پاورپوینت کامل اندر گسست زنجیرهای خرافه ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اندر گسست زنجیرهای خرافه ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اندر گسست زنجیرهای خرافه ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اندر گسست زنجیرهای خرافه ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۳

در نصّ کلام الهی آمده است که: یکی از هدفهای والا و مهّم رسالت پیامبرخاتم(ص) برداشتن زنجیرهای خرافه از دست و پای انسانها در طول تاریخ است.
قرآن، به عنوان نهایی ترین پیام الهی برای انسانها، بارها و بارها، به مناسبتهای مختلف و از زوایای گوناگون، به فلسفه بعثت انبیا و رسالت رسول‏خاتم(ص) پرداخته است و از این میان در سوره اعراف، با بیانی ویژه، پنج هدف مهّم را برای شریعت و معارف اسلامی و رسالتِ محمدّی برشمرده است:
»الذّین یتّبعون الرّسول النبّی الامّی الذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التوراه و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحِلُّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضَعُ عنهم اِصرَهم و الاغلالَ التی کانت علیهم فالّذین آمنوا به و عزّروه و نَصَرُوه و اتبّعوا النّور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون.« ۱
آنان که از فرستاده خدا، پیامبر امّی – درس ناخوانده در مکاتب بشری و خط نخوانده از کتابهای آسمانی پیشین – پیروی می‏کنند، همان پیامبر که نامش را در تورات و انجیل خود نوشته می‏یابند، پیامبری که آنان را [۱] به نیکی فرا می‏خواند [۲]از زشتیها بازشان می‏دارد. [۳] و آن‏چه را پاکیزه است بر آنان حلال می‏شمرد [۴]و آن‏چه را ناپاک و آلوده است بر آنان حرام می‏سازد [۵] و بارگران [پیمانهای غلط و پیامدهای سنگین رفتار گذشته آنان] را از دوش‏شان برمی دارد و بند و زنجیر[خرافه‏ها، باورها و عقاید پوچ] را از آن می‏گشاید.
پس آنان که به او ایمان آوردند و حرمت‏اش را نگاه داشتند و یاری‏اش کردند و از آن کتاب که بر او نازل کرده ایم پیروی نمودند، رستگاران راستین‏اند.«
جمله مورد نظر این نوشته، عبارت پنجم است: »و یضع عنهم اِصرهم و الاَغلال التی کانت علیهم«
» اِصر« آن گونه که اهل لغت یاد کرده‏اند، عبارت است از: »ثقل«۲ و یا »العهد الثقیل«۳ و به تعبیر مفردات راغب:
»الإصر، العهد المؤکد الذّی یثّبط ناقضه عن الثواب و الخیرات«.۴
»إصر« به معنای پیمان و تعّهد مؤکدی است که پیمان شکن را از پاداش و خیر باز می‏دارد.
و در کتاب »التحقیق فی کلمات القرآن الکریم« آمده است:
اصل مادّه: »اِصر« به معنای حبس اکید و پای‏بندی شدیدی است که باعث می‏شود فرد در امور معنوی زمین گیر شود.
منظور قرآن از »یضع عنهم اِصرَهم« این است که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرستاده شده است تا سختیها، تنگناها و زحمتها و ابتلاءات معنوی و پای‏بندیهای نادرستی که چونان زنجیر بر دست و پای امتّهای پیشین بسته شده است و به صورت تکالیف عبادی مشقّت‏بار و عادات پست و رفتار نادرست درآمده است، از میان بردارد«.۵
در تفسیر اعراب القرآن، از تفاسیر ادبی قرن چهارم، در ذیل آیه چنین آمده است.
»و اصله فی اللغه الثقل و هو ما تعّبدوا به مما یثقل…. «
منظور از بارهای سنگین و دشوار، باورهای دینی و اعتقادی است که پیروان ادیان پیشین بدان متعّبد و پای‏بند شده بودند و همراه با مشقت و دشواری بود.
علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان ذیل آیه چنین آورده است:
»اسلام تمامی احکام پر مشقت و قرار داده شده بر اهل کتاب، بویژه یهود را نسخ کرد، چه آن تکالیفی که علمای آنان برای مردم تکلیف ساخته بودند و چه بدعتهایی که احبار و رهبان جعل کرده بودند.«۶

خرافه‏ها، زنجیری بر گردن ملّتها

مطالعه در تاریخ ملّتها نشان می‏دهد که کم‏تر جامعه ای را می‏توان یافت که در آن آداب و رسوم خرافی، غلط و زیان‏بار و غیر عقلایی و دست کم خیالی و بی فایده، راه نیافته باشد.
البته جامعه هر چه بدوی تر و بیگانه تر با فرهنگ و دانش باشد، این خرافه‏ها به شکلهای دشوارتر و زشت تری در آن رواج داشته و خواهد داشت.
داستان خرافه در میان ملّتها و تنّوع و گوناگونی و نمودهای آن به قدری زیاد است که اگر گردآوری شود، چندین کتاب قطور را شکل خواهد داد و البته وقتی ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود، قسمتهایی از آن را که مربوط به جهان مسیحیت است گردآورده، خود بخش حجیمی را شکل داده است. این در حالی است که در تمدّنهای هندی و چینی و مصر باستان و ایران باستان، بیش از آن می‏توان شاهد باورها و اعتقادات و آداب و رسومی بود که براستی چون زنجیری بر دست و پای ملّتها پیچیده بوده است و معیشت را بر آنان تنگ کرده و استعدادهای آنان را به هدر داده است.
کم نبوده اند مردمی که برای آمدن باران، انسانها را قربانی می‏کرده اند و یا کودکان را زنده زنده در آتش می‏افکنده اند و در صورتی که جمجمه کوچک در آتش منفجر می‏شد و صدای انفجار آن بیش‏تر بود، آن را نشانه پذیرش قربانی و فروکش کردن خشم شیطان می‏پنداشته‏اند.
تعظیم در برابر بتهای دست ساخته بشر، تقدیم هدایا به پیشگاه مجسمه‏ها و تندیسها، صرف امکانات مادّی و معنوی در طریق باورها و رسوم غلط و تخدیر کننده و…. همه و همه، نمونه ای از خرافه‏هایی است که به صورت گسترده، بخش‏های بزرگی از جوامع پر جمّعیت جهان را به خود مشغول داشته است.
و شگفت این که در عصر حاضر، با همه گستردگی ارتباطات و اطلاعات و پیشرفتهای ظاهری ساحَتِ مادّی زندگی جوامع صنعتی، هنوز که هنوز است، خرافه‏ها به شکلهای مختلف مورد اقبال است و حتی به صورت بسته‏های فرهنگی به سایر جوامع نیز صادر می‏شود. خودزنی و آسیب زدن به جسم و قمه زنی در جوامع غربی برای تقرّب به مسیح، رفتار خشن و غیر انسانی با جسم خود و دیگران، تحت عنوان شیطان پرستی و ده‏ها فرقه ضد عاطفی و ضد بشری دیگر، نمودهای بارز خرافه گرایی انسان مدرن در عصر حاضر است.

بسترهای گرایش به خرافه
مهم‏ترین بستر گرایش به خرافه، کوتاه بودن دست ملّتها از علم و حقیقت است. انسانها زمانی که حقیقت را نیابند، به افسانه رو می‏آورند، خیال‏بافی می‏کنند و در این افسانه سرایی و خیال‏بافی، دو قشر عمده میدان‏داری و نقش‏آفرینی می‏کنند:
۱. سیاهی لشگری که ازتفکر قوی، بینش و قدرت تحلیل مسائل بی‏بهره‏اند و جریان عمومی به هر سمت گرایش یابد، آنان نیز همراه آن می‏روند.
۲. گروه اندکی که خود اعتقادی به خرافه‏ها ندارند، امّا از آن‏جا که منافع اقتصادی و اجتماعی آنان در گرو رواج خرافه‏هاست، نه تنها با خرافه‏ها نمی‏ستیزند که آنها را ترویج نیز می‏کنند.
علی (ع) از گروه نخست چنین یاد کرده است:
»همج رعاع، اَتباع کلّ ناعق یمیلون مع کلِّ ریحٍ، لم یستضیئوا بنور العلم ولم یلجئوا الی رکن وثیق«۷
چونان انبوه مگسان، در پی هر صدایی و هر بادی روانند، اینان از نور دانش، بهره نمی گیرند و بر تکیه گاهی مطمئن و استوار، اعتماد نمی کنند!
و قرآن از گروه دوّم چنین یاد کرده است:
»فویل للذّین یکتبونَ الکتاب بایدیهم ثم یقولونَ هذا من عندالله لیشتروا به ثمناً قلیلاً…. «۸
پس وای بر آنان که با دستان خویش مطالبی را می‏نویسند و می‏گویند: این از نزد خداست و هدف‏شان از این کار به دست آوردن بهایی اندک است.
بیش‏تر افکار و اندیشه‏های خرافی که در میان ملّتها و ادیان آسمانی و غیر آسمانی رواج یافته است، یا منشأ آن متکفّلان امور مذهبی و اعتقادی و دینی مردم هستند و یا با سکوت خود در برابر خرافه‏ها و بدعتها و اندیشه‏های غلط، مهر صحّت بر آن زده و در طول زمان، آن را در شمار سنّتهای پذیرفته شده دینی و فرهنگی جای داده‏اند.
»سامری« در آیات قرآن و گزاره‏های قرآنی، چنین نقشی را برعهده دارد و اوج این بدعت گذاری و خرافه پرستی را به نمایش گذاشته است.
»… فکذلک القی السامریُّ فَاخرَج لهم عجلاً جَسَداً له خوار فقالوا هذا الهکم و اله موسی فَنَسِی«۹
پس این چنین سامری، زینتهای بنی اسرائیل را در آتش افکند و برای‏شان تندیس گوساله ای که نعره گاوان داشت، بساخت. او و همدستان‏اش گفتند: این خدای شما و خدای موسی است، امّا موسی از وجود چنین خدایی غفلت کرده و گرفتار فراموشی شده است!
در جای دیگر، قرآن عامل بدعت گذاری و خرافه پردازیهای دینی را علمای ادیان دانسته و فرموده است: این عالمان چنان در حق و باطل مورد اعتماد و اتکای مردم قرار گرفتند که گویی پروردگار مردم‏اند.
»اتّخذوا احبارهم و رهبانَهم ارباباً من دون الله«۱۰
یهودیان و مسیحیان، احبار و رهبان خود را به جای خدا، به پروردگاری گرفتند.
شیخ الطائفه، محمد بن حسن طوسی در تفسیر شریف التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه این حدیث را آورده است:
»روی عنه، صلی الله علیه و آله، انّ معنی اتخاذهم ارباباً انّهم قبلوا منهم التحریم و التحلیل بخلاف ما امر اللّه تعالی. و هو المروی عن ابی جعفر و ابی عبدالله، علیهما السلام. «۱۱
از رسول خدا (ص) روایت شده است که منظور آیه از به پروردگاری گرفتن احبار و رهبان این است که مردم حرام و حلال را براساس نظر آنان – و برخلاف امر الهی – می‏پذیرفتند. و البته این روایت از امام باقر و امام صادق، علیهما السلام، نیز نقل شده است.
شایان یاد است که خداوند در آیات دیگر انگیزه مردم را از پیروی کورکورانه پیشوایان خود و نیز انگیزه عالمان را از انحراف افکنی در دین یاد کرده است.
علامه طباطبائی در المیزان نوشته است:
»با این که مساله معاد مورد انکار ادیان آسمانی نیست، امّا در تورات کنونی، خبری از معاد وجود ندارد.«۱۲
عالمان یهود به تحریم حلال‏های الهی و تحلیل حرامهای او احترام نکردند، چنان‏که بخشی از آن در سوره بقره و نساء آمده است.
از سوی دیگر مسیحیان، قائل به حلال بودن شراب و گوشت خوک شده‏اند، در حالی که حرمت آن دو در شریعت موسی و عیسی و محمد (ص) به اثبات رسیده است.
این رخصتها، برای توده مردم جاذبه دارد و انگیزه آنان را برای حمایت بی‏چون و چرا از عالمان خود می‏نمایاند.
از سوی دیگر، انگیزه عالمان در سخن گفتن به میل مردم و برخلاف دین الهی در این آیه آمده است.
»انَّ کثیراً من الاحبار و الرّهبان لیأکلون اموال الناس بالباطل«۱۳
بسیاری از احبار و رهبان، اموال مردم را به ناروا تصّرف کرده و مورد بهره برداری قرار می‏دهند.
بنابراین، یکی از انگیزه‏های مهّم عالمان ادیان در ترویج خرافه‏ها و بدعتها و سکوت در برابر انحرافها، مناسبات مادّی و دستیابی به ثروت مردم است.

مسؤولیت عالمان دین در مبارزه با خرافه‏ها
آیاتی که از قرآن در زمینه بسترها و عوامل خرافه پردازی و انحراف انگیزی در عقاید و اندیشه‏های دینی آوردیم، اگر چه بسیار کم‏تر از مجموعه آیاتی است که در ارتباط با این موضوع در قرآن آمده است، ولی همین چند آیه و چند نکته می‏تواند هشداری باشد به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.