پاورپوینت کامل آیین تبلیغ برای تولید علم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیین تبلیغ برای تولید علم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیین تبلیغ برای تولید علم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیین تبلیغ برای تولید علم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱

یکی از پُر دغدغه ترین پرسشهایی که هنوز در میان بسیاری از طلاب و روحانیون، بویژه نسل جوان مطرح است، این که چرا با توجه به ضرورت امر تبلیغ و بایدهای تعمیق و گسترش عرصه های تبلیغی و ارتقاء سطح کمّی و کیفی آنان، هنوز کلّیت تبلیغ از سوی بسیاری از مدیران و متولیان امر مغفول مانده است؟

در واقع، اولین پاسخی که برای این پرسش می توان ذکر نمود این است که بیش تر مدیران و حتی صاحب نظران، در بیرون و درون حوزه، نگاهی دست دومی به مقوله تبلیغ دارند و در مقام عمل آن قدر که شأن یک مبلّغ دین است، او را ارج نمی نهند و بالتّبع، تبلیغ در راستای چنین نگاهی اُفت و نزول چشم گیری خواهد داشت.

پیرامون تبلیغ از سوی صاحب نظران و اندیشمندان دین بحثهای بسیاری تا به حال مطرح شده است; اما از آن جایی که سخنان رهبر حکیم و فرزانه، به عنوان اصلی ترین گفتمان برای ما مطرح است، در همین ابتدا به عنوان ورود به بحث، سخنی از ایشان در زمینه اهمیت و جایگاه تبلیغ ذکر می شود، تا غایت موضوع بر همگان روشن گردد.

»من مصّرم که جامعه تبلیغی ما به تبلیغ، به صورت یک کار اصلی و حقیقی و لازمه قطعی علم دین نگاه کند. جامعه علمی دینی – یعنی روحانیت – اولین وظیفه اش تبلیغ است. تبلیغ یک وظیفه درجه دوم، مخصوص عده ای خاص از روحانیون نیست. شرایط و لوازم و نیازها و تلاشهایی احتیاج دارد. کسانی که اهل این کارند، باید دامن همّت به کمر بزنند و آستینها را بالا کنند و این حرکت را انجام دهند. امروز نظام اسلامی، پشتیبان این گونه حرکتهاست. علمای محترم دین، ائمه محترم جماعات و آبرومندان محترم در هر جا که هستند، از این گونه حرکت حمایت کنند و آن را تأیید نمایند.«۱

اگر انتقال پیام و آموزه های دینی برای گروهی از مخاطبان در سطوح گوناگون را تبلیغ به نامیم، به یقین در میان علوم حوزوی، علمی پدیدار خواهد شد به نام تبلیغ دین. یعنی در گام نخست در تولید علم، بایستی نگاهی درونی داشته و در حوزه دین به یک رشته میان رشته ای نوین دست یافته و آن را فرا بگیریم. بی گمان این امر نیازمند آموزش، مهارت زایی و یاددهی در میان طلاب و علاقه مندان است که سازمان و ساز و کار متناسب با خودش را می طلبد. پس با این نگاه، تبلیغ به خودی خود یک علم و دانش تخصصی می شود که برای انتقال معانی، مفاهیم و آموزه های دینی، اعم از عقاید، احکام و اخلاق و… کاربردی خواهد بود.

برای ورود به بحث در ابتدا لازم است تا شأن و منزلت این علم و عالم به آن تبیین گردد.

۱. شؤون مبلغان دین

ما در مقام مبلغ دینی شؤونی داریم که شایسته بررسی و توجه اند. در واقع مبلّغ دینی می خواهد پا بر جای پای پیامبران بگذارد و تا اندازه ای مثل آنان مردم را به سوی حقایقی راهنمایی کند که زمینه ساز سعادت دنیوی و اخروی آنهاست. این مقام شؤونی را به همراه می آورد که عبارت اند از:

– هدف مندی

– حرص و شور و شوق برای نجات انسانها

– توجه به همه عوامل مؤثر در جهت گیری وجودی و سلوک دینی انسانها

در تبلیغ، چه چیز را هدف خود قرار دهیم؟ هدف پیامبران چه بوده است؟ پیدا کردن پاسخ برای این دو پرسش بسیار مهم است. ما گمان می کنیم پیامبران آمده اند تا همه انسانها خوب و سعادت مند شوند; اما چنین هدفی در کار نیست. دست کم این مطلب از قرآن فهمیده نمی شود. پیامبران آمده اند، فضایی را بیافرینند و مقدمات و زمینه هایی را تمهید کنند که انسانها از روی آگاهی و آزادی، حقیقتی را بفهمند و در برابر آن موضع گیری کنند. اگر این حقیقت را بپذیرند، مؤمن اند و اگر انکار کنند، کافر. پس فضاسازی و مقدمه چینی برای انتخاب آزادان،ه هدفی است که قرآن برای افعال و اعمال تبلیغی پیامبران تصویر می کند. به عنوان نمونه در قرآن کریم آمده است:

قُلِ الحَقّ مِن رَبّکم فَمَن شاءَ فَلیؤمِن وَ مَن شاءَ فَلیکفُر.۲

ای پیامبر! بگو: این حق از جانب پروردگار شماست، حال هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس می خواهد، کافر شود.

پیامبر(ص) حقایق را به مردم عرضه می کند. از آن پس مردم اند که یا سراغ هلاکت می روند و یا حیات.۳

اما مهم این است که آن چه انتخاب می کنند، از سر آزادی و آگاهی است.

شباهت ما در تبلیغ به پیامبر، باید در این باشد که به نجات انسانها حرص و ولع داشته باشیم۴. این حرص موجب می شود که ما در پی عواملی برویم که در جهت گیری وجودی انسانها، اثرگذارترند. ما دیگر فقط تابع معرفت نیستیم. فقط به این دل خوش نمی کنیم که به کلاس درس برویم و یا به روی منبر برویم و احکام و عقاید و اخلاق بگوییم. معرفت، فقط یکی از عوامل دین داری و جهت گیری انسان است. اما بُعد مهم دیگر، عامل عاطفی و انگیزشی است. با همراه کردن این عامل است که می توان زمینه توجه به معرفت را نیز فراهم کرد.

۲. رابطه مبلغ و مخاطب

تبلیغ از آن جهت که رابطه ای است دو سویه میان دو نفر یا بیش تر، می توان آن را از حیث رابطه و نسبت میان مبلغ و مخاطب، گوینده و شنونده حداقل به دو دسته نوع بندی نمود:

۱-۲. رابطه دارا و ندار

اولین نوع از انتقال مفاهیم رابطه مبلّغ و مخاطب، تبدیل به رابطه دارا و ندار می شود; یعنی یک طرف اطلاعات و آگاهی هایی را دارد و آن طرفِ دیگر محروم از آن اطلاعات می باشد. در این حالت، میزان تأثیرگذاری بسیار کاهش می یابد و در نهایت، شخص و یا اشخاصی که مقصد انتقال پیام بودند، تبدیل به یک بانک اطلاعاتی و لوح فشرده ای از اطلاعات می شوند. وقتی گوینده بر ثروت علمی و دانشی خویش تکیه کند در نهایتِ تلاش می تواند همان مقدار از دانش و آگاهی را به دیگران منتقل نماید; ولی نخواهد توانست در اندیشه، بینش و گرایشهای مخاطبان اثربخش باشد. انبوه اطلاعات وارد شده، تنها کاری که انجام می دهد این است که گرسنگی و میل به پیام و اطلاعات اشخاص را رفع می نماید، ولی هیچ کدام از آن اطلاعات جذب روح و جان فرد نمی شود.

این حقیت در کلام مقام معظم رهبری این چنین بیان شده است:

»تبلیغ یعنی چه؟ تبلیغ یعنی رساندن; باید برسانید. به کجا؟ به گوش؟ نه; به دل. بعضی از تبلیغ های ما حتی به گوش هم درست نمی رسد! گوش هم حتی آن را تحمل و منتقل نمی کند! گوش که گرفت، می دهد به مغز. قضیه این جا نباید تمام بشود، بلکه باید بیاید در دل نفوذ و رسوخ کند و به هویت ما هویت مستمع، تبدیل شود. تبلیغ برای این است. ما تبلیغ نمی کنیم فقط برای این که چیزی گفته باشیم; ما تبلیغ می کنیم برای این که آن چه را که موضوع تبلیغ است، در دل مخاطب وارد شود و نفوذ کند. آن چیست؟ آن، همه ی آن چیزهایی است که در اسلام به عنوان ارزش، مورد حمایت جان و حرم و ناموس حضرت ابی عبداللّه، علیه السّلام، قرار گرفت، که همه ی پیغمبران و اولیای الهی دیگر و وجود مقدس رسول اللّه هم همین طور عمل کردند، که البته مظهرش، حسین بن علی، علیه السّلام، است. ما می خواهیم منطق دین، ارزشهای دینی، اخلاق دینی و همه ی چیزهایی را که در بنای یک شخصیت انسانی بر مبنای دین تأثیر دارد، تبلیغ کنیم; برای این که مخاطب ما به همین شخصیت دینی تبدیل شود.«۵

همان گونه که در بالا آمده است ما در تبلیغ به دنبال رسیدن به دو هدف هستیم: اول آن که معارف و آموزه ها را به دل و جان مخاطبان خویش برسانیم و دوم اشخاص و افراد را به مقاصد تبلیغی برسانیم. گاهی هر دو شکل قضیه یعنی هم انتقال به جان و دل مخاطب و هم تغییر رفتار و کردار و یا رسیدن به مقاصد تبلیغی صورت می پذیرد و گاهی هم فقط بخش نخست آن محقق می شود که این امر بستگی به عوامل متعدد و گوناگونی دارد که از آن جمله می توان به میزان اخلاص مبلغ نیز اشاره نمود.

۲-۲. رابطه مرید و مراد

در شکل دیگری از تبلیغ که در همه عرصه های دینی و حتی علمی می تواند صورت پذیرد این است که: عموماً منابع سخنان مبلغ، برداشتهای شخصی و سلیقه های اوست. این روش ما را بدان جا خواهد رساند که باب مرید و مراد بازی در بسیاری از مواقع گشوده خواهد شد و در نتیجه، مبلغ، مخاطب خود را به خودش پیوست و سنجاق می کند و خودش حجابی می شود برای فهم و درک حقایق، در حالی که ما موظفیم قدرت تشخیص و بصیرت را به افراد منتقل کنیم و راهنما به سوی حقیقت باشیم.

۳. ویژگیهای مبلّغ

اثر گذاری تبلیغ، چه درقالب منبر و خطابه، چه کلاسداری و کارگاه برگذار نمودن، چه تبلیغ چهره به چهره و فردی و چه دیگر عرصه ها، مرهون ویژگیهایی است که مبلغ از آنها برخوردار است از جمله:

۱-۳. تلاش تخصصی برای درک جامع، کامل و متناسب دین

هر فرد مبلغ، باید در ابتدا تلاشی تخصصی برای فهم و درک همه جانبه نظام معارف دین و شناخت کامل مسائل داشته باشد. تأکیدات بزرگان حوزه و اساتید محترم در زمینه نیک درس خواندن و فرا گرفتن کامل همه جهات علمی و به دست آوردن ساز و برگ لازم، همگی، در این شاخه قرار می گیرند. شیوه صحیح استفاده از آیات، روایات و ادعیه، مهارتی نیست که یک شبه به دست آید. روشهای استنتاج و برداشت از قرآن و روایات و حتی تاریخ اسلام را باید به درستی فرا گرفت و جست وجو کرد که تلاشی سالیانه و همیشگی را می خواهد. این امر از آن دسته انواری است که اهل بیت(ع) باید بر جان و قلب و فکر فرد بتابانند، تا تاریکیها و حجابهای درونی شخص از بین برود.

مبلّغ باید در این مرحله به دنبال آن باشد که نخست نگاهی همه جانبه و کامل به نظام معارف دین پیدا نماید و دیگر این که جزئی نگری و کاربردی کردن و عینی بودن معارف را نیز دنبال کند. در این باره سخنان مقام معظم رهبری بسیار کاربردی و عینی است و نحوه و چگونگی این تلاشها را تبیین می نمایند.

۲-۳. تلاش و تحقیق تخصصی برای درک صحیح مخاطب و محیط

مبلّغ باید نیازها، ظرفیتها، میلها و آسیبها را در حوزه مخاطب بشناسد; زیرا قرار است که در یک مرحله مهندس افکار و اندیشه ها باشد و در مرحله و شأنی دیگر، طبیبی دوّار و مهربان. اگر چنین فردی نداند که مخاطبان اش چه نیازهایی دارند و با چه مؤلفه ها و شاخصه هایی زیست می کنند، هرگز نخواهد توانست با آنان گفت وگو کند. گفت وگو میان دو انسان آن هم در شرایط پُر هیاهوی امروزی، کار به نسبت دشواری است. به طور قطع، همه ما اذعان داریم که سخن گفتن یک طرفه دردی را از کسی دوا نمی کند. شناخت از مخاطب هم که از آن یاد می شود، باید در قدم نخست شناختی کلی از زمانه و روحیات انسان باشد و در گام بعد، آگاهی های جزئی تر و ریزتر; به عنوان مثال، مردم جنوب ایران، با شمال ایران از جهت فرهنگ و سنت بسیار با یکدیگر متفاوت اند. اگر بدون شناخت چنین مسائلی پا به عرصه تبلیغ نهادیم و فقط به کلیاتی بسنده کردیم، بی گمان، مبلغ موفقی نخواهیم بود. فرهنگ شناسی، جغرافیا شناسی، تاریخ شناسی و ابزارشناسی از آن جمله اموری هستند که امروزه می توانند در این قسمت، نیاز نسبی مبلّغ را برطرف نمایند.

۴. نکته های کاربردی ارتقاء سطح تبلیغ

۱-۴. جمع آوری تخصصی محتوا و مطالب

مطالعه موضوعی و فیش برداری موضوعی، نیاز همیشگی برای مبلّغ است. مبلّغ باید بتواند بسته های محتوایی گوناگون و متعددی را برای مخاطبان در سطوح مختلف جمع بندی و تهیه نماید; به عنوان نمونه، مطالعه موضوعی در باب امامت داشته باشد. زمانی را اختصاص دهد و همه آیات و تفاسیر این مبحث را از نظر بگذراند. پس از آن به سراغ روایات برود و بسیاری از روایات را هم ببیند. از همه آنها فیش برداری کند. این روش یک بحث فوق العاده مهم و حیاتی است که بحثی جداگانه را می طلبد که در روشهای پژوهش، روش تحقیق، شیوه استنتاج و چگونگی محوربندی و دسته بندی مطالب باید آموزش ببیند و نگاه ها وعوامل حاکم بر روشها را، که در باب علم شناسی به آنها پارادایم ۶ می گویند، آنها را بشناسد و مسائل را نسنجیده و حل نشده رد نکند. فرض بر این است که یک مبلغ، اکثر این نکته ها را می داند! پس از این که مطالعه را تمام و مطالب را محوربندی کرد، نوبت به انتخاب موضوع مناسب می رسد که چه ریز موضوعی از موضوعات امامت را، یا چه بخش از بخشهای امامت را برای مخاطبان خود طرح نماید؟ دقت شود که شرایط و احوالات مخاطب که در بالا بدان اشاره شد و شناخت و آگاهی از سطح فهم و درک افراد در انتخاب ریز موضوع، بسیار مهم است. پس از انتخاب موضوع، باید به سراغ ریز کردن مطالب رفت که خودِ این مسأله، روشهای گوناگونی دارد. مسأله یابی، پرداختن به ریشه های موضوع، عوامل و اقسام، آثار و آسیبها و… یک روش مرسومی است که بسیاری از مبلغان از آن برای ریز کردن موضوعات خود استفاده می کنند و عموماً هم خوب از کار در می آید. در این بخش لازم است که اشاره ای شود که انتخاب آیات، روایات، شعر و حکمتِ متناسب با موضوع منتخب هم از نکته هایی است که در این جمع آوری کمک شایانی به مبلّغان می کند.

۲-۴. انگیزه سازی مناسب

تفاوت اساسی و نقطه ضعف و قوت یک منبر یا کلاس امروزی در این بخش است. همین ویژگی باعث تفاوتهای بسیار در ارائه مطلب می شود. انگیزه سازی که خود امری ذو مراتب است، می تواند عامل موفقیت و یا شکست یک منبر و یا تبلیغ شود. مراتب انگیزه سازی به شرحی است که در ذیل می آید:

۱-۲-۴. انگیزه سازی ابتدایی

نخستین مرحله انگیزه سازی، مرحله آغازین منبر است; یعنی همان شروع سخن.

فرد می تواند با ابهام، سؤال، حکایت، خاطره، طنز، تعریفِ شفاف و یا یک دسته بندی مخاطب نسبت به موضوع مورد نظر، بحث را آغاز کند. اگر فرد توانست همان لحظه اول مخاطب را پای سخن خویش بنشاند کار مهمی را انجام داده و گردنه دشواری را گذرانده است. اگر بخواهیم قیاسی داشته باشیم با فیلم، همان سکانس اولیه و شاید هم همان یک سوم شروع فیلم است که بسیار اساسی و حساس است که اگر کارگردان موفق نشود، تماشاچی از پای فیلم اش بلند می شود. روشهای گوناگون و رنگارنگی وجود دارد که می تواند برای شروع یک سخنرانی انتخاب شود که خود این امر ذوق و سلیقه مبلّغ را می طلبد.

۲-۲-۴. انگیزه سازی فرآیندی

دسته بندی، پیوستگی و انسجام، تازگی و نوآوری، نزدیکی و گره خوردن و کاربردی بودن امور، از جمله ویژگیهایی است که در کشش زایی در حین صحبت حائز اهمیت است. شاید یک مبلّغ شروع خوبی در ارائه مطالب اش داشته باشد، ولی نتواند خوب ادامه دهد و یا نتواند خوب منبرش را به پایان ببرد. یک ارائه جدید از یک مطلب کلیشه ای خودش هنری است که می بینیم سخنورانِ موفق، دارند. در این قسمت می توان، در مَثَل برای دسته بندی بحث از روش هندسه گویی استفاده کرد. برای نمونه وقتی می خواهیم رابطه مأموم با امام را بازگو کنیم، سه ضلع برای بحث می چینیم: ۱. محبت ۲. معرفت ۳. اطاعت. چون ذهن مخاطبانِ ما با چینش های سه گانه بسیار آشناست و دلیل این امر هم این است که اکثر ما در دوران تحصیل با این روش، بارها و بارها رو به رو شده ایم و هندسه گویی، دسترسی مخاطب به مطالبِ شنیده شده را راحت تر می کند.

۳-۲-۴. انگیزه سازی تداومی

گردآمدن مردم بعد از صحبت منبری، پرسشها و پی گیری مطالب و پی گیری منابع از او، شاخصه هایی هستند که فرد می تواند بفهمد که بحث اش به خوبی منتقل شده است یا خیر؟! حلقه زدن بر گر منبری، بعد از منبر، بسترهای مناسبی هستند که می توان به عنوان حلقه های پیوسته به منابر از آنها بهره برد. وقتی فرد گوینده به خوبی، بحث اش را شروع کرده باشد و به همان خوبی نیز ادامه داده باشد، بدین معنی ست که مخاطب را به سر منزل مقصود علمی و معنوی رسانیده است و از این جا به بعد، مخاطبان، مبلّغ را رها نخواهند کرد. اگر مبلّغ بتواند به این مرحله برسد، توفیقی است که خدای متعال بهره او کرده است.

۳-۴. تحریک احساسات

اسلوبهایی برای تحریک احساسات وجود دارد که باید از این اسلوبها استفاده نمود:

– داستان واره

– داستانی

– توصیفی و ترسیمی

– تخیلی و شاعرانه

– مناجاتی

– موعظه ای

– مبالغه وا ر و تأکیدی

بی گمان تحریک احساس، شناخت احساس را می طلبد. اگر مبلّغ احساسات مخاطب را نشناسد هرگز نمی تواند توجه او را به چیزی جلب کند. به عنوان نمونه برای تحریک حس کنجکاوی می توان از طرح سؤال و داستان گویی استفاده کرد و برای ارضاء حس زیباگرایی و زیباشناسی می توان از شعر استفاده نمود و آهنگین سخن گفت. برای اقناع اندیشه مخاطب، می توان از تجزیه و تحلیل، تعلیل و توجیه، توضیح و تقسیم، گزارش و بیان نتایج تحقیقات، مقایسه و ترجیح، نقد و بررسی استفاده نمود.

۵. لوازم کار تبلیغ

۱-۵. لحاظ عقلانیت و تعبّدگریزی به نحو اکثری

عقلانیت، معانی متعددی دارد و مراد ما در این جا، آن معنی نیست که معادل Rationality است; بلکه مقصود معنایی است که با Reasonableness برابر است; یعنی استدلال پذیری.

انسان جدید با ملاک قراردادن علوم جدید، هر سخنی که به او عرضه شود می گوید: چرا؟ به کدام دلیل؟ انسان سنّتی در برابر سنّت تسلیم است و امور بسیاری را از روی تعبد می پذیرد; اما انسان متجدد اگر تعبد ستیز نباشد، دست کم، تعبد گریز است. این وضعیت طلب می کند که مبلّغان در مقام دعوت دیگران به دین، در ابتدا به صورت حداکثری بر امور عقلانی، یا دست کم آن چه قابلیت عقلانی شدن دارد تکیه کنند و به تعبد و امور تعبدی به صورت حداقلی بپردازند و در گزینش شیوه و محتوای تبلیغ نیزبه روحیه تعبد گریزی حداکثری عنایت شود. هر چند در دین تعبدگریزی به صورت مطلق قابل اعمال نیست، ولی با این نحوه ورود، زمینه را برای پذیرش کلیت دین با تمامی ابعادش فراهم خواهد ساخت.

۲-۵. انسجام و نظام بندی محتوای تبلیغ

در تبلیغ باید به سیستماتیک بودن دین و همخوانی درونی اجزای معرفت دینی توجه کنیم. آن چه ما در مقام تبلیغ بیان می کنیم، باید با عقاید، احکام، اخلاق و زمینه های اجتماعی، تا حد ممکن، همخوانی درونی داشته باشد. این همخوانی درونی زمینه پذیرش و قبول مخاطبان را فراهم می کند و ذهن آنها به صورت ناخودآگاه، همخوانی را قرینه صدق و صحت محتوای تبلیغی ما فرض می کند. البته این امر نگاهی جامع و کلان به دین را می طلبد و عمق بخشیدن به برخی مطالعات و مباحث را اقتضاء دارد.

مبلّغ با مخاطبانی روبه روست که سطوح مختلفی دارند. توانایی ذهنی و فهم آنان متفاوت است. او باید متناسب با هر ذهنیت و سطح، مجموعه ای از مطالب را گزینش کند و حتی از یک آموزه و اندیشه، چندگونه بیان در چنته داشته باشد. فرض کنید که می خواهید بحثی را از نگاه آیات و روایات بیان کنید; گاه متناسب با ذهنیت مخاطبان، باید به بیان خود بیش تر جنبه عقلی بدهد. ممکن است ضرورت ایجاب کند که بر جنبه های عاطفی تکیه کند و رنگ عرفانی به بیان خود بزند.

پس نظام بندی به این معنی است که هم اجزاء ارائه شده با هم سازگار باشند و با یکدیگر همخوانی و همراهی کنند و هم سطوحی که برای مخاطبان در نظر می گیریم عاری از ناهمخوانی باشند.

۳-۵. لحاظ گرایش انسان مدارانه مخاطبان در نحوه طرح مباحث

می دانیم که مباحث درکلام سنتی، خدا محور است. اگر به کتابهایی مثل »شرح تجرید الاعتقاد«۷ نگاهی بیندازیم با این حقیقت رو به رو خواهیم شد. اما کلام جدید باید به خاطر اقتضاءات انسان مدرن، حتی الامکان در طرح مباحث – نه محتوای مباحث – انسان محور باشد و از خصیصه تبیینی بهره ببرد.

در کلام سنتی از خدا آغاز می کنیم. در مَثَلْ اولین کوشش ما نیز به عنوان فعل خدا مطرح است و همچنین است معاد. پس همه چیز بر مبنای خداوند است. معاد و نبوت و غیره، همه، به عنوان کاری مطرح اند که خدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.