پاورپوینت کامل گفت وگو با حجه الاسلام والمسلمین استاد سید هادی خسروشاهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت وگو با حجه الاسلام والمسلمین استاد سید هادی خسروشاهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو با حجه الاسلام والمسلمین استاد سید هادی خسروشاهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو با حجه الاسلام والمسلمین استاد سید هادی خسروشاهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۹
جریان تابناکِ روشن اندیشی و روشنفکری دینی در حوزه های علمیه, تاریخ پرفراز و نشیب و هیجان انگیزی دارد. هر برگی از آن, آکنده از نکته هاست, نکته های درس آموز, شورانگیز, حرکت آفرین, حماسه ساز, راهگشا و بیانگر رنجها, تلاشها و تکاپوهایی که عالمان, فرزانگان و هوشمندانِ روشن اندیش, برای رویش, شکوفایی و ماندگاری و ثمردهی آن کشیده, به جان خریده و انجام داده اند.
باید برای آگاهی از چند و چون این جریان شکوه مند, افتخارآفرین, حیاتبخش و احیاگر, به گذشته برگشت, تاریخ را ورق زد و به تاریخ شفاهی و نوشتاری آن, دقیق و همه سویه و تیزنگرانه نگریست, تا دریافت چگونه و از چه نقطه ای این جریان آغاز شد, چه کسانی, با چه هدفی و در پرتو چه اندیشه ها و باورهایی, آن را آفریدند, شکل دادند, بنیاد و بُنلادِ آن را ریختند, آن را رهبری و طلایه داری کردند, از گزندها, آفتها و کژراهه ها در امان اش داشتند و در هنگامه های سخت, شکننده, نفس گیر, توان فرسا, مدبرانه, هوشیارانه و قدرت مندانه, از گردنه های دشوار گذر و هراس انگیز, به سلامت گذرش دادند و رایَتِ آن را, بی هیچ هراسی از دشنه ها, دَستان هاو دسیسه ها افراشتند.
و نیز بایسته است که با مطالعه دقیق فراز فراز تاریخ و برهه برهه این جریان و نیوشیدن جانِ کلام آنان که با جان و دل, همراه این حرکت بوده و نقشی بنیادین در رویش, شکوفایی, ماندگاری, دامن گستری و روشنگری آن داشته اند, دریافت که این موجِ بزرگ برخاسته و سرچشمه گرفته از دلِ اقیانوس معارفِ ناب اسلامی, با چه صخره هایی برخورد داشته و با چه موج شکنهایی به رویارویی برخاسته, از چه راه ها و روشها و ابزاری در این رویارویی سهمگین بهره برده است. و یا چه جریانها و صاحبان چه تفکری برای گل آلود کردن این چشمه زلال, به تکاپو برخاستند و کمر به هدم و نابودی آن بستند و بر آن شدند تا این شجره طیبه را از ریشه درآورند و با لجن پراکنی و پرتاب تیرهای زهرآگین, چهره اش را بیالایند و قلب اش را از تپش و جاری ساختن خون به رگهای حوزه و جامعه باز ایستانند و یا با زشت و نفرت انگیز جلوه دادن چهره این جریان و چهره پردازان آن, از حرکت آفرینی, شورانگیزی, دگرگون کردنِ روح و روان طلاب جوان, شیفتگان و تشنگانِ معارفِ ناب و زلال اسلامی بازش بدارند و…
آگاهی از اینها و ده ها مقوله و جُستاری که در برگ برگ تاریخ جریانِ زنده, شاداب, پویا و اثرگذار و عزت آفرین روشنفکری و روشن اندیشی دینی در حوزه ها, بازتاب یافته و شیوه های عالمانه و دقیق روشنفکران و روشن اندیشان حوزه, در برخورد و رویارویی با متحجران, کژ اندیشان و بسته ذهنان و خون دلهایی که در این آوردگاهِ هراس انگیز خوردند از یک سو; و رفتارهای نابخردانه, اندیشه های تاریک, بازدارنده, رخوت زا و سستی آفرین مقدس مآبان و بسته ذهنان از دیگر سو, برای امروز حوزه ها, حوزویان و طلاب, برای هرگونه دگرگونی, نوسازی, اصلاح و به روز کردنِ بخشهای آموزشی, پژوهشی و تبلیغی این نهاد مقدس, بسیار حیاتی, کارساز و راه گشاست.
باید کاری کرد و ساز و کاری را به کار بست و برنامه ای ریخت تا طلاب جوان و حوزویان, نقش و کارآیی روشن اندیشی و روشنفکری دینی را در حیات, شکوفایی و پویایی دین و زیبا جلوه دادن آیین محمدی (ص) و مکتب اهل بیت به روشنی دریابند و لذت آن را در بُن جان خویش بچشند و درد زخمهای عمیقِی که بسته ذهنان, متحجران و مقدس مآبانِ نابخرد. آن به آن, به کالبد دین و روح و روان دین باورانِ ناب اندیش, وارد می سازند, احساس کنند. که تا آن لذت و این درد را یکایک علمای نقش آفرین, صاحب نفوذ و طلاب جوان, با تمام وجود نچشند و احساس نکنند, حوزه ها از رکود به در نخواهند آمد و به دنیای روشنِ روشن اندیشی, که هرگونه دگرگونی, شکوفایی, بالندگی و به روز بودن حوزه ها, بستگی تام و تمام به آن دارد, راه نخواهند یافت.
با همین نگاه و برای آگاهی اجمالی از جریان روشن اندیشی دینی و حوزوی در حوزه های ایران و کشورهای اسلامی و آشنایی با طلایه داران ناب اندیش این جریان و نقشی که این خیزش بزرگ حوزوی در بیداری ملت ایران و دیگر ملتها داشته است و آسیب شناسی آن, گفت و گویی را با حجه الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی, روشنفکر و نویسنده بنام, پرتلاش و اثرگذار در شکوفایی, ماندگاری و دامن گستری جریان مقدس روشن اندیشی و روشنفکری دینی, سامان دادیم, تا از آگاهیها, تجربه ها و دانش ایشان بهره بریم و در حدّ امکان زمینه را برای بهره مندی دیگر شیفتگان و علاقه مندان به این گونه بحثها و مقوله ها, آماده سازیم.
حوزه
حوزه: بسم اللّه الرحمن الرحیم. از این که گفت و گوی با ما را پذیرفتید و این مجال را فراهم آوردید تا سخنان حضرت عالی را در باب روشنفکری و روشنفکری دینی, و تاریخچه و فراز و فرودهای آن بشنویم, سپاسگزاریم. حضرت عالی از روشنفکران دینی و حوزوی هستید و از نویسندگان پرکار و اثرگذار و آشنای به جریانهای روشنفکری و موجهایی که این جریانها انگیخته اند.
اکنون برای آگاهی ما و خوانندگان محترم مجله حوزه بفرمایید جریان روشنفکری در ایران چگونه پدید آمد و با چه کارکردهایی همراه شد و چه آثار و آسیبهایی یافت؟
استاد: بسم اللّه الرحمن الرحیم. نخست باید دید که واژه (روشنفکر) چه معنایی دارد و سپس باید پرسید که مراد از (جریان روشنفکری) چیست؟ (روشنفکری عام)؟ یا (روشنفکری دینی)؟
برای واژه روشنفکر, بعضی از نویسندگان, بیش از پنجاه تعریف نقل و مورد بحث و بررسی قرار داده اند که به طور کلی می توان این تعاریف را در سه دسته خلاصه کرد:
الف. روشنفکر کسی است که در پیدایش و نگهبانی ارزشهای انسانی در زمینه حقیقت و عدالت, نقش دارد.
ب. روشنفکر تبیین کننده عقاید اصیل و صحیح و ناقد وضع حاکم است.
ج. روشنفکر آن عنصری است که با آگاهی در توسعه و پیشبرد فرهنگِ سودمند جامعه, فعالیت می کند.
اینها مفاهیمی است که از تعاریفِ واژه روشنفکر به دست می آید, امّا باید دید که مراد از جریان روشنفکری در ایران چیست؟ بی تردید, مراد روشنفکری عام که شامل: عناصر سکولار, غرب گرا, نیهلیست, عمله نظامهای حاکم و… مانند: آخوندزاده, طالبوف تبریزی, میرزا ملکم خان, تقی زاده, علی دشتی و امثالهم نیست.
پس می ماند (جریان روشنفکری دینی در ایران) که مرادف با نواندیشی دینی, با حفظ اصالت و واقعیتهای راستین مذهبی است که به قول شهید استاد مرتضی مطهری, طلیعه دار آن در ایران و بلکه در همه مشرق زمین سید جمال الدین حسینی اسدآبادی معروف به افغانی است و پس از آن و در عصر ما شخصیتهایی چون: آیت اللّه طالقانی, استاد مرتضی مطهری, مهندس مهدی بازرگان, شهیدمحمد حسین بهشتی, دکتر علی شریعتی و…
در واقع جریان نواندیشی دینی که به موازات خود, تحولات اجتماعی سیاسی را همراه داشت, با پیدایش حرکت سید جمال الدین در ایران آغاز گردید و موجب تحولات عمیقی, نه تنها در ایران, بلکه در کل جهان عرب و اسلام شد… البته بررسی عمیق کارکردها و آثار این حرکت, خود نیازمند یک یا چند جلد کتاب است و در چهارچوب یک گفت و گوی کوتاه قرار نمی گیرد.
حوزه: قبل از انقلاب اسلامی ایران, جریان روشن اندیشی حوزوی با چه دیدگاه ها و جریانهایی در چالش و تعارض بود؟ تمایزها و امتیازهای این جریان در مقایسه با جریانی که موسوم به روشنفکر دینی است, در چه زمینه هایی بود؟
استاد: باید پذیرفت که متأسفانه جریان روشن اندیشی حوزوی در قم و یا نجف, خیلی دیرتر از موقعی که لازم بود, آغاز شد و نمی توان تاریخ آن را بیش از نیم قرن فراتر دانست.
بعد از حوادث سیاسی سالهای: ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ و سرکوب حرکت فدائیان اسلام, که برای نخستین بار, با نشر کتاب (راهنمای حقایق) خواستار تشکیل حکومت اسلامی بودند (۱۳۲۸) جریان نواندیشی دینی در حوزه علمیه قم شکل گرفت که در طلیعه آن, عناصر و شخصیتهایی چون: امام موسی صدر, آیت اللّه ناصر مکارم شیرازی, دکتر محمدحسین بهشتی, آیت اللّه جعفر سبحانی, آیت اللّه سید عبدالکریم موسوی اردبیلی, آیت اللّه حسین نوری, دکتر محمد مفتح, آیت اللّه شیخ مجدالدین محلاتی و دیگران, قرار داشتند.
این جریان, به طور طبیعی با جریانهای سنتی متحجر و ارتجاعی و روشنفکری دینی خارج از چهارچوب اصالتهای مذهبی, در تعارض و چالش بود, تا آن جا که متحجران ساکن قم, حتی آماده پذیرایی نشر یک مجله به نام (مکتب اسلام) که مورد موافقت و تأیید مرحوم آیت اللّه بروجردی هم قرار داشت نبودند و یا روشنفکران دینی مانند مرحوم بازرگان و دکتر شریعتی هم یک نقد کوتاه دیدگاه های خود را در آن مجله و توسط آن جریان روشن اندیش حوزوی برنمی تابیدند!
امتیاز این جریان در مقایسه با جریان موسوم به روشنفکری دینی عام, عمدتاً در زمینه شناخت و آگاهی آن از متون اصیل اسلامی بود که متأسفانه پرچمداران روشنفکری دینی دیگر, علی رغم معلوماتی که در این زمینه داشتند, فاقد این (امتیاز) بودند… .
تشکیل جلساتی برای بحث در زمینه عقائد, مذاهب و مسائل روز از جمله مسأله اقتصاد و حکومت اسلامی توسط آیت اللّه ناصر مکارم شیرازی, آیت اللّه حسین نوری, شهید دکتر محمد مفتح و شهید دکتر محمد حسین بهشتی, در واقع زمینه را برای روشن شدن طلاب جوان حوزه های علمیه در قم و مشهد و تبریز و غیره آماده ساخت و… به تدریج نسل جدید حوزه, کوشاتر و پویاتر, در این راستا, گامهای بلند و ارزشمندی برداشتند تا آن جا که می بینیم بعدها به جای یک مجله ماهانه (مکتب اسلام) و فصلنامه به نام: (مکتب تشیع), چندین نشریه و مجله ماهانه, حتی برای کودکان و نوجوانان و یا به زبان عربی برای نخستین بار و تحت عنوان الهادی از حوزه علمیه قم منتشر گردید و هم اکنون این رقم, به حدود پنجاه مجله و نشریه و فصلنامه می رسد که به نظر من در خیلی زمینه ها, بسیار عمیق تر و غنی تر از مجلات و نشریات آغازین هستند.
حوزه: روشنفکران حوزه در حوزه های علمیه عربی (عراق, لبنان و… ) چه کارکردهایی را داشتند؟ نقاط اشتراک و امتیاز آنان با روشن اندیشان حوزه های علمیه ایران (قم, مشهد و… ) چه بود؟
استاد: در واقع نمی توان گفت: (حوزه های علمیه عربی), بلکه باید فقط از حوزه علمیه نجف و کربلا نام برد که حرکت مشابه را, آن هم در همان زمان آغاز کرد و طلابِ کشورهای عربی دیگر مانند لبنان در واقع محصول حوزه علمیه نجف هستند.
در طلیعه این روشن اندیشان حوزه نجف, شهید آیت اللّه محمد باقر صدر, آیت اللّه سید مرتضی عسکری, آیت اللّه محمد تقی حکیم, آیت اللّه محمد رضا مظفر که نشریات و مجلاتی چون (الاضواء) و (النجف) و رساله هایی در زمینه های ایدئولوژیک را منتشر می کردند قرار داشتند که شخصیتهایی چون: آیت اللّه محمد حسین فضل اللّه, آیت اللّه محمد مهدی شمس الدین, آیت اللّه محمد جواد مغنّیه را برای حوزه لبنان تربیت کردند…
البته قبل از جریان فوق در حوزه های علمیه عراق شخصیتهای روشن اندیشی چون آیت اللّه محمد حسین کاشف الغطاء, آیت اللّه شیخ محمد مهدی خالصی زاده, آیت اللّه سید هبه الدین شهرستانی و… وجود داشتند که نقشی در حرکت فکری فرهنگی عراق ایفا کردند, ولی تحولی که جریان بعدی در حوزه های عراق به وجود آورد, به مراتب وسیع تر و عمیق تر از آثار حرکت جریان قدیمی روشن اندیشی حوزه های علمیه عراق بود…
عملکرد این جریان, تقریباً مشابه کارکرد جریان حوزه علمیه قم بود و نقاط اشتراک شان هم تقریباً هماهنگ و زیاد بود و امتیاز ویژه ای به جز در تأسیس (حزب الدعوه الاسلامیه) دیده نمی شود که توسط شهید آیت اللّه سید محمد باقر صدر و همراهانش, شکل گرفت و در پیدایش حرکت سیاسی در حوزه نجف و حرکت عام در بین شیعیان عراق نقش اساسی داشت… و متأسفانه در حوزه علمیه قم, حتی در بین روشن اندیشان, تفکر تشکل حزبی و یا واحد سیاسی سازمان یافته وجود نداشت که ظاهراً تا امروز هم این نوع اندیشه غیر حزبی حاکم است…
حوزه علمیه کربلا هم شاهد حرکتی توسط مرحوم آیت اللّه سید محمد شیرازی و شهید آیت اللّه سید حسن شیرازی بود که بی تردید نقشی در بین بخشی از شیعیان عراق و کشورهای عربی خلیج فارس داشت; ولی متأسفانه این جریان را که در نشر آثار جدید و مجلات و تبلیغ بسیار فعال بود, نمی توان جریان نواندیشی نامید… چون در زمینه هایی چون مخالفت با روشنفکران نجف و یا تجویز اعمالی چون (قمه زنی) که موجب وهن شیعه و هتک حرمت تشیع در سطح جهانی است پیشگام بود و… من خود در کربلا در روز عاشورا شاهد بودم که (موکب تطبیر الطلاب العلوم الدینیّه) هیئت قمه زنی طلاب! راه افتاد که وابسته به این جریان بود, و بی تردید این قبیل اعمال, نمی تواند با روشن اندیشی دینی سازگار باشد…
ییادم رفت اشاره کنم که تأسیس (کلیه الفقه) در نجف توسط علامه آیت اللّه مظفر و (کلیه اصول الدین) در بغداد, توسط آیت اللّه سید مرتضی عسکری که اولی فصلنامه (النجف) و دومی فصلنامه (رساله الاسلام) را منتشر می ساخت از کارهای مثبت و از امتیازات جریان روشن اندیشی حوزه نجف بود که علی رغم جوّ ارتجاعی حاکم بر آن, توانستند طلاب جوان بسیاری را تربیت کنند که حامل درجه لیسانس و دکتری بودند… و البته تحمل تبعات این نوع اقدامات در نجف, صبر و استقامت ویژه ای را می طلبید که خوشبختانه جریان نواندیشی نجف, آن را داشت…
البته نباید فراموش کرد که پشتیبانی عملی و معنوی آیت اللّه حکیم و آیت اللّه خوئی در پیشرفت این نهادهای جدید و استقامت آنها در مقابل ارتجاع متحجر, نقش عمده ای داشت… بویژه که بعضی از فرزندان مرحوم آیت اللّه حکیم, از جمله آیت اللّه شهید سید محمد باقر حکیم, از شاگردان این مکتب نواندیشی در حوزه نجف بودند… .
حوزه: روشنفکران مسلمان از کشورهای عربی اسلامی (از سید جمال به بعد) در چه گروه هایی قابل طبقه بندی هستند؟ به نظر حضرت عالی مهم ترین توفیقات و نیز اهم آسیبهای جریان روشنفکری اسلامی در جهان اسلام در چه مقوله هایی است؟
استاد: وضع روشن اندیشان دینی و یا روشنفکران مسلمان در جهان اسلام را نمی توان در یک مصاحبه کوتاه بررسی کرد… هم اکنون ۵۵ کشور اسلامی در جهان داریم که حدود ۲۰ کشور از آنها عرب هستند… چگونه می توان در مسأله ای به این گستره, به داوری نشست؟
مغرب عربی: الجزائر, تونس, مراکش روشنفکران مسلمان ویژه خود: مانند: مالک بن نبی, علال الفاسی, شیخ سحنون, شیخ یاسین و… را دارد…
اندونزی و مالزی, رهبری نهضت علماء و حزب اسلامی را در جناح روشنفکران مسلمان خود جای داده است…
ترکیه مسلمان نواندیشی چون ملا سعید نورسی را در طلیعه روشنفکران مسلمان قرن اخیر می شناسد که پیروان و هواداران او تحت عنوان: نورجی ها, یا نور طلبه لری, تقریباً همه جریانهای روشنفکری دینی و احزاب اسلامی ترکیه را زیر چتر خود قرار داده است… مصر و سودان و سوریه و لبنان و یمن و لیبی هم از ۷۵ سال به این طرف, شهید شیخ حسن البنا و شهید سید قطب و شیخ حسن ترابی و دکتر مصطفی السباعی و ده ها روشنفکر مسلمان دیگر را در کنار خود دارند که هر کدام به نحوی در ایجاد حرکتهای اسلامی روشنفکرانه, تأثیرگذار بوده اند.
در شبه قاره هند پاکستان, بنگلادش, هند پس از اقبال لاهوری, مولانا ابوالاعلی مودودی به عنوان رهبر روشن اندیشی اسلامی, شناخته می شود و همچنین کشورهای دیگر, شخصیتهای خاص خود را دارند.
در واقع امکان پذیر نیست که بحثی با این وسعت را در گفت و گو, یا حتی چندین جلد کتاب مورد بررسی و ارزیابی قرار داد, بلکه در این زمینه باید (دائره المعارفی ویژه) با همکاری گروهی از دوستان تألیف شود که به نظرم کتاب اسپوزیتو تاکنون تنها کتابی است که تحت عنوان: (دائره المعارف اسلام مدرن) و در چهار جلد در این زمینه به انگلیسی چاپ شده است و اخیراً شنیدم که توسط بعضی از دوستان به فارسی ترجمه می شود.
به هر حال, می توان گفت که روشنفکران مسلمان در کشورهای عرب و اسلامی, در کل ّ, در طبقه بندی (حرکتهای اسلامی معاصر) مانند اخوان المسلمین در بلاد عربی و حرکت نور در ترکیه و قفقاز و جماعت اسلامی در شبه قاره هند قرار دارند…
مهم ترین توفیقات این جریانها, سازماندهی و تشکل قدرت مند و استمرار حرکت آنها, علی رغم همه فشارها و سرکوبها و اعدامها و قتل عامهای ملوک و سرهنگها و حاکمیتهای ظالم مسلط بر این بلاد است که همچنان نفوذ معنوی و تشکیلاتی خود را در میان اکثریت حفظ کرده اند… .
آسیب عمده این جریانها در بلاد عربی و اسلامی, همکاری آنها با حاکمیتها و یا ائتلاف با احزاب لیبرال و حتی سکولار مثلاً اخوان و حزب وفد در مصر و حزب رفاه با حزبی لائیک در ترکیه است که متأسفانه علی رغم (تسامح) اینها و اعلام همکاری, در عمل سرکوب شده و یا به نتیجه مطلوب نرسیده اند و حتی این روش, موجب پیدایش گرایشهای (تُندروانه) بخشی از نسل جوان مسلمان این بلاد شده که آثار منفی تُندروی و انحراف فکری آنها, نه تنها در بلاد اسلامی, بلکه در کل جهان قابل مشاهده است…
عناصری مثل: شکری مصطفی, دکتر ایمن الظواهری و حتی اسامه بن لادن را می توان از این گروه نامید… که مدتها با اخوان, یا جماعت اسلامی مصر و سودان همکاری داشتند و وقتی ائتلاف موقت اخوان را با حزب الوفد می بینند و یا همکاری شیخ حسن الترابی با ژنرال جعفر نمیری عامل معروف آمریکا در آفریقا را مشاهده می کنند, نخست به اندیشه های تند (سید قطب) در (معالم فی الطریق) گرایش پیدا می یابند و بعدها خود (صاحب نظر)! شده و جماعتهای جهادی تکفیری از نوع (القاعده) را سازماندهی می کنند که علاوه بر شیعه, حتی اغلب اهل سنت را هم (کافر) می دانند و نمونه اخیر آنها (ابومصعب الزرقاوی) اردنی بود که در عراق به جای مبارزه با اشغالگران به قتل عام شیعیان مشغول بود…
حوزه: روشنفکری در حوزه های شیعی با روشنفکری در حوزه های اهل سنت (الازهر و… ) چه وجوه افتراقی دارد؟ وجوه تشابه و یا قابل اخذ و اقتباس کدام اند؟
استاد: شاید فرق اساسی بین حوزه های علمی شیعی با حوزه های سنی در این باشد که متأسفانه برادران اهل سنت, حتی در الازهر (باب اجتهاد) به مفهوم واقعی آن را, علی رغم ادعا, بسته اند و هنوز حاضر نیستند که از چهارچوب فتاوی (ائمه اربعه) خود خارج شوند… این بینش, عملاً موجب استمرار (جمود) در میان اغلب علمای اهل سنت گشته است, ولی در حوزه شیعه, مفتوح بودن باب اجتهاد, مسیر آن اندیشه را بازتر می کند و به (مجتهد) امکان می دهد که حتی در مسائل قطعی, به (مصلحت) روز بیندیشد و احکام را, (ولو با عناوین ثانویه) تغییر دهد. البته موضوع این که در این زمینه فقهای معاصر تا چه حدی موفق بوده اند, امر جداگانه ای است و بررسی خاص خود را می طلبد.
اما ویژگی حوزه های اهل سنت بویژه الازهر تخصصی و سیستماتیک بودن حوزه های درسی علوم اسلامی در آنهاست… فارغ التحصیل رشته تفسیر, فارغ التحصیل رشته حدیث, کلام, فقه, ادبیات, تاریخ و… در زمینه تحصیل و تخصص خود کار می کند, در صورتی که در حوزه های ما, همه علوم اسلامی یکجا, برای همه! تدریس می شود و فارغ التحصیلان ما که هیچ گونه مدرک تحصیلی رسمی ندارند, برخلاف الازهر که حتی امام الاکبر آن, شیخ ازهر هم, درجه دکتری دارد در همه زمینه های زندگی فردی و اجتماعی, اظهار نظر می کنند که ظاهراً این امر, تبعات و آثار منفی زیادی می تواند داشته باشد… نمونه های متأسفانه زیادی در این زمینه داریم که اشاره به آنها ضرورتی ندارد و شاید دوستان و خوانندگان محترم خود شاهد کم و کیف آن باشند…
حوزه: امروز, در جهان اهل سنت و شیعه شاهد دو گرایش افراطی تحجرگرا و تجددزده هستیم جبهه روشن اندیشان اسلامی به چه نکته های اصلی می توانند تأکید کنند و نقاط تقارب و تقریب را بیابند؟
استاد: جریان یا جبهه روشن اندیشی اسلامی, در هر دو حوزه سنی و شیعه, باید به تبیین دقیق و اصولی مفاهیم اسلامی, با استناد به کتاب و سنت و عقل, بپردازد و پس از بررسی کامل, کتابهای حدیثی را, که متأسفانه مملّو از (اسرائیلیات) است… قد دسست فی احادیث جدکم ثلاثه آلاف… تنقیح و تهذیب بنماید, تا راه و زمینه پیدایش (تحجر گرائی) که خود موجب پیدایش (ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 