پاورپوینت کامل نگاهی به (رساله یک کلمه); ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به (رساله یک کلمه); ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به (رساله یک کلمه); ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به (رساله یک کلمه); ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۳۵۸

مقایسه اعلامیه حقوق شهروندی فرانسه
سال ۱۷۸۹ با مبانی اسلام.

مفهوم حقوق بشر, از آخرین دستاوردهای تمدن غربی است که در جهان جدید, گریزناپذیر می
نماید و اساس و کلیت آن مورد پذیرش و اجماع نسبی جهانی قرار گرفته است. یکی از شاخص
ترین چالشهای فرهنگی تمدنی در دوران معاصر, ناسازگاریهایی است که درباره حقوق بشر
وجود دارد. کشورهای جهان اول و توسعه یافته, همواره دیگران را متهم به گسستن و
شکستن و زیر پا گذاردن قانونهای حقوق بشر می کنند و در برابر, جهان سوم نیز آنان را
به استفاده ابزاری و تبلیغاتی در جهت رسیدن به هدفهای توسعه جویانه خود, از مفهوم
حقوق بشر متهم می سازند. گرچه این درگیری و کشمکش, در ظاهر, اثرپذیر از هدفهای
سیاسی می نماید; اما در باطن, حکایت گر رویارویی جدّی و دامنه دار در عرصه های فکری
و فرهنگی است. حقیقت آن است که حقوق بشر, به معنای مدرن آن (Human Right) از روح
دنیای جدید نشأت گرفته است و فرزند دگرگونیهای اساسی فکری پس از رنسانس, مانند عقل
مداری و انسان محوری و از مظاهر بارز مدرنیته به شمار می آید.

بازتاب حقوق بشر در جهان اسلام

اندیشمندان مسلمان, در رویارویی با این پدیده نوپیدا واکنشهای گوناگونی بروز دادند:

گروهی با این گمان, که حقوق بشر از گرداب عقلانیت سکولارِ غرب سر برآورده, یکسره با
آن به رویارویی و ناسازگاری برخاستند و میوه درخت حقوق اسلامی را برای نیکبختی بشر
کافی شمردند. دسته ای دیگر, با آغوش گشاده به استقبال این نورسیده خوش منظر شتافتند
و سعی کردند آموزه های دینی را با آن هم افق سازند. به هر حال, موضوع حقوق بشر چنان
غرقابی در جوامع اسلامی برپا کرد که همه متفکران را با گوناگون سلیقه ها وادار کرد
تا در برابر آن, دست به کار شوند و موضع بگیرند.

البته در این که باید بحثهای حقوق بشر, در کجا مطرح شود نیز, نظرها یکسان نیست.

الف. شماری بر این باورند: حقوق بشر, باید در مبانی برون دینی بررسی شود, زیرا در
اساس, حقوق بشر نمی تواند در حوزه مفاهیم کتاب و سنت مطرح گردد.

(نخستین نکته مهم در باب حقوق بشر این است که بحث از آن یک بحث تماماً فقهی و دینی
نیست. بحث از حقوق بشر یک بحث کلامی, فلسفی و مهم تر از آن, یک بحث فرادینی است.)۱

ب. دسته ای دیگر بر این باورند که از حقوق بشر می بایست در گفت وگوهای درون دینی,
سخن به میان آید, گرچه بحثهای کلامی و عقلی, پیش انگاره های بحث اند و بر مباحث
درون دینی پیشی دارند.

(تعریف نادرست از دین سبب شده است, عده ای, حقوق بشر و ارزشهایی چون علم و آزادی و
عدالت و… را بیرون دینی خوانند, حال آن که اینها, عین دین اند. جای شگفتی است که
حتی بعضی افراد آشنا به قرآن و مضامین عالیِ آن, اصول حقوق بشر و ارزشهای عام
انسانی چون عدالت و… را ارزشهایی فرادینی می خوانند.)۲

از چشم انداز گروهی دیگر, حقوق بشر در برآیند مبانی برون دینی و درون دینی, درخوری
طرح دارد. جنبه هایی از آن چون در پیوند با بحثهای هستی شناسی, انسان شناسی, دین
شناسی هستند, برون دینی اند و زوایا و بخشهایی که با احکام, شریعت, حقوق, نگاه دین
به انسان و… در پیوندند, درون دینی به شمار می آیند.۳

نسبت حقوق بشر و اسلام

ییکی از دیدگاه های موجود در گفتمان اسلام و حقوق بشر, (واگرایی) و ناسازگاری است.
این تفکر با گسترش آرمان حقوق بشر مدرن در جامعه های اسلامی, به شدت, سر ناسازگاری
دارد. این اندیشه, یا از جانب بنیادگرایانِ تندرو است که با هرگونه فرآورده های
تمدن غربی ستیز می ورزند و یا از ناحیه روشنفکران رادیکالی است که حقوق بشر را به
لحاظ مبادی و اصول آن, با اسلام سنتی ناسازگار می پندارند:

(حقوق دینی مکلفان در چارچوب دین رسمی نهادینه تاریخی, نه تنها با حقوق بشر مدرن
همخوان, یا هم خانواده نیست, بلکه رقیب آن هم نیست. این دو نسبت به یکدیگر توافق
ناپذیر و تلفیق ناپذیرند. البته اسلام رسمی نهادینه تاریخی می تواند حقوق بشر مدرن
را صرفاً در پاره ای از شرایط به مقتضای اضطرارهای عملی, موقتاً و مصلحتاً قبول
کند.)۴

نظریه دوم در باب نسبت اسلام و حقوق بشر, دیدگاه (هم گرایی) و سازگاری است که خود
دارای دو خوانش است:

الف. در این برداشت, نه تنها بیان, روشنگری و درخور پذیرش ساختن حقوق بشر براساس
آموزه ها و اصول دینی ممکن است که تنها راه است. این گروه با نقدِ نظریه های
سکولار, بر این نظرند که جامعه های هوادار حقوق بشر مدرن, نه در مقام شناسایی نه در
مقام اجرا و پای بندی به حقوق بشر, بَرنده و کامیاب نبوده اند که دراساس, حقوق بشر
می بایست بر مبنای دیدگاه های خدامحور تبیین گردد.۵

ب. خوانش دوم که میانه روتر است می گوید: پاره ای از مفاهیم حقوق بشر مدرن در منابع
دینی ما به گونه روشن و یا ضمنی آمده است, گرچه در پاره ای از مقوله ها و دریافتها,
ناسازگاریهایی نیز وجود دارد. براساس این اندیشه, برای پدید آوردن همگرایی بیش تر
باید دو کار به صورت هم زمان صورت پذیرد:

۱. پدید آوردن دگرگونی نگرشی در پاره ای از دیدگاه های برون دینی و درون دینی

۲. تلاش در جهت ترازسازی مواد حقوق بشر جهانی به گونه ای که با فرایافته ها و فرهنگ
دینی, سازگارتر شود.

پیشینه این گونه بحثها, در کشور ما, به بیش از یک سده قبل باز می گردد; یعنی حتی
پیش از جنبش مشروطه و قبل از تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸م. یکی از
پرسابقه ترین آثار به جای مانده در این زمینه, رساله ای است نامیده شده به (یک
کلمه)۶ که حدود صد و چهل سال پیش, به قلم میرزا یوسف خان مستشارالدوله۷ که مدتی به
عنوان مأمور دولتی در فرانسه به سر می برده است, نگاشته شده است.

اهمیت رساله (یک کلمه)

این رساله, که همزمان با رویارویی فرهنگ سنتی ما با جهان تازه نوشده غرب نوشته شده,
افزون بر زوایای تاریخی و جامعه شناسی ـ که در جای خود باید مورد تحلیل و واکاوی
قرار گیرد دربردارنده نکته های مهم نیز هست:

۱. تقدم: بی گمان, این نوشته که حدود یک و نیم سده پیش نگارش یافته, جزو نخستین
آثار تحلیلی در زمینه رویارویی فرهنگی ایران با جهان مدرن است; از این روی, به
مثابه یک میراث فکری, ارزش مند و شایسته تکریم است.

۲. نگاه نقدگرایانه و فرهنگی; برخلاف بسیاری از تحلیل هایی که درباره راز عقب
افتادگی ما در برابر مدنیّت غربی نوشته شده و از هرگونه ریشه یابیهای آگاهانه و
متدیک بی بهره اند, این رساله, با حَکَمیت سنت, به خوبی از عهده این مقایسه و سنجش
برآمده است, گرچه با توجه به فضای حاکم بر آن دوران, در برخی تحلیل های خود نیز, ره
بر خطا پیموده باشد.

نویسنده, خود در جایی از رساله, یادآور این نکته شده است که متأسفانه نویسندگان ما,
بیش تر از تاریخ و صنایع فرنگستان, مانند: تلگراف, کشتی ها و عرّاده های بخار و
آلات حربیه که دستاوردهایند, نه پیش زمینه ها و مقدمه ها, تعریف می کنند, ولی از
بنیان و اصول عمل اداره آنها غفلت می ورزند و به راز و رمز این شکوفایی و پیشرفت
نایل نمی گردند.

۳. ارزیابی مقایسه ای و برابرسازی: جنبه مثبت دیگر این رساله و نگاه سنجش گرایانه
آن به قانونهای حقوق بشر غرب از نگاه یک اندیشه ور مسلمان است. در حقیقت نویسنده می
کوشد تا از پایگاه سنت دینی و ملی, توسعه مغرب زمین را به داوری بنشیند و البته چون
سخت شیفته پیشرفتها, ترقیها و کمالهای آنان گشته است, بیش تر تلاش خود را بر اثبات
هم افقی و هماهنگی آموزه های دینی با جلوه های تمدن غرب و آوردن دلیلها و مثالها
برای این مدعا, به کار می بندد.

از نگاه نویسنده رساله, نخست آن که: تمدن غربی, دست کم در پیوند با حقوق انسانی و
پیشرفتهای مادی یک الگو و مدل ایده آل است.

و دو دیگر, با توجه به حق بودن باورهای دینی, ناگزیر باید تفسیری از این باورها
ارائه کرد که نه تنها با این مظاهر و اندیشه های پشتوانه آنها در ناسازگاری نباشد
که چنین درخششها و جلوه هایی را برای خود ما نیز فراهم آورد. این همان نگاهی است که
پیش از این, به آن اشاره شد که امروزه نیز گروهی بر این باورند که با خوانشها و
قراءتهای تازه ای از اسلام ناب می توان نظاره گر جلوه های تمدن جدید بود.

۴. حقوق بشر: با توجه به نو بودن بحثهای حقوقی در کشور ما, بویژه در زمینه حقوق
بشر, پرداختن نویسنده به مقوله حقوق بشر, آن هم در دورانی که نام و نشانی از این
گونه بحثها نه تنها در کشور ما. که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود نداشت, درخور
ستایش است.

۵. قانون مداری: نکته بسیار مهم دیگر در این رساله, توجه به جا و درست نویسنده به
مقوله (قانون) است آن هم در روزگاری که تنها دو چیز میان شهروندان ایرانی, به عنوان
مرجع و نمودارِ درخور پذیرش, پذیرفته شده بود: نخست, حکمها و تکلیفهای دینی که
عالمان دینی بیان می کردند و دیگر, دستورها و فرمانهای حاکمان و والیان که پیرو هیچ
قاعده و نظمی هم نبود.

نویسنده (یک کلمه) بر این باور است که آن کلمه واحده ای که زیربنای توسعه غربیان
شده است, (قانون) است.

اینک با توجه به نکته هایی که در اهمیت تاریخی و حقوقی این رساله گفته شد, گوشه
هایی از بحثهای درخور ذکر این رساله, گزارش وار تقدیم می گردد.

مقایسه قانونهای غربی, با احکام فقهی

نویسنده پس از تأکید بر اهمیت قانون می گوید:

(این قانون خود, مشتمل بر چند کتاب است که هر یک از آنها را کُد (Code) می نامند و
در نزد فرانسویان به منزله کتاب شرعی نزد مسلمانان است, اما میان آن دو, پنج فرق
وجود دارد:

۱. کد به قبول دولت و ملت نوشته شده, نه به پذیرش یکی.

۲. کدهای فرانسه دربرگیرنده همه قوانین مبتلا به و مورد نیاز مردم است و از نظریات
و آرای ضعیف, عاری و منقّح است برخلاف کتابهای فقهی ما که اقوال ضعیف را نیز
دربردارد و هر قولی, خود دربردارنده اختلافات بسیار است, به گونه ای که تمیز دادن
صحیح از ناصحیح دشوار است.

۳. فرق سوم آن است که کدهای فرانسه به زبان عامه نوشته شده است و معانی اش به سادگی
فهمیده می شود و به شرح و حاشیه نیازمند نیست.

۴. تفاوت چهارم که بسیار مهم است آن است که کد دربردارنده مصالح دنیوی است, به گونه
ای که موافق حال هرکس از هر مذهب و ملتی است و امور دینی آنان در کتاب دیگری وجود
دارد. اما در کتاب شرعی ما مسلمانان, مصالح دنیا به امور اخروی ـ چون نماز و روزه و
حج ـ مخلوط و آمیخته است و به همین خاطر برای سیاست عمومی ضرر دارد.)

ایشان در بیان ضرر می گوید:

(غیر مسلمانانی که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند, رغبتی به خواندن کتاب قانون
شما ندارند, اما اگر مانند فقیهان متقدم, برای قوانین اسلامی, کتاب های جدا
بنویسند, مانند کتاب عبادات, کتاب سیاست, کتاب معاش و… ضرری به شریعت نخواهند داشت
و در حدیث شریف هم وارد شده که: انتم اعلم بامر دینکم.)۸

پیداست که فضای سکولار و جدا انگاری امور دنیوی از مسائل اخروی, در اندیشه نویسنده,
حاکم بوده است, چیزی که امروز هم هواداران زیادی دارد.

درباره آخرین فرق می نویسد:

(۵. آخرین فرق آن است که کدهای فرانسه, شامل قوانین عرفی و عادی هم هست, ولی در
میان مسلمانان, مسائل بسیاری که به عرف و عادت تعلق دارد, در سینه ها قرار گرفته
است, نه در کتاب و تا زمانی که قوانین عرفی در نوشته ها محدود و معین نشوند, وقوع
مظالم فراوان به اسم عرف و عادت, آسان است.)

نسخه برداری ممنوع

نکته جالبی که نویسنده رساله یک کلمه, با زیرکی و هوشیاری به آن توجه داشته, همان
چیزی است که امروزه بومی سازیِ تمدنهای غیر خودی, خوانده می شود.

او, بر این باور است که ما حق نداریم کدها و قانونهای فرانسه را بی هیچ دگرگونی و
کاست و فزونی نسخه برداری کنیم; بلکه بایسته است کتابی که دربردارنده قانونهای لازم
و با عبارتهای آسان که پذیرفته ملت هم باشد, تدوین گردد. در نگارش چنین کتابی, توجه
به فرقها و ناسانیهای پنجگانه ای که به آنها اشاره شد, ضروری است. نویسندگان آن
باید از رجال دانش و معرفت و ارباب حکمت و سیاست باشند با گردآوری همه کتابهای
معتبر اسلامی و نیز قانونهای دولتهای متمدّن, در مدت کوتاهی, کتاب جامعی بنویسند.

او, بر این باور است که با تجزیه و تحلیل قانونهای فرنگیان, حق بودن تعالیم اسلامی
آشکار خواهد گردید. وی سپس اصول قانون اساسی فرانسه را که در سال ۱۷۸۹ میلادی اعلان
شده بوده, برشمرده و آن گاه برای اثبات و تأیید آن, به متون اسلامی تمسک می جوید.

سنجش اعلامیه شهروند فرانسه با تعالیم اسلامی

اعلامیه های حقوق بشر فرانسه در سه مرحله تدوین یافته است: ۱۷۸۹, ۱۷۹۳ و ۱۷۹۵ که دو
مورد اخیر آن به منزله قانون اساسی فرانسه به شمار می رود. به نظر می رسد
مستشارالدوله, هر سه اعلامیه را با هم درآمیخته و اصول مهم و کلی آنها را در ۲۱
ماده خلاصه کرده است. آن گاه در هر ماده (که از آن به (فصل) تعبیر می کند), به
شواهد و ادله دینی نیز استناد می جوید. در این جا به طور خیلی خلاصه به این فصلها
اشاره می شود:

فصل اول: مساوات در محاکمات در اجرای قانون:

نویسنده در این فصل, به بایستگی برابری
همه گروه ها و شهروندان, چه صاحبان قدرت, دولتمردان و چه مردمان عادی, چه ثروتمندان
و چه گدایان و… در برابر قانون, تأکید می ورزد. سپس, بر این نکته پای می فشارد که
این روش را اسلام هم پذیرفته است. و بر این ادعا, چنین استدلال می کند:

۱. قرآن مجید: نساء, آیه۵۸, انعام, آیه۱۵۲, مائده, آیه۴۲.

۲. سیره پیامبر(ص) زمانی که قصاص عکاشه و ابوسعید خدری از ایشان درخواست شد.۹

۳. سیره امام علی(ع) در مرافعه با خصم خود نزد شریح قاضی.۱۰

۴. در کتابهای تاریخ آمده است: ابویوسفِ قاضی, خلیفه عصر, هارون الرشید را به جهت
ادعای یک یهودی, به محکمه شرع برده و مرافعه کرده است.

۵. دلیل عقلی: روشن است که ستم, افزون بر زشتی, ویران کننده کشور و مسبب ناخشنودی
خدا و گوناگون خواریهاست. هر عقل و قانون و انصاف, تصدیق می کند که تنبیه هر جرمی
باید از پیش, معین شده باشد.

فصل دوم: مقام و پستِ دولتی, برای هیچ کس ممنوع نیست, اگر اهل باشد.

در این باب نیز آموزه های دینی چنین فرمان می دهند:

۱. آیات قرآن مانند:

(ان اکرمکم عندالله اتقیکم)

(و یؤت کل ذی فضل فضله)

۲. سخنان امام علی(ع):

(الشرف بالفضل و الادب لا بالاصل والنسب)۱۱

(لا فضل الاّ لاهل العلم انهم علی الهدی لمن استهدی ادلاء)۱۲

۳. علامه حلی در بخش پایانی کتاب صلات نوشته است:

(یجب ترجیح الفاضل علی المفضول عقلاً لقبح تقدیم المفضول علی الفاضل من الحکیم…)۱۳

فصل سوم: حریّت شخصیه: یعنی هرکس آزاد است مگر به حقوقی که در قانون آمده است.

در این جا چند آیه برای ثابت کردن مدع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.