پاورپوینت کامل دغدغه های محدث قمی از گسترش خرافه و تحریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دغدغه های محدث قمی از گسترش خرافه و تحریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دغدغه های محدث قمی از گسترش خرافه و تحریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دغدغه های محدث قمی از گسترش خرافه و تحریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۳۶۵

شیخ عباس قمی، سالها از محضر استادان بزرگ حوزه: میرزا محمد ارباب میرزا، محمدتقی شیرازی، سیدحسن صدر، سیدابوالحسن نقوی و میرزا حسین نوری بهره های علمی گرفت و در علوم قرآن، حدیث، تاریخ و تراجم آثاری مفید و ماندگاری نگاشت.۱ کتابهای این حدیث شناس، که به پاکبازی و صفای باطن شهره بود، از استقبال بسیار خوب مردم و اهل علم و تحقیق برخوردار شد و در کانون توجه ها قرار گرفت.

توجه به شرائط زمانی تلاشهای علمی شیخ عباس قمی، ما را به اهمیت کار وی آگاه می سازد. در آستانه به قدرت رسیدن رضاخان خطر بودن دین و دیانت از هر سو، میان داری روشنفکران مخالف دین و روحانیت، تلاش گسترده آنان در رواج الحاد و اندیشه های غرب گرایانه، بهره وری از فقر و فاقه مردم در راستای هدفهای شوم بلوک شرق و… محدث قمی را واداشت که در دو سنگر خطابه و قلم، به احیای میراث و فرهنگ اسلامی روی آورد و آموزه های راهگشا و زندگی بخش مکتب اهل بیت را با زبان روشن فارسی در دسترس همگان قرار دهد و با گزارش از کارنامه عالمان روشن ضمیر، مردم را به گذشته تابناک و اُسوه های راه آشنا سازد.

او در سخنرانیهای روشنگرانه خود، مردم را نسبت به تلاش دشمنان غربی و شرقی برای چیرگی بر فرهنگ و سرزمین شان، هشدار می داد.

پس از ورود شوستر برای سرپرستی امور مالی خزانه ایران، در سالهای پس از مشروطه و استقبال گرم بهائیان از وی، و تلاشهای گسترده و روزافزون آمریکاییان در جای جای ایران اسلامی، از جمله در مشهد، از سوی تشکیلات مخوف “کمیته مجازات”۲ به جرم افشاگری علیه آمریکاییان تهدید به مرگ شد:

“آقای آقاشیخ عباس قمی… شنیده ایم که در منبر از امریکاییها حرف بد می زنید. اگر شنیده شد که دو مرتبه از این گونه مزخرفات بگویید و تکذیب نکنید، همین دوشنبه به ضرب گلوله شکمت را… پاره پوره خواهیم کرد. “

۳از زاویه دیگر، محدث قمی، عالمی بود آزاده و باانصاف، حقیقت را از هرکس پذیرا بود. زبان طعن و عیب جویی نداشت. و تلاشها و کارهای درخشان دیگران را کتمان نمی کرد که با نگاهی به نوشته های او، از جمله الکنی والالقاب، هدیه الاحباب، فوائد الرضویه و… می توان به این مطلب پی برد. وی در مقام نقد سخنان بزرگان، همه جوانب را رعایت می کند و سخت محتاطانه گام برمی دارد و گاه با رمز ابراز نظر می کند، تا تنها خواص آن را دریابند.۴

محدث قمی، در واکنش به آن چه مؤلف “روضات الجنات” درباره ابن درید نوشته بود، می نویسد:

“بر فرض که ابن درید سنی باشد، لکن تعبیر کردن جناب شما از او به… خارج از قانون ادب و بیرون از رویه تاریخ نگاری است و شایسته است که هر که کتابی می نویسد، به استحکام و اتقان او پردازد و کلمات زشت و… در آن ذکر ننماید و چنان نویسد که موافق و مخالف، به خواندن آن رغبت نمایند، مانند تألیفات سیدالمتکلمین… میرحامد حسین هندی… بلکه هرگاه دو عالم با هم مهاجاتی پیدا کردند و بعضی کلمات برای هم گفتند یا نوشتند، آن را هم نقل نکند. “۵

محدث قمی، در شرح حال امین استرآبادی، پس از ستایش از داوری شایسته صاحب روضات درباره ابوالهتاهیه از شاعران معروف، بر وی خرده می گیرد که چرا این سیرت نیک را همه جا پیش نگرفته و گاه راه و رسم تاریخنگاری را از یاد می برد و درباره مخالفان زبان تند و تیز و ناخوش آیند را به کار می گیرد:

“صاحب روضات، که رحمت خدا بر او باد، در شرح صاحب ترجمه و همانند او، این راه و رسم را از یاد برده است و حال آن که به کرسی نشاندن حقیقت در موضوعات مورد گفت وگو، با سخنان ناخوش آیند، میسر نمی شود و نیز شیوه کتابهای تراجم و شرح احوال بر این استوار نیست. آیا نمی نگری که شیخ حر عاملی محدث، با آن که از استوانه های محدثین است، در کتابِ امل الامل، در شرح حال افراد و مدح و ثنا تفاوتی میان مجتهدین و اخباریان و محدثین و اصولییون نگذاشته است و در ترجمه همه افراد و ویژگیهای آنان، دانش و رفتار و پارسائی و تقوای آنان را برشمرده است. “۶

شیخ عباس قمی در حدیث و تاریخ، شاگرد محدث نوری و از وی در دانش حدیث اجازه اجتهاد دریافت کرده بود.۷

محدث قمی، کوشش می کرد احادیث منزه و بدون پیرایه را گرد آورد و آنها را به دور از دروغ و پیرایه، در اختیار علاقه مندان قرار بدهد.

از دغدغه های وی، راهیابی و نفوذ خرافه و تحریف به مراثی، ادعیه و زیارت نامه ها بود.

می دید روز به روز برشمار کتابهای دعا و زیارت افزوده می شود و کتابهای پرمحتوا و مستند از صحنه خارج و به جای آنها دعاهای بی مدرک به مسجدها و منزلها راه می یابند و در دسترس مؤمنان قرار می گیرند. او از یک سو می دید که زیارت نامه ها به دلخواه افراد و مرثیه ها به دلخواه مرثیه سرایان کم و زیاد می گردند و هر روز مراثی و روضه های خودساخته در عراق، ایران، هند و… به بازار سرازیر می شوند؛ و از دیگر سوی می دید عالمان دین در برابر این بدعت زشت، زبان به اعتراض نمی گشایند، از این روی به تلاش برخاست و همت گمارد و در کتابهای گوناگون خود، نسبت به رواج این گونه زیارت نامه ها و مرثیه ها و دعاها هشدار داد. در لابه لای نوشته های خود، روایتهای مجعول و جاعلین آنها را شناساند و کرامت سازان را رو کرد و یادآور شد: شماری از راویان به دلخواه درباره پیامبران اولی العزم و اولیاء کرامتهایی را جعل کرده اند که عقل قطع پیدا می کند که همگی مجعول و خرافه است:

“از آن جمله اخباری است که این عده در وعظ و زهد جعل کرده و در آن باره کارها و حالات خارق العاده ای و کراماتی که پیغمبران اولی العزم نداشته اند، نقل کرده اند. این قبیل اخبار، طوری است که عقل قطع پیدا می کند که همگی مجعول است، هرچند کرامات اولیای خدا فی نفسه ممکن است. “۸

محدث قمی، به نقل از استاد خود محدث نوری، یادآور شده که روضه ها و زیارت نامه های دروغ به نامهای رنگارنگ چاپ و منتشر می شود و کسی واکنش نشان نمی دهد.

وی به مناسبت ذکر زیارت وارث در کتاب مفاتیح الجنان، یادآور شده: افراد غیرمتعهد به سلیقه و خواهش دل، جمله هایی بر زیارت وارث افزوده اند.

او، پس از نقد این تحریف آشکار، گوشه ای از دغدغه های استادش محدث نوری را در بی محافظت ماندن مرزهای متون و فرهنگ دینی را یادآور شده و پس از آن افزوده است:

“این فقیر گوید: خوب تأمل کن در فرمایش این عالم جلیل که مطلع است بر مذاق شرع مقدس. چگونه این مطلب همّی عظیم و عقده بزرگ در دل او گردیده و چون می داند مفاسد این کار را، برخلاف آنان که از علوم اهل بیت(ع) محروم و بی بهره ماندند و به دانستن ضغثی از اصطلاحات و الفاظ اکتفا کردند که امثال این مطالب را چیزی ندانند، بلکه تصحیح و تصویب نموده و عمل بر وفق آن نمایند. لاجرم کار به جایی رسد که کتاب مصباح المتهجد۹ و اقبال و معجم الدعوات و جمال الاسبوع و مصباح الزائر۱۰ و بلد الامین و جنه الواقیه۱۱ و مفتاح الفلاح و مقیاس و ربیع الاسابیع و تحفه و زاد المعاد۱۲ و امثال این کتب، متروک و مهجور شود و این مجموعه های احمقانه شایع شود که در “دعای مجیر” که از دعاهای معتبره مرویه است، در هشتاد موضع آن کلمه بِعَفوک زیاد کنند و کسی انکار نکند و در دعای جوشن، که مشتمل بر صد فصل است، برای هر فصلی یک خاصیتی وضع کنند و با بودن این همه زیارات مأثوره، زیارت مفجعه جعل کنند و با بودن این همه دعاهای معتبره مرویه با مضامین عالیه و کلمات فصیحه بلیغه، دعایی بی ربط در کمال برودت جعل نمایند و نام او را دعای حُبی گذارند و از کنگره عرش آن را نازل نمایند و چندان فضیلت برای او وضع نمایند که انسان را متحیر و سراسیمه نماید. از جمله آن که العیاذ باللّه، جبرئیل به حضرت رسول(ص) از جانب حق سبحانه و تعالی گفته باشد که هر بنده ای که این دعا را با خود دارد، او را عذاب نکنم، اگر چه مستوجب جهنم باشد و عمر خود را به معصیت گذرانده باشد و مرا هیچ وقت سجده نکرده باشد. من آن بنده را ثواب هفتاد هزار پیغمبر بدهم و ثواب هفتاد هزار زاهد و ثواب هفتاد هزار شهید بدهم و ثواب هفتاد هزار نمازگزار بدهم و ثواب هفتاد هزار برهنه که پوشانیده باشد بدهم و ثواب هفتاد هزار گرسنه که سیر کرده باشد بدهم و ثواب به عدد ریگهای بیابانها بدهم و ثواب هفتاد هزار بقعه زمین بدهم و ثواب مُهبر نبوت رسالت پناه بدهم و ثواب عیسی روح اللّه و ابراهیم خلیل اللّه بدهم و ثواب اسماعیل ذبیح اللّه و موسی کلیم اللّه و یعقوب نبی اللّه و آدم صفی اللّه و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و فرشتگان بدهم. یا محمد! هر که این دعای بزرگوار حبی را بخواند یا با خود دارد بیامرزم او را و شرم دارم که عذاب کنم. الخ.

و شایسته است که انسان از شنیدن اینها عوض خنده، گریه کند.”۱۳

محدث قمی در کتاب تحفه الزائرین نیز از زیارت سازی افراد بی سواد و بی بصیرت شکوه سر می دهد و با عبارتهای گوناگون نگرانی عمیق خود را ابراز می دارد.

و یادآور می شود: با آن که درباره امام حسین(ع) زیاراتی مستند موجود است و شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه، صحیح ترین زیارتها را گرد آورده و تأکید کرده که این زیارتها کفایت است و نیازی به دیگر زیارتها نیست، باز عده ای از روضه خوانان عوام، دست به زیارت سازی زده و به نام زیارت مفجعه در این میراث بزرگ دست برده اند.

“اما عوام کالانعام را، که نه خود بصیرتی دارند و نه از بصیری پرسش می کنند، شیطان از فیض غالب زیارات مأثوره و ثواب الفاظ مرویه محروم کرده، زیارت بافته آخوند بی خبر، یا روضه خوان بی سوادی که اسم آن را زیارت مفجعه گذاشته به دست ایشان داده، به همان مشغول و مشعوف و از آب زلال گوارا به سرابی قانع و از طلای احمر بی غش، به سفالی راضی. از آن جعال بی سواد کسی نپرسیده که در تمام زیارات مأثوره از ائمه طاهرین، هرگز اسمی از خواهران و دختران مکرمات آن حضرت برده نشد و مناسبتی هم ندارد، سبب این فضولی چیست؟ کسی نپرسیده که این “عاتکه” و یا “عاتقه” و “صفیه” کیانند؟ دختر کی، زن کی، در کدام کتاب مذکورند؟ و به چه مناسبت سلام بر ایشان کردی و هکذا والحق این زیارت و دعای بافته عارف سنی الهی باخص صفاتک. الخ. ” بعد از آن چون جمع شود مقصد شیطان، که محروم نمودن زوار از فیض این حرم و قبه سامیه است، به دست آمده. و بر بعض عوام چون حقیقت حال منکشف شده عذر آوردند که در این زیارت بعضی فقرات جانسوز و کلمات آتش افروز است که مناسب حال زوار و سبب تکسر قلب و گریستن در این بیت الاحزان است که غایت آمال و آرزوی ایشان است و این عذر با آن کار تباه در یک قطار است؛ زیرا که برای چنین اشخاص که راغب تذکر مصائب آن حضرت و گریستن در آن حرم شریف اند نیز، دستور العمل دادند و زیارت مشجیه مبکیه که بهتر از شنیدن خواندن چندین روضه خوان است مقرر داشتند. “۱۴

پیامدهای ویران گر خرافه

محدث قمی، بارها در نوشته هایش، به پیامدهای ناگوار خرافه و آثار ویران گر آن بر دیانت و فرهنگ دینی اشاره می کند و خوانندگان را به نفوذ شکننده تحریف متوجه می سازد و به عالمان دین در برابر آسیبهای آن هشدار می دهد، از جمله:

۱. دروغ بر خدا و پیامبر: سخنان بی منطق و وهم آلود دروغ و دروغ از گناهان کبیره و حرام است در آیات و روایات ما را از آن پرهیز داده اند، چه رسد به بستن سخنان دروغ و بی ریشه به خدا و رسول خدا که گناه آن بیش تر و مجازات آن سنگین تر است و موجب کفاره و بطلان روزه نیز هست:

“کذب را از گناهان کبیره شمرده اند، چه مفسده بر او مترتب بشود و چه نشود. این است حال کذب بی مفسده و اگر مفسده بر او مترتب بشود، خصوصاً اگر دینی باشد و سبب ضعف و عقیده مسلمانی یا افترایی به امامی یا توهین قدر اهل بیت شود، البته صد مرتبه بدتر و گناهش بیش تر است و اگر کذب بر خدا و رسول و ائمه باشد که حالش معلوم است، مبطل روزه و موجب کفاره است. “۱۵

۲. وهن دین و مذهب: نسبت دادن مطالب خرافی و دروغ به دین و آنها را از آداب و رسوم و آموزه های دینی پنداشتن، سبب وهن دین می شود و کسانی که می پندارند با ساختن و پرداختن مطالب و صحنه های دروغین و خرافی جایگاه دین را در اذهان بالا می برند و مردم را به رفتار دینی سوق می دهند، سخت در اشتباه هستند و چه بسا ندانسته، سبب سست شدن باور به دین می شوند.

مطالب درست با حقائق دینی، وَهن به دین و مذهب است و جایگاه اسلام را در منظر دیگران حقیر می سازد.

گاه سخن و مطلب حق در نظر دیگران قابل هضم نیست، چه رسد به مطالب وهن آلود. بخصوص که با ارتباطات گسترده امروز و گسترش شعائر حسینی به کوچه و خیابان، باید بیش از گذشته به این موضوع توجه کرد، تا مبادا مطالب غیرواقعی و موهوم در آن راه یابد.

پس از این یادآوری مهم و هشدار، از شیخ جعفر شوشتری در این باره موعظه ای بلیغ نقل می کند:

“لازم است متدینین از مذهب اثنی عشریه آگاه شوند که در عصر ما، شعاری در مذهب شیعه، شایع تر از مراسم تعزیه داری و گریستن بر مصائب مظلومان نیست. پس شایسته باشد که حدود این عمل به طوری مضبوط شود که مطابق قواعد شرع اقدس باشد و مورد طعن و اعتراض مذاهب خارجه نباشد و چون در این زمان، معاشرت و مخالطت کامله است میان این مذهب با مذاهب دیگر و واقعه کربلا و ابتلای حضرت سیدالشهداء، در اکثر تواریخ ملل، مذکور و مضبوط است، شایسته باشد که در مجالس تعزیه داری از امور مبتدعه و منهیات شریعت مقدسه احتراز تمام نمایند مانند نواختن سازها و خوانندگیهای طرب آمیز و چه بسا باشد که مجالس لهو و لعب به پرداختگی بعض از مجالس تعزیه داری نباشد. “۱۶

ریشه رواج خرافات در تبلیغات دینی

محدث قمی، در نوشته های گوناگون به ریشه یابی رواج خرافه در نقل حدیث و مراثی امام حسین پرداخته و از عالمان دین خواسته است که با شناختن ریشه ها و عوامل خرافه گرایی با آن مبارزه کنند.

الف. نادانی: به نظر وی، ریشه بسیاری از خرافه گستریها جهالت است. کسانی که با اصول دین و دیانت آشنایی ندارند، می پندارند می توان در دین تصرف کرد و برای کمال آن، چیزی از آن کم کرد و یا بر آن افزود و حال آن که قرآن از باور و فتوای بدون علم نهی کرده است و نسبت به دخل و تصرف در حلالها و حرامها هشدار داده است.

نادانی و ناآگاهی روضه خوانان و شماری از مبلغان از متون دینی و ناآگاهی آنان نسبت به درستی و نادرستی متن مرثیه و روایتی، کار را دشوار ساخته و به گسترش دامنه خرافه ها و تحریفها انجامیده است. اینان به خاطر ناآشنایی با متون و ارزیابی و نقد و بررسیهای عالمان و محققان، هر چیزی را که می بینند درست می انگارند و آن را به رسول خدا(ص) و ائمه اطهار نسبت می دهند.۱۷

محدث قمی ریشه بسیاری از کارهای خرافی و بدعت گونه زوار را در زیارتگاه ها، مانند برداشتن خاک برای تبرک از آن مکانهای مقدس، که از سوی ائمه هیچ گونه سفارشی درباره آن نشده و اصلی و ریشه ای در متون دینی ندارد، در نادانی مردم می داند که با آگاه شدن مردم، خود به خود این گونه گرفتاریها برطرف خواهد شد:

“تمام این حرکات بی اصل و بی پایه و خلاف ادب و احترام، بلکه در بعضی مواضع شبهه حرمت دارد و لکن درد مزمن جهل را دوائی جز پرسش از عالم، یا تنبیه و نهی عالم نیست و هر دو از میان رفته. “۱۸

ب. تسامح در ادله سنن: از دیگر عوامل تحریف در روایات و گرایش به خرافه، تسامح در ادله سنن است. شماری گمان می برند چون مرثیه سرائی و نقل فضائل از مستحبات و در نزد شارع مقدس، پسندیده است، پس رواست هر مطلبی در قالب مرثیه و نقل فضائل ارائه گردد و هر خبر دروغ را که در آن از مناقب و فضائل رسول خدا(ص) و فاطمه و ائمه اطهار(ع) سخن می رود، می توان در هر محفل و مجلسی گفت و یا بر منبع غیرموثق اعتماد کرد.

محدث قمی یادآور شده است شماری برای این کار خود، به قاعده تسامح در ادله سنن تمسک می جویند:

“جمله ای از ذاکرین مصائب، باک از اختراع وقایع مبکیه ندارند. بسا باشد که اختراع سخنی کند و خود را مشمول حدیث من ابکی فله الجنه می داند و به طول زمان همان حرف دروغ شیوعی در تألیفات جدیده پیدا کند و هرگاه محدث مطلع امین منع از آن اکاذیب نماید، نسبت به کتابی مطبوع یا به کلامی مسموع دهد، یا تمسک به قاعده تسامح در ادله سنن، و دست آویز نقل های ضعیف قرار دهد… مانند جمله وقایع معروفه که در کتب جدیده مضبوط و نزد اهل علم و حدیث عین و اثری از آن وقایع نیست، مانند عروسی قاسم در کربلا که در کتاب روضه الشهدا تألیف فاضل کاشفی نقل شده، شیخ طریحی که از اجلاءِ علما و معتمدین است از او نقل کرده است. “۱۹

ج. پیشبرد حق با هر وسیله: از گذشته دور در میان واعظان و دعاه فرق گوناگون اسلامی کسانی بر این گمان بوده اند که برای پیشبرد راه حق، از هر راهی می توان رفت، گرچه آن ابزار و وسائل مشروع نباشند.

محدث قمی، پس از شرحی از تحریف گریهای این افراد در تحلیل آن نوشته است:

“غرضم از ذکر این مطلب در این جا دو چیز بود: یکی آن که این تصرفاتی را که این شخص کرده به سلیقه خود، این را کمال دانسته و خلافش را ناقص فرض کرده و حال آن که همین چیزی که او کمال دانسته، باعثِ نقصان شده. پس از این جا قیاس کنیم که چیزهایی که ما از روی جهل و نادانی در دعاها و زیارات داخل می کنیم، یا به سلیقه ناقص خود بعض تصرفات می نماییم و آن را کمال فرض می نماییم، بدانیم که همان چیزها پیش اهلش سبب نقصان و بی اعتباری آن دعا یا زیارت خواهد بود. پس شایسته است که ما به هیچ وجه در این باب مداخله نکنیم و هرچه دستورالعمل دادند به همان رفتار نموده و از آن تخطی ننماییم.

و دیگر غرضم آن بود که معلوم شود هرگاه نسخه ای که مؤلفش زنده و حاضر و نگهبان او باشد این طور کنند با او، دیگر با سایر نسخ چه خواهند کرد و به کتابهای چاپی دیگر چه اعتماد است.”۲۰

وی، پس از هشدار درباره رخنه بدعت و گناه در مجالس تعزیه سیدالشهداء می نویسد:

“سبحان اللّه، تحمل آن حضرت تمام آن مصائب را به جهت احکام اساس توحید ذات مقدس باری تعالی و اعلاء کلمه حق و اتقان مبانی دین مبین و حفظ آن از تطرق بدعتهای ملحدین بوده، چگونه ذی شعوری احتمال دهد آن حضرت سبب شود برای جواز اعظم معاصی و اکبر موبقات که آن ریا و شرک اصغر است.”۲۱

محدث قمی، به سال ۱۳۳۷ ق در رساله ای که به خواهش یکی از دوستان خود نوشته، به شرح، درباره خرافه و روایتهای ساختگی سخن گفته است. وی در این رساله بسیاری از روایتهای وارده در فضائل آیات قرآن و فضائل سوره ها را ساختگی دانسته و به نقل از شهید ثانی نوشته است:

“شهید ثانی درباره حدیث مجعول و جاعلین آنها گفته است: آنها اصنافی بوده اند از همه آنها زیان بارتر، کسانی هستند که به زهد و صلاح به غیر علم منتسب می باشند و پنداشته اند که با این کار خود به خدا تقرب جسته اند، تا دلهای مردم را با ترغیب و تهدید به خدا جذب کنند. مردم هم احادیث مجعول آنها را با اعتماد به ایشان پذیرفته اند… از جمله اخبار مجعول، چیزی است که از ابوعصمه نوح بن ابی مریم مروزی، روایت شده که به وی گفتند: چطور تو از عکرمه از ابن عباس در فضائل هر سوره قرآن روایاتی نقل کرده ای، حال آن که اینها در نزد اصحاب عکرمه نیست؟ ابوعصمه گفت: من دیدم که مردم از قرآن روی برتافته اند و به فقه ابوحنیفه و مغازی محمد بن اسحق روی آوردند و لذا این احادیث را جعل کرده ام.

و نیز شهید می گوید درباره حدیث طویل در فضائل همه سوره ها، وی از مؤمل بن اسماعیل روایت نموده است که گفت: شیخی در آن جا برای من نقل کرد. من گفتم: که این حدیث را برای تو روایت کرده است. گفت: مردی در مدائن که در قید حیات است. من رفتم نزد او، و او گفت: شیخی که در بصره است. رفتم نزد وی. و او گفت: شیخی که در عبادان است. وقتی به نزد او رفتم، دستم را گرفت و به خانه ای درآورد که قومی از صوفیه در آن جا بودند و شیخی هم در میان آنها بود. او می گفت: این شیخ است که برای من حدیث گفت. گفتم ای شیخ، این حدیث را چه کسی برای تو نقل کرد؟ شیخ گفت: کسی برای من حدیث نگفت، ولی ما دیدیم که مردم از قرآن روی برتافته اند، این احادیث را برای آنها جعل کردیم تا دلهای آنها متوجه قرآن گردد. “۲۲

محدث قمی، در ادامه افزوده همه کسانی چون واحدی و ثعلبی و زمخشری که این روایات را نقل کرده اند، دچار اشتباه شده و از ساختگی بودن آنها بی خبر بوده اند.

د. دنیاطلبی: رسیدن به دنیا از دیگر سببها و انگیزه های رواج خرافه است. شماری از واعظان و مداحان برای گرم کردن مجلس و خوش آیند بانیانِ محافل تعزیه، به نقل قصص خرافی و غلوآمیز می پردازند و مطالب بی اساس را بازگو می کنند و برای سرگرم کردنِ مردم و رونقِ مجالس خود، هر رطب و یابسی را به هم می بافند.

محدث قمی در این باره می نویسد:

“عده ای از راهِ کارهای عبادی، در پی رسیدن به دنیایند: “یطلبون الدنیا بعمل الاخره”۲۳ این حرکات موجب محرومی از ثوابهای عظیمه خواهد شد. و شیطان را عداوتی تمام به انواع انسان است. پس هر عملی که نفعش بیش تر باشد، توجه شیطان به فساد آن عمل زیاده خواهد شد… و هر عمل که موجب فوائد دنیویه شود، نااهلان به آن توجهی تام و هجومی عام عمل خواهند نمود. مانند ذکر مصائب، که یکی از وسائل معاش شده و جهت عبادت کم تر ملحوظ شود، تا رفته رفته کار به جائی رسیده که در مجامع علمای مذهب، اکاذیب صریحه ذکر می شود و نهی از منکر میسر نیست و جمله ای از ذاکرین مصائب باک از اختراع وقائع مبکیه ندارند. “۲۴

وی که خود شیفته ائمه بود، منشأ پاره ای از کارهای بدعت آمیز را، همچون برداشتن خاک از چاه منسوب به صاحب الزمان در سامرا، سودجویی گروهی از مردم بی تقوا و حنفی مذهب سامرا می دانست که در لباس خادمان آن مکان درآمده بودند و برای انباشتن جیب خود، زوار جاهل را تشویق می کردند از کنار حرم خاک و سنگ و ریگ بردارند و در برابر آن، از آنان پول دریافت می کردند. و اندک اندک این مکان، منبعی سودآور برای آنان شد:

“[اینان چون] دیدند حرص و رغبت شیعه را به آن محل شریف و غلبه و استیلاء خود رابران غربا و زائران بی معین، لهذا از برای کسب غیرطیب خود، سرمایه کردند و برای جلب منافع از ایشان شبکه قرار دادند و به اقسام حیله ها از آنها فائده بردند…. “۲۵

ه. سکوت و بی تفاوتی عالمان دین: محدث قمی، سکوت و بی تفاوتی کسانی که نباید سکوت می کردند و نباید در برابر امواج سهمگین خرافه و تحریف بی تفاوت می بودند؛ یعنی عالمان دین را از عوامل گسترش خرافات می داند؛ چه وقتی به نظر ایشان خرافه گستران و بدعت گذاران برای گریاندن عوام، چیزهایی را از خود به مراثی می افزایند و در مجالس نقل می کنند و عالمان با حضور خود در آن مجالس، در حقیقت آنها را تقریر و تأیید می کنند و مداحان از این سکوت، بهره می برند و در مجالس دیگر همان مرثیه را می خوانند و می گویند در فلان مجلس، با حضور فلان عالم، این روضه و مرثیه خوانده شده است. این خود، به گسترش دروغها کمک می کند:

“و این نیست جز از بی اعتنایی اهل علم به حدیث و اخبار و رجوع نکردن به کتب علما و فقهای اهل بیت اطهار و نهی ننمودن از امثالِ این بدع و اضافات و دسّ

وضاعین و تحریف جاهلین و جلو نگرفتن از نااهلان و از تصرفات بی خردان، تا کار به جایی رسیده که دعاها موافق سلیقه ها تلفیق شده و زیارتها و مفجعه ها و صلواتها اختراع شده و مجموعه های بسیار از دعاهای دسّ شده چاپ شده و بچه مفتاحها متولد گشته و کم کم سرایت کرده به سایر کتب رسیده و شایع و رواج گشته، مثلاً کتاب منتهی ال آمال این احقر را تازه طبع کردند. بعضی از کتّابِ آن، به سلیقه خود در آن تصرفاتی نموده، از جمله در أحوال مالک بن یسر ملعون نوشته:

“از دعای امام حسین(ع) هر دو دست او از کار افتاده بود، الحمدللّه. در تابستان مانند دو چوب خشک می گردید، الحمدللّه. و در زمستان خون از آنها می چکید، الحمدللّه. و بر این حال خسران مال بود الحمداللّه.

در این دو سطر عبارت، چهار لفظ الحمدللّه، کاتب موافق سلیقه خود جزء کرده و نیز در بعضی جاها بعد از اسم جناب زینب، یا ام کلثوم به سلیقه خود لفظ خانم زیاد کرده که زینب خانم و ام کلثوم خانم گفته شود که تجلیل از آن مخدرات شود و حمید بن قحطبه را چون دشمن داشته، به واسطه بدی او حمید بن قحبه نوشته ولکن احتیاط کرده قحطبه را نسخه بدل او نوشته و عبد ربه را صلاح دیده عبداللّه نوشته شود و زحر بن قیس که به حاء مهمله است در هرکجا بوده به جیم نوشته و ام سلمه را غلط دانسته و تا ممکنش بوده، ام السلمه کرده الی غیر ذلک.

و غرضم از ذکر این مطلب در این جا دو چیز بود:

یکی آن که این تصرفاتی را که این شخص کرده، به سلیقه خود این را کمال دانسته و خلافش را ناقص فرض کرده و حال آن که همین چیزی که او کمال دانسته باعث نقصان شده. “۲۶

وی در جایی دیگر نیز بی توجهی علما به روشن گری درباره خرافه ها و کارهای بدعت آمیز و بی تفاوتی آنان در مبارزه با انحرافهای فرهنگی و کنار گذاشتن نهی از منکر را از علل رواج خرافه ها در میان عوام الناس برشمرده است. ۲۷

راه های پیشگیری از رواج تحریف و خرافه

شیخ عباس قمی، برای جلوگیری از گسترش خرافه در میان مردم راه نشان می دهد. و ریشه های تحریف گری را هدف می گیرد و به زبان اندرز و نقد هشدار می دهد: متاع دنیا ارزش بازی کردن با دین خدا را ندارد و ما نمی توانیم برای رسیدن به هدف مقدس از ابزار غیرمشروع استفاده کنیم. وی در این باره از شیخ انصاری نقل کرده است:

“بر فرض که اعانت کند توقف مستحبی یا مباحی بر امری، دلیل بر اباحه او نیست، بلکه لابد باید ملاحظه دلیل حرمت کرد، اگر بود بسیار خوب والا به حکم اصل محکوم به اباحه خواهد شد. به هر صورت، جایز نیست تمسک در اباحه به این که مقدمه امر غیر حرام است. “۲۸

وی به طالبان دانش و خطیبان و راویان سفارش می کرد در سخن گفتن، خدا را در نظر گیرند و گفته شان از پیرایه و غلو و دروغ به دور باشد. اهمیت مطلب ما را از حق و حقیقت دور نسازد. بر همین اساس رهنمودهایی دارد، از جمله:

۱. نقل از کتابهای معتبر.

۲. جلوگیری از راهیابی مطالب دروغ به سخنرانیها و کتابهای مذهبی.

وی پس از یادآوری مفاسد دروغ و این که ائمه اطهار(ع) ما را از تحریف و غلو، بزرگ نمایی و خرافه بازداشته اند، دروغ بستن به ائمه و سخنان وهن آلود درباره آنان، اسلام و مکتب اهل بیت را در انظار سبک می کند و به دیانت مردم خسارت وارد می آورد و یادآوری این نکته که محدثان و بزرگان دانش، هماره مراقب بودند کوچک ترین دخل و تصرفی در روایات انجام نگیرد و دستهای آلوده، روایتهای اهل بیت را دگرگون نسازند، دین و دیانت وارونه نشان داده نشود، می نویسد:

“کتب ادعیه شیعه که به مرتبه ای متقن و محکم بوده که غالب آنها که استنساخ می نمودند، خودشان از اهل علم بودند و از روی نسخی که به خط اهل علم و تصحیح شده علما بوده، مقابله و تصحیح می نمودند. و اگر اختلافی بود در حاشیه اش به آن اشاره می کردند. مثل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.