پاورپوینت کامل دستور العملی از عالم ربانی فقیه صمدانی، شهید ثانی ره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دستور العملی از عالم ربانی فقیه صمدانی، شهید ثانی ره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دستور العملی از عالم ربانی فقیه صمدانی، شهید ثانی ره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دستور العملی از عالم ربانی فقیه صمدانی، شهید ثانی ره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۳

آه ازاین درد که ترا به بند کشیدند و بر بستند و هیچکس نبود که از تو حمایت با شفاعت کند.

ترا که نزد خردمندان شکوهمندترین و برترین شهریاری با خود می کشیدند و می بردند.

عجب از کوهستان که سر خشم بر زمین نمی غزد و نمی لرزد واز ستارگان که فرو نمی پاشند.. بر درگذشت زیدالدین عجبی نیست اگر کوهها بلرزه در آیند بلکه عجب از آرامش آنهاست.

قطعه ای از شعر فتال در مرثبه شهید

در مرثیه قله بلند و برافراشته حوزه های علمی تشیع و تاریخ زرین اسلام بنیانگذار جمهوری اسلامی احیاگر شریعت در قرن ظلمت امام خمینی قدس سره الشریف پای سخن قله ای ازاین رشته قلل سر تعظیم نهادن و با گوش جان مواعظ و دستورالعملهای او را نوشیدن چه نیکوو و دل انگیزاست.

زین الدین بن علی احمد بن محمدبن علی بن جمال الدین تقی الدین صالح بن مشرف به سال ۹۱۱ ه.ق در جبل عامل دیده به جهان گشود. روز تولد او سیزدهم رجب مقارن با زاد روز مولی و مرادش مولی الموحدین

حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب[ ع] بود.اجداداو از علماء ربانی بودند و فرزندان او نیز همچون ستارگانی در آسمان تاریخ اسلام درخشیدند.

دروس مقدماتی رااز پدر بزرگوارش فرا گرفت. این مرد وارسته همراه با آموزش علوم مقدمات عشق به علم و معنویات را در جان و قلب خود جای داد وازاین روی او در نوجوانی بااسباب و راههای رشد و کمال آشنا گردید بگونه ای که بعداز پدر راه و رسم آموزش و سازندگی را نیک می دانست. آن بزرگوار با کمک از تعلیمات پدر پلکان قرب الهی و تکامل علمی را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد.

اندیشه منسجم و ژرف بین و ذهن و فاد و نکته بین او که بعد در کتاب ها و آثارش خودنمائی کرد مرهون همین دوران طلائی و شکوفایی اوست. عشق او به فراگیری دانش و کسب کمالات معنوی او را بی قرار ساخت بگونه ای که دراین راه همه سختیها را به جان خرید و هر مانعی رااز پیش روی برداشت.

دراین راستا به: میس کرک نوح مصر مکه مدینه بیت المقدس حلب قسطنطنیه بعلبک شهرهای عراق و دیگراقالیم سفر کرد. دانشها و روشهای موجود آن حوزه ها راازاساتید فن آموخت و سرآمد عالمان زمان خویش گردید.

مرحوم علامه امینی در کتاب شهداءالفضیله می گوید:

از گوهران نفیس روزگار و دریای بیکران دانش زیور دین و آیین استاد فقیهان بزرگ دانشمندی که در فلسفه و عقیده شناسی فقه واصول شعر وادب علوم طبیعی و ریاضیات دست داشت. شهرت عالمگیرش کافی است که مقامش را بنماید و ما رااز هر گونه تعریف و توصیف بی نیاز سازد. خلاصه آن که هر تمجید که از وی بر زبان آید کوچکتراز مقام اوست و هر توصیف نارساتراز حدودی. …

شهید ثانی قدس سره تنها به فراگیری علوم نقلی و مرسوم زمان خود بسنده نکرد. بلکه به علوم باطن روی آورد و به سیر و سلوک و ریاضت نفس پرداخت و خود مرشداین علوم گردید.اوازاین که در حوزه های علوم دینی معارف شهودی متروک مانده و علوم نقلی و رسمی مایه تفاخر و مباهات گشته است در رنج بود:

دریغا دراین دوران دانش پاکسازی قلب و تکامل دهی به آن نه تنها کهنه و مندرس شده است بلکه آثار آن محو گردیده است.

باتقوا و پارسا دراین زمان به کسانی گویند که از محرمات ظاهری نوشته شده در کتابهای فقهی اجتناب کنند ولی بازرسی قلب و پاکسازی آن از صفتهای ناپسند نزد خدای تعالی همچون: حسد تکبر کینه توزی دشمنی ریا ریاست طلبی برتری جوئی بداخلاقی بداندیشی درباره همنشینها و دوستاران را وا نهاده اند حتی بسیاری ازاین امور را گناه نمی انگارند بااین که این خصایص ریشه و سرچشمه همه گناهان می باشند….

آری او یگانه دوران و ستاره زمان خویش شد. دراین سفرها همراه با تعلم و فراگیری دانشهای

گوناگون به آموزش و تعلیم در سطح وسیعی پرداخت تااین که بساط هدایت خلق را در شهر بعلبک گسترانید و در آن شهرها هم ملجا حل مشکلات علمی مذاهب پنجگانه بود و هم ارشاگرد سالکان فرزانه.

شاعر گرانمایه سید عمید نجفی در مرثیه آن بزرگورامی سراید:

[ستاره رهنمون از آسمان حکمت و دانائی فرو غلطید دیگر در تاریکیهای شب راه از چه توان جست. پیشوایی رخ در پرده خاک کسید که دانش بدانگونه ای افشاند که بروز بخشندگی و دهش نعمت می پراکند.

او کعبه فضل بود و دانش پروهان چونان بگردش گردان که حاجیان بگرد حرم کعبه در طواف]. ..

آفاق روحی و مقام اخلاقی شهید:

او از معدود بزرگان و نادر دانشمندانی است که درابعاد مختلف استعدادهای گوناگون خود را به فعلیت رساند وابعاد وجودی و قوای انسانی خود را در کانال فطری خویش هدایت کرده و رشد و تعالی بخشید.

خواسته ها و تمایلات نفسانی را قلع و قمع کرد و جانش را با زیت اخلاص و فنای در حق روشن کرد.او با مراقبت دقیق و همه جانبه اعمال و رفتار خود رضای خدا را در تار و پود لحظه های عمر خویش متبلور ساخت و هیچ مقصد و مطلبی را جز[ ابتغاءوجه] دنبال نمی کرد. تمام زندگی او تبلور عشق به خدا عبادت و تلاش در راه حق بود.

در مقدمه اللمعه الدمشقیهدراین زمینه آمده است:

[فقد کان الشهید من المعدودین من اولیاءالله المرقبین و ممن وفق لتهذیب نفسه و تکملیها والتغلب علی عوامل الشهوده والهوی و الطاغوت فی نفسه والاخلاص لله تعالی حق الاخلاص فی کل جزء من سلوکه. و کانت لیالیه عائره بذکرالله واستغفاره والصلاه له و تسبیحه و نهاره عامر بالدراسه والتالیف والتعرض لحاجات الناس و توجیه الناس وارشادهم فکانت حیاته کلها حلقات متصله من العمل والدرراسه والعباده والجهاد فی سبیل الله]….

دراین راستا شهید بزرگوار در حوزه تفکر واندیشه بر علوم باطنی احاطه ای کم نظیر یافت و دراین زمین هصاحب رای و نظر گردید.

چنانکه مرحوم خونساری پس از ذکر فضایل او می گوید:

[واماالسلوک والتصوف فقد کان له فیه تصرف وای تصرف]….

در حوزه عمل و سلوک روحی با رسیدن به روح عبادات و ربانی کردن جان واندیشه خود به فرامرز طبیعت و عالم ماده پای نهاد و با پرواز در آفاق ملکوتی این عالم به مقامات واسرای دست یافت و باطن عالم را شهود کرد.

این جان پاک و روح الهی مورد توجه و عنایت حضرت ختمی مرتبت پیامبر اسلام[ ص] قرار گرفت و در خواب حضرت رسول[ ص] او را به مقاماتی تشرف داد.

بااین تشرف قله قرب فرائض و نوافل را طی کرده و دراین زمینه تالی تلو معصومین صلوات الله

علیهم اجمعین گردید.

صاحب روضات الجنات در این زمینه می گوید:

[ تااین زمان (سال ۱۲۶۳ ه.ق )از دانشمندان بزرگ کسی را به عظمت شان و علو مقام و ظرفیت اخلاقی و خوش فهمی و قدرت اراده و حسن سلیقه و راست روی و نظم تحصیلی و کثرت استاد و ظرافت طبع و لطافت هنر و معنویت سخن و کمال تالیف وی نیافته ام حتی در تخلق به اخلاق الهی چیزی نمانده بود که به مقام معصومین برسد]….

شهید والامقام مرزبانی هوشیار و بیدار برای اسلام بود. نه تنها نقطه های کور نفوذ دشمن را شناسائی و سد کرد و مواضع آسیب پذیر را ترمیم نمود بلکه با نفوذ به درون دشمن جان مایه های فرهنگ تشیع را در پیکره اندیشه و فرهنگ آنان تزریق کرد.انجام این رسالت در بیشتر سفرهای علمی و فرهنگی او متبلور و نمایان است که این مقال را گنجایش بیان آن نیست.

در بعداجتماعی زندگی او سراسر تلاش و کوشش در جهت بسط احکام و معارف تشیع در آن فضای خفقان آور بود.او در راه ترویج اسلام ناب محمدی از هیچ چیز واهمه نکرد. شهید به بهانه[ تقیه] در آن دوران خفقان عافیت طلبی را پیشه نکرد بلکه چونان کوه استوار سینه خود را سپر همه حوادث وابتلائات قرار داد.

خوداو دراین زمینه می گوید:

ان من الالقائات الی التهلکه فعل من یعرض نفسه للقتل فی سبیل الله اذا رای فی قتله بسبب ذلک عزه للاسلام. ولاشبهه ان ذلک من افعال الکرام دون الئام و من خصال اولیاءالله البرره الاعلام الذین لهم الاسوه الحسنه بالحسین الشهیدالمظلوم علیه السلام….

از مصادیق[ القاء فی التهلکه] عمل کسی است که در راه خدا جانش را به خطر می اندازد و با قتل خود به اسلام عزت می بخشد.این نوع[ القاء فی التهلکه] بی شک ازافعال شایسته و گرانبها واز خصایص اولیاء خدای می باشد خوبان و بزرگانی که شهید کربلا رااسوه ای نیکو برای خود قرار داده اند.

اندیشه نافذ و تلاش بی امان او خواب رااز چشم ستم پیشگان ربودازاین روی دانشمند نمایان مقام طلب همانند جغدهای شوم بر هر ویرانه نشستند واز هر فرصتی بهره جستند تااو را شهید کردند.

او همانند آقا و مولایش حسین در غربت به شهادت رسید و سه روز بدن مبارکش بر زمین افتاده بود. شهادت او چنان ولوله ای در جهان اسلات بیفکند و چنان ارواح حق طلبان را به خروش و جوش آورد که شاعران با شور خود و سخنوران با سخنان شورانگیز خود و نویسندگان با قلم خود پرچم خونین رسالت او را به اهتزاز در آوردند و بر بام بشریت برافراشتند.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

بسم الله الرحمن الرحیم

ای برادر من! خدای تعالی من و تو را در پیروی وانجام دادن دستورهایش موق کند. ما را به راهی که خشنودی او در آن است بدارد و بر نیکیها آگاهمان کند تا آنها را بکار گیریم و صفتهای بد را به ما بشناساند تااز آنها دوری گزینیم. و در همه این امور با توفیق نیکویش یاریمان کند که او صاحب و سرپرست هر یاری و توفیق است. نخستین توصیه ام به تواین است که: در همه کارها چه آنها که انجام می دهی و چه آنها که ترک می کنی تقوای الهی را پیشه کن زیرااین سفارش پروردگار جهانیان است:

ولقد وصیناالذین اوتواالکتاب من قبلکم وایاکم ان اتقواالله ۱.

پیروان ادیان پیش از شما و شما را به[ تقوا] سفارش کردیم.

این سخن در عین ایجاز در بردارنده نیکیهاست بهمین جهت آن را وصیت خود بر همه اهل عالم قرار داد.

اگر در بین خصلتهای نیک صفتی شایسته تر و فراگیرتر برای بندگان بود اقتضای لطف و عنایت خداوند گزینش آن بود و یا آن صفت را نیز به بندگان خود سفارش می کرد. خداوند تعالی در کتاب خود [ تقوا] را ستوده است و ویژگیها و فوائد و آثار بسیاری را برای[ تقوا] بر شمرده است که اینک به برخی از آنهااشاره می کنیم:

آثار و نتایج تقوا

آمرزش گناهان و بسامان کردن کارها:

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکم ۲.

ای مومنان! تقوای الهی را پیشه سازید. راست استوار و پر مایه سخن گویید تااو کارهایتان را بسامان کند و گناهانتان را بیامرزد.

رهائی از آتش جهنم:

ثم ننجی الذین اتقوا ۳

زیست جاودانه در بهشت:

اعدت للمتقین. ۴

یاری و پشتیبانی خدا:

ان الله مع المتقین. ۵

حفظ و حراست از دشمنان:

وان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئا. ۶

برترین و باارزشترین اثر تقوا محبت خدای تعالی به متقین است:

ان الله یحب المتقین. ۷

درباره قدس جلال و کبریائی حق تقوا پیشگان بر دیگران مقدمند.

ان اکرمکم عندالله اتقاکم. ۸

بر طرف کردن گرفتاریهای سخت و سرو سامان دادن به امور زندگی که بزرگترین موهبت برای با تقوایان است. و آنان می توانند در پرتو آن با خاطر آسوده و فراغت بال خدا را عبادت کنند:

و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله بالغ امره. ۹

تبیین مفهومی تقوا

تقوا: عبارت است از سر برانجام خدا نهادن واز آنچه او نهی کرده است است دوری گزیدن. براین اساس است که همه نیکیها را در بر دارد.

ازامام صادق[ ع] پرسیده شد: تقوا چیست؟ ایشان فرمودند:

ان لایفقدک حیث امرک و لایراک حیث نهاک. ۱۰

هرجا خداوند تو را فرمان داده است حضور داشته باشی و در جائی که نهیت کرده دیده نشوی.

بر تو باد برادرم (خدا تو را توفیق دهد) به مراعات این وصیت جامع زینت دادن زندگی و رفتار خود براساس آن.

از عمر کوتاه خود در دنیا که سرمایه زندگی آن سرا و مایه خوشبختی جاودان و کرامت همیشگی است به نیکی بهره گیر.

شگفتا! بااینسرمایه ناچیز به چه سود بزرگی می توان دست یافت.

آنان که دراین معامله کوتاهی کرده واز سرمایه عمرشان بهره نگرفته اند بهنگام دیدن جایگاه بلند سابقین جلوداران در کسب فضیلت ها و مقام والای واصلان بحث و نتایج تلاش کوشندگان در عبادت سخت پشیمان شده و بر کوتاهی کردن خود افسوس می خورند و حال آن که فرصت از دست رفته و جبران آن ناممکن است. اگر بدانی که بهادی سعادت جاودانی آخرت چه چیزاست واز سوی دیگر درباره قدر وارزش آن سعادت و رستگاری بی پایان بیندیشی هرگز به خوداجازه نمی دهی با غفلت و سستی و تنبلی آن خوشبختی جاودانه از کفت برود و به حسرت فقدان آن دچار شوی. با دقت دراین نکته حقایق

زیادی برایت روشن خواهد شد. می دانیم که به چنگ آوردن سعادت جاودانی آخرت تنها دراین عمراندک دنیا میسوراست است. عمری که تازه آنان که آرزوی طولانی شدنش را دارند امید ندارند به صد سال برسد. دراین عمراندک مگر چقدر آن صرف اعمالی می شود که بهای زندگی جاودانی است؟

یک محاسبه ساده پاسخ این سوال را روشن می کند: بخش مهمی از آن بناچار صرف خواب واستراحت می شود. بخش دیگر آن صرف ضروریات زندگی از قبیل کار و تحصیل معاش نظافت و. .. می شود. ما بقی عمر که صرف این امور نمی شود (مشروط براین که درست مواظبت شود تا هرز نرود و در گناه مصرف نشود) ثمن و بهای خوشبختی جاویداست.

حیات جاویدی که بقاء بدون فناء لذت بدون مشقت خوشحالی بدون ناراحتی بی نیازی بدون فقر کمال بی نقصان بی ذلت و. .. است بالاخره هر چه مطلوب و مرغوب است بگونه ای که به هیچ وجه از آن اندکی کم نگردد واز نامحدودیتش کاسته نشود. به این مقال برای روشن شدن حقیقت امر توجه کنید:اگر فضای این جهان مادی ازاعماق زمین تا آسمان پراز مورچه های ریزه که گفته اند: و زن صدتای آنها به اندازه یک دانه جواست باشد و پرنده ای در هر صد صال بلکه در هر چند صد سال یکی از آنها را بخورد تا آنها تمام شود از نامحدود چیزی کاسته نشوداساسا نمی شود بین محدود و نامحدود مقایسه کرد.

بنابراین سزاواراست دراین مدت کوتاه عمر که با هر نفسی از آن گنج هایی بدست می آید و رسیدن به سعادت آن سرا جز در همین ایام کوتاه امکان پذیر نیست آستین همت را بالا زده و تمام توان خود را در جهت کسب سعادت جاودان بکارگیری. چقدر زشت است سستی و کوتاهی در بدست آوردن آن برای کسی که اعتقاد به وجود آخرت دارد اعتقادی که از ارکان

ایمان است و هیچ مکلفی را گریزی از عقیده به آن نیست زیرا وجود جهان دیگرازاموری است که آیات و روایات بسیاری درباره آن وارد شده است.

و همه پیامبران الهی بر آن اتفاق کرده اند و در تمام ادیان و مذاهب بشری با وجوداختلاف در مرام بدان اذعان دارند. شگفتا!اهل دنیا را می بینیم که تمام توان خود را مصرف رسیدن به سوداندک کوتاه مدت و همراه با رنج و آلام کرده و در راه رسیدن به آن رنجها کشیده و سختیها را به جان می خزند واز بهره ها و سودهای خود برای رسیدن به آن می گذرند. در حالی که به این سود بدست آمده بر فرض سلامت آن از آفات نمی شودامید بست که هیچ خردمندی به بقاء آن امید ندارد.

بی شک دنبال این سعادت نرفتن و در تهیه مقدمات آن کوتاهی کردن برخاسته از ضعف ایمان به آخرت است و گر نه عقل ناقص به انسان حکم می کند که برای رسیدن به این سعادت عظیم آستین همت بالا زند چه رسد به عقل کامل.

بدان! ضبط اوقات عمر و باروری لحظه های آن برای رسیدن به خوشبختی و سعادت جاودانه جز با مراعات پاسداری محاسبه و مراقبه نفس ممکن نیست.

در صورت سستی و کوتاهی نفس درانجام وظایف باید آن را تنبیه کرد به آنگونه که در مسائل مادی که سود آن ناچیز واز دست رفتن آن چندان زیانی ندارد با طرف معامله خود برخورد می کنی.

همچنانکه یک تاجر از شریک خود کمک می گیرد و سرمایه خویش را برای تجارت به او می سپارد و پس از آن مراقبت و حسابگری از آن تاجر را سرلوحه کار خویش کرده و در صورت کوتاهی یا زیان او را سرزنش می کند عقل هم که تاجر راه آخرت است بایداز[ نفس] دراین تجارت

کمک بگیرد تجارتی که سود آن تزکیه نفس است و تنها با پیراستن جان از بدیها و آراستن آن به نیکیها صورت می گیرد. چنانکه خداوند در قرآن می فرماید:[ قداقلح من زکیها و قد خاب من دسیها] آن که جان خود را تزکیه کرد فلاح یابد و آن که به هوا آلوده گشت نابود گردد. بله خرد باید دراین تجارت سترگ از نفس کمک بگیرد واز آن در آنچه مایه رفعت و کمال اوست بهره گیرد همانگونه که تاجراز شریک و غلام خود کمک می گیرد.

بی شک همانگونه که تاجر شریک را به منزله دشمنی در جدال می بیند و در طی چندمرحله با او برخورد می کند: (قرارداد نظارت محاسبه سرزنش و مجازات در صورت کوتاهی ) عقل انسان نیز باید نخست با نفس قرارداد ببندد و وظایفی را بعده او بگذارد و برانجام آن وظایف پیمان ببندد و راه رستگاری و فلاح را به او نشان دهد و پس از آن از نظارت و مراقبت بر نفس خویش غفلت نکند زیرا کسی که نفس خویش را بخود وانهد ارمغانی جز خیانت و تباهی سرمایه ازاو نخواهد دید همانطور که غلام خائن وقتی مال را به او بسپاری واو را بخود واگذاری چنین کند.

در مرحله بعد لازم است که ازاو حساب کشد وانجام وظایف و عمل به قراردادها راازاو بخواهد. چون سوداین تجارت بهشت برین و رسیدن به سدره المنتهی که مقام انبیاء و شهداست می باشد. و زیان آن (پناه بخدا) عذاب جهنم و همزبانی با فرعونها و بدبختهاست چون آن سرا را دو مقام بیش نیست: بهشت و یا جهنم. بهشت برای تقوا پیشگان آماده شده و جهنم برای آنان که در بهره وری ازاستعداد واوقات خویش کوتاهی کرده اند پس دقت و وسوسه در حساب کشی دراین زمینه بسیار مهمتراز دقت در سود بهره های دنیائی است زیرا سود کوتاه مدت دنیا در قبال نعمت های جاودانه عقبی بسیار ناچیزاست.

در سود بی دوام خیری نیست بلکه شر زودگذر بهتراز سود گذراست. چه سختیهای زودگذر شادمانی در پی دارد و سودگذرا تاسف و حسرت بدنبال دارد. به گفته شاعر:

اشدالغم عندی فی سرور تیقن عنه صاحبه انتقالا ۱۲

نزد من سخت ترین اندوه خوشی ای است که صاحب آن یقین بزوالش دارد.

بنابراین بر مومن دوراندیش است که از حسابگری و سخت گیری بر حرکات سکنات و لغزشهای نفس غفلت نورزد زیرا هر نفسی از نفسها عمر گوهر گرانبها و بی همتائی است که می توان به آن گنجی از گنجهای بی پایان آن سرا را خرید.

سپری کردن این نفسها و لحظه های عمر بدون به چنگ آوردن سود زیان دهشت انگیزی است که هیچ عاقلی به آن تن ندهد.

دراین راستا بایسته است که مومن به خدا و آخرت از پگاه پس از فراغت ازانجام فریضه صبح همچون یک تاجر تا پایان روز با نفس خود برخورد کند. ساعتی با نفس خود خلوت کرده واو را چنین مخاطب قرار دهد: هان ای نفس! مرا جز همین لحظه ای زندگی زودگذر سرمایه ای نیست. هر نفسی که بگذرد بخشی از سرمایه جان من نابود شده و من از تجارت و سود ناامید خواهم شد.

بدان! امروز روز جدیدی است که خدا با لطف و کرم خود به من مهلت داده است واجل مرا به تاخیرانداخته است. اگر جانم را می گرفت آرزو می کردم برای حتی یک روز به دنیا بر گردم و به جبران خسارتها وانجام کارهای شایسته موفق شوم.

چنین پندار که مرده ای و دوباره به دنیا بازگشته ای پس بترس واندیشه

کن از تضییع اوقات واز دست دادن لحظه های این روز چه هر نفسی از نفسهای تو گنجی است بی پایان. آگاه باش ای نفس شب و روز را بیست و چهار ساعت است. در حدیث آمده است:

[در قیامت در برابر هر شبانه روز عمرانسان بیست و چهار صندوق لاک مهر شده دراختیارش قرار می گیرد و جلواو یک بیک گشوده می گردد. یکی را می گشایند پراز نوراست زیرااین ساعتی است که در آن ساعت در دنیا اعمال نیک انجام داده است. با دیدن این انوار که پلکان قرب به فرمانروای جبار روز قیامت یعنی خدای متعال است چنان بشارت خوشحالی و شادمانی به او روی می آورد که اگراین شادمانی و بشارت را براهل جهنم توزیع کنند بگونه ای واله و شیدای این نور می گردند که درد و رنج آتش جهنم را درک نمی کنند. چون صندوق دیگری را گشایند سیاه و تاریک باشد و بوی گند و آن پخش گردد و تاریکی آن را فراگیر شود این ساعتی است که در دنیا فرمان خدا راانجام نداده است. در اینجا چنان وحشت و ترس براو رسد که اگر براهل بهشت تقسیم کنند عیش آنها را مکدر و شادیشان را به اندوه مبدل کند.

صندوق دیگری را گشایند. تهی نه در آن مایه خوشبختی و خشنودی است و نه مایه تیرگی و ظلمت این انعکاس ساعتهائی است که در آن بغیر ضرورت خوابیده است و یا در غفلت گذرانده و یا به امور مباح دنیا مشغول بوده است.

دراین حال بر ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.