پاورپوینت کامل نگاهی به وضعیت آموزش فقه در حوزه و بایسته های آن ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به وضعیت آموزش فقه در حوزه و بایسته های آن ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به وضعیت آموزش فقه در حوزه و بایسته های آن ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به وضعیت آموزش فقه در حوزه و بایسته های آن ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

فقه, به عنوان دانشِ عهده دارِ کشف, بیان و روشنگری احکام اسلام در حوزه عمل و پیوستگی انسانها و جامعه ها, از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است. ویژگی ممتاز این دانش یکی در قلمرو و گستره آن است, که حتی فراتر از حقوق عرفی و قانونهای موضوعه, تمامی اعمال و رفتار آدمی را در حوزه های فردی, اجتماعی, سیاسی, فرهنگی, عبادی, اقتصادی و غیره در زیر چتر فراخ خود می گیرد و دیگر در میزان اثرگذاری مستقیم آن بر رفتار و عملکرد فرد و جامعه انسانی است; چرا که به طور مستقیم اعمال و پیوستگیهای انسانها را تنظیم و جهت دهی می کند. در نتیجه, برآیندِ آن, مانند همه نظامهای حقوقی عرفی و موضوعه, تأثیر شگرفی در پیشرفت و یا رکود جامعه در ابعاد مختلف دارد.

فقه اسلامی, از بدو پیدایش تاکنون, دگرگونیها و تحولهای فراوانی را به خود دیده و افت و خیزهایی را تجربه کرده است. در این میان, فقه قویم و غنی شیعه, به دلیل بهره مندی از سرمایه بزرگ و سرشار علوم اهل بیت, علیهم السلام, و فقیهانی ژرف اندیش و پرتلاش و مجتهدانی پارسا, با خمیرمایه ای از اجتهاد باز, توانسته است از همه پیچ و خمهای مسیر دشوارش در طول قرنها, با سربلندی و افتخار گذر کند و کارنامه ای درخشان و درخور مباهات برای خود کسب نماید.

در میان همه ادوار مختلف فقه شیعه, دوره کوتاه پس از انقلاب اسلامی, با همه ادوار دیگر آن تفاوت بنیادین و اساسی دارد. در این دوران, که فقه به صحنه زندگی اجتماعی مردم, بیش از پیش قدم نهاده و در عمل, مدیریت تدبیر حیات جمعی جامعه را به دست گرفته است, با حجم انبوه و فزاینده پرسشها و خواسته ها رو به رو شده و فقیهان و داعیه داران حاکمیّت دین را به پاسخ گویی مناسب و سازوار با نیازها و تحوّلات زندگی بشر ناچار ساخته است.

بدین جهت, حوزه های علمیه به عنوان خاستگاه فقه و مهد پرورش و تربیت فقیهان, که پیش از این نیز, محور حرکت علمی خود را فقه و پژوهشهای فقهی قرار داده بودند, در نقش تنها نهادِ مسؤول, وظیفه یافتند ساماندهی و تدوین برنامه های آموزشی و پژوهشی سازوار با نیاز روز را در دستور کار خود قرار دهند, تا رسالت و مسؤولیتی را که خلف صالح به دست آنان سپرده به نحو احسن به انجام رسانند.

توفیق در این مهم ّ در گرو این است که این نهاد کهن با حفظ نقاط قوتِ برنامه آموزشی خود, همگام با پیشرفت و تحولات جامعه بشری و هماهنگ با نیازهای روز به طرّاحی و مهندسی شیوه و مسیر حرکت علمی خود بپردازد و نظام آموزشی و پژوهشی کارآمد و کارسازی را تهیّه ببیند.

اگرچه با نگاه منصفانه اذعان می گردد که حوزه های علمیه, نسبت به دوران پیش از انقلاب, هم در عرصه ساماندهی و سازماندهی آموزش فقه و هم در عرصه فقه پژوهی و فراهم نمودن زمینه های آن, پیشرفت چشمگیری داشته است, امّا هنوز هم فاصله بین آن چه هست و آن چه باید باشد, زیاد است. بازشناسی و شناساندن این کاستیها به مسؤولان دلسوز و سعی در جهت برطرف کردن آنها, وظیفه خاص همه کسانی است که خود سالها از فضای عطرآگین آن بهره مند شده و در آن فضا پرورش یافته اند. بنا به این وظیفه, مطالبی را درباره وضعیّت آموزشی و پژوهشی فقه در حوزه امروز به عرض می رساند.

در مقدمه این نکته را یادآوری می نماید که سخن گفتن از اهمیت فقه و اصول و کاستیها و بایستگیهای آموزش آن در حوزه, به معنای توصیه به غفلت از علوم و رشته های دیگرِ حوزوی نیست. روشن است که دانشهای حوزوی دیگر, هچون: فلسفه, کلام, علوم قرآنی, حدیثی و… در منظومه علوم و معارف اسلامی و آموزش حوزه, هریک جایگاه ویژه خود را دارا هستند و حوزه همچنانکه باید به فقه و تربیت فقیه اهتمام جدی داشته باشد, باید به برنامه ریزی دقیق در آموزش و ترویج و پیشبرد همه علوم اسلامی و حوزوی, رسالت و مسؤولیت خطیر خود را در صیانت از این میراث گرانبها و بی بدیل به نحو احسن به انجام رساند.

دانش فقه در برنامه آموزشی حوزه در چهار سطح آموزش داده می شود:

۱. فقه فتوایی: یعنی آشنائی با فتاوی مراجع معظم تقلید, برابر با نیازهای عمومی و شناخته شده مقلدان. توانایی در پاسخ گویی به پرسشهای شرعی مردم در موضوعات مبتلی به, نیاز همیشگی جامعه و دست کم چشم داشت بحقی است که مردم از یک طلبه با مقداری تحصیل در حوزه علمیه دارند. اما متأسفانه این مهم, نه سهم و جایگاه لازم و مؤثری در برنامه رسمی آموزشی حوزه به دست آورده و نه در برنامه های اختصاصی مدارس به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه برخلاف انتظار جامعه, طلاب, بیش تر, توان قابل قبولی در پاسخ گویی به مسائل شرعی مردم را ندارند. بدین جهت لازم است هم در برنامه های درسی و هم در فوق برنامه های آموزشی برای این مهم, چاره اندیشی شود.

۲. فقه نیمه استدلالی: در واقع نخستین مرحله آشنایی طلاب با یک دوره کامل فقه از طریق متن آموزشی مصوّب که در حال حاضر شرح لمعه است, در این دوره اتفاق می افتد. امّا به دلیل ضعف موجود در موضوع فقه فتوایی شاهد عوارض آن در دوره آموزشی فقه نیمه استدلالی هستیم. و در عمل بخش زیادی از دستاوردهای این مرحله, ناخواسته, به جای این که به خدمت آشنایی, انس و تاحدّی بررسی و تحلیل یک دوره کامل فقه در فضای استدلال و استنباط قرار گیرد, به فضای آشنایی فتوایی منتقل می شود و در عمل, برای آن موضوع نیز مفید نمی باشد و گاه شاهدیم که طلاّ ب در پاسخ به پرسشهای شرعی, تسلّط بیش تری به دیدگاه های شهید اوّل و شهید ثانی دارند, تا فتوای مراجع تقلید مورد نظر. در نتیجه بخش درخور توجهی از هدفهای این دوره مهم آموزشی, غیر قابل دستیابی می گردد. همچنین در این برهه, طلاب با علم اصول که عمده ترین دانش در پیوسته و قرین با فقه است, به صورت ابتدایی آشنا می شوند. مهم ترین مشکلاتی که در عرصه آموزش در این مرحله خودنمایی می کند, موضوع متون درسی, نبود اساتید مجرب و موضوع برنامه ریزی آموزشی و زمان تحصیلات است که به لحاظ اشتراک با مقطع بعدی, در آن جا بازخواهیم گفت:

۳. فقه استدلالی: این مرحله جدّی ترین دوره آموزشی محصل حوزه علمیه است و محوری ترین موضوع آموزشی آن نیز, فقه استدلالی است. بدون تردید اگر طلبه حوزه با یک توان مندی خوب حاصلِ از دوره مقدّمات, بتواند یک دوره آموزشی درخور پذیرش را در دوره سطح تحصیل کند, می تواند عنصری مستعد, کارآمد و مؤثر باشد. به نظر می رسد آموزش فقه در این برهه حساسِ تحصیلی نیز در حال حاضر با اشکالهایی رو به روست.

الف. آثار ناشی از ضعف دوران مقدّمات, بویژه ضعف ادبیّات عرب, فقه فتوایی و فقه نیمه استدلالی, در عمل, اهمیّت این مرحله آموزشی را در دید طلاب جوان کمرنگ کرده و در نتیجه ضعف کیفیّت تحصیل را به این دوره تحمیل نموده است.

ب. سرعت راهیابی استادان از تدریس مقدّمات به سطح و از سطح به خارج, از دشواریهای جدی این مرحله و نیز مراحل قبل است و در عمل, امکان استفاده طلاّب از محضر اساتید باتجربه را تهدید می کند. در گذشته بسیاری از استادان, با تحصیلات بالا و توان مندی فراوان که با معیار امروز باید به کم تر از تدریس خارج قانع نباشند, سالها به تدریس تنها یک رشته علمی خاص مثل ادبیات عرب و یا یک کتاب مشخص می پرداختند, به گونه ای که نام آن استاد با نام درس قرین و همراه بود. در نتیجه, استاد علاوه بر مهارت در آن دانش, به کتاب درسی و نکته ها و ظرایف علمی آن کتاب نیز چیرگی فراوان داشت و روشن است که بهره مندی علمی شاگردان از چنین استادی, وافر و دستاوردها و خروجیهای این گونه محافل درسی, متخصصان و استادانی توان مند خواهد بود.

شاید بتوان با تخصصی نمودن رشته های علمی, تأسیس مراکز تربیت مدرس و تشکیل هیأتهای علمی در هریک از رشته ها, ضمن تأمین کادر علمی متخصص و ماهر موردنیاز برای همه رشته های علمی حوزه, به میزان زیادی با این مشکل به رویارویی برخاست. بویژه تشکیل و رسمیت یافتن هیأت علمی, فایده های چند جانبه ای را دربردارد که تضمین در اختیار داشتن استادان زبده و کارآمد و بهره مندی طلاب از آنان در همه سطحها و لایه ها, تنها یکی از دستاوردهای آن است.

ج. نقش و جایگاه فقه و اصول در برابر دیگر دانشهای اسلامی و تأثیر فراگیری خوب فقه و اصول در ژرفابخشی به فهم دیگر دانشهای اسلامی و نیز در مسؤولیتهایی که فراروی طلاّب قرار دارد, به خوبی برای دانش پژوهان این دوره, روشن نشده است. این امر موجب از بین رفتن انگیزه در آنان نسبت به آموختن ژرف فقه و اصول در دوره سطح می شود. فراگیری فقه و اصول به میزان خوشایند, در دوره سطح که از راه آن, یک طلبه با شیوه ی استنباط و استخراج نظر شارع از لابه لای متون و ادله آشنا می شود و بر بازشناسی ظهورها و دلالتهای الفاظ توانا می گردد و به این توانایی دست می یابد که منبع معتبر (حجت) را از غیر معتبر تمیز دهد و فرا می گیرد که چگونه در رویارویی با متون متعارض, در رسیدن به مقصود گوینده و قانونگذار کامیاب گردد و بسیاری از تواناییهای دیگر که در ضمن آموختن فقه و اصول حاصل می گردد, دانش پژوهان رشته های دیگر را در فراگیری عمیق و اجتهادی همان رشته ها نیز کمک فراوانی می کند.

د. گروه زیادی از طلاب در دوره سطح, به مؤسسه ها و مراکز آموزشی تخصّصی جهت تحصیل همزمان در یک رشته تخصّصی همچون: کلام, اقتصاد, تاریخ, قرآن و… جذب می شوند که افزون بر دشواریهای ناشی از عدم تبیین ارتباط و تلازم بین فقه و اصول و رشته های تخصّصی, در عمل, با دو نظام و مدیریت آموزشی رو به رو می شوند. از یک سو برنامه آموزشی دقیق, منظم و الزامی و تعهّداتی که از سوی آن مرکز تخصّصی پذیرفته و باید پاسخ گو باشند و از سویی دیگر, رسالتها و پیمانهایی که درباره فقه و اصول به عنوان دروس عمومی حوزه در دوره سطح به آن متعهدند و در عمل, آن چه به حاشیه می رود و قربانی می شود, همین فقه و اصول خواهد بود.

از این روی, لازم است جایگاه مؤسسه های آموزشی و مراکز رشته های تخصصی که جذب طلبه دارند روشن شود و بویژه, نحوه تعامل آنها با مراکز مدیریتی حوزه مشخص گردد و با محوریت مدیریت حوزه, مجموعه برنامه های آموزشی یک طلبه, اعم از فقه و اصول و دروس رشته تخصصی در یک نظام درسی منسجم و واحد منظور شود و این گونه نشود که یک دانش پژوه حوزه با جذب در یکی از مؤسسه ها از درسهای ارزشمند و محوری فقه و اصول فاصله بگیرد.

ه. روشن نشدن تکلیف متون درسی و برنامه آموزشی: متون و کتابهای درسی, یکی از ارکان آموزش در هر نظام تعلیمی است و نقش مهمی در برآوردن هدفهای آموزشی آن نظام ایفا می نماید. توفیق در امر آموزش مطلوب, بدون توجه به بایستگیهای متون آموزشی و نگارش اصولی متون بر اساس استانداردهای جدید آموزشی, رؤیایی و غیرواقعی است. هدف مند بودن, تعیین سطح اطلاعات لازم برای آموزش محتوایی هرکتاب, فصل بندی منطقی و جمع بندی و مرور در انتهای هر فصل, ادبیات روان, توجه به آرای جدید و نظریه های نو, به روز بودن محتوایی و مطرح نمودن گزاره های نوظهور, بخشی از ویژگیهای لازم در عرصه تدوین متون آموزشی فقه و اصول است. و کتابهای درسی و آموزشی ما, برخلاف برخورداری از بسیاری از مزایا و امتیازها و اذعان به این که در گذشته و حتی در حال حاضر, بهترین متن موجود بوده و هست, اما به لحاظ گذشت زمان و پدید آمدن تحولات و نیازهای جدید, از معیارها و اندازه های یک متن و منبع آموزشی خوشایند فاصله گرفته و تدوین و جایگزین کردن متنها و کتابهای درسی تازه را طلب می نماید. کتابهای درسی فقهی ما با نگاه به آخرین پژوهشها و دستاوردهای علمی امروز تدوین نشده و اشاره ای به گزاره های نوظهور ندارند. مباحث فقهی که در کتابهایی مثل شرح لمعه و مکاسب خوانده می شود, هم از لحاظ موضوعات و مثالها و هم از لحاظ محتوایی با واقعیتهای عینی خارجی فاصله گرفته است. ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.