکار حیوانات برای خوشگذرانی,
صدمه زدن به خود یا دیگری, ممنوع و حفظ حیات جنین, پاسداشت سهم الارث وی, حفظ حقوق
مالی افراد و کمک به ناتوانان مالی ضروری و واجب شمرده شده است. و این همه, نمونه
های گوناگون توجه به زندگی مادی بشر است. فراتر از ویژگیهای مادی, از آن جا که
انسان, دارای دو بُعد جسمانی و روحانی انگاشته شده است, حفظ حیات روحانی وی نیز, در
اندیشه اسلامی واجب و از حیات معنوی, به عنوان حیات طیبه و پاک یاد شده.۳۴ و کمال و
سعادت انسان, فراجسمانی شمرده شده است:

(انسان یک زندگی جسمی دارد و هستی دیگری پس از مرگ بی آن که زوال و فنا پذیرد, و
نیازمند کمال و سعادتی اخروی است, پس سزا نیست که تکامل جسمی او براساس زندگی
طبیعی, کمال و سعادت هستی او شمرده شود.)۳۵

اصولی, مانند: حق تربیت کودک و حضانت وی, حق تکامل انسان و نفی هوسرانی, در چهارچوب
قرار دادن لذتهای مادی در جهت تکامل معنوی, بایستگی حفظ آبروی کسان, حرام بودن
افترا, غیبت و دشنام, نمونه های پاسداشت حقوق معنوی و حیات روحانی انسان است.

در ماده ۱۷ اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز, که برآیند نظریه اندیشمندان مسلمان است,
پدید آوردن محیط پاک از مفاسد و بیماریهای اخلاقی, به گونه ای که امکان سازندگی
معنوی فراهم آید, حق هر انسان شمرده شده است.

استاد علامه جعفری, به همین دلیل, بایستگی بر تقیید اصل حیات, به (حیات شایسته)
تأکید کرده است.۳۶ از این روی, جهاد در سخنان امیرالمؤمنین(ع) راه بهشت و سعادت و
عامل حفظ حق و ترک آن سبب زوال حق شمرده شده است۳۷ و در نظر اندیشمندان اسلامی, حتی
جهاد ابتدایی در جهت ترویج عقیده توحید و نفی شرک, دفاع از ارزش مندترین و مقدس
ترین حق انسانی شمرده شده است.

علامه طباطبایی می نویسد:

(جهاد و مبارزه, خواه به عنوان دفاع از مسلمانان یا اساس اسلام و خواه جهاد
ابتدایی, در حقیقت دفاع از حق حیات انسان است. شرک خداوند, عامل هلاک انسان و مرگ
فطرت اوست و جهاد دفاع از حق او برای تجدید حیات بعد از مرگ; از این روی, خردمند
زیرک, درمی یابد که باید اسلام, حکم دفاعی برای پاک سازی زمین از آلودگی هرگونه شرک
و ترویج ایمان به خداوند داشته باشد.)۳۸

از این روی, استاد جوادی آملی و شهید مطهری, به حقیقت پیوستن حق حیات را بدون پذیرش
اصل توحید ناممکن می دانند۳۹ و همچون علامه طباطبایی و علامه جعفری بر بایستگی حفظ
حیات معنوی و جهاد برای پاسداشت توحید پای می فشارند.

اصل کرامت ذاتی: دومین حق فراگیر بشر, کرامت ذاتی است. براساس این اصل, انسان, بی
هیچ پیرایه با چشم پوشی از هر ویژگی دیگر, مانند: رنگ, نژاد, زبان, جنس و… دارای
شرافت و به تعبیر اعلامیه جهانی حقوق بشر (حیثیت ذاتی) است. در اندیشه اسلامی, پایه
و بنیاد این شرافت و ارزش مندی به جنبه روحانی انسان, که وجه جداشدگی او با دیگر
آفریده ها و سرچشمه خواسته های فرامادی اوست, بسته است. در آموزه های قرآنی, انسان
با کرامت شناسانده شده۴۰ و هر انسانی دارای حق امنیت, آزادی و… است. چنانکه علی(ع)
وقتی می شنود به زن غیر مسلمان در جامعه اسلامی, بی احترامی و جایگاه انسانی او
پاسداشته نشده است, می خروشد و می فرماید:

(ولقد بلغنی أنَّ الرجل منهم کان یَدخل علی المرأه المسلمه والاخری المعاهده فینتزع
حِجَلها و قُلَها و قلائدها و رعاثها ما تمتنع منه الاّ بالاسترجاع والاسترحام ثم
انصرفوا وافرین ما نالَ رجلاً منهم کلم و لا اُریق لهم دم فلو أنّ امراً مسلماً مات
من بعد هذا أسفا ما کان به ملوماً بل کان به عندی جدیراً.)۴۱

شنیده ام; مهاجم به خانه های مسلمانان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.