پاورپوینت کامل حوزه جبل عامل شکوه فراموش شده ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حوزه جبل عامل شکوه فراموش شده ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حوزه جبل عامل شکوه فراموش شده ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حوزه جبل عامل شکوه فراموش شده ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۳۵

در طول تاریخ غیبت, در برهه های گوناگون, شهر یا شهرهایی, مرکز حوزه های علمی تشیع به شمار می آمده اند, مانند بغداد, قم, نجف, حله, جبل عامل, اصفهان.

در این میان, جبل عامل از موفق ترین, اثرگذارترین و پرفایده ترین حوزه هاست.

می دانیم که در پی افول یا از رونق افتادن حوزه علمی در شهر یا کشوری, حوزه در شهر و دیار دیگری سر برمی آورد; درمَثَلْ در سده پنجم, پس از فروپاشی حوزه شیعه در بغداد, حوزه نجف به دست پربرکت شیخ الطائفه شیخ طوسی (م:۴۶۰) بنیان گذارده شد. و پس از مدتی از رونق افتاد. آن گاه حوزه حله شکوفا شد و در دوران محقق حلی (م:۶۷۶) و علامه حلی (م:۷۲۶) به اوج شکوفایی خود رسید و پس از دوره شاگردان علامه حلی: فخرالدین فرزند علامه (م:۷۷۱) عمیدالدین (م:۷۵۴) و ضیاءالدین, هردو پسر خواهر علامه, به دلیلهایی که نمی دانم در جایی شرح داده شده یا نه, به سردی گرایید. و شاگرد بزرگ و برجسته این سه بزرگوار; یعنی محمدبن مکی شهید اول (بعد از ۷۲۴ ـ ۷۸۶) دمشق و جبل عامل, بویژه جِزّین را مرکز تلاشها و تکاپوهای علمی خود قرار داد و شاگردان بسیاری پرورش داد و شهرت و آوازه اش عالمگیر شد, به گونه ای که سربداران ایران از او خواستند که به ایران بیاید; ولی او عذر آورد و لمعه دمشقیه را به گونه کرامت آمیزی نگاشت و برای آنان فرستاد.

از عهد شهید اول (م:۷۸۶) تا حدود دویست و پنجاه سال ـ یعنی از سال ۷۵۰ که تلاش علمی شهید اول شروع می شود, تا حدود سال ۱۰۰۰, بزرگ ترین و بنام ترین فقیهان و عالمان دین, از جبل عامل برخاسته اند.

و از ایران در این مدت طولانی, هیچ فقیه بنامی برنخاسته است, به جز محقق اردبیلی (م:۹۹۳). عالمان و فقیهان عراق و سایر کشورها هم در این دوره, به پای عالمان جبل عامل نمی رسند, بزرگانی مانند: ابن فهد حلی (م:۸۴۱) و فاضل مقدادسیوری (م:۸۲۶) و شیخ ابراهیم قطیفی (معاصر محقق کرکی) هرچند از غیر جبل عامل برخاسته اند; اما شماری مانند: فاضل مقداد, شاگرد بی واسطه شهید اول هستند و شماری مانند: ابن فهد, شاگرد باواسطه. اما هیچ یک در حد شهیدین و محقق کرکی و مانند آنان, مؤسس و مبتکر نیستند.

باری, در این دوره ۲۵۰ ساله, ستارگان درخشانی از جبل عامل طلوع کردند و در حوزه جبل عامل, تربیت شدند که کسانی مانند: شهید اول (م:۷۸۶) علی بن یونس نباطی بیاضی (م:۸۷۷) محقق میسی (م:۹۳۸) محقق کرکی (م:۹۴۰) شهید ثانی (م:۹۶۵), شیخ حسین بن عبدالصمد, والد بزرگوار شیخ بهایی (م:۹۸۴) سیدمحمد نوه شهید ثانی (م:۱۰۰۹), و سرانجام شیخ حسن فرزند شهید ثانی (م:۱۰۱۱) در زمره بزرگ ترین و نام آوردترین آنان اند.

(۲)

پس از تشکیل دولت صفوی در ایران, و ازسوی دیگر, فشارهای دولت عثمانی بر شیعیان و عالمانِ حوزه جبل عامل, مهاجرت عالمان جبل عامل به ایران آغاز شد و بزرگ ترین شاگرد شهید ثانی, شیخ حسین بن عبدالصمد, در زمان حیات شهید ثانی ـ و شاید به امر او ـ به ایران آمد و گزارش سفر خود را به ایران, به امر شهید, برای وی فرستاد.۱

مدتی پس از آن بود که حوزه جبل عامل از هم پاشید و به دیگر سخن, در جبل عامل غروب و در ایران طلوع کرد و برای ایران و دولت صفویه, برکتهای بی شمار داشت که به بنیان گذاری حوزه علمی اصفهان و پرورش یافتن بزرگانی در حوزه اصفهان انجامید, بزرگانی مانند: علامه محمدتقی مجلسی (م:۱۰۷۰) شاگرد بی واسطه شیخ بهایی, فیض کاشانی (م:۱۰۹۱) و محقق سبزواری (:۱۰۹۰) در پرتو مهاجرت علمای جبل عامل به ایران و بنیان گذاری حوزه علمی اصفهان, بالیدند و به رونق حوزه علمی ایران کمک شایان کردند.

(۳)

اکنون که کوتاه و فشرده, به تاریخچه برآمدن و برافتادن حوزه جبل عامل, اشاره شد, به پاره ای از نکته هایی که نمایان گر جایگاه والا, مهم و نقش آفرین آن است می پردازیم و پاره ای از سخنان در این باره را نقل می کنیم:

بزرگی و جایگاه والای جِزّین ـ زادگاه و حوزه علمی شهید اول ـ چنان چشم نواز و دارای اهمیت است که ذهبی در مختصر تاریخ الاسلام, از آن به عنوان: (مأوی الرافضه) یاد می کند و آن جا را جایگاه شیعه می داند.۲

همچنین قلقشندی در صبح الأعشی, متن بیانیه ای را از والی دمشق, که سال ۷۶۴ (و شاید ۷۸۴)۳ و دوران اوج تلاشهای شهید اول, صادر شده نقل کرده است. هرچند این بیانیه, آکنده از بهتانهای بسیار به شیعه است, ولی نشان دهنده تلاشهای گسترده و بنیادین, هدف مند و اثرگذار شیعه در آن دوره تاریک است.

قلقشندی پیش از نقل متن بیانیه یاد شده می نویسد:

(هذه نسخه توقیع کریم ـ بمنع أهل صیدا وبیروت وأعمالهما من اعتقاد الرافضه والشیعه وردعهم, والرجوع إلی السنّه والجماعه … ـ فی خامس عشرین جمادی الآخره سنه أربع وستین وسبعمائه)

این نبشته ای است ارزشمند درباره بازداشتن اهل صیدا و بیروت پیرامون آنها از اعتقاد رافضیان و شیعیان و بازگشت آنان به سنّت و جماعت ۱/۲۵/ جمادی الآخره ۷۶۴.

و آن گاه متن آن را بدین گونه نقل می کند:

(… وقد بَلَغَنا أنّ جماعه من أهل بیروتَ وضواحیها, وصیدا و نواحیها, وأعمالها المضافه إلیها, وجهاتِها المحسوبه علیها, ومزارع کلٍّ من الجهتین وضیاعها, وأصقاعها وبِقاعها, قد انتحلوا هذا المذهَب الباطل وأظهَرُوه, وعمِلوا به وقرّرُوه, وبَثُّوه فی العامَّه ونشَرُوه, واتّخذوه دِیناً یعتقدونه, وشرعاً یعتمِدونه, وسلکوا منهاجَه, وخاضوا لجاجه, وأصَّلوه وفرَّعوه, وتدینوا به وشَرَعوه, وحصَّلوه وفصَّلوه, وبلَّغوه إلی نفوس أتباعهم ووصَّلوه, وعظَّموا أحکامَه, وقدَّمُوا حُکامه, وتمَّموا تبجیلَه وإعظامَه; فهم بباطله عاملون, وبمقتضاه یتعامَلون, ولأعلام عِلمه حاملون, وللفساد قابلون, وبغیر السداد قائلون, وبحَرَم حرامه عائذون, وبحمی حمایته لائذون, وبکعبه ضلاله طائفون, وبسّدّه شِدّته عاکفون; وإنّهم یسُبُّون خیرَ الخلق بعد الأنبیاء والمرسلین, ویستحِلُّون دمَ أهل السنَّه من المسلمین, ویستبیحون نکاح المُتعه ویرتکبونَه, ویأکلون مالَ مخالفیهم وینتهِبونه, ویجمعون بین الأختین فی النکاح, ویتدینون بالکفر الصُراح, إلی غیر ذلک من فروع هذا الأصل الخبیث, والمذهب الذی ساوی فی البطلان مذهب التثلیث. فأنکرنا ذلک غایه الإنکار, وأکبَرنا وقوعَه أشدَّ إکبار, وغضبِنا للّه تعالی أن یکون فی هذه الدوله للکفر إذاعه, وللمعصیه إشاده وإشاعه, وللطاعه إخافه وإضاعه, وللإیمان أزجی بِضاعه, وأردنا أن نجَهِّز طائفه من عسکر الإسلام, وفِرقه من جُند الإمام, تستأصل شأفَه هذه العُصبه المُلحِده, وتطهِّرُ الأرضَ من رِجس هذه المَفسده; ثمّ رأینا أن نقَدِّم الإنذار, ونسبِقَ إلیهم بالإعذار, فکتَبنا هذا الکتاب, ووجَّهنا هذا الخِطاب, لیقرأ علی کافَّتهم ویبلَّغَ إلی خاصَّتهم وعامَّتهم, یعلِمهم أنّ هذه الأمور التی فعلوها, والمذاهبَ التی انتَحلوها, تُبیح دماءهم وأموالَهم, وتَقتضِی تعمیمَهم بالعذابِ واستِئصالَهم; فإنَّ من استحَلَّ ما حَرَّم الله تعالی وعرف کونه من الدین ضروره فقد کفر, وقد قال الله تعالی: “وأن تَجمَعُوا بَینَ الأُختَین إلاّ ما قَد سَلَف” عطفاً علی ما حَکم بتحریمه, وأطلق النصّ فتعینَّ حملُه علی تعمِیمه; وقد انعقد علی ذلک الإجماع, وانقطعت عن مخالفته الأطماع, ومخالفه الإجماع حرام بقول من لم یزَل سمیعاً بصیراً: “ومَن یشاقِقِ الرسُولَ مِن بَعد ما تَبَینَ له الهُدی ویتَّبع غَیرَ سَبیلِ المُؤمِنین نُوَلِّهِ ما

تَوَلّی ونُصلِهِ جَهَنَّمَ وساءت مَصیراً”. ونکاح المُتعه منسوخ, وعَقده فی نفس الأمر مَفسُوخ, ومن ارتکبه بعد علمه بتحریمِه واشتهارِه, فقد خرج عن الدین بردّه الحقَّ وإنکاره, وفاعلُه إن لم یتُب فهو مقتول, وعُذره فیما یأتیه من ذلک غیرُ مقبُول, وسَبُّ الصحابه (رضوانُ الله علیهم) مخالِف لما أمر به رسولُ الله(ص) من تعظیمِهم, ومنابِذ لتصریحه باحترامهم وتبجیلِهم, ومخالفتُه(ع) فیما شَرَعه من الأحکام, موجبه للکفر عند کلّ قائل وإمام, ومرتکبُ ذلک علی العقوبه سائر, وإلی الجحیم صائر. ومَن قَذَفَ عائشَه أُمَّ المؤمنین (رضی الله عنها) بعد ما بَرَّأها الله تعالی فقد خالف کتابَه العظیم, واستحَقَّ من الله النَکالَ البلیغَ والعذابَ الألیم, وعلی ذلک قامت واضحاتُ الدلائل, وبه أخذ الأواخِرُ والأوائِل, وهو المَنهَج القَویم, والصراطُ المستقیم, وما عدا ذلک فهو مردُود, ومن المِلَّه غیرُ معدود, وحادث فی الدین, وباعث من المُلحدین, وقد قال الصادق فی کلّ مَقالَه, والمُوضِّح فی کلّ دلاله: (کلُّ مُحدَثه بِدعه وکلُّ بدعه ضَلاله); فتوبوا إلی الله جمیعاً, وعودوا إلی الجماعه سریعاً, وفارقوا مذهبَ أهل الضلاله, وجانِبُوا عُصبه الجَهاله, واسمَعوا مقالَه الناصح لکم فی دینکم وَعُوا, وعنِ الغی ارجعُوا, وإلی الرَشاد راجعوا, وإلی مغفره من ربّکم وجنّه عرضُها السمواتُ والأرضُ باتّباع السنه بادِروا وسارعوا; ومن کان عنده امرأه بنکاح متعه فلایقربها, ولیحذَر من غشیانها ولیتجَنَّبها, ومَن نکح أُختین فی عقدین فلیفارق الثانیه منهما; فإنَّ عقدَها هو الباطل, وإن کانَتا فی عقدٍ واحدٍ فلیخرجهما معاً عن حِبالته ولا یمَاطِل; فإنَّ عذاب الله شدید, ونکالَ المجرم فی الحمیم کلَّ یوم یزید, ودارَ غضب اللهُ تُنادی بأعدائه: هل من مَزید; فلا طاقَه لکم بعذابِه ولا قُدره علی ألیم عقابه, ولا مَفَرَّ للظالم منه ولا خَلاص, ولا ملجأ ولا مَنَاص; فرحِم اللهُ تعالی امرأ ً نظر لنفسه, واستعدَّ لرَمسه, ومَهَّد لمَصرَعه, ووطَّأ لمَضجَعه, قبلَ فوات الفَوت, وهُجوم الموت, وانقطاع الصَوت, واعتقالِ اللسان, وانتقال الإنسان, قبل أن تُبذَلَ التوبه ولا تُقبل, وتُذری الدموعُ وتُسبَل, وتنقضِی الآجالُ, وینقطع الأمل ویمتنِعَ العمَل, وتزهَقَ من العبد نَفسُه, ویضُمَّه رَمسُه, ویرِدَ علی ربّه وهو علیه غَضبانُ, وإنَّ سُخطه علیه بمخالفه أمره قد بان, ولا ینفَعُه حینئذٍ الندَم, ولا تُقال عثرتُه إذا زَلَّت به القدَم; وقد أعذَر من أنذَر, وأنصَفَ من حَذَّر; فإنّ حزب الله هم الغالبون, والذین کفَروا سیغلَبون “وسیعلَمُ الذین ظلَمُوا أی منقَلَبٍ ینقَلبون” (ألهمنا الله وإیاکم رُشدَنا, ووفّق إلی مَراضیه قصدَنا, وجَمَعَنا وإیاکم علی الطاعه, وأعاننا جمیعاً علی السُنَّه والجماعه, بمنِّه وکرمه).)۴

به ما خبر رسیده است که: گروهی از مردمان بیروت و صیدا و پیرامون این دو شهر, به این مذهب باطل [یعنی تشیع] گرویده اند و در اظهار و ترویج و تحکیم مبانی آن, بی اندازه می کوشند. اینان از جمله, بهترینِ مردمان پس از پیامبران را دشنام می دهند و ریختن خون سنّیان را حلال می دانند و اموال آنان را غارت می کنند و ازدواج موقت را جایز می شمارند, و در ازدواج جمع بین دو خواهر را روا می پندارند. و جز اینها برخی از کارهای ناشایست دیگر را که انجام می دهند. ما به شدّت این مذهب و این رفتارها را محکوم می کنیم و از برای رضای خدا [!] از این امور به خشم آمدیم که در دولتِ ما چنین رفتارهایی سر می زند و در صدد بودیم لشکری بیاراییم که این جماعت و گروه ملحد را از ریشه برکند و زمین را از پلیدی این تباهی پاک گرداند.

سپس به نظرمان رسید که پیش از فرستادن چنان لشکری, هشدار دهیم, از این روی, این بیانیه را صادر کردیم, تا بر آنان خوانده شود و به اطلاع همه آنان برسد و به آنان اعلام شود: کارهایی که انجام می دهند, و مذهبی که به آن گرویده اند, سبب مباح دانستن جان و مالِ آنها می شود. آنان باید از مخالفتِ اهل سنت, نکاح متعه, سبّ صحابه, توهین به امّ المؤمنین و جمع بین دو خواهر در ازدواج, دست بردارند وگرنه رعدآسا بر سر آنان فرود آییم, و بساطِ باطلشان را برچینیم.…

(۴)

از جمله چیزهایی که نشان دهنده بزرگی, گستردگی و با شکوهی حوزه جبل عامل است, بسیاری علما و مجتهدان آن دیار است, به گونه ای که شیخ حرّ عاملی (م:۱۱۰۴) در آغاز أمل الآمل می نویسد:

(از شماری از مشایخ شنیدم که: در روزگار شهید و نزدیک به آن, در روستایی از جبل عامل, هفتاد مجتهد در تشییع جنازه ای شرکت داشتند و در این کتاب, خواهید دید که شمار علمای جبل عامل و نگارشهای آنان, حدود یک پنجم علما و نگارشهای پسینیان است, با این که گستردگی جغرافیائی جبل عامل, کم تر از یک صدم شهرهای امامیه است.)۵

بله, در آن روزگار, در روستایی کوچک به نام جُبَع ـ که اکنون نیز شهرکی بیش نیست ـ دو تن از بزرگان و عرصه داران حوزه فقاهت: شیخ حسن صاحب معالم و سید محمد صاحب مدارک, در یک زمان, با هم زندگی می کردند و اکنون سالهاست که در همان روستا در کنار هم آرمیده اند.

از خدمات ستودنی شیخ حر عاملی, کتاب با ارزش أمل الآمل فی علماء جبل عامل است که در اواخر عمر بابرکت خود, آن را نگاشته است. وی در فائده نهم از خاتمه این کتاب, درباره انگیزه اش از نگارش آن می نویسد:

(اعلم أنی فی السنه التی قدمت فیها المشهد الرضوی ـ وهی سنه۱۰۷۳ ـ وعزمت علی المجاوره به والإقامه فیه رأیت فی المنام کأنّ رجلاً علیه آثار الصلاح یقول لی: (لأی شیء لاتؤلّف کتاباً تسمیه أمل الآمل فی علماء جبل عامل؟). فقلت له: إنی لاأعرفهم کلهم ولاأعرف مؤلفاتهم وأحوالهم کلها. فقال: (إنک تقدر علی تتبعها واستخراجها من مظانها.

ثم انتبهت فتعجبت من هذا المنام وفکرت فی أنّه بعید من وساوس الشیطان و من تخیلات النفس, ولم یکن خطر ببالی هذا الفکر من قبل اصلاً, فلم التفت الی هذا المنام; فانه لیس بحجه شرعاً ولا هو مرجّح لفعل شیء أو ترکه, فلم اعمل به مده أربع و عشرین سنه; لعدم الاهتمام بالمنام وللاشتغال بأشغال أُخر. ثم خطر ببالی أن افعل ذلک لأسباب کثیره أشرت إلی بعضها فی المقدمات.)۶

شیخ حر عاملی حدیثی نیز در فضیلت اهل این سرزمین در دوره غیبت به نقل از خط شهید اول نقل می کند که خواندنی است.۷

(۵)

وجود کتابخانه های غنی, و در اختیار داشتن بسیاری از منابعی که امروزه در اختیار ما نیست, از ویژگیهای حوزه جبل عامل است. از باب نمونه شهید اول از منابع بسیاری مطالبی نقل می کند که حتی علامه و محقق هم در آثار خود از آن منابع مطلبی نقل نکرده اند. و چون آن منابع امروزه در اختیار ما نیست, تنها از آثار شهید بدانها پی می بریم و از درونمایه آنها

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.