پاورپوینت کامل حوزه های علمیه و چالش های معاصر ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حوزه های علمیه و چالش های معاصر ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حوزه های علمیه و چالش های معاصر ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حوزه های علمیه و چالش های معاصر ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
پیام اسلام، جهانی است. “جان” افزا و “خرد” افروز.
چشمه زلالی است برای “جان”ها و شعله فروزنده ای برای “خرد”ها. تشنگی “جان”ها را در برهوت زندگی فرو می نشاند و چشمه چشم “خرد”ها را می فروزاند.
به هر اقلیمی که خیمه افرازد و مشعل افروزد، فوج فوج انسانهای خسته از زندگی بی معنی، بی روح و گرفتار در ظلمات، به آن سراپرده روشن پناه می آورند و “جان” و “روح” خسته و زخم خورده خود را از باتلاق و مُردابهای عَفِن رهایی می بخشند.
اسلام، دین رهایی است، نه با لشکر کشی و کشورگشایی، بلکه با نسیم دلاویزی که از کوی معارف ناب و انسان ساز و خردانگیز خود به کوی “جان”ها و “خرد”ها می وزاند.
اسلام، دین فطرت است. چشمانِ زلال، بی غبار و پرفروغ فطرتها، زیبایی، شکوه و همخوانی آموزه ها و احکام آن را با نیازها و خواسته های خود می بینند. از این روی، مشتاقانه و بی صبرانه به روی این آیین زلال، آغوش می گشایند.
این گنجایی، ظرفیت و عنصر ذاتی و بی مانندی که اسلام از آن بهره مند است، کار را برای ابلاغ دین و وزاندان نسیم رحمانی قرآن و نمودن و نمایاندن آیه های روشن و روشنایی بخش قرآن، آسان کرده است. زیرا پیام رسان و ابلاغ گر معارف دینی، با فطرتهای همسو و همخوانِ با آموزه های وَحیانی و “جان”های تشنه و شیفته و “خرد”های آماده شعله ور شدن، رو به روست. که اگر زلال اندیش باشد و دارای بینش باز و درک و فهم دقیق از هدف اصلی دین و روح و روان انسانها و ویژگیهای آنان در اقالیم و سرزمینهای گوناگون، می تواند هرباره، بارو و شهربَندی را بگشاید و به سراپرده “جان”ها و “خرد”ها وارد شود و رایتِ با شکوه حق را بیفرازد.
علامه فضل اللّه، چنین بود. برای انسان امروز، با هر فرهنگ و ملیتی، بر اساس آموزه های ناب وَحیانی پیام داشت و برنامه برای بهروزی و سعادت مندی او. اندیشه های بلند، روشن و صیقل خورده و آیینه وش او، مرز و اقلیم خاص نمی شناخت و نه وابستگی به این و آن دین و مذهب و مرام، بلکه چنان انسانی و به دور از فرقه گرایی بود که هر انسان زلال فطرتی را برگرد مشعل اندیشه خویش، به گردش درمی آورد.
علامه فضل اللّه، برای چگونگی گام گذاردن حوزه های علمیه در عرصه جهانی و رو به رو شدن با انسانِ معاصر، می تواند از هر جهت الگو و اسوه باشد و نشان راه.
مجله حوزه، در سلسله گفت و گوهای خود با آیات و عالمان نامور، به سال ۱۳۶۷، گفت و گویی با آن عالم فرزانه ترتیب داد و در شماره ۲۵، به محضر خوانندگان گرامی عرضه داشت که با استقبال فراوان اهل فضل و دانشوران و فرهیختگان رو به رو شد.
و نیز در پی فرصتی بود که گفت و گوی دیگری با ایشان، با توجه به نیازهای روز حوزه های علمیه، سامان دهد و سخنان روشنگر آن عالم زمان شناس، بیدار و جهانی اندیش را به حوزویان تقدیم بدارد، تا این که در اوائل سال۱۳۸۹ از برادر گرامی جناب آقای مجید مرادی، مترجم برجسته آثار ایشان درخواست کرد که گفت وگویی با حضرت علاّمه برای ویژه نامه “حوزه های علمیه و جهان اسلام” که در دستور کار قرار دارد، سامان دهد.
متأسفانه این گفت وگو به خاطر بیماری و سپس رحلت مرحوم فضل اللّه، ممکن نگردید، امّا ایشان از تلاش باز نایستادند و با استفاده از گفت وگوهای گوناگون علاّمه، که توسط برادر دانشور جناب آقای سیدشفیق الموسوی، پیاده و تدوین شده بود و منابع دیگر و ترجمه و تنظیم آنها، این کار را به انجام رسانده و برای مجلّه ارسال کردند که سعی شان مشکور باد.
به امید دگرگونی ژرف و همه سویه در نگاه ها ی حوزویان در روبه رو شدن با انسان معاصر. “حوزه”
در برابر چالشهای متراکم کنونی که در جهان معاصر متوجه ماست و خطرهای بزرگی که موجودیت ما را تهدید می کند و مشکلاتی که ما را محاصره کرده است، نقش حوزه های علمیه چیست؟
من در پاسخ این پرسش می گویم که اگر حضرت حجت، عجل الله فرجه الشریف، اکنون در میان ما بود و امکانات تبلیغاتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی داشت، چه می کرد؟ آیا از عرصه کناره می گرفت و از برابر چالشهای فکری بی تفاوت می گذشت و یا وارد چالش و درگیری و حرکت می شد و فضای مناسب برای حل مشکلات فراهم می آورد؟
من معتقدم که مراجع و علما و حوزه های علمیه، اگر قدرت در اختیار گرفتن فضای سیاسی جهان را نداشته باشند؛ حداقل فرصتهای مناسبی برای در اختیار گرفتن فضای فرهنگی جهان دارند. ما اگر آداب و روش سیاسی را به خوبی ادا کنیم می توانیم جهان را در وضعیتی قرار دهیم که به لحاظ سیاسی حرمت ما را نگه دارد؛ به شرط آن که ما:
– به مسائل مختلف جهانی واکنش نشان دهیم؛
– نقشها را به درستی توزیع کنیم؛
– هر گروه از ما مسؤولیت خود را به خوبی ادا کند؛
– و همه فعالان دینی در درون حوزه ها و روشنفکران فعال خارج از حوزه های علمیه در برابر مسائل اسلام و مسلمانان احساس مسؤولیت کنند.
در چنین وضعی می توانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم. جهان، امروزه به روی اسلام گشوده شده است، ولی ما باید بدانیم که چگونه اسلام را به دنیا عرضه کنیم؛ بدانیم که چگونه باید اسلام را بفهمیم. ببینید! متفکران بزرگی مانند روژه گارودی که مارکسیست بوده به اسلام گردن نهاده اند و خود از نویسندگان اسلامی شده اند. من می گویم که اگر اسلام توانسته است خود را بر متفکری مانند روژه گارودی تحمیل کند، چرا نتوانیم دیگران را به گردن نهادن بدان قانع کنیم؟
همه برادران خود را، از علمای اعلام و طلاب حوزه ها و دیگر تحصیل کرده ها، نصیحت می کنم که با روح زمانه فکر کنید؛ زبان و شیوه عصر را به درستی فرا گیرید؛ مردم را درست درک کنید؛ جریان زندگی را درست درک کنید؛ خودتان را خوب بشناسید و اسلام را.
جهان امروز، بیش از زمان پیامبر(ص) به روی اسلام گشوده و منفتح است، زیرا بسیاری از مردم امروز، صاحب فکر شده اند و دوست دارند با صاحب فکر مسلمان گفت و گو کنند و مشکلات فراوانی را که با آن رو به رویند در میان بگذارند.
از این رو، فکر نکنید که جهان پیچیده است و با ما مشکل دارد. مشکل ما این است که خودمان مشکل داریم و فکر می کنیم مشکل از دیگران است. درست همان گونه که متنبی می گفت:
اذا ساء فعل المرأ سائت ظنونه.
و صدق ما یعتاده من توهم
هنگامی که فعل کسی بد است، گمانهایش هم ناخوش است و توهماتی را که بدان عادت دارد تصدیق می کند.
مشکل ما این است که ما راحت طلبیم و عاشق استراحت. اما مسأله این است که باید حرکت کرد. خدا در قرآن مبلغان را چنین معرفی می کند:
“الَّذِینَ یبَلِّغُونَ رِسَالَتِ اللَّهِ وَیخْشَوْنَهُ وَ لاَ یخْشَوْنَ أَحَدًا إِل آ اللَّهَ وَ کفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا”
۱همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ می کنند و از او می ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند. و خدا برای حسابرسی کفایت می کند.
“الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَنًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ × فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یمْسَسْهُمْ سُوَّء وَاتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ× إِنَّمَا ذَالِکمُ الشَّیطَنُ یخَوِّفُ أَوْلِی آءَهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کنتُم مُؤْمِنِینَ “
۲همان کسانی که (برخی از) مردم به ایشان گفتند: مردمان برای (جنگ با) شما گرد آمده اند پس، از آن بترسید.
بر ایمان شان افزود و گفتند: “خدا ما را بس است و نیکو حمایت گری است.
پس با نعمت و بخششی از جانب خدا، (از میدان نبرد) بازگشتند، در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود، و هم چنان خشنودی خدا را پیروی کردند، و خداوند دارای بخششی عظیم است.
در واقع، این شیطان است که دوستانش را می ترساند پس اگر مؤمن اید از آنان مترسید و از من بترسید.
هر کس در مسیر دعوت به خدا و پروای خدا داشتن و موعظه و جهاد برای خدا در دل تان هراس می افکند، روش شیطانی دارد؛ زیرا خدا می گوید: این شیطان است که در دل دوستانش هراس می افکند. اما رسول اسلام کسی است که در شدیدترین لحظات که دشمنانش در بیرون غار بودند و میان او تنها چند وجب فاصله بود و همراهش هراسناک شده بود، به او گفت نترس که خدا با ماست:
“…إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا”
۳بنابراین باید امیدمان را به خدا بیش تر کنیم، باید به خدا بیش تر اعتماد داشته باشیم. باید با برنامه ریزی و مطالعه وضع موجود حرکت کنیم. زمانی که ما بر اساس:
“أَشِدَّآءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَمَ آءُ بَینَهُمْ”
۴بر کافران، سخت گیر (و) با همدیگر مهربان اند.
حرکت کردیم پیروز شدیم.
زمانی که یهود:
“بَأْسُهُم بَینَهُمْ شَدِیدُ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّی ذَ لِک بِأَنَّهُمْ قَوْمُ ل آ یعْقِلُونَ”
۵جنگ میان خودشان سخت است. آنان را متحد می پنداری ولی دلهای شان پراکنده است، زیرا آنان مردمانی اند که نمی اندیشند.
اما گویا وضع دو طرف عوض شده است و آنان اشداء علی المسلمین و رحماء بینهم؛ بر مسلمانان سخت گیر و با یکدیگر مهربان شدند و ما در میان خود به درگیری شدید با هم مشغولیم و دلهای مان پراکنده است. و از این رو سنت خدا تغییر نمی کند که پیروزی و شکست را تابع عمل در عرصه واقعیت کرده است و کار ما تجربه کردن است.
حوزه های علمیه در سطح درون سازمانی و محیط داخلی و بویژه در سطح آموزشی و تربیتی چه وظیفه ای دارند؟
حوزه های دینی باید عالم دینی بپرورند و عالم دینی کسی است که دارای آگاهی ها و فرهنگ دینی نسبت به اموری است که با جریان دین در زندگی و انسان ارتباط دارد و این امور در خطوط تفصیلی قانون و اخلاق و ارزشها و مانند آن تجسم می یابد. از این رو، عالم دینی باید به هر آن چه که با حرکت دین در واقعیت زندگی انسان ارتباط دارد اهتمام و توجه داشته باشد.
اما تخصصهای دیگر مانند شیمی و فیزیک و هندسه و مانند آن علومی است که عالم دینی ادعای احاطه در آنها را ندارد، بلکه طبیعت امانت مسؤولیتی که بر دوشش افکنده شده و این که مردم او را امین خود می دانند، اقتضا می کند که هیچ نظر اقتصادی ای را ابراز نکند، جز پس از رجوع به متخصصان اقتصاد و هیچ نظر سیاسی ای را – در صورتی که آگاهی سیاسی ندارد – ابراز نکند جز پس از رجوع به متخصصان سیاسی. از این رو، عالم دینی خود را انسانی نمی پندارد که همه تخصصها را دارد؛ بلکه او هم انسانی است که در حد و مرز آگاهی و تخصص علمی و فرهنگی ای که از آن برخوردار است، می ایستد.
از این رو می گوییم که دین، علوم دیگر را حرمت نهاده است و هر انسانی باید در مرز شناخت و معرفت خویش بایستد و عالم دینی باید به تخصصی دیگران احترام بگذارد و در هر مسأله ای که به تخصصی و تجربه اش مربوط نمی شود، ابراز نظر نکند، جز پس از رجوع به متخصصان. او باید در صورتی که رجوع به دیگر متخصصان را الزام آور می داند، به نظر آنان ملتزم باشد، زیرا فرایند رجوع به اهل خبره و تخصص فرایندی پویا و متحرک است.
حوزه های علمیه و عالمان بزرگ و حماسه آفرین در پی ریزی تمدن بزرگ اسلامی نقش بنیادی و همه سویه داشته اند. اکنون چه باید بکنند که در پی ریزی بنای تمدن جدید و نوشکوفایی اسلامی نقش بیافرینند و به درستی میدان داری و پیشاهنگی کنند؟
ابزار مشارکت حوزه ها در مسیر تمدن سازی، اجتهاد است. اما مشکلی که بر سر این راه وجود دارد این است که پرده هایی آهنین، برگرد شیوه اجتهاد کشیده شده و خروج از آن را خروج بر اصول کلی و اساسی فهم شریعت وانموده است. حتی بسیاری از علمای روشن اندیش را می بینیم که در اجتهاد خویش به ابزارهای اجتهادی محدود و خصوصیت گرا پای بندند که ریشه در تعمق فلسفی شان در علم اصول دارد و در اعماق دور و بی ارتباط با واقعیت و زندگی فرو می روند و به بیراهه احتمالاتی کشیده می شوند که در تمرین اصولی شان شاخ و بال های فراوانی برای شان می سازد، بی آن که به نتیج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 